#رباعی
#صلوتی #ربیع_الاول
شهر برکات است ربیع المولود
پر از حسنات است ربیع المولود
میلاد پیمبر و امام صادق
ماه صلوات است ربیع المولود
میلاد_رسول_الله
#هفدهم_ربیع
#هفده_ربیع
#هفدهم_ربیع_اول
آمد ربیع ، فصل شکـُفتن رها شدن
با رویش گـــل نبوی هم صدا شدن
فصل شکـوفه های امامت شکفتن است
از پیله ی تواتر خاکــــی جدا شدن
در سایه سارباغ نبوت نشــــستن و
با کاروان دلشــــــــدگان آشنا شدن
فصل برون نمودن هر کینه ازدل است
هنگام آشنایی دل ، با خــــــداشدن
آری ربیع موسم باران رحـمت است
از ابر رحمتش گل تکبیر وا شدن
با بلبلان نغمه سرای بهشت گـــو:
وقت سرودن است و به گل مبتلا شدن
همراه نور بوی بهشت خـداست با
ماه ربیع آمدن و، همــــــــنوا شدن
بوی ربیع میشنوم ! خاکیان خموش
زین بوی خوش ، ملال دو عالم دوا شدن
ماه صفر گذشت و غم و خزن و اشک رفت
اینجــا به سینه شادی وغم ، جابجا شدن
#مصطفی_معارف ✍
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
میدان ژاله
به خون خفتند پای عشقبازی لشکری دیگر
زمین خونرنگ شد از لالههای پرپری دیگر
چنان میدان مین شد ژاله و دلدادگان بودند
که جان دادند شاید باز گردد معبری دیگر..
چه بیمی دارد از پرپر شدن در جبهۀ ایمان
ندارد آن که جز پروردگارش یاوری دیگر
تمام قطرههای خونشان میگفت از این شوق:
وطن آزاد باشد هفده شهریوری دیگر
مبادا هیچ جز حبالوطن در جانمان باشد
مبادا هیچ جز این عشق ما را باوری دیگر
جهادِ ماست در تبیینِ راه عاشقان، برخیز
که سهم ماست در این قصه حفظ سنگری دیگر
✍🏻 #احمد_رفیعی_وردنجانی
🗓 ۱۷ شهریور؛ سالروز کشتار مردم تهران به دست مزدوران رژیم پهلوی [۱۳۵۷]
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
8145.mp3
281.8K
#حضرت_سکینه__س__نوحه
دردای این جسم کبودم ،دیگه داره آروم می گیره
دق کرده ی هرروز وهرشب،ازداردنیا دیگه سیره
هم ناله و غمخوار زینب ، شکرخدا داره می میره
جامونده ازبلایم ، از بار غم خمیدم
هم خواهرشهید وهم دختر شهیدم
اززندگی به جزدرد،چیزی دیگه ندیدم
هجده سر بریده،بر روی نیزه دیدم
مظلومه ام،غریبم
بنت الحسین سکینه
&&&&&&&&&&
در نیمه ی روزی تموم ِگلای باغ ما خزون شد
بیچاره زینب عمه من،برروی تل قامت کمون شد
خون ازگلوی شاه دین واشک دوچشم من روون شد
من شاهد عبا و ، زخمای اکبر هستم
بایاداون سه شعبه،دلخون اصغرهستم
با خاطرات قاسم،صد مرتبه شکستم
با روضه ی علمدار، دیگه زپا نشستم
مظلومه ام،غریبم
بنت الحسین،سکینه
&&&&&&&&:
از روی بام قوم یهودی ، قلب منو کرده نشونه
برجسم من زینب سپر بود،هرجاکه خوردم تازیونه
می زد عدو با کین حیدر ،با کعب نیزه بی بهونه
دیدم تو کوچه شام، سبّ علی ثوابه
بر ناله ی یتیمان ، رقص زنان جوابه
از غُصه ی سه ساله ،قلبم هنوز کبابه
جلوی چشم خیسم،دق کرده درخرابه
مظلومه یاسکینه....
علی مهدوی نسب
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#روضه_امام_حسن_عسکری
وقتی امام عصرِ ما امشب عزادار است
برپایی این روضه ها واجب ترین کار است
پیراهن و شال عزا، مولا به تن دارد
امشب تمام عرش با آقا عزادار است
بی جرم و تقصیری به زندان شد امامِ ما
یوسف به زندانی شدن آیا سزاوار است؟
زندان برای عاشقان خلوتگه خوبی است
هر روز، روزه... هر شبش دیدارِ دلدار است
ای کاش قدری معتصم شرم و حیا می کرد
اصلا که گفته او ز آقا دست بردار است؟
با زهرِ کاری، عاقبت زهر خودش را ریخت
این روضه ی زهر و جگر الحق که دشوار است
از ترسِ رسواییِ خود از این جنایت ها
در هر کجا پشت سرش گفتند: بیمار است
مردی که هر شب تا سحر غرق عبادت بود
این چند روزه تا سحر از درد، بیدار است
رنگش دگرگون می شود هر بار از دردش
پهلو به پهلو می کند، هرچند ناچار است
در این دَمِ آخر شنیدم کعبه هم می گفت:
بیچاره من که قسمتم هجرانِ از یار است
در سامرا بوی مدینه می رسد انگار
آقا به یاد محسن و خونِ به دیوار است
در بسترش هر شب سؤال از مادرش می کرد
مادر چرا پس بسترت اینقدر گلدار است؟
در جست و جوی علت آن سینه ی مجروح
حالا شده خیره به در، در فکر مسمار است
میخواست تا یک جرعه ی آبی بنوشد که
افتاد از دستش قَدح، از بس که تب دار است
شاعر محمد جواد شیرازی
.
*خادم امام عسکری میگه: دیدم اون لحظه ی آخر، آقا با اشاره داره میگه، با زحمت داره میگه: یه ظرف آب برام بیار، میگه ظرف آب رو آوُردم خدمتِ آقا رسوندم، به دستِ آقام دادم، دیدم آقا ظرفِ آب رو برداشت، نزدیک دهان آوُرد، اینقدر این بدن ضعف داره، این قدر این کاسه ی آب به دندان آقا خورد دید نمیتونه آب رو بنوشه، به من فرمود: برو حجره ی بغل، یه پسرِ کوچکی میبینی در سجده است، پسرم مهدی است، صداش بزن بیاد، بگو: لحظه ی احتضار باباتِ، بیا بالا سرش، میگه: رفتم توی حجره، دیدم در سجده است، داره با خدا مناجات میکنه، صبر کردم، نماز آقا که تمام شد گفتم: آقاجان! پدرتون فرمودن بیایید، لحظه ی آخرِ...
امامِ پنچ ساله اومد، سرِ بابارو به دامن گرفت، آروم آروم، جرعه جرعه آب به دهان بابا ریخت، لحظه ی آخر از این آب نوشید امامِ عسکری، رسمِ دنیا بر اینه لحظه ی آخر پسر سَرِ پدر رو به بالین میگیره... اما میگن کربلا رسم عوض شد، دیدن ابی عبدالله داره با سَرِ زانو خودش رو میرسونه به میدون، همه با انگشت دارن حسین رو بهم نشون میدن، بالای سَرِ علی اکبر که رسید، ارباب مقاتل نوشتن:"صاحَ سَبعَ مَرّات" یعنی فریاد میزد:"وا وَلَداه!" پسرم!...
امامِ عسکری تشنه جون نداد، همین برا ما بس، اما شهید کربلا تشنه جون داد، چه خبر بود کربلا، یه نفرم دلش برا این شهید مظلوم نسوخت، اما نه یه نفر سوخت، میگه: دیدم یه صدا از گودال میاد:"اَنَاالعَطشان" یه صدای محزونی میاد: مادر تشنمه... هلال میگه: دلم سوخت برا ابی عبدالله، گفتم: من برم به دادِ حسین برسم، یه سپر داشتم آبش کردم، رفتم برم تویِ گودال، میگه: یه وقت دیدم شمر داره از تویِ گودال بیرون میاد، گفت: هلال کجا داری میری؟ گفتم: مگه نمیشنوی صدای پسرِ فاطمه رو؟ هی صدا میزنه آی جگرم داره میسوزه... گفت: هلال دیر اومدی، من سیرابش کردم، من کارش رو تمام کردم، دیدم دست و پاش داره میلرزه، گفتم: تو اینقدر سنگ دل هستی که از چیزی نمیترسی، چرا بدنت داره میلرزه، گفت: هلال! توی گودی قتلگاه فقط من بودم و حسین، اما دیدم یه صدای زنونه ای میاد، هی میگه:"بُنَیَّ!" پسرم! " قَتَلوکَ وَ مِنَ الماءِ مَنَعوکَ" حسین...
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
سکوت غصه دار حنجرت
نه از لباس کهنه ات نه از سرت شناختم
تو را به بوی آشنای مادرت شناختم
تو را نه از صدای دلنشین روزهای قبل
که از سکوت غصه دار حنجرت شناختم
تو شعر عاشقانه بودی و من این قصیده را
میان پاره پاره های دفترت شناختم
قیام در قعود را، رکوع در سجود را
من از نماز لحظه های آخرت شناختم
غروب بود و تازه من طلوع آفتاب را
به روی نیزه، از سر منوّرت شناختم
شکست عهد کوفه این گناه بی شمار را
به زخم های بی شمار پیکرت شناختم
تو را به حس بی بدیل خواهر و برادری
به چشم های بی قرار خواهرت شناختم
اگرچه روی نیزه ای ولی نگاه کن مرا
نگاه کن منم سکینه دخترت شناختی؟
رضا حاج حسینی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
روضه متنی:امام حسن عسکری)ع(
😭😭😭
عزیزِ فاطمه ای مهربانِ بی همتا
دوباره سائلی آمد درِ حرم بگشا
نشانِ خانه تان را ز هرکه پرسیدم
نشانِ سیدی از خانوادۀ زهرا
به گریه مردم عابر جواب میدادن
برو به کوچۀ رحمت ، محلۀ طاها
*حسن جان .... حسن جان ... قربونِ غریبیت برم آقا ... زائر کم داره ، امشب درسته شبِ تاج گذاری امامِ زمانِ ، ولی از ادب دورِ وقتی حجت ابن الحسن امشب
چشمانش اشک باره ما شادی کنیم ، ما خوشحالیم ولی شادیمون رو فردا بروز میدیم " امشب خدا یه فرصتی داده برا بابات گریه کنیم ... بهت تسلیت بگیم آقا ... مجلسِ
ختم منعقد است به نامِ نامیِ امامِ عسکری ... آقا ، بینِ ما اینطور رسمِ مجلسِ ختمِ پدر ، اگه پسر زنده باشه دمِ در می ایسته ... همه بهش سر سلامتی میگن ، تسلیت
میگن ... خدا بهتون صبر بده ، غم نبینید ... صاحب عزا هم تشکر میکنه میگه خوش اومدی زحمت کشیدید ... آقا ما انتظارِ تشکر نداریم اما اومدیم امشب بهت تسلیت
بگیم ...
اونایی که اربعین امسال روزیتون نشد برید حرمش ... این آقا موسس و بنیانگذارِ سفرِ اربعینِ ...*
عزیزِ فاطمه ای مهربانِ بی همتا
دوباره سائلی آمد درِ حرم بگشا
نشانِ خانه تان را ز هرکه پرسیدم
نشانِ سیدی از خانوادۀ زهرا
به گریه مردم عابر جواب میدادن
برو به کوچۀ رحمت ، محلۀ طاها
کسی به دادِ دلِ من نمی رسد جز تو
بگیر دست مرا خورده ام زمین آقا ...
اگر اجازه دهی داخلِ حرم بشوم
*امشب ما رو زائرِ خودت حساب کن ... دلم برایِ سامرا تنگ شده ... آقا حرمت داره آباد میشه الحمدالله ... اون روزی که گنبدت رو خراب کردن با خودم گفتم ای کاش
خونۀ ما خراب میشد ... به به چه گنبدِ زیبایی رونمایی شده ... اما حرمِ حسنِ فاطمه هنوز ساخته نشده ...*
حسن جان ...
اگر اجازه دهی داخلِ حرم بشوم
کنار سفرۀ فضلت نشینم ای مولا
بزرگ زاده چه مهمان نواز و خون گرمی
گذاشتی دهنم زود لقمۀ خود را
مگر سرای تو دارالنَعیم عشاق است؟
هزار لیلی و مجنون نشسته اند این جا
امام عسگری ای تکیه گاه امروزم
رها نمی کنمت تا قیامت فردا
دعا کنید که همسایۀ شما باشم
جوار چشمۀ تسنیم جنتُ الاعلی
اگر بهشت بیایم ، بدان که بنشینم
به زیر سایۀ مهرت ، نه سایۀ طوبی
هوای سامره دارد دلِ هوایی من
بده برات سفر ،جانِ مادرت زهرا ...
برایِ کربُبَلا خرجی سفر بدهید
به حقِ چادر خاکیِ زینب کبری
مدینه گر بروم تا سحر دعا خوانم
برایِ مهدی تان زیر گنبدِ خضرا
یگانه غایت خلقت وجودِ مادر توست
کجاست مرقد او؟ خاک بر سر دنیا
شنیده ام که غروب مدینه دلگیر است
شبیه حال و هوایِ غروب عاشورا
شنیده ام که نباید ز مَشک حرفی زد
به خاطرِ دل پر درد مادرِ سقا ...
*روضه بخونم برا امامِ عسکری بلند گریه کنیم ... شیخِ طوسی در الغیبة نقل کرده ، چنان زهر به بدنِ امامِ عسکری اثر کرد 28 بهار فقط از عمرش گذشته بود ... براش ظرفِ
آب آوردن ، آقایِ ما تشنه شد ، ظرف رو بلند کرد روایت میگه انقه دستاش میلرزید ... این ظرف مرتب به دندان هاش اصابت میکرد ... ظرف رو رویِ زمین گذاشت ،
خادم رو صدا زد درون حجره بیا ، مهدیِ من مشغولِ نمازِ ، سر به سجده گذاشته صداش بزن ...
میگه وارد حجره شدم ، آقا پدرتون حالشون خوب نیست ، مهدیِ فاطمه آمد ... امامِ عسکری فرمود ای آقای خاندانِ من به پدرت آب بده ... ظرف رو بلند کرد به لب هایِ
بابا آب گذاشت ... من بمیرم امام عسکری موسسِ زیارتِ اربعین ... من یه آقایی رو کوفه می شناسم ، مسلم ابن عقیل ... قبل از شهادتش آب طلب کرد ، آب رو به سمتِ
دهانش برد ، دندانش داخلِ ظرفِ آب افتاد ظرفِ آب خونی شد ، آب رو نخورد ... یه آقایِ دیگه هم می شناسم به لبهایِ مبارکش آب نرسید ... ظرفِ آب به دندان هایِ
مبارکش نخورد ... اما اون نامرد چوبِ خیزران رو بلند کرد ... به لبُ دندانِ پسرِ زهرا میزد .. یه وقت زینب صدا زد : .... یا یَزید لا تَشَل ، مُنتَحیاً علی ثَنایا ابی عَبدالله علیه
السّلام ....*
ای حسین ....."
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#حضرت_سکینه علیهاالسلام
فرازی از یک #قصیده
🔹زمزمۀ آب آب🔹
ماهی که یادگار ز پنج آفتاب بود
بر چهرهاش ز عصمت و عفت نقاب بود
پیوسته داشت جلوه در او صبر فاطمه
آیینۀ تمامنمای رباب بود
نامش که بود آمنه مادر سکینه خواند
کآرام بخش جان و دل مام و باب بود...
این دختر حسین به میدان کربلا
با دختر بزرگ علی همرکاب بود
در کربلا حماسۀ اشک و پیام داشت
گلواژۀ قیام و گل انقلاب بود...
لبهای خشک و تشنۀ او را به هر سوال
یک مدّ آه، فاصله، وقت جواب بود...
در یاد، داشت آن شب و روزی که از عطش
طوفان خیمه زمزمۀ آب آب بود...
در یاد داشت آن که رخ شیرخواره را
آهسته بوسه میزد و او گرم خواب بود
در یاد داشت آن که به مقتل دوید و دید
خورشید پاره پاره به روی تراب بود
آن ناز پروریدۀ دامان افتخار
کی جای او خرابهٔ شام خراب بود
در آفتابِ گرمِ بیابانِ راه شام
سرهای روی نیزه سرش را سحاب بود
📝 #سیدرضا_مؤید
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
8175.mp3
273.2K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_سکینه__س__نوحه
نود سال از غم ببین آزردم
نرفت از یادم که سیلی خوردم
نرفت از یاد من آن شهر شام و ...
جسارتها و سنگ روی بام و ...
حریم عترت و بزم حرام و ...
ابا المظلوم حسین جان 3
نود سال از تو به دل جامانده
لب عطشانت مرا سوزانده
به چشمم دیده ام من نیزه ها را
ربودند از تنت حتی عبا را
به زنجیر اسیری عمه ها را
ابا المظلوم حسین جان 3
حسین خدایاری
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
4_5996934467422258283.mp3
3.03M
#زمینه_وفات_بی_بی_سکینه_س
🎼#سبک_بهونه
#ای_بانوی_جلیله
🔘🔘🔘🔘
✅بنداول
ای بانوی جلیله
یاد آور مدینه
هستی تو دختر اربابم
یاحضرته سکینه(س)
🌷
ای نوه ی شیرخدا
دخترشاه کربلا
سیدتی مولاتنا
🌷
در کربلا غوغایی
چو زینب کبرایی
بی بی سکینه خاتون
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بنددوم
تو مثل عمه زینب(س)
کرببلا رو دیدی
دیدی شلوغی گودال و
روی خارا دویدی
🌷
طعم اسارت چشیدی
چه درد و زجرا کشیدی
سر روی نیزه ها دیدی
🌷
شد گونه هات با سیلی
مثل رقیه نیلی
😭
بی بی سکینه خاتون
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بندسوم
چون خواهرت رقیه(س)
سنگ خوردی از روی بام
ریخت رو سرت خاکستر بی بی
توی محله ی شام
😭
با دله خسته و کباب
همراه مادرت رباب(س)
رفتی تو مجلس شراب
😭
لب بابا رو دیدی
چوب جفا رو دیدی
😭
بی بی سکینه خاتون
💠💠5⃣1⃣9⃣💠💠
#مجیدمرادزاده
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
💠#کانال_نوای_ذاکرین💠
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
4_6007841794568487729.mp3
3.81M
#واحد_زمینه_شور_روضه
#حضرت_سکینه_س
🎼#سبک_همه_کاره
#امشب_دل_سینه_زنا
🔘🔘🔘🔘
✅بنداول
امشب دل سینه زنا
از غم وغصه حزینه
روضه می خونه روضه خون
روضه ی بی بی سکینه(س)
شبیه عمه زینبش
دلش یه عمره مضطره
روضه های بنت الحسین
سنگینه و زجر آوره
شبیه عمه زینبش
رفته به دشت کربلا
دیده سرای بریده
رُو به روی سر نیزه ها
واویلتا واویلتا
🌹:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::🌹
✅بنددوم
شبیه عمه زینبش
طعم اسیری چشیده
پابه پای رقیه رو
خارای صحرا دویده
شبیه عمه زینبش
بوده اسیرسلسله
شبیه به رقیه بود
کف پاهاش پرآبله
شبیه عمه زینبش
سنگ خورده از بالای بام
ریختن خاکستر روسرش
توی محله های شام
واویلتا واویلتا
🌹:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::🌹
✅بندسوم
از سیلی وتازیونه
کل تنش شده کبود
خون بود دلش از شامیا
ازقوم بدتر از یهود
شبیه عمه زینبش
خیلی شنید حرفای بد
از خولی و شمرو سنان
خورد تازیونه و لگد
شبیه عمه زینبش
با مادرش بی بی رباب
سرباباش و دیده تو
تشت تومجلسِ شراب
واویلتا واویلتا
💠💠5⃣2⃣2⃣💠💠
🌹:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::🌹
#مجیدمرادزاده
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
💠#کانال_نوای_ذاکرین💠
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
4_5823563018688004808.mp3
2.98M
#زمینه-شهادت_امام_عسکری
#سبک_ام_المصائب_یعنی
#آجرک_الله_مهدی
✅بند اول
آجرک الله مهدی (عج)
امشب زداغ بابات
ابر بهار چشمات
پایان نداره غمهات
آجرک الله مهدی (عج)
خاک زیر پاتونم
غلام در گاتونم
شریک غم هاتونم
امان ازین غریبی
✅بنددوم
آجرک الله مهدی (عج)
خیلی دلت محزونه
بازم چشات گریونه
به جای اشک پرخونه
آجرک الله مهدی (عج)
خون جگر داری تو
به دل شرر داری تو
داغ پدر داری تو
امان ازین غریبی
✅بندسوم
زبانحال امام عسکری (ع)
واویلتا یا مهدی(عج)
تو ای قرارم بابا
بیاکنارم بابا
چشم انتظارم بابا
واویلتا یا مهدی (عج)
این لحظه های اخر
باقلب زارو مضطر
همش میگم وای مادر
واویلتا یا مهدی (عج)
بابا ببین می سوزم
زارو غمین می سوزم
از زهر کین می سوزم
امان ازین غریبی
✅بندچهارم
واویلتا یا مهدی (عج)
ببین میسوزم از تب
جونم رسیده برلب
یتیم میشی ازامشب
واویلتا یا مهدی(عج)
برات بمیرم بابا
که بعده من تودنیا
میشی غریب وتنها
واویلتا یامهدی عج
ببین چه حالم زاره
خون از لبام میباره
شدجگرمن پاره
امان ازین غریبی
✅بندپنجم
واویلتا یا مهدی عج
اومده عمر من سر
میرم باحال مضطر
به یادجدبی سر
که شدتومقتل پرپر
جلوی چشم خواهر
به پیش چشم مادر
امون از این غریبی
#سبک_ناحله_الجسم_یعنی
#رضا_نصابی ✍#مجیدمرادزاده ✍
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9