مجله فرهنگی -خبری زردین
🔻داستان کرونا و طلبههای جهادی قم(۱): ✍ روایت اول؛ خانم تخت یازده بیشتر مریضهای روی تخت خانماند.
خدا کند که بیایی:
✍️ داستان کرونا و طلبههای جهادی قم(۲):
❗️روایت دوم کاش زنده بمانم
شروع شیفت من، ساعت نظافت اتاقهاست. بعد از ناهار. کارمان این است که هم نظافت کنیم، هم به این بهانه اگر کسی حال روحیاش خراب بود بنشینیم پای درد و دلش.
...تخت کناری را تازه آوردهاند. دیروز نبود. روی تابلوی اطلاعاتش نوشته بیست و هشت ساله است. زیر پتو مچاله شده. با این سن نباید خیلی حالش خراب باشد، اما ناهارش را نخورده.
آرام صدایش میزنم و میگویم: «برادر باید غذا بخوری تا بدنت تقویت بشه»
سرش را از لای پتو بیرون میآورد. میگوید: «اشتها ندارم»
نمیشود مجبورشان کرد غذا بخورند. میگویم: «میوه برات پوست بکنم؟»
با سر میگوید «نه». میزش را دستمال میکشم.
تا میخواهم بروم سراغ تخت بعدی با تردید میپرسد: «شیخی؟»
من هم با سر جواب میدهم که «آره»
کمی از زیر پتو بیرون میخزد و میگوید:
«کارتون اینجا چیه؟ مجبورتون کردن؟»
سوالش خندهدار است.
میگویم: «مجبورمون که نکردن. ولی اومدیم هر کی ناهار نخوره رو مجبور کنیم ناهار بخوره»
بغضش میترکد و اشکها انگار منتظر بهانهای بودند از چشمهاش میریزند پایین.
معلوم بود حالش خراب است. یک لیوان آب برایش میریزم. احتمال میدهم خودش را باخته و فکر میکند چیزی تا پایان عمرش نمانده.
دستم را میگذارم روی شانهاش و میگویم: «بدن تو از حاج رضا مقاومتره. چند روز اینجایی و بعدش مرخص میشی خدا بخواد...»
حرفم را قطع میکند و میگوید: «یاد داداشم افتادم»
توضیح میدهد که پدرشان مرده و او بزرگ خانواده است.
بعد لیوان آب را سر میکشد و میگوید: «داداشم اصرار داشت بره حوزه، مخالفت کردم و گفتم اگه بره دیگه نیاد خونه.
یه عمر هر جا مینشستم فحش میدادم به آخوندا، اون وقت داداش خودم میخواست بره حوزه فحش خور ملت بشه»
«چی شد؟ رفت؟»
«آره. از اول امسال رفت و من خیلی باهاش سر سنگین شدم»
میخندم. «پس خیلی چموش بوده که پای حرفش وایساده»
لبخند میزند.
«آره. کاش زنده بمونم و از دلش در بیارم»
حالش بهتر شده. ظرف غذا را باز میکنم و پشتی تخت را میآورم بالا تا بتواند غذا بخورد.
میگویم: «حتما میبینیش دوباره. میبینیش»
کمکش میکنم و شروع میکند به خوردن غذا. چند دقیقه بعد که میروم میزش را تمیز کنم، میگوید: «یه چیزی یادم رفت بگم حاجآقا»
«چی؟»
«خیلی خوشحالم که داداشم پای تصمیمش موند».
•┈┈••✾••┈┈•
@neday_e_dehestan
🗓 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: جمعه - ۲۲ فروردین ۱۳۹۹
میلادی: Friday - 10 April 2020
قمری: الجمعة، 16 شعبان 1441
🌹 امروز متعلق است به:
🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليهما السّلام
💠 اذکار روز:
- اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ (100 مرتبه)
- یا ذاالجلال و الاکرام (1000 مرتبه)
- یا نور (256 مرتبه) برای عزیز شدن
🗞 وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️14 روز تا آغاز ماه مبارک رمضان
▪️23 روز تا رحلت ام المومنین حضرت خدیجه علیها السلام
▪️28 روز تا ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
▪️31 روز تا اولین شب قدر
▪️32 روز تا ضربت خوردن امام علی علیه السلام
@neday_e_dehestan
«گرفت بارشِ رحمت ز ربّنایِ حسین
🌴میزان بارندگی از دیشب تا ۶ صبح امروز ۱۴ میلیمتر
به امید تداوم رحمت الهی
@neday_e_dehestan
7.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 دکلمه خوانی خانم ریحانه طالبی
@neday_e_dehestan
به مناسبت سالگردمرحوم محمدحسین دهقان(حاج بمان) و همسرمرحومه اش معصومه دهقان باغمیانی مبلغ پنج میلیون ریال به حساب موسسه خیریه ام البنین(سلام الله علیها) اهدا شد.
شادی روحشان صلوات.
🌲سیمای زردین
@simazardin
@neday_e_dehestan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فیلم/جالبترین تبلیغ برای لزوم رعایت فاصله اجتماعی در روزهای کرونایی
#به_یاری_خدا_کرونا_را_شکست_میدهیم
@neday_e_dehestan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹تفسیر تصویری آیه شریفه"مرج البحرین یلتقیان و...."
🌴تشکر از آقای سیدعلی میرخلیلی
@neday_e_dehestan
#عکس
🔶🔸رودخانه های فصلی نیر، پندر و میرهاشم جان گرفت🙏
@neday_e_dehestan
7.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 این هفته نیز خبری از یوسف فاطمه نشد. 😭😭😭
@neday_e_dehestan
10.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴جاری شدن جویبارهای بالای زردین
به امید سالی پر آب و پر برکت
@neday_e_dehestan
✅دستور توسل خاص به حضرت ولی عصر علیه السلام
جناب حجةالاسلام و المسلمین آقای حاج سید حسین هاشمی نژاد نقل کردند:
روزی یکی از دوستان طلبه ام برای حاجت بسیار مهمی به من مراجعه کرد و پس از بیان حاجتش تقاضا نمود تا با هم خدمت آقای مجتهدی برویم و از ایشان کمک بگیریم. بنده که تشخیص دادم حاجت او واقعاً سرنوشت ساز است، در خواستش را پذیرفتم و با هم به منزل آقای مجتهدی رفتیم. ایشان با این که کسالت داشتند بزرگواری کردند و ما را پذیرفتند.
پس از این که قضیه را خدمتشان عرض کردیم، به دوست طلبه ام فرمودند: شما به مسجد جمکران مشرف شوید و نماز حضرت را بخوانید و ثوابش را به روح منوّره ی مادر بزرگوارشان بی بی نرجس خاتون علیها السلام هدیه کنید. و پس از پایان صلوات هایی که در سجده بعد از نماز گفته می شود، رو به قبله بنشینید و سیصد و سیزده مرتبه 《 یا حجّة الله》 بگویید. سپس به حضرت نرجس خاتون علیها السلام عرض کنید: 《 شما به فرزند عزیزتان امام عصر علیه السلام بگویید مشکل مرا رفع کنند.》 چون احسان و اکرام والدین واجب است،حتما حضرت عنایت میفرمایند.
....پس از این که بیانات حضرت آقای مجتهدی تمام شد، از خدمتشان مرخص شدیم. عصر همان روز دوستم به مسجد جمکران مشرف شد و به همان صورت که آقای مجتهدی فرموده بودند اعمال را انجام داد. او فردای آن روز به سراغم آمد و گفت: به عنایت آقا امام زمان علیه السلام آن مشکل بزرگ، به راحتی حل شد! از آن زمان تاکنون حدود بیست سال می گذرد و بارها خودم و هر کس را که به این دستور و توسل واداشته ام، به لطف حضرت، حاجت روا دیده ام. امید است در این عصر غیبت که زمان پریشانی و غم و ابتلاست، دوستان امام زمان علیه السلام با توسل به حضرتش_مخصوصاً توسلی که حضرت آقای مجتهدی به آن امر فرمودند_ دردهای خویش را درمان کرده و خود را از مهلکه ها نجات دهند.
📚لاله ای از ملکوت ج۳ص۲۰۱
@neday_e_dehestan