📘#داستانهایبحارالانوار
💠 معجزهای از امام صادق علیه السلام
🔹گروهی از اصحاب امام صادق علیه السلام خدمت حضرت نشسته بودند که ایشان فرمودند:
«خزانههای زمین و کلیدهایش در نزد ماست، اگر با یکی از دو پای خود به زمین اشاره کنم، هر آینه زمین آنچه را از طلا و گنجها در خود پنهان داشته، بیرون خواهد ریخت!»
بعد، با پایشان خطی بر زمین کشیدند. زمین شکافته شد، حضرت دست برده قطعه طلایی را که یک وجب طول داشت، بیرون آوردند!
سپس فرمودند:
« خوب در شکاف زمین بنگرید! »
🔹اصحاب چون نگریستند، قطعاتی از طلا را دیدند که روی هم انباشته شده و مانند خورشید میدرخشیدند.
یکی از اصحاب ایشان عرض کرد:
- یا بن رسول الله! خداوند تبارک و تعالی این گونه به شما از مال دنیا عطا کرده، و حال آنکه شیعیان و دوستان شما این چنین تهیدست و نیازمند؟
حضرت در جواب فرمودند:
« برای ما و شیعیان ما خداوند دنیا و آخرت را جمع نموده است. ولایت ما خاندان اهلبیت #بزرگترین سرمایه است، ما و دوستانمان داخل بهشت خواهیم شد و دشمنانمان راهی دوزخ خواهند گشت!»
📚بحارالانوار، ج ۱۰۴، ص ۳۷
📩#Join👇
. ➬@naze_eshgh💌🕊
╰─┅─🍃🌺🦋🌺🍃─┅─╯
📘#داستانهایبحارالانوار
💠حق الناس در قیامت
🔹امیر مؤمنان علی علیه السلام در مسجد رسول خدا برای مردم سخنرانی میکردند از فراز منبر فرمودند:
🔹روز قیامت مردم در دادگاه عدل الهی حاضر میشوند، خداوند میفرماید:
"امروز من در میان شما با عدالت حکم میکنم و به هیچ کس در دادگاه من ظلم نمی شود.
امروز حق ضعیف را از قوی میگیرم.
امروز به نفع مظلوم از ظالم دادخواهی میکنم (یا از طریق گرفتن کارهای نیک ظالم و قرار دادن آن در پرونده مظلوم و یا با اضافه نمودن گناهان مظلوم به گناهان ظالم) تنها آن دسته از ظالمان امروز نجات مییابند که مظلوم از حق خود بگذرد."
📚بحار ج ۷ ص. ۲۶۸
📌بنابراین پیش از فرا رسیدن آن روز در فکر نجات خودمان باشیم حق کسی در ذمه ی ما نباشد.
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج🌤
📩#Join👇
. ➬@naze_eshgh💌🕊
╰─┅─🍃🌺🦋🌺🍃─┅─╯
📘#داستانهایبحارالانوار
💠زشت ترین چیزها
🔹یحیی بن نعمان میگوید:
محضر امام حسین (علیه السلام) بودم، عربی گندم گون خدمت آن حضرت رسید و سلام کرد. امام پاسخ سلام او را دادند.
عرب عرض کرد: یابن رسول الله پرسشی دارم.
امام (علیه السلام) فرمودند: بپرس.
🔹مرد گفت: چقدر میان باور و یقین فاصله هست؟
امام فرمودند: چهار انگشت
مرد عرض کرد: چگونه؟
امام فرمودند: باور از راه گوش و یقین به وسیله چشم حاصل میگردد، آنچه را که میشنویم باور میکنیم و آنچه را که میبینیم یقین پیدا میکنیم.
و فاصله بین گوش و چشم چهار انگشت است..
🔹مرد عرب پرسید: شرافت آدمی در چیست؟
#امام_حسین فرمودند: در بی نیازی از مردم
مرد پرسید: زشت ترین چیزها چیست؟
حضرت فرمودند:
🔘۱. فسق و گناه از پیرمرد
🔘۲. تندی و سخت گیری از فرمانروا.
🔘٣. دروغ از بزرگان.
🔘۴. بخل از ثروتمندان
🔘۵. حرص و آز از فرد دانشمند و عالم.
📚 بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۸۴.
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج🌤
. ➬@naze_eshgh💌🕊
╰─┅─🍃🌺🦋🌺🍃─┅─╯
📘#داستانهایبحارالانوار
💠 درسی از پیامبر خدا
🔹روزی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از محلی میگذشتند، دیدند مردی غلامش را میزند، در آن حال غلام میگوید:
اعوذ بالله؛ پناه میبرم به خدا.
ولی او مرتب میزد.
وقتی که غلام حضرت را دید گفت:
اعوذ به محمد؛ پناه میبرم به محمد (صلی الله علیه و آله و سلم).
آن مرد فوری دست از غلام بر داشت و دیگر به او کتک نزد.
🔹حضرت فرمودند:
«ای مرد! این غلام به خدا پناه برد، او را پناه ندادی، هنگامی که به من پناه برد، دست از او برداشتی، در صورتی که سزاوار آن است که هر کس به خدا پناه برد، باید او را پناه داد.»
مرد گفت:
یا رسول الله! برای جبران این تقصیرم، او را در راه خدا آزاد کردم.
🔹حضرت فرمودند:
«سوگند به آن خداوندی که مرا به پیامبری فرستاده است، که اگر او را آزاد نمیکردی، به طور یقین حرارت آتش جهنم چهره ات
را میسوزاند و با آتش شکنجه میشدی.»
📌رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) با این گفتارشان به ما آموختند که مسلمانان باید همه کارهایشان را برای رضای خدا انجام دهند نه برای رضای دیگران.
📚بحار، ج ۱۶، ص ۲۸۲.
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج🌤
╰➤@naze_eshgh💌🕊
📘#داستانهایبحارالانوار
💠ما درون را بنگریم و حال را
🔹امام باقر (علیه السلام) میفرمایند:
«دو مرد وارد مسجد شدند، یکی از آنها عابد و دیگری فاسق و گنهکار بود.
هنگامی که از مسجد بیرون آمدند، مرد گنهکار مؤمن واقعی ولی مرد عابد، فاسق خارج شد، چون هنگامی که عابد وارد مسجد شد به عبادت میبالید و در درونش به خود مغرور بود، اما گنهکار در اندیشه ندامت پشیمانی از گناه و طلب آمرزش از خداوند بود.»
📚 بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۳۱۱.
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج🌤
╰➤@naze_eshgh💌🕊
📘#داستانهایبحارالانوار
💠 احسان پیش از سؤال...
🔹اسحاق میگوید:
در محضر امام صادق علیه السلام بودم و معلی بن خنیس نیز در خدمت امام علیه السلام حضور داشت. در این وقت مردی از اهل خراسان وارد شد، گفت:
پسر پیغمبر خدا! پولم کم شده و توان برگشت به خانهام را ندارم مگر اینکه شما مرا یاری نمایید.
🔹امام صادق علیه السلام به چپ و راست نگاه کردند و فرمودند:
«آیا میشنوید برادر دینی تان چه میگوید؟
نیکی آن است که پیش از سؤال کسی انجام داده شود، بخشش بعد از سؤال پاداش آبروریزی او است...»
پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
«سوگند به آن خدایی که دانه را میشکافد و انسانها را میآفریند، مرا حقیقتا پیامبر قرار داده است. آن مقدار که سائل از سؤال کردن، رنج میبرد بیشتر از آنست که تو به او احسان میکنی.»
سپس پنج هزار درهم جمع کردند و به او دادند.
📚بحار ج ۹۶، ص ۱۴۷
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج🌤
╰➤@naze_eshgh💌🕊
📘#داستانهایبحارالانوار
💠اثر صدقه در زندگی
🔹مردی خدمت امام کاظم علیه السلام رسید و عرض کرد:
ده نفر عائله دارم که تمامشان بیمارند، نمیدانم چه کنم و با چه وسیله گرفتاریشان را برطرف سازم؟
🔹امام علیه السلام فرمودند:
«آنان را به وسیله صدقه و احسان به نیازمندان مؤمن در راه خدا، معالجه کن که هیچ چیزی سریع تر از صدقه حاجت را برآورده نمی کند و هیچ چیز برای بیمار سودمندتر از صدقه نمی باشد.»
📚 بحار،ج ۶۲، ص ۲۶۹.
به مابپـــــــیوندید↙️
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج🌤
╰➤@naze_eshgh💌🕊
📘#داستانهایبحارالانوار
💠گروه دهگانه امت پیامبر صلی الله علیه و آله در محشر
🔹جمعی از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله در منزل ابو ایوب انصاری بودند. معاذبن جبل که در کنار رسول خدا نشسته بود، از حضرت معنای آیه (یوم ینفخ فی الصور فتأتون افواجا) را سؤال کرد.
🔹حضرت فرمود:
ای معاذ! از مطلب بزرگی پرسش نمودی، آن گاه اشک از دیدگان پیامبر صلی الله علیه و آله جاری شد و فرمود:
ده گروه از امت من در ده صفت گوناگون وارد صحرای محشر میشوند که از سایر مسلمانان جدا هستند:
بعضی به صورت میمون، برخی به صورت خوک، بعضی پاها بالا و صورتشان پایین به سوی محشر کشیده میشوند، برخی کور و لال، بعضی زبانشان را میجوند در حالی که عفونت از دهانشان سرازیر است و اهل محشر از کثیفی دهان آنان ناراحت میشوند، برخی دست و پا بریده، بعضی بر شاخههای آتش آویخته، برخی بدبوتر از مردار گندیده و بعضی در پوشش آتشین وارد محشر میشوند و آنها عبارتند از:
۱. سخن چین، به صورت میمون.
۲. حرام خواران، به صورت خوک.
۳. ربا خواران، واژگون (پاها به طرف بالا و سرها به طرف زمین).
۴. ستمگران، کور.
۵. خود پسندها، کر و لال.
۶. عالم بی عمل و قاضی ناحق، در حال جویدن زبان خود...
۷. آزار دهندگان همسایه، دست و پا بریده.
۸. خبرگزاران سلطان ظالم، آویخته به شاخههای آتش.
۹. شهوت پرستان و عیاشان و آنان که حقوق الهی را پرداخت نمی کنند، بدبوتر از مردار گندیده.
۱۰. متکبران و مغروران، در پوششی از آتش در روز قیامت محشور خواهند شد.
📚بحارالانوار، ج ۷، ص ۸۹.
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج🌤
به مابپـــــــیوندید↙️
╰➤@naze_eshgh💌🕊
📘#داستانهایبحارالانوار
💠توشه بر دوش به سوی آخرت!
🔹زهری میگوید:
در شبی تاریک و سرد، علی بن حسین علیه السلام را دیدم که مقداری آذوقه به دوش گرفته، میرود. عرض کردم:
یابن رسول الله! این چیست، به کجا میبرید؟
🔹حضرت فرمودند:
زهری! من مسافرم. این توشه سفر من است. میبرم در جای محفوظی بگذارم (تا هنگام مسافرت دست خالی و بی توشه نباشم! )
گفتم:
یابن رسول الله! این غلام من است، اجازه بفرما این بار را به دوش بگیرد و هرجا میخواهی ببرد.
فرمودند:
تو را به خدا بگذار من خودم بار خود را ببرم، تو راه خود را بگیر و برو با من کاری نداشته باش!
🔹زهری بعد از چند روز حضرت را دید، عرض کرد:
یا بن رسول الله! من از آن سفری که آن شب درباره اش سخن میگفتید، اثری ندیدم!
حضرت فرمودند:
سفر آخرت را میگفتم و سفر مرگ نظرم بود که برای آن آماده میشدم!
🔹سپس آن حضرت هدف خود را از بردن آن توشه در شب به خانههای نیازمندان توضیح دادند و فرمودند:
« آمادگی برای مرگ با #دوری_جستن_از_حرام و #خیرات_دادن به دست میآید.»
📚بحار، ج ۴۶، ص ۶۵
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج🌤
به مابپـــــــیوندید↙️
╰➤@naze_eshgh💌🕊
📘#داستانهایبحارالانوار
💠خصلتی از حضرت یحیی علیه السلام که شیطان آن را دوست داشت!
🔸روزی حضرت یحیی به شیطان گفت:
من از تو سؤالی دارم.
شیطان در پاسخ گفت:
مقام تو بالاتر از آن است سؤال تو را جواب ندهم، هر چه میخواهی بپرس من پاسخ خواهم داد.
حضرت یحیی فرمود: دوست دارم دامهایت را که به وسیله آنها فرزندان آدم را شکار کرده و گمراه میکنی، به من نشان دهی.
شیطان گفت: با کمال میل خواسته تو را بجا میآورم.
🔸شیطان در قیافه ای عجیب و با وسایل گوناگون خود را به حضرت یحیی نشان داد و توضیح داد که چگونه با آن وسایل رنگارنگ فرزندان آدم را گول زده و به سوی گمراهی میبرد.
حضرت یحیی پرسید:
آیا هیچ شده که لحظه ای به من پیروز شوی؟
گفت: نه، هرگز! ولی در تو خصلتی هست که از آن شاد و خرسندم و آن را دوست دارم.
فرمود: آن خصلت کدام است؟
شیطان گفت: تو گاهی اوقات پرخوری میکنی، سنگین میشوی بدین جهت از انجام بعضی نمازهای مستحبی و شب زنده داری باز میمانی.
🔸یحیی علیه السلام گفت:
من با خداوند عهد کردم که هرگز غذا را به طور کامل نخورم و از طعام سیر نشوم، تا خدا را ملاقات نمایم.
شیطان گفت:
من نیز با خود پیمان بستم که هیچ مؤمنی را نصیحت نکنم، تا خدا را ملاقات کنم.
📚 بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۱۷۲
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج🌤
به مابپـــــــیوندید↙️
╰➤@naze_eshgh💌🕊
📘#داستانهایبحارالانوار
💠ما درون را بنگریم و حال را
🔹امام باقر (علیه السلام) میفرمایند:
«دو مرد وارد مسجد شدند، یکی از آنها عابد و دیگری فاسق و گنهکار بود.
هنگامی که از مسجد بیرون آمدند، مرد گنهکار مؤمن واقعی ولی مرد عابد، فاسق خارج شد، چون هنگامی که عابد وارد مسجد شد به عبادت میبالید و در درونش به خود مغرور بود، اما گنهکار در اندیشه ندامت پشیمانی از گناه و طلب آمرزش از خداوند بود.»
📚 بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۳۱۱.
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج🌤
#کــانــال_عیــــــارمعــــــرفــت↙️
╰➤@naze_eshgh💌🕊
📘#داستانهایبحارالانوار
💠بد خلقی فشار قبر میآورد!
🔹به رسول خدا خبر دادند که سعد بن معاذ فوت کرده.پس از انجام مراسم غسل و کفن، او را در تابوت گذاشته و برای دفن حرکت دادند.
در تشییع جنازه او، پیغمبر پابرهنه و بدون عبا حرکت میکرد. گاهی طرف چپ و گاهی طرف راست تابوت را میگرفت، تا نزدیکی قبر سعد رسیدند. حضرت خود داخل قبر شدند و او را در لحد گذاشتند و دستور دادند سنگ و آجر و وسایل دیگر را بیاورند! سپس با دست مبارک خود، لحد را ساختند و خاک بر او ریختند.
در این هنگام، مادر سعد کنار قبر آمد و گفت:
سعد! بهشت بر تو گوارا باد!
رسول خدا فرمودند:
مادر سعد! ساکت باش! با این جزم و یقین از جانب خداوند حرف نزن! اکنون سعد گرفتار فشار قبر است و از این امر آزرده میباشد.
آنگاه از قبرستان برگشتند.
🔹مردم که همراه پیغمبر بودند، عرض کردند:
یا رسول الله! کارهایی که برای سعد انجام دادید نسبت به هیچ کس دیگری تاکنون انجام نداده بودید: شما با پای برهنه و بدون عبا جنازه او را تشییع فرمودید.
رسول خدا فرمودند:
ملائکه نیز بدون عبا و کفش بودند. از آنان پیروی کردم.
عرض کردند:
گاهی طرف راست و گاهی طرف چپ تابوت را میگرفتید!
حضرت فرمودند:
چون دستم در دست جبرئیل بود، هر طرف را او میگرفت من هم میگرفتم!
عرض کردند:
- یا رسول الله بر جنازه سعد نماز خواندید و با دست مبارکتان او را در قبر گذاشتید و قبرش را با دست خود درست کردید، باز میفرمایید سعد را فشار قبر گرفت؟
حضرت فرمودند:
آری، سعد در خانه بداخلاق بود، فشار قبر به خاطر همین است!
📚بحار، ج ۶ ص ۲۲۴
╰➤@naze_eshgh💌🕊