eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.9هزار دنبال‌کننده
56 عکس
43 ویدیو
128 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
YEKNET.IR - vahed - fatemie avval 1401 - javad moghaddam.mp3
5.25M
احساسی 🍃من از نوکریت منصب دارم 🍃نام نامی تو بر لب دارم، 🎤 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
YEKNET.IR - shoor - fatemie avval 1401 - javad moghaddam.mp3
7.88M
احساسی 🍃دنبال توام خونه به خونه 🍃درد مارو جز تو کی میدونه؟ 🎤 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
‍ روضه حضرت زهرا(س) ترکی ✅گریز به حضرت ابوالفضل(ع) قباله اولدی سنه مایه ی بلا بوللم او کوچه صحبتینی آچسا گر حسن ئوللم فدک سوزون هله سالما غمیله یانیمده قباله ده سنه قربان فدکده جانیمده سوروشما هاردا منه دمبدم خطر گلدی خدا بولور قاپیدا باشیمه نلر گلدی غروب اولاندا عم اوغلی جهانی داغلاردوم بهانه محسنودی سندن اوتری آغلاردوم سوروشما هاردا منه دمبدم خطر گلدی غروب اولاندا عم اوغلی جهانی داغلاردیم بهانه محسندی سندن اوتری آغلاردیم اورگده ایلمه شکوه بوقوم اعدادن ئوزوم سلاموی آلام بهشت اعلادن اوگونکه امرخدائیله همسرون اولدوم همیشه سعی ائلدیم یارویاورون اولدوم غریبه گونلریدی شوقیله اورک دولدی سنیله خوش گونوموز ائوده دوقوزایل اولدی بودوقوز ایلده سنه هیچ سفارش ایلمدیم سنی فشاره سالوب آیری خواهش ایلمدیم ولیک ایندی سنه بیرسفارشیم واردی گجله غسلیمی وئرفوری ائت روانه منی ئوزون نمازیمی قیل دفن ائله شبانه منی اگرچه نازل اولار نعشیم اوسته میکائیل گلرجنازه می آلسون ال اوسته جبرائیل اوجات منیم باشیمی ای پناه عالمیان جنازه می ئوزون ال چگنوه سنه قربان (علی بنا به وصیت گجه غسل اله دی فاطمیه هر یرده رسمیدی ننه ئولنده کفنین بندین آچالار دیلر بالالاری گلسین گورولر حسن گلدی قاباقا یوزون قویدی او سیلی گویردن یوزونه ،زینب گلدی یانایانا دیدی آی گلین ئولن ننه لای لای ، سیلی دیوب گوزونه قان دولان ننه لای لای گوردی حسین دایانوب اوغول نیه گلمیرسن ننله وداع الیه سن گوردی گلدی قاباقا یوزون قویدی ننه نین قدملرینه دیدی ننه) ایاقیوی اوپورم کربلایه تئز گله سن دیمورم عونیله فضل و جعفر ئولنده گله سن ننه منت قویاسان ابوالفضلیم ئولنده گله سن (بیر یرده ده آدام قهرمان اولا پهلوان اولا ئولنده دیر کاش ننم اولیدی ، آتنان یخلاندا یره قولسوز ابوالفضل دیدی کاش ننم اولیدی منی بیر قوجاقینه آلیدی گوردی عالم معناده بیر بئلی بوکولن ننه بله یانایانا دییر ابوالفضل اوغول گل قولی قابرقاسی سنان ننوم فاطمیم آی بالا اوتوز دورد ایلده قارداش دیمین بله یانایانا دیدی حسین قارداش گل ئولورم ) جنگ و جدلیم خاتمه گل تاپدی یوبانما السیز بدنه الیلر ال تاپدی یوبانما (ابی عبدالله بله گلدی اوتوز دورد ایلدن صورا دیدی عباس منه قارداش دیدین ابوالفضلین باشین آلدی دیزلرینون اوستونه ) برج محنتده کی اولدوزلاریمون وای گونونه بو چولده آدامسیزلاریمون وای گونونه سایه لطفوه دالدالانان قیزلاریمون وای گونونه شیخ مسلم جعفری 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
‍ روضه شهادت حضرت زهرا سلام روز آخر شانه زد بر گیسوان دخترش *می دونم دلت دیگه اینجا نیست،همه دل ها رو ببریم پشت در خونه ی حضرت صدیقه ی طاهره،چه خبرِ توی این خونه این شب ها؟حال بی بی دوعالم فاطمه رو نوشتن این روزها اینطوری بوده،" مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِیهَا مُعَصَّبَةَ الرَّأْس، نَاحِلَةَ الْجِسْم، بَاكِيَةَ الْعَيْن" شما اگر گریه کنید هیچ کسی به شما اعتراض نمی کنه،اما این شب ها می اومدن درِ خونه ی امیرالمؤمنین می گفتند:علی! به فاطمه بگو یا روز گریه کنه یا شب...* روز آخرشانه زد بر گیسوان دخترش شست با دست لباس کودکانِ دیگرش تا نماند کودکی آنجا گرسنه بعد از او در تنورِ خانه نان می پخت دل خاکسترش کارهای خانه اش را یک به یک انجام داد دستِ آخر ماند کارِ همیشه برترش جامه ی روشن به تن کرد و سوی محراب رفت تا بماند یادگار از او نماز آخرش *جامه ی روشن بر تن می کرد فاطمه، اما این لباس بر تنِ فاطمه ساعتی نمی ماند،آخه از جای سینه ی آزرده خونِ تازه می آمد* در اتاقی رفت و اندکی آرام ماند تا شود کم کم محقق مژده ی پیغمبرش خادمش وقتی صدا زد پاسخی نشنید از او بر سر و روی خودش زد زآنچه آمد بر سرش *داره صدا میزنه بی بی رو،یه مرتبه دید در باز شد...* کودکان وارد شدند و صحنه را شاهد شدند هر یکی رفت تا آسمان فریادِ مادر مادرش *جوانها! راه عاقبت به خیری رو اربابتون ابی عبدالله به شما نشان داده،تا در باز شد،بچه ها اومدن خودشون رو روی بدن انداختن،امام حسن صورت روی سینه ی مادر گذاشت،اما دیدن ابی عبدالله راهش رو کج کرد،اومد پایین پایِ مادر،صورت کف پای مادر گذاشت،صدا زد:مادر! من حسینم،با من حرف بزن...* آن یکی صورت نهاده بر کف پایش چرا دیگری بر سینه ی مادر چرا باشد سرش *اسما صدا زد: آقازاده ها! زود بروید باباتون رو خبر کنید بیاد...* مرتضی در مسجد از این ماجرا شد با خبر باورش سخت است،باور کن نمی شد باورش آنکه با هشتاد زخمش در اُحد بر پای بود آنکه زانویش نشد خم وقتِ فتحِ خیبرش *آی گریه کن ها! تا حسنین دویدن گفتند: بابا! مادرمون از دستمون رفت،یه وقت دیدن...* زانویش لرزید و افتاد و دگر از هوش رفت چیست این داغی که گشته اینچنین ویرانگرش *همه دشمنا توی مدینه منتظر بودن یه روز زنوهای علی بلرزه،اینجا روایت نوشت:بارها تو این مسیرِ کمِ مسجد تا خونه، بارها علی امیرالمؤمنین رو زمین افتاد... گریه کن ها! این یه سردار بود همه منتظر بودن خم شدنِ زانوانش رو ببینند،یه سردار هم من سراغ دارم،کربلا،تا اومد کنار بدنِ اباالفضل،یه وقت دیدن خم شد، دست به کمر گرفت،صدا زد: "الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری"... مدینه امیرالمؤمنین نوشتن "فبُكی بُكاءً عالیا" بلند بلند گریه می کرد،ابی عبدالله هم کنار بدن اباالفضل نوشتن "فبكی بُكاءً عالیا"...تا صدای گریه ی حسین بلند شد،یه مرتبه همه هلهله کردن،همه کف زدن..حسین..* 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
44 حرف دل.mp3
716.9K
حرف دل بیا دوای غم و غصه ها تویی مولا برای توست که دلها گرفته آقاجان 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
نمیدونه کسی که چی دیده حسن_۲۰۲۲_۱۲_۱۹_۱۵_۱۱_۰۵_۲۹۵.mp3
11.56M
" نمی‌دونه کسی که چی دیده حسن🖤🌿 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
زِ هجرانت بیقرارم من ... نشسته چشم انتظارم من دل آرام من بگو تا کِی در غمت چشمانم به رَه باشد بیا کَز هجر رخ ماهت روز من چون زلفت سیه باشد تو میدانی در دل من جز دیدن رویت آرزویی نیست دل زار و خسته ی ما را جز سر کویت آرزویی نیست زِ هجرانت بیقرارم من ... نشسته چشم انتظارم من دلا آخر در سر کویت فقر درماندگی حاصل من شد به دام گیسویت افتادم تیغ ابرویت قاتل من شد همه شب از چشمه ی چشمت تا سحر اشک خونین روان گردد خداوندا کِی شود آن گل آید و هستی گل سِتان گردد زِ هجرانت بیقرارم من ... نشسته چشم انتظارم من دلا آخر در سر کویت فقر درماندگی حاصل من شد به دام گیسویت افتادم تیغ ابرویت قاتل من شد زِ هجرش میسوزم اما آن نازنین از من رخ نهان دارد خوشم گرچه جانم به لب آمد چون خبر از منه خسته جان دارد همه شب از چشمه ی چشمت تا سحر اشک خونین روان گردد خداوندا کِی شود آن گل آید و هستی گل سِتان گردد زِ هجرانت بیقرارم من ... نشسته چشم انتظارم من چه شبها با یاد او خُفتم گرچه او در خوابم نمی آید خبر از شب تار من دارد از چه رو مهتابم نمی آید بریدم دل از دو عالم ای گل به خاطر تو یک نگاهم کن نگاهی از گوشه ی چشمت بر من و بر حال تباهم کن زِ هجرانت بیقرارم من ... نشسته چشم انتظارم من من از انتظار تو جان دادم تا که یک دم بیایی کنار من نشد خواهد شد نسیم صبا آوَرَد سر کویت غبار من خداوندا پرده بردار از راز خود راز اندازه ای دارد دگر طنازی مکن ای زیبا صنم ناز اندازه ای دارد سگ سرمست سر کویت سر زِ پا ، پا از سر نمیداند زِ درگاهت رخ نگرداند چونکه جایی دیگر نمیداند زِ هجرانت بیقرارم من ... نشسته چشم انتظارم من 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
4_6039881073775609893.mp3
2.32M
اباصالح التماس دعا هرکجا رفتی یاد ما هم باش❤️ کربلا رفتی یاد ماهم باش😭😭❤️ ‌ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
التماس دعا هر کجا رفتي ياد ما هم باش نجف رفتي کربلا رفتي کاظمين رفتي ياد ما هم باش ابا صالح داروي دردم ابا صالح دور تو گردم اي حبيب دلم ♥️♥️ مدينه رفتي به پابوس قبر پيغمبر مادرت زهرا به ديدارقبر بي شمع مجتبي رفتي ياد ما هم باش ابا صالح داروي دردم ابا صالح دور تو گردم اي حبيب دلم ♥️♥️ زيارت نامه که ميخواني در کنار آن تربت خاموش به دنبال قبر مخفي از کوچه ها رفتي ياد ما هم باش ابا صالح داروي دردم ابا صالح دور تو گردم اي حبيب دلم ♥️♥️ بغل کردي قبر مادر را جاي ما هم او را زيارت کن همان لحظه که به احوالش از نوا رفتي ياد ما هم باش ابا صالح داروي دردم ابا صالح دور تو گردم اي حبيب دلم ♥️♥️ شب جمعه کربلا رفتي يادما هم کن چون زدي بوسه کنار قبر ابوالفضل با وفا رفتي ياد ما هم باش ابا صالح داروي دردم ابا صالح دور تو گردم اي حبيب دلم ♥️♥️ بزن بوسه جاي ما روي قبر عباس و اکبر و اصغر سر قبر قاسم و قبر عمه ها رفتي ياد ما هم باش ابا صالح داروي دردم ابا صالح دور تو گردم اي حبيب دلم ♥️♥️ به جاي ما هم زيارت کن عمه ات را در کنج ويرانه براي بوسيدن آن دردانه ها رفتي ياد ما هم باش ابا صالح داروي دردم ابا صالح دور تو گردم اي حبيب دلم ♥️♥️ نماز حاجت که ميخواني از براي فرج ياد ما هم باش شدي محرم در مراسم حج يا صفارفتي ياد ما هم باش ابا صالح داروي دردم ابا صالح دور تو گردم اي حبيب دلم ♥️♥️ به جاي ما هم زيارت کن عمه ات را در کنج ويرانه به ياد اين نوکر درب آستان رفتي ياد ماهم باش ابا صالح داروي دردم ابا صالح دور تو بگردم 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
🇮🇷🙏🏴🇮🇷🏴🙏 خدمت بزرگواران کانال نوای ذاکرین عرض سلام و ادب روزتون بخیر با عرض تسلیت ایام شهادت بی بی دوعالم حضرت فاطمه سلام الله علیها در این کانال بمناسبت شبهای فاطمیه روضه،مرثیه،زمزمه،گریز نوحه،شورو فایلهای صوتی نوای ذاکرین موجوداست، تنها کافی است در کانال جستجوو بگردیدی تا به اشعار دلخواه خودتون برسید. ان شاء الله نواه یا اشعارجدیدبدستمان برسد،حتمأ نشرخواهیم دادضمن اینکه تمرین و مطالعه رمز موفقیت یک ذاکر است، امیداست با استعانت از اهل البیت عصمت و طهارت علیهم السلام بتوانیم خوب و شایسته نوکری کنیم. ملتمس دعا: آرامش🙏🇮🇷🏴 در معرفی علاقه مندان و‌نوکران ارباب کوتاهی نفرمایید.لینک کانال سنجاق شده در قسمت بالای صفحه با انگشت مبارک ضربه بزنیدتا بازشود...یاعلی مدد👆👆👆👆👆👆👆👆👆
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه(س) 🇮🇷🏴😭🇮🇷🏴😭 كاش اي كاش كه از درد شما كم بشود كمي از درد شما قسمت ما هم بشود بعد تو مادرِ پيغمبر! آخر چه كسي مادرِ معنوي عالم و آدم بشود نرسد يك دَمِ من تا نَفَسِ بازدمم گر مرا يك دَم از الطاف شما كم نشود ديده بگشا كه ز اعجازِ تو و پلكِ ترت نبض آشفته ي اين شهر منظم بشود بانوی آب چرا قصدِ تیمم کردی؟ بگو این خاک به اعضای تو زمزم بشود چوبِ تابوت تو از جنس کدامین نخل است که در آن زخم و سرافرازی توأم بشود دید زینب که چه در راه ولایت کردی از خدا خواست که زهرایِ مُحرَّم بشود سر دَرِ خيمه ي ما سينه زنان در محشر نخي از چادرِ خاكيِ تو پرچم بشود ــــــــــــــــــ چادر خاكيِ تو پرچمِ اين هيئت هاست به خودت فاطمه سوگند تو پرچم داري ــــــــــــــــــ تا بوده و هست درد و غم باشد، آه داغی به دلِ اهلِ کَرَم باشد، آه ای شهر مدینه! بی وفایی تا کی؟ کی دیده کریم بی حرم باشد، آه *جلوي امام حسن رو گرفت، از شام اومده بود، هم به خودش بي احترامي كرد و هم به باباش اميرالمؤمنين، با مهرباني امام حسن نگاهش كرد، گفت: غريبي تو اين شهر؟ گرسنه اي؟ لباس نداري؟ مشكلت چيه؟ یه جوري باهاش رفتار كرد، يه جوري باهاش حرف زد، كه گفت: آقاجان! وقتي مي اومدم به چشمم بدتر از شما و باباتون نبود، اما الان كريم تر و آقاتر از تو بابات كسي رو نميشناسم... معاويه يه مجلسي رو تشكيل داد، عمر و عاص و مغيره و دور و بريهاش رو صدا زد، گفت: وقتي حسن اومد بلند ميشيد حرف ميزنيد، اظهار فضل مي كنيد، ميخوام شأنِ و مقام حسن رو پايين بيارم، هر كي بلند شد حرف زد حضرت وسط صحبتش حرفي نزد، اجازه داد صحبتش تمام بشه، وقتي صحبتاشون تموم ميشد، حضرت جواب ميداد، ولي همچين كه مغيره بلند شد، تا خواست حرف بزنه، حضرت فرمود: تو ديگه ساكت باش" أَنْتَ الَّذِی ضَرَبْتَ اُمّي فَاطِمَة" يادم نميره"حَتَّی أَدْمَیتَهَا وَ أَلْقَتْ مَا فِی بَطْنِهَا" يه جوري مادرم رو زدي مادرم تو خونِ خودش مي غلتيد...* كوچه چقدر تاريكِ، فضا چقدر سنگينه مادرِ من رو خاكاست، خدا داره مي بينه صداي گوشواره اومد، تا نانجيب سيلي رو زد شرمنده ي مادر شدم، كاري ازم بر نيومد بد شد دستش از روي سرم رد شد بد شد با سيلي راهه مادرم سد شد يه دست به ديوار گرفت دنيا خراب شد رو سرم يه دست رويِ شونه ي من نفس نداشت مادرم گفتم بيا بيا مادر راهي نمونده تا خونه هي ميشينه رويِ زمين انگار ديگه نميتونه بد شد معجرِ مادر خوني شد بد شد چشمِ مادر باروني شد *از گودال بدتر اين روضه است، از نيزه و شمشير بدتر اين روضه است، يه حرومي جلويِ ناموست رو بگيره... هر چي جلو مي اومد اون نانجيب، مادرِ ما عقب عقب مي رفت...* بردم پناه هر چه به ديوار بيشتر او زودتر رسيد و رهم بيشتر گرفت سيلي مگر نوازشِ پهلو شكسته است؟ دیدی چه روی داد كه قرص قمر گرفت *عجب كوچه اي، ناموس خدارو راهش رو سد كردن، ولي بالاخره امام حسن زير بغل هاي مادر رو گرفت تا خونه بُرد، اين كوچه كجا؟ كوچه ي يهودياي شام كجا؟...* خصمِ بد آئين به جاي احترام كرد اعلان بر يهودي هاي شام كاين اسيرانِ عترتِ پيغمبرند این زنان از خاندان حیدرند طبق فرمانِ امير شهرِ شام جمله آزاديد بهر انتقام این سخن تا بر یهود اعلام شد شام ویران، شام تر از شام شد آنقدر آل پیمبر را زدند دخترانِ ناز پرور را زدند *تو كوچه هاي مدينه يک حرومي جلويِ خانوم رو گرفت، اما تو كوچه هاي شام بس كه ازدحام بود قافله راه نمي رفت، صدا زد: حسين!..* من تماشاي تو مي کردم و غافل بودم کز تماشاي تو خلقي به تماشاي منند 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113