روضه_اربعین
دفتری
اول به نبی حضرت خاتم صلوات
دوم به علی شیر دو عالم صلوات
سوم به گل وجودِ پاک زهرا
چهارم به حسن خونجگر غم صلوات
از بهر حسین آن شه کرب و بلا
وآن تشنهی در مقتلِ ماتم صلوات
اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد
🌴🌴🌴
یارب_الحسین_بحق_الحسین_اشفع_صدر_الحسین_بظهور_الحجه
چهل روز است حسینم را ندیدم
بلایش را به جان و دل خریدم
چهل روز چهل منزل اسیرم
دعا کن در کنار تو بمیرم
چهل روز غم چهل ساله دیدم
غم و اندوه دیدم ناله دیدم
سر پر خون تو همراه من بود
به هر جا چلچراغ راه من بود
همین جاغرق درغم شد وجودم
تن پاک ترا گم کرده بودم
میان نیزه ها دل با ختم من
ترا دیدم ولی نشناختم من
اگر امروز برداری سرت را
تو هم نشناسی ای گل خواهرت را
ز جا برخیز ای نور دو دیده
ببین مویم سپید و قد خمیده
🌴 قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد ع ـ یابن رسول الله ....
یه راه میره مدینه ....
یه راه میره کربلا...
کدوم راهُ بریم؟؟
امام فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید..... ـ
بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب....
بی بی جان مدینه بریم یا کربلا....
میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد...
فرمود بشیر ما رو ببر کربلا....
چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم...
چهل روزه حسینمو ندیدم.... نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم ....
آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته....
روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا ...
🌴آخ کاروان رسید کربلا....
این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن ....
اما اولین بار روز دوم محرم بود...
وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،،،
جوونای بنی هاشم اومدن....
هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند....
با احترام وارد زمین کربلا شدن....
وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،،،
عمه جان دستتو بده به من پیاده شو .....
عباس اومد ، زانو زمین زد ...
خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو .....
با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن
⬅️اما اما اما آی کربلائیا.....
روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن .....
نه عباسی هست....
نه علی اکبری هست....
از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن ....
هر کدوم کنار قبری رفتن...
هر یکی سوی مزاری میدوید
هر یکی قبری در آغوش میکشید
ناگهان بانوی قد خمیده ای
قد خمیده مو پریشان خسته ای
گفت یارب چه سازم یا کریم
رو سوی قبر که باشم یا رحیم
ناگهان آمد به خود با شور و شین
دید بنشسته سر قبر حسین
زینب اومد کنار قبر برادر....
(شاید درد دلش این بوده باشه)
حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان......
یه جا نیومدم....
(یادته داداش)
اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی.....
حسین جان میدونی چرا نیومدم...
ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش....
داداش حالا بیا تلافی کن ....
سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان ....
وقتی سرتو وارد خرابه کردن ....
حسین جان سراغ سه ساله تو از من نگیر داداش
آورده ام تمام عزیزانت ای حسین
جز دختر سه ساله ات ای مهربان من
از من مپرس حال دل آن سه ساله را
در گوشه خرابه برفت از کنار من
صل الله علیک یا ابا عبدلله
#_روضه_دفتری
#روضه حضرت عباس(ع)
# حضرت_علی_اکبر
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَدا ما بَقیتُ وَ بَقِی اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِی بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
♦️خدایا شرح غم خواندن چه سخت است
♦️ز داغ لاله افسردن چه سخت است
♦️اگر تیری درون چشم باشد
♦️نمیدانی زمین خوردن چه سخت است
♦️نمیدانی که با دست بریده
♦️ز پشت اسب افتادن چه سخت است
♦️نمیدانی که با چشمان خونین
♦️جمال فاطمه دیدن چه سخت است
♦️کنار علقمه با مشک خالی
ببین شرمنده گردیدن چه سخت است
اجرومزده همه شما برادران و خواهران وعزاداران با بی بی دوعالم فاطمه زهرا(س) انشاالله درهر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شفای همهی مریضها انشاالله
بریم در خانه اباالفضل، همون اباالفضلی که باب الحوائجه...
دست توسل بزنیم ..درسته کربلا دستاشو قطع کردند اما دست عالمی را گرفته
اگه حاجت مندی بسم الله... اگه گرفتاری بسم الله... اگه مریض داری بسم الله ...اگه جوون داری بسم الله....
نمیدونم با چه نیتی امشب اومدی تو مجلس اباالفضل دامن مادر اباالفضل بگیر
بخدا عباس مشکل گشاست...
مشکل گشایی میکنه...
عباس درد بی درمونو دوا میکنه...
یاد شهدا امام شهدا روح اموات جمع حاضر فیض ببرند حالا دلها آمده شد برات روضه آقا اباالفضل بخونم همه اسیران خاک کسانی بین من شما بودند جایشان خالیست اموات بانی این مجلس ومحفل فیض ببرند
آقا ابوالفضل درروز عاشورا صدا زد حسین جان برادر
برادر درخون تپیده ات را دریاب
صدای ابوالفضل به گوش امام حسین رسید آمد کنار بدن پاره پاره برادر.. دید برادر دست دربدن ندارد.. تیر به چشم برادر اصابت کرده... فرق ابوالفضل تا به ابرو شکسته امام حسین صدا زد ..
عباسم برادر آیا وصیتی دارید
صدا زد چرا برادر سه وصیت دارم
🔻وصیت اول برادرجان خون ازچشمم پاک کن تا یک بار دیگه تورا برادرجان ببینم حسین جان یک بار دیگر عزیز زهرا راببینم
🔻وصیت دوم تا زنده هستم مرا به خیمه مبر برادرجان چون به سکینه ات وعده آب دادم
مرا به خیمه مبر تا که حالتی دارم
چراکه ز روی سکینه خجالتی دارم
سکینه اب طلب کرد وپاره شد جگرم
نشد که قطزه ابی برای او ببرم
🔻اما وصیت سوم برادر حسین جان
سلام من را به خواهرم زینب برسان
بگو زینب جان وقتی رفتی مدینه سلام من را به مادر چشم انتظارم ام البنین برسان انشاالله هیچ مادری را چشم انتظار فرزند نکنه
بگومادرجان اجل مهلت نداد بیام یک باردیگر ببینمت مادر
🌴صبابیا مددی کن که سخت دلگیرم
🌴سلام من را برسان نزد مادر پیرم
🌴بگو گذشت آمدن من دگر به وطن مادر
🌴غرض که جان تو و طفلهای بی کس من مادر
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند اما می خوام گریزی هم داشته باشیم به روضه حضرت علی اکبر (ع)
حالا دلها اماده شد بربم کربلا برای جوان امام حسین علی اکبر ناله بزنید
ابا عبدالله.. وقتی اومد کنار علی دید علی داره پاهاشو رو خاکا میکشه خدایا هیچ پدرو مادری را داغ جوان نشان نده امام حسین نشت کنار میوه دلش علی اکبر سر علی را به دامن گرفت دلش ارام نشد سر علی را به سینه چسپانید ای از سوز دل صدا می زد ۱علی جانم پسرم بابا تنها گذشتی رفتی هر کاری کرد نتوانست بدن علی اکبر به خیمه برساند
صدا زد.....🔻
🌴جوانان بنی هاشم بیاید
🌴علی را بر در خیمه رسانید
🌴خدا داند که من طاقت ندارم
🌴علی را بردرخیمه رسانم
مداحی آنلاین - با یاد یاس و لاله - کریمی.mp3
7.75M
با یادِ یاس و لاله
دارم یک دُنیا ناله
بزرگی کن ، نَگیر ازم
سُراغی از سه ساله
#زمینه🔊
#اربعین🏴
#محمود_کریمی🎙
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
AUD-20220914-WA0017.mp3
3.2M
◾نوحۂ اربعین حسینی◾
میان همه دلها،امان از دلِ زینب(2)
چه غمهاکه ندیدی،بِجانِ خودخریدی
زِشهرکوفه وشام،چه طعنه هاشنیدی
سرِ عزیزِ زهرا،به روی نیزه دیدی
تمام غصه ها شد،چرا شاملِ زینب
میان همه دلها،امان از دل زینب(2)
به اربعین رسیدی،کنار تربتِ یار
شکسته قامتِ تو،چنان با دلِ غمبار
به دوران اسارت،تو دیدی رنج بسیار
میان همه گُلها،گُلِ محفلِ زینب
میان همه دلها،امان از دلِ زینب(2)
غمِ زینبِ دلخون،خداوندا گران است
بهارِعمرِزینب،چنان فصلِ خزان است
زِداغِ توحسینم،قدِمن چون کمان است
به چشمای توسوگند،تویی ساحلِ زینب
میان همه دلها،امان از دل زینب(2)
الهی که بحقِ،دلِ زینبِ مُضطر
نبینی تو به دوران،چنین داغِ برادر
که(هستی)شده ذاکر،زِبهرِ گُلِ حیدر
تو(پرویزی)بخوان از،سرومحمِلِ زینب
میان همه دلها،امان از دلِ زینب(2)
التماس دعای فرج🤲🏻
👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️
👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
به یاد چارساله کربلا.mp3
8.09M
به یاد چهار ساله کربلا
امام باقر(علیه السلام)
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکربن💠
[﷽][﷽][﷽][﷽][﷽]
شعر و خوانش:
🎙دکتر محمدی مبارز
به یاد چهار ساله کربلا
امام باقر(علیه السلام)
ظهر بود و لب از عطش لبریز،
تشنه ای حرف های سوزان داشت
مادری پای گریه ای می سوخت
کودکی، آرزوی باران داشت
کودکی چارساله با شوری
پا به پایِ سه ساله ای شیرین
هم صدا با نوای شش ماهه
مثل یک ابر،چشمِ گریان داشت
مردی از روی ماه، زیباتر،
قامتش از کمال، بالاتر،
رفت سوی فرات و بر دوشش
پرچمی بر فراز ایمان داشت
آب را تا به مشک نوشانید
رفت و دستانش از نفس افتاد
مشک هم در کنار بارشِ دست
گریه ای سرخ و آه جوشان داشت
مردی از نسل ایلیا برخاست
خواهرش گریه پشت پایش ریخت
تا که دریا، رسید بر گودال
هستی آشفت وقصد توفان داشت
عصر آن روز، هیزم آوردند
شعله در قلب خیمه ها بُردند
کودکی پابرهنه در آتش
می دوید و دلی پریشان داشت
کودک چارساله دید آن روز
آسمان،بی هوا زمین افتاد
روی صحرا،شریفه خاتون ماند
زخم بر پیکرش،فراوان داشت
کاروان تا به پای شام رسید
شام با آهِ او سراپا سوخت
کاخ را آن خرابه، ویران کرد
کاخ بی پایه،پای لرزان داشت
قصه او به سر رسید، ولی
این سرآغازِ غصه ای ابدی است
قصه ها هرچه بوده،جز غم عشق
یک سرآغازِ رو به پایان داشت
✍ دکتر محمدی مبارز
🚩حضرت شریفه خاتون،بنت امام حسن مجتبی (سلامالله علیهما)،پس از واقعه کربلا، جراحات زیادی برداشته و در راه،از روی شتر اسیران به زمین افتاده و به شهادت رسیدند و به دست امام سجاد و حضرت زینب (سلامالله علیهما) به خاک سپرده شد.مزار وی به حرم طبیب اهل بیت (ع) معروف است.
نوحه قدبمی...⏬
دختربدرالدجا امشب سه جا داردعزا،
تسلیت یافاطمه....
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکربن💠
[﷽][﷽][﷽][﷽][﷽]
دختر بَدر الدُجا امشب سه جا دارد عـزا آه و صد واویلتا
گاه میگوید پدر، گاهی حسن، گاهی رضا آه و صد واویلتا
رحلت جانسوز ختم الانبیا فاطمه صاحب عزا
کشته شد از زهر کینه مجتبی فاطمه صاحب عزا
می روم اما پریشان توام ای دخترم غصه دار حیدرم
می خوری سیلی ولی من نیستم ای کوثرم غصه دار حیدرم
می رود از دار دنیا رحمه للعالمین فاطمه شد دل غمین
اشک می ریزد از این ماتم امیرالمومنین فاطمه شد دل غمین
قاسم نعمتی
آسمان خون گریه کن امشب که زهرا مضطر است ماتم پیغمبر است
پیکر بی جان او بر شانه های حیدر است ماتم پیغمبر است
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
شهادت امام حسن مجتبی(ع)
زمزمه:سوزشهادت
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکربن💠
[﷽][﷽][﷽][﷽][﷽]
😭😭😭😭
عزا، عزا به پا شد...
مدینه، کربلا شد...
واویلتا، واویلا،واویلتا واویلا..
🏴😭🏴
تیر از کمان برون شد
جنازه غرق خون شد
تابوت، لاله گون شد
عزا، عزا به پا شد...
مدینه، کربلا شد...
واویلتا، واویلا،واویلتا واویلا..
🏴😭🏴😔
تیر و بدن، یکی شد!
تابوت و تن، یکی شد!
خون با کفن یکی شد
عزا، عزا به پا شد...
مدینه، کربلا شد...
واویلتا، واویلا،واویلتا واویلا..😔🏴😔🏴
بمیرم از غم تو...
ای نور چشم زهرا...
ای کشته ره دین
مسموم زهرکینه..
عزا، عزا به پا شد...
مدینه، کربلا شد....
واویلتا، واویلا،واویلتا واویلا
🏴😔🏴😭
جنازه بر سرِ دوش
زهرا گشوده آغوش
زینب شده سیهْ پوش
عزا، عزا به پا شد...
مدینه، کربلا شد...
واویلتا، واویلا،واویلتا واویلا
🏴😭🏴😭
گربز...👇👇
مگر امام مجتبی...!کریم وباوفا نبود.!؟
که در مدینه هیچکس...! به درگهش گدا نبود....😢
همیشه باب خا نه اش..! چو سفره اش گشوده بود...! 😢
کریم ترازاو کسی، به وادی سخا نبود
آی غریب آقاااا....
الهی برات بمیرم... توچرا حرم نداری،!!
کی میشه یه شب مدینه...بیایم با اشک و زاری...😢
غریب آقااااا..... آی غریب آقاا...
👇👇👇
عالم شده سیه پوش
درماتم دو رهبر
هم رحلت پیمبر
هم سوگ مجتبی شد
عزا، عزا به پا شد...
مدینه، کربلا شد...
واویلتا، واویلا،واویلتا واویلا
حاج غلامرضا سازگار🏴😔🏴😭
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
زمزمه و توسل ویژه شهادت پبامبر اکرم صلوات الله علیه
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکربن💠
[﷽][﷽][﷽][﷽][﷽]
😔😢😢😔😢😔😔
گریه نکن برام، که می گیره دلم
می دونی که میشه غمِ تو قاتلم
گریه نکن برام سراپا آتیشم
یه روزی می رسه که زود میای پیشم
*آروم در گوشش گفت:عزیزدلم! اولین نفر تو میای پهلوم، آروم باش، گریه اش تموم شد فاطمه...*
یه روز میاد داری با چشم ترت می سوزی
یه روز به پشت این در، با پسرت می سوزی
یه روزی میخِ در به بال و پرت می گیره
زبونه هایِ آتیش به معجرت می گیره
*پیغمبر می سوخت و می گفت:...*
زهرا! خدانگهدار، زهرا! خدانگهدار...
یه روزی پُر میشه کبودی رو تنت
چهل نفر میان برای کشتنت
چهل نفر میان که شر به پا کنند
دست تو رو تا از علی جدا کنند
یه روز میاد می بینی تنها تو کوچه هایی
به پیش چشم حیدر به زیر دست و پایی
یه روزی رو می بینم که کوچه غرق مِه شه
این حقِ یاس من نیست، که زیر پاها لِه شه
زهرا! خدانگهدار، زهرا! خدانگهدار...
*یه وقت دیدند در باز شد، دو تا آقازاده دویدند داخل، حسن و حسین خودشون رو روی سینه رسول الله انداختند. دستور دینِ، میگن: محتضر اون لحظه سینه اش سنگینی می کنه، حتی میگن: دکمه ی پیراهنش رو باز کنید.
امیرالمؤمنین تا اومد بچه ها رآرامش
اره، پیغمبر فرمود:بگذار بچه ها همین جا رو سینه ام بمونند...پیامبر کجا رو داره می بینه؟*
صحنه ای که باید، ببینم اومده
حسینتُ ببین، رو سینه ام اومده
می سوزه قلب من تو موج اشک و آه
رفته دلت کجا؟! غروب قتلگاه
*پیغمبر داره برای علی و فاطمه روضه می خونه...*
ریختند تو قتلگاهُ، حُرمت نگه نداشتند
نامردا حتی کهنه، پیرهن براش نذاشتند
با حوصله نشستند، تا قتل صبر کردند
حالا که کشتنش باز، دنبال چی می گردند
حسین غریب مادر...
*میخوام بگم: یا رسول الله! درست گفتی، اگر حسین روی سینه ات باشه، سینه ات سنگینی نمی کنه... رحمتِ واسعه ی خدا، اگه حسین پاشُ رو روی سر ما بذاره تازه میتونیم نفس بکشیم... اما بمیرم برا اون لحظه ای که سینه ی خودش سنگین شد... بدترین آدمِ رویِ زمین رو سینه اش نشست...یه وقت زینب نگاه کرد..."" وَ الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَى صَدْرِه..."حسین....*
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
روضه و توسل ویژه شهادت پبامبر اکرم صلوات الله علیه
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکربن💠
[﷽][﷽][﷽][﷽][﷽]
"یا اَبَاالقاسِم یا رَسوُلَ اللّه، یا مُحَمَّد بن عَبدِالله، یا اِمامَ الرَّحمَه، یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِه، یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه"
اي ملائک سوي يثرب همه پرواز کنيد
شمع سان، ناله و سوزِ جگر آغاز کنيد
همه با هم به سَما دستِ دعا باز کنيد
خون فشانيد ز چشم و به خدا راز کنيد
مُهرِ غم، نقش به بال و پرتان مي گردد
مرگ دورِ سَرِ پيغمبرتان مي گردد
پيک غم از حرمِ خواجه ي اَسرا آيد
خبر از فاجعه ي محشر کبري آيد
کاورانِ اَجل از جانبِ صحرا آيد
نگذاريد دَرِ خانه ي زهرا آيد
قاصد مرگ کجا، کعبه ي مقصود کجا
مَلَکُ الموت کجا، خانه ی معبود کجا
* مثل پروانه ای حضرت زهرا داره دورِ بابا میگرده، اشک میریزه، دستمالِ نمناکی روی پیشانی گذاشته، تبِ بدن رسول اکرم، تن فاطمه رو میلرزونه، ناگهان بی بی صدای در شنید، آمد پشت در حضرتِ فاطمه، در رو باز کرد، یه نفر دَمِ در ایستاده با ادب، اجازۀ ورود میخواد، شما کی هستید؟ گفته باشه: من سائلِ دَرِ این خانه هستم، گفت: برو ای سائل، برو حالِ پدرم خوب نیست، برو یه وقت دیگه ای بیا...*
اَجل اِستاده هراسان به دَرِ بيت رسول
پشت در لحظه به لحظه طلبد اذن دُخول
لرزد از زمزمه ي او دلِ زهراي بتول
فاطمه نزد پدر آمده محزون و ملول
*اومد پیش بابا، کی بود در میزد؟ پدر جان! گفت: من سائلم، میخوام شمارو ببینم، دوبار، سه بار تا حالا اومده، پیغمبر فرمود: فاطمه جان! نشناختیش؟...*
که اي پدر پيک عجيبي است تو را مي خواند
کيست کز هر نَفَنش قلب مرا لرزاند
گفت در پاسخِ زهرا پدر، اي پاک سرشت
دست تقدير براي تو غمي تازه سرشت
پدرت مي رود امروز به گلزار بهشت
آسمان کوهِ بلا را به سر دوش تو هِشت
فَلَک امروز پُر از ناله ي جبرائيل است
اين غريبي که بُوَد پشت در، عزرائيل است
* دخترم! این برادرم مَلَكُ الموتِ، از هر در خونه ای بخواد وارد بشه اجازه نمیگیره، اما چون تو جلوی در ایستادی، تا تو اجازه ندی وارد نمیشه...
یا رسوالله! نذاشتن آب کفنت خُشک بشه، کاش فقط اجازه نمیگرفتن، اومدن هیزم آوُردن، کاش فقط هیزم می آوُردن، آتیش زدن، با لگد در رو شکستن...
یارسول الله! بعد از رحلت شما...*
کار و بار دو جهان ریخت بهم غوغا شد
چشم زهرا و علی بعدِ شما دریا شد
رفتی و خنده به کاشانۀ تو گشت حرام
رخت مشکیِ یتیمی به تنِ زهرا شد
عهد و پیمان غدیرت به فراموشی رفت
حکم بر خانه نشینی علی امضا شد
بعدِ تو حُرمت کاشانۀ تو حفظ نشد
پای اولاد حرامی به حریمت وا شد
دخترت پشت در و آتش و دود و مسمار
خوب فرمان موَدت به خدا اجرا شد
*مگه آیۀ قرآن نیست که خداوند فرمود: ای پیغمبر! به این مردم بگو:"لا اَسئَلُکُم عَلَیه اَجرًا، اِلا مَوَدَةَ فى القُربیٰ"
بیست و سه سال چه زحمت ها کشید، دندونش رو شکستن، محاصره اش کردن، تحریمش کردن، شکمبه شتر روی سرش خالی کردن، زدنش، تبعیدش کردن، دلش رو شکستن، اما پیغمبرِ مهربانیِ، اهل گذشته، اهل ندید گرفتنِ، اما فرمود به امر خدا: هیچ مزدی از شما نمیخوام، فقط به من قول بدید با بچه هام مهربون باشید، با دخترم مهربون باشید، دلشون رو نشکنید...
یا رسول الله!....*
خبرِ پَر زدن فاطمه، حیدر را کُشت
چند باری به زمین خورد علی تا پا شد
روضه ها هست، بمانند، ولی عاشورا
تشنه لب شاهِ غریبی که تک و تنها شد
از بلندی فَرَس تا به زمین خورد شنید
صحبت از غارتِ معجر ز سَرِ زن ها شد
زینتِ دوش شما بود ولی کرب و بلا
منزلش خار و خس بادیه و صحرا شد
*مگه شما حسین رو بغل نمیکردی؟ مگه روی دوشِ شما جاش نبود؟ مگه رویِ سینۀ شما جاش نبود؟
وقتی پیغمبر داشت جون میداد، امام حسین سن و سالی نداشت، تو اون عالمِ بچگی خودش رو انداخت رو سینۀ پیغمبر اکرم، اهل خانه اومدن بردارن، آخه سینۀ محتضر رو باید سَبُک کنی، اما دیدن دست پیغمبر داره اشاره میکنه، دست نزنید، وقتی حسینم رویِ سینۀ منه من راحت جون میدم...
یه روز حسین رویِ سینۀ پیمبر، یه روزم رویِ خاکِ داغ کربلا...ای حسین...*
زینتِ دوش شما بود ولی کرب و بلا
منزلش خار و خس بادیه و صحرا شد
داد زد زینب کبری: به روی سینه نرو
گوش قاتل نشنید و قد مادر تا شد
سر او تا که جدا شد زره اش را بُردند
زره اش هیچ، سرِ پیرهنش دعوا شد
#شاعر محمد جواد شیرازی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
روضه و توسل ویژه شهادت پبامبر اکرم صلوات الله علیه
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکربن💠
[﷽][﷽][﷽][﷽][﷽]
😔😢😔😢😔
عجب به عهد رسول خدا وفا کردند
فزون ز حَدِ توان بر علی جفا کردند
*دو سه روز دیگه...*
به جای شاخه گُل بار هیزم آوردند
شراره هدیه به ناموس کبریا کردند
*پای روضه بی بی باید بلند بلند گریه کرد...آی جوان ننه...یه جوری گریه کنید همه بفهمند روضه، روضه ی جوانِ...*
به جای مزد رسالت زدند فاطمه را
نه از خدا، نه ز پیغمبرش حیا کردند
*گریه هات رو برای کِی میخوای بذاری؟ خداحافظ مُحرم و صفر...*
می سوخت در و فاطمه پشت در بود
*یا امام حسن! من میگم غریب تر از همه شمایید...جلو چشمت مادرت رو کتک زدند...دستش تو دست مادر بود...*
می سوخت در و فاطمه پشت در بود
دل از دَرِ آتش زده سوزان تر بود
بر فاطمه بود فضه نزدیک ولی
نزدیک تر از کنیز، میخِ در بود
*یا رسول الله! همه ی ما از بچگی شنیدیم، وقتی رو سر و صورت شما خاکستر می ریختند، وقتی به شما سنگ می زدند، جسارت می کردند، حضرت خدیجه می اومد جلو، خودش رو سپر می کرد، مبادا سنگی به پیغمبر بخوره... زینب هم ارث بُرده بود... دید یه پیر زنی داره رو زمین دنبال سنگ می گرده، اول پرسید سر حسین کدومِ؟ نانجیب چنان سنگی به سرِ ابی عبدالله زد... زینب تا این صحنه رو دید، دوید خودش رو سپر کرد...
میدونی یاد کجا افتادم؟ بالا بلندی ایستاد، دید شمر داره میره توی قتلگاه...*
به سمت گودال از، خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من
*بگم کِی رسید؟ یه وقتی رسید...*
یکی عصا میزد
یکی به روی صورت تو
با دو کف پا می زد
* یَا رَحْمَةَ اللهِ الْوَاسِعَه، یَا بابَ نَجاةَ الاُمه...*
دم غروب می گیره دلم
نگو حرم که میره دلم
همه رفیقام رفتنُ
من موندمُ
به جون هر چی مرده قسم
اگه به کربلا برسم
برای تو می میرم
تنها با یه نگاه
خاطره ی اولین بار، نگاه به صحن علمدار
دلم رو کرده گرفتار، دلتنگتم ای یار
*" یَا رَحْمَةَ اللهِ الْوَاسِعَه،یَا بابَ نَجاةَ الاُمه...رَحَمَ الله مَن نادیٰ: یا حسین...*
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
روضه و توسل ویژه شهادت پبامبر اکرم صلوات الله علیه
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکربن💠
[﷽][﷽][﷽][﷽][﷽]
😢😔😢😔😢😔
رسول الله غرقِ احتضار است
به دیدار اجل در انتظار است
امیرالمؤنین بالین بستر
به دامانش سر پاک پیمبر
خدا را نم نمک، جان میسپارد
غمی را زیر لب بر میشمارد
*این داستانِ شهادت پیامبرِ... *
کنون که نخل عمرش برگ برگ است
سخن از ماجرای بعد مرگ است
خطابش با علی با چشم گریان
خدا صبرت دهد زین پس علی جان
اگر که بی مُعین ماندی پس از من
اگر خانه نشین ماندی پس از من
اگر لوحفدک شد پاره پاره
اگر شد فاطمه بی گوشواره
اگر دیدی که عهدت را گسستن
منافقها حریمت را شکستن
اگر کفار بر بیتت بتازند
اگر سیلی به زهرایت نوازند
اگر ناموس تو زیر لگد ماند
اگر زهرا به زیر در تو را خواند
به اینجا که رسید اوج مصیبت
چو ناموسیٖ شد آن غمها و محنت
علی غش کرد باز آمد به هوشُ
به دستورات احمد داد گوشُ
ادامه داد پیغمبر به سختی
که برتن کن علی از صبر رختی
علی جان جبرئیلم این خبر داد
اگر دیدی به خانه شعله افتاد
اگر دیدی که شد دست تو بسته
اگر پهلوی زهرا شد شکسته
اگر دیدی که او نقش زمین شد
اگر شش ماه ات سِقطِ جنین شد
علی جان! استقامت داری یا نه؟
برای داغ طاقت داری یا نه؟
به اشک همچو باران گفت مولا
الا ای صاحب اوصاف والا
اگر چه امتحانی سخت دارم
به غیر طاعتت حرفی ندارم
علی باید شود سنگ صبورت
فقط دارم سؤالی از حضورت
اگر که دین حق باقی بماند
چه باکی کوثر و ساقی نماند
صبوری میکنم ای نور دیده
کنم صبری که هرگز کس ندیده
دراین ساعت حسین آمد کنارش
حسن أمد به چشم اشک بارش
یکی بر سینه احمد فتاده
یکی بر پای جدش سر نهاده
چه گویم شرح صَدرُ المصطفی را
چه گویم روضۀ وجه و سرا را
به زیردست وپا، بس دست و پا زد
حسین آنلحظه مهدی را صدا زد
*امیر المؤمنین حرفاشو زد، دَرِ حجره باز شد، ابی عبدالله اومد... عادت داشت اومد رو سینۀ پیغمبر نشست، سینه محتضر باید سَبُک باشه، امیرالمؤمنین دست برد حسین رو بر داره، چشمان پیغمبر باز شد، فرمود: علی جان بذارحسین بمانه، حسین آرامِ قلب منه .....*
یا رسول الله! بشنو این سخن
مانده بود جسم حسینت بی کفن
روز عاشورا میان قتلگاه
پیش چشم زینبش با سوز و آه
شمر روی سینه اش بنشسته بود
استخوانهایش همه بشکسته بود
*من یه جمله روضه بخونم: یا رسول الله! حسین آرامش قلب شماست، گفتی حسین رو برندارن، با حسین احساس سَبُکی میکردی...
اما حسینت کربلا، یه وقت چشمش رو باز کرد دید سینه اش سنگین شده، یه نفر با چکمه روی سینه اش نشسته...
محاسن حضرت روگرفت، خنجر به حلقوم گذاشت، کار گر نشد پاشد بدن رو برگرداند، شروع کرد از قفا ضربه زدن... یه وقت همۀ لشگر دیدن یه سری بالا رفت ..ای حسین ..*
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
4_5870526149607558392.mp3
1.52M
|⇦•تا خط ارتحال پیمبر نوشته شد...
#سینه_زنی و توسل ویژه شهادت پبامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج حنیف طاهری
😢😔😔😢😢😔
تا خطِ ارتحالِ پیمبر نوشته شد
دردی رسید و داغ مُقَّدر نوشته شد
داغی بزرگ بود که تسکین نمیگرفت
بعدش چقدر زخم مکرر نوشته شد
این بغض های جاهلی بیشمار تر
یک جا به پای حضرت حیدر نوشته شد
جرمی که او بخاطر عصمت نکرده بود
پای علی هزار برابر نوشته شد
بیش از هجوم آتشِ غربت به اهل بیت
شکر خدا که سوره ی کوثر نوشته شد
مقتل به دستِ میخِ همین خانه ی کبود
پیش از لهوف پشت همان در نوشته شد
یک بخش روی سینه ی دیوار و بخش بعد
بر سینه دست، پهلوی مادر نوشته شد
فصلی میانِ مسجدو محراب و فصل بعد
بر تشت در مقابل خواهر نوشته شد
گاهی به دست نیزه وگاهی به دست تیغ
مقتل به روی مقتلِ دیگر نوشته شد
گفتم ادامه را ننویسم ولی نشد
این واژه ی سه شعبه هم آخر نوشته شد
دستی نجس درآمد و کاری پلید کرد
وا حیرتا که خاکِ مطهر نوشته بود
گودال قتلگاه پُر از بوی سیب بود
این صفحه ها چقدر معطر نوشته شد
یک فصلِ ناتمام که آن هم نوشتم
با سُمِّ اسب و پاره ی پیکر نوشته شد
تنها نه کربلا که شبی در هراسِ شام
کنج خرابه مقتلِ دختر نوشته شد
بعد از چقدر نوحه ی بی سر نگاشتم
بعدش چقدر روضه ی با سر نوشته شد
برسر بزن که نوحه ی مادر شنیدنی است
حالا بیا که روضه ی خواهر نوشته شد
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9