eitaa logo
ندای اردکان
2.8هزار دنبال‌کننده
38.8هزار عکس
16.4هزار ویدیو
155 فایل
کانال عمومی ارتباط با مدیر کانال: @Habibakbari1359
مشاهده در ایتا
دانلود
5.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پاسخ به اراجیف جواد خیابانی 👤 پ.ن: جالبه که این سلبریتی‌های سینما و فوتبال که این ده شب محرم دعوت میشن به این برنامه‌های سکولار، درحالی میخوان به ما مردم، امام حسین رو بشناسونن که کل سال همکاراشون در حال گرفتن دست‌مزدهای میلیاردی و MeToo بازین، ولی ازینا صدا درنمیاد! بابا آزاده .. @neday_ardakan🔷
5.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨واقعیت ماجرای درگیری در فرودگاه کیش 🔹عنوانی دروغ از رسانه بيگانه من و تو روایت ماجرای توسط شخص فیلمبردار در فرودگاه کیش ❌ هشدار: ارسال فیلم و همکاری با رسانه های معاند و ضدانقلاب محسوب می گردد... @neday_ardakan🔷
با آرزوی قبولی عزاداری های شما عزیزان جهت برگزاری مراسم عزاداری سرور و سالار شهيدان برای عزیزان ناشنوا در کانون ناشنوایان دهه دوم ماه محرم به مساعدت مالی شما دوستداران اهل بیت امیدواریم . کمک های مالی خود را به شماره حساب ذیل میتوانید واریز بفرمایید. @neday_ardakan🔷
✅‌ و در حد توان مساعدت نمایید تا ناشنوایان عزیز بتوانند مراسم ویژه عزاداری را اجرا نمایید با تشکر و احترام 🙏👆👆👆👆👆👆
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @neday_ardakan🔷
📌برگزاری مراسم یادواره سردار شهید ذبیح الله عاصی زاده همزمان با شب تاسوعای حسینی در هیئت رزمندگان اسلام شهرستان اردکان. •رسا|روابط عمومی سپاه اردکان• @neday_ardakan🔷
نقل شده است که علامه امینى فرمودند: شب و روز تاسوعا و عاشورا، براى سلامتى امام زمان(عجل اللّٰه تعالی فرجه الشریف) صدقه دهید، چون قلبِ حضرت، اندوهناک جَدِّ غریب ‌شان، حضرت سیدالشهداء است @neday_ardakan🔷
تاسوعا و عاشورای حسینی تسلیت باد بارش طنین غم سیاه شد محله های شهرمان، دلم گرفت چه سرد شد هوای شهر و ناگهان... دلم گرفت دوباره ماه بارش طنین غم از آسمان دوباره هق هق غریب شیعیان، دلم گرفت به هرکجا طنین وا مصیبتا و حسرتا دوباره روضه حسین را بخوان، دلم گرفت دلم شبیه زائری به بیکرانه پر کشید رسید تا به سرزمینی از خزان، دلم گرفت شبیه کربلاست این، شبیه نینوا ست این بمان در این سرای غم بمان! بمان! دلم گرفت چرا زمین شد اینچنین، درشت خوی و ناسپاس حسین غرق خون، میان دشمنان... دلم گرفت به اشک و سوزِ آه مانده بر نگاه لاله ها به تیغها که می خورد به ارغوان، دلم گرفت بگو چگونه با غم تو سرکنم که باز هم سرِ حسین شد به نیزه ها روان، دلم گرفت گریستم به حال خود، که از تو دور مانده ام به اینکه مانده ام جدا از آشیان، دلم گرفت... مصطفی عابدی اردکانی (غروب) @neday_ardakan🔷
سلام. محمد اقبال لاهوری یا علامه اقبال، متفکر، شاعر، فیلسوف و سیاست‌مدار مسلمان پاکستانی ( تولد: ۱۸۷۷، سیالکوت، پاکستان- فوت ومدفن: ۱۹۳۸، لاهور، پاکستان) درمعنی حریّت اسلامیه و سر حادثه ی کربلا،چنین سروده است: هر که پیمان با هوالموجود بست گردنش از بند هر معبود رست عشق صید از زور بازو افکند عقل مکار است و دامی می زند عقل را سرمایه از بیم و شک است عشق را عزم و یقین لاینفک است آن، کند تعمیر تا ویران کند این ،کند ویران که آبادان کند عقل گوید شاد شو آباد شو عشق گوید بنده شو آزاد شو عشق را آرام جان حریت است ناقه اش را ساربان حریت است آن شنیدستی که هنگام نبرد عشق با عقل هوس پرور چه کرد آن امام عاشقان پور بتول سرو آزادی ز بستان رسول در میان امت آن کیوان جناب همچو حرف قل هو الله در کتاب چون خلافت رشته از قرآن گسیخت حریت را زهر اندر کام ریخت خاست آن سر جلوه ی خیرالامم چون سحاب قبله باران در قدم تا قیامت قطع استبداد کرد موج خون او چمن ایجاد کرد بهر حق در خاک و خون غلتیده است پس بنای لااِلَه گردیده است مدعایش سلطنت بودی اگر خود نکردی با چنین سامان سفر سر ابراهیم و اسمعیل بود یعنی آن اجمال را تفصیل بود عزم او چون کوهساران استوار پایدار و تند سیر و کامگار تیغ بهر عزت دین است و بس مقصد او حفظ آئین است و بس ماسوی الله را مسلمان بنده نیست پیش فرعونی سرش افکنده نیست خون او تفسیر این اسرار کرد ملت خوابیده را بیدار کرد تیغ لا، چون از میان بیرون کشید از رگ ارباب باطل خون کشید نقش الا الله بر صحرا نوشت سطر عنوان نجات ما نوشت رمز قرآن از حسین آموختیم ز آتش او شعله ها اندوختیم تار ما از زخمه اش لرزان هنوز تازه از تکبیر او ایمان هنوز ای صبا ای پیک دور افتادگان اشک ما بر خاک پاک او رسان فتاحی رضا - با اندکی تلخیص @neday_ardakan🔷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴موکب‌داری کودک بی‌دست خوزستانی و حکایت نام‌گذاری او به نام عباس @neday_ardakan🔷
🔴 ناگفته‌هایی از شهادت طلبه بسیجی آرمان علی‌وردی 🔹‌ روز گذشته یکی از دوستان شهید آرمان علی‌وردی ناگفته‌هایی از شهادت وی را بیان کرد؛ ناگفته‌هایی دردناک که نشان از اوج مظلومیت این شهید دارد. در ادامه این روایت آمده است. 🔹‌ روایت ماجرا از زبان دوست شهید علی‌وردی: حالا که داریم به روز عاشورا نزدیک می‌شویم یک سری از ناگفته‌های شهادت آرمان را بهتان میگویم. آرمان را دو مرتبه و دو گروه مختلف زدند. اولین گروهی که آرمان را گیر آوردن تا سرحد مرگ با هرچی که دستشان آمد آرمان را زدند. همان فیلمهایی که از شهادت آرمان منتشر شد یک بخش زیادی مربوط میشود به گروه اول. اما آخرش یک دختر که او هم داشت آرمان را میزد رو به جمعیت میگوید که بس است دیگر کشتینش! بسشه...آنها هم آرمان را رها میکنند. 🔹‌ آرمان از جایش بلند میشود و خونین سمت خیابون اصلی میرود‌. صدای بسیجی‌ها را می‌شنود که داشتند حیدر حیدر میگفتند. میرود سمت صدا، اما وقتی می‌پیچد داخل کوچه می‌بیند که سر کوچه یک گروهی دختر و پسر ایستادند و دارند شعار مینویسند. آنها تا وضعیت آرمان را میبینند میفهمند بسیجی بوده و کتکش زدند. میروند سمت آرمان. آرمان که دیگر رمقی برایش نمانده خیلی راحت می‌افتد دست این جماعت. اینها شروع میکنند به قصد کشت آرمان را زدن. گویا چندتاشون حالت عادی هم نداشتند و مواد مصرف کرده بودند. 🔹‌ یک دختر بینشان که اسپری دستش بوده با همان میکوبد به صورت آرمان. یکی‌شان یک میلگرد داشته که نوکش را تیز کرده بوده و به عنوان سلاح از آن استفاده میکرده‌. با همان میلگرد میکوبد روی جمجمه سر آرمان. وقتی آرمان را رساندن بیمارستان جمجمه‌اش شکسته بود. اما یکی دیگه‌شان که واقعاً امیدوارم قیافش را یک روز ببینم میشیند جلوی آرمان و به بقیه میگوید دست نگه‌دارین. رو به آرمان میکند و همزمان که داشته فیلم میگرفته به آرمان میگوید به امام اولت فحش بده ببينم سریع...به علی فحش بده...به حسین فحش بده، به خامنه‌ای فحش بده... آرمان چیزی نمیگوید. 🔹‌ با ناخونگیر پوست بدنشو آروم آروم میکند و از او میخواهد فحشاشو تکرار کند. اما آرمان هیچی نمیگوید. انقدر آرمان را میزنند تا بیهوش میشود. وقتی آرمان بیهوش میشود شروع میکنند به رقصیدن و لگد زدن به بدن شهید و از اینکارشان فیلم هم میگیرند. 🔹‌ وقتی میروند یک کارگر افغانستانی که گویا نگهبان یکی از ساختمان‌های اطراف بوده می‌آید و زیر سر آرمان بالش می‌گزارد و روی بدنش پتو می‌اندازد اما زنگ نمیزند به آمبولانس. البته اگر زنگ هم میزد فرقی نمیکرد توی آن شلوغی آمبولانس به آرمان نمیرسید. 🔹‌ وقتی رساندنش بیمارستان، هوشیاری آرمان سه بوده. یکی از رفقا میگفت وقتی رسیدم بیمارستان دستایش را به تخت بسته بودن، شاید برای اینکه اگر به هوش آمد تشنج نکند و همه صورتش ورم کرده بود. نصف روز توی حالت کما می‌ماند و آخر به شهادت میرسد. 🔹‌ تمام این وقایع توسط خود قاتلها فیلم‌برداری شده ولی وقتی از بازپرس پرونده پرسیدیم چرا این فیلمها را قطره چکانی منتشر کردید و فیلم‌های اصلی را منتشر نمیکنید گفت که من توی عمر کاری خودم همچین جنایتی تو ایران ندیده بودم. برای مراعات حال خانواده و شایدم متشنج نشدن بيشتر فضا فیلم‌های اصلی هنوز هم منتشر نشده. البته شاید بعد دادگاه آرمان منتشر بشوند. @neday_ardakan🔷