eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.9هزار دنبال‌کننده
56 عکس
43 ویدیو
128 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
انالله.mp3
8.95M
نماهنگ داره خون می‌ ریزه از لابه‌ لای زرهت .... 🎙کربلایی محمدحسین حدادیان ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
🩸شتری که دلش به حال اسراءِ آل الله سوخت و به شترهای دیگر می‌گفت: دختران علی علیه‌السلام را آرام سوار بر محمل‌ها کنید... در نقلی آمده است: 🥀 علیا مخدره زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها فرمودند: سر امام سجاد علیه‌السلام بر روی زانوی من بود که دیدم شتران برهنه و بی‌جهاز را برای ما آوردند؛ 🥀 امام زین العابدین علیه‌السلام به من فرمود: عمه‌جان! این شترها را می‌بینید که می‌آورند؟ و آن شتر خاکستری‌رنگ را که از جلوی شتران می‌رود و اشک می‌ریزد، مشاهده می‌کنید؟ 🥀 من گفتم: بله؛ ای نور دیده‌ام. امام فرمود: عمه‌جان! میدانید این شتر چرا گریه می‌کند و به شتران دیگه چه می‌گوید؟من گفتم:ای پسر برادرم!‌ حجت خدا توئی! زبان حیوانات را تو می‌دانی! 🥀 إمام فرمود: ای‌عمه‌جان! این شتر دلش به حال ما سوخته است؛ می‌رود‌ و به شتران دیگر می‌گوید: دختران علی علیه‌السلام را آرام سوار کنید‌‌ و آهسته راه بروید؛ مبادا بچه‌ها را به زمین بزنید و زن‌ها را زجر بدهید. 📚ریاض القدس، ج۲ ص۲۱۰ (نسخه خطی) ✍ای سربریده بال و پرم را نگاه کن داغی که مانده بر جگرم را نگاه کن پاشو کمک بده که سوار شتر شوم نامحرمان دور و برم را نگاه کن با شمر و حرمله طرف کوفه میروم برخیز همسفر! سفرم‌ را نگاه کن رفتم پی لباس تو اما مرا زدند بر روی گونه هام ورم‌ را نگاه کن عباس را بگو که زمین خورد زینیت حالا کبودی کمرم را نگاه کن ای آفتاب کم‌ به تن دلبرم بتاب! ای آفتاب چشم ترم را نگاه کن! چادر نماند تا بکشم روی پیکرت شرمندگی اهل حرم را نگاه کن
🩸مصیبت جانسوز سوارشدن زينب کبری سلام‌اللّه‌علیها بر شتر بی جهاز... | وقتی‌که زينب کبری عليهاالسلام نظر به قتلگاه می‌کند و می‌فرماید: کجایید ای مَحرَمانِ من؟! راوی گوید: 📋 ثُمَّ أمَرَ ابنُ سَعدٍ (لَعَنَهُ اللّهُ) بِأنْ تَحمِلَ النِّساءَ عَلىٰ الْأقتابِ بِلا وِطاءٍ و حِجابٍ ▪️سپس ابن سعد (لعنت الله علیه) دستور داد زنان را بر شتران بی جهاز سوار کنند، پس شترها را نزدیک زنان آوردند و گفتند:زود بیایید و سوار شوید و ابن سعد دستور حرکت داد. 🥀 زینب کبری عليهاالسلام چون این حالت را مشاهده نمود، فریاد برآورد: 📋 سَوَّدَ اللّهُ وَجهَكَ يا ابنَ سَعدٍ! في الدُّنيا و الآخِرَةِ.تَأمُرُ هٰؤلاءِ الٍقومِ بِأنْ يُرَكِّبونا، و نَحنُ وَدائِعَ رَسولِ اللّهِ صَلّىٰ اللّهُ عَلَيْهِ و آلِهِ ▪️خدا رویَت را در دنیا و آخرت سیاه کُنَد ای ابن سعد! تو به این مردان امر می‌کنی که ما را سوار کنند در حالی که ما امانت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هستیم!؟ 🥀 به آنها بگو: از ما دوری شوند تا ما خودمان سوار شویم. عمرسعد دستور داد تا لشکریان از شتران فاصله گرفتند. پس زینب کبری و أم کلثوم سلام‌الله‌علیهما جلو آمدند و هر یک از زنان و بچه ها را به اسم صدا زدند و در نهایت همه را سوار بر شتران کردند. همه زن ها و بچه ها سوار شدند تا اینکه جز زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها کسی نماند. 🥀 در این هنگام حضرت زینب علیهاالسلام نظری به سمت چپ و راست خود انداخت و کسی را جز امام سجاد علیه السلام ندید که از شدت بیماری نمی‌توانست سوار شود. پس نزدیک آن حضرت آمد و فرمود: ای برادرزاده! برخیز و با کمک من بر شتر سوار شو. 🥀 امام سجاد علیهالسلام فرمود: عمه جانم! شما سوار شويد و من و اين جماعت را به حال خود واگذارید. حضرت زينب کبری عليهاالسلام نتوانست از امام علیه السلام نافرمانی کند، لذا برگشت تا سوار بر محمل شود. 📋 فَالْتَفَتَتْ يَميناً و شِمالاً، فَلَم تَرَ إلّا أجساداً عَلىٰ الرِّمالِ و رُؤوساً عَلىٰ الْأسِنَّةِ بِأيدِي الرِّجالِ، فَصَرَخَتْ، و قَالَتْ: وا غُربَتاه! وا أخاه! وا حُسيناه! وا عَبّاساه! وا رِجالاه! وا ضَيعَتاه بَعدَكَ يا أباعبداللّه ▪️پس به سمت راست و چپ خود نظر کرد و کسی را ندید جز اجسادی که بر روی ریگ و رمل بیابان افتاده بودند و سرهایی که بر روی نیزه در دست سپاهيان عمر سعد بود. پس فریادی کشید و فرمود: آه از غريبي...آه ای برادر...آه ای حسین من...آه ای عباس من... آه ای مَحرمان من... چقدر بعد از تو ما خوار و ذليل شدیم ای اباعبدالله... 📋 فَلَمَّا نَظَرَ الْإمامُ زَينُ الْعابدينَ عَلَيْهِ السَّلامُ إلىٰ ذٰلِكَ لَم يَتَمالَكْ عَلىٰ نَفسِهِ دونَ أن قامَ و هو يَرتَعِشُ مِنَ الضَّعفِ، فأخَذَ بِعَصاةِ يَتَوَكَّاُ عَلَيْها، و أتَىٰ إلىٰ عَمَّتِهِ، و ثَنىٰ رُكبَتُه،فأخَذَ لِيَركَبُها فَاِرتَعَشَ مِنَ الضَّعفِ،و سَقَطَ عَلىٰ الْأرضِ ▪️چون امام زین العابدین علیه السلام این حالت زينب کبری عليهاالسلام رامشاهده کرد، نتوانست کاری کند جز اینکه به سختی از جای برخاست و عصایی را به دست گرفت و از ضعف به خود می‌لرزید.پس خود را با همان حالت به کنار محمل زينب کبری عليهاالسلام رساند و زانو گرفت و فرمود: عمه جان! بیا و سوار شو! پس زينب کبری عليهاالسلام آمد تا سوار شود اما امام‌ سجاد علیه السّلام از شدت ضعف لرزید و با صورت به زمین خورد. 📋 فَلَمَّا رَآهُ الشِّمرَ (لَعَنَهُ اللّهُ) أتىٰ إلَيْه، و بِيَدِهِ سَوطٌ، فَضَرَبَهُ ▪️چون شمر (لعنة الله علیه) این حالت را دید، در حالی که تازیانه در دست داشت، به امام سجاد علیه السلام نزدیک شد و امام را با تازیانه زد. زين العابدين عليه السلام فریاد می‌زد؛ وا جدّاه! وا محمّداه! وا عليّاه! وا حسناه! وا حسيناه 🥀 زينب کبری عليهاالسلام از مشاهده این صحنه گریه می‌کرد و به شمر می‌فرمود: وای بر تو ای شمر!به باقی مانده نبوت رحم کن . و دائمًا این را فرمود تا شمر از امام سجاد علیه السلام دست کشید. 🥀 پس در این هنگام کنیز مُسنّی آمد نزد زینب کبری عليهاالسلام و او را سوار کرد. راوی گوید: من پرسیدم که آن پیرزن که بود؟ گفتند: آن پیرزن ،فضه، خادمه فاطمه زهرا علیهاالسلام بود. پس سپاه عمر سعد هر جور که بود امام سجاد علیه‌السّلام را بر یک شتر لاغری سوار کردند و پاهایش را هم از زیر شتر به هم بستند. 📚معالي السّبطين ج۲ ص۹۰ 📚وسيلة الدّارين ص۳۵۰ ✍ غمی بزرگ در دلم مرا عذاب می‌دهد تورا صدا که می‌زنم، سنان جواب می‌دهد برای بار اول است خود سوار می‌شوم کار رسیده تا کجا ! فضه رکاب می‌دهد مقابل نگاه یک سپاه می‌خورم زمین همینکه شمر ناقه‌ی مرا شتاب می‌دهد آیه‌ی تطهیر! بگو چه خاک بر سرم کنم دهان قاتلان تو بوی شراب می‌دهد شیر درست می‌شود گریه بلند میشود همینکه بر لب خودش رباب آب می‌دهد
Karimi-ShahadatImamSajad1395[03].mp3
6.19M
شهادت امام سجاد علیه السلام سبک زمینه 🎤حاج محمود کریمی متن ✍ کنارِ سجادم بی نفس افتادم بی نفس افتادم مثل داداشم اکبر میرسی بدادم (یه عمر بی تو پلکام از گریه وا نمیشه تا از غمت نمیرم حقش ادا نمیشه)۳ شد هر روز من عاشورا حسین لبیک یا شهید لبیک یا حسین لبیک یا حسین اگر سویی داره چشای گریونم به خدا خیلی خیلی به عمه مدیونم۲ عمه تو شام و کوفه قیامت و نشون داد هر جا نفس نداشتم به من دوباره جون داد زینب زنده کرد عشقو با حسین جان زینبت لببک یا حسین لبیک یا حسین (یه عمره بی تو پلکام از غصه وا نمیشه تا از غمت نمیرم حقش ادا نمیشه)۲ لبیک یا حسین پر از آه نالم پریشونه حالم ۲ این دم آخر انگار کنار گودالم تو دست و پا زدی و زینب تو رو صدا زد هنوز تو زنده بودی دشمن به خیمه ها زد۲ مثل کربلا شد اینجا حسین شاه تشنه لب لبیک یا حسین لبیک یا حسین یه عمره بی تو پلکام از گریه وا نمیشه تا از غمت نمیرم حقش ادا نمیشه لبیک یا حسین ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ شب جمعه امام حسین (ع) روضه امام سجاد(ع) بسم الله الرحمن الرحیم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن ♦️شب جمعه حرمت بوی محرم دارد ♦️بانویی کنج حرم مجلس ماتم دارد ♦️شب جمعه شده و باز دلم رفت حرم ♦️دل آشفته ی من، صحن تو را کم دارد ♦️مادرت روضه گرفته است برایت آقا ♦️زیر لب زمزمه وای حسینم دارد ♦️بیرق روضه عیان است ز روی گنبد ♦️مجلس روضه همانجاست که پرچم دارد ♦️گریه ی مادرتان عرش خدا را لرزاند ♦️روضه آه بُنَیَّ چقدر غم دارد ♦️حجره های حرمت پر شده از ذکر حسین ♦️هر که آید به حرم نام تو را دم دارد ♦️در هوای لب خشکت به لب آب فرات ♦️چشم هر زائرتان چشمه ی زمزم دارد ♦️عطر سیب حرمت از سر شب تا به سحر ♦️برده غم از دل هرکس که به دل غم دارد ⬅️شب جمعه است شب زیارتی آقا ابی عبدالله شبی که مادرش فاطمه زهرا(س) مهمان امام حسین است امشب بی بی فاطمه زهرا خودش میاد رو سرعزادار حسینش دست میکشه ای کسانی که در گوشه ای از مجلس نشستی حاجت داری مریض داری گرفتاری امشب امام حسینو قسم بده به پهلوی شکسته مادرش (زهرای مرضیه)انشاء الله حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله حالادلت روانه کن کربلا برات روضه بخونم همه اموات کسانی که بین من و شما بودند حالا جایشان خالیست فیض ببرند ⏪اما امان از لحظه ای که حسین تکیه بر نیزه ی بی کسی زده ، دیگه هیچ یاری براش نمونده خدایا امان از غریبی، اومد به میدان با اینکه داغ دیده همه لشکر رو پراکنده میکرد، صدا زد لا حول و لا قوة الا بالله یعنی خواهرم زینب هنوز بی برادر نشدی، هنوز سایه م رو سرته، اما امان از اون لحظه ای که اومدن دوره حسینِ زهرا رو گرفتن، خدایا یکی با نیزه میزنه یکی با شمشیر میزنه هر کی وسیله نداشت با سنگ میزد امان‌از دل زینب(این روضه خیلی حق داره عزیزان خودتو ببر یه لحظه کربلا ببین حسین و زینب چی کشیدن)ای وای سنگی بر پیشانیِ مولا اثابت کرد الله اکبر خون جلوی چشمای آقا رو گرفت پیراهن عربی شو بالا گرفت خونه پیشانیشو پاک کنه اما یه وقت تیر سه شعبه ای بر قلبِ آقا زدن ای وای این تیر دیگه امید زینب رو ناامید کرد اما زینب حالا منتظره خدایا چرا دیگه صدای تکبیر برادرم نمیاد الله اکبر کربلا به لرزه در اومده زینب دوید بالای تل زینبه ای وای خدایا آنچه زینب دید هیچ خواهری نبینه یه وقت دید شمر رو سینه ی برادرش نشسته(اونی که کربلا رفته میدونه تلِ زینبیه با حرم زیاد فاصله نیست)بی بی زینب چی کشید خدایا یه وقت دید شمر هر کاری کرد خنجر از جلو گلوی حسین رو نمی برید (وای میدونی چرا؟) آخه جایی که پیغمبر بوسه زده، تا یه لحظه پیش زینب اون جا رو بوسه زده، زهرا بوسه زده یه وقت شمر خدا لعنتش کنه بدن حسین رو برگردوند، سجده بر خاکِ کربلا گذاشت، لحظات آخر میگه دیدم زینب اومد بالای تل زینبیه ، حسین صدا زد زینب برگرد به خیمه نمی تونی ، طاقت نداری این صحنه رو ببینی برو خواهر جون مادر ، نبینی بریدنِ سر بروخواهر جون مادر نبینی خنجر وحنجر برو خواهر ، یه وقت بمیرم زینب دستاش رو رو سرش گذاشت خدا لعنت کنه شمرو با شمشیر سر حسین رو از بدن جدا کرد، آی امان از دل زینب 🔸او می بُرید و من می بریدم 🔸او از حسین سر من از حسین دل 🔸یه وقت دید سری به نیزه بلند است در برابر زینب 🔸خدا کند که نباشد سرِ برادرِ زینب یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضراز این مجلس ومحفل فیض ببرند گریزی هم داشته باشیم به روضه امام سجاد(ع)بهره امواتمان باشه دیگه دلت اینجا نباشه بریم مدینه کنار قبرستان بقیع بنشینیم... برا آقامون امام سجاد زار زار گریه کنیم... وقتی اومدن کنار امام سجاد عرضه داشتند... آقاجان... کجا براتون سخت گذشت حضرت فرموند الشام.. 🔸شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید ای وای... ای وای. ‌من نمیدونم چی به آقا گذشته 🔸شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید 🔸ساز با ناله ی ذریه زهرا نزنید یا صاحب الزمان 🔸سر مردان خدا را به سر نیزه زدید 🔸مرد باشید، دگر سنگ به زن ها نزنید امان از اون شبی که.. ما رو دم دروازه شام نگه داشتند. شهر رو آذین بندی کردن. گفتن خارجی ها میخواهند وارد بشن تا وارد شهر شام شدیم هرکس هر چی بدست داشت. به ما میزد... یکی با سنگ میزد. یکی خاکستر میریخت. یکی خارجی میگفت. ای وای ای وای 🔸به زنان سنگ اگر بر سر بازار زدید 🔸دختران را به کنار سر بابا نزنید یا صاحب الزمان منو ببخشید... 🔸علی و فاطمه در بین شما ایستادند خدا لعنتشون کنه. 🔸پیش چشم علی و فاطمه ما را نزنید حسین آرام جانم..حسین روح وروانم حسین آرام جانم..حسین روح وروانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
. 🏴 علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ عاقبت از راه رسیدش موسم خزان زینب روی نیزه ها نشستی قاریِ قرآن زینب به خدا تموم هستیِ منه این سرِ خونی سهم من بودی ولی حالا توو دست این و اونی برادر جان / زخم سرت رو کاشکه می‌بستم نمی‌رِسه به رأس تو دستم / من این پایینم و تو بالا الهی که / یکی به فکرِ پیکرت باشه خدا نگهدارِ سرت باشه / نَیُفته از نیزه ایشالا تویی ماهِ درخشانم - حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ مونسِ نیزه شدی داداش مگه من دل ندارم؟ توی آغوشم بودی ای کاش، مگه من دل ندارم؟ بی قرارم بی پناهم بی کسم ای وای از این دل تا سر زخمیتو دیدم سر زدم به چوب محمل دیدی آخر / پیر شدم از غمت توو این صحرا شدم آواره ی بیابونا / می‌گذره این روزا چقد سخت دیدی آخر / تو رو گرفتن از من ای داداش سرت رو بُردن واسه ی پاداش / نمی‌گذرم از اینا هیچ وخت خزون شد باغ و بُستانم - حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دلخوشی واسم نمونده توی این دنیا پس از تو رفتی و دار و ندارم رفته به یغما پس از تو چشم من بارونیه بی تو دلم دریای درده خوب نگاهم کن ببین داغ غمت با من چه کرده حسین من / تمام زندگیم به غارت رفت اهل و عیالت به اسارت رفت / ببین که دیگه نا ندارم حسین من / کمتر روزام و تیره چون شب کن نگاهی ام به سوی زینب کن / شاید یه کم دَووم بیارم شبیهِ موت پریشانم - حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم ۲ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود 👇 🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دارم از پیشت میرم دلخسته با چشمای خونبار ای غریب مادرم حسین من خدانگهدار دارم از پیشت میرم با این دلِ خراب حسین جان وعده ی دیدارمون توو مجلس شراب حسین جان تن پاکِت عریان میون قتلگاه مونده این غصه قلب منو سوزونده آخر تو رو کفن نکردن جلو چشمت ریختن روی خاکِ زمین آبو آتیش زدن این دل بی تابو رحمی به حال من نکردن از این غم سینه کردم چاک / سرت بر نی تنِت رو خاک حسین جانم حسین جانم ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ روی نیزه خوش نشستی ای هِلالِ در خُسوفم با دو دستِ بسته راهیِ به سمت شام و کوفم با تو اومدم ولی با قاتلت از اینجا میرم هرجوری باشه از اینا پیرهنت رو پس می‌گیرم برادر جان خدانگهدارِ تنِ پارَت از این به بعد من شدم آوارت میون این دشت و بیابون برادر جان سپردمت به خاکِ این صحرا به ریگ و رملِ این بیابونا با این غم و دردِ فراوون برات گریون شده افلاک / سرت بر نی تنت رو خاک حسین جانم حسین جانم ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سخته واسه خواهر تو طعمِ تلخِ این جدایی جای اینکه توی آغوشم باشی رو نیزه هایی خیر نبینه اونی که نیزه توو حلقومِت فرو کرد هم تو رو هم زندگی خواهرت رو زیرورو کرد  برادر جان پُر از غمه دلم، به جون تو چیکار کنم حالا بدون تو با کاروانی بی علمدار برادر جان اَشکای بی حساب منو کشته بی تابیِ رُباب منو کشته داره می‌میره از غم انگار می‌خونه روضه ی غمناک / سرت بر نی تنت رو خاک حسین جانم حسین جانم ۲ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
. 🏴سبک روضه ای شهادت علیه السلام 🏴بند اول چهل ساله به غما مبتلام،میسوزم که دارم با دعام،میسوزم دعا واسم شده بهونه یاد کرب و بلام،میسوزم داغ هجده عزیزو نصفه روز من تو صحرای کربلا دیدم من شهادت میدم غریب بودن سراشونو رو نیزه ها دیدم کربلارو یادم نرفته عاشورارو یادم نرفته زیر چکمه ی شمر حرومی من بابارو یادم نرفته آه و واویلا یا ابالمظلوم 🏴بند دوم چهل ساله که منم بی قرار،میبارم مثه ابر بهار،میبارم تا میبینم یه کودکو من به یاد شیرخوار،میبارم میخونم روضه یاد قحط آب چی میشد میرسید یه قطره آب جای آب اون تیر سه شعبه شد چاره ی کار طفلک رباب هنوز اصغر یادم نرفته تیر و حنجر یادم نرفته گلوشو گوش تا گوش برید و تن بی سر یادم نرفته آه و واویلا یا ابالمظلوم 🏴بند سوم چهل ساله که گرفته صدام،گریونم زخمیه دست و پام،گریونم تو اسارت به والله شام سخت گذشته برام،گریونم میکنم گریه یاد شهر شام مارو بردن بین یهودی ها ردمون کردن از تو بازار و اونجا میخندیدن به ما اونا اون روزارو یادم نرفته شامیارو یادم نرفته مارو بردن بزم شراب و نگاهارو یادم نرفته آه و واویلا یا ابالمظلوم ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝