فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا دردهایی دارم؛
که به هیچکس نمی توان بگویم !
اشکهایی دارم؛
که پیش هیچکسی نمیتوانم آشکار کنم !
گفتنی هایی دارم؛
که هیچ قلبی محرم آن نیست !
و تنهایی من با هیچ جمعی پر نمی شود !
و زخم های من با هیچ مرهمی
التیام نمی یابد !
تنها تویی که مرحم زخممی
تنها تویی دوای دردمی
و تنها تویی که حال مرا می دانی
و از راز دلم خبرداری
خداوندا
ای شنونده ی دعاها
لطفا خودت معجزه ای کن
و آرامشت را نصیب حالم کن ...!
7.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مناجاتیزیبا از حاج محمود کریمی👆
شبجمعه،همهمریضها،مجروحین و رزمندگان اسلام را دعا کنیم🙏
🤲دعای سريعالاجابه در چند پیام قبلیاست، حتما بخوانید .التماس دعا
عبد گنهکارت دلش بیقراره
بندهات به غیر از تو کسی رو نداره
خدایا از بس که مهربونی تو
دلیل این اشکامو میدونی تو
عمر داره میشه تباه خدایا ببخش
خستم از بار گناه خدایا ببخش
هر بار صدات کردم به دادم رسیدی
حاجت روام کردی بدیمو ندیدی
به این عبد بیمقدار و ناقابل
نظر کن جان آقام ابوفاضل
از همه تشنه ترم خدایا ببخش
جان سقای حرم خدایا ببخش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎶🎶.
اگه خواستی تکیه بدی ...
نه به چهره ها اعتماد کن ...
نه به زبون ها ...!
به دوتا چیز اما میشه تکیه کرد؛
یکی مرام و مردونگی
دومی انسانیت ،ایمان
اولی؛ نمک میشناسه
و دومی، هیچ وقت ظلم نمیکنه ...!
. m
هدایت شده از سیدعلی
برادر شهیدم، هنگامی که ما در اندیشه خویشتن بودیم، تو حقیقتی زیبا را یافتی و به یقین حق رسیدی، زمان تو با روز عاشورا و مکان تو با کربلا در هم آمیخت، و چه بصیرتی داشتی که از ظلمتکده ی زمین، نقبی به آسمان زدی، به امام خود لبیک گفتی و به وصال حق رسیدی، عزیز دلم خون تو گواه شیفتگی عاشق بر معشوق است، رایحه ی خوش عطر شهادتت همچنان زمین و زمان را در می نوردد، و نور آن دنیای تاریک ما را روشن می کند، می دانم، زندگی حقیقی را با عشقی که اباذر با ختم رسل بیعت کرد، تو با فرزند او امام خمینی (ره) با عهدی ازلی پیمان بستی تا میراث آسمانی وجودت را در کهکشان ستاره های عاشق، به معبود خود هدیه کنی، چشمان عاشقان همچنان در مسیر ولایت، شهادت را می جویند، دستمان را بگیر..👇👇
هدایت شده از سیدعلی
خاطره این شهید والامقام در عملیات «محرم» و عبور از میدان مین با ذکر «یاحسین(سلام الله علیه )👈در عملیات «محرم» پاتک شدید دشمن شروع شد؛ پس از آن که آتشبارهای متعدد اجرای آتش کردند، نیروهای انبوه زرهی و پیاده دشمن وارد عمل شدند.
هدایت شده از سیدعلی
ما بیشتر از ۱۵ نفر نبودیم؛ چند خشاب و ۲ ـ ۳ نارنجک، همه مهمات ما بود؛ باید اسیر میشدیم یا مردانه تا آخر میایستادیم؛ با برادارن مطلب را در میان گذاشتیم؛ همه رأی به ایستادگی دادند و نوجوانان در این میان آمادهتر و استوارتر بودند
هدایت شده از سیدعلی
صبر کردیم و با تصاحب اسلحههای آنان، شروع به تیراندازی کردیم؛ چنان با صلابت و بیمحابا بر آنها تاختیم که دشمن تصور کرد نیروهایی به استعداد چند گردان در پشت خاکریز استقرار یافته است و مجبور به عقبنشینی شد تا با یک سازماندهی مجدد به ما حمله کند.
هدایت شده از سیدعلی
تصمیم گرفتیم خود را به نیروهای خودی که در مواضع جدید مستقر شده بودند، برسانیم؛ من به همراه یکی از دوستان از بیراههای حرکت کردیم؛ مسافتی را طی نکرده بودیم که صدای نیروهای دشمن را شنیدیم
هدایت شده از سیدعلی
خیلی نزدیک بودند؛ ۲۰ متر بیشتر فاصله نداشتند؛ شاید در این فکر بودند ما را اسیر کنند که در این فاصله نزدیک، به طرف ما تیراندازی نمیکردند؛ صدای خنده و هلهله آنان را میشنیدیم، ما دو نفر را به یکدیگر نشان میدادند!
هدایت شده از سیدعلی
صدای غرش خمپارهای در فضا پیچید؛ از دور شلیک شده بود و نزدیک ما به زمین خورد؛ روی زمین خزیدیم و پس از آنکه گرد و غبار و دود ناشی از انفجار کنار رفت، بلند شدم و رفیقم را صدا زدم👈«اخوی جان، زود باش»