eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.8هزار دنبال‌کننده
49 عکس
37 ویدیو
128 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
صحن یکباره به آوای تو برمی‌خیزد جمعیت پیش قدم‌های تو برمی‌خیزد تو فلج بودی و ارباب شفایت داده صحن پیداست که در پای تو برمی‌خیزد قبل از این هیچ نبودی پس از این محترمی احترام است که از جای تو برمی‌خیزد تو به امضای امام خودت از جا برخیز همه‌ی شهر به امضای تو برمی‌خیزد گیرم اصلاً به کلاف آمده باشی، یوسف به خریداری کالای تو برمی‌خیزد نوکرش باش و دم مرگ رضا را بطلب مطمئن باش که آقای تو برمی‌خیزد از سه باری که خودش گفته یکی مانده هنوز یار از امروز به فردای تو برمی‌خیزد بموالاتکم ای عشق... بخوان ای شاعر که قلم باز به انشای تو برمی‌خیزد مثل نقاره گلو را پُرِ فریادش کن صحن این‌بار به آوای تو برمی‌خیزد ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
عشق یعنی که به شوق تو به صحرا بزنم به هوای دل پاک تو به دریا بزنم عشق یعنی بشوم آهوی آواره‌ی تو بدهم دل به صدای خوش نقاره‌ی تو عشق یعنی طپش این دل بارانی من لطف پیدای تو و گریه‌ی پنهانی من و خدا خواست که از دست تو درمان برسد خواست تا عطر علی‌اش به خراسان برسد یا رضا گفتم و وا شد به نگاهت گره‌ها چه خبرها که رسید از دل این پنجره‌ها یا رضا گفته و بینا شده چشمان کسی یا رضا گفته اسیری که به دادش برسی عشق یعنی به هوایت گذر از دامن و دشت عشق در شوق سلامی‌ست، سرِ ساعت هشت عشق در قلب قطاری‌ست که از قم برسد در نمازی‌ست که تا رکعت هشتم برسد ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
وا می‌کنم سوی تو تا بال و پرم را حس می‌کنم شیرینی طعم حرم را تا که حواسم پرت این و آن نباشد خالی کن از غیر خودت دوروبرم را یک جلوه کن با پرتو شمس الشموسی از دامن خود جمع کن خاکسترم را حالا پر از بغضم که دارم می‌گذارم بر شانه‌ی گلدسته‌های تو سرم را آیینه کاری رواقت هم گواه است پُر کردی از زو‌ّار خود سرتاسرم را ایمان چشمانت مرا از شک در آورد لبریز عشقت کن تمام باورم را ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
سنگ زیر پای تو لعل بدخشان می‌شود خار، با فیضِ نگاهت سرو بستان می‌شود گر نسیمی از سر کویت وزد سوی جحیم دود آن عود و شرارش برگ ریحان می‌شود زخم بی داروی جان و درد بی درمان دل هر دو با خاک سر کوی تو درمان می‌شود غم ندارم گر مرا در آتش دوزخ برند چون برم نام تو را، آتش گلستان می‌شود مردگانِ روح را احیاگر جان می‌کند هر که جسمش دفن در خاک خراسان می‌شود گو اجل جان مرا گیرد ز کافر سخت‌تر چون نگاهم بر تو افتد مرگ، آسان می‌شود در مقام رأفتت این بس که نام چون تویی روز و شب ذکر من آلوده دامان می‌شود در بیابانی که لطفت ضامن آهو شود گر گذار گرگ افتد گرگ چوپان می‌شود گردش چشم تو را نازم که با ایمای آن نقش شیر پرده ناگه شیر غران می‌شود ناز بر فردوس آرد فخر بر رضوان کند هر که یک شب در خراسان تو مهمان می‌شود هر که چشمش اوفتد بر گنبد زرین تو گاه مجنون؛ گاه خندان؛ گاه گریان می‌شود گر به قعر نار، شیطان بر تو گردد ملتجی وادی دوزخ به چشمش باغ رضوان می‌شود غرفه‌هایت همچو روی حور، گل انداخته بس که روز و شب ضریحت بوسه باران می‌شود هر که با اخلاص گوید در حریمت یک سلام اجر آن بالاتر از یک ختم قرآن می‌شود مور اگر یک دانه با لطف تو گیرد در دهن بی نیاز از خرمن زلف سلیمان می‌شود در کنار حوض صحن تو که رشک کوثر است زنگی ار صورت بشوید ماه کنعان می‌شود پور موسایی و در طور تو هر کس لب گشود همکلام ذات حق، چون پور عمران می‌شود سائل کوی تو گر خواهد به دست قدرتش خاک، مشک و سنگ، لعل و ریگ، مرجان می‌شود در هوای جرعه‌ای از جام سقا‌خانه‌ات خضر اگر در کوثر افتد باز عطشان می‌شود خاک اگر شد خاک کویت مرهم زخم دل است آب اگر شد آب جویت آب حیوان می‌شود هر که شد زوار تو در طوس ای روی خدا زائر ذات خدای حی سبحان می‌شود آستان قدس تو دارالشفای عالم است درد این جا بی دوا و نسخه درمان می‌شود هر که از مهمان سرایت لقمه‌ای گیرد به دست مهر در دستش کم از یک قرصۀ نان می‌شود وانکه خوابش می‌برد در پشت دیوارت شبی ماه در بزمش کم از شمع فروزان می‌شود هر که را تابید بر سر آفتاب صحن تو گر رود در سایۀ طوبی پشیمان می‌شود بی تو صبح عید سال نو اگر آید مرا صبح عید و سال نو شام غریبان می‌شود با تو گر شام عزای دوستان باشد مرا خوب‌تر از ظهر روز عید قربان می‌شود در صف محشر پریشانی نبیند لحظه‌ای هر که با یاد غمت این‌جا پریشان می‌شود تا ابد زین میهمان داری که مأمون از تو کرد شرمگین از مادرت زهرا، خراسان می‌شود با تمام زشتی و آلودگی در سوگ تو قطره های اشک (میثم) بحر غفران می‌شود ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
آرام نمودی تب و تاب هیجان را جوشانده‌ای از شوق خودت هر قلیان را از پای نشاندی ز تعجب جریان را از دشمن و از دوست ربودی دلشان را اینگونه رضا کرده‌ای از خود دوجهان را هم رونق کار از می و میخانه گرفتی هم عقل ز هر عاقل و دیوانه گرفتی در قلب سماوات و زمین لانه گرفتی ای عالِم فرزانه چه رندانه گرفتی در دست خودت نبض زمین را و زمان را اسلام بدون تو درونمایه ندارد گردن کشی بی خردان پایه ندارد خورشیدی و دیدند قدت سایه ندارد همسایه به جز خیر به همسایه ندارد همسایه! قدم رنجه کن و منزلمان را... لبخند زدی شعر در اوهام من افتاد زآن روز خرابت شدم ای خانه‌ات آباد! با قافیه‌ی پنجره فولاد و گهرشاد هی شعر نوشتم من و چشمت صله را داد دربند کشیدی تو معانی و بیان را دربانِ جنان دل به در صحن شما بست دالان بهشت است همین راهرو این بست حوض وسط صحن همان کوثر نقد است ساقی بهشتی شده از آب حرم مست پابست حرم کرده‌ای آن آب روان را جبریل کمر بسته به فرّاشی صحنت حور و پریان گرم گهر پاشی صحنت آن سدره و طوبی گلی از کاشی صحنت برده‌ست جنان را همه در حاشیه صحنت بیچاره‌ی خود کرده حریم تو جنان را هرکس که تو را داشته اثنی عشری شد ایام خوش آن بود که با تو سپری شد در صحن گهرشاد دل از غصه بری شد تصویر من و صحن تو عکسی هنری شد در ناب‌ترین جای اتاقم زدم آن را هرجای جهان رفتم از آن خیر ندیدم یک مرتبه "برگرد" از این در نشنیدم من هرچه کشیدم ز دل خویش کشیدم ارزان نفروشم که من ارزان نخریدم - در نوکریت خرج کنم عمر گران را هر شاه شده خادم دربار توچندی پر وا کند از بام تو در دام کمندی از تو طلب رزق کند عایله مندی از رسم گدایی شما نکته و پندی آموخته هر پیر خردمند جوان را نوشاعری آمد به حرم دفترش افتاد شد خیره به گلدسته کلاه از سرش افتاد هی خواست بماند سرِ پا، آخرش افتاد تاخورد زمین یاد پدر، مادرش افتاد دستی به دعا برد و تمام پدران را... ای ضامن دنیای من و آخرت من! ای کاش به درکت برسد معرفت من! مردن کف صحنت بشود عاقبت من بهتر ز خودم آگهی از مصلحت من حکم از تو، دلم دست خودت داده عنان را با جنس خرابم شده‌ام وصله‌ی ناجور هرشب به سلامی بشوم زائرت از دور تو شاه خراسانی و من پیر نشابور خود را برسان پام رسیده‌ست لب گور ای صاحب جان! می‌سپرم دست تو جان را ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
496.7K
🔸سرود میلاد امام رضا علیه السلام گشته میلاد رضا شمس‌الضحای فاطمه ذکر نامش روز و شب گردیده بر لب زمزمه یاعلی‌موسی‌الرضا مولا علی موسی‌الرضا... پنجره فولاد قبرش ملجا درماه‌ندگان آب سقاخانه‌اش آب حیات عاصیان یاعلی‌موسی‌الرضا مولا علی موسی‌الرضا... درد بی‌درمان ما تو شفابخش ای طبیب زائر قبرت شدم آقا غریب ابن غریب یاعلی‌موسی‌الرضا مولا علی‌موسی‌الرضا... گرد بامت چون کبوتر بال خود وا میکنم در کنار تربتت آقا از عشق ماوا میکنم یاعلی موسی‌الرضا آقا علی‌موسی‌الرضا... ✍مرتضی محمودپور ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
سرود امام رضا ع.mp3
1.05M
علیه السلام سرْدَرِ عرش خدا، اینو نوشته: «هر کسی مشهد می‌ره، جاش تو بهشته» شکرُلِلَّه سایه‌تو، رو سرم دارم دنیا رو می‌خوام چیکار، تا حرم دارم . نگو حرم آخ دل من پر زد روحم پرید و به حرم سر زد خدا می‌دونه که دل تنگم با هر تپیدن خونه‌تو در زد . یا علی موسی‌الرضا، یا علی مولا (2) ..................... اومدی با دیدنت، دنیا حیرون شد یک علی هم قسمت خاک ایرون شد کاشکی نوکر تا ابد تو هوات باشه کاش سر من وقت مرگ روی پات باشه . نباشی می‌دونی نمی‌تونم عجینه عشقت با تن و جونم از دست تو بوده آب و دونه‌م کبوترم تو حرمه خونه‌م . یا علی موسی‌الرضا، یا علی مولا (2) ..................... اومدم مشهد سرِ، سفره‌ی احسان اومدم پابوسیِ، حضرت سلطان وقتی درهای حرم، رو بهم وا شه حاجتم می‌خوام فقط کربلا باشه . فقط تو مشهد یه دعا دارم بازم هوای کربلا دارم واللهه که امام حسینم رو من از دعاهای رضا دارم . یا علی موسی‌الرضا، یا حسین مولا (2) ..................... شاعر و نغمه پرداز : ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
زیر ایوان طلایت بخت با من یار شد ماجرایم قیل و قال کوچه و بازار شد هر کسی عمان نخواهد شد مگر در خانه‌ات در حرم بودم دلم گنجینه‌ی اسرار شد از گداها شهر ما یکباره خالی‌تر شد و در حرم کم‌کم گداهای شما بسیار شد چون دلش می‌خواست راه گفتگویش وا شود زائرت از عمد پای پنجره بیمار شد پیش تو فرقی ندارد حال دارا با فقیر هرکسی بار دعا آورد بارش بار شد یک ضمانت کردی و صیاد آهو را رهاند چاقوی صیاد از آن تاریخ ضامن دار شد... ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
یک سلام از ما، جواب از سمت مرقد با شما فطرس نامه‌بر تهران به مشهد با شما باز هم میل زیارت کرده‌ایم از راه دور نیت از ما، قصد از ما، رفت و آمد با شما ما کبوترهای بی بالیم اما آمدیم لذت پرواز در اطراف گنبد با شما نمره‌ی ما صفر شد از بیست اما در عوض زندگی ما همه از صفر تا صد با شما خطّه‌ی ما تشنه‌ی آب حیات و نور بود خشکسال خاکمان اما سر آمد با شما این دیار، این سرزمین، این زادگاه، این مرز و بوم برکتش از توست «یا من یکشفُ کلَّ الهُموم» سرپناه نا امیدان، مأمن مأیوس‌ها ایستگاه آخرِ ای کاش‌ها، افسوس‌ها گرم در رؤیای صحن و گنبد و گلدسته‌هاست زائر دلخسته و بی خواب از کابوس‌ها نور گیرد ماه، تا شب‌های جمعه در حرم می‌طراود نغمه‌ی یا نور و یا قدوس‌ها می‌رسند از راه زائرها، ملائک گردشان فرش زیر پایشان هم شَهپَر طاووس‌ها در ازای قطره‌هایی اشک با خود می‌برند از اجابت، از کرم، از لطف... اقیانوس‌ها هر که صید توست دیگر در قفس محبوس نیست در گِلِ ایرانیان خاکی بغیر از طوس نیست من اگر از دست خود آزاد باشم بهتر است طائر پر بسته‌ی صیاد باشم بهتر است زاده‌ی هر جای این دنیا که باشم خوب نیست از اهالی رضا آباد باشم بهتر است هرکه کنج دنج خود را در حرم دارد ولی من اگر در صحن گوهرشاد باشم بهتر است راستی با خود مریضی لاعلاج آورده‌ام پس کنار پنجره فولاد باشم بهتر است عقده‌ی کورم به لبخند ملیحت باز شد دست‌های بسته‌ام پای ضریحت باز شد عاقبت یا ساکن خاک خراسان می‌شوم یا شهید جاده‌ی مشهد به تهران می‌شوم زاغکی زشتم ولی نزد تو چشمم روشن است یا کبوتر، یا که آهو، یا که انسان می‌شوم در زیارت‌ها سرم پایین‌تر از قبل است و من پشت ابر گریه‌ها از شرم پنهان می‌شوم بازدید هرکه هربار آمده پس می‌دهی و من از کم آمدن‌هایم پشیمان می‌شوم خواب دیدم در حریمت شعرخوانی می‌کنم روزی آخر شاعر دربار سلطان می‌شوم پاسخ این خواهشم در بند امضای شماست الغرض یک حرف دارم باتو آن هم کربلاست ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
سراغ پرچمت را از شمیمِ باد می‌گیرم نشانِ رود را از ماهی آزاد می‌گیرم حرم یعنی شفا؛ یعنی همان هوی مسیحایی که دارم دَم‌به‌دَم از دوری‌اش غمباد می‌گیرم شفا یعنی نخِ پیراهنی که غرق یوسف بود به این امّید، من هم بوسه از فولاد می‌گیرم مرا گم کرد، چشمانی که محو صحن و گنبد شد نشانیِ تو را از کورِ مادرزاد می‌گیرم به غیر از دیدنت هر حاجتی آورده‌ام رد کن پس از دیدار، هر چیزی که لطفت داد می‌گیرم من از گرد ‌و غبارِ زیرِ جاروهای خُدّامت پس از افتادگی؛ پرواز را هم یاد می‌گیرم نشستن با کبوترهای دست‌آموزِ تو درس است برای جَلد بودن رخصت از استاد می‌گیرم غم تو گوهری نایاب، در دنیای شادی‌هاست من این دَم را میان صحن گوهرشاد می‌گیرم تمام صحن تو شعر است، از هر شعر گویاتر نگاهش می‌کنم از شعرِ خود ایراد می‌گیرم ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
پرچم مطاف حلقه‌ی حیران باد بود خورشید، شمع گنبد شمس‌المراد بود پیچیده بود عطر تلاوت میان صحن نزدیک "الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلاد" بود مردی تکیده قامت و رنجور و بی رمق در گوشه‌ی ورودی باب‌الجواد بود پای برهنه دست ادب روی سینه داشت آشفته گرچه بود، چه با اعتقاد بود اذن دخول خواند و به گریه سلام داد سرتاسر رواق دلش اعتماد بود یک کاسه آب خورد و پس از ذکر یاحسین لب‌هاش غرق لعن بر اِبنِ زیاد بود از صحن‌ها گذشت و دلش انقلاب شد در سینه‌اش تلاطم یک رویداد بود در های و هوی پنجره فولاد خواب رفت پر پیچ و تاب، خواب که نه گردباد بود بیدار شد خراب و خمار و پر اضطراب ساعت حدود پنج و شش بامداد بود برخاست خالی از رمق اما پر از امید عکسی گرفت محکم و لرزان به یادبود مردی که جا گذاشت خودش را میان صحن در گوشه‌ی خروجی باب‌الجواد بود... ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
اگرچه شمعم و اندک زبانه‌ای دارم هنوز سوز و گداز شبانه‌ای دارم خوشا به من که در این روزگار تیره و تار کنار خانه‌ی خورشید، خانه‌ای دارم دلم که می‌شکند می‌روم به سمت حرم برای گریه در آنجا بهانه‌ای دارم درخت خشکم و هر گاه در حرم هستم به دست‌های دعایم جوانه‌ای دارم کبوترانه دلم را سپرده‌ام به شما خوشم که پیش شما آب و دانه‌ای دارم به یاد کودکی و بوسه بر ضریح زدن هنوز حس خوش کودکانه‌ای دارم قسم به گنبد و گل دسته‌ات که در این شهر من از بهشت دلیل و نشانه‌ای دارم مرا رها نکنی بین این شلوغی‌ها مرا رها نکنی ای پناه آهوها ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝