دوباره که آمد، آقا را دید که بچههای همراه را جمع کردهاند و ازشان بازجویی میکنند. دکتر دست و رویش را شسته بود. نشست و یکی یکی اسم همهی شهدای حزب را به آقا گفت
@neamatkhoda
🔻 این کشور روزهای خیلی سخت تری به خود دیده
ماجرای ترور آیت الله خامنه ای، ۶ تیر ۱۳۶۰ ( قسمت سوم)
✍سمت راست بدن پر از ترکش و قطعات ضبط صوت بود. قسمتی از سینه کاملاً سوخته، دست راست از کار افتاده و ورم کرده بود. استخوانهای کتف و سینه به راحتی دیده میشد. 37 واحد خون و فراوردههای خونی به آقا زدند. این همه خون، واکنشهای انعقادی را مختل کرد. دو سه بار نبض افتاد. چند بار مجبور شدند پانسمان را باز کنند و دوباره رگها را مسدود کنند. کیسههای خون را از هر دو دست و هر دو پا به بدن تزریق میكردند، اما باز هم خونریزی ادامه داشت.
یکدفعه یکی از دکترها دست از کار کشید. دستکشش را درآورد و گفت: «دیگر تمام شد.» بیراه نمیگفت؛ فشار تقریباً صفر بود. یکی دیگر از دکترها به او تشر زد که چرا کشیدی کنار؟
فشار کمکم بالا آمد و دوباره شروع کردند. دکتر منافی، همان طور که میآمد بیمارستان بهارلو، تلفن زده بود كه دکتر شیبانی، جراح عروق و دکتر ایرج فاضل هم بیایند. آقای بهشتی هم دکتر زرگر را خبر کرده بود. دکتر محجوبی که حال و روز دکتر زرگر را دید، گفت: «نگران نباش، من خونریزی را بند آوردهام.»
عمل تا آخر شب طول کشید، اما دیگر نمیشد درمان را آنجا ادامه داد. کنترل امنیتی بیمارستان بهارلو مشکل بود. هلیکوپتر خبر کردند اما نمیتوانستند بیمار را از میان ازدحام مردم نگران بیرون ببرند. با هزار ترفند، هلیکوپتر را وسط میدان بیمارستان نشاندند. تا برسند به بیمارستان قلب، خط مونیتور وضعیت نبض، دو بار ممتد شد.
دکترها میگفتند آقا چند مرتبه تا مرز شهادت رفته و برگشته. یکبار همان انفجار بمب بود، یكبار خونریزی بسیار وسیع و غیر قابل کنترل بود، یكبار هم جمع شدن پروتئینها در ریه و حالت خفگی. همهی اینها گذشت، اما بیمار تب و لرز شدیدی داشت. چند پتو میانداختند روی آقا. گاهی حتی دکترها بغلشان میکردند تا لرز را کمتر كنند. معلوم نبود منشأ این تبها کجاست؟ ضایعهی کوچکی هم در ریه دیده بودند.
آقا لولهی تنفس داشتند و نمیتوانستند حرف بزنند. خودشان کاملاً حس کرده بودند که دست راستشان کار نمیکند. اولین چیزی که با دست چپ نوشتند، دوتا سؤال بود؛ «همراهان من چطورند؟» «مغز و زبان من کار خواهد کرد یا نه؟»
زخمها زیاد بودند و درد زخمها هم خیلی زیاد بود اما دکترها میگفتند تحمل آقا بالاست. میگفتند «اصلاً مسکّنها به حساب نمیآیند. بحث دکترها این بود که بالاخره تکلیف این دست چه میشود؟ شکستگیش رو به بهبود بود، ولی هیچ علامت حرکتی نداشت. چند نفر از جراحان و ارتوپدها بحث میکردند که دست قطع شود یا بماند
🔻 این کشور روزهای خیلی سخت تری به خود دیده
ماجرای ترور آیت الله خامنه ای، ۶ تیر ۱۳۶۰ ( قسمت چهارم)
✍امام مرتب پیغام میدادند و از اطرافیان میپرسیدند كه: «آقاسیدعلی چطورند؟» پیام امام ساعت دو بعد از ظهر از رادیو پخش شد. دکتر میلانینیا رادیو را گذاشت کنار گوش آقا. آن موقع ایشان به هوش بودند و با شنیدن پیام امام انگار روح تازهای در وجودشان دمید و جان گرفتند. آقا حالشان بهتر بود، اما هنوز قضیهی هفتاد و دو تن را نمیدانستند. از تلویزیون آمدند كه گزارش تهیه کنند. یک ساعتی معطل شدند تا آقا به هوش آمد. پرسیدند حالتان چطور است؟ گفتند: «من بحمدالله حالم خیلی خوب است» و شعر رضوانی شیرازی را خطاب به امام خواندند:
«بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت سر خُمِّ می سلامت شکند اگر سبویی»
آقا کمکم به اطرافیان فشار میآوردند که: « من باید از وضع کشور اطلاع پیدا کنم. شما هم رادیو و هم تلویزیون را از من گرفتهاید» اما دکترها بهانه میآوردند که امواج رادیویی، دستگاههای درمانی را بههم میریزد و عملکردشان را مختل میکند. خیلی از چهرههای انقلاب برای عیادت میآمدند، اما آقا مرتب از شهید بهشتی میپرسیدند: «چرا همه میآیند، اما ایشان نمیآید؟» شک کرده بودند که یک خبرهایی هست. دور و بریها هم مانده بودند که چطور به ایشان بگویند. دکتر منافی گفت بهترین راه این است که بگوییم حاج احمدآقا و آقایان رجایی و باهنر و هاشمی رفسنجانی بیایند و کمکم ایشان را مطلع کنند. جمع شدند، اما باز هم نتوانستند بگویند. گفتند فقط یکی دو نفر شهید شدهاند
آقا از جمع آن شهیدها به دو نفر خیلی علاقه داشت؛ دکتر بهشتی و محمد منتظری. اولین کسی هم که به بیمارستان بهارلو آمده بود، محمد منتظری بود. آقا اول پرسیدند آقای بهشتی چطورند؟ گفتند یک مقدار پاهایش مجروح شده است. آقایان که رفتند، ایشان رو کردند به دکتر میلانینیا و پرسیدند شما از حال ایشان خبر داری؟ دکتر گفت: «بله، از وضعشان باخبرم.» پرسیدند: «مراقبت جدی از حال ایشان میشود؟ آنجا هم سر میزنید؟» بعد هم دکتر را سؤالپیچ کردند. دكتر میلانینیا با بغض از اتاق زد بیرون.
♦️با هم دعای فرج را برای سلامتی و فرج آقا امام زمان(عج) میخوانیم
🔹با قرائت دعای فرج به این جمع میلیونی بپیوندیم
@neamatkhoda
25.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ بررسی ماجرای دروغین
رئیس جمهور ۶ کلاسه
در مناظره های انتخاباتی ، مهرعلیزاده دروغی را به ایشان نسبت داد که دستمایه تمسخر و کنایه کاربران فضای مجازی تا به امروز بوده است
در این کلیپ مهم به بررسی کامل این موضوع و نکات جالب توجه دیگری پرداخته شده است.ببینید و حتما انتشار بدین🙏🏻
🏴🇮🇷بدون مرز
https://eitaa.com/joinchat/1644822562C2eae0dcc44
@neamatkhoda
12.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آن مرد با عمامۀ خاکی نیامد
🔹شعرخوانی محمد رسولی در مراسم تشییع رئیسجمهور
🔴به پویش #بیداری_ملت بپیوندید👇
http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
@neamatkhoda
9.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴️حال دلتون را خوب کنید...
▪️امام خمینی(ره) در کوران حوادث اول انقلاب و شهادت یاران خود چه گفت
🌎نهضت جهانی مقاومت🌍
http://eitaa.com/joinchat/1357578243Cf32533097a
🆕آخرین اخبارمنطقه،جهان،جبهه مقاومت
@neamatkhoda
🔴اینا نمایش و ادا نیست واقعیه...
▪️راوی: این عکس رو در تشییع قم گرفتم،هرچی به این پیرمرد نورانی اصرار کردیم کفش هات رو بپوش پدرجان ، قبول نمیکرد.
بسختی حرکت میکرد و با عشق عکس اقای رئیسی رو به واکرش زده بود.میگفت:سرباز آقا(رهبر) بود...
رفتم تو فکر، باخودم گفتم همه اینایی بزرگ شدن افتخار و بِرَندشون سرباز آقا بودن بود.
حاج قاسم،رئیسی و...
🌎نهضت جهانی مقاومت🌍
http://eitaa.com/joinchat/1357578243Cf32533097a
🆕آخرین اخبارمنطقه،جهان،جبهه مقاومت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴؛﷽
🔵قرائت فراز «اللّهمّ إنّا لا نعلم منه إلاّ خيرا» توسط رهبر انقلاب در نماز بر پیکر شهدای خدمت
همین شهادت امام المسلمین بر پیکرهای شهدا ،مزد تلاشها وخدمات مجاهدانه وخالصانه این شهدای عزیز خدمت است
#خادم_الرضا
#شهید_جمهور
#سیدالشهدای_خدمت
@neamatkhoda