✅ زمينه حضرت جواد الأئمه عليه السلام
🔻 كارى از سجاد محمدى
1️⃣ بند اول
يه روز محنت بار ، يه حجره ي غمگين
يه درد بي پايان ، يه ناله ي سنگين
تو داري جون ميدي ، يه عده ميخندن
روو صفحه ي تاريخ ، يه لكه ي ننگين
سبك نميشه اين مصيبت با، دو قطره اشك من
توو خونتم غريب موندي خيلي ، مثه امام حسن
انگار نه انگار، جوون داره جون ميده
واست بميرم ، به اشكت كي خنديده
2️⃣ بند دوم
يه قصه ي تلخه ، يه زخم جانكاهِ
توو سينه ي آقام ، پر از غم و آهِ
توو حجره افتاده ، لبش پر از خونه
ميخواد پاشه اما ، ديگه نميتونه
تو هر چي دست و پا زدي انگار نميرسه صدات
الهي من فداي اشك تو ، يكي نمونده پات
بميرم برات ...
انگار نه انگار ، عطش كشتتت آقا
سني نداره ، چه بي رحمه اين دنيا
3️⃣ بند سوم
نفس نفس ميزد ، كسي نبود اما
حسين حسين ميگفت، به ياد عاشورا
تنش روي خاك و ، دلش ولي گودال
شبيهه ثارالله ، چه بي كس و تنها
ولي سرت نرفت روي نيزه ، عزيز فاطمه
كسي نزد توو گوش ناموست ، جلو چشه همه
شيرخواره حتي ، روي نيزه ميشينه
انگار نه انگار ، رباب داره ميبينه
#سجاد_محمدى
#زمينه_امام_جواد عليه السلام
#شهادت_امام_جواد علیه السلام
گروه انجمن شاعرین حسینی :
گزیده اشعار آذری
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝
دو بیتی و رباعی مرثیه :
#شهادت_امام_جواد
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
خاکستر وجود مرا میدهد به باد
سنگینی عزای تو یا حضرت جواد
تشنه، میان خانه ی خود دست و پا زدی
یک جرعه آب، همسر تو، دست تو نداد
-------------------------------------------------------------------
زهری که ذره ذره تنت را مذاب کرد
خونی به قلب فاطمه و بوتراب کرد
سوزانده تر ز زهر جفا، ظلم همسر است
غربت میان خانه، دلت را کباب کرد
--------------------------------------------------------------------
پاره جگر شدی و کنارت طبیب نیست
اینجا کسی به فکر امام غریب نیست
وقتی که پای بغض علی در میان بُوَد
جسم امام و هلهله، اصلاً عجیب نیست
-------------------------------------------------------------------
گرچه به لب رسیده نفسهای آخرت
لب تشنه ای، شبیه لب جدّ اطهرت
اما هنوز یاد گل یاس پرپری
یاد مدینه کرده ای و یاد مادرت
-------------------------------------------------------------------
در پیچ و تاب بودی و می دید ام فضل
بر اشک و ناله های تو خندید ام فضل
گرچه کنار جسم تو در رقص و شادی است
دیگر سر تو را که نبرّید ام فضل
--------------------------------------------------------------------
هم نیت بریدن زیر گلو نکرد
هم نیزه بر لب و دهن تو فرو نکرد
خندید بر نوای جگر سوز تو، ولی
با پای خویش، جسم تو را زیر و رو نکرد
-------------------------------------------------------------------
خوب است اسیر نیزه و خنجر نمی شوی
بی پیرهن در این دم آخر نمی شوی
دست کسی نخورده به گیسوی دخترت
دلواپس کشیدن معجر نمی شوی
------------------------------------------------------------------
شکر خدا که دور و برت خواهری نبود
در وقت دست و پا زدنت، مادری نبود
شکر خدا کنیزکی از نسل ساربان
آنجا به فکر غارت انگشتری نبود
#محمود مربوبی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝