نوحه اول محرم
آهنگ ماتمون گلوب ای ارباب بی سر
باشلانوب عزا ای صاحب پرچم
گیمیشــــوخ قرا گلدی ماه ماتم
دردمنده دی گل مطب آچیلدی
دردیــــــوه دوا ایلـــر شهِ علقم
بو آیدا مهــــــدی باشینه قــــاره باغلار
اوخور حسینه نــــوحه و سیـــــنه داغلار
قوتارسا گوز یاش روضه دیوب قان آغلار
آغلاروخ یـلِ پُر احساسه
ساقـــــیِ تشنه لب عباسه
سسلنر عالم لبیک حسین، ابوالفضل
دنن دمـــادم لبیک حسین، ابوالفضل
گلوب محرم لبیک حسین، ابوالفضل
بزم یــاسه باخ گور نه با صفادی
صاحب عزا چوخ گوزل آقادی
جَنَّـتیــم حسیـــن نیلورم بهشتی
باغ جَنَّــــــتیم صحن کربلادی
آدیــــــوی مـــــولا سسلـنر اهل عالم
گوگده دوشوب سس گلدی مهِ محرم
قاره وی باغـــــلا آچیلدی قاره پرچم
آغلاروخ یلِ پُر احساسه
ساقیِ تشــــنه لب عباسه
سسلنر عالم لبــیک حسین، ابوالفضل
دنن دمادم لبـــیک حسین، ابوالفضل
گلوب محرم لبیک حسین، ابوالفضل
شاهیمیــز حسین ماهیمیز ابوالفضل
عشقیمیز حسین جاهیمیز ابوالفضل
فخریمــــیز بودور نوکروخ حسینه
قصدیمیــز حسین راهیمیز ابوالفضل
عشقیمیز عباس نهریده قولسوز یاتوب
اصغره خـــــاطر عالمی باشدان آتوب
ناز ایلیـــــوبدور سُووا مرامه چاتوب
آغلاروخ یلِ پُر احساسه
ساقیِ تشــــنه لب عباسه
سسلنر عالم لبیک حســین، ابوالفضل
دنن دمادم لبیک حســین، ابوالفضل
گلوب محرم لبیک حسین، ابوالفضل
ای شــــه ِ وفا احســــاسیوه قربان
ظلمـی دوغــــریان الماسیوه قربان
حیدره مَثَـــل ،باشدان باشا غیرت
شمری خار ایـــــدن عباسیوه قربان
یاراتدی محشــــر زاده ی ام البنیـن
اگمــــدی شمره باشینی سردار دین
تلیده دوردی جیردی امان نامه سین
آغلاروخ یلِ پُر احساسه
ساقیِ تشنــــه لب عباسه
سسلنر عالم لبیک حسـین، ابوالفضل
دنن دمادم لبیک حســین، ابوالفضل
گلوب محرم لبیک حسین، ابولفضل
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
باسلام شعر جدید
شهادت حضرت ابوالفضل علیه السلام
باآهنگ شبانگاهان
یتش داده فاطمه بالاسی قانه غلطاندی جان ویرر سقا
قالوب یولدا گوزلریم آقاجان گوزلورم یولوی تز گل ای مولا
گوزوم گورمور ایندی یولاری
سالوب لشگر یولدا قولاری
ای گل زهرا جان سنه قربان 2بار
ویروب یاره بس که اهل جفا شاهه کرب و بلا ساق یریم یوخدی
آلوب لشگر دوریمی آقاجان اللرینده تمام نیزه دی اوخدی
دگیوب بیر اوخ مشکیمه توکولوب سو یره ایندی محنتیم چوخدی
سالوب آتدان اهل جورو جفا تز گل ای قارداش قالمشام تنها
گوزوم گورمور ایندی یولاری
سالوب لشگر یولدا قولاری
ای گل زهرا جان سنه قربان 2بار
آخور راه معرفتده قانیم باشیوه دولانیم ای مه انور
عمود آهن باشیمه دگدی قانه غرق اولدوم گورموری گوزلر
ایدر لشگر هل هله آقاجان باشیمی کسلر واردی بو سوزلر
دوشنده آتدان یوز اوسته یره قولارین آچدی حضرت زهرا
گوزوم گورمور ایندی یولاری
سالوب لشگر یولدا قولاری
ای گل زهرا جان سنه قربان 2بار
غم اکبر چوخ قوجاتدی سنی یوردی غصه منی آغلارام قارداش
اولوب پر پر اکبر و قاسم آغلادی قارداش غملره داغ داش
سنه رحم ایتمز بو قوم جفا آغلارام حالیوا ایندی من قان یاش
حسین جان گل باشیم اوسته منیم اللریندن اپوم ای شه والا
گوزوم گورمور ایندی یولاری
سالوب لشگر یولدا قولاری
ای گل زهرا جان سنه قربان 2بار
ایدوب حمله لشگر اعدا قانه غرق اولدی ساقی عطشان
فقط گل بیر آخر عمرومده باشیوه دولانیم شا ه مظلومان
سوسوز لاردان شرمسار اولدوم غصه دن صولدوم ای مه تابان
وروبلار یاره سو اوستونده جسمیمه قارداش لشگر اعدا
گوزوم گورمور ایندی یولاری
سالوب لشگر یولدا قولاری
ای گل زهرا جان سنه قربان 2بار
یازار «مهدی» نوحه لر آغلار گر قبول اولسا تشنه لب سقا
گلر هر ایلده محرملر سینه سین داغلار ای گل والا
دیر عفو ایله منی آقاجان روز محشردن قورخورام مولا
فرات اوسته تشنه لب یاتدین عالمی آتدین آغلادی زهرا
گوزوم گورمور ایندی یولاری
سالوب لشگر یولدا قولاری
ای گل زهرا جان سنه قربان 2بار
التماس دعا
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
1_1857766643.mp3
9.91M
❇️اواز غمگین حجاز
🔵مرحوم استاد حاج سلیم موذن زاده
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
#امام_حسین_ع_مناجات
اصلاً نه نوکر، فکر کن سائل رسیده است
لب تشنهای دیگر لبِ ساحل رسیده است
در خانهات دیوانهها را راه دادی
اصلاً به کوی تو مگر عاقل رسیده است؟
گندم شد این بذر دعا هربار، اما
از من مدام آتش به این حاصل رسیده است
قابل نبود اشکی که از چشم من افتاد
این گریهکن هربار ناقابل رسیده است
سمت تو باید دل بُرید از جان، که هرکس
جز این بیاید، عاطل و باطل رسیده است
تا کربلایت آمدن که پا نمیخواست
هرکس سراغت آمده با دل رسیده است
دیر آمدم، در بسته بود، اما به دادم
در زندگی لطف ابوفاضل رسیده است
**
در کربلا هم دیر شد دیدارِ آخر
زینب رسید اما پس از قاتل رسیده است
✍ #محسن_ناصحی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
سلام علیکم
رفقای گرامی:
میخواید،مداح بشین!!؟
میخواید،صدای رسا و خوبی داشته باشید،!!؟
میخواید،تو خوندن نفس کم نیارید!؟
ووو...خیلی از مواردی که مربوط است به خوندن عالی...
سیگار نکشید....قلیون نکشید..
در خوردن احتیاط و پرخوری نکنید..
اگراین کارهارا بهش عمل کنید، نه مریض میشید...نه مشکلی درخوندن پیدا میکنید.
البته در کنارهمهٔ اینها تمرین صداسازی،تمرین نفس،در نزد استاد باشد،چه بهتر،امابا خودتون هر روز
تمرین کنید...با روشهای صحیح و متناسب تمرین کنید.
حنجره را با تمرین مداوم تقویت کنید.
و اینکه صدا را از فضای دهان خارج نکنید، صدا بایدازحلق حنجره بیرپن بیاید.
عبارات و ابیات کلیدی را حفظ کنیدو
با خودتون گاهی تفربحی تحریربزنید.
همه اینها باعث تقویت حنجره و صدا
میشودو رفته رفته نتیجه اش میشود
صدای قابل قبول...عرض کردم هیچ
آموزشی به مانند حضوردرکلاس و استاد دیدن اثرندارد...موفق باشید.
حفظیات«۹»و پایانی
#کانال_نوای_ذاکرین
Eitaa.com/navayehzakerin2
باز هم شعر را چند بار با صدای بلند بخوانید
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
اکنون شما فهرستی از عبارات کلیدی در ذهن دارید که میتوانید به خوبی از آنها در خلاصهی شعرتان استفاده کنید، بنابراین در حفظ کردن شعر، خیلی جلو افتادهاید. باز هم شعر را با صدای بلند برای خودتان بخوانید، اما این بار سعی کنید بدون نگاه کردن به نوشته، بیشتر و بیشتر بین عبارات خاصی که از بر دارید، ارتباط برقرار کنید و پیش بروید.
شاید همان بار اول نتوانید شعر را از حفظ بخوانید، اما ناامید نشوید. لحظهای استراحت کنید و پنج دقیقه به مغزتان اجازه دهید تا خودش را مجددا آماده کند.
یادتان باشد از عبارات خاص و تصاویری که در ذهن ساختهاید و همینطور از خلاصهی شعر برای کمک به یادآوری هر سطر از شعر کمک بگیرید.التماس دعاا🙏
#کانال_نوای_ذاکرین
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚫️ #روضه_حضرت_رقیه س
⚫️ #دفتری_رقیه_س 3
❣براحمد و محمود ومحمد صلوات
❣بر شافع ما حسین زهرا صلوات
❣برجمله حسینیان والا صلوات
❣برقلب صبور غم به زینب صلوات
❣بردخت سه ساله حسین،رقیه صلوات
(دعای فرج)
◼️ #بسم_الله_الرحمن_الرحیم
◼️ #لاحول_ولاقوة_الاباالله_العلی_العظم
◼️#السلام_علیک_یابقیه_الله_فی_ارضه
◼️#_یاصاحب_الزمان_عج 2
🔶بیایابن الحسن جانم فدایت
🔶تمام زندگیم باشد برایت
🔶بیا یابن الحسن دردم دوا کن
🔶مرا با دیدنت حاجت روا کن
🔶بیا یابن الحسن دورت بگردم
🔶بیا تــا دست خالی بر نگردم
♦️یا صاحب الزمان..
(آقارو دعوت کن به مجلس
همه زمزمه کنند)
🔶بیا دردم دوا کن
🔶بیا حاجت روا کن
🔶بیا ای پور حیدر
🔶ببینم روی تو یکبار دیگر
🔶بیا دورت بگردم
🔶بیا تا دست خالی بر نگردم
♦️یاصاحب الزمان..
💠السلام علیک یا بنت رسول الله
💠السلام علیک یا بنت امیرالمومنین
💠السلام علیک یا بنت الحسین الشهید
⬅️(امروز متوسلیم درِ خانه نازدانه ابی عبدالله باب الحوائج رقیه)
یا رقیه3
🔅هردرد بی دوا را درمان کند رقیه
🔅لطف وکرم به عالم احسان کندرقیه
🔅گر دردمندومسکین بردرگهش بیفتد
🔅برخوان رحمتخویشمهمان کندرقیه
🔅دستگره گشایشمشکلگشای دهراست
🔅هر مشگلی که باشد آسان کند رقیه
(محمدرضا رضوی بیگلی)
⬅️آی حسینیا..آی ناله دارا..
⬅️قنبر غلام امیرالمومنین نقل میکنه..
شبا امیرالمومنین کیسه طعام به دوش میگرفت ،، میبرد در خانهٔ یتیما،،
میگه یه شبی دنبال امیرالمومنین حرکت کردم .. آقا متوجه شد سوال کرد کی هستی؟
گفتم آقا ..جان قنبر غلام شمام..
(آقا فرمود: چی میخوای قنبر؟)
گفتم آقا اگه اجازه بدین..
این کیسه ای که می برید من بردارم ..همراه شما باشم..
حضرت فرمود..اگه میخوای همراهم بیا ولی کیسه رو خودم برمیدارم..
⚜میگه دیدم آقا وارد منزلی شد بچه های یتیم تو خونه اند..
میگه دیدم آقا با دست خودش به دهان بچه ها غذا میگذاره..
به بچه ها آب داد، سیرابشون کرد..
میگه دیدم امیرالمومنین خم شد دست و پاشو زمین گذاشت بچه ها اومدن پشت علی سوار شدند..
(سواری داد به بچه هابا بچه ها بازی کرد)
❇️(گفتم آقا جان شما امیرالمومنین ید
چرا اینکارو میکنید)
فرمود ای قنبر..این بچه ها یتیمن بابا ندارن..
میخوام جای خالی باباشونو احساس نکنند..
(میخام بخندند شاد باشن..نبود بابا رو حس نکنند)
💠بگم آقا جان یا امیرالمومنین..چه خوب جواب محبت های شما رو دادند..
آقا جان..
من یه نازدانه سراغ دارم..
من یه بچه یتیم سراغ دارم..تو خرابه شام، دل شب، بهانه بابا گرفت..ناله میزد ..گریه میکرد..
چه غوغایی یپا کرد کنج خرابه..
یا حسین3
ناله میکرد گریه میکرد..بابا بابا میگفت..
همه اهل خرابه به گریه افتادند..
صدای شیون و زاری رسید به گوش یزید لعنه الله علیه..
چه خبره در خرابه؟
گفتن امیر سه ساله حسین از خواب بیدار شده بهانه بابا گرفته..
صدا زد خب باباشو براش ببرید..
امان امان3
قربون دل داغدارت بی بی جان..
سرو تو طبقی گذاشتند ،، یه پارچه ای روی اون کشیدند..
مقابل سه ساله حسین گذاشتند..
صدا زد عمه جان..من که غذا نمی خوام عمه..
⚜امان از دل زینب 3
آی حاجت دارا..آی جوون دارا..آی ناله دارا..
بگمو نالشو بزنی..
⚫️وای از اون لحظه ای که سر بابا رو دید..
سر بابارو بغل گرفت...
سر بابا رو به سینه چسباند..
شروع کرد به درد دل کردن با بابا..
🌾آخ ببین عمه امشب قمر آمده
🌾پدر رفته با پا به سر آمده
🌾ببین دل غمینم
🌾مگو من یتیمم، پدر آمده
🍁حسینم حسینم3 حسینم حسین
🌾دلم عمه امشب خبر می دهد
🌾شبم را امید سحر می دهد
🌾دوچشمش نگویم چرا بسته است
🌾پدر از سفر آمده خسته است
🌾ببین دل غمینم
🌾مگو من یتیمم، پدر آمده
🍁حسینم حسینم3 حسینم حسین
⬅️آخ صدا زد بابا..بابا..بابا.
⏺ رخ من نیلی از سیلی ست بابا
⏺ لبان تو چرا نیلی ست بابا
⏺مگر چوب جفا بوسیده بابا
⏺که خون بر روی آن خشکیده بابا
✳️مقاتل نوشتن، فقط سه جمله گفت رقیه س.. همه گریه کردند..
⚜یا ابتا من ذالذی خضب بدمائک
⚜بابا کی محاسنتو به خون رنگین کرده..
⚜یا ابتا من ذالذی قطع وریدک
⚜بابا کی رگای گردنتو بریده بابا..
⚜یا ابتا من ذالذی ایتمنی علی صغر سنی
⚜بابا..کی منو تو کوچیکی یتیمم کرد بابا...
⚫️یه وقت دیدن سه ساله آرام شده..
فکر کردند خواب رفته
اومدن سر بردارند
آخ دیدن سه ساله حسین جان داده..
(#دشتی)
آخ
🔳یتیمی درد بی درمان یتیمی
🔳یتیمی خاری دوران یتیمی
🔳اگر دست پدر بودی به دستم
🔳چرا کنج خرابه می نشستم
هر چقدر ناله داری به سوز جگر سه ساله ابی عبدالله باب الحوائجه.. ناله بزن بگو ..
#یا_حسین..
🔸بارنج وغمی رقیه س درشام خراب
🔸چون دید سََرِ پدر به خوناب خضاب
🔸ازغصه وغم تا به ابدرفته به خواب
🔸روحش به جنان رفت برایش #صلوات
👇صلوات حذف نشه لطفا👇
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
کانال_نوای_ذاکرین
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚫️ #روضه_حضرت_رقیه_س
⚫️ #دفتری_رقیه_س (4)
🔅ما هدیه کنیم به روح احمد صلوات
🔅بر آدم و نوح و هم محمد صلوات
🔅بر جمله انبیا و اوصیا باد سلام
🔅بر خاتم انبیا محمد صلوات
(دعای فرج)
◽️#السلام_علیک_یابنت_رسول_الله
◽️#السلام_علیک_یا_رقیه_یابنت_ابی_عبدالله
◾ای بر دل هر غمزده غمخوار رقیه
◾بر سینه ی ماتم زده دلدار رقیه
◾مرغ دل من گرد حریم حرم تو
◾از روز ازل گشته گرفتار رقیه
◾با قافله عشق چو رفتی به اسارت
◾شد عمه ی تو قافله سالار رقیه
⬅️امروز کیا با سه ساله حسین ع کار دارند
کیا مریض دارن...کیا جوون دارن.. کیا حاجت به دل دارند..
سه ساله ی حسین باب الحوایجه...
⬅️یکی از آقایون تفحص شهدا میگفت بهمون گفتن برید به خانواده شهیدی خبر بدید که استخوانهای شهیدتون معراج شهداست.. بیایید تحویل بگیرید..
میگه رفتیم در خونه شهید خبر بدیم..
دختری درو باز کرد... گفتم تو با این شهید چه نسبتی داری
(گفت بابامه... چی شده)
گفتم جنازه شو پیدا کردن میخوان پنجشنبه ظهر بیارن ..
(میگه دیدم دختر شروع کرد گریه کردن گفت آقا یه خواهش دارم تو رو خدا رد نکنید نه نیارید)
میگه دختر شروع کرد گریه کردن آقا میشه یه خواهشی بکنم..گفتم چی میگی؟
خانم های داغ دیده منو ببخشین ..
اونایی که داغ بابا دیدن منو ببخشند ..
(گفت حالا که بعد این همه سال بابام اومده میشه ظهر نیاریدش... میشه شب جنازه رو بیارید گفتم نمیشه... ما معذوریم نمیتونیم.. باید ظهر برسونیم...گفت خواهش میکنم به عنوان فرزند شهید ازتون میخوام.)
قبول کردیم گفتیم حتما سری داره..
میگه روز مدنظر تابوتو با استخوانها برداشتیم.. بردیم به همون آدرس..
تا رسیدیم دیدیم کوچه رو چراغونی کردن.. ریسه کشیدن..
( شلوغه..میان میرن..گفتیم چه خبره؟
اون روز اومدیم خبری نبود
رفتیم جلو گفتیم اینجا چه خبره..
گفتند عروسی دختر این خونه است..میگه تا اومدیم برگردیم دیدیم دختره با چادر دوید تو کوچه)
گفت تو رو خدا بابامو نبرید..
من آرزو داشتم بابام سر سفره عقدم بیاد...
بابامو بیارید داخل..
(میگه تابوتو بردیم داخل.. چند تا تیکه استخون بابارو گذاشت کنار سفره عقد.. همه گریه کردند عجیب بود اون مجلس)
⬆️(اوج) هی ناله میکرد میگفت بابا به مجلس عروسی دخترت خوش اومدی بابا..آرزوم برآورده شد بابا... آرزو داشتم بابام سر سفره ی عقدم بشینه..
🏴امان امان
دلتو ببرم خرابه شام ..ناله بزن برا سه ساله حسین..
قربون اون نازدانه ای که بی تاب بابا بود..
تو خرابه خیلی بی قراری کرد ..اینقدر بهانه بابا گرفت.. تا سر بریده بابا براش آوردن..
(آخ دختر ۴_۳ ساله تحمل نداره یه خراش رو صورت بابا ببینه ..حالا سر باباشو براش آوردن)
با دوتا دستای کوچولوش سر بریده بابا رو بغل گرفت
▫️عمه بیا گمشده پیدا شده
▫️کنج خرابه شب یلدا شده2
(اوج)آخ..
▪️مونس شامو سحرم آمد
▪️ازسفرباب منه خونجگرآمد
▪️کودکان آیید مهمان دارم
▪️با سر بابا گرم دیدارم
▪️آخ ..پدرم آمد پدرم آمد
▪️با سر بابا راز دل گویم
▪️باگلاب اشک روی اوشویم
▪️جان من بود و در برم آمد
▪️پدرم آمد پدرم آمد2
⬇️(فرود) قربون ناله های دلت خانم جان..
صدا زد بابا.. بابا.. بابا...
هر وقت سراغتو از عمه جانم زینب میگرفتم میگفت بابات سفر رفته ..
بابا خوش اومدی بابا ..
(بابا یادته میگفتی تو نازدانه بابایی.. دردانه بابایی.. )
بابا پاشو ببین تو خرابه جای گرفتم بابا..
(اوج) آخ بابا .. پاشو بابا...
پاشو ببین با عمه جانم زینب چه کردند بابا..
بابا عمه مو سیلی زدند بابا..
سکینه رو سیلی زدند بابا..
خیمه هامونو آتش کشیدند بابا..
➖(حاجت دارا کجا نشستند..جوون دارا کجا نشستند ..ناله دارا کجا نشستند
باب الحوائجه ها)
همینطور با بابا درد دل میکرد..
⬇️(فرود)آخ بابا...بابا... کجا بودی کجا بودی بابا...
شنیدم رو نیزه ها بودی بابا.. شنیدم زیر دست و پا بودی بابا...
گفت..
➖ای ماه کمان ابرویم
➖من با تو سخن میگویم
➖ای روی تو قرص ماهم
➖ای گرمی اشک و آهم
➖امشب سر پر خون تو
➖گردیده زیارت گاهم
➖من از لبت بوسه بگیرم
➖دورت بگردمو بمیرم2
✔️اینقدر گوشه خرابه با سربریده حرف زد... اینقدر ناله کرد..اینقدر بابا بابا گفت..
⬅️ یه وقت دیدن صدای نازدانه ابی عبدالله نمیاد.. رقیه آرام شد ..
(گفتن رقیه خسته شده از بس ناله زده گریه کرده حتما خوابش برده)
اما یه وقت نگاه کردند دیدن سر یه طرف افتاد..
رقیه یه طرف افتاد..
◾️ناله داری به سوز ناله های سه ساله ی حسین ع به دردای دل بی بی رقیه صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه بگو یا حسین ..
حاجتمندی سه مرتبه ناله بزن بگو یا رقیه..
( أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِین) (هود ۱۱)
وَسَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ) (الشعراء: ۲۲۷)
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
کانال_نوای_ذاکرین
Eitaa.com/navayehzakerin2
✨#فرزندان_حضرت_زینب_س
#زمزمه
دو هدیه ای گل بهرت آوردم
با دست خود هر دو را پروردم
هر دو تا گر جان ببازند
سرفراز سرفرازند
مرکبا جای تو ای کاش
بر تن این دو بتازند
✨ای برادر
تو کعبه ای من مُحرم دردم
با لاله هایم دورت می گردم
جان زهرا ده اجازه
تا روند و غم نبینند
مادر خود را میان
جمع نامحرم نبینند
✨ای برادر
(#محمود_اسدی(شائق))
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
کانال_نوای_ذاکرین
Eitaa.com/navayehzakerin2
#متن_روضه_طفلان_حضرت_زینب
🔹از وقتی به دنیا آمدند، با عشق مادر به حسین شیر خوردند، با مادر دنبال حسین بودند، تربیت کننده آنها حسینه، گر چه عبد الله ابن جعفر هست، بین راه به امام پیوستند، نامه عبدالله را دادند به دایی عزیزشان، امام حسین تشکر کرد از عبدالله و از خواهر گرامش ، روز عاشورا با لباس رزم، شمشیر حمایل ،خدمت دایی سلام کردند، فرمود : بروید مادر را بیاورید، مادر گفت قبولتان نکرد من میدونم چه کار کنم...
گیرم که رد کنی دل ما را خدا که هست
باشد محل نده قسم مر تضی که هست
وقتی قسم به معجر زینب قبول نیست
چادر نماز حضرت خیر النسا که هست
آیا فقط سعادت زینب اضا فی است
بیرون مکن مرا تو از این خانه،جا که هست
از درد گریه تکیه مده سر به نیزه ات
زینب نمرده شانه ، دارالشفا که هست
قر با نیان خواهر خود را قبول کن
گیرم که نیست اکبر تو، طفل ما که هست
🔸امیری حسین و و نعم الا میر
گفتی که زن جهاد ندارد برو برو
لفظ برو چه داشت برادر بیا که هست
خون را بیا به دست دو قر بانیم بکش
تو خون مکش به دست برادر حنا که هست
گفتی مجال خدمتشان بعد از این دهم
از سر مرا تو باز مکن کربلا که هست
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
کانال_نوای_ذاکرین
Eitaa.com/navayehzakerin2
#متن_روضه_عبدالله_بن_الحسن_علیه_السلام
🔹خیلی امام حسن علیه السلام مظلومه، خیلی آقا غریبه،مظلومانه زندگی کرد، اَشْهَدُ اَنََّکَ عِشْتُ مَظْلوما،خیلی ها مظلومانه به شهادت رسیدند،اما این آقا،نه توی خونه آرامش داشت و نه بیرون خونه، مرد بیرون خونه اذیتش کنند ،میگه میرم توی خونه شریک زندگیم یارمه،می رفت توی خونه اذیتش می کردند، می اُمد توی کوچه و بازار (سادات ببخشند یه جمله بگم زود رد شم)، می اُمد توی کوچه و بازار، می دید قاتلای مادرش زهرا دارن راه می رن،نمی تونست حرف بزنه،می رفت توی مسجد دو رکعت نماز بخونه،می دید بالای منبر دارن به باباش ناسزا می گن،چکار کنه،به کی دلش رو خوش کنه، به یار دلش رو خوش کنه،کدوم یار، یار نزدیکش سجاده از زیر پاش کشید،یار می خوای برو کربلا، پیرمرد جلوی امام ایستاد ،
گفت: حسین،اگر هزار تیکه مون کنن ، هر تیکه مون می گه حسین،ببین زهیر چی گفته بُریر چی گفته، ببین سعید بن عبدالله چی گفته، دلش و به چی خوش کنه، یارش قاتلش شد،دل آدم می سوزه ، یکی میشه اُون زن نانجیب،یه زنم می شه رباب،می گن تا آخر عمرش تو آفتاب رفت،هیچ وقت ندیدن رباب تو سایه بره،گفتن داری از بین می ری،دیگه بسه بیا تو سایه،میگه خودم دیدم بدن حسین علیه السلام زیر آفتاب داغ کربلا،ناله بزن حسین….
▪️ببین به این میگن کریم، داریم روضه امام حسن علیه السلام می خونیم ،اما بی اختیار همه می گن حسین، قربون غربتت برم، خودتم می خوای همه بگن حسین،آی گرفتارا ، مریض دارا، اونایی که گره کور تو کارشون افتاده، حسین چی کشید،اینقدر آقا عاطفیه،اینقدر مهربونه،هر موقع امام حسن علیه السلام رو می دید گریه می کرد،چقدر حسین دل نازکه،آدم دلش می خواد حسین هیچ وقت داغ نبینه،من نمی دونم کربلا چطور جلو چشمش این همه داغ دید،
▪️می گفت : گریه نکن داداش همه برا تو گریه می کنن، اوج مظلومی امام حسن علیه السلام اینه،بابا ، پنج نفرند ،حدیث کساء رو بخون،اَنّی ما خَلَقتُ سَماءً مَبْنیّه و لا ارْضاً مَدْحیّه وَلا قَمَراً مُنیراً ، ببین خدا همه زمان و زمین و بخاطر این پنچ تا خلق کرد،الا فی محبه هؤلاء الخمسه ، همتون حفظید..
اون وقت من از شما سئوال میکنم،پیغمبر چه طوری دفن شد،یکی بلند شه بگه،نیمه شب تو خونه خودش،غریبانه، پیغمبر و چه طوری دفن کردند،اون همه مقام،مگه این پیغمبر چند تا فاطمه داشت،مگه این همه نگفت هرکی فاطمه ی منو اذیت کنه، خدارو اذیت کرده، زهرا شو چه جوری دفن کردند،هفت نفر اُمدند،زیر جنازشو گرفتند،شبونه دفن شد،دامادش علی بن ابی طالب علیه السلام،چه جوری دفن شد،نیمه شب،باز لااقل مدینه هفت نفر بودند،کوفه این هفت نفرهم نبودند،دو سر جنازه رو….الله اکبر نمی خوام روضه رو باز کنم،حرف دارم،اما دل این اهلبیت علیهم السلام خوش بود، یه بدن و روز برمی دارند،خوشحال بودند،بدن امام حسن علیه السلام روز تشییع می شه
▪️اما بمیرم،جلوی چشم داداشاش اینقدر این بدن و تیر زدند،امشب می خوای داد بزنی نمی دونم،برای چی،اما داری جوری گریه می کنی ،بوی عاشورا می یاد،یااباعبدالله،خودت یه طرف نشستی،عباس یه طرف نشست،دو تایی تیر از بدن برادر بیرون کشیدید،حسینه،تیر از بدن بیرون کشید،نمی دونم،کاش توی مدینه تموم می شد،یاصاحب الزمان ببخشد آقا،من حیا می کنم بعضی حرفها رو بزنم،به من اجازه بدید،راحت برا جوونها روضه بخونم،اینها می خوان تو روضه حسین جون بدن،اینها قرار گذاشتن عاشورا برات بمیرن،می خوام بگم حسین،مدینه تیر بییرون کشیدی،کاشکی تو مدینه تموم می شد،اما اُمدی کربلا،بازم تیر بیرون کشیدی،یه بار از گلوی علی اصغر تیر بیرون کشیدی،ساکت نباشی، مدیونی اگه داد نزنی،یه بار از چشم عباس تیر کشیدی،اما اینها یه طرف،من کار دارم،نمی دونم اون لحظه ای که، پیراهن عربی تو بالازدی،سینه ات پیدا شد،حرمله باتیر سه شعبه، حسین……. آقاجانم،شنیدم،تیر حرمله مسموم بوده
▪️روایت می گه جرت دمک المیزان، خون مثل ناودان جاری شد. حضرت دستانش را زیر خون می برد و سر و صورتش را با این خون خضاب می کرد،تیر مسمومه،اباعبدالله ضعف کرد،خودشو به زحمت نگه داشت،یه دفعه یه نامردی اُمد،این حسین به زور خودشو نگه داشته،سادات منو ببخشند،با نیزه به پهلوش زد،حسین از رو اسب اُفتاد.
▪️اُفتاد رو زمین یکی با نیزه می زنه،یکی با شمشیر می زنه،ذوالجناح برگشت،زن و بچه اُمدند دنبالش،عبدالله دستش تو دست عمه است،این بچه ده سالشه، دید همه دور عمو جمع شدند،حسین جلوی این همه لشکر رو زمینه،همه اُمدند هنر نمایی می کنند،نیزه دارا،شمشیردارا،تیراندازا، میگه یه دفعه،می خوام اسم نعسشو ببرم همین جا لعنتش کنیم،اون ابن کعب ملعون ،دیدند اُمد جلو،دیدند یه شمشیر به فرق حسین زد،خون فواره زد،عبدالله دیگه طاقت نداشت،دستشو از دست عمه جدا کرد
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
کانال_نوای_ذاکرین
Eitaa.com/navayehzakerin2