eitaa logo
🌷﷽ نواےمنتظر﷽🌷
397 دنبال‌کننده
51 عکس
47 ویدیو
4 فایل
﷽ پایگاه اشعارعبادی طارمی غزل رباعی دوبیتی نوحه برای مناسبتهای مذهبی شعر شیدایی من میل به دیوان دارد به که گویم که دلم حالت بحران دارد ادمین @ebadie_taroomi
مشاهده در ایتا
دانلود
روزگاری را که در ان مردمش اهل مجاز خانه ها خالی شد از یاد خدا راز و نیاز پینه ها رفت از جبین و از کف دستان مرد کینه ها شدوارداین سینه های سخت و سرد روزگاری سایه ی ما بر سر همسایه بود دین و ایمان بین مردم بهترین سرمایه بود تا کسی در زندگی بر مشکلی می شد دچار یاورش می شد کسی از ساکنان هم جوار ظاهر انسان شبیه باطنش بود آن زمان نا مشخص بود بی چیز و توانگر بین شان صحبت از مبل و لباس قیمتی در ما نبود آنقدر مهمان می امد خانه ی ما جا نبود مال و ثروت کم ولی دلها پر از شور و نشاط روزی ما را خدا می داد انگار از حیاط تا رسیدیم به عصری که شده مهد جفا نه وفا مانده نه حرمت نه گذشتی نه صفا فکر و ذکر همه هر لحظه شده ثروت ومال می بر د خانه پدر نان همه شبه حلال خانه های ساده و خاکی شده تبدیل کاخ خاطرات ما درون کوچه های سنگلاخ هرکسی در کار خود غافل ز خویش و هموطن شب نشینی های ما شد در مجازیها کفن شادی این قوم تنها خنده ای در ظاهر است این جماعت در غرور و کبرو غیبت ماهر است وقت دلتنگی همه عابدترین عابدند لحظه ی شادی در ایمان مثل آب جامدند از خدا هر لحظه می خواهند تا آید فرج غافل اند از اینکه راه وسیر آنها گشته کج @navayemontazer
💐🍃🌿🌸🍃🌾 🍃🌺🍂 @navayemontazer 🌿🍂       🔹🔸🔹🔸🔹🔸 🌹 * تاج   شاهی    به    سرت       می آید بوی     فتح  و      ظفرت       می آید سوی        سکّان       ولایت      اینک عاشق     در      به     درت      می آید مشک   باران     شده     کوی    علوی عطر     گام     و      گذرت     می آید بر     نبی    مژده  چنین   داد      خدا مرحبا         شیر        نرت      می آید ای  که داری    به  رخت   پرده   غیب کی         بهار         سفرت      می آید مهدیا       داده      خبر      باد     صبا سوی    یاران        خبرت         می آید 🌾🍂            🍃🌺🍂 💐🌾🍀🌼🌷🍃
خیره چشم قدسیان شد بر ردا و تاج تو اهل عالم در زمین و آسمان محتاج تو گرچه درغیبت به این عالم حکومت می کنی می کند روشن زمین را موجی از امواج تو روزی ما می رسد از لطف و الطافت مدام اهل دل باشد فقط آگاه از معراج تو از همان اول تو بودی آمدی آخر ولی کهکشانها نقشه ی منقوشی از منهاج تو فصل پاییز و خزان و زیر سرماهای سخت مانده تا روز ابد برگان سبز کاج تو پرده ها نگذاشت تا دنیا ببیند روز و شب نان ما را می پزد زهرا درون ساج تو
سلام علیکم بنده ای از بندگان محرم فیض خدا در میان مجلس انسی چنین گفتا به ما شک شیطانی دلت را کاخ فرعون می کند پس نباشید ای جماعت از خداجویان جدا شبهه و تردید را بر هر دلی وارد نمود آن دل از آفات شیطانی نخواهد شد جدا شک و تردید عارفان را عاقبت بیچاره کرد پیش آنها ادعایی را ندیدم در شما سینه گر شد میزبان لشکر ابلیسیان نور مهدی را نبیند چشم دل در آن سرا علت بی دینی ما در همین تردیدهاست پس بگردید ای عزیزان در پی دارالشفا راه آزادی از این دشمن چنین باشد یقین سینه را سینا کنی بهر شهید کربلا چون هدایت را برای ما حسین آسان نمود تا نباشد اهل ایمان اهل خسران و خطا
درسبک من گرک هردردیمی .... آغلارام شام و سحر الدن گئدیبدی دلبریم چیرپینیر قلبیم یانور غمنن آخور اشک تریم زحمتین چکدیم سنین تویدا لباسین گیدیرم یول گئدنده سن اوغول حسنون کمالاتین گورم جوان بالام وای تاپشوردم اللهه سنی صبح و شب پروانه تک اوغلوم دولاندیم باشیوه گویلوم ایستیر که باخام بیرده هلالی قاشیوه هر کس ایستیردی سنه زخمیله باخسون قویمادوم عکسیوه باخدوم بالام عکسیندن آخر دویمادوم جوان بالام وای تاپشوردم اللهه سنی شیرین زبانیم سوزلرین یاده دوشنده آغلارام اولسا نقدر عمروم سنه قاره گییب یاس ساخلارام سن آخاندان اولدوزم دنیا منه تاریک اولوب آرام ائله عزم سفر آخر گونوم نزدیک اولوب جوان بالام وای تاپشوردم اللهه سنی سن قرانلیخ یئرده یات منده توکوم تپراق باشا آز قالوب غم کاسه سی باران اشکیملن داشا قویدون آواره منی چوخ تز پرآچدون دهریدن تسلیت نامه گلور هر اولکه دن هر شهریدن جوان بالام وای تاپشوردم اللهه سنی
مهدیا روح و وجود و جسم ما در دست توست اختیار ذره ها در هر سرا در دست توست بی تو ابری میل باران را ندارد در بهار اختیار چرخ و افلاک خدا در دست توست همچو حیدر شیعه را هستی امیرالمومنین انتشار نهضت کربوبلا در دست توست انبیاء و اوصیاء در طول تاریخ آمدند تا شود پیدا که بدو و انتها در دست توست دردهای ما ندارد مرهمی پیش طبیب چون کلید معدن دارالشفا در دست توست مالک تدبیر و تقدیری و حکمت را حکیم رمز و راز چرخش ارض وسما در دست توست از تو گیرد نطفه قبل از خلقتش اذن وجود هر وجودی قبل اینجاد وبنا در دست توست من محبی خاطی و دایم ز لطفت رو سیاه بخشش جرم و گناهان وخطا در دست توست
سِنّی از ماها گذشت و گر ظهورت دیر شد آن جوان ندبه خوان جمعه ها هم پیر شد گر چه ظلم فرشیان بر عرش خالق هم رسید از ستم های زمان حال و هوا دلگیر شد مهربانی سایه اش را از سر ما کرده کم زیر شمشیر جفا قلب جهان تبخیر شد تا که خوبی ها از این دنیای ظلمتخانه رفت دید فرصت را مهیا اهرمن هم شیر شد ناله ی سوزان خوبان شد صدای بی کسان چون قیام کربلا زر برتر از شمشیر شد اینکه دنیا را تو شاهی من خیالم راحت است گر چه قلب ما به دست اهرمن تسخیر شد هروجودی راکه دیدم هستی اش ازهست توست سوره ی قدر آمد و د ر چشم من تفسیر شد
مطلع هستی چرا ما قوم خوب وبرتریم ما چرا در هردو عالم برجماعت سروریم علتش را گر نمی دانی بدان ای یار من فخر ما تنها همین باشدمحب حیدریم
سن گئدن گونن اولوب گولماخ منه فعل حرام گوزلورم یاریم گله من ایلیم عرض سلام آیریلیخ دردین چکنلر دردیم ی درک ایلییر آغلییور گوزلر سنه باران کیمی هر صبح وشام قسمت اولمورتااولام بیرگون سنیلن همنشین گاه گاهی ایلیرم شعریله عرض احترام پرده لر آلتیندا قالدیم اوز نگاریمدن اوزاخ گورمدی اوز شاهینی بو بختی باغلامیش غلام سن نشان وئیر بیر یئری تا من گلیم دیداریوه قورخورام سنسیز اولا عمروم بو عالمده تمام نوریلن ظلمت اگر چه سخت اولالار همنشین من خطا کارم ولی سن بیر کرامتلی امام اولماسا ممکن اگر دیداریوی درک ایلییم قوی آدون ذکر ایلییم قلبیمده هم دیلده مدام مکر اهریمن مکرر ایلیور سندن اوزاخ ویئرپبو پوزقون حالیمه لطفیله بیرنظم ونظام چکسن ال بیرلحظه مندن صیدائدرشیطان منی اَک ((عبادینون)) دیلینده دانه ی صبر و دوام قامتین قیمت ویروب قدر قیامت عالمه شیعه نون باشینده اولسون التفاتون مستدام 1403/06/26
379.1K
سن تنگ و تاریک اوده یاتدون نیسکیل ننون چوخ تز قوجالتدون (ای منیم ناکام بالام وای) تئز انتهای عمره چاتدون بو عالمین داشین سن آتدون (ای منیم ناکام بالام وای) بیر عمری اولدوم پاسبانین نوبهاریم نوبهاریم سولدون ولی باغیمده الان گلعذاریم گلعذاریم اولدون منی مین درده سالدون آرامشی سینمدن آلدون (ای منیم ناکام بالام وای) اولدون ولی قلبیمده قالدون گل تک گلستاندا سارالدون (ای منیم ناکام بالام وای) بیر یولدا دور ایلیم نظاره سرو نازیم سرونازیم چون عطریوه اوغلوم بوساعت وارنیازیم وارنیازیم کاش من اولیدیم سن قالیدین سن آخی چوخ نازلی بالیدین (ای منیم ناکام بالام وای) قول بوینووا منده سالییدیم اوغلوم سنه لای لای چالیدیم (ای منیم ناکام بالام وای) وردیم سنی اللهه خلعت یات نگاریم یات نگاریم اکبر سنی ائتسین شفاعت غمگساریم غمگساریم بانوای صدیق ارجمندم
عالم همه بنشسته سر خوان محمد خوردند  سلاطین همه از نان محمد با آن همه فرّ و حشم و دولت و اجلال جان دوجهان بود و علی جان محمد مفتی و فقیه و ثقه و عارف و عالم هستند   طفیلان   دبستان   محمد بوی خوش اگر کرد تورا مست و پریشان برخاسته   از کوی  گلستان  محمد بر گوش جهان پرده ماهور صبا خواند آن صبح  که  بگذشت  ز  ایوان  محمد اقرا  که شنید  آن شه  والای رسالت شد جان و بشر واله و حیران محمد مبعوث که شد ختم رسل وقت عبادت چرخید فلک جمله به فرمان محمد خندید لب کون و مکان  خالق ومخلوق از   موهبت   چهره     خندان    محمد بایر به گلستان و چمن گشته  مبدل از  بارش   ابر و مه  و  باران  محمد عاشق به رخش ماه  درخشان و ستاره بشناخت   منجم   رخ  تابان   محمد گوید به یقین یوسف کنعان که گشته زیبا    رخ     او   از در   احسان  محمد از    خالق   دادار ( عبادی)  بطلب که روزی  بشود جان  تو قربان    محمد 🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷
هرکه بر آل محمد با دل وجان عاشق است این محبت را بدهکار امام صادق است گر محبّی مورد تایید مادر شد یقین او برای یاری آل محمد لایق است