پیام شهروندی از مدیر حتکن نیوز به فرماندار انقلابی ،بخشدار سختکوش و مدیر اداره راهداری شهرستان زرند

⁉️چرا مسئولین عزیز قبل از سیل سیلبند ایجاد نمیکنند⁉️ ازجناب آقای مهندس فتاحی بخشدار محترم و مهندس افضلی ریاست شرکت اتحاد جنوب شرق(معدن جوی سابق) که باما نهایت همکاری را برای رها سازیِ خودرویی که چند روزپیش به ته دره ای به ارتفاع ۱۰۰ متر در اثر لغزندگی جاده سقوط کرده بود ،داشتند،کمال تشکر وامتنان بی شمار را از ایشان دارم. ⁉️اما سوالی که همواره ذهنم را به خود مشغول نموده،چرا مسئولین عزیز ذیربط، فرماندار محترم ،بخشدار عزیز و ریاست اداره راهداری جهت پیشگیری از مشکلات ، نسبت به جاده پر از پیچ و خم، خطرناک و بی نهایت شلوغ حتکن اقدام اساسی نمیکنند ؛جاده ای که راه ارتباطی ۱۴ روستا میباشد ؛ آیا باید اینگونه رها بشود و هیچ کس به فکر تعمیر واصلاح آن نباشد؟! چندنفر انسان باید کشته بشوند ،چه تعداد ماشین باید به اسقاطی بیفتد و درکنارش هم هیچ چاره ای جهت برون رفت از این مشکل، اندیشیده نشود و وضعیت هر روز جاده بدتر از دیروزش بشود!!؟ ۱۴کیلومترجاده خطرناک، غیراستاندارد، بدون گارد ریل، با ترافیک عبور و مرور بالا،خواهشمندم تا دیر نشده تصمیمی قاطع در خصوص ایجادگارد ریل یا خاکریز در دوطرف مسیرهای خطرناک این جاده بگیرید، تاجان مردمی که هرروز مجبور به رفت وآمد در این مسیرند،از سیل حوادث محفوظ مانده و باقیات صالحاتش بماند برای شما عزیزان پرتلاش. با احترام و فروتنی ✍ #حسینی مدیرکانال خبری حتکن نیوز 📡ندای زرند در #تلگرام 👇 🆔https://t.me/p_nedayezarand 📡 ندای زرند در #ایتا👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/971374624Cfc80be5cd9 📡ندای زرند در #روبیکا👇 🆔https://rubika.ir/p_Nedayezarand401   📡  ندای زرنددر #سروش👇 splus.ir/p_nedayezarand 📡ندای زرند در #بیپ👇 🆔https://channels.bip.ai/join/nedayezarand

#یک_لقمه_غذای_ساده #غذای_جدیدباموادساده مواد لازم: تخم مرغ ۳ عدد سیب زمینی ۳ عدد پیاز ۳ عدد قارچ ۶ عدد پنیر پیتزا مقداری شیر نصف لیوان ادویه به میزان لازم طرز تهیه : ۳ تخم مرغ را در ظرف شکسته، و سیب ها و پیازهای سرخ شده ، قارچ ها و پنیر پیتزا و شیر را باهم ترکیب کرده در روغن سرخ می کنیم، نوش جان ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌ 🍕🥪

📚 هر شب یک ضرب المثل زرندی بخوانیم

📚 ضرب المثل زرندی ✍ به قلم توانمند استاد فرزانه وخردورز سرکار خانم #متصدی_زاده یک حرفی از آدمیزاد میمونه!!! منظور سخنان جذاب،زیبا و بیادماندنی از عزیزانی است که دیگر دربین مانیستند.بله همان مسافران آسمانی مان،که هروقت بیاد سخنان شیرین آنها می افتیم اشک درچشمانمان حلقه میزند و بغض گلویمان را می فشارد.اما آن حرفهای دلنشین شاید تاابد باماهمراه باشد و سرلوحه زندگیمان. وقتی کسی را که عاشقش هستیم از دست می دهیم، باید یاد بگیریم که از این پس باید با یاد آوری خاطرات و سخنان زیبا و باعشق آن ها زندگی کنیم نه با خود آن ها. برای همه ی ما پیش آمده که وقتی در اجتماع دوستان یااقوام مشغول صحبت کردن هستیم ،موضوع مورد بحث ،ما را به یاد جمله ای از عزیز از دست رفته مان می اندازد و با تاسف و حسرت، اما با کمال افتخار ضمن بیان آن جمله بیادماندنی،میگوییم : اِی، یک حرفی از آدمیزاد میمونه!!! یعنی درست است که خودش دیگر دربین‌ مانیست اما حرفی که درزمان حیاتش به ما گفته ،آن را برای همیشه برایمان به یادگار گذاشته ،راهنمای زندگی مان شده شده است. پدر عزیزم که انشالله همنشین ائمه اطهار (ع)باشند؛ همیشه میگفتند: قدر خودتان رابدانید .شأن شما نیست هر کاری انجام دهیدیا باهر کس و ناکسی آمد ورفت کنید. و در ادامه میگفتند:الان بایک آدم دزد بروید مسجد.مردم میگویند دارند میروند دزدی. یابایک فرد مومن و متدین بروید دزدی، مردم میگویند دارند میروند مسجد. یعنی از دوست بر تو حکم کنند و با توجه به دوستانی که داری درمورد تو قضاوت میکنند و نظر میدهند. تو اول بگو با کیان زیستی پس آنگه بگویم که تو کیستی با بدان کم نشین که صحبت بد گرچه پاکی تو را پلید کند آفتابی بدان بزرگی را لکه ابر ناپدید کند. چقدر این جمله زیبا ودلنشین است: اگر می خواهی پس از مرگ فراموش نشوی یا چیزی بنویس که قابل خواندن باشد یا کاری کن که قابل نوشتن باشد. نوشتن یعنی من می‌خواهم بعد از مرگم به زندگی خود ادامه دهم! و به همین دلیل است که از خداوند سپاسگزار هستم که این هدیه را به من داده است که می‌توانم از آن برای توسعه خودم استفاده کنم و آنچه در درونم وجود دارد را بیان کنم. جمله های کوتاه و آموزنده بزرگان، تجربیات این افراد هستند که در زندگی به دست آورده اند و شما با خواندن یا یادآوری آنها می توانید سبک زندگی خود را بهبود دهید و قدم های مثبت بردارید. می توانید این سخنان زیبا را یادداشت کنید و روزانه چند بار آنها را بخوانید تا آنها را از حفظ شوید و سر لوحه زندگی خود قرار دهید. مارک توین میگوید: باید مراقب تجربه کردن چیزهایی که تنها خَرَد در آنها نقش دارد، باشیم. دست نگه دارید، مبادا مانند گربه‌ای شوید که روی لوله‌ی بخاری داغ می‌نشیند. او برای بار دوم، روی لوله‌ی بخاری داغ نمی‌نشیند. خوب است که روی لوله‌ی بخاری داغ نمی‌نشیند، ولی او دیگر هرگز روی لوله‌ی بخاری سرد هم نمی‌نشیند.

📓 ضرب المثل درمانی بیان نکات تربیتی ومشاوره ای پیرامون ضرب المثل زرندی ارائه شده

📓 ضرب المثل درمانی سخنان و پیام نصیحت آمیز و آموزنده چه از جانب بزرگان باشد چه نزدیکان با تجربه، ارزش بالایی دارد. سخنی که یا خودمان با تجربه به آن رسیده‌­ایم یا پیغامی از گذشتگان است و در وجودمان ریشه کرده است و از عمق جان قبولش داریم. بیشتر سخنان آموزنده ریشه در اعتقادات و باورهای ما دارند و می‌­توانند مذهبی باشند یا اخلاقی و یا جملات ادبی و فلسفی. نیاز نیست نصیحت ­کننده و نصحیت ­شونده با یک کیش و آیین باشند. زبان پند و اندرز زبان عقل و دل انسان­‌هاست. میدان این سخنان ناب، همه ابعاد زندگی است. *چرا نصیحت؟ لازمه نصیحت کردن و گفتن سخنان آموزنده به دیگران عشق و محبت به همنوعان است. اگر نسبت به سرنوشت کسی بی‌­تفاوت باشیم، تلاش برای آگاه‌­سازی او، با این هدف که در آینده کم‌تر اشتباه کند و زندگی بهتری داشته باشد، معنایی ندارد. بزرگان علم و اخلاق و دین، دغدغه بهتر زندگی کردن را برای همه انسان­‌ها دارند. به همین دلیل مطالب ارزشمندی از آنها به یادگار می­‌ماند. *بهترین نوع پند و نصیحت درست است که سخنان آموزنده برای آگاه‌­سازی از قلب­‌ها به روی لب‌­ها جاری می­‌شوند اما آموزش همیشه به شکل کلامی نیست. شاید بهتر است این ضرب‌المثل معروف که « رطب خورده منع رطب کی کند. » را یادآوری کنیم. وقتی از حضرت محمد(ص) خواستند کودکی را نصیحت کنند که خوردن خرمای زیاد خوب نیست، پیامبر همان روز این کار را نکردند چون خودشان در آن روز خرما خورده بودند. بنابراین اوج تأثیرگذاری یک نصیحت عمل شخص نصیحت کننده به آن است. در این­صورت است که نصیحت شونده هرگز آن سخنان ناب را فراموش نخواهد کرد *پذیرش سخنان آموزنده: گاهی با علم و منطق امروزمان نمی‌­توانیم درستی یا نادرستی بعضی مسائل را تشخیص بدهیم. بیشتر افراد وقتی به نقطه­‌ای می‌­رسند که از درک فلسفه سخنی عاجز می‌شوند آن را نمی‌­پذیرند. اما عده‌­ای اگر برای شخصی که این سخنان آموزنده را گفته است احترام زیادی قائل باشند، بدون چون و چرا می­‌پذیرند. حافظ نیز در مورد پذیرش سخنان آموزنده می­‌گوید: نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست‌­تر دارند جوانان سعادتمند پند پیر دانا را با فرستادن پیام نصیحت آمیز از بزرگان و جملات پند و نصیحت به دوستان و نزدیکانتان می توانید هر روز و هر وقت به یاد آنها باشید . *اگر می‌خواهید چیزی بیاموزید باید سر سفرۀ مردگان بنشینید: دنیای امروز ما چنان از آشوب‌های بی‌سابقه انباشته شده است که گاهی فکر می‌کنیم هیچ انسانی از دوران‌های گذشته نمی‌تواند برای زندگی در این آتش سوزان به ما کمک کند. اما آلن جیکوبز، محققی که تمام عمرش را صرف کتاب‌خواندن کرده است، نظر دیگری دارد. او می‌گوید اتفاقاً هر گاه که به نظر می‌رسد به بن‌بست رسیده‌ایم، بهتر است کمی از جنجال‌های روزمره فاصله بگیریم و به نویسندگان گذشته گوش بسپاریم. شاید بعضی حرف‌هایشان برایمان ملال‌آور باشد، اما در نهایت، آن «لحظۀ آرمانی» را در می‌یابیم.، گرچه آن گذشتگان از این دار مکافات رفته اند، خواندن آثارشان به ما آرامش ذهنی هم می‌بخشد. مردگان که جواب نمی‌دهند، مگر اینکه خودمان از آن‌ها جواب بخواهیم. این دیدار و مواجهه تحت کنترل ماست. خودمان تصمیم می‌گیریم به اجدادمان توجه کنیم یا نه. وقتی به آن‌ها توجه کنیم، وقتی از این «آتش سوزان» کمی دور شویم، چند نفس عمیق بکشیم و به دنیای گذشتگان قدم بگذاریم، چه بسا نبضمان کمی آرام بگیرد و فرصتی برای اندیشیدن بیابیم. کسی چیزی از ما طلبکار نیست. اگر ما مشتاق باشیم، گذشتگان هم مشتاق‌اند که با ما سخن بگویند. شاید آنهاحرف‌های حکیمانه‌ای داشته باشند که یا نمی‌دانیم یا فراموش کرده‌ایم. دوهزار سال پیش، هوراس شاعر رومی نامه‌ای منظوم به دوستش نوشت و در آن توصیه کرد: «مکتوبات حکما را دریاب / وز آن‌ها بپرس تا توانی / به طریقی آرام روزگار گذرانی». توصیۀ خوبی بوده و هست

📝 حکایت درمانی ضرب المثل زرندی ارائه شده

حکایت درمانی خاطرات خوش پدربزرگ پدربزرگ که فوت کرد، دنیای من هم تیره و تار شد؛ اینقدر تیره که دیگر هیچ چیز خوبی را در آن نمی‌دیدم، از هیچ اتفاقی لذت نمی‌بردم و هیچ موضوعی خوشحالم نمی‌کرد. روزها و هفته‌ها از مرگ او می‌گذشت اما هنوز هم هر شب چهره‌اش را در نظرم مجسم می‌کردم و آرام با او حرف می‌زدم. شب‌ها هم فقط یک خواب می‌دیدم؛ خوابی که بیشتر شبیه کابوس بود. وقتی می‌خوابیدم، پدربزرگ را می‌دیدم که آرام و لبخندزنان روی صندلی‌اش نشسته بود و داشت کتاب می‌خواند اما همین که من به طرفش می‌رفتم تا مثل همیشه گونه‌هایش را ببوسم، سرش را پایین می‌انداخت و بدنش مثل کسی می‌شد که سال‌هاست مرده؛ بی‌حرکت، سرد و بدون هیچ حسی. مادر و پدرم فکر می‌کردند روانپزشک‌ها می‌توانند به من کمک کنند. اول پیش دکتر باتجربه ای رفتیم که سال ها پزشک خانوادگی ما بود و از همه چیز اطلاع داشت. بعد از گذشت چند هفته دکتر ناامید شد و من را به یکی از دوستانش معرفی کرد. او می‌گفت برای برطرف کردن چنین مشکلاتی خیلی پیر شده و دیگر نمی‌تواند بخوبی دوران جوانی از عهده این کار بربیاید. به توصیه او، به دکتر جوانی مراجعه کردیم .او هم چند هفته‌ای سعی کرد به ما کمک کند اما هیچ کاری از دستش ساخته نبود، نه کابوس‌هایم قطع می‌شد و نه احساس آرامش می‌کردم. خودم هم خسته شده بودم و نمی‌دانستم چطور باید از این وضع وحشتناک نجات پیدا کنم. این وضع ادامه داشت تا این‌که دکتر جوان هم به مادرم گفت کاری از دستش ساخته نیست. او فکر می‌کرد من خودم نمی‌خواهم همکاری کنم و برای همین است که تغییری در روحیه‌ام ایجاد نمی‌شود. اما من که می‌دانستم چنین موضوعی واقعیت ندارد، بیشتر گیج می‌شدم و کم‌کم ترس غریبی هم در این مورد به جانم افتاده بود. می‌ترسیدم تا آخر عمر با این افکار زندگی کنم. می‌ترسیدم دیگر هیچ وقت نخندم و از همه بدتر این‌که فکر می‌کردم من عاشق پدربزرگم بودم و برای همین بعد از او من هم نباید زنده بمانم. جرات مطرح کردن این حرف‌ها را نداشتم و ترجیح می‌دادم در برابر پرسش‌های مختلف مادر و پدرم فقط سکوت کنم ولی سکوتم هم دردی را دوا نمی‌کرد و آنها بیشتر نگران و دلواپس می‌شدند. کم‌کم سالگرد فوت پدربزرگ نزدیک می‌شد و من هنوز هم هر شب گریه می‌کردم و نمی‌دانستم چطور باید غم دوری او را تحمل کنم. این یکی از سخت‌ترین اتفاقاتی بود که تا آن زمان تجربه کرده بودم. یک شب، تصمیم گرفتم به اتاق پدربزرگ بروم و شب را همانجا بخوابم. فکر می‌کردم اگر شب در رختخواب او باشم، آرام‌تر خواهم شد. همان شب، مادربزرگ هم پیش من آمد. دست‌هایش را روی پیشانی‌ام گذاشت و آرام موهایم را نوازش کرد. بعد با صدایی آرام و مهربان گفت: دوست داری درباره پدربزرگت حرف بزنیم؟ چشم‌هایم دوباره پر از اشک شد. جلوی گریه‌ام را گرفتم و از او خواستم از پدربزرگ تعریف کند، از همه روزهای خوب و بدی که آنها با هم داشتند. ـ گریه کن، بیخود سعی نکن جلوی اشک‌هایت را بگیری. گریه کن و من هم از پدربزرگت می‌گویم. او شروع کرد به تعریف کردن از زندگی پیرمرد. از 80 سالی که در این دنیا گذرانده و 60 سالش را شریک زندگی مادربزرگ بود. از همه خوبی‌هایش گفت و از این‌که در این 80 سال چقدر به فکر مردم بوده است. از مهربانی‌های او گفت و از کارهای نیکی که در حق دیگران انجام می‌داد. صحبت‌هایش که تمام شد، دیدم صورت خودش هم از اشک خیس شده اما می‌خندد و تازه فهمیدم با این‌که از دست دادن چنین مردی بسیار تلخ و سخت است اما خیلی هم نباید به گریه و غصه خوردن ادامه داد. او این‌قدر خاطره خوب از خودش باقی گذاشته بود که تا آخر عمر می‌شد با یادآوری آنها خندید و خوشحال شد.

📆  امروز ‎🔺 سه شنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۲ ‎🔺 الثلاثاء ۲۴ ذو القعدة ۱۴۴۴ ‎🔺 Tuesday 2023 13 June 🕗 اوقات شرعی شهر زرند استان کرمان تاریخ سه شنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۲ ‎۰۳:۰۴ 🌑  اذان صبح ‎۰۴:۴۰ 🌒  طلوع آفتاب ‎۱۱:۴۴ 🌕  اذان ظهر ‎۱۸:۴۷ 🌘  غروب خورشید ‎۱۹:۰۷ 🌚  اذان مغرب ‎۲۲:۵۶ 🌙  نیمه شب شرعی ┊    ┊     ┊     ┊ ┊    ┊     ┊     🌼 ┊    ┊     🌺 ┊    🌼 🌺 ✍معبودا! هر سپیده دم طلوع یک صبح زیبا و یک روز دیبا را نوید می دهی از تو می خواهیم قسم به طلوع صبحگاهی و مهرگاهی دلمان را سرشار از انوار آفتاب مهربانی و سلامتی بگردان و آرامشی آسمانی و جاودانی بر قلبمان نازل بفرما. 🙏آمین یارب العالمین ‍ شادی را هدیه کنید🌸 حتے به کسانےکه آن را از شما گرفتند عشق بورز ید❤️ به آنهایی که دلتان را شکستند دعا کنید 🙏 برای آنها که نفرینتان کردند و بخندید 😊 که خدا هنوز با شماست شادی و عشق 💕 و لبخند و دنیایــــی به زیبایـــــی آنچه شمازیبایــش میدانــید را برایتان آرزو میکنـــیــــم"🌸🍃 دنیایتان به زیبایی تمام آرزوهایتان. 💥💥💥صبحتان و روزتان مملو از آفتاب مهر و امید درودهای رخشان ودرخشانمان ارزانی شما همراهان عزیز #ندای_زرند که غزلخوان مهرید وآینه گردان سپهرید...🙋‍♀💐 باغ مخملین لبخندتان خرم؛ جام بلورین ارغوانتان لبالب؛ تنبور و سنتور نغمه های شادی انگیزتان کوک؛ سپاسهایمانّ چکاوکی چکامه سرا نشسته بر چینه ی سنبله آرای بهارینگی تان... پگاه بهرام شیدتان سرآغاز روزی مهرام وفرزام، پیشکش امروزتان کرور کرور سرور و نیکبختی و پیک های شادی ارمغان... ارجگزار مهربانی های همواره تان هستیم

#به_سبک_دلبرانه 📹 دیدار علیرضا احمدی‌روشن فرزند شهید مصطفی احمدی‌روشن با رهبر انقلاب در حاشیه نمایشگاه دستاوردهای صنعت هسته‌ای کشور #در_محضر_حضرت_ماه 📡ندای زرند در #تلگرام 👇 🆔https://t.me/p_nedayezarand 📡 ندای زرند در #ایتا👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/971374624Cfc80be5cd9 📡ندای زرند در #روبیکا👇 🆔https://rubika.ir/p_Nedayezarand401   📡  ندای زرنددر #سروش👇 splus.ir/p_nedayezarand 📡ندای زرند در #بیپ👇 🆔https://channels.bip.ai/join/nedayezarand

🏨برنامه حضور پزشکان متخصص درمانگاه بیمارستان #سینای_زرند #دوشنبه بیست ودوم خردادماه جاری 🔻 شیفت صبح ساعت نوبت گیری ۰۷:۳۰ 🩺متخصص طب سنتی وایرانی آقای دکتر احمدیان ⏰زمان ویزیت ۸نوبت نامحدود 🩺متخصص اطفال ونوزادان خانم دکتر ایرانمنش ⏰زمان ویزیت۱۱نوبت نامحدود 🩺متخصص اعصاب وروان خانم دکترشهدادی ⏰زمان ویزیت۹/۳۰نوبت نامحدود 🔻 شیفت عصر ساعت نوبت گیری ساعت۷/۳۰ 🩺 متخصص عفونی آقای دکتر تهامی نیا ⏰زمان ویزیت۱۶نوبت گیری از ۷/۳۰نوبت نامحدود 🩺متخصص ارتوپد آقای دکتر تدین ⏰زمان ویزیت۱۷ 🩺متخصص قلب‌وعروق خانم دکتر اکرمی ⏰زمان ویزیت۱۷ 🩺متخصص جراحی عمومی آقای دکتر حق الهی ⏰زمان ویزیت۱۶نامحدود 🩺متخصص عفونی آقای دکتر انجم شعاع ⏰زمان ویزیت۱۷نوبت نامحدود 🩺 متخصص گوش وحلق بینی وجراحی سروگردن آقای دکتر رحیمی صادق ⏰زمان ویزیت۱۷نوبت فقط ازطریق۱۶۷۷داخلی۱۰ 🩺 متخصص بیهوشی خانم دکتر پورشریفی ⏰ زمان ویزیت ۱۹ 📞 نکته مهم: شماره تماس جهت هماهنگی قبل از حضور در درمانگاه برای زمان نوبت پزشک موردنظر 📲 03431428200 📲 03431428201