بسمالله الرحمن الرحیم
زمینه شب سوم حضرت رقیه سلام الله علیها
خیال میکردم از سفر بیایی
بازم کنار دخترت
دوباره شونه میزنم با دستام
بابا به موهای سرت
ولی حالا که خوب دارم میبینم
باید پیش سرِ خونیت بشینم
تا وقت دارم یه بوسه از لبات بچینم
نبودی روزی صد دفعه میمردم
شبیه مادرت لگد میخوردم
به نیزهی سر عمو پناه میبردم
منو ببر منو ببر
بی تو شبها خوابم نمیبره
منو ببر منو ببر
این آخرین صدای دختره
ببین بابا چشام تره
وای بابا بابا وای بابا بابا
بدون تو کسی بجز عمه
رقیه رو بغل نکرد
خودش رو میزدند ولی باز هم
یه لحظه ما رو ول نکرد
بُریده این سه ساله از دنیا
دلم میخواد یجوری شه بابا
برم مدینه خونمون بمونم اونجا
دلم برا عروسکام تنگه
روی سرم جا بوسهی سنگه
ببین حنایِ موهامو که لاله رنگه
منو ببر منو ببر
شده فقط این آرزوم
منو ببر منو ببر
بگم گلایههامو به عموم
چه آهیه تویی گلوم
وای بابا بابا وای بابا
دلم پُره بابا از این مردم
که رو سیاهنو منو بدن
فرشتهی کوچیکتو با پا
میان کوچهها زدن
بزرگاشون همه چه نامردن
منو با گیسوهام بلند کردن
برای خنده دورِ من همش میگردن
پَروونده سیلی از سرم هوشم
یه صدایی توی گوشم
میگه بابا که فقط باید کفن بپوشم
کانال نوای ذاکرین👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه نوای ذاکرین👇
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
زمینه شب چهارم طفلان زینب سلام الله علیها
مرحبا پرچم افراشته خانم زینب
که واسه یار دو گل کاشته خانم زینب
کرده رو هستیشو از میون چنته
دوتا سربازی که داشته خانم زینب
پسراشو،آورده برای،برادری که،بی کس و بی یاره
پسرایی که توی رگاشون خون علی و جعفر طیّارِ
خیلی دلش برا غریبیِ داداش شکسته
داداشی که داغ جوون راه گلوشو بسته
داداشی که لختهی خون اکبرش رو چهرش ، نشسته
جان زینب جان جانان زینب
جان زینب سنه قوربان زینب
اومدند دو آقا زاده بین لشکر
زنده کردن دلیرانه رزم حیدر
جوری پاشوندن از هم سپاهِ کفرو
روسپید شد به پیش برادر خواهر
همه میگن چه خواهری داره
زمین شده محوش ، فلک سرگردون
اگه ارباب اجازه بده که خودش هم بیاد تو میدون
سپاه کوفه با حضورش یهو ناامید شد
به آرزوش رسید و آخر مادر شهید شد
پای داداش وایساد و از غصه تموم موهاش سفید شد
جان زینب جان جانان زینب
جان زینب سنه قوربان زینب
زینبی که واسه یار نداره سامون
تا شنید پیکر بچههاش شد در خون
تا نبینه خجالت رو تو چشم یار
توی خیمه نشست و نیومد بیرون
واسه زنها و مادرهایی که شهید مدافع دادن اُلگو شد
پیش صبرش صبوری ایّوب نداره حناش رنگ ، حقیقت رو شد
تازه داره شروع میشه اوج غمهای زینب
بسته میشه میون زنجیر دست و پای زینب
سنگ میخوره به صورتش در نمیاد دیگه صدای زینب
جان زینب جان جانان زینب
جان زینب سنه قوربان زینب
کانال نوای ذاکرین👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه نوای ذاکرین👇
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
4_6021791865525766034.mp3
5.99M
#زمینه
#شب_چهارم_محرم
🎤حاج مجتبی صمدی
زمینه شب پنجم
عبدالله بن الحسن علیه السلام
خاک دو عالم بر سرم
عموم میون گوداله
خاک دو عالم بر سرم
خشکیده لبهاش بیحاله
عمه رهام کن تا برم
اگه دیر برسم رگشو میزنه تیغ قتاله
میرم نگن یار نداره
میرم آخه عشق منه
ترسی ندارم تو تنم
خون رگای حسنه
شد بابام اگه تیربارون
نمیترسم از سه شعبه اینجا
دستامو میدم در راهت
عموجونم مثل دست سقا
من حسینیام حسنه بابام
قابل تورو نداره دستام
...........
خاک دو عالم بر سرم
اگه بمونم میمیرم
حق از دل من آگاهه
خدا میدونه که قلبم
تو تسخیر ثارالهِ
چطور بمونه عبداله
میکشه یکی ریش عمو رو چقدر جانکاهه
هیچکی میون قتلگاه
نمیسوزه دلش براش
یه بی حیا میخنده و
نیزه گذاشته رو لباش
چشم حیدرو دور دیدن
زدن با سیلی بروی مادر
چشم عباس و دور دیدن
کشیدن روی عموجون خنجر
من حسینیام عشقتو دارم
دست از تو عمو برنمیدارم
من حسینیام حسنه بابام
قابل تورو نداره دستام
..........
ما اهلبیت پیغمبر
روی امامت حسّاسیم
پا کاره رهبر بودن رو
ما از تو کوچه میشناسیم
دشمن اولاد زهرا
هرکی باشه حرومزاده هست شو اونو میشناسیم
هرکسی زیر آسمان
به گردن یه دِینیه
تو قتلگاه داد میزنم
خودِ خدا حسینیه
هرکسی توی این عالم داره یه معشوق و خاطرخواهه
من عبدالهم من عبدالهم که مجنون ثارالهِ
من حسینیم در تاب و تبم
ای عمو تویی ذکر لبم
جان عمو جان عمو ....
کانال نوای ذاکرین👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه نوای ذاکرین👇
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
زمینه
شب ششم
حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام
دامادِ حضرت شاه رود به میدان
رخسارش چون پدر مثل ماه تابان
لرزه در لشکر انداخته با شعاره
حسن جان حسن جان
رحمت بر بر پسرِ شیرِ جمل
که گفته ذکر اَحلی من عسل
به نیابت به سمت پدر بر تلاطم میدان چنان دامن زد
که زِ اولاد اَزرق ملعون و آن یلِ پُر ادّعا گردن زد
مثلِ بابا شدی صف شکن
مرحبا قاسم ابن الحسن
گیسویش دل ربا چون شب سیاه است
در رعشه ، از خروشش تن سپاه است
در بینِ ، خیمه چشمان نو عروسش
به راه است به راه است
نامردان مکر و نیرنگ زدند
چون باران بر سرش سنگ زدند
سر و رویش زِ کینه شکست و
تمام وجودش چنان گل وا شد
سر نعشش زِ خاک بیابان
قیامت کبرایِ غم برپا شد
غرق در خاک و خون شد کفن
پیکرِ قاسم ابن الحسن
مثلِ بابا شدی صف شکن
مرحبا قاسم ابن الحسن
نامردان تشنگی لبش ندیدند
با مرکب بر روی قامتش دویدند
گیسوی مثلِ حبل المتینِ او را
کشیدند کشیدند
کوبیده شد تنش با پاها
شد قتلش مثلِ قتل زهرا
چه شده که شمیم گلابش
شده همهجا پر میان هامون
مثلِ مادربزرگ شهیدش
جناق نحیفش ز تن زد بیرون
بی زره رفت و شد پاره تن
حضرت قاسم ابن الحسن
کانال نوای ذاکرین👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه نوای ذاکرین👇
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
زمینه شب هفتم
حضرت علی اصغر علیه السلام
لالا لالا کبوتر
لالا لالایی اصغر
چطوری من تو رو برگردونم به دست مادر
لالا لالا ستاره
شده بابات بیچاره
مادر تو جلویِ خیمهها چشم انتظاره
نمیدونم چرا تو رو زدن
یه دفعه ، بی هوا تو رو زدن
چه تیری بودش انگاری که با
نوک سرنیزهها تو رو زدن
الهی من بمیرم
بخواب علی رو شونَم
ببین بابا حیرونم
دردت اومد میدونم
لالا لالایی
لالا لالا لالایی
لالا لالا لالایی علیِ اصغر
لالا لالا قناری
سر اومد بی قراری
دیگه آروم میتونی چشماتو رو هم بزاری
لالا لالا امیدم
گلِ سرخ و سپیدم
سر اومد عمرِ تو راه رفتنت رو من ندیدم
چقدر ماجرا پیچیده شد
غم و دردِ بابا پیچیده شد
زخمی شد کتفِ من با تیری که
میونِ گیسوهات پیچیده شد
الهی من بمیرم
دلم رو از جا کَندی
داری به من میخندی
تو دستامو میبندی
لالا لالا لالایی
لالا لالا لالایی علیِ اصغر
لالا لالا بهارم
گره افتاده کارم
چجوری از گلوت تیر سهسر رو در بیارم
لالا لالا عزیزم
شدی راهِ گریزم
میرم خاکِت کنم
روی تن تو خاک بریزم
میزارم توی خاک بدنتو
تا زیرِ پا نیافته تن تو
الهی مادرت نبینه که
میبوسه نیزهها دهنتو
الهی من بمیرم
میگم غم ناگفته
مصیبتت نشکفته
سرت با سنگ میافته
لالا لالایی
لالا لالا لالایی
کانال نوای ذاکرین👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه نوای ذاکرین👇
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
زمینه شب هشتم
حضرت علی اکبر علیه السلام
حجله بیارید
جوونا واسه جوونِ حسین
افتاده رو خاک تن ماهِ آسمون حسین
زیر بغلاشو بگیرید
آخه جَوون از دست داده
زیر بغلاشو بگیرید
روی تن اکبر افتاده
بابا دید با نیزه زیرو روش کردن
نیزه رو فرو توی گلوش کردن
مؤذن حرم اذان بگو برا بابا
یه یاعلی بگو پیش پدر پاشو از جا
اشهد ان علیا ولی الله
تسلیت بگید جوونا به ثارالله
الهی توی روضه بابای شهید نباشه
الهی نعش پسری پیش پدر نپاشه
سخته برای هر پدری
بمیره جوونش ببینه
دست و پا روی خاک بزنه
به صورتش خون بشینه
با صورت آقا روی زمین افتاد
همه گفتند اولش حسین جون داد
پاشیده شد تنش تا دور دورا توی صحرا
عمه اگه نبود کارش تموم میشد اینجا
اشهد انا علیا ولی الله
تسلیت بگید جوونا به ثارالله
اونایی که از علی تو سینه کینه داشتند
رو تن اکبر یه عالم زخم تازه کاشتند
اونقده با نیزه زدنش
نشناختش بابا پر از شک شد
اونقده با نیزه زدنش
بدن علی مُشبّک شد
رشید کربلا پا تا سرش پُر از تیر شد
موهاش سفید شد و بابا پیشش یهو پیر شد
موذن حرم اذان بگو برا بابا
یه یاعلی بگو پیش پدر پاشو از جا
اشهد انا علیا ولی الله
تسلیت بگید جوونا به ثارالله
کانال نوای ذاکرین👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه نوای ذاکرین👇
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9