eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
16.4هزار دنبال‌کننده
5 عکس
13 ویدیو
8 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتش شده بیایی و درمانمان کنی فکری به جسم زخمی ایمانمان کنی ما را فراق روی تو، تا کفر برده است برگرد تا دوباره مسلمانمان کنی ما آبروبریم به دردت نمی‌خوریم حق می‌دهیم از همه پنهانمان کنی ابری شدیم و راه به گریه نبرده‌ایم داریم امید تا که تو بارانمان کنی ما را کنون که تا حرم شاه راه نیست ای کاش تا که زائر سلطانمان کنی * * حالا که کاظمین نرفتیم کاش که ما را غبار راه خراسانمان کنی حالا که پای سفرهٔ موسی بن جعفریم در این عزا تو کاش که مهمانمان کنی امشب خودت گریز به کرب و بلا بزن تا که فدای سید عطشانمان کنی ✍
اگرچه عاشق تو در بدی زبانزد بود ولی همیشه به من خوبی تو بی حد بود من آن کبوتر هر جایی‌ام که بر بامت به شوق دام، دلم گرمِ رفت و آمد بود من آن سلام پس از هر نماز هر روزم که در تلاش رسیدن به تو مقید بود چگونه می‌شود آقا که با وجود تو باز درون برزخ عاشق شدن مردد بود همیشه حرف زدن با تو مهربان آقا برای عاشقی‌ام فرصتی مجدد بود مرا همیشه به جدت شناختی گفتی همانکه بین حسینیه سینه می‌زد بود * * نبود قسمتم امشب به کاظمین روم کبوتر دلم ای کاش بین مشهد بود ✍
می‌نویسم عشق و بی تردید می‌خوانم جنون هرکسی دیوانه‌تر، السابقون السابقون می‌نویسم عشق و بی تردید می‌خوانم حسین عاقلان دانند لکن اکثراً لایَعْقِلُون این سرشت ماست؛ از خاکیم، خاکِ کربلا سرنوشت ماست پس إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُون صِرف یک دل دادن و عرض ارادت شرط نیست باید امضا کرد این دلنامه را با دست خون پرچم او از ازل بالاست؛ بالا تا ابد باد این پرچم بلند و هرچه جز آن سرنگون گوش جانم چشم بر راهِ صدای دیگری‌ست پای دل سر در هوای ماجرای دیگری‌ست گرچه خیلی‌ها به ظاهر کربلا هستند لیک باطناً امشب مدینه کربلای دیگری‌ست چار تن از پنج تن در گرد یک گهواره‌اند در دل گهواره هم اهل کسای دیگری‌ست خنده، گریه، خنده، گریه، خنده، گریه، خنده، اشک بیت مولا غرق اشک و خنده‌های دیگری‌ست شیر از انگشت‌های وحی می‌نوشد حسین سبط پیغمبر غذایش هم غذای دیگری‌ست عشق او جاری‌ست حتی در مرام اهل بیت می‌توان فهمید این را از کلام اهل بیت ساغر لب‌های هر معصوم می‌گوید حسین بسکه لبریز است نام او ز جام اهل بیت هم شتابش بیشتر، هم اینکه جایش بیشتر کشتی‌اش هم فرق دارد با تمام اهل بیت در نهایت جمع خواهد گشت با نام حسین سفره‌ای که پهن می‌گردد به نام اهل بیت روز و شب بر او درود حق، درود اهل بیت روز و شب بر او سلام حق، سلام اهل بیت تا که می‌خوانم تو را، هر دیده می‌بارد تو را از خدا دیگر چه خواهد هر کسی دارد تو را در روایت هست هر که دوستش دارد خدا در دلش چون داغی از یک لاله می‌کارد تو را عشق را از هر کسی از اهل دل پرسیده‌ام از گریبانش چنان خورشید می‌آرد تو را ما نه؛ فرزند پیمبر می‌شود قربانی‌ات هستی‌اش را می‌دهد تا که نگه دارد تو را جامه‌ات را آسمانی‌ها عوض کردند تا سختی رَخت زمینی‌ها نیازارد تو را زینت دوش نبی! عرش است جای پای تو سینه‌ی پیغمبر است و قلب زهرا جای تو اشک می‌ریزیم و با ذکرت عبادت می‌کنیم باز هم از راه دور عرض ارادت می‌کنیم ما همه بیمارهای دوری از شش گوشه‌ایم بین هیئت‌ها ز یکدیگر عیادت می‌کنیم زودتر راحت کن از درد فراقت خلق را ما به این دوری مپنداری که عادت می‌کنیم عالم نوزادی ما فرق دارد با همه ما برایت گریه از وقت ولادت می‌کنیم هر غمی دیدیم، فرمودند فابک للحسین بعد از آن هرجا غمی دیدیم یادت می‌کنیم دوستت دارم من ای در جسم عالَم، جانْ حسین آذری می‌خوانمت: "جانیم سنه قربان حسین" ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
می‌نویسم عشق و بی تردید می‌خوانم جنون هرکسی دیوانه‌تر، السابقون السابقون می‌نویسم عشق و بی تردید می‌خوانم حسین عاقلان دانند لکن اکثراً لایَعْقِلُون این سرشت ماست؛ از خاکیم، خاکِ کربلا سرنوشت ماست پس إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُون صِرف یک دل دادن و عرض ارادت شرط نیست باید امضا کرد این دلنامه را با دست خون پرچم او از ازل بالاست؛ بالا تا ابد باد این پرچم بلند و هرچه جز آن سرنگون گوش جانم چشم بر راهِ صدای دیگری‌ست پای دل سر در هوای ماجرای دیگری‌ست گرچه خیلی‌ها به ظاهر کربلا هستند لیک باطناً امشب مدینه کربلای دیگری‌ست چار تن از پنج تن در گرد یک گهواره‌اند در دل گهواره هم اهل کسای دیگری‌ست خنده، گریه، خنده، گریه، خنده، گریه، خنده، اشک بیت مولا غرق اشک و خنده‌های دیگری‌ست شیر از انگشت‌های وحی می‌نوشد حسین سبط پیغمبر غذایش هم غذای دیگری‌ست عشق او جاری‌ست حتی در مرام اهل بیت می‌توان فهمید این را از کلام اهل بیت ساغر لب‌های هر معصوم می‌گوید حسین بسکه لبریز است نام او ز جام اهل بیت هم شتابش بیشتر، هم اینکه جایش بیشتر کشتی‌اش هم فرق دارد با تمام اهل بیت در نهایت جمع خواهد گشت با نام حسین سفره‌ای که پهن می‌گردد به نام اهل بیت روز و شب بر او درود حق، درود اهل بیت روز و شب بر او سلام حق، سلام اهل بیت تا که می‌خوانم تو را، هر دیده می‌بارد تو را از خدا دیگر چه خواهد هر کسی دارد تو را در روایت هست هر که دوستش دارد خدا در دلش چون داغی از یک لاله می‌کارد تو را عشق را از هر کسی از اهل دل پرسیده‌ام از گریبانش چنان خورشید می‌آرد تو را ما نه؛ فرزند پیمبر می‌شود قربانی‌ات هستی‌اش را می‌دهد تا که نگه دارد تو را جامه‌ات را آسمانی‌ها عوض کردند تا سختی رَخت زمینی‌ها نیازارد تو را زینت دوش نبی! عرش است جای پای تو سینه‌ی پیغمبر است و قلب زهرا جای تو اشک می‌ریزیم و با ذکرت عبادت می‌کنیم باز هم از راه دور عرض ارادت می‌کنیم ما همه بیمارهای دوری از شش گوشه‌ایم بین هیئت‌ها ز یکدیگر عیادت می‌کنیم زودتر راحت کن از درد فراقت خلق را ما به این دوری مپنداری که عادت می‌کنیم عالم نوزادی ما فرق دارد با همه ما برایت گریه از وقت ولادت می‌کنیم هر غمی دیدیم، فرمودند فابک للحسین بعد از آن هرجا غمی دیدیم یادت می‌کنیم دوستت دارم من ای در جسم عالَم، جانْ حسین آذری می‌خوانمت: "جانیم سنه قربان حسین" ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
می‌نویسم عشق و بی تردید می‌خوانم جنون هرکسی دیوانه‌تر، السابقون السابقون می‌نویسم عشق و بی تردید می‌خوانم حسین عاقلان دانند لکن اکثراً لایَعْقِلُون این سرشت ماست؛ از خاکیم، خاکِ کربلا سرنوشت ماست پس إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُون صِرف یک دل دادن و عرض ارادت شرط نیست باید امضا کرد این دلنامه را با دست خون پرچم او از ازل بالاست؛ بالا تا ابد باد این پرچم بلند و هرچه جز آن سرنگون گوش جانم چشم بر راهِ صدای دیگری‌ست پای دل سر در هوای ماجرای دیگری‌ست گرچه خیلی‌ها به ظاهر کربلا هستند لیک باطناً امشب مدینه کربلای دیگری‌ست چار تن از پنج تن در گرد یک گهواره‌اند در دل گهواره هم اهل کسای دیگری‌ست خنده، گریه، خنده، گریه، خنده، گریه، خنده، اشک بیت مولا غرق اشک و خنده‌های دیگری‌ست شیر از انگشت‌های وحی می‌نوشد حسین سبط پیغمبر غذایش هم غذای دیگری‌ست عشق او جاری‌ست حتی در مرام اهل بیت می‌توان فهمید این را از کلام اهل بیت ساغر لب‌های هر معصوم می‌گوید حسین بسکه لبریز است نام او ز جام اهل بیت هم شتابش بیشتر، هم اینکه جایش بیشتر کشتی‌اش هم فرق دارد با تمام اهل بیت در نهایت جمع خواهد گشت با نام حسین سفره‌ای که پهن می‌گردد به نام اهل بیت روز و شب بر او درود حق، درود اهل بیت روز و شب بر او سلام حق، سلام اهل بیت تا که می‌خوانم تو را، هر دیده می‌بارد تو را از خدا دیگر چه خواهد هر کسی دارد تو را در روایت هست هر که دوستش دارد خدا در دلش چون داغی از یک لاله می‌کارد تو را عشق را از هر کسی از اهل دل پرسیده‌ام از گریبانش چنان خورشید می‌آرد تو را ما نه؛ فرزند پیمبر می‌شود قربانی‌ات هستی‌اش را می‌دهد تا که نگه دارد تو را جامه‌ات را آسمانی‌ها عوض کردند تا سختی رَخت زمینی‌ها نیازارد تو را زینت دوش نبی! عرش است جای پای تو سینه‌ی پیغمبر است و قلب زهرا جای تو اشک می‌ریزیم و با ذکرت عبادت می‌کنیم باز هم از راه دور عرض ارادت می‌کنیم ما همه بیمارهای دوری از شش گوشه‌ایم بین هیئت‌ها ز یکدیگر عیادت می‌کنیم زودتر راحت کن از درد فراقت خلق را ما به این دوری مپنداری که عادت می‌کنیم عالم نوزادی ما فرق دارد با همه ما برایت گریه از وقت ولادت می‌کنیم هر غمی دیدیم، فرمودند فابک للحسین بعد از آن هرجا غمی دیدیم یادت می‌کنیم دوستت دارم من ای در جسم عالَم، جانْ حسین آذری می‌خوانمت: "جانیم سنه قربان حسین" ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
پُر می‌کنیم از مِی گلوی باده‌ها را تا مست باشیم انتهای جاده‌ها را بعد از دو رکعت عشق‌بازی باز خواندند در رکعت سوم همان دلداده‌ها را امشب به سمت خانه‌ی سجاد انداخت دست ارادت‌های ما، سجاده‌ها را خاکیم و مشتاقیم تا دامانی امشب آنی بگیرد دست این افتاده‌ها را بعد از پدر، حالا پسر می‌آید از راه خدمت کنید آقا و آقازاده‌ها را این دومین نوری‌ست که تا منجلی شد او هم علی بن حسین بن علی شد در آسمانم ماه را می‌بینم امشب گمراهم اما راه را می‌بینم امشب چشم سرم را بستم و با دیده‌ی دل لبخندهای شاه را می‌بینم امشب ارباب خوشحال است و من در دست‌هایم مال و منال و جاه را می‌بینم امشب در چشم‌های این علی دارم علی را یا که رسول الله را می‌بینم امشب می‌آید و با هر قدم در زیر پایش جان‌های خاطرخواه را می‌بینم امشب حالا که آقای دعا دارد میاید ما را خدا ای کاش قربانش نماید فخر است امشب آسمان را بر زمینش می‌خندد و افلاک، حیران طنینش دست حسین بن علی امشب رکاب و روی علی بن حسین آمد نگینش بی تاب شد، لبخند زد، رویش گل انداخت وقتی که لب‌های علی شد بوسه‌چینش خالی‌ست جای فاطمه هرچند، اما خوابیده با لالاییِ اُم البنینش در سوم شعبان رسید از راه، شاه و در پنجمین روزش رسیده جانشینش روح دعا، مرد خدا، جان حسین است او وارث ملک سلیمان حسین است با یک نگاهت سنگ هم اعجاز کرده در راه اثباتت حجر لب باز کرده نه دوستانت که ید عقده‌گشایت از دشمانت هم گره‌ها باز کرده حتی دعاهایت؛ جدا از حرف‌هایت در علم حرفی تازه را آغاز کرده شاگردهایت را هم این اسلوب تدریس آموزگار آسمان! ممتاز کرده هر کس فرازی از ابوحمزه شنیده تا قاب قوسین خدا پرواز کرده هروقت می‌خواهم که قلبم را بشویم باید "الهی لاتؤَدِّبْنی" بگویم با دست لبریز از دعایی که تو داری ما را ببر سمت خدایی که تو داری حرفی بزن تا جام من لبریز گردد از باده‌های حرف‌هایی که تو داری گرم مناجات است شب‌های ملائک با لحن جان‌سوز صدایی که تو داری پرواز خواهم کرد با بالی که خاکی‌ست یک روز تا صحن و سرایی که تو داری ما را شبی مهمان خان روضه‌ات کن در خانه‌ات، در کربلایی که تو داری هر جا که باشی کربلا آن‌جاست آقا انگار هر روز تو عاشوراست آقا آزادی از بند اسارت در اسارت دست خدا بوده است یارت در اسارت در مجلس حکام، بر منبر نشستی بر روی کرسی صدارت در اسارت بر دشمنت هم باب بخشش باز کردی یعنی شدی پیک بشارت در اسارت با دست بسته باز دستی باز داری وقتی عطا گشته‌ست کارت در اسارت جسم شهیدان را که کفْن و دفن کردی با اشک می‌خواندی زیارت در اسارت ای آسمان، شرمنده از باران چشمت دست مرا پُر می‌کند احسان چشمت باران چشمان تو را باران ندارد ای آسمان! که بارشت پایان ندارد هر روز، یعقوبی! ز داغ یوسفی که پیراهنی را هم از او کنعان ندارد حدِّاَقل آبی بنوش آقا که چشمت دیگر برای گریه کردن جان ندارد هنگام قرآن خواندنت هم گریه کردی بر حرمتی که قاری قرآن ندارد گفتی مرا ای کاش که مادر نمی‌زاد چه دیده‌ای که بدترش امکان ندارد؟ بعد از بلای شام، شامت را سحر نیست بعد از عمو در آسمانت یک قمر نیست ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2
پُر می‌کنیم از مِی گلوی باده‌ها را تا مست باشیم انتهای جاده‌ها را بعد از دو رکعت عشق‌بازی باز خواندند در رکعت سوم همان دلداده‌ها را امشب به سمت خانه‌ی سجاد انداخت دست ارادت‌های ما، سجاده‌ها را خاکیم و مشتاقیم تا دامانی امشب آنی بگیرد دست این افتاده‌ها را بعد از پدر، حالا پسر می‌آید از راه خدمت کنید آقا و آقازاده‌ها را این دومین نوری‌ست که تا منجلی شد او هم علی بن حسین بن علی شد در آسمانم ماه را می‌بینم امشب گمراهم اما راه را می‌بینم امشب چشم سرم را بستم و با دیده‌ی دل لبخندهای شاه را می‌بینم امشب ارباب خوشحال است و من در دست‌هایم مال و منال و جاه را می‌بینم امشب در چشم‌های این علی دارم علی را یا که رسول الله را می‌بینم امشب می‌آید و با هر قدم در زیر پایش جان‌های خاطرخواه را می‌بینم امشب حالا که آقای دعا دارد میاید ما را خدا ای کاش قربانش نماید فخر است امشب آسمان را بر زمینش می‌خندد و افلاک، حیران طنینش دست حسین بن علی امشب رکاب و روی علی بن حسین آمد نگینش بی تاب شد، لبخند زد، رویش گل انداخت وقتی که لب‌های علی شد بوسه‌چینش خالی‌ست جای فاطمه هرچند، اما خوابیده با لالاییِ اُم البنینش در سوم شعبان رسید از راه، شاه و در پنجمین روزش رسیده جانشینش روح دعا، مرد خدا، جان حسین است او وارث ملک سلیمان حسین است با یک نگاهت سنگ هم اعجاز کرده در راه اثباتت حجر لب باز کرده نه دوستانت که ید عقده‌گشایت از دشمانت هم گره‌ها باز کرده حتی دعاهایت؛ جدا از حرف‌هایت در علم حرفی تازه را آغاز کرده شاگردهایت را هم این اسلوب تدریس آموزگار آسمان! ممتاز کرده هر کس فرازی از ابوحمزه شنیده تا قاب قوسین خدا پرواز کرده هروقت می‌خواهم که قلبم را بشویم باید "الهی لاتؤَدِّبْنی" بگویم با دست لبریز از دعایی که تو داری ما را ببر سمت خدایی که تو داری حرفی بزن تا جام من لبریز گردد از باده‌های حرف‌هایی که تو داری گرم مناجات است شب‌های ملائک با لحن جان‌سوز صدایی که تو داری پرواز خواهم کرد با بالی که خاکی‌ست یک روز تا صحن و سرایی که تو داری ما را شبی مهمان خان روضه‌ات کن در خانه‌ات، در کربلایی که تو داری هر جا که باشی کربلا آن‌جاست آقا انگار هر روز تو عاشوراست آقا آزادی از بند اسارت در اسارت دست خدا بوده است یارت در اسارت در مجلس حکام، بر منبر نشستی بر روی کرسی صدارت در اسارت بر دشمنت هم باب بخشش باز کردی یعنی شدی پیک بشارت در اسارت با دست بسته باز دستی باز داری وقتی عطا گشته‌ست کارت در اسارت جسم شهیدان را که کفْن و دفن کردی با اشک می‌خواندی زیارت در اسارت ای آسمان، شرمنده از باران چشمت دست مرا پُر می‌کند احسان چشمت باران چشمان تو را باران ندارد ای آسمان! که بارشت پایان ندارد هر روز، یعقوبی! ز داغ یوسفی که پیراهنی را هم از او کنعان ندارد حدِّاَقل آبی بنوش آقا که چشمت دیگر برای گریه کردن جان ندارد هنگام قرآن خواندنت هم گریه کردی بر حرمتی که قاری قرآن ندارد گفتی مرا ای کاش که مادر نمی‌زاد چه دیده‌ای که بدترش امکان ندارد؟ بعد از بلای شام، شامت را سحر نیست بعد از عمو در آسمانت یک قمر نیست ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2
ای آشکارِ از همه پنهان، ظهور کن تا جان به لب نیامده، ای جان! ظهور کن خورشید آسمان علی! آشکار شو ماه تمام ! ظهور کن جاء الحق است زینت دیوارهای شهر برگرد ای بشارت قرآن! ظهور کن خشکیم، بایریم، کویریم، تشنه‌ایم بی حاصلیم حضرت باران! ظهور کن من ظلمتم به تو نرسم دیر می‌شود پس لطف کن به قلب من الآن ظهور کن بر خاک‌های فکه، شلمچه، دوکوهه، فاو با خون نوشته‌اند شهیدان: ظهور کن :: مسمار شاهد است که زهرای مرضیه می‌گفت پشت آن درِ سوزان ظهور کن آقا به حق دست بریده بیا بیا آقا به حق ساقی طفلان، ظهور کن آقا به حق آن لب عطشان بیا بیا آقا به حق آن تن عریان، ظهور کن آقا به حق آن سر مابین طشت زر آقا به حق آن لب ودندان، ظهور کن ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
دلمرده‌ایم و یاد تو جان می‌دهد به ما قلبیم و بودنت ضربان می‌دهد به ما ماه خدا دومرتبه بی ماهِ رویِ تو دارد بشارت رمضان می‌دهد به ما برگرد! ای که لحظه‌ی افطار، عاقبت یک روز دست‌های تو نان می‌دهد به ما روزی سه بار غرق غریبی و بی کسی‌ست حسی که بی تو وقت اذان می‌دهد به ما این ماه، فرصتی‌ست که باز عاشقت شویم ماه خدا دوباره زمان می‌دهد به ما امسال میهمان جد تو هستیم، «جانْ حسین» نامی که اشک‌های روان می‌دهد به ما بی شک حواله‌ی همه امسال کربلاست مزدی که آخر رمضان می‌دهد به ما ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
سلام کرد و نشان داد جای سلسله را چه بی مقدمه آغاز می‌کند گله را   نه از سنان و نه از شمر گفت نه خولی بهانه کرد فقط طعنه‌های حرمله را   نگاش چونکه به رگ‌های نامرتب خورد نکرد شِکوه و پوشاند زخم آبله را   ز استلام لب و خیزران شکایت داشت از اینکه چوب، رعایت نکرد فاصله را   کشید زجر، هم از دست زجر هم پایش شبی که گم شد و گم کرده بود قافله را   سبب چه بود که هنگامه‌ی ورود به شام نمی‌شنید صدای بلند هلهله را   و در ازای دو تا بوسه داد جانش را ندیده چشم کسی اینچنین معامله را   ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
با غم هجران تو هرچند که راه آمدیم باز هم بی تو به استقبال این ماه آمدیم پای ما را دعوت چشمت به مهمانی کشاند ما به شوق تو به مهمانی الله آمدیم آمدیم اما چگونه؟! آمدیم اما چطور؟! پُر گناه و رو سیاه و باز گمراه آمدیم چند وقتی هست در ما رغبت دیدار نیست ما که حتی گاهاً اینجا هم به اکراه آمدیم خوب می‌دانی و می‌دانیم خیلی بد شدیم خوب می‌دانی پشیمانیم، آگاه آمدیم اوج آمال و امید ما در اینجا نوکری‌ست ما بدین درگاه آری در پی جاه آمدیم :: شاه را انداخت نیزه از بلندی بر زمین روضه را دیدیم سنگین است کوتاه آمدیم ✍ یه لحظه هم برا علی از خیمه بیرون نزدم دل واپس تو بودمو به خاطر تو اومدم گفت :اصلا فدای سرت بچه ام یه نگاه افتاد به قنداقه خونی گفت: آخ بچه ام آخ بچه ام آخ بچه ام با حنجرش شد سپرت بچه ام آخ بچه امم حسین جان! آب نداریم ولی از خون پاکش میکنیم دل نداریم ولی با هم خاکش میکنیم *انگار که ابی عبدالله اذنو گرفت از رباب تا اومد خاک بریزه گفت..* نه خاک نریز میبینی چقدر نازه نه خاک نریز چشماش هنوز بازه آخ مسیر تیرو که نشد یه ذره تغییر بدم یه چیکه آب خوردن بذار برم بهش شیر بدم میرم ببینم کجاست بچه ام آخ بچه ام آخ بچه ام *کجاست الان، رباب..؟* انگار روی نیزه هاست بچه ام آخ بچه ام آخ بچه ام آخ بچه ام گفت: نیزه رو تکون نده بچم بدخواب میشه نیزه دار آب نخور قلبم داره آب میشه قلبم داره آب میشه نه آب نخور خشکی لبهاشو ببین نه تاب نده بچم میفته رو زمین نه خاک نریز میبینی چقدر نازه حسین نه خاک نریزه چشماش هنوز بازه حسین «بچه ام آخ بچه ام آخ بچه ام» ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
خورشید پشت ابر! نشانی به ما بده ای ماه! مژده‌ی رمضانی به ما بده مثل نسیم صبح از این جا گذر کن و باد صبای مشک فشانی به ما بده بی کس‌تر از همیشه رساندیم خویش را آواره‌ایم... جا و مکانی به ما بده از بس که در پی همه غیر از تو بوده‌ایم از پا نشسته‌ایم... توانی به ما بده از سفره‌ای که وقت سحر پهن می‌کنی مانده غذا و خورده‌ی نانی به ما بده "با روضه‌ی حسین نفس تازه می‌کنیم" روضه بخوان دوباره و جانی به ما بده ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝