هدایت شده از سیدعلی
حضرت امام خمینی از این نوجوان ۱۳ ساله به عنوان رهبر یاد فرمود و بدین گونه نام و یاد او، منشا حماسههای بزرگ شد و تحول عظیمی در شیوههای دفاع مقدس و نبرد رزمندگان اسلام ایجاد کرد و راه پیروزی و سرافرازی را یکی پس از دیگری، هموار ساخت.
هدایت شده از سیدعلی
زندگینامه👇
شهید بزرگوار محمدحسین فهمیده، فرزند محمدتقی در سال ۱۳۴۶ در خانوادهای مذهبی در محله پامنار شهر قم چشم به جهان گشود.
هدایت شده از سیدعلی
دوران کودکی را همراه با صفا و صمیمیت و در زیر سایه محبت و توجه پدر و مادری مهربان سپری کرد.
هدایت شده از سیدعلی
در سال ۱۳۵۲ به مدرسه رفت و کلاس اول تا چهارم ابتدایی را با یک معلم روحانی طی کرد اما سال پنجم ابتدایی و اول و دوم راهنمایی را به دلیل انتقال خانواده اش به کرج در دو مدرسه در این شهر گذراند.
هدایت شده از سیدعلی
در همین دوران بود که به واسطه حوادث انقلاب، روح وی نیز مانند میلیونها جوان و نوجوان دیگر کشور، دچار تحولات عظیمی گردید
هدایت شده از سیدعلی
شهید محمد حسین نوجوانی خوش برخورد، شجاع، فعال، کوشا بود و به مطالعه علاقه زیادی داشت و با وجود این که به سن تکلیف نرسیده بود، نماز میخواند و احترام خاصی برای والدینش قائل بود.
هدایت شده از سیدعلی
شیفته و عاشق حضرت امام خمینی بود و باتمام وجود سعی در اجرای فرامین امام داشت ، میگفت👈امام هر چه اراده کند، همان را انجام خواهم داد و من تسلیم او هستم.
هدایت شده از سیدعلی
هنگام ورود حضرت امام به ایران، به دلیل مصدوم بودن، موفق به زیارت امام نشد، اما پس از بهبودی در اولین فرصت به شهر مقدس قم رفت و موفق به دیدار شد.
هدایت شده از سیدعلی
شهید فهمیده دوازده ساله بود که حوادث کردستان اتفاق افتاد. خود را به کردستان رساند ولی به دلیل کمی سن، برادران کمیته او را بازمیگردانند و درصدد برمی آیند که در حضور مادرش از او تعهد بگیرند که دیگر از شهرستان کرج خارج نشود. ولی او رضایت نمی دهد و خطاب به آنان میگوید که خودتان را زحمت ندهید. اگر امام بگوید به هر کجا که باشد، آماده رفتن هستم.
هدایت شده از سیدعلی
حضور در دفاع مقدس👇
در همان روزهای نخست جنگ تحمیلی ، شهید محمدحسین تصمیم میگیرد که به جبهه برود و با متجاوزان بعثی عراق بجنگد
هدایت شده از سیدعلی
یک روز که به بهانه خرید نان از منزل خارج شده بود، مبلغ ۵۰ تومان را به دوستش میدهد و از او میخواهد که نان را بخرد و به منزل آنها ببرد و تصمیم خود را برای رفتن به خوزستان به او میگوید و از وی میخواهد که تا سه روز به خانوادهاش خبر ندهد تا مانع رفتن او نشوند و سپس آنها را مطلع کند.
هدایت شده از سیدعلی
در تهران یکی از پاسداران کمیته متوجه تصمیم او شده و با وی صحبت و سعی میکند او را از تصمیم خویش منصرف نماید، اما موفق نمی شود.
هدایت شده از سیدعلی
شهید فهمیده که در عزم خود راسخ بود، خود را به شهرهای جنوب کشور می رساند و هر چه تلاش می کند که همراه گروه یا دسته ای که عازم خطوط مقدم جبهه هستند برود، موفق نمی شود.
هدایت شده از سیدعلی
با گروهی از دانشجویان انقلابی دانشکده افسری برخورد کرده و به نزد فرمانده آنان می رود و از او می خواهد که وی را با خود ببرند. فرمانده امتناع می کند، اما شهید فهمیده آنقدر اصرار می کند تا فرمانده را متقاعد می کند که برای یک هفته او را همراه خود به خرمشهر ببرد.
هدایت شده از سیدعلی
در این مدت کوتاه هر کاری که پیش میآید شهید محمدحسین پیشقدم شده و استعداد و قابلیت خود را در همه کارها نشان می دهد. در مدت حضور در خرمشهر با دوستش به نام محمدرضا شمس، مجروح می شوند و آن دو را به بیمارستان منتقل میکنند و علی رغم مخالفت فرمانده آن گروه و با حالت مجروحیت، دوباره به خطوط مقدم در خرمشهر برمیگردد.
هدایت شده از سیدعلی
در حین برخورد با فرمانده و پس از ممانعت وی از حضور در خط مقدم، چشمان شهید محمدحسین پر از اشک شده و با ناراحتی به فرمانده میگوید👈من به شما ثابت میکنم که میتوانم به خط بروم و لیاقت آن را دارم.
هدایت شده از سیدعلی
برای اثبات لیاقت خود یک بار به تنهایی به میان عراقی ها رفته و لباس و اسلحهای از عراقی ها بدست میآورد و در هیئت یک عراقی به نیروهای خودی نزدیک میشود، به طوری که رزمندگان مشاهده میکنند که یک عراقی کوچک به طرف آنان می آید! می خواهند به او شلیک کنند که یکی از آنان می گوید، صبر کنید با پای خودش بیاید تا اسیرش کنیم
هدایت شده از سیدعلی
هنگامی که نزدیک میشود، میبینند محمدحسین است که خواسته ثابت کند می تواند با دست خالی هم با عراقی ها بجنگد و شهامت و لیاقت حضور در خط مقدم را دارد. مسئول گروه که به توانمندی و توانایی و اراده پولادین حسین برای رزم در جبهه اعتماد و اطمینان پیدا میکند، به او اجازه ماندن در جبهه را میدهد.
هدایت شده از سیدعلی
شهادت👇
شهی. محمدحسین پس از ابراز شایستگی هایش در جنگ، به اتفاق دوست شهیدش محمدرضا شمس، در یک سنگر قرار داشتند که در هجوم عراقی ها به خرمشهر محاصره میشوند.
هدایت شده از سیدعلی
محمدرضا شمس، دوست و همسنگر محمدحسین زخمی میشود و محمدحسین باسختی و زحمت زیاد او را به پشت خط می رساند و به سنگر خود برمیگردد و می بیند که تانکهای عراقی به طرف رزمندگان اسلام هجوم آورده و در صدد محاصره آنها هستند
هدایت شده از سیدعلی
شهید محمد حسین در حالی که تعدادی نارنجک به کمرش بسته و در دستش گرفته بود به طرف تانک ها حرکت می کند. تیری به پای او میخورد و از ناحیه پا مجروح میشود. اما زخم گلوله نمی تواند از اراده محکم و عزم پولادین او جلوگیری نماید.
هدایت شده از سیدعلی
بدون هیچ دغدغه و تردیدی تصمیم خود را عملی میکند و از لابه لای امواج تیر که از هر سو به طرف او می آمد، خود را به تانک پیش رو می رساند و آن را منفجر میکند و خود نیز تکه تکه می شود
هدایت شده از سیدعلی
افراد دشمن گمان می کنند که حمله ای از سوی نیروهای ایرانی صورت گرفته است، جملگی روحیه خود را می بازند و با سرعت تانکها را رها کرده و فرار میکنند. در نتیجه حلقه محاصره شکسته می شود و نیروهای کمکی هم میرسند و آن قسمت را از وجود متجاوزان پاکسازی می کنند.
هدایت شده از سیدعلی
هشتم آبان به عنوان👈«روز بسیج دانشآموزی» و همچنین روز ۱۳ آبان به افتخار او به عنوان👈«روز دانشآموز» در ایران نامگذاری شد و سازمانی به همین نام زیر نظر بسیج مستضعفین تشکیل شد. اشیای بازمانده از شهید بزرگوار محمدحسین فهمیده در موزه شهدای تهران نگهداری میشود
هدایت شده از سیدعلی
شهید فهمیده در نظر بزرگان👇
حضرت امام خمینی (قدس سره) در پیامی که به مناسبت دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی صادر می کنند، جملات معروفی را پیرامون شهید فهمیده بیان میفرماید👈«رهبر ما آن طفل سیزده ساله ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگتر است، با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید».
هدایت شده از سیدعلی
مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای در مورد شهید فهمیده میفرماید👈«زنده نگه داشتن یاد حادثه شهادت دانش آموز بسیجی، شهید فهمیده، از اصالت های دفاع مقدس می باشد ، بروز چنین حوادثی که از تربیت صحیح و اصالت های خانوادگی است، صرفاً در محیط های اسلامی جلوه گری و نورافشانی میکند».
هدایت شده از سیدعلی
سید شهیدان اهل قلم، شهید مرتضی آوینی شهادت محمدحسین فهمیده را این گونه زیبا ترسیم میکند👈«خرمشهر از همان آغاز خونین شهر شده بود ... آنان در غربت جنگیدند و با مظلومیت به شهادت رسیدند و پیکرهای شان زیر تانک های شیطان تکه تکه شد و به آب و باد و خاک و آتش پیوست. اما... راز خون آشکار شد. راز خون را جز شهدا درنمی یابند. گردش خون در رگهای زندگی شیرین است. اما ریختن آن در پای محبوب، شیرین تر... شایستگان آنانند که قلبشان را عشق تا آنجا انباشته است که ترس از مرگ جایی برای ماندن ندارد. شایستگان جاودانانند...».
هدایت شده از سیدعلی
متن وصیتنامه شهید والامقام محمدحسین فهمیده به شرح زیر است👈بسمالله الرحمن الرحیم
مَن طَلَبَنی وَجَدَنی وَ مَن وَجَدَنی عَرَفَنی وَ مَن عَرَفَنی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی عَشَقتُهُ وَ مَن عَشَقتُهُ قَتَلتُهُ وَ مَن قَتَلتُهُ فَعَلی دِیَتُه وَ مَن عَلی دِیَتُه وَ اَنَا دِیَتُه
هرکس من را طلب میکند مییابد مرا، و کسی که مرا یافت میشناسد مرا، و کسی که من را دوست داشت، عاشق من میشود و کسی که عاشق من میشود، من عاشق او میشوم و کسی که من عاشق او بشوم، او را میکشم و کسی که من او را بکشم، خون بهایش بر من واجب است، پس خون بهای او من هستم.
هدایت شده از سیدعلی
هدف من از رفتن به جبهه این است که، اولاً به ندای "هل من ناصر ینصرنی" لبیک گفته باشم و امام عزیز و اسلام را یاری کنم و آن وظیفهای را که امام عزیزمان بارها در پیامها تکرار کرده، که هرکس که قدرت دارد واجب است که به جبهه برود، و من میروم که تا به پیام امام لبیک گفته باشم.
هدایت شده از سیدعلی
آرزوی من پیروزی اسلام و ترویج آن در تمام جهان است و امیدوارم که روزی به یاری رزمندگان، تمام ملتهای زیر سلطه آزاد شوند و صدام بداند که اگر هزاران هزار کشور به او کمک کند او نمیتواند در مقابل نیروی اسلام مقاومت کند.