▪️ شیعه دارد آبرو زیرا دلش با زینب است
▪️ آبرو دار حقیقی در دو دنیا زینب است
▪️ راه ما راه حسین و مقصد ما کربلاست
▪️ افتخار و اعتبار مکتب ما زینب است
◾️ سالروز شهادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها تسلیت باد
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
#سلاممولایما♥
سلام ای عطرحیاتبخش
سلام ای آرزوی مشتاقان منتظر
سلام ای نجات بخش موعود
سلام ای امیدبخش دردمندان
سلام ای طبیب مهربان قلبهای شکسته
سلام ای مسیح جان های مرده
سلام ای مهربانترین پدر،
ای خوبترین مونس...
سلام ای غریب ترین ...
ای عزیزترین... ای صبورترین...
🌤الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج🌤
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐۱۵ روز تا #جشن_انقلاب💐
گوشه ای از افتخارات جمهوری اسلامی ایران
تبدیل شدن شیراز به رتبه اول پیوند اعضا در جهان
امروز ایران به دانش پیوند انواع اعضای مختلف بدن انسان دست پیدا کرده و شیراز پایتخت پیوند عضو ایران و پیشتاز در پیوند عضو در جهان است.
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
💐۲۹روز تا #جشن_میلادمنجی💐
💠بشارت به امام زمان علیه السلام در روایات
🌸امام باقر علیه السلام:
صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ هُوَ الطَّرِيدُ الشَّرِيدُ الْمَوْتُورُ بِأَبِيهِ الْمُكَنَّى بِعَمِّهِ الْمُفْرَدُ مِنْ أَهْلِهِ اسْمُهُ اسْمُ نَبِي
صاحب اين امر همان راندهشده آواره است كه خونخواهى پدرش نشده و كنيه عمويش را دارد و جدا از خانواده خويش است، نام او نام پيامبرى است.
📚الغیبه للنعمانی، ص179، ح24
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
💐۳۵روز تا #جشن_انتخابات💐
شاخص های نماینده تراز انقلاب اسلامی
در کلام مقام معظم رهبری
۲۸-داشتن استقلال در بیان نظرات
بحمدالله در دورههایی که تاکنون گذشته تا حدود زیادی شاهد چنین منظره هایی بوده ایم؛ آزاد حرف خودشان را بزنند و راهی را که صحیح میدانند، تعقیب بکنند. این، خصوصیات مجلس اسلامی است که بخش مهمی از این خصوصیات وجود داشته
است. البته نمیخواهیم بگوییم استثناء ندارد؛ چرا بالاخره در هرجا استثناهایی هم هست؛ اما قضاوت بر روی غلبه و بر روی روال طبیعی کار است.
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
نگاه قدس
ابعاد تحصن ۲۶ روزه مجلس پس از اعلام نظر شورای نگهبان و رد صلاحیت ۸۵ نماینده مجلس ششم، نمایندگان فراک
در نهایت، تحصن نمایندگان به علت ناامید شدن از تغییر در لیست نمایندگان رد صلاحیت شده، پس از ۲۶ روز در تاریخ ۱۶ بهمن ماه ۱۳۸۲ پایان یافت. پس از پایان تحصن، ۱۱۷ نماینده مجلس در جلسه علنی مجلس دسته جمعی استعفا دادند. در میان نمایندگان مستعفی ۲۰ نماینده از شهر تهران حضور داشتند و افرادی چون کروبی، محتشمی پور، انصاری، دعایی، هادی خامنه ای، محجوب، سرحدی زاده و وحیده طالقانی در بین آنها حضور نداشتند.
احزاب اصلی و فعال انتخابات مجلس هفتم و نتایج آن (با تمرکز انتخابات تهران)
تعدد کاندیداهای ثبت نامی برای نمایندگی در مجلس هفتم از سوی گروه های سیاسی و دانشگاهی با تعابیر مختلفی رو به رو شد. جناح راست افزایش تعداد ثبت نام ها را به سناریوی ” جنبش ثبت نام” تعبیر کردند که هدف آن بالا بردن هزینه رد صلاحیت گسترده نامزدها و اعمال فشار بر شورای نگهبان بود. از نظر دانشگاهیان و تحلیل های جامعه شناختی، تعداد بالای داوطلبان نشان دهنده فعالیت نامنسجم و نامشخص گروه های سیاسی بود که نتوانسته بودند به عنوان احزاب سیاسی کارآمد، نقش و کارکرد ویژه خود را در جامعه بازی کنند. در نتیجه، بی اعتمادی و شاید شناخت نادرست از مسئولیت نمایندگی باعث ثبت نام عده زیادی برای نمایندگی مجلس هفتم شد. این تحلیل ها مثلا به حوزه انتخابیه شهر تهران استناد داشتند که با وجود ثبت نام بیش از هزار نامزد، فقط ۶۵ نفر نسبتا شناخته شده و دارای سابقه و فعالیت سیاسی بودند و اسامی آنها در پنج ائتلاف آبادگران ایران اسلامی، ائتلاف برای ایران، خدمتگزاران مستقل ایران اسلامی، جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و چکاد آزاداندیشان قرار داشت.
در پی رد صلاحیت چهره ها و داوطلبان اصلاح طلب، دفتر تحکیم وحدت (طیف علامه) انتخابات را تحریم کرد و از بین گروه های عضو جبهه دوم خرداد به جز مجمع روحانیون مبارز، خانه کارگر و مجمع اسلامی بانوان، بقیه گروه ها (از جمله سازمان مجاهدین انقلاب، حزب مشارکت، حزب همبستگی) و همچنین نهضت آزادی و ملی مذهبی ها اعلام کردند که در انتخابات شرکت نمی کنند. حزب کارگزاران نیز اعلام کرد با وجود خودداری از ارائه لیست، از مردم برای شرکت در انتخابات و انتخاب چهره های شایسته دعوت می کند.
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
نگاه قدس
برگی از داستان استعمار قسمت سی و هشتم شیر آفریقا مبلغان کلیسا، درمان بیماران و کاستن از درد و ر
برگی از داستان استعمار
قسمت سی و نهم
مسیحیان کوچک
مبلغان کلیسـا توجـه مخصوصی به کودکان داشتند.
آنهـا بـه سـراغ کودکان رنجدیده یا بیمار میرفتنـد از آنها مراقبت میکردند و سپس ایـن کـودکان را با مسیحیت آشـنـا کـرده، غسل تعمید میدادند.
یکی از مشهورترین کشیشانی که تعداد بی شماری کودکان سیاهپوست را مسیحی کرد «پدرو کلاور» بود که در قرن هفدهم میلادی در اسپانیا زندگی میکرد.
در آن سالها کشتیهای اسپانیایی که در سواحل آفریقا پر از برده شده بودند، پی درپی در بندر «کارتاجنا» لنگر میانداختند و صدها برده را روانه بازار برده فروشان میکردند.
پدر کلاور در این بندر ساکن شد و تمام تلاش خود را برای تغییر مذهب بردههای کودک و نوجوان به کار برد.
هر وقت که یک کشتی حمل برده به بندر وارد میشد، پدر کلاور با مقداری غذا و نوشیدنی خود را به کشتی میرساند و به سراغ بردههای کودک میرفت.
بین آنها غذا و نوشیدنی تقسیم میکرد، از آنها دلجویی میکرد و در همان جا آنها را غسل تعمید میداد و نام مسیحی برایشان انتخاب میکرد.
پدر کلاور این مسیحیان کوچک را به حال خودشان رها نمیکرد.
همراه آنها بـه بـازار برده فروشان میرفت و در مدتی هم که آنها در بازار منتظر اربابان جدید خود بودند برایشان سخنرانی میکرد.
هنگامیکه این بردههای کوچک به صاحبان کشتزارها و معادن فروخته میشدند، کلاور باز هم به آنها سرکشی میکرد، با آنها درباره دین و نام جدیدشان صحبت میکرد و از آنها میخواست رنجهای بردگی را تحمل کنند و در زندگی صبر بیشتری داشته باشند.
گفته میشود که او حدود سیصد هزار برده را که بسیاری از آنها کودک و نوجوان بودند، غسل تعمید داد و مسیحی کرد.
در سالهای بعـد کـه بـرده داری لغـو شـده بـود و دست مبلغان مسیحیت به کودکان برده نمیرسید، راههای بهتری را برای آموزش کودکان آفریقایی در پیش گرفتند.
در سنگال کشیشان فرانسوی به سراغ خانوادههای بیشماری میرفتند که از گرسنگی رنج میبردند.
این کشیشها با این خانوادهها قرار میگذاشتند که هر ماه مقداری مواد غذایی به آنها بدهند و در عوض یکی از بچههای آنها را برای تربیت مسیحی در اختیار بگیرند.
سن این بچهها کمتر از پنج سال بود.
کشیشها با خانوادهها قرارمیگذاشتند که اگر بخواهند پس از مدتی به خود را پس بگیرند باید هزینههایی را که مبلغین برای آنها خرج کرده بودند بپردازند.
پس از یک دوره آموزش، بچهها به فرانسـه اعـزام میشدند، تا در مدارس کلیسا در دورههای بالاتر ادامه تحصیل دهند.
آنها در فرانسه تابعیت فرانسوی میگرفتند هنگامیکه به سنگال برمیگشتند، مانند یک مسیحی فرانسوی و یک مامور دولت فرانسه برای حفظ منافع این فعالیت میکردند.
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
نگاه قدس
قسمت نوزدهم حاج کاظم گفت: «این موضوعی که میخوام برات نقل کنم، بر میگرده به حدود دوسال و نیم قبل! ز
قسمت بیستم
حاج کاظم گفت: «نه... به بهانه کاری به امارات سفر میکنه و پناهنده میشه و هرچی تا حالا اقدامات دیپلماتیک و رایزنی های امنیتی نظامی داشتیم، از طرف اماراتی ها پاسخ مثبتی برای تحویل اون شخص دریافت نکردیم. حدود یک سال قبل هم اون شخص به اورشلیم اسرائیل سفر کرده و عملا دست ما بسته شد.»
گفتم: «ایرانی بود یا سوری؟»
گفت: «متاسفانه ایرانی.»
گفتم: «دشتمان گرگ اگر داشت نمینالیدیم... نیمی از گله ی ما را سگ چوپان خورده.»
حاجی تاملی کرد، ادامه داد گفت:
«طی اون مدتی که تا به زن و بچه سیف برسیم، گروگان گیرها از ما میخواستن چندتن از عوامل موساد و که ایران دستگیر کرده بود آزاد کنیم. دستور کار این شد که یک تیم 10 نفره اطلاعاتی و عملیاتی ضربتی ویژه تشکیل بدیم تا اون ها رو نجات بدیم، وَ تشکیل هم دادیم. اما وقتی بچه ها به لانه تروریستها در یکی از مناطق مرزی سوریه نزدیک میشن درگیری شدیدی صورت میگیره وَ متاسفانه دونفر از بچه های ما شهید میشن. درگیری ادامه پیدا میکنه. در نهایت، وقتی تروریست ها به درک واصل میشن، بچه های حزب الله وارد ساختمون میشن و با صحنه ای بد مواجه میشن. به همسر و فرزندان سیف تجاوز گروهی شده بود و در نهایت به طرز فجیعی به شهادت رسیدند.»
خیلی ناراحت شده بودم. دلم به درد اومده بود.
حاج کاظم گفت:
«دلیل اینکه سیف از لحاظ روحی به هم ریخته این هست که همسرش و دو دختر عفیفه و پاکدامن خودش رو به طرز فجیعی از دست میده...»
توی دلم احساس شرم میکردم. نمیدونستم چی بگم. حاجی هم بیشتر از این توضیح نداد. منم دیگه حوصله نداشتم و خداحافظی کردیم برگشتم دفترم. به محض ورود، تلفن دفتر زنگ خورد. از دفتر حاج آقا سیف بود... گوشی رو گرفتم پاسخ دادم:
+سلام حاج آقا.
_سلام. فورا بیا دفترم.
+چشم... الساعه.
رفتم سمت دفتر سیف. به محض ورود گفت:
_آماده ای برای ماموریت؟ توانش و داری؟ میخوام این مورد و خودت بری دنبالش. درون مرزی هم هست.
+بله آقا. چشم. فقط اگر اجازه بدید، هوایی نرم. با خودرو و زمینی برم تمام مسیر و !
با همون حالت جدی و سگرمه های تو هم رفته و عبوس گفت:
_ایرادی نداره! فقط حواست به خودت باشه!
+چشم.
ماموریت و مستقیما خودش برام شرح داد...
موضوع: کاملا سری...
قرار شد تا کرمان با ماشین خودم برم و بعدش از اونجا با ماشینی که توسط یکی از عواملمون در اختیارم قرار میگرفت ادامه مسیر بدم و ماموریت و به سرانجام برسونم. تمام مراحل اولیه انجام شد.
عازم ماموریت شدم و با خودروی شخصی از تهران رفتم به سمت کرمان. اونجا ماشینم و توی اداره کرمان گذاشتم، خودروی مورد نظر و تحویل گرفتم عازم شدم به سمت زاهدان! دیگه درمورد ماموریت توضیحی نمیدم! میخوام برم سر اصل مطلب!
پنج روز در زاهدان بودم. هوا به شدت گرم بود... ماموریت تموم شده بود و باید برمیگشتم. با خودم گفتم برم بازار، برای مادرم سوغاتی بخرم.
وارد یکی از بازارها شدم. لباس محلی تنم بود، روم و پوشونده بودم! هوا به شدت گرم و نفس گیر بود. اسلحه م و زیر لباس محلی گذاشته بودم تا در صورت هرگونه اتفاق غیر منتظره، واکنش سریع نشون بدم.
اصلا کاری به شغلم ندارم... کلا از بچگی عادتم بود هرجایی میرفتم، به طور کاملا نامحسوس دور و برم و پایش میکردم! به قول حاج کاظم که یه بار بهم گفت:
تو گرچه شیعه ای، اما انگار از دوران بچگیت شبیه یهودی ها کاملا امنیتی بزرگ شدی...
راست میگفت... از بچگیم به دلیل شرایط خانوادگیم، شرایط اطرافیانم، امنیتی بزرگ شدم که بعد از شهادت پدرم، حاج کاظم مسببش بود. وَ این در گوشت و خون من موندگار شد تا اینکه وارد این عرصه پر دردسر شدم.
نیم ساعتی بود که داشتم بازارو میگشتم و قدم میزدم. حواسمم به دور و برم بود.
چندبار با صحنه ای مواجه شدم که بدجور منو درگیر خودش کرد؛ ذهنم مشغول شد. نمیخواستم از ادامه مسیر صرف نظر کنم. چون اگر برمیگشتم، مسیر جوری بود که نمیتونستم واکنشی نشون بدم و بفهمم این آدم کیه! احساس کردم در طول این مسیر نیم ساعته در بازار، یکی دنبالم میاد! از بد روزگار، روش و پوشونده بود. لباس محلی زنانه قرمز تنش بود! عین زن های بلوچ!
به مسیر ادامه دادم... سرعتم و بیشتر کردم، اما احساس میکردم اون آدم هنوز دنبالم داره راه میاد! سه بار، و هر سری با فاصله ی دو دقیقه ای جلوی یکی از مغازه ها، یا دستفروش ها می ایستادم و به بهانه آدرس یه سوالی میپرسیدم و دور و برم و پشت سرم و پایش میکردم و به اون آدمی که بهش مشکوک بودم نگاه می انداختم. اون گاهی به مسیر روبروش نگاه میکرد و گاهی هم به مغازه ها و...!
بیشتر دقت کردم تا ببینم چی به چیه و ممکنه چه اتفاقات غیر منتظره ای در انتظارم باشه! یه لحظه احساس کردم ممکنه اینی که دنبال من هست و لباس بلوچ زنانه برتن داره، یک مرد باشه و فیس آف کرده باشه.
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
نگاه قدس
💐۴۶روز تا #جشن_انتخابات💐 در بزنگاهِ "انتخابات" تأملی در شگردهایِ "بیگانهرسانهها" در ایام انتخابا
در بزنگاهِ "انتخابات" ؛ قسمت دوم
تأملی در شگردهایِ "بیگانهرسانهها" در ایام انتخاباتیِ ایران
از شگردهای نخنمای بیگانهرسانهها در مقاطع انتخابات "تاکتیک تکرار" است. این رسانهها برای زنده نگه داشتن یک موضوع با تکرار برنامهریزی شده و دارایِ زمانبندیِ یک دروغ، سعی میکنند آن دروغ را تا زمانی که نیاز هست، در اذهان زنده نگه دارند!
مثلاً تکرار این دروغ که "انتخابات در ایران فرمایشی است" از مصادیق همین تاکتیک است؛ هرچند پاسخ به این دروغ این است که اگر انتخابات در ایران فرمایشی است چرا شخصیتها و گروههای سیاسی برای رسیدن به مناصب تلاش میکنند و خبرهای انتخاباتی ایران در صدر اخبار جهان قرار دارد، اما ممکن است تکرار این قبیل دروغها باعث شکلگیریِ نگرشی غیرواقعی در اذهان شود.
این ترفند در شبکههای اجتماعی نیز از طریق هشتگسازی و ترندسازی آنها دنبال میشود؛ هشتگهایی مثل "رای بی رای"، "رای نمیدهم" و یا "نه به جمهوری اسلامی" توسط ارتشهای سایبری ضد انقلاب از دیگر مصادیق همین شگرد رسانهای است که به دنبال جهتدهی کاذب به ذهن ایرانیان است.
ادامه دارد...
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
چه کسی را انتخاب کنیم؟
شاخصه های انتخاب مسئول از نگاه امیرالمومنین علیهالسلام
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
ما هم دوم اسفند در خانه میمانیم به ریش شما میخندیم اما یازده اسفند رای میدیم.
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
#سلام_امام_زمانم
🍂صبح دیگررسیده از راه و
در فراق تو بر لبم آه است...
🍂ندبه ی چشم های بارانی
ذکر «أین بقیة الله» است
🍂بی تو دل های ما چه سرگردان
بی تو احوالمان پریشان است
🍂«العجل یابن فاطمه» دیگر
جان به لب های ندبه خوانان است...
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
💐۱۴روز تا #جشن_انقلاب💐
تقویم تاریخ
یکشنبه ۸ بهمن ۱۳۵۷؛
تجمع هزاران تن از مردم تهران در فرودگاه مهرآباد، مهمترین خبر امروز بود.
هزاران تن از مردم تهران راهی فرودگاه بسته مهرآباد شدند و با اجتماع در این محل به بسته بودن فرودگاه اعتراض کردند. این تجمع تحت نظارت شدید نیروهای نظامی و امنیتی برگزار شد.
در تهران تظاهرات پراکنده در چند منطقه مختلف صورت گرفت که منجر به، بکار گرفتن سلاحهای گرم شد. در غرب تهران مردم به گلوله بسته شدند و شش ساعت تیراندازی ادامه داشت و تلفات زیادی باقی ماند. عدهای از افراد نیروی هوایی و همافران هم در خیابانهای تهران تظاهراتی ضد رژیم برگزار کردند. کارکنان کارخانه مسلسلسازی تهران هم دست به راهپیمایی زدند. در رشت هم تظاهرات قهرآمیز مردم منجر به شهادت ۵ نفر و مجروح شدن ۴۰ نفر شد.
امروز اعلام شد که بازگشت امام خمینی به تهران مجدداً به تأخیر افتاده است و آیتالله سید محمود طالقانی در اعلامیهای به تأخیر افتادن ورود امام خمینی را به اطلاع مردم رساند. مدرسه رفاه هم به عنوان محل اقامت امام در تهران تعیین شد.
همچنین امام خمینی در پاریس در گفتوگویی گفتند: به کودتای نظامی عادت کردهایم و از آن ترسی نداریم. ایران بارگاه نظامی نخواهد شد.
امروز حدود ۴۰ نفر از روحانیون مبارز تهران در اعتراض به جلوگیری از بازگشت امام خمینی در مسجد دانشگاه تهران دست به یک تحصن نامحدود زدند. در این تحصن افرادی چون آیتالله سید محمد بهشتی و آیتالله مرتضی مطهری شرکت دارند. در همان لحظات اولیه با حضور جمع زیادی از روحانیون و حمایت مردم تعداد متحصنین به صدها نفر رسید. روحانیون در ابتدای این تحصن با انتشار اعلامیهای شدیداً به دولت بختیار حمله و تاکید کردند: تا بازگشت امام خمینی به آغوش پرمهر ملت، در مسجد دانشگاه تهران تحصن میکنیم و از این محل مقدس در کنار برادران دانشجوی خود، ندای حقطلبانه خود را به گوش جهانیان خواهیم رساند.
امروز غلامحسین دانشی نماینده آبادان در مجلس به رگبار مسلسل بسته شد و از طرفی فرودگاه این شهر در محاصره تانکهای ارتش قرار گرفت.
همچنین امروز بانکها در اعتراض به کشتار مردم تهران اعلام کردند که یک هفته تعطیل خواهند بود.
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
💐۲۸روز تا #جشن_میلادمنجی💐
💠بشارت به امام زمان علیه السلام در روایات
🌸حضرت سیدالساجدین علیه السلام:
الْقَائِمُ مِنَّا تَخْفَى وِلَادَتُهُ عَلَى النَّاسِ حَتَّى يَقُولُوا لَمْ يُولَدْ بَعْدُ لِيَخْرُجَ حِينَ يَخْرُجُ وَ لَيْسَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَة
ولادت قائم ما بر مردم پنهان است تا به غايتى كه بگويند: هنوز متولد نشده است، تا وقتى كه ظهور كند بيعت كسى بر گردنش نباشد.
📚كمال الدين و تمام النعمة ؛ ج1 ؛ ص322
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
💐۳۳روز تا #جشن_انتخابات💐
شاخص های نماینده تراز انقلاب اسلامی
در کلام مقام معظم رهبری
۲۸ - حافظ قدرت ملت انقلابی در مواقع قانون گذاری، موضع گیری و نطق
کردن
دنبال آدمهای مؤمن و شجاع و انقلابی و کسانی که بتوانند قدرت این ملت را - که در سایه ارزشهای انقلابی است - حفظ کنند باشید کسانی که وقتی قوانینی میگذارند و موضعی میگیرند و نطقی میکنند همه در این جهت باشد. این طور آدمی، شایسته آن است که به عنوان وکیل این ملت به مجلس شورای اسلامی برود؛ آن کسی که بفهمد امام چه میگفت چه میخواست و چرا می خروشید.
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
نگاه قدس
در نهایت، تحصن نمایندگان به علت ناامید شدن از تغییر در لیست نمایندگان رد صلاحیت شده، پس از ۲۶ روز در
مجمع روحانیون مبارز که در ابتدا طی بیانیه ای اعلام کرده بود که در صورت عدم بازنگری در فرآیند رد صلاحیت ها از حضور در انتخابات و ارائه لیست خودداری می کند، در آخرین هفته مانده به انتخابات از مردم خواست که به نمایندگان اصلاح طلب باقی مانده رای دهند. شورای هماهنگی جبهه دوم خرداد، پس از اعتراض گسترده به رد صلاحیت ها و درخواست کتبی از رییس جمهور برای تلاش در راستای تغییر وضع، در ششم بهمن ماه از مشارکت تشکیلاتی در انتخابات مجلس هفتم انصراف داد. در مقابل جناح راست به ویژه جامعه روحانیت مبارز، با ارائه موضعی متفاوت و حمایت از شورای نگهبان، اعلام کرد که عده ای در داخل با هجمه به شورای نگهبان، ولایت فقیه و نظارت استصوابی در راستای اهداف دشمن حرکت می کنند.
در این دوره از انتخابات مجلس، هر دو جناح به تشکیل ائتلاف روی آوردند. جامعه روحانیت مبارز، جمعیت موتلفه، جمعیت ایثارگران، جامعه زینب و جمعیت زنان انقلاب اسلامی که در دوره های گذشته انتخابات هرکدام لیست جداگانه ای ارائه می دادند، پیش از انتخابات مجلس هفتم از ائتلاف آبادگران انقلاب اسلامی حمایت کردند. در جناح مقابل، “ائتلاف برای ایران” به ریاست حجت الاسلام محتشمی پور، با مشارکت برخی از اعضای مجمع روحانیون، حزب کارگزاران سازندگی، حزب همبستگی، حزب اسلامی کار، خانه کارگر، مجمع اسلامی بانوان و مجمع نیروهای خط امام تشکیل شد. اعضای جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به اصلاح طلبانی که در رقابت باقی مانده بودند و از کاندیداتوری انصراف ندادند خرده گرفتند. حجت الاسلام مهدی کروبی در پاسخ به آنها گفت:” من خود را موظف به حضور در همه صحنه های انقلاب می دانم، حتی اگر یقین داشته باشم شکست میخورم”.
جبهه وفاق ائتلاف دیگری بود که از طرف احزاب کمتر شناخته شده ای مانند جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی، جنبش اعتدال اسلامی، حزب تمدن اسلامی، جامعه اسلامی ورزشکاران و مجمع استادان دانشگاه ها حمایت شد. همچنین گروه هایی چون جمعیت ایران فردا، خانه معلمان ایران و حزب رفاه از لیست چکاد آزاداندیشان حمایت کردند. همه این ائتلاف ها دارای ویژگی های مشترکی چون تازه تاسیس بودن، داشتن اسامی و اهداف نسبتا مشابه، حمایت از چهره های کمتر شناخته شده و تاکید بر اولویت مسائل اقتصادی به جای موضوعات سیاسی و فرهنگی بودند. با وجود آنکه اکثر نامزدهای مورد حمایت این ائتلاف ها چهره های نزدیک به اصول گرایان بودند، در لیست اغلب آنها از جمله لیست های چکاد آزاداندیشان، خدمتگزاران مستقل ایران اسلامی، ائتلاف آبادانی و توسعه ایران و ائتلاف ملی کار و تولید نام حجت الاسلام مهدی کروبی نیز دیده می شد. از سوی دیگر نام افرادی مانند حسین میرمحمد صادقی که از چهره های نزدیک به محافظه کاران بود، در لیست اصلاح طلبان جای گرفت.
انتخابات مجلس هفتم در تاریخ اول اسفندماه ۱۳۸۲ برگزار شد و نتایج اولیه انتخابات حاکی از حضور نمایندگان اصلاح طلب عموما پس از جایگاه ۳۰ ام در تهران بود. چنانکه حجت الاسلام مهدی کروبی، علیرضا محجوب، حجت الاسلام مجید انصاری، سهیلا جلودارزاده، جمیله کدیور و حجت الاسلام محمود دعایی به ترتیب در جایگاه های ۳۱، ۳۳، ۳۴، ۳۵، ۳۷ و ۳۹ قرار گرفته بودند. حجج اسلامی کروبی و منتجب نیا با صدور اطلاعیه ای در تاریخ ۵ و ۶ اسفند از نامزدی انصراف دادند. حجت الاسلام کروبی که معتقد بود انصراف او در این مرحله دارای آثار سوئی که می توانست انصراف پیش از انتخابات داشته باشد نبود؛ پس از انصراف، نامه ای از جانب رهبر انقلاب دریافت کرد که در آن آیت الله خامنه ای از انصراف وی از انتخابات ابراز تاسف و از مجاهدات، تلاش ها و رویکرد اعتدالی وی در مجالس ششم و انتخابات مجلس هفتم تشکر کرد.
بر اساس اعلام نهایی نتیجه هفتمین دوره انتخابات مجلس در تاریخ ۷ اسفندماه توسط وزارت کشور، ۲۵ نفر از نامزدهای شهر تهران توانستند آراء لازم برای حضور در مجلس را کسب کنند که عبارت بودند از: غلامعلی حداد عادل، احمد توکلی، امیررضا خادم، سیدمحمدمهدی طباطبایی شیرازی، احمد احمدی، حسین مظفر، سعید ابوطالب، نفیسه فیاضبخش، محمد خوشچهره جمالی، عماد افروغ، داود دانشجعفری، علیرضا زاکانی، لاله افتخاری، فضلالله موسوی، فاطمه آلیا، حسین شیخالاسلام، حسین نجابت، الهام امینزاده، عباسعلی اختری، سیدعلی ریاض، فاطمه رهبر، الیاس نادران، حمیدرضا کاتوزیان، پرویز سروری و منوچهر متکی. این در حالی بود که ۱۹ روز بعد در ۲۶ اسفندماه شورای نگهبان اعلام کرد که پس از رسیدگی به شکایات و بازشماری۱۰۰ صندوق، ۲۹ نفر از نامزدهای شهر تهران در مرحله اول انتخابات به مجلس شورای اسلامی راه یافتند. تفاوت لیست ارائه شده توسط شورای نگهبان و لیست وزارت کشور، حضور علی عباسپور، مهدی کوچکزاده ،حجت الاسلام مصباحی مقدم و حسین فدایی در رتبه های ۱۲، ۲۶، ۲۸ و ۲۹ بود.
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
نگاه قدس
قسمت بیستم حاج کاظم گفت: «نه... به بهانه کاری به امارات سفر میکنه و پناهنده میشه و هرچی تا حالا اقد
قسمت بیست و یکم
شکم بیشتر شد! دستم روی سلاحم بود تا هر اتفاقی که افتاد رحم نکنم به کسی و چنان یه خشاب روی سر و تنش خالی کنم که جد و آباد و دودمانش و برباد بدم. فورا با گوشیم لوکیشن محل و راه در روها رو چک کردم.
شروع کردم به راه رفتن. آروم آروم سرعت راه رفتنم و بیشتر کردم. در طول مسیر، عمدا میرفتم داخل کوچه پس کوچه ها و خودم و با دستفروش ها سرگرم میکردم. عمدا جای خلوت نمیرفتم تا اگر قرار هست اتفاقی برام بیفته، در جای شلوغ باشم و میزان آسیبم کمتر بشه و درصدش و بیارم پایین تر!
اما دیدم هرچی به مسیر ادامه میدم، اوضاع بدتر میشه! تصمیم گرفتم برم به یک مسیر خلوت. ریسکش بالا بود، اما مجبور بودم. چون اگر اتفاقی پیش میاومد، ممکن بود مردم بی گناه شیعه و سنی آسیب ببینن. همینطور که داشتم میرفتم، چشمم خورد به یک کوچه! فورا رفتم داخلش. هیچ کسی نبود. پشت کوهی از کارتنها قایم شدم.
دیدم اون زن هم اومد داخل. نگاهی به داخل کوچه انداخت و داشت برمیگشت، دست بردم سمتش گوشه پیراهنش و محکم چنگ زدم گوشه لباسش و گرفتم، در کمتر از صدم ثانیه کشوندمش سمت خودم، پشت کارتن ها...
دست چپم و گذاشتم روی دهنش و محکم فشار دادم، با دست راستم اسلحهم و کشیدم بیرون، گذاشتم روی شقیقه ش!
تهدیدش کردم... بهش گفتم:
«اگر تکون بخوری میزنم سوراخ سوراخت میکنم!»
با سرش به نشانه تایید بهم علامتی داد... یعنی «باشه، فهمیدم.» آروم ازش چندقدمی فاصله گرفتم، گفتم:
«اون پارچه رو از روی صورتت بردار!»
برداشت، وقتی دیدم هنگ کردم!
شاید باورتون نشه... ولی بازم همون زن بود! مستاجر خونه بی بی کلثوم. توی ذهنم تنها چیزی که این چندوقت میچرخید و حالا بیشتر و کامل تر شده بود، این جمله بود!
«این زن، یک پرستو هست.»
داشتم قاطی میکردم. انقدر عصبی بودم که یه چک آبدار خوابوندم توی صورتش! بازوش و گرفتم چسبوندمش به دیوار بهش گفتم:
«چی از جون من میخوای؟ چرا هر جا میرم دنبال من راه میافتی میای؟»
جوابی نداد!!! بهش گفتم:
«اینجا چه غلطی میکنی؟»
نفس نفس میزد... با دست بهم اشاره زد صبر کن! گفتم:
«حرف بزن، وگرنه با همین اسلحه میزنم توی دهنت و سه روز صدای سگ بدی!»
آروم و با ترس و نفس نفس زنان، گفت:
_بخدا... اصلا... نمیدونستم شما اینجایی.
+ بلند شو ببینم... بلند شو تا کسی نیومده اینجا. باید زودتر بریم.
_من با تو هیچ جایی نمیام!
عصبی تر شدم گفتم:
+ببین بچه، میزنم دهن مهنت و صاف میکنماااا !! سرتق بازی برای من در نیار! بلند شو زر نزن. من اعصاب مصاب ندارم ! جوری چگ و لگدت میکنم که آباء و اجدادت بیان جلوی چشمات.
صداش و برد بالا گفت:
«عــــــــه! میگم من جایی نمیام! تو کی هستی اصلا!»
یه دونه با مشت زدم به لبش! گفتم:
«بیشعور! من کی هستم یا تو کی هستی که از سوادکوه تا تهران، از تهران تا زاهدان، عین یه سایه دنبال منی!»
محکم با کف دستم زدم فکش و گرفتم و فشار دادم گفتم:
+ببین دختر، من رد داده ام !! بهت گفتم حوصله ندارم. اصلا کی بهت گفت بیای دنبال من! چرا از شمال تا تهران دور و بر منی؟ از کجا هدایت میشی؟ چرا توی تهران هرجا میرفتم میدیدمت؟ چرا گوشیت و توی ماشین من جا گذاشتی؟ چرا دقیقا همونجایی که من اونشب با ماشینم توقف کرده بودم، اونوقت شب اومدی بیرون و اون چندنفر اومدن سراغت؟ چرااااااا هنوز دنبال منی؟ تو توی زاهدان چه غلطی میکنی نفله؟ دِ زررر بزن.
هیچ وقت این لحظه ها یادم نمیره... بعد از مرگ همسرم زود عصبی میشدم. یادمه اینجا هم کنترلم و از دست داده بودم و خون جلوی چشام و گرفته بود و از شدت غضب سرم کمی حالت لرزش پیدا کرده بود.
یه دونه سیلی آبدار خوابوندم روی صورتش، گفتم: «جواب بده.»
دیدم از بینیش خون چکید و گوشه لبش کمی شکاف برداشت. دلم به حالش سوخت، چون رفتار وحشیانه ای باهاش داشتم. اما حالا وقت دل سوزوندن نبود و باید میفهمیدم این زن کیه که هرجایی میرم، دور و برم يه هویی سبز میشه.
گفت:
«تو اصلا کی هستی که تهدیدم میکنی؟ یه بار دیگه بهم دست بزنی، هوار میکشم همه بریزن روی سرت.»
گفتم:
«صدات و بیار پایین جوجه جِقِلِه! تو کی هستی که دنبال منی؟ کی بهت خط میده؟ میگی یا همینجا بزنم دخلت و بیارم؟ من به هرکی شک کنم میزنمش و از سر راهم برش میدارم. این قانون زندگی منه. این قانون کار منه! حالا میخوای حذفت کنم؟»
دیدم همچنان سکوت میکنه... گفتم:
«باشه! شما حرف نزن! راحت باش! میتونی حرف نزنی.»
منم دیدم این زن چیزی نمیگه؛ نامردی نکردم و اسلحه رو بردم سمت وسط پیشونیش. دید اوضاع خیطه، چشماش و بست... گفت:
«من کاره ای نیستم! توی تهران هم اصلا ندیدمت! اصلا نمیدونم اینکه میگی در تهران من و چندبار دیدی، کی و کجا بوده! شاید به طور اتفاقی بود! اصلا شاید توهم زدی و بیمار روانی هستی!»
نگاه قدس
برگی از داستان استعمار قسمت سی و نهم مسیحیان کوچک مبلغان کلیسـا توجـه مخصوصی به کودکان داشتند.
📜برگی از داستان استعمار
📝قسمت چهلم
💎اعتراض
مقدمه: دیدیم که در داستانهای گذشته که مبلغان مسیحیت چگونه همپا و همراه استعمارگران در حال تبلیغ دین مسیحیت بودند. حتی آنها به ایران هم آمدند...
در ایران هم مبلغان مسیحی مدرسههایی را در شهرهای مختلف ساخته بودند.
این مدرسهها از مدرسههای ایرانی بسیار مجهزتر بودند.
آزمایشگاههای بزرگ، سالنهای ورزشی و تئاتر و برگزاری سفـرهای آموزشی بسیاری از خانوادهها را وسوسه میکرد تا کودکانشان را برای تحصیل به این مدرسهها بفرستند.
اما در کنار همه اینها بچهها باید در کلاسهای خواندن انجیل و سرودهای مسیحی شرکت میکردند.
بچههایی که در خانوادههایی با ریشههای قوی مذهبی بزرگ شده بودند با تبلیغات مسیحی مدرسه مخالفت میکردند و از مدرسه اخراج میشدند.
محمد فرخی یزدی که بعدها شاعر بزرگی شد، یکی از این بچهها بود.
او که خواندن و نوشتن را در خانه آموخته بود برای ادامه تحصیل وارد مدرسه کشیشان انگلیسی در #یزد شد؛ اما مدتی بعد به علت آموزشهای مسیحی به معلمان مدرسه اعتراض کرد و در پانزده سالگی شعری را علیه آنها سـرود:
دین زدست مردم برد، فکرهای شیطانی
جمله طفل خود بردند در سرای نصرانی
شخص گبرشان عالِم، مرد ارمنی استاد
بهر درس خوش دادند، دین احمدی برباد
منظور فرخی یزدی از«سرای نصرانی» مدرسه مبلغان انگلیسی است که گویا علاوه بر معلمان مسیحی از معلمان «گبر» یا زرتشتی هم استفاده میکردهاند.
فرخی یزدی که در ایـن شـعر فکر مبلغان انگلیسی را «شیطانی» معرفی کرده بود از مدرسه اخراج شد و چون در یزد مدرسه دیگری برای ادامه تحصیل نبود در یک کارگاه پارچه بافی و بعد از آن در یک نانوایی به کار مشغول شد؛ اما خواندن اشعار شاعران بزرگ و سرودن شعر را ادامه داد.
حسن دهقانی تفتی هم که پیش از این از او یاد کردیم در همین مدرسه درس خوانده بود.
مادر حسن که در بیمارستان مبلغان انگلیسی در یزد مسیحی شده بود هنگام مرگ وصیت کرد که او در مدرسه مبلغان در یزد تحصیل کند.
اما در آن زمان هنوز این مدرسه پسرانه به تاسیس نشده بود و حسن که فقط شش سال داشت در مدرسه دخترانه مبلغان انگلیسی شروع به درس خواندن کرد و با تأسیس مدرسه پسرانه به آنجا منتقل و مسیحی شد.
در تهران نیز مبلغان آمریکایی مدرسه دخترانه ای را ساختند که بسیاری از دانش آموزان این مدرسه بعدها به مسیحیت گرویدند. مبلغان اروپایی فقط به تأسیس مدرسه و آموزش مستقیم بچهها بسنده نمیکردند.
در سالهایی که کتابها و مجلاتی مناسب کودکان و نوجوانان منتشر نمیشد، کشیشهای اروپایی آثاری را برای بچهها منتشر میکردند.
مبلغان انگلیسی دو کتاب کلوچه ایرانی و حسن پسر یک راهزن را منتشر کردند و کشیشان آلمانی مجله ای را به نام دوست کوچک مشرق زمین انتشار دادند.
معلمیکردن و آموزگاری برای بچهها، عنوانی بـود که کمک زیادی به مبلغان اروپایی در ایران میکرد.
آنها که از واکنش مردم مسلمان به تبلیغ مسیحیت نگران بودند، خود را معلمهایی دوستدار بچهها معرفی میکردند که فقط برای آموزش کودکان به ایران سفر کرده اند.
یکی از مبلغان آلمانی به نام فاندرکه با سرسختی از اسلام انتقاد میکرد و کتابی را به نام «میزان الحـق» عليـه تعالیم پیامبراسلام -صلیاللهعلیهوآله- نوشته بود.
در ایران خودش را یک معلم ساده معرفی میکرد، نه یک کشیش.
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
🔻 چه کسی را انتخاب کنیم؟
✅ شاخصه های انتخاب مسئول از نگاه امیرالمومنین علیهالسلام
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
نگاه قدس
در بزنگاهِ "انتخابات" ؛ قسمت دوم تأملی در شگردهایِ "بیگانهرسانهها" در ایام انتخاباتیِ ایران از
🗳 در بزنگاهِ "انتخابات" ؛ قسمت سوم
🔻 تأملی در شگردهایِ "بیگانهرسانهها" در ایام انتخاباتیِ ایران
❗️از تاکتیکهای رسانههای معاند در بزنگاههای انتخاباتی جمهوری اسلامی ایران، استفاده از تاکتیک تفرقهسازی و تضادسازی میباشد.
⚠️ این روش یکی از قویترین روشهای عملیات روانی به شمار میرود که در آن رسانههای بیگانه با شناسایی نقاط اختلاف و تشدید اختلافات داخلی، ایجاد تفرقه را در اولویت کاری خود قرار میدهند.
⭕️ ایجاد و القای وجود تفرقه در جامعه موجب فروپاشی انسجام شده، کشور را مشغول مشکلات درونی میکند، از اقتدار و انرژی نظام کاسته می شود و در ادامه، با ایجاد درگیری میان تودههای مردم، اقلیتها، قومیتها، نخبگان و حاکمیت، وحدت جامعۀ ایرانی متزلزل میشود.
🧠 این تاکتیک نتیجۀ تمام کاربستهایی است که دشمن در جنگ روانی به کار میبرد تا از این طریق بتواند به منافع خود دست یابد و به مردم، کشور و نظام ضربه بزند.
🛑 مثل معروفِ انگلیسیِ "تفرقه بیانداز و حکومت کن" مویّد این شیوۀ مرسوم و تاریخیِ عملیات روانی است که انگلیسیها همواره به کار بردهاند و الان هم از همین تاکتیک در رسانههایشان همچون بیبیسی، من و تو و... استفاده میکنند.
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗳من و تو باید بیدار شویم
من و تو وظیفمون است که در برابر خون این شهدا مسئولیم...
به خدا قسم در روز محشر خواهد آمد که از یک یکمون سوال میکنند
بی تفاوت بودن ما در این برهه زمان مسئله خواهد
شد...
برادر من بیدار شو
🔹باز هم میگویم شهدا با اسلحه خود شاه ظالم را بیرون کردند و جلوی صدام را گرفتند حالا من و شما وظیفه داریم تا با رای خود جلوی مسئولین فاسد را بگیریم و نگذاریم انقلاب دست نااهلان بیوفتد...
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods
#سلام_امام_زمانم♥️
سلام حضرت آفتاب
ای کاش قلبم همچون
گل های آفتاب گردان ،
همواره رو به سوی شما باشد ...
ای کاش دلم تنها به یاد شما خوش باشد ...
ای کاش وجودم سرزمین مهر شما باشد ...
ای کاش ذره ذره ی هستی ام
از جذبه ی قدرتمند و زندگی آفرینِ
یاد شما سرشار باشد ...
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌤
#نقش_ما
#مشارکت_حداکثری
#مجلس_قوی
@entekhabatqods