💠زمینه شهادت حضرت موسی ابن جعفر(ع) 💠
جواز نوکری
دلی که ، میگیره کنج زندون
تو دنیا ، غم میخوره فراوون
می مونه ؛ به انتظار فردا ، پریشون
روزا هم
براش یه شام تاره
یه گوشه ای تو زندون
سر روی خاک میذاره
همیشه
این حاجت اسیره
که اخرش یه جوری
دق کنه و بمیره
خوش به حال و روزِ
اون کبوتری که
همش به حال پروازه
صید تو دام صیاد
هی دلش میگیره
باید با این غصه بسازه
"یابن زهرا یابن حیدر یا ابالسلطان"
بند دوم
دوباره وقت عزا رسیده
تو قلبم هوای غم پیچیده
آقامون شد از بلای دنیا خمیده
تو زندون
بودی عذاب کشیدی
برات بمیرم آقا
از کسی خیر ندیدی
ولی باز
تشنه نرفتی از حال
شبیه عشق زهرا
نشد تن تو پامال
وای خرابه حالت
اون نگاه سردت
به آسمونه ای مولا
چی سرتو اومد
داغ تو آقاجون
نشسته توی این دلها
"یابن زهرا یابن حیدر یا ابالسلطان"
بند سوم
میگیره،دلم تو این سیاه چال
می میرم،بس که زدم پروبال
خداییش،چیا کشیده جدم،تو گودال
می بینم
عمه ی دل شکسته
با حال زار و خسته
به روی تل نشسته
باقدی
کمون داره می بینه
که شمر به روی سینه
با خنجری می شینه
آه دیگه تو زندون
با خوندن قرآن
لبام که خیزرون نخورده
وای دیگه یهودی
آه دختر من رو
توو مجلس شراب نبرده
"یابن الزهرا یابن حیدر اباعبدالله"
#حاج_ابوالفضل_جدیان(بند اول)
#مجید_آقاجانی(بند دوم)
#ابوذر_رییس_میرزایی(بند سوم)
شهادت حضرت امام کاظم(ع)
زمزمه
زمینه
شور
گریه می کنم
هرشب و هر روز
با این جمله ی
ذی ساق المرضوض
به دستو پاش هنوز غل و زنجیره
از غربتش دل همه میگیره
یکی که چشماش پره خونه
داره به زیرلب میخونه
هذا امام الرفضه
لرزونه صداش
از سوز و از تب
میخونه فقط
خلصنی یارب
میگه دلم تنگه برات معصومه
بیا رضا ببین بابات مظلومه
از ضربه های اون یهودی
شده تنش پره کبودی
هذا امام الرفضه
خوندم مقتل و
با اشک و باسوز
چن جا اومده
مصداق مرضوض
یه جا توی مدینه بود پشت در
یه جا توی کرببلا با پیکر
مدینه بود و ضربه ی پا
کرببلا و نعل اسبا
ای وای حسین فاطمه
ابوذر رئیس میرزایی
شهادت امام کاظم(ع)
زمینه
السلام علیک ای مه عالمین
السلام علیک ای شه کاظمین
ای غریب کنج زندون بلا
یاحبیبی سیدی ابالرضا
دلم بازم بی تابه.شبه غمه مهتابه
زماتم توآقا.دو دیده هام پرآبه
واویلا واویلتا
زخم دل را عدو ازجفازد نمک
کارهر روز اوست ناسزا و کتک
زیرشلاق برلبم رسیده جان
مثله زهرا قامتم شده کمان
به لب رسیده جانم زجور این زندانبان
کسی چه داند برمن چه گشته در این زندان
واویلا واویلتا
روضه ی هرشبم روضه ی کربلاس
روضه ی زینب و روضه ی قتله گاس
تازیانه شد غذای هرشبم
دراسارت یاد عمه زینبم
به یاد طشت طلا سر و شراب و قرآن
ز خیزران شد ای وای لب حسین ارغوان
غریب مادرحسین
ابوذر رییس میرزایی(بهار)
شهادت امام کاظم(ع)
نوحه
سلام ای عزیز عالمین
سلام ای امیر کاظمین
دل اهل عالم ازغمت
پرازماتم است و شور و شین
یا باب الحوایج نورچشم حیدر
صلی الله علیک یاموسی ابن جعفر
یاباب الحوایج یاموسی ابن جعفر
غمه عالمه توی نگات
پراز اشکه هردوتا چشات
زهجران دختر و پسر
یه بغضی نشسته توو صدات
درکنج زندان بلا پربسته ای
از زنده بودنت تودگر خسته ای
یاباب الحوایج یاموسی ابن جعفر
بمیرم چی اومده سرت
کبوده تموم پیکرت
یهودی پست بی حیا
می گفت ناسزا به مادرت
ازغم مادرت جان تو بر لب است
ذکر روز و شبت خلصنی یارب است
یاباب الحوایج یاموسی ابن جعفر
درسته که دوری ازوطن
نشد پیکرتو بی کفن
بمیرم برای جدتو
که شد سرجدا و پاره تن
دردل آن زندان گرچه خواندی قرآن
برلب و دندانت کس نزد خیزران
یاحسین یاحسین
ابوذر رییس میرزایی(بهار)
نوحه شهادت امام کاظم (ع)
میخونم با دیده ی تر.روضه ی موسی ابن جعفر
سوی کاظمین آقا.میزنه دلای ما پر
باب الحوایج شیعیان
می گرید ازغمش آسمان
چشم هرعاشقی خونفشان ای امان
واویلا آه و واویلتا
همچو فاطمه به روی.صورتش داره نشونه
ازغم وغصه خمیده .شده سیراز این زمونه
گوید بردشمن بی حیا
خواهی بزن دوباره مرا
به مادرم مگو نازسزا ازجفا
واویلا آه و واویلتا
زیر تازیونه گشته.بدنش کبود و بی حال
میکنه گریه وناله.یاد روضه های گودال
خلصنی یا ربه رولبش
گریه بوده غذای شبش
روضه ی مقتل و زینبه رولبش
واویلا آه و واویلتا
ابوذر رییس میرزایی (بهار)
زمینه شهادت امام کاظم (ع)
گوشه ی زندان درغل وزنجیر ناله ها می زد
ازشرارزهر او غریبانه دست وپا می زد
شده بسته بال وپرش.پاره پاره شد جگرش
غذای هرشب او سیلی
رویش چوفاطمه شد نیلی
خلصنی یارب
زیرشلاق سندی شاهک جان او برلب
گریه می کرده بر اسیری و غربت زینب
دیگه افتاده زنفس.بال وپر زد کنج قفس
تنش ضعیف وخسته گشته
زغم دلش شکسته گشته
خلصنی یارب
دشمن از روی کینه ی بی حد داده آزارش
ضربه ی سیلی تهمت ودشنام گشته افطارش
گوشه ی زندان بلا.زیرلب میگه به خدا
خلاصم ازغم دنیا کن
تو همجواره با زهرا کن
خلصنی یارب
ابوذر رییس میرزایی (بهار)