eitaa logo
نگاه قدس
1.6هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
348 ویدیو
22 فایل
مقام معظم رهبری: امروز تأثیر رسانه‌ها در عقب راندن دشمن بیشتر از موشک و پهپاد است،هرکس رسانه قوی‌تر داشته باشد در اهدافی که دارد موفق‌تر خواهد بود. ارتباط با ادمین: @ertebat_qodsian
مشاهده در ایتا
دانلود
امشب خدیجه می رود از خانه ی وحی تاریک شد در ماتمش کاشانه ی وحی چشم از خدیجه بر نمی دارد پیمبر خون جگر از دیده می بارد پیمبر ◼️وفات ام المؤمنين والمؤمنات حضرت خدیجه سلام الله علیها تسلیت باد اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفرَج💔🖤 @negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهید✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ @negaheqods
❣ بیا که بی تو نه سحـر را طاقتی است و نه صبـح را صداقتی؛ که سحـربه شبنم لطف تو بیدار میشـود وصبح، به سلام تو ازجا برمی‌خیزد... @negaheqods
نگاه قدس
برگی از داستان استعمار (شروع جلد هشتم) قسمت نود و پنج: همه انگلیسی‌‌‌ها بد نیستند انگلیسی‌‌‌ها از
برگی از داستان استعمار قسمت نود و شش: شلیک به زیبایی انگلیسی‌ها که تاسال ۱۸۴۹ میلادی تقریباً تمام هند را به تصرف درآورده بودند‌، در نخستین سال‌های دهه ۱۸۵۰ چند نقطه کوچک باقیمانده را هم به قلمرو خود افزودند‌. یکی از این نقاط‌، شهر کوچک و زیبای آغزا بود که ارتش کمپانی هندشرقی در سال ۱۸۵۳ میلادی آن را در محاصره گرفت‌. شهر آغزا با دیواری بلند که آن را به قلعه‌ای استوار شبیه کرده بود‌ حفاظت می شد‌. افسران انگلیسی انتظار داشتند مردم شهر پس از دیدن پیروزی‌های آن‌ها در سراسر هند از مقاومت دست بردارند و دروازه‌های شهر را باز کنند‌. انتظار فرماندهان انگلیسی واقع بینانه نبود‌، مردم شهر به سختی مقاومت می‌کردند و هر بار که سربازان دشمن به دیوار نزدیک می شدند با گلوله بارانی شدید آن‌ها را عقب می راندند‌. توپخانه انگلیسی‌ها هم توان ویران کردن دیوار بزرگ شهر را نداشت. فرمانده انگلیسی تصمیم گرفت از پادگان‌های دیگر کمک بخواهد‌. رسیدن نیروی کمکی چند روز طول می‌کشید و آن‌ها آذوقه ای را برای این مدت طولانی آماده نکرده بودند. مقاومت مردم شهر گره بزرگی در کارشان انداخته بود تا اینکه یکی از افسران با پیشنهادی به دیدار فرمانده رفت، توپخانه آن‌ها باید از دیوار شهر فاصله می گرفت‌، روی یکی از تپه‌های نزدیک شهر مستقر می شد و کاخ‌های زیبا و قدیمی شهر را نشانه می‌رفت‌. هندی‌ها باید تهدید می‌شدند که اگر به پایداری ادامه دهند توپخانه ارتش کمپانی قصرهای بی نظیر شهر را زیر آتش خواهد گرفت و نابود خواهد کرد‌. فرمانده پیشنهاد افسر را پذیرفت و پیکی به سرعت روانه شهر شد تا تهدید جدید فرمانده را به اطلاع هندی‌ها برساند‌. مردم شهر یک شبانه روز فرصت داشتند تا پاسخ انگلیسی‌ها را بدهند و بناهای تاریخی و بی همتای آغزا را نجات دهند‌. سرانجام در آخرین دقایقی که مهلت انگلیسی‌ها به پایان می رسید‌، یکی از دروازده‌ها باز شد و مردی از آن بیرون آمد‌. مرد با سرعت به سوی اردوگاه انگلیسی‌ها می دوید تا پیش ازپایان وقت‌، خبر تصمیم اهالی را به آن‌ها برساند، مردم آغزا حاضر بودند تفنگ‌های خود را زمین بگذارند تا آسیبی به یادگارهای تاریخی و فرهنگی شهرشان وارد نشود‌. انگلیسی‌ها از اولین روزهایی که به هند وارد شده بودند‌، خود را مردمی متمدن معرفی می‌کردند که باید هندی‌ها را هم با اصول تمدن آشنا می‌کردند و اکنون تنها چند دقیقه با ویران کردن یکی از گرانبهاترین میراث‌های هنری هند فاصله داشتند‌. مردم آغزا که مانند بقیه ساکنان هند از سوی انگلیسی‌ها به بی فرهنگی و توحش متهم بودند برای نگهداری از یادگارهای هنری نیاکانشان‌، از مقاومت سرسختانه خود دست برداشتند و دروازه‌های شهر را به روی دشمن باز کردند‌. حاکمان مناطقی مانند آغزا که به تصرف انگلیسی‌ها در می آمدند‌، برکنار می شدند و شهر‌، کاملاً در قلمرو کمپانی هند شرقی قرار می‌گرفت‌. این قلمرو وسیع «هند بریتانیا» نام گرفته بود، اما در بعضی بخش‌های هند هم انگلیسی‌ها حاکم محلی را با شرط‌ها و محدودیت‌هایی بر سر کار نگه می‌داشتند‌. این حکومت‌ها در ظاهر مستقل بودند، اما سررشته همه کارهایشان در دست یک مأمور انگلیسی بود که «رزیدنت» یا مقیم نامیده می‌شد‌. پولی که انگلیسی‌ها بدون دردسر می توانستند از این حاکمان دست نشانده بگیرند‌، تنها علت نگه داشتن آنها در قدرت بود‌. انگلیسی‌ها از فردی به نام «میر جعفر» 40 میلیون لیره گرفتند تا او را به عنوان حکمران ایالت بنگال منصوب کنند‌. میرجعفر به سراج الدوله‌، حاکم پیشین بنگال‌، که به جنگ با انگلیسی‌ها مشغول بود‌، خیانت کرده بود‌. مدتی بعد‌، از فرد دیگری به نام میر کاظم 10 میلیون لیره گرفتند و او را به جای میر جعفر به حکومت رساندند، اما سه سال بعد 25 میلیون لیره از میر جعفر گرفتند و دوباره او را بر تخت حکومت نشاندند‌. دو سال پس از این‌، از فردی به نام نجم الدوله 11 میلیون لیره گرفتند و حکومت را به او سپردند‌. فرماندار انگلیسی هند‌، وارن‌هاستینگز‌، از برخی حکمران‌های محلی سالی ۲۵۰ هزار لیره به عنوان کمک به خزانه کمپانی دریافت می‌کرد‌. او تعهد کرده بود در برابر این پول‌، از اشغال سرزمین آن‌ها خودداری کند‌. مدتی بعد هم از هر کدام مبلغی رشوه می گرفت و به حساب شخصی خودش واریز می‌کرد تا به این کمک سالانه چیزی اضافه نکند‌. اما بالاخره پیمان شکنی کرد و این ایالت‌ها را هم به هند بریتانیا اضافه کرد. هاستینگز‌، حاکم ایالت «اوز» را وادار کرد تا 5 میلیون لیره به کمپانی هند شرقی بپردازد‌. تمام ثروتی که انگلیسی‌ها به این صورت از فرمانروایان محلی می‌گرفتند‌، دسترنج کشاورزان هندی بود که حاکمان به نام مالیات با بهانه‌های دیگر از چنگ آن‌ها بیرون کشیده بودند. @negaheqods
✨🍃🍂🌺🍃 🍃🍂🌺🍃 🍂🌺🍃 🌺🍃 🍃 🍃دعای روز یازدهم ماه مبارک رمضان 💖 ﷽ 💖 🌺 اللهمّ حَبّبْ الیّ فیهِ الإحْسانَ وکَرّهْ الیّ فیهِ الفُسوقَ والعِصْیانَ وحَرّمْ علیّ فیهِ السّخَطَ والنّیرانَ بِعَوْنِکَ یا غیاثَ المُسْتغیثین.  🍃خدایا دوست گردان بمن در این روز نیکى را و نـاپسند بدار در این روز فسق ونافرمانى را وحرام کن بر من در آن خشم وسوزندگى را به یاریت اى دادرس داد خواهان. @negaheqods 🍃 🌺🍃 🍂🌺🍃 🍃🍂🌺🍃 ✨🍃🍂🌺🍃
5.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ویژه ماه مبارک رمضان روز یازدهم ماه میهمانی خدا @negaheqods
27.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷عکس تعدادی از شهدا که توسط هوش مصنوعی به شکل زنده درآمده اند. لبخند شهادت روزی تان باد.... @negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهید✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ @negaheqods
🔻سلام امام زمانم 🔹️جوابِ سلام، واجب است! لذت شعر به آن است که والا باشد 🔹️هدف شعر ظهور گل زهـــــرا باشد جان ناقابل ما نذر شما مهدی جان 🔹️علت هستی ما حضرت مـولا باشد @negaheqods
نگاه قدس
برگی از داستان استعمار قسمت نود و شش: شلیک به زیبایی انگلیسی‌ها که تاسال ۱۸۴۹ میلادی تقریباً تمام
برگی از داستان استعمار قسمت نود و هفت: قفس انگلیسی‌‌ها بیش از پنجاه نوع مالیات و عوارض مختلف از کشاورزان هندی ‌می‌گرفتند. آن‌ها زمین‌های هر ایالت را به کشاورزان اجاره ‌می‌دادند و مهم ترین مالیاتی که از آن‌ها می‌گرفتند «نذرانه» نام داشت. نذرانه پول زیادی بود که هر کشاورز در آغاز کار باید به انگلیسی‌ها پرداخت می‌کرد. انگلیسی‌ها کشاورزانی را که نمی‌توانستند مالیاتشان را بدهند در قفس‌‌های فلزی ‌می‌انداختند و این قفس‌‌ها را زیر آفتاب سوزان هندوستان ‌می‌گذاشتند. بقیه کشاورزانی را که شاهد زجر و مرگ هم وطن خود بودند‌، سعی می‌کردند از هر راهی که ممکن بود‌، مالیات انگلیسی‌ها را بدهند آن‌‌ها حتی بچه‌‌های خود را ‌می‌فروختند تا از عهده اجاره و مالیات زمین برآیند. بسیاری از کشاورزان که تحمل این وضع برایشان غیرممکن بود‌، زمین و روستای خود را ر‌ها می‌کرند و می‌گریختند. بیش از یک سوم جمعیت هندبریتانیا پس از مدتی از روستا‌های خود فرار کردند و به مرد‌می‌آواره و گرسنه تبدیل شدند. بسیاری از این آواره‌‌ها به شهر‌هایی ‌می‌رفتند که انگلیسی‌ها کارخانه‌‌هایی را در آنجا تأسیس کرده بودند. خوشبخت ترین آن‌‌ها ‌می‌توانستند در این کارخانه‌‌ها همراه همسر و تمام فرزندان خود به کار مشغول شوند. دستمزد اندک و ساعت‌‌های طولانی کار‌، مخصوصاً در کارخانه‌‌های نساجی‌، باعث می‌شد این کارگران با کمترین غذا و وسایل زندگی روزگار خود را بگذرانند. آن‌‌ها به صورت گروهی اتاقی را در شهر اجاره می‌کردند و گاهی در یک اتاق کوچک و تاریک سی نفر همراه حیوانات خود زندگی می‌کردند گروهی از این کشاورزان آواره هم در معادنی که انگلیسی‌‌ها آن‌‌ها را اداره می‌کردند به کار مشغول ‌می‌شدند. معدن‌‌هایی که در بسیاری از آن‌‌ها زنان هندی هم هر روز به عمق زمین فرو ‌می‌رفتند و در کنار مرد‌ها به کندن سنگ و خاک در راهرو‌های تاریک معدن مشغول ‌می‌شدند. این زن‌‌ها بچه‌‌های خود را باخوراندن تریاک به خواب‌‌های عمیق و طولانی فرو ‌می‌بردند تا بتوانند با خیالی آسوده تر راهی معدن شوند. انگلیسی‌‌ها در بیشتر سال‌هایی که هند را در تصرف داشتند‌، مشغول جنگ با رقیبانشان در اروپا و آمریکا بودند به همین علت معتقد بودند هندی‌‌ها باید تمام این شرایط سخت را به نام وضعیت جنگی تحمل کنند؛ جنگ‌‌هایی که هیچ ارتباطی به هندی‌‌ها نداشت. لرد ولزلی‌، یکی از فرمانداران انگلیسی هند‌، کتابی را تألیف کرد به نام«کتاب جیبی سرباز برای خدمت در میدان جنگ». او در بخشی از این کتاب نوشت:«همیشه بر سر ما می‌کوبند و تکرار می‌کنند که شرافت و صداقت بهترین سیاست است. اما این جملات زیبا برای سرمشق‌های کودکان دبستانی خوب است. اگر کسی بخواهد در زمان جنگ هم شرافت داشته باشد‌، بهتر است شمشیرش را زمین بیندازد.» @negaheqods
✨🍃🍂🌺🍃 🍃🍂🌺🍃 🍂🌺🍃 🌺 🍃 🍃 🍃دعای روز دوازدهم ماه مبارک رمضان 💖 ﷽ 💖 🌹اللَّهُمَّ زَيِّنِّي فِيهِ بِالسِّتْرِ وَ الْعَفَافِ وَ اسْتُرْنِي فِيهِ بِلِبَاسِ الْقُنُوعِ وَ الْكَفَافِ وَ احْمِلْنِي فِيهِ عَلَى الْعَدْلِ وَ الْإِنْصَافِ وَ آمِنِّي فِيهِ مِنْ كُلِّ مَا أَخَافُ بِعِصْمَتِكَ يَا عِصْمَةَ الْخَائِفِينَ 🌹خدايا مرا در اين ماه به پوشش و پاكدامنى بياراى، و به لباس قناعت و اكتفا به اندازه حاجت بپوشان و بر عدالت و انصاف وادارم نما، و مرا در اين ماه از هرچه مى ترسم ايمنى ده، به نگهدارى ات اى نگهدارنده هراسندگان. @negaheqods 🍃 🌺🍃 🍂🌺🍃 🍃🍂🌺🍃 ✨🍃🍂🌺🍃
5.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ویژه ماه مبارک رمضان روز دوازدهم ماه میهمانی خدا @negaheqods