#دلنوشته
" يــا صاحـــب الـــزمــــان "
آقاي مـن !
مــولاي مـن !
از قـديــم گفته انـد :
" خلايـــق هــرچه لـــايــق " بي راه نگـــفـته انــد .
اقرار مـــي ڪنيم هنوز ليـــاقت حضور در محـــضر شما را پيدا نڪرده ايــــم
ڪه اگرغيـــر از اين بـــود
هم اينـــک در زمان ظهـور و در حـــضور شما به سرمي برديـــم .
" از ماســت ڪه برماســــت "
آري، ما مـــستحق بلــــاي غيبـــتيـم ؛
سزاوار چنــيـن سرنوشــتي هستـــيم ؛
تــو را نخواســته ايم ؛ به بي امامـــي " عــادت " ڪـرده ايم ؛
هنــوز باورمان نــشــده
" تا نيايي گره از ڪـار بشر وا نــشــود "
🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊
هدایت شده از
🌹ای احمدیان به نام احمد صلوات
🌹هر دم به هزار ساعت از دم صلوات
🌹از نور محمدی دلم مسرور است
🌹پیوسته بگو تو بر محمد صلوات
🌷الّلهُمَّ 🌟💐
🌷صلّ🌟💐
🌷علْی 🌟💐
🌷محَمَّدٍ 🌟💐
🌷وآلَ🌟💐
🌷محَمَّدٍ🌟💐
🌷وعَجِّل🌟💐
🌷فرَجَهُم🌟💐
💕ولادت با سعادت 💞
💞حضرت محمد(ص)💞
💞و امام جعفر صادق (ع)💞
💞 برهمه شما مبارڪ باد💞
هدایت شده از °•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
ツ
از حاج احمد متوسلیان سوال شد؟
چرا اســم تیپی ڪه تشڪیل داده
اسـت را #محــــــــمدرســـــولالله گــــــــــذاشته؟؟
در جواب گفت: به این دلیل آن ڪه
هروقت اسم لشکر ۲۷ برده میشود
ذڪر #صــــلوات را بههمراه داشته باشـــد.
@hemmat_channel
هدایت شده از °•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
⭕️حاج آقا! خدا چرا اینجوریه؟ چرا تا ازش دور میشیم کلی مشکل سرمون میریزه؟!😒
مگه ما رو دوست نداره؟😕
👌آفرین چه سوال قشنگی کردی.😉
البته جوابش خیییلی سخته
یه مثال هست نمیدونم بزنم یا نه! 🤔
چاره ای نیست باید بزنم. شما مطلب رو بگیر. باشه؟🙃
☢️فرض کنید یه بچه چهار ساله دارید. بعد شما که پدر بچه هستید میرید جایی مهمانی و مثلا بچه ی صاحب خونه رو بغل میکنید.🤗
💢بچه شما تا این صحنه رو میبینه از روی حسادتش به شما بد نگاه میکنه😒 و ازتون ناراحت میشه. ☹️ممکنه یه غرغری هم بکنه و اون بچه رو هل بده!😤
🔸حرفش اینه که بابا "تو باید همیشه فقط حواست به من باشه". دلم نمیخواد حواست به "بقیه" پرت بشه. میخوام همش با من باشی!😌
🔻🔹🔻
👆این مثال رو دقت کردید؟
✔️ رفتار خدا با انسان هم توی همین مایه هاست! البته نه اینجوری، اما یه ذره شبیه به این حس هست.✅
🌹 خداوند متعال میفرماید همیشه با من باش.. کجا میری؟
➖ خدایا میرم یه سری اونجا بزنم و بیام!🙄
🌹 نه. تو میری اونجا خیلی غرق اونجا میشی.
🔹🔻🔹
تا شما به یکی توجه میکنی، میگه پس من چی؟💔
ببین:
🌷 💕 خدا تو رو آفریده فقط برای عشق بازی با خودش😍... چون دوستت داره.💞 نسبت به تو بی تفاوت نیست.😉
💖خدا عاشق مخلوقات خودش هست... 😘
🌺 یکی از نام های خدا در قرآن، ودود هست. ودود یعنی "عاشق".💖
"علاقه داره" نه ها! عاشقه!😉 مدام دوست داره با بنده ی خودش عشق بازی کنه...💞
💢 خدا میگه من کارت رو بهم میزنم!
➖ چرا خدا؟😶
🌹 چون تو وقتی میری توی دنیا خیلی غرق میشی.... به من نگاه نمیکنی... با من عشق بازی نمیکنی... 💔برای همین کارت رو خراب میکنم که بیای پیش خودم...
حاج آقا #پناهیان
#محبت_خدا 💖
@hemmat_channel
💝💐🌲☘️🌻🌸💝💐🌲☘️🌻🌸💝
هدایت شده از °•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#عاشقانہشهـــدا❤️🍃
محسن واقعا راحت از من و فرزندمان دل کند
چون عشق اصلےاش خدایی بود💚
همه مےدانستند که چقدر من و محسن به همدیگر علاقه داشتیم😌
همه غبطه میخوردند به عشق بین من و شوهرم🙄
اما او همیشه میگفت
«زهرا درعشق من به خودت و پسرمان علےشک نکن!
ولے وقتی که پای حضرت زینبـــ(س) بیاید وسط،
زهرا جان من شماها را میگذارم و میروم.»😔✌️🏻
اگر فرزندم علے آن جوری که من دوست دارم، تربیت شود و بزرگ شود،
قطعا به عڪس پدرش افتخار میکند☺️
و قطعا همین مسیر را انتخاب مےکند
و ان شالله مثل پدرش #شهادت نصیب او هم میشود💚😌
علی با همین دو تا عکس یعنے اسارت و شهادت پدرش میفهمد که او چقدر شجاع بوده،
چقدر مرد بوده،
با غیرت بوده،
با ایمان بوده!!
به هرکسے هم که به مجلس محسن میآید،
و گریه مےکند میگویم خواهش میکنم اشکتان هدف دار باشد☝️🏻
برای حضرت زینب(س) اشک بریزید ،
برای امام حسین(ع) اشک بریزید تا دل شهید من هم راضے بشود❤️
#همسر_شهیدمحسنحججـــــــے
💞 @hemmat_channel
هدایت شده از °•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🔔
⚠️ #تـــݪنگـــرامـــروز
اﻧـــــﺴﺎن ڪه #ﻏـــــﺮق ﺷــــﻮد
ﻗﻄــــــــــﻌﺎً میــــــــــــــــــــمیرد.
⇐ ﭼﻪ در درﯾـــﺎ ﭼﻪ در روﯾـﺎ
⇐ چه در دروغ ﭼﻪ در ﮔــﻨﺎﻩ
⇐ چه در جــهل چه در انکار
⇐ چه در حــسد چه در بخل
⇐ چه در کینه چه در انتقام
🚫 #مواظبباشـیمغــرقﻧﺸﻮﻳﻢ
⇩⇩⇩
@hemmat_channel
هدایت شده از °•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#ڪرامت شهیـد
برای فرزند دار شدن کاملا ناامید بودم و دل مرده وقتی متوجه شدم شهید مدافع حرم آورده اند آمدم بر سر مزار شهید حمید سیاهکالی مرادی و خیلی گریه کردم و قسمش دادم و گفتم نذر میکنم بستنی بدهم در مزارتان و برایتان زیارت عاشورا بخوانم آن شب خواب دیدم شهید و همسرش به من هدیه ایی دادندخداوند به من بعد از دیدن خواب فرزندی به من عطا کرد و ما را غرق در خوشحالی کرد فرزندی سالم وزیبامن هنوز مرید این شهید عزیز هستم و خاک پای خانواده محترمشان بعداز تولد فرزندم نذرم را در مزار این شهید ادا کردم.😔
@hemmat_channel
هدایت شده از °•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
زندگینامه شهید حاج محمد ابراهیم
همت
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
این قسمت دشت های سوخته
فصل اول
قسمت 1⃣
ابراهیم تمام بعد ازظهر را
منتظرهمسرش مانده بود.😊😊
هوا سردبود وبرف جاده را
پوشانده بود.ماشین هم توی راه
دچار مشکل شده بود.😒😒
مه گرفتگی،لغزنده بودن جاده
ونامیزان بودن وضع ماشین باعث
شد که ماشین چندساعت دیرتراز
زمان معمول به دزفول
برسد.☺️☺️
اماهمین که به دزفول رسید ازچند
خیابان عبور کردوسرانجام جلوی
ساختمان سپاه پاسداران توقف
کرد و همین که چشم ابراهیم به
حمید قاضی افتاد ،به خنده
وشوخی،به اوگفت:((خداشهیدت
کنه بالاخره اومدی!))😃😃
وتا حمیدقاضی خواست حرفی
بزند ،حاج همت بی توجه به او،به
استقبال همسرش رفت
وگفت:خوش امدی به شهر
جدیدت!☺️☺️☺️
ژیلا خسته وکوفته ،اما شادمان
ازدیدارابراهیم روبه او لبخندزنان
به اوسلام کرد
ابراهیم هم به اوسلام کرد
وبعدپرسید:خسته شدی؟😊😊
ژیلا گفت:از دیر رسیدن اره،از راه
نه،خسته نشدم.😊😊
و بعد اهسته تر ونزدیک تر به
ابراهیم گفت:چون راهی بود که
مرا به تو میرساند
ادامه ی این داستان فردا در کانال تخصصی شهیدهمت
🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀
@Hemmat_channel
هدایت شده از °•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
زندگینامه شهیدحاج محمد ابراهیم
همت
🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀
این قسمت دشت های سوخته
فصل اول
قسمت2⃣
ابراهیم سرش راکنار گوش ژیلا برد
و اهسته گفت:((راستش تازه
فهمیدم که انتظار چقدر سخت
است ،چقدر تلخ است))😔😔😞
ژیلا لبخند زد☺️☺️
خداروشکر که حال مرا
فهمیدی.حالا فهمیدی وقتی که
نیستی من چی می کشم؟😔😞😒
ابراهیم گفت:بله و البته یه چیز
دیگر را هم فهمیدم.😔😒
چه چیزی را؟؟؟😒😏
این که بدون تو چقدر غریبم😔😞
ژیلا دوباره به ابراهیم لبخند زد و
اهسته تر گفت:خوب بلدی خرم
کنی!))😒😔😞😏
و ابراهیم دیگر چیزی نگفت.لابد
حرف ژیلا رو نشنید که چیزی
نگفت .شاید هم ژیلا اصلا چنین
حرفی نزده بود که ابراهیم هم
چیزی نگفت. 😔😒😞
حمیدقاضی به حاج همت اشاره
کرد که سوار شود.حاج همت سوار
شد کنار همسرش نشست و به
قاضی گفت:((راه بیفت لطفا.))😞
راه افتادند .هوا سرد بود وخیابان
ها خلوت واین سو وآن سو اثار
جنگ وتخریب و گلوله باران ها بر
در و دیوار شهر و منازل مردم
مشهور بود.😔😞😒
ادامه ی این داستان فردا در کانال
تخصصی شهید همت
🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀
@Hemmat_channel
هدایت شده از °•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
زندگینامه شهید حاج محمد ابراهیم
همت
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
این قسمت دشت های سوخته
فصل اول
قسمت 3⃣
ژیلا گفت:حالا کجا داریم میریم
جایی گرفته ای؟؟☺️☺️
ابراهیم کمی باتاخیر رو کرد به ژیلا
وژیلا در نگاه او خیلی چیزها
راخواند واز سوالی که کرده بود
پشیمان شد😞😞
دلش نمی خواست ابراهیمش
رابرنجاند.دلش نمی خواست برق
یاس واندوه رادر چشم هایش
ببیند واز اینکه با این سوال این
جرقه را در چشم های زیبای
همسرش دید ناراحت شد اما
چیزی نگفت.😔😔😒
ابراهیم ولی گفت:فعلا می رویم
منزل یکی از دوستانم.ادم خوبی
است😊😊مسئول بسیج است .زن
وبچه دار ومحترم☺️☺️
خیلی اصرار کرد که یک مدتی
مهمانش باشیم!☺️☺️
یعنی داریم میریم خونه ی
مردم؟؟😁😳😳ژیلا با تعجب این
را پرسید وابراهیم بااشاره به
حمید قاضی که داشت رانندگی
می کرداهسته گفت😊😊
دنبال خانه ی مناسب هستم😔یه
چند شبی را باید اینجا باشیم😒😒
ادامه ی این داستان فردا در کانال
تخصصی شهیدهمت
🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹
@Hemmat_channel
هدایت شده از °•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
زندگینامه شهید حاج محمد ابراهیم
همت
🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀
این قسمت دشت های سوخته
فصل اول
قسمت 6⃣
ژیلا گفت:خیلی ممنون که این همه به
فکر ما بوده ای وزنت را صاف اورده ای
به مرکز موشک ها😁😁😁
ابراهیم شانه بالا انداخت و لبخندی زد😊
وضمن در زدن گفت:((در دل دوست به
هر حیله رهی باید کرد☺️☺️☺️
طاعت از دست نباید گنهی باید کرد))☺️
حمید قاضی گفت:من منتظر شما بمونم
یا برگردم سپاه؟😢😢😊
برگرد سپاه .خیلی هم شرمندمون کردی
حمید جان!واقعا برادری کردی!😔😊☺️
شما امر بفرمایید حاجی جان،این حرفا
چیه؟؟...پس من...راستی وسایلتون
رو..😔😔😔
حالا توی ماشین باشه تابعد،زشته که با
وسایل بریم داخل😔😔😔😢
ادامه ی این داستان فردا در کانال
تخصصی شهید همت
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
@Hemmat_channel
شب جمعست مثل خیلیا منم دلم گرفته،
من پروندمو ندیدم
نمیدونم چه به سر خودم آوردم...
فقط میتونم بگم
خدایا #ظلمتُنفسے...
امام حسین را با عنوان «اباعبدالله» خطاب میکنی، یعنی پدر بندگان خدا، تا متوجه باشی مشغول زیارت بنده مقربی هستی که در اثر بندگی خدا به مقام سلطنت الهی رسیده و شدت مظلومیتش در راه خدا، او را به سرپرستی بندگان خدا نایل کرده است.
در زیارت عاشورا اول به مقام اباعبدالله سلام میفرستی و قلب را متوجه مقام سراسر کمال آن حضرت میکنید، که وارث پیامبر(ص) و فرزند علی(ع) و فاطمه(س) است و ادامه آن فرهنگ میباشد و بعد اظهار ارادت میکنید که مصیبت شما، مصیبت ماست، آنهایی که با شما مقابله کردند مورد تنفّر ما هستند و دوستی شما سرمایه ماست. و سپس در خواستهایتان را مطرح میکنید و مقام مَعیت با آنها را طلب میکنید و مقام محمود را میخواهید.
السَّلامُ عَلَیكَ یا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ ابْنَ سَیدِ الْوَصِیین سلام بر تو ای حسین که فرزند به حقِّ امیرالمؤمنین و فرزند آقا و سرور همهی وصیینِ رسولالله هستی، آنهایی که خداوند به امت توصیه کرد به آنها مودت و محبت داشته باشند و از آنها هدایت بگیرند و لذا از این طریق جهت ارادت دل را به سوی آن حضرت رهسپار مینمائید و در ادامه میگوئید
وقتی توانستیم به آن درجه از بصیرت برسیم که مصیبتهای وارده بر اولیاء الهی را مصیبت خودمان محسوب کنیم، دیگر بالا و پایین رفتن عوامل زودگذر دنیا، غمها و شادیهای ما را تعیین نمیکنند.
«السَّلامُ عَلَیكَ یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ»در این جمله در واقع روحتان را به سوی آن مقام سیر میدهید و برای صعود جان خود به عالَم معنا نردبان میسازید و با این نیت بر حضرت سیدالشهداء سلام میفرستید.