eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.8هزار دنبال‌کننده
49 عکس
37 ویدیو
128 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا اباعبدالله این شیرزن که اسوه بُوَد مثل مادرش فرزانه است و زینب کبری است، خواهرش • در عصمت و عفاف بخوانش چو فاطمه در منطق و کلام ببین مثل حیدرش • بیهوده نیست زینب صغری لقب گرفت آتش گرفته خرمن دشمن زِ آذرش • دشمن به کاخ هم نبُوَد در امان از او با این که هست گوشه‌ی ویرانه، سنگرش • این خطبه نیست،صاعقه خوانش که شعله زد بر تار و پود هستیِ خصمِ برادرش • «کُلثومِ» دل گرفته و یک کاروان اسیر جز خواهرش نمانده کسی یار و یاورش • می‌گوید از شقایق و از لاله‌زارها آن صحنه‌ها هنوز بُوَد در برابرش • بر بوم سینه‌های پُر از سوز می‌کشد تصویری از شکستن نخل تناورش • اشکش مدام می‌چکد از چشم روزگار وقتی که یاد می‌کند او از صنوبرش همه دنبال ذوالجناح راه افتادند دیدند این خانم هم دست روی سر گذاشت هی میگه وامُحَمَّداه واحَمْزَتاه واعَلِیَّاه وا أماه واحَسَناه اما تا رسید به ابی عبدالله ، روضه اش رو اینجوری شروع کرد هذا حُسَیْنٌ بِالْعَراءِ صَریعٌ بِکَرْبَلاءَ مَسْلُوبُ الْعِمامَةِ وَالرِّداءِ قافله رو از کربلا بردند وقتی رسیدند دم دروازه ی شام... از جاهایی که أمّ کلثوم به جای زینب کبری سخن گفته ، همین جاست شمر ملعون رو صدا زد فرمود ما دوتا خواهش از شما داریم اول اینکه فَاحْمِلْنا فى دَرْبٍ قَلِيلِ النَّظارَةِ، ما رو از دری وارد کنی که تماشاچیاش کمتر باشند دوم اینکه به این نیزه دار ها بگو سر ها روو از این بانوان و مخدرات جدا کنند این نامرد مردم به بهانه تماشای سرها ، دارند به نوامیس پیغمبر نگاه میکنند نانجیب شمر ، هر دو خواهش رو برعکس اجرا کرد دستور داد از شلوغ ترین دروازه ی شهر ، اهل بیت رو وارد کنند مرحوم طبری شیعی می نویسد ، پانصدهزار نفر به تماشا آمده بودند خواهش دوم هم اینجوری عملی کرد دستور داد هر سری که به نوعی با اسیری در ارتباطه، نیزه دار اون سر ، سر بریده رو ببره کناره اون بانوی اسیر ... حسین... ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
دست خدا و نفْسِ پیمبر فقط علی‌ست شمشیر و شیرِ خالقِ اکبر فقط علی‌ست بعد از نبی به امر خداوند ذوالجلال ما را امام و هادی و رهبر فقط علی‌ست دست خدا که با سر انگشت خویشتن خورشید را نمود مسخر فقط علی‌ست بر آن دو تن که هر دو ز خیبر گریختند اعلان کنید فاتح خیبر فقط علی‌ست این نام را مباد به دیگر کسان دهند این حق حیدر است که حیدر فقط علی‌ست مردی که جان به دست، شب جای رسول خفت به بستر فقط علی‌ست ای تشنگان حشر! به حق خدا قسم باور کنید ساقی کوثر فقط علی‌ست مردی که در مهاجر و انصار از نخست گردید با رسول برادر فقط علی‌ست دیوار کعبه سینه گشود از برای او مولود بیت حضرت داور فقط علی‌ست نوزاد بیت و صاحب بیت و امیر بیت مهمان بیت همره مادر فقط علی‌ست آن شیر کبریا که در ایام کودکی از هم درید پیکر اژدر فقط علی‌ست روز احد به رغم تمام فراریان یاری که گشت دور پیمبر فقط علی‌ست از منبر رسول خدا آید این ندا بعد از رسول، صاحب منبر فقط علی‌ست کس را چه زهره تا که شود کفو فاطمه آن کس که شد به فاطمه شوهر فقط علی‌ست ممدوح «انّما» که خدا گفته در کتاب گفتیم و گفته‌اند مکرر فقط علی‌ست در روز حشر پیشروِ ختم انبیا صاحب علَم به عرصۀ محشر فقط علی‌ست شاهی که رَخت کهنه به تن کرد و رَخت نو_ با دست خویش داد به قنبر فقط علی‌ست دست خدا که یک تنه در عرصۀ نبرد بگرفت سر ز عَمْر دلاور فقط علی‌ست در فتح بدر و خیبر و در خندق و احد بالله قسم امیر مظفّر فقط علی‌ست آن بت‌شکن که در حرم خاص کبریا بگذاشت پا به دوش پیمبر فقط علی‌ست «اِلّا علی» ندای خدا بود در اُحد ممدوح این ندای منور فقط علی‌ست فرمود مصطفی که منم شهر علم و بس این شهر علم را که منم، "در" فقط علی‌ست آن کو به کودکی به رسول خدا مدام بوده انیس و مونس و یاور فقط علی‌ست گو صد خلیفه بعد پیمبر فقط علی‌ست آن را که حق نموده مقرر فقط علی‌ست «میثم» امیر خلق و رفیقِ فقیرِ شهر_ در عالم وجود سراسر فقط علی‌ست ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... بانو زبانزد است حیایی که داشتی تاریخ ثبت کرده وفایی که داشتی نازل شود به وحی خدا مدحِ وصف تو با آن مقام، پیش خدایی که داشتی در آسمانِ حیدر و زهرا پریده ای مهد کمال بود هوایی که داشتی با حضرتِ عقیله شما مو نمی زدی در خُلق و خو وفایی که داشتی دیدند اهل کوفه که حیدر ظهور کرد با خطبه ها و صوتِ رسایی که داشتی دیدی مصیبتی که دگر کَس نمی رسد به ابتدای صبر و رضایی که داشتی عباس تا که دید نداری تو هدیه ای سهمِ تو شد به کوهِ منایی که داشتی *شبِ عاشورا عباس داره مثل شیر نگهبانی میده و دور خیمه ها می گرده، از هر خیمه یه نوایی میاد،خانوم زینب بچه هاش رو آماده کرده، هر کی هر چی داره میخواد برا حسین رو کنه، نجمه خاتون، قاسم و عبدالله رو نشونده و داره باهاشون اتمام حجت میکنه...الهی بمیرم براش، رباب قنداقه رو گرفته...علی جان! یکی یه دونه ی مادر... همه خودشون رو دارن آماده میکنن یه هدیه به حسین بِدن...عباس اومد از کنارِ خیمه ی اُم الکلثوم رد شد،صدایِ ناله ی بی بی اومد،میگفت: خدا! خیلی کم سعادتم که چیزی برا حسین هدیه کنم...توی همین زمزمه ها بود که عابس اومد دَمِ خیمه،گفت: بانویِ من! اجازه میدید چند لحظه ای محضر شما باشم؟ تا خانوم صدا عباس رو شنید،اشکاش رو پاک کرد...فرمود:بیا داداش...بیا همیشه مرهم دردام،بیا همه کَس و کارم... عباس اومد دو زانو نشست،گفت: بی بی جان! گریه کردن شما فقط یه راه داره، اونم اینه که یه روز خبر مرگ عباس رو برات بیارن، مگه من مُردم داری گریه میکنی؟ چی شده؟ فرمود:عباس جان! خواهرم زینب دو تا بچه هاش رو آورده، بچه های داداش حسنم هستن، اُم لیلا علی اکبر رو فرستاده، اُم البنین تو و داداشات رو فرستاده،رُباب علی اصغر داره،من کسی رو ندارم برا حسینم قربونی کنم...یه لبخندی رو لبِ عباس نشست،گفت: بانویِ من! کی از من بهتر..؟ فردا میام دَمِ خیمه ات، دستم رو بگیر ببر پیشِ آقام حسین...بگو آقا یه غلام آوردم برات قربونی کنم...یه غلام آوردم بهت هدیه بدم...* عباس تا که دید نداری تو هدیه ای سهمِ تو شد به کوهِ منایی که داشتی قربانیِ تو نزد خدایت قبول شد یک عُمر ماند رنگ حنایی که داشتی اُم البنین به شهر مدینه که روضه داشت گُل می نمود آه و بکایی که داشتی با زینب و رباب فقط ناله می زدی با خاطرات کرب و بلایی که داشتی تقسیم شد میانِ اسیرانِ اهل بیت در شهر شام آب و غذایی که داشتی *بعد از دفنِ رقیه، خانوم زینب،دید اُم الکلثوم خیلی بی قراری میکنه، فرمود: چیه خواهرم؟گفت: زینب جان! دیشب دَمِ غروب رقیه از گوشه ی خرابه رو زانوهاش،چهار دست و پا، آهسته آهسته، اومد رو پام نشست،دستش رو دور گردنم حلقه کرد، آروم دَمِ گوشم گفت: عمه! میخوام یه حرفی بهت بزنم،اما قول بده به عمه زینب نگی...چی عمه جان!گفت:عمه! تو این شهرِ به این بزرگی، زیرِ این آسمون، آیا بچه ای گرسنه تر از من هم هست؟عمه! ضعف کردم،گرسنه ام...اشک تو چشمام حلقه زد،گفتم:رقیه جان صبر کن،همه چیز درست میشه...گفت:عمه!یه چیز دیگه ای هم میخوام بهت بگم...چی عمه!گفت عمه! حسم میکنم بابام میخواد بیاد دنبالم...حس میکنم دیگه شب آخرمِ...عمه جان! خودم میدونم باعث زحمت همه ی شما بودم...خودم میدونم برا خاطر ناله های من شما هم کتک خوردید...* تقسیم شد میانِ اسیرانِ اهل بیت در شهر شام آب و غذایی که داشتی حتی زنِ یزیدِ لعین گریه اش گرفت با دیدن خرابه و جایی که داشتی عباس بود روی نی و بست چشم خود وقتی که دید تاولِ پایی که داشتی شکر خدا نبود ببیند برادرت بردند گوشوارِ طلایی که داشتی شکر خدا نبود حسین تو بشنود در زیر تازیانه نوایی که داشتی ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2
1_832793836.mp3
5.85M
بعد از دفنِ حضرت رقیه، خانوم زینب،دید اُم الکلثوم خیلی بی قراری میکنه، فرمود: چیه خواهرم؟...* 🎙 📋 🥀 ▪️ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2
shor-to tasvora.mp3
6.23M
پرورش یافتـہ توے دامن زهرا دختر علـے یقینا بـہ علـے میره 🎧 🎙 🥀 ▪️ ‍#⃣ تصورات شاعرانه تصویره موقع مبارزه زبان یه شمشیره پرورش یافته توی دامن زهرا دختر علی یقینا به علی میره برمیگرده، از فتح خیبر مثل حیدر، آرومه آروم بنت الزهرا، همراز زینب جانم خانم، یا ام کلثوم شیوه، حیدرانه زهرایه زمانه مثل خواهرش علمدار کاروانه توی شام و کوفه تا خطبه میخونه حرف حسینو به عالم میرسونه بی بی جان مدد یا بنت الحیدر ✅ با ادب کنار زینب میره آهسته کوه صبره بعد کربلا نشد خسته ظاهرا اسیره اما بخدا خانم با کلامش دستای دشمنو بسته روضه خونه، دست برادر پیشِ چشمِ ام البنینه مثل زینب کرببلارو جز زیبایی چیزی نبینه صبح و ظهر و شامه مشغولِ سلامه گوشش به صحبت نائبه الامامه در تقابل با آل بنی امیه میگیره انتقامو به عشق رقیه بی بی جان مدد یا بنت الحیدر ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2
zamine- kiye beshnave.mp3
16.19M
🎙 #⃣ کیه بشنوه ندبه‌تو اما، مثه ابر بهاری نباره تو که خطبه‌های باشکوهت، عطر فاطمی داره تویی کوثر ام‌ابیها، بنتُ الزهرا تویی سورۀ عصمت و تقوا، بنتُ الزهرا تویی آیۀ غربت زهرا، بنتُ الزهرا تویی وارث مادری مظلوم، بنتُ الزهرا تو نگات غم مادره معلوم، بنتُ الزهرا دل تو نمی‌شه دیگه آروم، بنتُ الزهرا می‌دیدی باز، با چشمی تر باغی از گل یاس، شده پرپر شده تازه، غم مادر جان خانوم! ام کلثوم... ✅ سفره‌دارِ غریبی بابا، راویِ شب آخر مولا بگو سهم علی بوده یک عُمر، دنیایی از غم‌ها بگو با کوفۀ بی‌وفاها، بنتُ الحیدر از یتیم‌نوازی‌های مولا، بنتُ الحیدر اجر خوبی‌هاش این نبود اما، بنتُ الحیدر خطبۀ تو که شمشیر مولاست، بنتُ الحیدر تو دل‌ها قیامتی برپاست، بنتُ الحیدر هر کی دشمن حیدره رسواست، بنتُ الحیدر خطبه بخون، علی زنده‌ست بگو با دلِ خون، علی زنده‌ست تو دلهامون، علی زنده‌ست جان خانوم! ام کلثوم... ✅ کربلا اگه دشت بلا شد، تویی کوه صبوری و طاقت حتی دشمنتون شده حیرون، از این همه عزت تویی یار و پناه یتیما، اُختُ الزینب تویِ اوج مصیبت و غم‌ها، اُختُ الزینب تویی همدم زینب کبری، اُختُ الزینب اگه غم شده رو دلا آوار، اُختُ الزینب اگه خالیه جای علمدار، اُختُ الزینب روی دوشته پرچم ایثار، اُختُ الزینب أمَّن یُجیب، داری بر لب از حسینِ غریب، بخون امشب بخون واسه دل زینب امان ای دل ای دل ای دل ای دل ای دل... ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2
یا_عمتی_المظلومه_نوحه_حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها_شهادت_امام_هادی.mp3
3.36M
🕯🥀🍂 🥀 ◈هـم نایـبـة الـزهـرا و هـم زینب صغرے هستـے ✍متن سبک و شعر سینه زنی ویژه وفات حضرت اُم کلثوم سلام الله علیها ‍#⃣ #⃣ #⃣ ‍#⃣ یا عمتی المظلومه ناموس امام معصوم ای یار حسین مظلوم ماندی چه غریب و گمنام یا حضرت ام کلثوم چه کمالاتی که تو دارایی که چو زینب زینت بابایی "" یٰا عَمـَّتـِیَ الـمَـظْـلـومَـة "" ✅ در صبر چو دریا هستی در رتیبه‌ی اعلی هستی هم نایـبـة الـزهـرا و هم زینب صغری هستی به شکوه و اوج مقاماتی ز تو بس که عمه‌ی ساداتی "" یٰا عَمـَّتـِیَ الـمَـظْـلـومَـة "" ✅ در صبر تو محشر کردی با رنج سفر سر کردی الحق چه فداکاری ها در حق برادر کردی به برادر همچو علمداری به یتیمانش چو پرستاری "" یٰا عَمـَّتـِیَ الـمَـظْـلـومَـة "" ✅ هر خاطره ات غمبار است آتش به دلت بسیار است در پیش دو چشمت هر دم بر نیـزه سـر دلـدار است تو بـلـای شـام بـلـا دیـدی لب و چوب و طشت طلا دیدی "" یٰا عَمـَّتـِیَ الـمَـظْـلـومَـة "" ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2
1. می افتی از پا.mp3
3.6M
مـے افتـے از پا آروم آروم غم تو حالا میشـہ معلوم 🎧 🎙 🥀 ▪️ ‍#⃣ می افتی از پا ،آروم آروم غم تو حالا ، میشه معلوم شبیه زهرا ، بودی مظلوم سیدتی یا اُم کلثوم مگه میشه ، یادت بره خاطره های کربلا تنی به زیر دست و پا سری به روی نیزه ها «ای وای..ای وای.. ام کلثوم» ✅ نداری زائر، تو این روزا ناله زدم من، واویلتا وقتی شنیدم، که دشمن ها ضریحتون و، بردن حتی «ای وای.. ای وای.. ام کلثوم» ✅ صبر ما هم، سر اومده دیگه شبیه صبر تو مُرده باشیم، بخوان بیان برای نبش قبر تو « ای وای ...ای وای ... ام کلثوم» ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2
واحد؛ خاطرات کربلا.mp3
2.58M
🕯🥀🍂 🥀 ◈شـش مـاهــہ ديـگـہ دلـش آروم نـداره ✍متن سبک و شعر سینه زنی ویژه وفات حضرت اُم کلثوم سلام الله علیها ‍#⃣ #⃣ #⃣ ‍#⃣ شش ماهه ديگه دلش آروم نداره شش ماهِ تموم، نگاش داره می‌باره نگاهش شده حسينیۀ اشک و تو دلش خيمۀ غم به‌پاست هميشه ميون قاب چشای خون گرفته‌ش خاطرات کربلا تداعى می‌شه دل خسته‌ش، دل شکسته‌ش، لبريز آهه يا تو خيمه، يا تو شريعه، يا قتلگاهه ✅ با چشای خسته‌ای که غرق خونه نمی‌دونه از کدوم روضه بخونه نمی‌دونه بگه از داغ رقیه یا بگه از رباب و روضۀ اصغر بگه از علقمه و غربت سقا یا بخونه روضۀ وداع آخر همه عالم، غرق عزایِ بانويی مظلوم دم می‌گيرن، اهل سماوات: يا ام کلثوم ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2
1_15790463224.mp3
8.74M
🌹 🌸خدایا اگه مادرم گناهی داشت او را ببخشا و بیامرز.. 🌸 مهربانا اگر که غمگین بود قلب او را خوشحال کن اگر هم خوشحال بود خوشحالی اش را بیشتر بفرما 🌸 عزیزا اگر مادری بیماری و اندوهی دارد شفایش بده اگر هر مشکلی دارد تو پناهش باش 🌸 خدایا تمام مادران خوب دنیا را همیشه یار و یاورشان باش و به آنها عمر باعزت پر از شادی و سلامت عطا بفرما... و مادران عزیز آسمانی را قرین رحمتت بفرما.. 💖 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
من سنه بابا سینه داغلارام عکسو وی سینَم اوسته ساخلارام دائماً فراقونده آغلارام اشگِ چِشمیمی عُذاره باغلارام آتام لای لای، آتام لای لای باشه قرا باغلامیام نیلیم اورگیمی داغلامیام نیلیم باباسی ئولن بالا آغلار اوجادان منیم بابام ئولوب آغلامیام نیلیم آتام لای لای آتام لای لای 🍁 پندیات ترکی بیاتی لار در فراق پدر شاعر ✍عباسی معروفان اویان ای ماه منیریم باتما دور ایاقه منی گؤزدن آتما یوخی گلمور گؤزومه بیر لحظه گؤزون آچ تپراقین التدا یاتما سنه من آغلیارام‌😭😭 سینمی داغلیارام😭😭 سن که عالمده وفالی آتاسان نه روادور بئله پوزقون یاتاسان دویمادیم عالم آرا من سندن چوخ تیزیدی منی گؤزدن آتاسان ئورگیم آینه سی قاندی آتا سن سیز عالم منه زنداندی آتا دور گئدک ائوده گؤزی یوللاردا آنامین قلبی پریشاندی آتا آتا اولسا بالاسی سرخوش اولار آتا گئتسه الی والله بوش اولار گؤزلریم وار هله ده لطفونده اویانوب گؤیلومی آلسان خوش اولار پوزقونام غملیدی حالیم سنسیز سارالیب رنگ جمالیم سنسیز بوش اتاقینده گجه گؤندوزلر دولانور فکر و خیالیم سنسیز اولموشام چرخ جفادن خسته گلرم غملی چاقیم قبر اوسته یوخوما بیر گئجه گل رویاده ال ایاقیندن ئوپوم آهسنه دویموشام گلشن آرا هر گولدن دئیورم‌ بیر سن اولیدین بیر من گؤزگؤزه بیر گجه جان قصرینده هم من آسوده یاتیدیم هم سن ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨ در مقام پدر منّت سیز دایاقیم استکلی دوستوم عزّتیم , شهرتیم , شانیم سان آتا وارلقیم سندن دی سن سن هر زادیم سوموگوم , ایلیگیم , قانیم سان آتا بوکمه قامتوی دوز دایان هله قویما سوراغوا قوجالق گله غم قالماز سنیله وئرسم ال اله جان سنه قربان دی جانیم سان آتا گوزومون ببگی آغزمین دادی باشمی اوجالدان هر یاندا آدی یادیدان چخمیان هئچ زامان یادی فخریم سن , آدیم سان , سانیم سان آتا خلقت بهره سندن سن منه بس سن روحوم سان , جانیم سان , تنده نفس سن بیر کس اولماسادا سن منه بس سن شاهم سان , بگیم سن , خانیم سان آتا چاتدقیم عزّت ده , شان دا سنین دی باشمین تاجی سان , جان دا سنین دی دامارلاردا گزن قان دا سنین دی واقف دی ( هدایت ) کانیم سان آتا ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝