فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مناجات
🤲 عبد گنه کارت دلش بی قراره
بنده ات بغیر از تو کسی را نداره
عمر داره میشه تباه خدایا ببخش
خستم از بار گناه خدایا ببخش
🌼 @nedaye_tahzib
#قرآن_کریم
✅سوره مبارکه #اسراء، صفحه288، آیات 59 تا 66
🗓1399/08/24
🌹 @nedaye_tahzib
☘️ tahzib-howzeh.com
214.pdf
132.1K
هر روز با قرآن و عترت
📚#موضوع_دویست_و_چهارده
✅ عاقبت دوری از یاد خدا
✏️2. زندگی سخت و فراموش شدن در آخرت
🗓1399/08/24
🌹 @nedaye_tahzib
☘️ tahzib-howzeh.com
#شنبه_های_قرآنی
🌺بهرهمندی از سفره قرآن🌺
امام خمینی (قدس سره)
قرآن يك سفرهاى است كه خدا پهن كرده براى همه بشر، يك سفره پهنى است، هركه به اندازه اشتهايش از آن مىتواند استفاده كند؛ اگر مريض نباشد كه بىاشتها بشود. #امراض_قلبيه آدم را بىاشتها مىكند. اگر مريض نباشد و اشتهاى قلبىاش باشد، از قرآن استفاده مىكند. [قرآن] يك سفره پهنى است كه همه از آن استفاده مىكنند؛ مثل اين كه دنيا هم يك سفره پهنى است كه همه استفاده مىكنند: يكى علفش را از آن استفاده مىكند، يكى ميوه را از آن استفاده مىكند، يكى مسائل ديگر را استفاده مىكند. از همين دنيا، هر كس يك طور استفاده دارد، انسان يك طور استفاده دارد، حيوان يك طور، انسان در مقام حيوانيت يك طور، [و] هرچه بالاتر برود از اين سفره پهن الهى كه عبارت از وجود است، [بيشتر] استفاده مىكند. قرآن هم اينطورى است، يك سفره پهنى است براى همه، هر كس به اندازه آن اشتهايى كه دارد و آن راهى كه پيدا بكند به قرآن، استفاده مىكند. استفاده اعلايش را آن مىكند كه برايش نازل شده: «إِنَّما يَعْرِفُ الْقُرْآن مَنْ خُوطِبَ بِهِ» . آن استفاده اعلا مال اوست، لكن نبايد ما مأيوس بشويم. بايد ما هم از اين سفره بهرهاى برداريم، و اولش اين است كه خيال نكنيم كه غير از اين مسائل طبيعى چيز ديگرى نيست در كار، و قرآن آمده است براى اين كه مسائل اجتماعى را بگويد و مسائل طبيعى را بگويد و براى زندگى آمده، زندگى دنيا
(منبع: تفسيرسورهحمد ؛ ص97)
#ندای_تهذیب
🌹 @nedaye_tahzib
☘️ tahzib-howzeh.com
🔹مجموعه پوسترهای نمایشگاهی
🔸قرآن در سیره علما، شماره 13
#قرآن_در_سیره_علما
🌹 @nedaye_tahzib
☘️ tahzib-howzeh.com
#شنبه_های_قرآنی
🌺قرآن فصل الخطاب اختلافات🌺
اِنَّ هذَا الْقُرْانَ یَقُصُّ عَلی بَنی اِسْرائِیلَ اَکْثَرَ الَّذی هُمْ فیهِ یَخْتَلِفُونَ
این قرآن اکثرچیزهایی را که بنی اسرائیل در آن اختلاف دارند برای آن ها بیان می کند.(76 / نمل)
بنی اسرائیل در مسایل زیادی با هم اختلاف داشتند ، در مورد « مریم » و « عیسی » و در مورد پیامبری که بشارتش در تورات داده شده و این که او چه کسی است ؟ و هم چنین در بسیاری از احکام دینی و مذهبی با یکدیگر اختلافاتی داشتند قرآن آمد و دراین زمینه حق مطلب را ادا کرد و گفت مسیح خودش با صراحت خود را معرفی کرده که من بنده خدایم ، او کتاب آسمانی به من داده و مرا پیامبر قرار داده است : « قالَ اِنّی عَبْدُاللّهِ اتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنی نَبِیّا » . ( 30 / مریم)
و نیز روشن ساخت که مسیح ، تنها از مادر و بدون پدر تولد یافته و این امر محالی نیست ، چرا که خداوند آدم را بدون پدر و مادر و تنها از خاک آفرید « اِنَّ مَثَلَ عیسی عِنْدَاللّهِ کَمَثَلِ ادَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ » .(59 / آل عمران)
و در مورد پیامبری که اوصافش در تورات آمده آن را به روشنی بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله منطبق می داند چرا که بر هیچ کس همچون او منطبق نمی شود .
به هرحال یکی از رسالت های قرآن مبارزه با اختلافاتی است که به خاطر آمیخته شدن « خرافات » با « حقایق تعلیمات انبیاء » به وجود آمده بود و هر پیامبری وظیفه دارد که به اختلافات ناشی از تحریف ها و آمیختن حق و باطل پایان دهد و چون چنین کاری از یک فرد درس نخوانده برخاسته از محیط جهل ممکن نیست روشن می شود که از سوی خدا است .
وَ اِنَّهُ لَهُدیً وَ رَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنینَ و مایه هدایت و رحمت برای مؤمنان است .(77 / نمل )
آری هدایت و رحمت است از نظر اختلاف زدایی و مبارزه با خرافات.
هدایت و رحمت است از این جهت که هم راه را نشان می دهد و هم طرز پیمودن راه را .
و ذکر « مُؤْمِنین » در این جابه خصوص ، به خاطر آن است که تامرحله ای ازایمان یعنی آمادگی برای پذیرش حق و تسلیم در برابر پروردگار در انسان نباشد از این منبع پرفیض الهی بهره نخواهد برد .
#ندای_تهذیب
🌹 @nedaye_tahzib
☘️ tahzib-howzeh.com
Mix201114131112.mp3
2.14M
#کلیپ_صوتی #ندای_تهذیب
🎙سخنران: حاج آقا #عالی
🔖 ادب و احترام به قرآن 🔖
#ندای_تهذیب
🌹 @nedaye_tahzib
☘️ tahzib-howzeh.com
🌱 🍃 🥀
🥀 🍂 🌱
🍂🥀
🍂
آ.🎋.
آ.🍁.🍃 ﷽
آ.🌾.
,🕌 ۲۴ آبان سالروز نکوداشت مرحوم علامه طباطبایی(ره) 🔰
✍️علامه سیدمحمد حسین طباطبایی(ره) در سال ۱۳۶۰ش رحلت کرد. او صاحب تفسیر ارزشمند المیزان بود که مهمترین ویژگیهای ایشان عبارتند از:
۱- زندگی قرآنی داشت و خود را وقف تفسیر قرآن کریم کرد و۲۰جلد تفسیرالمیزان ماندگار را به جهان عرضه کرد که افتخار شیعه است.
۲- علاقمند و خادم أهلبیت(علیهم السلام) و احادیث آنها بود که نمونه آن را در تفسیر روایی ایشان و نیز سنن النبی و شرح بحار الانوار میتوان دید.
۳- روحیه اخلاقی و عرفانی ایشان و کتب و اشعار او در این زمینه آموزنده است:
رشتهای بر گردنم افکنده دوست
میکشد هرجا که خاطر خواه اوست.
۴_تفکر منطقی و تسلط فلسفی ایشان که در آثار او نمایان است مثل روش رئالیسم و بدایةالحکمة و نهایة الحکمة.
۵- دفاع جانانه از اسلام و قرآن و اهلبیت(ع) و شیعه در برابر شبهات مخالفان.
6- زندگی ساده و فقیرانه ایشان همراه با عزت نفس(برای آشنایی بیشتر با ایشان خواندن کتاب مهر تابان مناسب است).
☘️ 🌱 رضوان الهی قرین او و راهش پر رهرو باد؛🔆 🌷
✨ خداوند به ما و طلاب و اساتید توفیق دهد از این الگوی علمی ومعنوی استفاده بیشتر کنیم ☘️ 🌼
✍️محمد علی رضایی اصفهانی
24/08/99
#ندای_تهذیب
🌹 @nedaye_tahzib
☘️ tahzib-howzeh.com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 علامه طباطبایی(ره)
مردی که صد سال بعد به ارزش او پی میبرند
🔹۲۴ آبانماه، سالروز رحلت مفسر کبیر قرآن
#ندای_تهذیب
🌹 @nedaye_tahzib
☘️ tahzib-howzeh.com
🍂سلسله مباحث: #راه_و_رسم_طلبگی
شماره 53
موضوع: 🌷پرداختن به راهکارهای تربیتی به جای برخوردهای حقوقی / قسمت سوم / ایجاد میدان اختیار و فضای رشد🌷
قانونگذاری نوعی اعمال ولایت است و مسئولان نظام آموزشی بر دانشآموزان به نوعی ولایت دارند؛ اما باید توجه کرد که اعمال کامل و دائم حق ولایت، در درازمدت تحملشکن و طغیانآفرین است. هرگاه ولی از تمام حق ولایت خویش بهره گیرد، متولی را به سرکشی واداشته است. پدر بر فرزند خویش ولایت دارد، اما اگر در جزئیات برنامة زندگی او از این حق بهره گیرد و دائماً او را محدود کند، فرزند از ولایت او سر باز میزند. پدر و مادر، باید ضمن محدود کردن دایره رفتارهای فرزند، میدان اختیاری نیز برای او قرار دهند. این میدان اختیار علاوه بر تحملپذیر کردن آن محدودیتها، موجب رشد و سازندگی شخصیت فرزند است.
در محیط جبر، حرکت بیمعنا است. آزمایش و تکلیف نیست، و هرگاه چنین باشد، «رشد» هم نیست. انسان در فضای اختیار، آزادانه و از روی اراده، خوب را بر بد ترجیح میدهد؛ اگر چه امکان اشتباه نیز برای او وجود دارد، ولی این اشتباهِ احتمالی، هزینه رشد او است.
اقدام مسئولان مدارس حوزه به هدف رشد طلاب است و از آنجا که در سرزمین جبر، «رشد» امکانپذیر نیست، شایسته است «قانون» فضای جولان ارادی طلاب را تا اندازهای تأمین کند. هرگاه غیبت طلبه به قطع شدن شاهرگ معیشتی او پیوند داشته باشد، طلبه در شرایط جبر قرار گرفته است و حضور جبری او در کلاس درس، فاقد ارزش اخلاقی است؛ بدین ترتیب حوزه که بستر گسترش ارزشهای اخلاقی است، به خاطر یک دغدغه درجه دو، از مهمترین کارکرد خود فاصله میگیرد. این جبر فراهم آمده نیز قابلیت استمرار ندارد. به هر حال طلبه پس از 6 سال تحصیل تحت برنامه، به فضای باز سطح 2 پای میگذارد و از قید و بند و تحمیل و تکلیف رها میگردد. اگر روح التزام از درون جان طلبه نجوشیده باشد در آنجا نیز نیاز به قوة قهریه دارد و نبود این قوة قاهره باید به افت تحصیلی و نابسامانی علمی او منتهی شود. اما اگر در این دوره با حمایت تربیتی مربیان به استقلال درونی لازم برای انجام وظیفه رسیده و گوهر احساس مسئولیت را دست آورده باشد پس از آن تا پایان عمر به زبان حال ثناگوی آن مربی است.
#ندای_تهذیب
🌹 @nedaye_tahzib
☘️ tahzib-howzeh.com
215.pdf
105.5K
هر روز با قرآن و عترت
📚#موضوع_دویست_و_پانزده
✅ عاقبت دوری از یاد خدا
✏️3. هم نشینی با شیطان
🗓1399/08/25
🌻 @nedaye_tahzib
🔹مجموعه پوسترهای نمایشگاهی
🔸موضوع: دعوت به کار خیر
روایات اخلاقی، شماره 21
#طراوت_معرفت
💐 @nedaye_tahzib
🌱 tahzib-howzeh.com
#اسوه_های_اخلاقی
شماره 10
🌺بمناسبت: درگذشت علامه محمد تقی جعفری، مفسر نهج البلاغه و فیلسوف مسلمان (1377 ه.ش) / قسمت اول🌺
زندگی نامه استاد
استاد جعفری در این باره خود می گوید: من در مرداد ماه سال 1304 (ه . ش) در کانون گرم خانواده ای با صفا، اما پایین از نظر سطح اقتصادی متولد شدم . پدرم درس نخوانده بود . ولی از نظر وارستگی و تقوی و صدق نمونه بود . از پیرمردهای تبریز شنیدم که می گفتند: از پدرم دروغ نشنیده بودند . این را روزی از پدرم پرسیدم . ایشان گفت: بله یادم نمی آید از سن بلوغ به این سو دروغ گفته باشم . . . . مادرم از سادات علوی یکی از خاندان بزرگ تبریز به شمار می آمد . . . او، بر خلاف پدرم، با سواد بود نخستین بار وی قرآن را به من یاد داد . حدود شش ساله بودم که به مدرسه رفتم . تحصیلات ابتدایی را در دبستان اعتماد آغاز کردم و از آن جا که قبل از ورود به مدرسه نزد مادر مقداری درس خوانده بودم، آمادگی برای رفتن به کلاس بالاتر را داشتم . بنابراین، در کلاس اول امتحانی از من گرفتند و مرا به کلاس سوم فرستادند . کلاس چهارم و پنجم را نیز در همین مدرسه گذراندم . ولی پیش از ورود به کلاس ششم، مسائلی پیش آمد که مجبور شدم دبستان را رها کنم . (1) پس از رها کردن درس، گویا یک شب در خواب صحبت می کردم که پدرم بیدار بود و می شنود که من شعری خواندم که مضمون آن این بود: «مراد و هدف و مقصود ما را که علم بود، روزگار از دست ما گرفت » وقتی بیدار شدم . پدرم گفت: «در خواب چه می دیدی؟» گفتم: در خواب از این که از درس محروم شدم ناراحتی داشتم، پدرم گفت: با برادر بزرگت بروید درستان را ادامه بدهید . چون مدتی بود که از نظر روحی به دروس الهی و معنوی علاقه بیش تری پیدا کرده بودم، به مدرسه «طالبیه » رفتیم . در آن جا دروس سطح مقدماتی حوزه و ادبیات را در نزد استادان بزرگواری چون سید حسن شربیانی، میرزا علی اکبر اهری، میرزا ابوالفضل سرابی و . . . خواندم . در این ایام، هم کار می کردم، هم درس می خواندم . مدت ها تا ظهر کار می کردم وبعد از ظهرها به مدرسه طالبیه می رفتم . و گاهی به عکس، بعد از ظهر کار می کردم، صبح ها درس می خواندم . (2)
پس از مدتی تحصیل در مدرسه طالبیه تبریز، علاقه عجیبی به هستی شناسی پیدا کردم و چون در تبریز به حد کافی نبود، به تهران آمدم . مقداری از متن رسائل و مکاسب مانده بود که در تهران خواندم . هم چنین در درس های مرحوم آیت الله آقا شیخ محمد رضا تنکابنی و آقا میرزا مهدی آشتیانی، و . . . شرکت می کردم . (3)
در سال 1320 (ه . ش) به اصرار آیت الله میرزا فتاح شهیدی رهسپار نجف می گردد
در نجف، استاد علامه جعفری به مدرسه صدر وارد می شود و بار دیگر، جلد دوم کفایه آخوند خراسانی را مطالعه و بحث می کند و در درس های خارج آیات عظام شیخ محمد کاظم شیرازی، آیت الله خویی، آیت الله سید محمود شاهرودی، آیت الله حکیم و آیت الله سید جمال گلپایگانی و آیت الله سید عبد الهادی شیرازی و آیت الله میلانی شرکت می کند و به موازات شرکت در درس های خارج، اصول و فقه، در محضر استادان بزرگی چون آقا شیخ صدرا قفقازی و آقا شیخ مرتضی طالقانی به فراگیری دروس فلسفی و عرفانی مشغول می شود .
پس از سه سال تحصیل در نجف اشرف، در سن 23 سالگی موفق به دریافت درجه اجتهاد از سوی آیت الله شیخ کاظم شیرازی می شود (4)
پی نوشت:
1 . ماهنامه رشد، ش 113، ص 5 .
2 . همان، ص 6 .
3 . همان، ص 6 .
4. آفاق مرزبانی، ص 43 .
#ندای_تهذیب
💐 @nedaye_tahzib
🌱 tahzib-howzeh.com
#اسوه_های_اخلاقی
شماره 10
🌺بمناسبت: درگذشت علامه محمد تقی جعفری، مفسر نهج البلاغه و فیلسوف مسلمان (1377 ه.ش) / قسمت دوم🌺
آثار علمی
علامه محمدتقی جعفری در کنار تدریس، به تألیف و تحقیق نیز همت داشت. وی آثار گران سنگی از خود به یادگار گذاشته است که در این بخش به برخی از آن ها اشاره می کنیم:
1 ـ الأمر بین الأمرین: این کتاب برگرفته از درس های آیة الله خوئی است که در سال 1371 هجری قمری در نجف به چاپ رسید.
2 ـ جبر اختیار: این کتاب در سال 1344 شمسی در ایران به زیور طبع آراسته شد.
3 ـ رضاع: این کتاب درس خارج فقه آیةالله عبدالهادی شیرازی است که در سال 1373 هجری قمری در نجف به چاپ رسید.
4 ـ ارتباط انسان و جهان: پایه این کتاب در نجف گذاشته شده، ولی در ایران نگارش یافت و در سال 1378 هجری چاپ شد.
5 ـ وجدان.
6 ـ آفرینش انسان.
7 ـ علم در خدمت انسان.
8 ـ اخلاق و مذهب.
9 ـ فیزیک و متافیزیک.
10 ـ رابطه علم و حقیقت.
11 ـ نیایش حسین در عرفات.
12 ـ منافع فقه.
13 ـ انسان از دیدگاه قرآن.
14 ـ نگاهی به امام علی (ع).
15 ـ ایده آل زندگی و زندگی ایده آل.
16 ـ مولوی و جهان بینی.
17 ـ فلسفه و هدف زندگی.
18 ـ تفسیر، نقد و تحلیل مثنوی.
19 ـ تفسیر نهج البلاغه.
نعره زد عشق که خونین جگری پیدا شد
حسن لرزید که صاحب نظری پیدا شد
آرزو بی خبر از خویش به آغوش حیات
چشم وا کرد و جهان دگری پیدا شد
#ندای_تهذیب
💐 @nedaye_tahzib
🌱 tahzib-howzeh.com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گوشه هایی از مراسم تشیع پیکر مبارک " علامه محمد تقی جعفری ".
« علامه محمدتقی جعفری پس از عمری تلاش و تکاپو ، در تاریخ 25 آبان سال 1377 خورشیدی به رحمت ایزدی پیوست و در شهر مقدس مشهد در حرم مطهر امام رضا (ع) در دارالزهد مبارکه به خاک سپرده شد . » .
#ندای_تهذیب
💐 @nedaye_tahzib
🌱 tahzib-howzeh.com
#اسوه_های_اخلاقی
شماره 10
🌺بمناسبت: درگذشت #علامه_محمد_تقی_جعفری، مفسر نهج البلاغه و فیلسوف مسلمان (1377 ه.ش) / قسمت سوم🌺
مهم ترین ویژگی های شخصیت استاد
1.. اخلاص در عمل
کسانی که از نزدیک با استاد جعفری حشر و نشر داشتند اذعان دارند که مهم ترین ویژگی شخصیت اخلاقی وی اخلاص و تقوا بوده است . نقل شده وقتی کسی به ایشان می گفت: آرزویم این است که همانند شما در علم و دانش مشهور شوم، استاد با آرامش و تانی خطاب به او می گفت: فلانی! بهتر است انسان گمنام بماند، چرا گمنام بودن هیچ گاه از عظمت آدمی چیزی نمی کاهد . مهم این است که آدمی به تمام حقایق دست یابد . مهم این است که آدمی قدمی که بر می دارد، توام با اخلاص باشد . (9) یکی از نتایج اخلاص مرحوم استاد جعفری این بود که مردم به او علاقمند بودند . در این باره از خود ایشان نقل شده است: روزی در پاچنار تهران راه می رفتم . یکی از فضلای اهل علم مرا دید و گفت: آقای جعفری تو وضع مالی ات که خوب نیست تا حوائج مردم را بر طرف کنی، پست و مقامی هم که نداری، فقط یک طلبه با سواد و پر کار هستی همانند خیلی از طلبه های دیگر! با این حال، تعجب می کنم که تو این اعتبار اجتماعی را از کجا آورده ای که مردم این قدر به تو علاقه دارند؟ گفتم: در کارهایم یک ذره هم خدا را در نظر گرفته ام و ذره ای از کارهایم برای اوست . (یاد یار، ص 121 و 122 )
مقام معظم رهبری در دیدار خانواده استاد جعفری در باره ایشان فرمودند: . . . من وقتی تشییع جنازه ی ایشان و این هیجان مردم و کارهای گوناگون دیگر را دیدم، گفتم واقعا این اثر اخلاص بود و اثر اخلاص همین است . وقتی کسی کاری را محض رضای خدا و بر خاطر اهدافی مقدس انجام می دهد، خدای متعال هم نمی گذارد که بار او بر زمین بماند و ضایع بشود و بلافاصله پاداش آن را می دهد . . . (آفتاب حکمت، ص 2، آبان 1378)
2.. صبر و بردباری
یکی از مهم ترین ویژگی های استاد محمد تقی جعفری، صبر و بردباری کم نظیر در راه تحصیل علم بود . وی، علی رغم مواجه شدن با انواع مشکلات و سختی ها در راه علم، به ویژه فقر و مشکلات مالی، از دنبال کردن آموزش علم و دانش دست برنداشت . به گونه ای که حتی در دوران کودکی و نوجوانی برای این که تنگ دستی خانواده مانع ادامه تحصیل او نشود، نصف روز در بازار کار می کرد و نصف دیگر روز به تحصیل می پرداخت . این کار را حتی پس از رفتن به نجف نیز انجام می داد تا به تکمیل تحصیلات موفق شد . خاطراتی که از استاد جعفری در زمینه تحمل مشکلات مالی در زمینه ادامه تحصیل نقل شده است، بسیار حیرت انگیز است . از جمله ایشان می گویند: . . . در دوران تحصیل در قم دو شبانه روز بود که برای غذا چیزی نداشتم . بالاخره، احساس وظیفه شرعی کردم که بروم از همان بقال که دائما از او مواد غذایی می خریدم، مقداری برنج و روغن و خرما بگیرم . روز سوم رفتم به همان بقال گفتم، یک کیلو برنج و یک سیر روغن و هفت سیر خرما بده . بقال آنها را کشید و به دست من داد . گفتم: وجه این ها را دو سه روز دیگر می آورم . بقال گفت: من نسیه نمی دهم و آنها را از من گرفت . . . من برگشتم و عصر آن روز، که بی حالی بر من غلبه کرده بود . طلبه ای که همسایه من بود، کتاب معالم را آورد، و صفحه ای را باز کرد و گفت: من در اینجا اشکالی دارم، من گفتم: فعلا حالم مقتضی نیست . گفت: من ناهار نخورده ام، کته پخته ام . برویم حجره با هم ناهار بخوریم و شما اشکال مرا هم حل کن . با هم رفتیم . ایشان کته را پخته و خرما را خورشت کرده بود . ناهار خوردیم و اشکال او را هم بر طرف کردم . من از این نمونه ها در دوران طلبگی زیاد داشتم . (کیهان فرهنگی، ش 147 )
در جایی دیگر، به مناسبت دیگر می گویند: در این دوران از نظر معاش سخت می گذشت . هم مساله معاش بود و هم مسائل دیگری که موجب ناراحتی ها می شد . اینها واقعا زیاد بود . ولی علاقه من هم (به تحصیل علم و کسب معرفت) شدید بود و همه شداید را انسان هضم می کرد . . . . (میراث ماندگار، ج 1، ص 102)
#ندای_تهذیب
💐 @nedaye_tahzib
🌱 tahzib-howzeh.com
13950809_18517_192k.mp3
3.39M
#کلیپ_صوتی
#هفته_کتاب_و_کتابخوانی
جای کتاب را هیچ چیز نمیگیرد / #بیانات_امام_خامنهای
#ندای_تهذیب
💐 @nedaye_tahzib
🌱 tahzib-howzeh.com
🍂سلسله مباحث: #راه_و_رسم_طلبگی
شماره 54
موضوع: 🌷پرداختن به راهکارهای تربیتی به جای برخوردهای حقوقی / قسمت چهارم / ابراز اعتماد و رفع تلقّی تحقیر و توهین🌷
ابراز اعتماد و رفع تلقّی تحقیر و توهین
اجرای کامل قانون حضور و غیاب، براساس نظر توده طلاب جوان، گونهای توهین و تحقیر تلقی میشود و در آن نوعی «بیاعتمادی» مشاهده میگردد. طلبه احساس میکند، پیش از هر جلسه غیبت یا پس از آن، یک بار باید به دفتر مدرسه مراجعه کند؛ در مقابل مدیر مدرسه قرار گیرد و توضیحی ارائه دهد. پیش از غیبت، چانهزنی کند و منتّی بکشد یا پس از غیبت بازخواست شود؛ مدارک معتبری تقدیم کند و پاسخگو باشد!
نفس این «احساس بیاعتمادی» فضای روابط را بر هم میزند؛ این در حالی است که محیط حوزه باید محیط اعتماد، محبّت و صداقت باشد.
اجرای نظم نئوپانی شاید در محیطهای غیردینی لازم باشد و موجب انتظام امور گردد، اما در فضای طلبگی که فضای برادری، صمیمیت، محبت و اعتماد است، زیبنده و شایسته نیست. در چنین فضایی باید اصل بر پاکی، درستی، صداقت و احساس مسئولیت قرار داده شود و اگر استثنایی مشاهده میشود، با حسن سلیقه تربیتی اصلاح و درمان شود.
بر این اساس، روابط مدیر مدرسه با طلبه باید بر محور «اعتماد متقابل» بگردد. زیرا نفس #ابراز_اعتماد در سازندگی شخصیت طلبه (و بلکه مطلق جوان) تأثیر فراوان دارد و فرایند قانونگذاری نباید ما را از این برکات فراوان تربیتی محروم سازد. گویا حد وسط میان «قانون موجود» و «اعتماد صد در صد به طلبه» که اکنون غیرعملی به نظر میرسد، ابراز اعتماد قانونی در دایرهای محدود باشد؛ چیزی شبیه امر بین الامرین که حد وسط میان جبر و تفویض است.
در تأیید این فراز، از پیام پرنور نبوی (ص) بهره بگیریم:
الوَلَدُ سَیدٌ سَبعَ سِنینَ وَ عَبدٌ سَبعَ سِنینَ وَ وَزیرٌ سَبعَ سِنینَ.. . ؛[مکارم الأخلاق , جلد۱ , صفحه۲۲۲ ]
فرزند 7 سال سید و سالار است و هفت سال برده و فرمانبردار و هفت سال وزیر و مشاور و یاور.
در این حدیث، «سید» نماد موجودی است که نظراً و عملاً نسبت به بندگان خود استقلال و اختیار تام دارد و خود را در رأی و حکم صائب میبیند، نه با بندگان خود، در امور مشورت میکند و نه عمل خود را مطابق آرا و امیال آنها تنظیم میکند و از آنها دستور میگیرد.
همیشه خود را نسبت به زیردستان برتر دیده و صاحب اختیار میداند؛ لذا انتظار اطاعت بیچون و چرای فوری از بندگان خویش دارد و هیچگونه تخلّف و سرپیچی را برنمیتابد.
«عبد» سمبل انسانی است که نه در عمل استقلال دارد و نه رأی او صائب و مقبول است. از این جهت، هیچگاه به صورت جدی طرف مشورت قرار نمیگیرد و تنها از او انتظار اطاعت و امتثال کامل میرود. عبد هر چه بیشتر مطیع و سربهراه باشد و فرمان برد، کاملتر است. او خود را در صورت نافرمانی، مستحق تنبیه و شایسته ملامت و مجازات میبیند و پذیرای تربیت مستقیم و امر و نهی صریح است.
«وزیر» نماینده موجودی است که رأی او مسموع و نظر او مورد احترام و شایستة دقت است، اما استقلال عملی نداشته و حکم او نافذ نیست. وزیر خود را سزاوار مشاوره و نظرخواهی میداند و رأی مستقل میدهد و به هیچ روی، تحمّل پرخاش و بیاحترامی را ندارد و امر و نهی صریح و مستقیم را برنمیتابد. در فرزانگی برای خود شخصیت و شأنی همسنگ حاکم و امیر قائل است؛ گرچه نهایتاً تابع و مطیع اوامر او است.
در این مرحله از زندگی که سنین 14 تا 21 سال را در برمیگیرد، نوجوان خود را ثقه و مورد اعتماد دیگران تصور میکند و فطرتاً انتظار دارد که دیگران به او اطمینان نموده و کارهایی خطیر را بر عهده او بگذارند و ابداً نمیپسندد که غلام فرمانبرداری تلقی شود که دائماً تحت نظارت و کنترل باشد و وظیفه بله قربانگویی را اجرا کند.
«وزیر»، گرچه تحت ولایت حاکم و تابع او است، اما مورد اعتماد و نماینده او محسوب میشود و دارای اختیارات زیادی است. «وزیر» هیچگاه کنترل بیش از اندازه و صریح را تحمل نمیکند و انتظار ندارد که سلطان، دائماً در جزئیات اعمال او دخالت نموده، اظهار نظر نماید. او خود را در مقام و منزلت، تقریباً همشأن حاکم میبیند و از اینکه حاکم را ناظر و مراقب دائمی خود بیابد، به ستوه میآید.
نکته بسیار مهم در فرایند قانونگذاری برای طلاب مبتدی همین واقعیت است که طلبه، در سنین 14 تا 21 قرار گرفته و همه مقتضیات جوانی که در این حدیث به نحو اعجازآمیزی بیان شده، درباره او صادق است؛ آیا قانونی که برای چنین مخاطبی نوشته میشود، نباید با قوانین عمومی تفاوت جوهری و با مقتضیات سنی و روحی آن مخاطب تناسب کامل داشته باشد؟
#ندای_تهذیب
💐 @nedaye_tahzib
🌱 tahzib-howzeh.com