eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
16.4هزار دنبال‌کننده
5 عکس
14 ویدیو
8 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
کم کم سپیده سر زد و پایان ظلمت بود شرط عبودیَّت شروعِ کار خِلقت بود از ابتدا هم مبحث اصلی..،ولایت بود هنگامه ی تابیدن نور امامت بود دست خدا این نور را بی مُنتَهایش کرد او را امیرالمومنین،"حیدر" صدایش کرد دنیا به دنبال شرابی بود..،ساغر داد از شربتِ جوی بهشتِ عرش بهتر داد چشمی که او را دید عقل خویش را پر داد یا حیدر و یا مرتضی و یاعلی سر داد در عالم ذَر هرکسی قالوا بَلیٰ می گفت باید صد و ده مرتبه یا مرتضی می گفت شب بود..،رنگِ چهره اش صبحی سپید آورد آئینه ، نور عرش را در خطِّ دید آورد ما را به جبرِ چشمهای خود کشید..،آورد دستی به گِل بُرد و تَشَیُّع را پدید آورد پس خِلقَت باقیِ مخلوقات کار اوست سُکّانِ انسان‌ساختن در اختیار اوست نور تَعقُل،عقلِ کُل را پای کار آورد طوبای جنَّت میوه ی رحمت به بار آورد بِنتِ اسد شیری به میدانِ شکار آورد فریاد زد جبریل: صاحب‌ذوالفقار آورد با خِلقتش بر رِجسِ شیطان آب پاکی زد کعبه برایش سینه ی خود را چه چاکی زد اسطوره یِ رَبّانیِ بی باک ها حیدر آقایِ فرزندانِ صُلبِ‌پاک ها حیدر خاکی ترین بابایِ اهلِ خاک ها حیدر سِرِّ نهانِ خلقتِ افلاک ها حیدر غیرِ خدا ، تنها نبی از راز آگاه است سیبِ شب معراج در دست یدالله است بال ملائک منبر روز اَلَستش شد نون و قلم را خواند..،لوح نور مستش شد لب را که وا کرد آسمان ها پای‌بستش شد بت خانه ها مخروبه ی ضربات دستش شد با یک نظر از خاک تا عرشِ مُعَلّی رفت دوش نبی را هرکه بالا رفت،بالا رفت هنگامه ی پیکار چشمش برق‌ها می زد در معرکه ها بی محابا تیغ را می زد دُلدُل‌سوارانه به میدان بلا می زد وقتی فلانی با فلانی داشت جا می زد جز او کسی آماده ی خفتن به بستر نیست غیر علی وقت خطر یار پیمبر نیست در یا علی مُهر وقار یا صمد خورده بر لوحِ غیرت ذکرِ یا حیدر مدد خورده سیلیِ بعد از صبرِ او را عَبدُوَد خورده دروازه ی خیبر به نام او سند خورده وقتی به روی شانه ی هایش درب بالا ماند لب ها ی قلعه از تعجب تا ابد وا ماند شهرِ تَفَکُّر احمد و حیدر درِ آن است این تیغِ با تدبیرِ دین در جنگ ، بُرّان است با ذوالفقارش در دل میدان رجزخوان است شاگرد رزم بی محابایش حسن جان است فرزندِ خود را در شجاعت بی نظیرش کرد شیرجمل را شیرِ آل الله شیرش کرد حُبِّ علی آغاز قانون اساسی شد هرجا ولایت بود از او اقتباسی شد مشق ولی زیباترین درس کلاسی شد یک "مرتضی" راه است تا "حیدرشناسی‌‌" شد شاءن مقامِ او نمی گنجد در این دفتر "حیدر که جایِ خود،وَ ما اَدراکَ ما قنبر" نوحِ نبی در مکتبش طفل دبستان است پای جهالت از کلام او گریزان است بی نقطه خطبه خوانی اش آغاز جریان است "نهج البلاغه" انشعاب نورِ "قرآن" است نَصِّ "خدا" را لفظِ "حیدر" می کِشد بالا نامِ "برادر" را "برادر" می کشد بالا عشقِ علی قلبِ تمام خَلق را اَفشُرد ابلیس را حتی ز سلک نحس خود آزرد هرکس به جایی راه بُرد از کویِ مولا بُرد سلمان مسلمان شد اگر،نان علی را خورد قطعا تو مِنّا اهلِ بیتِ این ولی باشی وقتی نمک‌پرورده ی دستِ علی باشی دارد نمک ذکر شب او وُ شِکَر روزَش شوق عبادات سحرگاهی در روزش پوشیده رختی از لباس نور بر روزش این ردِّ الشمسَش بوده سرگرمی هر روزش وقتی دو دستِ ربناخوانش به کار افتاد خورشید عالم‌تاب از دور مدار افتاد حیدر نشان بی نشان ها را بلد بوده طیِّ طریق لامکان ها را بلد بوده پیچ و خم رنگین کمان ها را بلد بوده حتی زبان بی زبان ها را بلد بوده او کُنهِ لفظِ هر صدا را درک می کرده تنها علی ناقوس ها را درک می کرده در آسمانش ماه و اختر می شود پیدا بالای بام پلکِ او پر می شود پیدا از خاک نعلینش ابوذر می شود پیدا بین حریمش ظرف ساغر می شود پیدا مستان به انگور ضریحش اقتدا کردند بین حرم مستی خود را برملا کردند دیوانه‌ها اغلب ز دست زندگی سیرند عشاق تا لب تر کند معشوق،می میرند آنان که با سجاده و محراب درگیرند ایوان طلای مرتضی را قبله می گیرند باید به عشق یار از اغیار رو گرداند سمت علی باید نماز عاشقی را خواند یا مرتضی ! تو پادشاه مُلک ایمانی در اوج عزت همنشینِ با گدایانی تو بانی لبخند شب های یتیمانی دارم به تو رو میزنم،رو برنگردانی حال مرا این روزها قدری رعایت کن خیلی نجف‌لازم شدم آقا عنایت کن وضع مرا هنگام شب درهم کنی بد نیست بندِ عبادات مرا محکم کنی بد نیست قد مرا وقت گدایی خم کنی بد نیست بین رکوعت گوشه‌چشمی هم کنی بد نیست من منصبی جز منصب نوکر نمی خواهم من بارها گفتم که انگشتر نمی خواهم عیسی توسل کرد بر ذکرت،مسیحا شد موسی به طورِ تو پناه آورد،موسی شد هرکس که گُم شد در شبِ قدرِ تو،پیدا شد باید که "کوثر" بود تا هم کُفوِ "دریا" شد کشفِ ولیُّ‌الله از ما برنمی آید این کار جز از دست زهـرا برنمی آید 🔸شاعر: Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
ایزد زُلال دیده ی تر آفریده است بُنیان گذار اشک سحر آفریده است یک قبله ای برای بشر آفریده است این کعبه را شبیه پدر آفریده است تو انعکاس چشمه ی نورِ پیمبری آئینه ی تمام قدِ شیر خیبری شب پُشت کوه روشنِ مشرق نزول کرد خورشید از آسمان طلبش را وصول کرد نور خدا به قالب یک زن حلول کرد دنیا دوباره بار امانت قبول کرد... ...تا که تو روی فرش زمین پا گذاشتی پا روی دیدگان تر ما گذاشتی ما با گدایی در تو خو گرفته ایم از چشمه های کوثر تو جو گرفته ایم از هرکسی به غیر شما رو گرفته ایم با ذکر نامِ تو دمِ "یا هو" گرفته ایم آیات مستجاب دعا نام زینب است ذکر علی علیِ خدا نام زینب است ما را گدای سیّده زینب نوشته اند ما را برای سیّده زینب نوشته اند تحت لوای سیّده زینب نوشته اند اصلاً فدای سیّده زنیب نوشته اند پروانه های اهل جنون پرپر تواند ایل و تبار من همگی نوکر تواند با تو دمِ حسین لب ما درست شد ذکر همیشه پُر طرب ما درست شد باران اشک نیمه شب ما درست شد با نوکریمان لقب ما درست شد بانو برای ما نم چشم تری بس است بانو برای ما لقب نوکری بس است ای مُحکمات سوره ی مادر..،مدد بده ای سومین تلألو کوثر..،مدد بده ای دلخوشی فاتح خیبر..،مدد بده ای ذوالفقار حضرت حیدر..،مدد بده بانو!مدد بده که خریدار غم شوم در این مسیر عشق شهید حرم شوم ما را جنون سوریه عاقل نموده است محکومِ حُکمِ محکمه یِ دل نموده است از این جهان شبزده غافل نموده است پُشت درِ حریم تو سائل نموده است ما را غلام حلقه به گوشِ خودت بخوان ما را مدافعان حریم خودت بدان دریای علم،سمت وجودت گُسیل شد یک قطره از علوم تو صد سلسبیل شد جهل از وقار علمِ تو بانو،ذلیل شد شاگرد ابتدائیتان،جبرئیل شد سرمشق خضر و حضرت عیسی تو بوده ای آموزگار عالم بالا تو بوده ای دنیا سیاه می شود از دودِ آه تو صد مرده زنده می شود از یک نگاه تو راه خدایِ عَزَّوَجَل است راه تو پشت و پناه هردو جهان شد پناه تو عالم فدای آنکه پناه تو می شود شب ها چراغ روشن راه تو می شود گل های سرخ باغچه ی عشق چیدنی است تصویر باغ سبز بهاری کشیدنی است این حالت جنون ملائک چه دیدنی است ذکر حسین جان تو از بس شنیدنی است هفت آسمان به خاطر ذکرت سکوت کرد عشق برادر تو به دل ها هُبوط کرد کم کم شروع تلخ ترین اتفاق شد کم کم گذشت و نوبت روز فراق شد در کربلا تنور جدایی که داغ شد با سینه های ما غمتان هم اتاق شد آنجا که نیزه بر بدن آسمان نشست آنجا که خصم روی تن کهکشان نشست وای از دمی که شاه ز پیکار خسته شد راه نفس نفس زدنش نیز بسته شد سرنیزه ها به روی تن او شکسته شد شیرازه ی کتاب امامت گسسته شد او را به ضرب نیزه ای از حال بُرده اند او را کِشان کِشان تهِ گودال برده اند برگشت سمت خیمه اطفال..،ذوالجناح جانی نمانده در بدن ناتوان شاه آه از نگاه مادر پهلو شکسته..،آه دارد صدای چکمه می آید ز قتلگاه لعنت به شمر..،سنگ و عصا در تَحَیُّرَند با خنجری که کُند شده سر نمی بُردند آتش به جان لانه ی پروانه ها زدند با تازیانه دخترکی را صدا زدند با سیلی و لگد همه را بی هوا زدند پیش نگاه شاه سر از تن جدا زدند وقتی طنابِ حرمله سهم رباب شد بالای نیزه ها سرعباس آب شد دارد کبودی پرتان سنگ می خورد در کوچه ها به معجرتان سنگ می خورد از پُشت بام ها سرتان سنگ می خورد راس علی اصغرتان سنگ می خورد ای کاشکی بگویم عدو حرف بد نزد در ازحادم کوچه تو را با لگد نزد هرگز دلی شبیه دل تو کباب نیست ولله در عرب،زدن زن ثواب نیست آهی شبیه آه مُدام رباب نیست جای مخدّرات که بزم شراب نیست ناموس شاه بود و نگاه حرامیان دندان شاه بود و لگدهای خیزران یک سال و نیم،درهمه جا گریه کرده است هرشب به یاد خاطره ها گریه کرده است با یاد زجر کرببلا گریه کرده است با داغ سیدالشهدا گریه کرده است وقتش رسیده..،پیرهنش را بیاورید آن یادگارِ بی کفنش را بیاورید ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
شاکله‌ی اِنَّما، قابِ دعا زینب است گنج نهان جهان، سِرِّ خدا زینب است اُسوه‌ی ایوب‌ها، وقت بلا زینب است بر لب ما بهترین، زمزمه "یا زینب" است ما همگی نوکریم، سرور ما زینب است دُرِّ گران‌سنگ حِلم، بین صدف دیده شد در دل دریای صبر، موج شعف دیده شد دفتر خِلقت نوشت: لوح شرف دیده شد پای ضریح دمشق، شاه نجف دیده شد زائر هر روزِ آ ، شخصِ اَبا زینب است مَست سبوی اَزَل، در طلبِ این خُمَم شعله به جانم بکش، فکر بکن هیزُمم جَلدِ همین گنبدم، عاشق این گندمم مکّه‌ی من سوریه است، حاجیِ این خانُمم کعبه‌ی عُشّاق را، سنگ بنا زینب است از برکات علی، هیچ فقیری نماند پای همین سفره‌ها، فاطمه ما را کشاند دست گدا را گرفت، پیش حسن‌جان رساند سائل این خانه را، نزد حسینش نشاند کارِ پذیرایی از، این همه با زینب است محور عرش است او، اهل جنان شاهدند ساحت صبر است او، مُلک و مکان شاهدند راوی فتح است او، نُطق و بیان شاهدند مادر اشک است او، گریه‌کنان شاهدند اهل بکا واقفند، اُمِّ بُکا زینب است مایه‌ی آرامشش، بوده صدای حسین سایه‌ی امنیتش، بوده عبای حسین زندگی‌اش وقف شد، وقف برای حسین هرچه که در چَنته داشت، کرد فدای حسین قُلّه‌ی ایثار گفت: کوهِ وفا زینب است واژه‌ی مظلوم را، اول غربت نوشت هرچه بلا دیده بود، وقت اسارت نوشت قصه‌ی اندوه را، با چه شهامت نوشت با قلم گریه‌اش، شعر مصیبت نوشت روضه‌ی منظوم در، کرببلا زینب است اهل و عیال حسین، در دل آزار بود کوفه و شامات بود، کوچه و بازار بود در دل نامحرمان، کارِ حرم زار بود تا خودِ بزم یزید، شمر جلودار بود همسفر خولی و حرمله‌ها، زینب است ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
ای که شد زنده به عشقت دل هر مرد و زنی تو همان نَفخه‌ی روحانیِ جان در بدنی "عشق، رسواییِ محض است که حاشا نشود" پس حسن گفتنِ ما تا به ابد شد علنی ساکن کشور سرسبزِ حسن‌آبادم با من انگار که هر جا بروم، هم‌وطنی این گدا جای غذا، مِهرِ تو را می‌خواهد می‌شود گاه‌گُداری به دلم سر بزنی؟! چه دلی بُردی از آن مَرد که دشنامت داد هیچ‌کس مثل تو این‌قَدر نشد خواستنی! خودمانی بگذارید بگویم این‌بار: دست‌ و دل بازِ مدینه! بخدا عشق منی احمد و حیدر و زهرا و حسینش یک سمت... تو گُلِ سر سبدِ شاکِله‌ی پنج‌تنی نقشِ نامِ تو نشسته‌ست میان دل من "یا حسن" حک شده بر روی عقیق یمنی آی دنیا! بشناسید منِ مجنون را: حسنی‌ام، حسنی‌ام، حسنی‌ام، حسنی قبرِ بی زائر تو بازترین روضه‌ی ماست جان کعبه به فدای تو، غریبِ مدنی! زهر... نه..! سیلیِ کوچه جگرت را سوزاند دل تو بین گذر سوخت، عجب سوختنی! * * تیرها گرچه به تابوت، تو را دوخته‌اند لااقل پیکرِ خونینِ تو دارد کفنی... ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
باد در عرش که پیچید خبر شکل گرفت از پر و بال ملک فرش گذر شکل گرفت نور خورشید به شب خورد..،سحر شکل گرفت آسمان پرده برانداخت..،قمر شکل گرفت ماه از جلوه ی گیراش چه حظی می برد علی از فرط تماشاش چه حظی می بُرد نخل پر برکت توحید ثمردار شده نسل تابنده ی خورشید،قمردار شده کهکشان های خداوند خبردارشده پدر خاکیِ افلاک پسردار شده صورتش هودج نور است..،پدر می بوسد دست آب ور خود را چقدر می بوسد ابرویش جلوه‌ی ربّ است اُبُهَت دارد زلف او آیه ی نوری است که حرمت دارد چشم او ابر بهاری است که رحمت دارد نام او جامِ طهوری است که شربت دارد صاحب شهد شکرریزِ سبو می آید چِقَدَر نام اباالفضل به او می آید گونه ی آینه بر دوده ی آهش خیره چشم فانوس به پیچ و خم راهش خیره برکه ی آب به رخساره ی ماهش خیره پلک باران به تماشای نگاهش خیره آسمان خیره به چشمان تر این ماه است چشم او چشمه ی توحیدی آل الله است رشته‌ ی وصلت عُشاق،نخ دامن او رختی از جنس پر و بال ملک بر تن او دَرِ جنّات خدا ،دُکمه ی پیراهن او ساقه ی طاقِ فلک بازوی شیر افکن او غرشش غرش طوفانیِ شاه عرب است پسر شیر خدا،شیر نباشد عجب است هرکه در زندگی اش غصه ی بسیاری داشت اگر از خانه ی مولا طلب یاری داشت بی گمان با پسرش نیز سر و کاری داشت سیزده ساله چه رزم علوی واری داشت سیزده ساله یلِ با جَنَم حیدر شد وارث بر حق تیغ دو دم حیدر شد دست عباس به دامان امام حسن است سند قلب اباالفضل به نام حسن است سالیانی است که درگیر مرام حسن است گرچه ساقی است ولی تشنه ی جام حسن است چِقَدَر خصلت دلدار به دلبر رفته کرم حضرت ساقی به برادر رفته ساحل امن یقین بود که دریا را ساخت شانه اش بود که زُلف شب یلدا را ساخت کوهی از غیرتِ حساس به زهرا را ساخت دامن اُمِّ بَنین حضرت سقا را ساخت گیسویش را به سر زلفِ حسینِ خود دوخت کاشف الکرب شدن را به اباالفضل آموخت آفریده شده عباس برای زینب سینه ی او سپر دفع بلای زینب جان عشاق اباالفضل،فدای زینب ما گدایانِ حسینیم،گدای زینب همگی بنده ی عشقیم به عباس قسم پاسبانان دمشقیم به عباس قسم سیل اشکیم به دنبال نمِ دریایش دست ما را برسانید به اعطینایش این که خوانده است حسین بن علی آقایش ارمنی های محلّه اند علم‌کِش هایش هرکه را جَذبه ی این عشق به زنجیرش کرد نمک سفره ی عباس نمک گیرش کرد کاش ما را به ردای کرمش وصل کنند مثل وصله به نخِ شال غمش وصل کنند مثل پَر،کنج ستون علمش وصل کنند دست ما را به ضریح حرمش وصل کنند تا که آب و گِلمان خرج عزایش باشد تنمان تکه ای از صحن و سرایش باشد آبرو داده به سرچشمه،به دریا،دستش از زمین پُل زده تا عرش مُعَلّی،دستش مرده را زنده کند همچو مسیحا،دستش چقدر مُعجزه ها خلق شده با دستش آن که از خاک درش کور شفا می گیرد با همان دستِ قلم دست مرا می گیرد سرو سبز علویّات برومند شده شانه ی او به بلندای دماوند شده چهره اش بانی پیدایش لبخند شده خطبه خوان حرم امن خداوند شده مکه را شیفته ی عشقِ امام خود کرد کعبه را بنده ی اعجاز کلام خود کرد آیه ی نور به پیشانی او مکتوب است با وجودش بخدا وضع حرم مطلوب است بین اطفال حسین بن علی،محبوب است سر دوشش چقدر حال رقیه خوب است طفل از ذوق تماشای عمو پر می زد هر زمان بوسه به دست علی اصغر می زد آه! از لحظه ی شومی که بلا نازل شد بین مهتاب و حرم ظلمت شب حائل شد اشک افلاک فرو ریخت زمین ها گِل شد کار برگشتن سقا به حرم مشکل شد دامن شیر به سرپنجه ی کفتار گرفت ناگهان تیغ به بازوی علمدار گرفت رود فریاد زد ای اهل حرم..،دریا سوخت مطمئناً جگر تشنه ی دخترها سوخت وسط معرکه ی جنگ دل بابا سوخت آخرین مشک که افتاد زمین..،سقّا سوخت چقدر بعد علمدارِ حرم هق هق کرد بنویسید رباب از غم اصغر دق کرد ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 مدیرکانال ╚═══💫💎═╝
ناگهان بانگِ هَل اَتیٰ پیچید در دل صورها، صدا پیچید صوت شیرین ربَّنا پیچید عطر سجاده ی خدا پیچید مُرشد اهل دین! سلامٌ علیک سَیِّدُ السّاجدین! سلامٌ علیک نغمه ی چَنگ و ضَربِ دف آمد موسمِ شادی و شعف آمد مِی عُشّاق از نجف آمد دادِ کعبه از آن طرف آمد: گوش‌ها! بشنوید فریادم عاشقِ سینه‌چاکِ سجادم ماه، نِعمَ الْبَدَل* گرفت تو را حُسن، ضربُ المثل گرفت تو را شعر، بیتُ الغزل گرفت تو را تا پدرجان بغل گرفت تو را شب میلاد..،کربلا رفتی بین آغوشِ عشقِ ما رفتی ما ذبیحِ نگاهِ دلداریم بخدا سرسپرده ی یاریم دار بر دوش ، مثلِ تَمّاریم با علی‌ها چه عالمی داریم شَرَفُ الشَّمس مشرقینی تو دوّمین حیدر حسینی تو عشق تزریق کرده در جانت تا پدر کرده بو‌سه‌بارانت عمه می گفت:ای به قربانت... ...به عمویت کشیده چشمانت چشمه ای، رو به جو نخواهی زد با ابالفضل مو نخواهی زد فرشِ پشتِ درِ تو از پرِ ماست بامِ تو لانه ی کبوترِ ماست خانه‌ات سرپناهِ آخرِ ماست مادرت آبرویِ کشورِ ماست با تو ما نیز جزءِ این ایلیم عجمی زاده ایم..،فامیلیم هر که در کویِ وحدتِ تو دوید از همه غیر رَبِّ خویش بُرید بال هرکه عروج را فهمید از صحیفه به صحن عرش رسید مَلَک وحی اگر جلیل شده با دعایِ تو جبرئیل شده قَطره ی نطقِ تو خودش دریاست واژه هایت عجیب،بی‌همتاست منبرت بانیِ تحول‌هاست خطبه ات مُهرِ ثبتِ عاشوراست از تو داریم نوحه و دم را از تو داریم این محرم را غمِ من را حضور تو کم کرد عشق را بین سینه ام دم کرد گنبدت را دلم مُجَسَّم کرد حَرَمت را درست خواهم کرد در بقیعت به پا کنم..،علنی! اوّلین چایخانه ی حسنی کاشی‌اش پُر لَعاب خواهد شد دل زُوّار آب خواهد شد آب حوضش شراب خواهد شد صحن‌ها ، انقلاب خواهد شد کنج هر صحن،انجمن داری تا خودِ صبح،سینه‌زن داری در حرم عطر ناب خواهم ریخت مثل مشهد،گلاب خواهم ریخت مشک بر دوش..،آب خواهم ریخت یادِ طفلِ رباب خواهم ریخت سهم جسمِ ضریح تو..،تب نیست بی‌حیا دور عمه زینب نیست *بهترین جایگزین ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 مدیرکانال ╚═══💫💎═╝
موسیقی عُشّاق دفش فرق ندارد دلداده که حُزن و شعفش فرق ندارد دل؛ تُنگ بلوری‌ست پُر از عشق به سادات یک دایره که هر طرفش فرق ندارد آن طاقچه ای که وسطش حک شده زهرا با عرش خدا قوسِ رَفَش فرق ندارد در حِصن علی هر که درآمد..،در امان است این ساختمان سقف و کفش فرق ندارد مقصود لب ما نمی از کوثر مولاست... این تیر ، خدایی هدفش فرق ندارد؟! دنبال علی هاست دل در به در ما پس خاک بقیع و نجفش فرق ندارد قنداقه ی سجّاد در آغوش حسین است دیدیم که دُر با صدفش فرق ندارد در عالم ذر مِهر تو در قلب من افتاد ای حضرت سجّاده‌نشین! خانه‌‌ات آباد تفسیر کند حُسن تو تجلیل شدن را تشریح کند اشک تو تنزیل شدن را الفاظ خداوند ، عبارات صحیفه است دادند به تو قدرت تمثیل‌ شدن را در زنگ کلاسِ کلماتت همه هستند... یعنی تو ببین عاشق تحصیل‌ شدن را! گهواره‌ی چوبیِ تو معراج پِر ماست بخشید به ما فرصت جبریل‌ شدن را تشخیص تو و چهره ی بابات محال است... آموختی آئینه ی این ایل شدن را شهزاده‌ی ایران! همه مدیون تو هستیم این حِس شعف‌آورِ فامیل‌ شدن را تقدیر زمستانی ما با تو بهاری‌ست تقویم گره زد به تو تحویل‌ شدن را غمناک شدن با تو بعید است همیشه هر روز کنارت شبِ عید است همیشه عشق تو به سلمان اگر اِحراز نمی شد این قصه‌ی عاشق‌شدن آغاز نمی شد از چهره اگر پرده نیانداخته بودی شخصیت عُشّاق تو ابراز نمی شد گر مادر ایرانی‌تان لطف نمی کرد اهل عجم این‌قدر سرافراز نمی شد در پنجره ی چشم تو دیدیم خدا را... هر منظره ای این همه دلباز نمی شد صحن پُر خاک تو مرا عرش‌نشین کرد بی تو پر من لایق پرواز نمی شد موسای کلیمی و عصایت کلمات است بی نُطق تو در معرکه اعجاز نمی شد آهنگ کلام تو پُر از شور حسینی‌ست آن نغمه جز این حنجره هم‌ساز نمی شد از نطق پر از منطق‌ات افکار بهم ریخت با خطبه ی تو لشکر کفار بهم ریخت ما جیره‌خورِ سفره‌ی پُر بار تو هستیم پس تا اَبَدُ الدَّهر بدهکار تو هستیم مانند عمو‌جان حسنت دست‌ به خِیری شرمنده‌ی این شیوه‌ی رفتار تو هستیم از خانه‌یمان عطر ابوحمزه بلند است ما پرسه‌زنان در دل گلزار تو هستیم تمثال تو در قاب دعا جای گرفته هر ثانیه مشتاق به دیدار تو هستیم ای چارمین خط‌کشِ توحید خداوند! عمریست که ما بنده‌ی معیار تو هستیم اقرار به حَقّانیتت کُفر اگر بود منصور تو هستیم..،سرِ دار تو هستیم آن رازِ پُر از رمز مصیباتِ عظیمی مابینِ کُتُب در پیِ اسرار تو هستیم ناموس تو را در دل انظار کشاندند... ما لطمه‌زن روضه‌ی بازار تو هستیم وای از صف طولانی دروازه ی ساعات ای کاش نفهمیم چه آمد سر سادات!... ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 مدیرکانال ╚═══💫💎═╝
موسیقی عُشّاق، دفش فرق ندارد دلداده که حُزن و شعفش فرق ندارد دل، تُنگ بلوری‌ست پُر از عشق به سادات یک دایره که هر طرفش فرق ندارد آن طاقچه‌ای که وسطش حک شده زهرا با عرش خدا قوسِ رَفَش فرق ندارد در حِصن علی هر که درآمد..، در امان است این ساختمان، سقف و کفش فرق ندارد مقصود لب ما نمی از کوثر مولاست... این تیر، خدایی هدفش فرق ندارد؟! دنبال علی‌هاست دل در به در ما پس خاک بقیع و نجفش فرق ندارد قنداقه‌ی سجّاد در آغوش حسین است دیدیم که دُر با صدفش فرق ندارد در عالم ذر، مِهر تو در قلب من افتاد ای حضرت سجّاده‌نشین! خانه‌‌ات آباد تفسیر کند حُسن تو تجلیل شدن را تشریح کند اشک تو تنزیل شدن را الفاظ خداوند، عبارات صحیفه‌ست دادند به تو قدرت تمثیل‌ شدن را در زنگ کلاسِ کلماتت همه هستند... یعنی تو ببین عاشق تحصیل‌ شدن را! گهواره‌ی چوبیِ تو معراجِ پَر ماست بخشید به ما فرصت جبریل‌ شدن را تشخیص تو و چهره‌ی بابات محال است... آموختی آئینه‌ی این ایل شدن را شهزاده‌ی ایران! همه مدیون تو هستیم این حِس شعف‌آورِ فامیل‌ شدن را تقدیر زمستانی ما با تو بهاری‌ست تقویم گره زد به تو تحویل‌ شدن را غمناک شدن با تو بعید است همیشه هر روز کنارت شبِ عید است همیشه عشق تو به سلمان اگر اِحراز نمی‌شد این قصه‌ی عاشق‌شدن آغاز نمی‌شد از چهره اگر پرده نیانداخته بودی شخصیت عُشّاق تو ابراز نمی‌شد گر مادر ایرانی‌تان لطف نمی‌کرد اهل عجم این‌قدر سرافراز نمی‌شد در پنجره‌ی چشم تو دیدیم خدا را... هر منظره‌ای این همه دلباز نمی‌شد صحن پُر خاک تو مرا عرش‌نشین کرد بی تو پَر من لایق پرواز نمی‌شد موسای کلیمی و عصایت کلمات است بی نُطق تو در معرکه اعجاز نمی‌شد آهنگ کلام تو پُر از شور حسینی‌ست آن نغمه جز این حنجره هم‌ساز نمی‌شد از نطق پر از منطق‌ات افکار بهم ریخت با خطبه‌ی تو لشکر کفار بهم ریخت ما جیره‌خورِ سفره‌ی پُر بار تو هستیم پس تا اَبَدُ الدَّهر بدهکار تو هستیم مانند عمو‌جانْ حسنت دست‌ به خِیری شرمنده‌ی این شیوه‌ی رفتار تو هستیم از خانه‌یمان عطر ابوحمزه بلند است ما پرسه‌زنان در دل گلزار تو هستیم تمثال تو در قاب دعا جای گرفته هر ثانیه مشتاق به دیدار تو هستیم ای چارمین خط‌کشِ توحید خداوند! عمری‌ست که ما بنده‌ی معیار تو هستیم اقرار به حَقّانیتت کُفر اگر بود منصور تو هستیم..، سرِ دار تو هستیم آن رازِ پُر از رمز مصیباتِ عظیمی مابینِ کُتُب، در پیِ اسرار تو هستیم ناموس تو را در دل انظار کشاندند... ما لطمه‌زن روضه‌ی بازار تو هستیم وای از صف طولانی دروازه‌ی ساعات ای کاش نفهمیم چه آمد سر سادات!... ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 مدیرکانال ╚═══💫💎═╝
طنین عشق به مافوق کهکشان می رفت صدای شورِ بشر تا به لامکان می رفت نفس نفس پر و بال فرشتگان می رفت خبر به دست ملائک به آسمان می رفت تمام عرش ز شوق شنیدش پا شد خبر رسید به بالا..،حسین بابا شد به رودخانه تمنای وصل دریا داد به جبرئیل کمی فرصت تماشا داد به دست مریم اربابمان،مسیحا داد خدا ودیعه ی خود را به ام لیلا داد عروس فاطمه با یک ‌گُلَش بهار آورد برای دلبر کُون و مکان نگار آورد گلاب های جهان مست عطر شب‌بویند هزار شانه‌به‌سر لابه‌لای گیسویند تمام بیشه به دنبال ناز آهویند به شیرزاده به غیر از علی چه می گویند؟! حسین در بغل خویش لای‌لایش کرد برای بار نخستین علی صدایش کرد ستاره تا که نگاهی به قرص ماه انداخت نماز بندگی عرش را به راه انداخت هزار یوسف دلداده را به چاه انداخت تمام آینه ها را به اشتباه انداخت دو تیغ ابروی اکبر به مرتضی رفته چِقَدر خُلقاً و خَلقاً به مصطفی رفته خبر دهید به خُم ها شراب ناب آمد به چشمه‌سار بگوئید روح آب آمد به گوش شب برسانید آفتاب آمد کریم زاده ای از نسل بوتراب آمد نبی که نیست ولیکن نبوتش علنی است اصول تربیت او حسینی و حسنی است از آن زمان که گِلم را به عشق اَفشُردند مرا به دست کسی غیر یار نسپردند تمام شهر ز خوانش طعام می بُردند هزار جُون سر سفره اش نمک خوردند فقیرهای درش گرم سروری هستند غلام های حسین از دم اکبری هستند به آفتاب بگو خلوتی اجاره کند به ذره گر نظر لطف،ماه‌پاره کند اگر به خاک سر کوی خود اشاره کند به آسمان رود و عرش را نظاره کند هنوز برکه ی ما عکس ماه را دارد گدای پشت درش حکم شاه را دارد شکوه کوه حرا شانه های شهزاده عبای سبز محمد عبای شهزاده قیامتی است نماز عشای شهزاده بلال ها همه مات صدای شهزاده علی به کنگره ی شهر تا اذان می گفت حسینِ فاطمه در هر فراز..،جان می گفت نسیم با سر زلفش همیشه درگیر است غلاف آهنی اش جایگاه شمشیر است لب تشهدی اش پرتگاه تکبیر است درست مثل اباالفضل این پسر،شیر است همیشه شانه به شانه کنار عباس است به نام حضرت زهرا چقدر حساس است عقاب از نفس کرکسی نمی ترسد و باغ یاس ز خار و خَسی نمی ترسد رقیه در بغلش از کسی نمی ترسد ز درد و غصه و دلواپسی نمی ترسد رشید اهل حرم،رهبر سپاه حسین پناه فاطمیات است جان‌پناه حسین بنا بر این شده مثل عمو علم بزند تمام لشکر کفار را بهم بزند و قبل از آنکه دمِ رفتن از حرم بزند کمی برای پدر جانِ خود قدم بزند چِقَدر با قد و بالاش عشق می کرده حسین وقت تماشاش عشق می کرده مخدّرات برایش نقاب آوردند برای نور جبینش حجاب آوردند حنای سرخ به قصد خضاب آوردند برای باز شکاری عقاب آوردند تمام خیمه در این لحظه اضطراب گرفت پدر برای علی‌اکبرش رکاب گرفت دلاورانه به کشتار خصم تیغ گشود به ضربه ای سر و دست از عدوی پست ربود به کوری همه ی آن حرامیان حسود حسین با رجز او به وجد آمده بود شبیه صاعقه بر فرق کفر می بارد علی علیِ علی‌اکبر آفرین دارد چه می شود که کسی ناگهان کمین بخورد چه می شود که پری تیرِ سهمگین بخورد چه می شود اگر ابروی ماه چین بخورد خدا نیاورد این مصطفی زمین بخورد... قد بزرگ عشیره دم حرم تا شد خبر رسید که شهزاده ارباًاربا شد لهوفِ ماه گرفتار پنجه ی شب شد ورق ورق همه ی دشت از او لبالب شد رشید خیمه لگدمال سم مرکب شد چگونه پیکر او در عبا مرتب شد؟! نپرس اینکه چه آمد به روز اکبر او هنوز مثل معماست شکل پیکر او ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 مدیرکانال ╚═══💫💎═╝
    قسم به آب..، به روز نخستِ پیدایِش قسم به باد..، به طوفانِ عاصیِ سَرکِش قسم به خاک..، به آن کوه‌های بی جنبش قسم به شعله‌ی خورشید، وقت هر تابش دلیل خلقت ربّانی جهان آمد بگو به اهل زمین، صاحبَ الزَّمان آمد زبان گشودی و تا عرش ذکر «یارب» رفت قلم به دست گرفتی، دل مُرَکَّب رفت نفس کشیدی و بادصبا..، مؤدَّب رفت دمی که پرده گرفتی ز چهره‌ات..، شب رفت به یُمن طَلعَت رویِ تو می‌کنم خیرات به آخرین سحرِ آلِ صُبح‌دم صلوات نسیم، عطر تو را هر کجاست، می‌جوید تو آن گُلی که زمانِ بهار می‌روید خوشا مشامِ تَری که «وصال» می‌بوید به قول خواجه‌ی شیرازمان که می‌گوید: «به حُسن و خُلق و وَفا کس به یار ما نرسد به یارِ یک‌جهتِ حق‌گزارِ ما نرسد» چه یوسفی‌ست که هجرش کشیدنی باشد! غم فراق ظهورت چشیدنی باشد چِقَدر ناز نگاهت خریدنی باشد علی علیِ لب تو شنیدنی باشد به عشق ذکر تو، ذاکر شویم..، می‌چسبد نجف کنار تو زائر شویم می‌چسبد نیازِ اهل یقین را شکوه ناز، تویی برای قبله‌ی توحیدیان نماز، تویی دری که سمت خداوند گشته باز، تویی قسم به بیتِ خدا، فارس الحجاز تویی به کعبه تکیه بده صبح روز سروری‌ات سرم فدای دم ذوالفقار حیدری‌ات تمام می‌شود این هجر ناتمام آقا به احترام تو دنیا کند قیام آقا فقیر سفره‌ی تو می‌شوم مدام آقا کریم زاده‌ی نسل حسن، سلام؛ آقا شبیه جد کریمت، سخاوتت علنی است کرامت تو به قرآن کرامتِ حسنی است کلام نافذ تو واژه واژه بی همتاست نگاه آبیِ تو بی کرانه‌ی دریاست فقیر کوی تو بودن عروج هرچه گداست محبت تو شبیه محبت زهراست شبیه فاطمه پُر دامنه است شوکت تو چقدر حضرت زهرایی است خصلت تو صدای بانگ اذانِ چهارده معصوم تپش..، تپش..، ضربانِ چهارده معصوم ای آخرین جریانِ چهارده معصوم عزیزِ فاطمه‌جانِ چهارده معصوم تویی که منتقم خون فاطمه هستی به داستان خداوند، خاتمه هستی برای نوح، دمت ساحلی به دریا شد مسیح، ذکر تو را بُرد..، کور بینا شد خلیل با مدد تو بلای بت‌ها شد ولایت تو عصایی به دست موسی شد شروع نقطه‌ی توحید هر قیام، تویی رسول‌های اولوالعزم را امام تویی به شعله می‌کشدم آن غم شب‌افروزم شبیه شمع، سحرهای هجر می‌سوزم هنوز چشم به فصل وصال می‌دوزم تویی مُحول الاَحوالِ عید نوروزم نوید آمدن تو پیام امّید است برای شیعه زمان ظهور تو..، عید است برای قفل ظهورت، کلید بودم کاش میان لشکر عشق‌ات، شهید بودم کاش منم همان که به یارش رسید بودم کاش شبیه شیخِ مفیدت، مفید بودم کاش چقدر دل به هوس‌ها سپرد نوکر تو به درد فصل ظهورت نخورد نوکر تو برای دفع بلا هر زمان که لازم هست به سوی لشکر کـُفـّار صد مهاجم هست هنوز سینه‌ی سنگین من مقاوم هست میان شاهرگم خون حاج قاسم هست اگرچه رفت علمدار..، این علم برجاست به روی شانه‌ی ما بیرق خدا بالاست چه سال‌ها که بدون تو بی بهار گذشت چه هفته‌ها که به ما در فراق یار گذشت چه روز‌ها که به این عاشق تو زار گذشت تمام جمعه‌ی عمرم در انتظار گذشت بس است دوریِ از ما..، بس است..، خسته شدیم به فاطمه قسم آقا..، بس است..، خسته شدیم برای بُردَن نام خوش‌ات دهان برسان لبی بساز برایم سپس زبان برسان به دست سینه‌زنِ‌ من کمی توان برسان مرا به کرببلای «حسین جان» برسان تو را به جان رقیه..، مخواه غم باشم فقط اجازه بده اربعین حرم باشم چقدر آه کشیدی ز دست این اقبال غروب روز دهم طبق سُنَّت هرسال شنیده‌ایم..، تو دیدی چه شد در آن گودال... همان دمی که ز گریه تو می‌روی از حال؛ بهم زند اثر ناله‌ی تو هیئت را حسین می‌کِشی و می‌کُشی جماعت را رسید نیمه‌ی شعبان..، دلم پُر آشوب است نگاه کن به دلی کز گناه معیوب است چقدر گریه به پای فراق مطلوب است مرا سحر برسانی به جمکران..، خوب است میان مسجد تو روضه ای به پا بکنیم برای مشک علمدار، گریه‌ها بکنیم خبر رسید به ایمان، ستون دین افتاد وقارِ بیرق شاهَنشَهی زمین افتاد امید تشنگیِ خیمه در کمین افتاد بلند‌مرتبه سقّا ز صدر زین افتاد کسی که چشم ندارد..، کمین خورَد سخت است کسی که دست ندارد..، زمین خورد سخت است ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
دامن باد صبا با گُل لبخند آمد لب تقویم به پابوسی اسفند آمد نفس آینه از دیدن او بند آمد آخرین سوره‌ی توحید خداوند آمد می چکد آیه‌ی تطهیر از این آبِ حیات مَقدم گُل‌پسر حضرت نرجس صلوات سِرِّ مجنونی عشاق عیان خواهد شد هرچه ناگفته ‌ی عشق است..،بیان خواهد شد در زمین صحبت آقای زمان خواهد شد عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد تو شروعی ، تو طلوعی ، تو چراغ‌افروزی تو نگاری ، تو بهاری ، تو خودِ نوروزی لوح ایمانِ مُزیَّن به دعا یعنی تو در دل صور یقین زنگِ صدا یعنی تو پُل نزدیک به دیدار خدا یعنی تو کُلُّهُم؛ پنج‌تن آل عبا یعنی‌ تو! حسنی‌زاده‌ترین احمد مختار تویی فاطمه‌وارترین حیدر کرار تویی تو همان کشتی در عرش شناور هستی گل خوشبوی بهشتی که معطر هستی بهترین نسخه ‌ی یک مرد دلاور هستی وارث تیغ دو دَم‌ ، وارث حیدر هستی ظرف میلاد تو مَظروفِ علی را دارد پای تو کعبه گریبان بدرد..،جا دارد چارده شاخه‌ی گُل جمع شده در باغت هر سحر حضرت جبریل شود مشتاقت مکّه‌ی قلب مرا فتح کند اخلاقت تکیه بر کعبه بزن..،دل ببر از عُشّاقت ما عجم ها..،همه سلمانِ مسلمان توایم خادم مرقد سلطان خراسان توایم لحظه ی دیدن خورشید ، نویدِ فرداست آخرِ جاده ی این رود ، شکوهِ دریاست شوق دیدار تو از برق نگاهم پیداست سامرا؛ صحنه‌ی پیدایش زیبایی هاست به همان تربت اعلات قسم..، جانِ منی! همه‌ی دلخوشی نیمه‌‌ی‌ شعبان منی دشت خشکیده ی ما چشم به باران دارد یوسف مصری ما میل به کنعان دارد کم کن این فاصله ها را..،اگر امکان دارد مادرم سخت به برگشت تو ایمان دارد وای از این در به دری ، وای از این خون‌جگری پدرم پیر شد و از تو نیامد خبری حس تردید نشسته است به روح و جانم هُرم کفر است که آتش زده بر ایمانم رونقی نیست در این کاسبیِ دکانم گره کور ظهور تو منم..،میدانم! با همین وضع دلم..،بس که شما آقایی بخدا شنبه هم آدم بشوم..،می آیی! بغض دیروزی تو ، گریه ی فردای من است روی دیوار وصالت رد خون‌های من است دیگران را مَنِشان پشت درت..،جای من است مسجد تو همه ی لذت دنیای من است! جمکران؛ گریه‌ی بسیار فقط می چسبد روضه‌ی مشک علمدار فقط می چسبد دشت در همهمه ی نیزه و شمشیر افتاد دست کفتار‌صفت ها بدن شیر افتاد در دل کاسه‌ی چشمان یلی..،تیر افتاد ساقی اهل حرم بین کمین..،گیر افتاد دست افتاد..،دلش سوخت..،پرش هم پاشید آن عمود آمد و ترکیب سرش هم پاشید ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
ابرِ غم‌پرور تو، بانیِ سرمای من است شبِ برفیِ فراقَت، شب یلدای من است اشک در چشم، به تنهاییِ خود خندیدم بُغض پی بُرد که این حالتِ حاشای من است مشقِ دوری تو تکلیف شب و روزم شد درسِ هجرانِ تو سرخطِ الفبای من است یوسف از مصر، دمِ پیریِ یعقوب رسید پس شکسته‌شدن از داغ تو مبنای من است آنقَدَر آه کشیدم، دلِ عُشّاقَت سوخت پای شمع تو پَری ریخت اگر، پای من است! همه‌ی شهر مرا پس زد و تو پس نزدی سفره‌ی سبز تو هر بار پذیرای من است دیگران را مَنِشان پشت درِ خانه‌ی خود به همه گفته‌ام این گوشه فقط جای من است قانعم..، یک بغلِ ساده برایم کافی‌ست(١) از تو ای دوست! همین، کُلِّ تقاضای من است هر زمان لنگ شدم، فاطمه راهَم انداخت رفعِ مُشکل هُنرِ حضرت زهرای من است خوش‌ترین منظره ک، ایوانِ طلاکوبِ علی‌ست بهترین جای جهان، خانه‌ی بابای من است محوِ معماریِ زیبایِ ضریحِ نجفم طرح انگورِ علی، ذوق تماشای من است با خودت یک شبِ جمعه ببَرم شهرِ حسین کربلا، آرزوی این دل شیدای من است جان آن دخترکِ گمشده در دشت..، بیا آن سه‌ساله که حریمش همه دنیای من است :: گفت: ای سر که پدرجانِ منی..، دستت کو؟!... شوق لمس تو فقط حسرت موهای من است بی تو دیروز مرا زَجر چه بازاری بُرد... با تو مُردن همه‌ی حاجت فردای من است ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 مدیرکانال ╚═══💫💎═╝