#محرم
واحد شب هشتم
زمان وداعت ، نفس گیره بابا
میبینی که جونم ، داره میره بابا
قدم میزنی تو ، جلو دیده گانم
میگم زیر لب هی ، خدایا جوانم
حرم روضه داره یه لشکر خوشن
میدونم که بابا تو رو میکشن
علی اکبرم ای علی اکبرم
الهی تموم شه ،خوشی های دنیا
میدونم که میشی ، جلوم اربا اربا
بنی هاشمیون ، عزاتو میگیرن
بابا عمه هات از ، غم تومیمیرن
تویی حیدرِ این ، سپاه غریب
میخونم برا تو ،من امن یجیب
علی اکبرم ای علی اکبرم
#مرتضی_عابدینی
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
#محرم
واحد شب تاسوعا
پاهام گیر نداره ، چشام خیس اشکه
یه چشمم به چشمت ، یه چشمم به مشکه
علمدار لشکر ، علم رو زمینه
الهی غمت رو ، رقیه نبینه
یه بغضی نشسته میون گلوم
چشاتو نبندی ابالفضل به روم
برادر برادر۲
حسینی تر از تو ، تو عالم نداریم
تو باشی تو خیمه ،ماها غم نداریم
دیگه هیشکی آبم ، نمیخاد ز ساقی
بدونت امیدی ، نمیمونه باقی
رو قلبم برادر ، غم عالمه
میاد مادر من ، توی علقمه
برادر برادر۲
#مرتضی_عابدینی
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
#محرم
واحد شب عاشورا
تورو دیگه از من ، گرفتن تموم شد
یه بوسه ز لبهات ، دیگه آرزوم شد
تنت پاره پاره ،سرت روی نی ها
دیگه دوره میشم ، تو این دشت و صحرا
قدم خم شد از داغ هجده عزیزم
ببین دارم اشک غریبی میریزم
غریبم حسین جان
غریبم حسین
یکی با عصا و ،یکی با لگد زد
یکی نیزه ای رو ، به سمت تو بد زد
صدا ناله هامو ، یه لشکر شنیدن
جلو چشم زهرا ، سرت رو بریدن
هنوزم به دردم دوایی برادر
رسیدم به مقتل ،کجایی برادر
غریبم حسین جان
غریبم حسین
#مرتضی_عابدینی
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
دوستان گرامی:حتمأ توجه دارند،سبک نوحه ها را میگذاریم....اما ان شاء الله از ذوق و سلیقه خودتون هم در اجراها استفاده خواهید کرد.🙏
قسمت_اول / #روضه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مهدی میرداماد
😭😭😭😭😭
عزای اشرف اولاد آدم است بیا
عزیز فاطمه ماه محرم است بیا
بیا که پُر شده از ذکر یاحسین جهان
بیا که ولوله در خلق عالم است بیا
هلال ماه عزا میدهد ندا به فلک
که ماهِ گریه و اندوه و ماتم است بیا
*امشب به خاطر اون گهواره ای که، یه شیرخواره توش گذاشتن .. هی میومدن بچه ها نگاه میکردن میدیدن لباشُ هی به هم میزنه زبون دور دهن میچرخونه .. آقاجان به خاطر اون مادری بیا که هی از این خیمه رفت تو اون خیمه .. امشب میخوام روضهی مادرانه بخونم .. اصلا مادرا امشب مجلس گرم کن بشن به جای مادری گریه کنن که تو کربلا گریه نکرد .. مگه میشه بچه تُ جلو چشمت ذبح کنن و گریه نکنی .. کیه این مادر ..*
هلال ماه عزا میدهد ندا به فلک
که ماهِ گریه و اندوه و ماتم است بیا
پریده رنگ زِ رخسار مادرت زهرا
قد رسول خدا در جنان خم است بیا
به زخم هایِ تن پاره پارهی شهدا
خدا گواهست که تیغ تو مرهم است بیا
اگر شوند سماوات چشمه چشمهی اشک
* الحمدلله قبل محرم نگران بودیم نکنه محرم روضه ها کم بشه تعطیل بشه .. الحمدلله مردم سنگ تموم گذاشتن .. یه پرچم یا حسین بلند کرده نذاشته این چراغ خاموش بشه ..*
اگر شوند سماوات چشمه چشمهی اشک
به یادِ قطرهی خون خدا کم است بیا
لوای سرخ حسینی ندا دهند همه دم
که غیر تو چه کسی صاحب دم است بیا
*اینی که توی دعای ندبه میگی أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ .. کجاست اونی که منتقم اون خون باشه طالب اون خون باشه .. امشب شب اون شهیدیه که یه قطره خونش روی زمین کربلا نریخت .. امشب شب اون شهیدیه که امام باقر میگه این خون یک قطرشم به زمین نریخت .. *قَالَ الْبَاقِرُ ع فَلَمْ یَسْقُطْ مِنْ ذَلِکَ الدَّمِ قَطْرَةٌ إِلَى الْأَرْضِ ..* بعد امام باقر میگه اگر یک قطرش روی زمین میریخت شاید عذاب نازل میشد .. مگه یه بچهی شش ماهه چقدر خون داره .. هم خون رو به آسمان پاشید .. هم محاسنش رو خضاب کرد .. این خون یک قطرشم به زمین نریخت .. بمیرم برات آقاجان .. خیلی مادرا منتظر بودن شب هفتم بیاد بچشونُ رو دست بگیرن .. امشب دلم میخواد مادرانه گریه کنن مردا ..
لالا لالا لالا ای گل پونه
قناریِ بی آب و دونه ..
خدا خودش روزی رسونه
لالا، مادرِ تو بدون شیرِ
گریه نکن صدات میگیره
این لبه یا اینکه کویرِ
*اینا زبون حال رباب تو خیمه ست*
گفتم یکی به سقا
بگه داره میشه دیر
زودتر بیاد وگر نه
بچم میفته از شیر ..
گفتم بگن به بابات
فکری برا عطش کن
مادر رو دست من کم
به هوش بیا و غش کن ..
لالا، نشون نده اینقدر گلوتُ
وا کن دو دست کوچولوتُ
دعا بکن یکم عموتُ ..
لالا، پرستوی سرخ و سفیدم
کی گفته من شیرت نمیدم
شیری نمونده ای امیدم ..
تا که عموتُ داری نیاد که ناامید شی
عمو میاد با آبُ نمیزاره شهید شی
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
قسمت_پایانی/ #روضه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مهدی میرداماد
😭😭😭😭😭😭
*اما همهی این حرفا و آرزوها بر باد رفت .. بچه رو گرفتُ برد .. من امشب اجازه میگیرم از سادات میخوان یه روضه ای بخونم برخلاف همیشه از بچه رو دست گرفتن نمیگم، از تیر سه شعبه نمیگم از فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُنِ نمیگم .. از سر به پوست آویزان نمیگم ..از قنداقهی غرق خون نمیگم .. امشب میخوام همهی اینارو رد کنم بیام یه جایی، از اونجا به بعد روضه بخونم .. از اونجایی برات روضه بخونم که حسین نشست کنار قبر علی اصغر .. از اونجایی که خودش با دست خودش قبر کند ..
این شعر زبان حال ابی عبدالله با قبرِ .. تا با نوک شمشیر یه قبر کوچیک کند شروع کرد به قبر نگاه کردن ..*
بارالها حسین از عشقی
که زِ تو مُنفَک است میترسد
قبر اما عجیب تاریک است
پسرم کوچک است میترسد
روی این تن چگونه سنگ لحد
مثل اهل قبور بگذارم
آه باید به جای گهواره
پسرم را به گور بگذارم
آه ای قبر صورتش زخمی ست
آه ای قبر جسمش آزرده ست
آه ای قبر تو مراقب باش
تیر تازه به حنجرش خورده ست
*زبانِ حال بگم .. تا بچه رو گذاشت توی قبر * اسْمَعْ افْهَمْ یا علی اصغر من ..*
این صدای گرفتهی باباست
برو تا مادرت نیامده ست ..
بیم دارم برسد سر زده از راه رباب
زودتر خاک بریزم که تماشا نکند
*یک مرتبه شنید دو تا خانم دارن داد میزنن حسین صبر کن .. میخواست خاک بریزه دید رباب هی میخوره زمین هی بلند میشه .. صبر کن آقا یه بار دیگه بذار ببینمش .. حسین ..
از قرآن برات روضه بخونم، هر وقت قصهی مادر میاد مادرانِ زیادی تو قرآن هستن یکی از اون مادرا، مادرِ حضرت موسی ست .. داستان حضرت موسی رو همه شنیدید و بارها خوندید؛ وقتی بچهی یه روزه گذاشت تو سبد گذاشت رو آبِ روان خیلی سخت بود برا مادر .. به مادر موسی چهار جمله رسید، عینِ عبارتِ قرآنِ .. این چهار عبارت انگار مادر موسی رو آرام کرد .. اول اینکه به مادر موسی وحی شد *وَ أَوْحَيْنا إِلى أُمِّ مُوسى ..* دوم دل مادر رو آرام کرد *رَبَطْنَا عَلَى قَلْبِهَا* دلش رو آروم کرد با این وحی .. سوم به مادر موسی قول دادن *إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ* ما برش میگردونیم .. چهارم بهش قول دادن پیغمبرش میکنن این پیغمبری میشه*وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ ..* هم وحی شد، هم دل مادر آروم شد، هم بهش قول دادن موسی رو برمیگردونن، هم قول دادن پیغمبر میشه در آخر .. اما من از شما مردم سوال میکنم کسی دل ربابُ آروم کرد یا نه؟!..
سه تا نکته بگم نکتهی اول، مادر موسی از بچهی یه روزهش به ظاهر گذشت .. مادرا حرف منو میدونن از بچهی یه روزه گذشتن راحت تره تا از بچهی شش ماهه .. شش ماه توی بغل رباب خندیده بود ..
دومین مطلب، مادر موسی بچه رو گذاشت رو آبِ روان .. یااباعبدالله اما ابی عبدالله بچه رو گذاشت وسط خون ها قنداقه غرق خون بود آب روان نبود یه دریای خون ..
سومیشم بگمُ ناله بزنی یااباعبدالله .. بگم آقاجان بمیرم برات .. پدر حضرت موسی نبوده، مادر بچه رو سپرد به آب روان .. عمران نبود اما کربلا بچه تو بغل بابا دست و پا زد ... ابی عبدالله نگاه دید گوش تا گوش علی پاره شده .. یه نگاه کرد خودش تیر سه شعبه رو کشید بیرون .. خودش بچه رو تو خاک گذاشت .. بلند بگو یاحسین ..*کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
mirdamad-moharram99-sh7-1.mp3
10.21M
|⇦•عزای اشرف اولاد آدم ..
#روضه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مهدی میرداماد •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
#عشق_حسین
اَشکهای سیاه ما را
از این دل تاریک میگیرد
و با بدرقهی ملائکه
به آسمان میبرد
عشق حسین به اَشکهای ما #آبرو میدهد...
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
قسمت_اول / #روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم ۹۹به نفس حاج سید مهدی میرداماد
😭😭😭😭😭
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِکَ اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتی جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ وَ شایَعَتْ وَ بایَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلی قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً
*دست ادب به سینه بگذاریم .. چشم به هم گذاشتیم رسیدیم شبِ هشتم .. مگه نفرمود اَنَا قتيلُ العَبْرَةِ، لايَذكُرُني مؤمنٌ اِلاّ بكي .. مگه نفرمود نشانۀ ایمان علامت ایمان اینه کافیه مومن دست به سینه بگذاره بگه: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اگر چشمش خیس اشک شد این مومنِ ..*
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ ..
*آخرین باری که تو حرمت گفتم وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ باورم نمیشد راه حرمتُ ببندن .. باورم نمیشد یه اتفاقی بیفته حسرت بخورم .. باورم نمیشد اربعین بیادُ من نگران باشم آیا برسم یا نرسم .. آیا بیام یا نه ..*
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
عمریست در هوای غمت گریه کرده ام
با شعر های محتشمت گریه کرده ام
من روضه خوانم و غم تو میکشد مرا
*امشب همتون بیاید روضه خوان بشید .. نگید ما که صدا نداریم ما که شعر نداریم ما که مطلبی آماده نکردیم نه همتون میتونید روضه خون بشید امشب همه با مادرش بگید بُنَی .. آخه این شبا به سینه میکوبه میگه بُنی .. قتلوکَ و من الماء منعوک ..*
من روضه خوانم و غم تو میکشد مرا
با درد و داغ و با علمت گریه میکنم
*امشب اومدم حسین جان با تو گریه کنم .. امشب اومدم با گریه های شما گریه کنم .. آخه شب علی اکبرِ .. شنیدم دور علی اکبر هلهله کردن .. (میدونید چرا هلهله کردن؟!) اون نانجیب گفت حسین داره گریه میکنه .. گریهی حسین بقیه رو تحت تاثیر قرار میده، خیلیا با گریۀ حسین آدم برمیگشتن هدایت میشدن .. گفت یه جوری کف بزنید صدای گریه اش نیاد .. آدم داغ دیده دلش میخواد یکی باهاش گریه کنه .. ابی عبدالله هی دورشو نگاه کرد یه نفر نیست با من گریه کنه بالاسر این پسر ..*
خیر الامور زندگی ام روضۀ تو شد
پای سیاهیِ علمت گریه میکنم
هم دست داده ای و هم انگشتری حسین
از این سخاوت و کرمت گریه میکنم
من خواب دیده ام که شب جمعه کربلا
تنها نشسته در حرمت گریه میکنم
*دیشب خیلیاتون برای رباب سنگ تموم گذاشتید .. دیشب صدای گریه هاتون به گوش فاطمه رسیده .. امشبم برای علی اکبر گریه کنید .. علی اکبر مادر نداشت کربلا .. شما به جای مادرش گریه کنید ..
شب های جمعه دلم غرق آهِ
زهرای مرضیه تو قتلگاهِ
با ناله میگه بُنی بُنی
این کشته لب تشنه و بی گناهِ
ای وای بمیرم چرا سر نداری
ای وای بمیرم که مادر نداری*
من خواب دیده ام که شب جمعه کربلام
تنها نشسته در حرمت گریه میکنم
*یااباعبدالله .. چی دیگه دیدم تو خواب ..*
هی ناله میزدی ولدی بعدك العفا
از ناله های دم به دمت گریه میکنم
*چند تا کار تو کربلا ذوقیه، اهل دل میگن این چند تا کارُ تو کربلا انجام ندید اهل ذوق مثلاً میگن توی حرم اباالفضل روضۀ آب نخوانید خجالت میکشه عباس .. اهل دل میگن مثلاً تو حرم ابی عبدالله مادرا بچهشونُ شیر ندن .. مثلاً میگن شب جمعه کربلا بودید روضه علی اکبر نخوانید حسین طاقت نداره .. حالا امشب اجازه دارم روضه علی اکبر بخونم یا اباعبدالله .. مرحوم شوشتری میگه نگید روضۀ علی اکبر، بگید روضۀ جان دادن حسین ..
اولین شهید بنی هاشمِ .. تا اصحاب بودن اجازه ندادن یک نفر از بنی هاشم بره میدان .. ای جانم فدای این اصحاب که ابی عبدالله شب عاشورا فرمود: فَإنِّی لَا أَعْلَمُ أَصْحَابًا أَوْفَی وَلَا خَیرًا مِنْ أَصْحَابِی.. ندیدم بهتر از این یاران .. حالا دیگه همه اصحاب رفتن نوبت رسید به علی اکبر .. اومد اجازه بگیره*
سلام ای ز قرآن و احمد سلامت
سلام ای قیامت بپا از قیامت
گلستان رویت بهشت نبوت
برازندۀ تو مقام امامت
قسمت_پایانی / #روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم ۹۹به نفس حاج سید مهدی میرداماد
😭😭😭😭😭😭
نهادند صورت به خاک جبینت
شهیدانِ پایندۀ راست قامت
به دریای خون مکتب پایداری
به موج بلا اسوۀ استقامت
به پای تو افتد زِدست تو ریزد کرامت
سزد روز محشر به قدقامت تو
همه در قیامت ببندند قامت
محمد جمالت محمد کمالت
محمد جلالت محمد مقامت
عجب نیست ای جان عالم فدایت
که جبریل وحی آورد از برایت
گل سرخ لیلا نبینم خزانت
بمیرم برای دل باغبانت
تو را غسل دادند اما نه با آب
به خون جبینُ به اشک روانت
جگر تشنه اما نفس هرم آتش
گلو از عطش خشک و خون در دهانت
عقیق لبت آب نوشیده از خون
دهانت شده خشک تر از زبانت
سر از خاک بردار و مگذار دشمن
بخندد به اشک امام زمانت
الهی در این دشت لیلا نباشد
نبیند تو را مادر مهربانت
خودم شستم از اشک زخم تنت را
*روضۀ علی اکبر با همۀ روضه ها فرق داره .. روضۀ علی اکبر چندتا ویژگی داره، هیچ کجای کربلا اتفاق نیفتاده .. داغ علی اکبر یه کاری با دل حسین کرد همه گفتن کنار علی اکبر دیگه کار حسین تمامه .. از وداعش نمیگم از میدان رفتنش نمیگم .. میخوام براتون بشمارم چه ویژگی هایی داره روضۀ علی اکبر .. اولین ویژگی این روضه اینه مرحوم شیخ مفید میگه از قول خانم سکینه (س) میگه تو خیمه بودم کنار بابام، نگران بودم هی دور بابام میگشتم داداشم تو میدون بود .. بابام مضطرب هی میرفت جلو خیمه نگاه میکرد هی برمیگشت تو خیمه .. سکینه میگه فقط به بابام نگاه می کردم .. تو میدون رفتن هیچ کسی ابی عبدالله اینقدر نگران نبود این فقط منحصر به علیِ .. این اتفاق فقط اینجا افتاده سکینه میگه تا صدای داداشم بلند شد ابتا علیک من سلام .. دیدم بابام داره دق میکنه داره میمیره .. هنوز علی اکبری ندیده .. ارباً اربایی ندیده .. فقط صدارو شنیده تو خیمه .. میگه تا صدای علی بلند شد نگاه کردم دیدم چشماش سفید شد .. الانِ که بمیره از داغ علی .. دست و پاشو گم کرد .. این اولین ویژگی، برای هیچ شهیدی ابی عبدالله حالش محتضر نشد ..
دومین ویژگی برا داغ علی اکبر ..ابی عبدالله کنار خیلی از شهدا رسیده، اما کنار هر بدنی رسید از اسب پیاده شد نشست کنار بدن .. اما فقط کنار بدنِ علی اکبر نوشتن دیگه نتونست پیاده بشه نوشتن تا رسید کنار بدن فَسَقَطَ الْحُسَیْنُ ع عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ .. یعنی از بالای اسب افتاد رو زمین .. داد بزن حسین ..
سومین ویژگی: هیچ کجا نیاوردن کنار هیچ بدنی حسین اینجوری نرفته بمیرم همچین که از اسب افتاد، دیدن دیگه نتونست بلند بشه .. دیدن با زانوهاش داره راه میره .. با زانوهاش خودش و رسوند کنار بدن.. داد میزد پسرم .. چهارمین ویژگی اینه: هرشهیدی که ابی عبدالله اومده بالاسرش دو سه دقیقه حرف زده، یعنی شهید هنوز نفس داشته زنده بوده .. کنار قاسم، قاسم با عموش حرف زد .. کنار اباالفضل، اباالفضل دو سه جمله با حسین حرف زد .. کنار حر و سعید و حبیب باهاشون حرف زد .. اما تنها شهیدی که هی گفت بابا با من حرف بزن .. بابا من پدرتم این بدن بوده .. یااباعبدالله ..
مرحوم مقرم میگه تا رسید بالاسرش دید یه لخته خون تو دهان علی مانع شده نمیذاره علی نفس بکشه، ابی عبدالله با انگشت خونُ از تو دهنش پاک کرد تا خونُ کشید بیرون علی دست و پا زد .. هی گفت یه بابا بگو منو آرومم کن .. حسین ..
پنجمین ویژگی این روضه اینه تا قبل از گودال قتلگاه زینب از خیمه بیرون نیومده بود .. اما یک مرتبه دیدن دختر امیرالمومنین به سر میزنه فریاد میزنه خودشو رسوند کنار ابی عبدالله .. ششمین نکته اینه ابی عبدالله کنار هیچ بدنی نفرین نکرده .. کنار علقمه نفرین نکرد، وقتی علی اصغرُ زدن نفرین نکرد، فقط گفت خدایا تو میبینی باهام چیکار میکنن .. اما کنار علی اکبر بلند ناله زد قَطَعَ اللَّهُ رَحِمَكَ كَمَا قَطَعْتَ رَحِمِي .. یه جمله دیگه و التماس دعا .. اینهمه براتون شمردم اینا همه منحصر به علی اکبر و داغ علی بود .. یه دونه دیگشو بگم: هر شهیدی که روی زمین افتاد ابی عبدالله که اومد خودش شهید و بغل کرد برداشت .. بمیرم برات حسین اما علی اکبر و یه نفری نتونست بغل کنه .. (اهل کنایه بگیرن من چی گفتم ..) یه نفری نتونست این بدنُ جمع کنه صدا زد جوونای بنی هاشم بیایید .. هرکسی یه تیکه از بدنُ جمع کرد .. عباشُ گذاشت روی زمین بدنُ داخل عبا .. زین العابدین میگه توی خیمه بودم تو تب میسوختم یه مرتبه دیدم توی زن ها یه ولوله ای شد همه ضجه میزنن .. میگه پرده رو زدم کنار دیدم عمه م زیر بغل بابامُ گرفته .. هی میاد میخوره زمین .. ای حسین ..کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش