eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
16.4هزار دنبال‌کننده
6 عکس
14 ویدیو
8 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
@simaye_haramMahdi-akbari-fatemiye.mp3
زمان: حجم: 2.07M
دلم برا راه رفتنت تنگ شده، فقط خواستم ازت خواهش كنم پاشي دو قدم جلوم راه بري، ياد ِ او قديم ها... 👤 🍂 🥀 💔 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
@simaye_haram4_659211483468530007.mp3
زمان: حجم: 1.04M
همینطوری از کنارش عبور نمی کنن "ثُمَّ يَمَسُّهَا هَوَانٌ وَ ذُلّ" دیگه چی؟!! "وَ تُضرَبُ و هيَ حامِلٌ" دخترتو میزنن در حالی که بارداره... 👤 🍂 🥀 ❤️‍🔥 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
@simaye_haramRoze Hazrat Zahra.mp3
زمان: حجم: 2.41M
خواهشاً سادات این روضه رو گوش ندهند، بسیار جانسوز است😭 "لَطَمَ"یعنی با مشت به صورت زدن... یه کلمه داریم "نَبَتَ" یعنی بیرون آمدن... بغدادی میگه وقتی در به سینه ی زهرا نشست" نَبَتَ المسمار..." "رَفَسَ "یعنی چی؟... 👤 🍂 🥀 ❤️‍🔥 ⏬⏬⏬
@simaye_harambabolharam mirzamohamadi.mp3
زمان: حجم: 1.53M
💔خواهشاً سادات این روضه رو گوش ندهند، بسیار جانسوز است😭 ◈ هیزمی آوردن که به زودی خشک نشه و از بین نره .... یعنی ساعت ها در این آتش این هیزم بسوزه *فَجَمَعُوا الحَطَبَ الجَزلَ عَلی بابِنا لِیُحرِقُوهُ وَ یُحرِقُونا*یعنی هم خونمو بسوزونن هم خودمونو بسوزونن ... 🎙 🍂 🥀 ❤️‍🔥 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
@simaye_haramhazrat_zahra-2.mp3
زمان: حجم: 515.8K
آی معاويه از روی مقنعه يه سيلی به زهرا زدم، گوشوارۀ زهرا شكست رو زمين افتاد... 🎙 🍂 🥀 ❤️‍🔥 در روايت داره : نانجيب (ملعون دومی) نوشت توی نامه برای معاويه : آی معاويه وقتی وارد خونه شدم زهرا به ديوار چسبيده بود ، بر خواست اومد جلویِ منو گرفت ، چيزی نمانده بود دلم به رحم بياد ... يه مرتبه كينۀ علی تو دلم زنده شد ... رفتم جلو : "فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَى خَدَّیْهَا مِنْ ظَاهِرِ الْخِمَارِفَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَى الْأَرْض"(1) آی معاويه از روی مقنعه يه سيلی به زهرا زدم ... گوشوارۀ زهرا شكست رو زمين افتاد .... 1-بحارالانوار، ج‏30، ص 295 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
@simaye_haramhazrat_zahra-2.mp3
زمان: حجم: 515.8K
آی معاويه از روی مقنعه يه سيلی به زهرا زدم، گوشوارۀ زهرا شكست رو زمين افتاد... 🎙 🍂 🥀 ❤️‍🔥 در روايت داره : نانجيب (ملعون دومی) نوشت توی نامه برای معاويه : آی معاويه وقتی وارد خونه شدم زهرا به ديوار چسبيده بود ، بر خواست اومد جلویِ منو گرفت ، چيزی نمانده بود دلم به رحم بياد ... يه مرتبه كينۀ علی تو دلم زنده شد ... رفتم جلو : "فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَى خَدَّیْهَا مِنْ ظَاهِرِ الْخِمَارِفَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَى الْأَرْض"(1) آی معاويه از روی مقنعه يه سيلی به زهرا زدم ... گوشوارۀ زهرا شكست رو زمين افتاد .... 1-بحارالانوار، ج‏30، ص 295 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
🎙 🍂 🥀 ❤️‍🔥 اسماء بنت عميس ميگه:ديدم با تمام عجله اي كه علي براي غسل دادن داشت، زود آب بريز. غسل رو از كجا شروع مي كنند؟ از سر. سر و گردن رو غسل بده؟! همچين كه چادر ِ زهرا رو باز كرد، اسماء بيا ببين صورتش سياهه، ببين چشمش كبوده،"امشب يه غسل دادني برات بخونم كه خودت حظ كني." غسل مي دهم ميت ِ ي حاضر را به نيابت ِ سمت ِراست، اسماء ميگه همچين كه آب ريختم روي ِ كتفش ديدم غسل رو تعطيل كرد، سر به ديوار گذاشت،آقا چرا كارو تموم نمي كنيد؟ گفت:اسماء بيا ببين اين استخوان نابجا جوش خورده. آقا بيا كارو تموم كن، با هم بشينيم گريه كنيم،همچين كه اومد سمت چپ رو غسل بده، اينجا ديگه همه طاقت ِ علي رو تاب شده ديدند،آخه پهلو سوراخ ِ، وقتي اومدن دنبال ِ سلمان،سلمان ميگه: من وقتي اومدم از خونه بيرون، سلمان قريب به 300 سال سن داره، يه پير مرد وقتي از خونه بياد بيرون يواش يواش راه مياد، اما بچه مي دوه، ديد حسن و حسين دارن با عجله مي دون، سلمان صدا زد آقا زاده ها صبر كنيد من پا به پاتون نمي تونم بيام،آهسته بريد منم بيام، حسن برگشت گفت: سلمان بابام داره مي ميره، سلمان،سلمان،"مي خوام اين روضه رو برات در بسته بخونم، سر بسته نمي دونم چه جور مي خونن" تا كنار ِ قبر هم اگر جنازه اي رو بيارن، ببينند خون از كفن بيرون زده بايد برگردونند، كفن عوض كنند، گفت: سلمان تا حالا دو بار كفن عوض كردم،بيا،بيا. شايد بگي من دارم زبانحال ميگم، اما وقتي اون نامرد دومي تو صورت مقداد زد،مقداد رو خاك ها افتاد، مقداد گفت: به من زدي طوري نيست، ولي ديشت خون از پهلوش مي اومد، تو چه با فاطمه كردي؟...اصبغ بن نُباته ميگه: نيمه شب صدام زد ، گفت:اصبغ پاشو، گفتم: خانم چه وقت ِ از شب ِ؟ گفت:شب از نيمه گذشته،گفتم:چي ميگي؟ گفت:پاشو دارن گريه مي كنند. گفتم: زن بگير بخواب مادر مرده اند، علي زن مرده است،بگير بخواب آروم باش، همسايه ي ما هستند، حالا دو شب دارن گريه مي كنند طوري نيست تموم ميشه. گفت: اصبغ تو مادر نيستي، من مادرم، من طاقت ندارم صداي ِ بچه ي بي مادر بشنوم،پاشو. اصبغ بن نباته همسايه ي ديوار به ديوار علي ميگه بلند شدم، اومدم در ِ خونه ي علي رو در زدم، تا در زدم در ِ خونه رو ديدم آرام شد صدا"بذار يه دعايي بكنم اينجا:الهي هيچ آبرو مندي رو بي آبرو نكن،الهي هر كسي يه آبرويي رو پيش مردم حفظ كرده،آبروش رو نريز" آرام شد، در و كه باز كرد، يه نگاه كرد،اصبغ ببخشيد،خيلي اذيتت كردم، تا فاطمه كه زنده بود كه خودش، حالا هم كه رفته بچه هاش، مارو ببخش. دستم رو گذاشتم روي شونه هاش ، گفتم:علي چي شده؟ بغض كرده بود علي، گفتم:بلند گريه كن، من همسايه شما هستم اومدم ببينم چي شده؟ علي نشت در آستانه در،گفت:اصبغ يه شب حسن گريه ميكنه، من وزينب و حسين آرومش مي كنيم، يه شب زينب گريه ميكنه، من و حسين و حسن آرومش مي كنيم، يه شب من گريه مي كنم اونها من و آروم مي كنند. گفتم :امشب چي شده طولاني شده؟ زنم نخوابيد، گفت: امشب حسين بهانه گرفته، هر وقت حسين گريه مي كنه همه ي ما بي طاقت ميشيم"امشب مي خوام روضه ي زنونه بخونم، مردونه گريه كنيم"مادر، امشب حسين مادر مادر ميكنه، همه ي ما بهم ريختيم،گفتم:آقا بچه است، چرا نمي بريش كنار قبر مادرش، ببرش آروم ميشه،گفت:قول دادم ببرمش، صداش كرد: حسين، حسين جان. مي آيي بريم كنار قبر مادرت؟ بلند شد، گفت:شرط داره نبايد بلند بلند گريه كني، آروم.چشم. روي چشمم، ببين علي چه طوري روضه مي خونه، علي ميگه دست ِ كوچكش رو گرفتم، آمديم، همچين كه نزديك ِ قبر رسيديم گفت:بابا دستم رو رها كن، علي ميگه: من گفتم الان ميره رو قبر مادر، شيون مي كنه، ناله مي زنه، اما همچين كه دستش رو رها كردم،قربون ِ ادبت برم حسين، دستش رو گذاشت رو سينه اش، السلام عليك ِ يا اُماه ، مادر سلام، زهرا....علي ميگه:به اون خدايي كه جان علي در يد قدرت اوست،تا حسين سلام داد،شنيدم از دل ِ قبر فاطمه صدا اومد: وعليك السلام يا ولدي يا حسين... مادر سلام، مادر سلام┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ Eitaa.com/navayehzakerin2 ⏬⏬⏬
@simaye_haramfatemiye-noroozi.mp3
زمان: حجم: 2.72M
⏫⏫⏫ ◈ صداش كرد: حسين جان! مي آيي بريم كنار قبر مادرت؟ بلند شد، گفت:شرط داره نبايد بلند بلند گريه كني، آروم.چشم. روي چشمم... 🎙 🍂 🥀 ❤️‍🔥 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ Eitaa.com/navayehzakerin2
@simaye_haram1000072168 1.mp3
زمان: حجم: 7.29M
👤 🎧 🥀 🏴 ❤️‍🔥 میشه از دستای خسته ات اینقدر کار نکشی تو؟ میشه از دستای خسته ات اینقدر کار نکشی تو؟ دستای منو بگیر خب منت دیوار نکشی تو تا صبح بیداری شبا... چی شده نمیگه مجتبی؟ میدونم که تو پٌر از دردی... خانومم بگو تو رو خدا زیر چشماته سیاه... ماهِ من بودی پا به ماه تو که آخه زهرای من ... نبودی رفیق نیمه راه بمون زهرا فاتحه ی فاتح خیبر و نخون زهرا درست میشه دوباره باز زندگی مون زهرا بمون زهرا رو زمین افتادی دیدم ای جَوون قد خمیدم میخ در چیکار باهات کرد؟ صدا ناله تو شنیدم تو موندی به زیر در... از رو در رفتن چل نفر قنفذ می گفت به رو دلت... میذارم داغ این پسر تو روز میزد پیش من... چی کشیده زهرا حسن؟ با چه دینی آخه اینا ... دست بلند می کنن روي زن؟ منم سوختم اون موقعی که تو صدا زدی: علی سوختم کاشکی همون اَوَلا این خونه رو می‌فروختم منم سوختم ✍ بي بي فرمود: علي جان! تا وقت داريم بيا برا حسينم گریه کنیم... برا شهید کربلا گریه کنیم... علی جان! قرار بعدی دیدار ما باشه ظهر عاشورا، کی؟ اون زمانی که خواهرش صدا میزنه: بی آبرو شه لباس کهنه تو میخواد کجا بپوشه هلهله میکرد پیرهنتو میبرد و بازم گله میکرد حیا نداره که لااقل عباتو رو تنت بذاره رَحَمَ الله مَن نادا: یاحسین!... ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
@simaye_haramباب الحرم _ سید محمد جوادی.mp3
زمان: حجم: 8.82M
عرب به سیلی صدا دار میگه: صَفْقَةً خَدَّیهَا یعنی هر دو طرف صورت .. جوری زده که گوشواره ها شکسته .. 🎙 🎤 🎧 🥀 🏴 ❤️‍🔥 ⏬⏬ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝