eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
14.1هزار دنبال‌کننده
60 عکس
57 ویدیو
134 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
❣﷽❣ 🔳 🔳 🔳 می‌گذرد کاروان 🔳رفتی برادرت تنهاتر شد 🔳رفتی مجیب عالم مضطر شد در دل نخلستان تا که علم افتاد خواهرمان زینب بین حرم افتاد زجر شنیدن هلهله ها را آتش خنده ی حرمله ها را خواهرمان دیده به که من گویم دردم بی تو باید برگردم 🔳رفتی برادرت تنهاتر شد 🔳رفتی مجیب عالم مضطر شد 🔳علمدار … ای نخل خشک خونین دستت کو؟ ای ماه ام البنین دستت کو ؟ بی تو تک و تنها، در دل این دشتم در پی دست تو روی زمین گشتم لحظه ی دیدن مشک دریده فذق شکسته و دست بریده قامت من خم شد کمرم را خم کردی به لبم جان آوردی 🔳رفتی برادرت تنهاتر شد 🔳رفتی مجیب عالم مضطر شد 🔳علمدار مشک را آوردی تا پای جانت با دست و با کتف و با دندانت این چه بلایی بود بر سرمان آمد بهر تسلایش مادرمان آمد رفتی و تشنه تر از همه بودی تشنه ی دیدن فاطمه بودی فاطمه هم آمد آمد امّا خیلی دیر دیده ات را بسته تیر 🔳رفتی برادرت تنهاتر شد 🔳رفتی مجیب عالم مضطر شد 🔳علمدار 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
۳۰ تیر ۱۴۰۳
4_6028093110829977256.mp3
22.44M
سینه زنی حضرت عباس به سبک میگذرد کاروان محمود کریمی .
۳۰ تیر ۱۴۰۳
4_5882132371012061883.mp3
597.9K
. یابن الحیدر یا حسین ، نور دو عین ، تمام هست من از روی نی نگهی ، کن به من ای ، سر ِ جدا از تن از فراق و دوری تو ، خواهرت دلخسته شده غیرت الّه کن نظری ، دست زینب بسته شده یزیدیان اهل ِ جفا و بیدادند ، جواب آهم را به کعب نی دادند من کجا ، سلسله و ، هلهلۀ دشمنان تو کجا ، بزم مِی و ، مرثیۀ خیزران چگونه گردد باور من ، که ای گل نیلوفر من ، چه سان شدی پرپر به روی دشمن ننگ جفا ، سرت شکست از سنگ جفا ، عزیز پیغمبر
۳۰ تیر ۱۴۰۳
4_5785132630575943195-2-__][]p____[Track 2].mp3
14.86M
۳۰ تیر ۱۴۰۳
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ حضرت زینب(س) ام حبیبه بسم الله الرحمن الرحیم... یا رحمن و یا رحیم... هرکجا نشستی... اول مجلس... همه با هم... اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً یاصاحب الزمان ⬅️اجرو مزده شما برادران و خواهران بابی بی دوعالم فاطمه زهرا (س) انشاالله درهرگوشه از این مجلس و محفل نشسته آید به آبروی زینب کبرا (س) حاجت روا بشید روضه حضرت زینب برات بخونم همه اموات فیض ببرند عزاداران ام حبیبه نذر کرده بود تا استاد قرآنش رو پیدا کنه هر کاروانی وارد کوفه بشه نان و خرما براشون ببره .. قافله‌ی اسرا رو که میارن نان و خرما بخش کنه بینشون .. مثل همیشه قافله که وارد کوفه شد کنیز ام حبیبه اومد گفت خانم یه مشته زن و بچه اومدن،لباسا همه پاره،پای برهنه،خیلی گرسنه اند، ام حبیبه یه زنبیل پر از نان و خرما کرد گفت ببر،کنیزه اومد تو کاروان خرماها رو دادن،بچه ها همه گرسنه" خانم کلثوم اومد نون و خرماها رو از دست بچه ها گرفت انداخت تو زنبیل گفت صدقه بر ما حرامه . برگشت، (قدیمیا وقتی کارد به استخوانشون میرسید به دو نفر توسل میکردن بعد از عاشورا،یکی حضرت صغری،یکی هم روضه ام حبیبه)گفت نون و خرماها رو برگردون،ام حبیبه تعجب کرد گفت مگه تو نگفتی اینا گرسنه ان،چند روزه غذا نخوردن؟گفت خانوم،تا نون و خرماها رو دادم دست بچه ها یه خانمی اومد گرفت انداخت تو زنبیل گفت صدقه بر ما حرامه بلند شد از جا گفت صدقه فقط به یه خانواده حرامه"اونم بنی هاشمیان .. اومد خود ام حبیبه با گریه زنبیلای نان و خرما رو آوردن از بچه ها سوال کرد بزرگ شما کیه؟همه یه خانم قد خمیده رو نشدن دادن؛همه زینب و نشون دادن . اومد ام حبیبه،گفت چرا این نان و خرماها رو نزاشتید بچه ها بخورن؟گفت صدقه بر ما حرامه" گفت خانم جان صدقه نیست نذره ..گفت ام حبیبه نذرت چیه؟گفت نذر من اینه هر کاروانی اومد تو این شهر نان و خرما نذر می کنم،نذرم اینه یه دفعه دیگه خانمم زینبو ببینم ..." یه موقع زینب صدا زد ام حبیبه" نذرت قبول شد . ⬅️من زینبم . گفت اگه تو زینبی چرا قدت خمیده؟چرا موهات سپید شده؟باورم نمیشه تو زینبی ، اون زینبی که من میشناسم" هیچ موقع از حسین جدا نمیشد .یه موقع عقیله ی بنی هاشم حضرت زینب صدا زد ام حبیبه اون سری که بالا نیزه ست سر حسینه . 🔸من زینب غم‌پرورم اُمّ‌ حبیبه 🔸ببین چه آمد بر سرم اُمّ‌ حبیبه 🔸حق داشتی نشناختی که زینبم من 🔸شد پیر بانوی حرم اُمّ‌ حبیبه 🔸باور نمیکردی ببینی بی حسینم 🔸من‌ هم نمیشد باورم اُمّ‌ حبیبه 🔸این سر که بر نی میکند قرآن تلاوت 🔸باشد سر برادرم اُمّ‌ حبیبه 🔸در کربلا لب تشنه او را سر بریدند 🔸در پیش چشمان ترم اُمّ‌ حبیبه حسین آرام جانم ..حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
۳۰ تیر ۱۴۰۳
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ روضه(2) روضه حضرت رقیه (س) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. یاصاحب زمان ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَین ⬅️آجر و مزده شما برادران و خواهران عزاداران با بی بی دوعالم فاطمه (س)انشاالله به آبروی ابا عبدالله در هر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید بریم درخانه دختر سه ساله اباعبدالله امشب بگو حسین جانم مجلس سه ساله ا ت است دیگه دست خالی ردمان نکنی 🔶به روی نیزه‌ها از دور می‌دیدم سرت را 🔶بابا! تو هم دیدی دو چشم دخترت را؟ 🔶چشمانم از داغ تو شد باغ شقایق 🔶در خون‌‌ رها وقتی که دیدم پیکرت را 🔶ای کاش جای آن همه شمشیر و نیزه 🔶یک بار می‌شد من ببوسم حنجرت را 🔶بابا تو که گفتی به ما از گوشواره 🔶همراه خود بردی چرا انگشترت را 🔶با ضرب سیلی تا که افتادم ز ناقه 🔶دیدم کبودی‌های چشم مادرت را 🔶یک روز بودم یاس باغ آرزویت 🔶حالا بیا با خود ببر نیلوفرت را ⬅️عزیزانی که درگوشه ازاین مجلس نشسته آید میدونم گرفتاری میدونم مریض داری میدونم برای حاجت امدید امروز (امشب) بگو حسین جانم به صورت سیلی خورده دخترت دیگه ما را دست خالی ردمان نکنی ▪️رقیه دخترزهرا اطهر ▪️دل جان می شود از او مطهر ▪️رقیه جان توی دوردانه عشق ▪️بود روشن زتو کاشانه عشق ⬅️عزیزان ما نمی دانیم خدا لیاقت بده که بریم از نزدیک قبر بی بی رقیه را رازیارت کنیم یا نه بی بی با این دستهای کوچکش خیلی از گره ها را باز می کنه 🔻بی بی جان 🔸غم خودرا بی افزا دردل من 🔸توی یک دانه غم خانه عشق 🔸رقیه جان به ما منت گذاری 🔸گدایی از گدایانت شماری 🔸امید آن است که در فردای محشر 🔸مرا جزء محبانت شماری دیدم آرام آرام آمد مقابل سر بریده بابا چه مخواد بگه عزیزان ای کسی که دختر سه ساله دارید دستهای کوچکشه بلند کرد گویا از بابا تمنا داره چه گفت ، گفت بابا جانم دلم برات تنگ شده انشالا هیچ فرزندی را چشم انتظار بابا نکنه دختر دارها می دونن من چه می گم بابا غرور دختره دیدی هروقت دل تنگ بابا میشه یاد بابا می کنه میگه بابام می خواهد خونم بیاد انشاالله همه دختران تان عاقبت به خیر بشن، حالا درد دل سه ساله حسین گوش کن بابا دیگه خسته شدم ازاین سفر بابا جان که میای منو ببری بابا ،خداکنه یتیم نشی اخ بمیرم آن قدر بهش تازیانه زدند اخ شما هم امشب (امروز)یتیم نوازی کنید آرام آرام آمد جلو مقابل سر بریده بابا سر بابا رادرآغوش گرفت😭 صدا زد بابای خوبم 🔸به قربان سر نورانی تو 🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو 🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا 🔸لبان تو چرا نیلی است بابا بابا کی با چوب به لب و دندانت زده اما میخام بگم😭 بابای خوبم 🔸تو از چوب جفا داری نشانه 🔸مرا باشد نشان از تازیانه اگه با چوب به لب و دندان تو زدن... اما به منم تازیانه زدن..😭. 🔸مرا باشد نشان از تازیانه بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم. طاقت سیلی خوردن ندارم. طاقت سنگ خوردن ندارم. 🔸ز تو دارم تمنا جان بابا 🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون حاجی خلیل
۳۰ تیر ۱۴۰۳
۳۰ تیر ۱۴۰۳
4_5994486284523929940.mp3
4M
س تحلیل روضه حضرت رقیه سلام الله علیها : تسلط بر شعر عامل اثرگذاری بر مستمع 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 👇 شامیان خوار مبینید مرا گوشه ی زندان به خدا من گل گلزار خدابوی حجازم بگذارید بگریم که شبیه است به زهرا عمر کوتاه من و گریه ی شبهای درازم اشک نگذاشت که در آتش فریاد بسوزم گریه نگذاشت که در سوز دل خود بگدازم خم ابروی تو محراب نمازم شده است جان گرفتم به کف از بهر قبولی نمازم همه خوابند و من غم زده بیدار تو هستم شاهدم این گلوی بسته و این دیده ی بازم چه شد آن کودک شامی که مرا زخم زبان زد تا که در پیش نگاهش به وصال تو بنازم رنگم از دوری روی تو پریده است وگر نه من نه آنم که به طوفان بلا رنگ ببازم ز سیلی صورتم نیلی چو میشد عمه میبوسید چو رویم شعله میزد اشک می آمد به فریادم یکی از روزها دخت یزید آمد به دیدارم نترسیدم به پیشش با وقار کامل استادم لباسم کهنه بود و طعنه ام میزد کنیز او ولی من با سکوتم بر همه درس ادب دادم
۳۰ تیر ۱۴۰۳
روضه اسارت اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّهَ اللَّهِ فی اَرْضِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقُومُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقْعُدُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تُصَلّى وَ تَقْنُتُ 🔹الان کجای عالم شرف حضور داری اقاجان ... کجا داری نماز میخوانی ... کجا داری گریه می کنی ... کجای عالم داری برای ما دعا می کنی ... کجای عالم داری برا ما استغفار می کنی ؟؟؟ اونی که ما گریه کنا می فهمیم اینه ،الان تو کوفه با عمه جانت زینب داری همراهی می کنی ... بعضی ها فرمودن وقتی قافله رو از کوفه بردن تا وقتی که تو کوفه بودن یه عده ازین 84 زن و بچه که بعضی هاشونم بنی هاشمی نبودن تو کوفه فامیل داشتن . سکینه ی بنت الحسین دید بعضی ها اومدن بعضی ازاین  اسرا رو از قافله جدا کردن عمه جان اینا کجا دارن میرن؟ فرمود عزیز برادرم اینا اینجا فامیل دارن ازین به بعد دیگه با ما نمیان ... " نه نمیان ،اینجا خونه دارن اینجا کس و کار دارن ... ▪️(خیلی دله این نازدانه ابی عبدالله شکست) عرضه داشت عمه جان مگه ما تو کوفه کس و کاری نداریم ؟ (الله اکبر) یه نگاهی کرد؛ دید از این به بعد لباس هاشونو رفتن عوض کردن"  این بچه هایی که از گرسنگی و تشنگی رنگ به چهره نداشتن دیگه آب و غذا بهشون دادن ... یعنی از اینجا به بعد فقط بنی هاشم تو قافله ی اسرا هستن ..." کجا دارن میرن ؟اینا رو دارن میبرن شام بلا ..."  همونایی که 40 سال کینه ی امیرالمومنین و به دلاشون داشتن ..." آقا جان الان کجای عالمی ؟ از زبان خود شما روضه ی اسارت عمه جان تو بخوانیم" اون روضه ای که خودت  فرمودی من خون گریه می کنم ..."روضه ای که امام زمان خون گریه کنه حیفه من و تو گریه نکنیم ..." عمه ی من نائب الحیدر است سیدالنساء پس از مادر است عمه ی من سفیر خون خداست هم دم هجده سر از تن جداست عمه ی من اوست که در قافله نشسته آورده به جا نافله ... عمه ی من بر سر بازارها دیده ز اهل ستم آزارها این بی بی کسی هست که 56 سال آفتاب سایه اش رو ندیده بود ؛ این خانمی که 56 سال تا کربلا که بیاد، تاریخ نوشته هیچ چشمی قد و قامتشُ ندیده... این خانمیه که وقتی حرم پیغمبر میخواست بره ، امیرالمومنین و حسنین دورش و می گرفتن ،شبانه به زیارت پیغمبر میرفت" امیرالمومنین قنبر رو میفرستاد برو چراغ های حرم رو کمتر کن ..." یه روز امام مجتبی پرسید بابا ما که زیارت میخوایم بریم روز میریم بدون هرگونه تشریفات" اما چرا زینب خواهرم که میخواد بره شب می بریمش با این همه تشریفات ؟ ▪️ فرمود همه ی اینا به خاطر اینه مبادا کسی قد و قامتشُ ببینه ...." حالا این خانم محاصره شده بین نامحرما ....😭 این زینب و آوردن تو کوچه و بازار کوفه دارن میگردونن .... یه جمله فقط" این خانمو آوردن تو مجلس شراب ...." آی حسین ... عمه ی من اسوه ی ایوب بود شاهد قرآن و لب و چوب بود ▪️هرچه صدا زد مزن ظالم که او مادر ندارد ....هر چی گفت نزن بچه هاش دارن می بینن " نتیجه ای نگرفت آخر به طعنه گفت بزن ،خوب میزنی  ...ظالم به بوسه گاه نبی چوب میزنی ....بأبی المستضعف الغریب یا ثارالله ... یا اباعبدالله ...
۳۰ تیر ۱۴۰۳
4_5985300474759221351.mp3
8.46M
ابد من زیر دین مادرت هستم حسین _امام حسین ▪️ ▪️ ▪️ ◾️▪️▪️▪️▪️▪️ تا ابد من زیر دین مادرت هستم حسین لطف زهرا بوده الآن نوکرت هستم حسین نوکرت عباس باشد،میکنم این اعتراف نوکرت نه ، من سیاهی لشگرت هستم حسین هرکسی را عشق لیلایی به صحرا میکشد من که سرگردان کوی اکبرت هستم حسین روسیاهم خوب میدانم ولی ردم مکن از طفولیت گدای این درت هستم حسین من نمیفهمم چه شد بر جسم تو در قتلگاه دائماً در فکر رأس و پیکرت هستم حسین زینبت که پیر شد آنجا به روی تل،ولی من به فکر زخم گوش دخترت هستم حسین 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 😭😭😭 التماس دعای فرج و عاقبت بخیری ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
۳۰ تیر ۱۴۰۳
in-del-dobare.mp3
11.04M
امشب دلم گرفته از غصه های زینب سینه زن حیرونه حیرونه حیرونه چشمامون بارونه بارونه بارونه نوکرت میخونه میخونه میخونه ای پریشان زینب ، ای پریشان زینب نه باور ندارم عمه سادات و اسارت نه باور ندارم عمه سادات و جسارت نه باور ندارم عمه جانم عمه جانم عمه جان نیمه جانم عمه جانم عمه جانم عمه جان قد کمانم عمه جانم عمه جانم عمه جان نگرانم عمه جانم عمه جانم عمه ی نفس بریده عمه جانم عمه جانم عمه ی خوشی ندیده ای پریشان زینب ، ای پریشان زینب بال و پر وجودش از غصه گُر گرفته بال و پر وجودش در خیمه گُر گرفته از بین آتش و دود آید صدای زینب از کربلا به کوفه از صبح کوفه تا شام بگذاشت تازیانه پا جای پای زینب نفسم محبوسه محبوسه محبوسه روضه هاش کابوسه کابوسه کابوسه صحبت از ناموسه ناموسه ناموسه نه باور ندارم دستای زینب رو ببندند ای حسین...... ای پریشان زینب ، ای پریشان زینب پیراهن حسین را از او جدا نسازید این کهنه یادگاری مانده برای زینب زینب و آزار و آزار و آزار و کوچه و بازار و بازار و بازار و مجلس اغیار و اغیار و اغیار و نه باور ندارم زینب مضطر شده باشه نه باور ندارم ..... نه باور ندارم زینب مضطر شده باشه نه باور ندارم حرف از معجر شده باشه ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
۳۰ تیر ۱۴۰۳
6_144226240715806263.mp3
4.05M
ریان ابن شبیب جد ما رو غریب گیر آوردن ریان ابن شبیب آبو واسه حبیب دیر آوردن تو شیب گودال سرازیر شد حسین پیر شد حسین پیر شد آخ ته گودال زمین گیر شد حسین پیر شد حسین پیر شد ریان ابن شبیب ذکر امن یجیب میگفت زینب ریان ابن شبیب رفتش شیب الخضیب زیر مرکب بلا سر زینب آورد سر رو بردن سر رو بردن بچه یتیما کتک خوردن سر رو بردن سر رو بردن ریان ابن شبیب می اومد بوی سیب از تو صحرا ریان ابن شبیب یک عده نانجیب کردن غوغا به عمه زینب جسارت شد جنایت شد جنایت شد چادر وقتی که غارت شد جنایت شد جنایت شد قسمت زن ها اسارت شد جنایت شد جنایت شد ◾️ حاج نریمان پناهی ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
۳۰ تیر ۱۴۰۳