اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
@negaheqods
#سلام_مولای_مهربانم💗
ســلام بـر تـو چقدر زیبـاسـت
عـیـڹ عـشــق اسـت
چہ ڪـسي را ميشود همـاننـد
تو دوسـت داشت
و جـواب چـہ ڪسي آنـقدر
شـیریڹ اسـت...
🌼سلام گــل نرگـسِ زهــرا🌼
@negaheqods
نگاه قدس
محافظ عاشق من قسمت هفتاد و پنجم علاوه بر نگرانی هایی که در خصوص محل کارش داشت دانشگاه هم به آنها
محافظ عاشق من
قسمت هفتاد و ششم
به محمدحسین اجازه هیچ گونه جوابی نداد و با تاکسی در اختیاری که هماهنگ کرده بود به محل کارش رفت .
از حرفی که به محمدحسین زده بود قلبا ناراحت بود اما باید او را از عذاب دور میکرد .
او باید در نقش دختر یک دوست خانوادگی ، یک همکلاسی و هم گروهی از سوژه اش حفاظت میکرد پس نباید اجازه میداد رفتار محمدحسین موجب شک و شبهه ای شود .
از طرفی مادرش از وقتی این مسئله را فهمیده بود با او سرسنگین بود . پدرش ناچار تمام جمع های دوستانه ای که با حضور خانواده حسینی بود را رد میکرد ، میدانست اگر همسرش با عمه مدعی محمدحسین مواجه شود بلوایی به پا خواهد شد .
.......ــــــــــــــــــــــــ.......
با نقشه هایی از پیش تعیین شده و با سختی ها و برنامه ریزی های شبانه روزی *گروه ترابی ها* توانستند به مروارید نزدیک بشوند ، مهدا بسیار درگیر بررسی بود و احساس میکرد نمی توان با عدم آگاهی از جزئیات ماجرا جلو بروند . حس میکرد چیزی در این بازی درست نیست ... باید قاعده بازی پیچیده تر میشد اما خیلی ساده و راحت در حال پیشروی بود ...
از نگرانیش که گفت همکارانش این شم پلیسیش را پای ترسش گذاشتند .
سیدهادی و سرهنگ صابری با او موافق بودند اما نگرانی که از بابت زمان داشتند باعث میشد به این قرار ملاقات مشکوک تن بدهند .
مهدا : آقا سید من باز هم میگم ما نباید بی گدار به آب بزنیم ، باید یه چیز قطعی و محکم توی دست داشته باشیم اگه بچه های ما از اون در بیرون نیاین چی ؟
نوید : نترسین خانم فاتح اولین تجربه ی عملیاتیتونه برای همین نگرانین ....
ـ بحث سر این چیزا نیست من از چیزی نترسیدم فقط ...
یاسین : ما ساعت فردا ساعت سه قرار داریم دیگه دیره
الان فقط باید کاری کنیم که نبازیم ...
مهدا خیلی سعی کرد آنها را متقاعد کند که با دست پر به مصاف این رقیب قدر بروند اما نشد ...
بعد از اتمام روزی سخت و طاقت فرسا با تماس مرصاد از دژبانی خارج شد ، دکتر این امید را به او داده بود که چند جلسه ی دیگر می تواند با عصا راه برود و از آن به بعد میتواند راه رفتن گذشته اش را در پی بگیرد .
مهدا : سلام داداش
ـ سلام خوبی ؟
چیه تو فکری !
ـ چیز خاصی نیست درگیری های کاری !
ـ اوه اوه چه با کلاس درگیری های کاری ، یکم خودتو تحویل بگیر
ـ حتما به توصیه ات عمل میکنم
ـ آفرین دختر خوب ، مهدا یه راه حلی برای همزیستی با این دختره برای من پیدا کن !
ـ باز چی شده ؟
ـ آقا این دختر کم داره بخدا
ـ به جای غیبت کردن یه کلمه حرف حساب بزن ، میشه یه کلمه حرف بزنی صد تا گناه داخلش نباشه ؟!
ـ باشه حالا چته ؟ اصلا ولش کن الان حوصله نداری !
تا رسیدن به خانه هیچ حرف دیگری بین آنها زده نشد مرصاد فهمید بهتر است با مهدا بحث نکند و بگذارد خودش با او صحبت کند .
سر میز شام تمام فکرش متوجه یاسین و قراره ملاقاتی بود که اعتمادی به آن نداشت .
حاج مصطفی : چیزی شده مهدا جان ؟ سر حال نیستی !
ـ نه بابا جون چیز خاصی نیست فقط یکم درگیر پروژه ام .
خواست ظرف ها را به آشپزخانه ببرد که مادرش مانع شد و گفت : برو استراحت کن مامان خسته ای .
ادامه دارد ...
@negaheqods
روزشمار مباهله
تنها ۵ روز تا مباهله، بزرگترین فضیلت قرآنی امیرالمؤمنین علیه السلام، باقیست..
جنگی است، اما بدون شمشیر؛ سپاهی است، اما سربازانش پنج نفر؛ پیروزی ای برای "حیدر علیه السلام"، اما نه از جنس خیبر؛
این بار "فاطمه سلام اله علیها و فرزندانش" نیز به میدان آمده اند...
@negaheqods
🌀 نامزد اصلح ریاست جمهوری از نظر رهبر انقلاب کیست؟
۱- معتقد به مبانی انقلاب باشد ۲- کارآمد باشد، شبوروز نشناسد، توان برای کار کردن داشته باشد
▫️ رهبر معظم انقلاب :
اصلح آن کسی است که در درجهی اول به مبانی این انقلاب و این نظام اعتقاد قلبی و واقعی داشته باشد.
▫️ رئیس جمهور فقیدمان به معنای واقعی کلمه اعتقاد داشت؛ شهید خدمت رئیسی عزیز کاملاً محسوس بود با دل و جان و با اعتقاد حرکت میکند.
▫️دوم اینکه کارآمد باشد. شب و روز نشناسد. دنبال کار باشد. توانایی داشته باشد برای کار کردن. از عناصر خوب و همکاران خوب استفاده کند.
▫️ توان کار و نشاط کار همراه با اعتقاد راسخ به مبانی انقلاب این موجب صلاحیت است. وقتی این صلاحیت وجود داشت این آدمی با این خصوصیات میتواند از همهی ظرفیتهای کشور استفاده کند. ۱۴۰۳/۴/۵
@negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
@negaheqods
﷽
#سلام_امام_زمانم♥
صبحها با سرانگشتِ نگاه آفتاب،
از خواب بیدار مىشوم
لبِ پنجره مىایستم،
دستانم را باز مىکنم و به آفتاب
خیره مىشوم
گلهایى که توى گلدان است را
مىبویم و یادِ بوی ولایت شما
مىافتم که خدا نصیبم کرده...
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌤
@negaheqods
نگاه قدس
محافظ عاشق من قسمت هفتاد و ششم به محمدحسین اجازه هیچ گونه جوابی نداد و با تاکسی در اختیاری که هما
محافظ عاشق من
قسمت هفتاد و هفتم
نیمه شب در حال خواندن نماز شب به یاد ساعت قرار فردا افتاد نمی دانست چه بهانه ای بیاورد که بتواند اداره بماند باید فکر اساسی میکرد نمی توانست بیش از این شرمنده رئیس و همکارانش شود .
نمازش که تمام شد بی توجه به ساعت به اتاق مرصاد رفت که در کمال تعجب بیدار بود و جزء اش را حفظ میکرد .
مهدا : مرصاد ؟ بیداری ؟
ـ آره ، تو چرا نخوابیدی ؟!
ـ مرصاد فردا من باید اداره بمونم !
ـ چه ساعتی ؟
ـ خیلی کار ریخته سرمون فردا نمیتونم بیام خونه شاید شب هم نیومدم
ـ خیلی حیاتیه ؟
ـ خیلی ، پیشنهادت چیه ؟
ـ من فردا بسیج دانشگاه کار دارم درگیرم واسه رحلت امام قراره گروه بفرستیم تهران درگیر هماهنگی های اونجام منم نمیتونم بیام خونه میتونیم بگیم با من هستی !
ـ متنفرم از این دروغ هایی که تمومی نداره اون سری که شب اداره موندم گفتم خونه فاطمه ام ولی تا کی میتونم دروغ بگم !؟
ـ خودت خواستی خواهر من
ـ میدونم ، ممنونم .
ـ خواهش میکنم ، این دفعه رو نمیتونی بگی خونه سیدهادی هستی ؟
ـ نه اون سری هم مامان مشکوک شده بود میخواست بیاد خونه فاطمه یادت رفته مگه ؟!
ـ امان از دست مامان
بعد از نماز صبح به ساعت زل زده بود تا زمان رفتن برسد ، ناگهان چیزی به ذهنش رسید و سریعا بسمت لپ تاپش رفت و وارد سایتی شد که توسط خانم مظفری هک شده بود و مهدا و همکارانش بعنوان یک تاجر فرضی به سایت دسترسی داشتند .
لپ تاپ را روشن کرد و از مرورگر به سایتی که اسما برای تجارت و سرمایه گذاری بود اما اصل کاریش بر پایه ی قمار و معاملات غیر اسلامی بود .
وارد سایت شد و نام عقرب را سرچ کرد و در کمال تعجب چیزی دید که او را ترساند ...
گوشیش را بیرون آورد تا شماره سید هادی را بگیرد اما فکر کرد بهتر است از تلفن همراهش استفاده نکند تا نگرانی که از بابت شنود دارد محقق نشود .
بقدری مضطرب بود که بدون واکر بسمت میز تلفن راه افتاد همین که خواست در اتاق را باز کند زمین خورد و تازه متوجه موقعیت خودش شد .
نگاهی به تخت دو طبقه شان کرد که ببیند مائده را بیدار کرده یا نه . اما از بعد از مشکل کمرش ، تختشان را عوض کرده بودند و او به مائده ای که در ارتفاع دو متری از زمین واقع بود ، دیدنداشت .
نگران از اینکه اهل خانه را بیدار کرده باشد در اتاق را کمی باز کرد و متوجه شد اهالی خانه در خواب عمیق هستند .
با حسرت به واکر گوشه ی تخت نگاه کرد و آهی از این ضعف کشید ، هر چه تلاش کرد دوباره بلند شود و بسمت واکر برود نتوانست و این مسافت بی کمکی را که از میز به سمت در آمده بود خیلی برایش تاوان داشت ....
دعا میکرد تلفن مرصاد روی حالت بی صدا باشد ، ناچار با او تماس گرفت .
بعد از دوبار تماس صدای خواب آلود مرصاد در گوشش پیچید .
ـ آخه هر کی هستی ، الان وقت زنگ زدنه ؟ بدم بندازنت توی استخر پر تمساح ؟
این طرز جواب دادن نشان میداد مرصاد حتی نگاهی به صفحه تلفنش نکرده است
ادامه دارد ...
@negaheqods
روزشمار مباهله
4⃣ چهار روز تا مباهله ، معرفی امیرالمومنین در قرآن به عنوان نفس پیامبر باقی مانده است
✳️ وصی رسول الله
ما اثبات ولایت تو را ، تنها به جمله "من کنت مولا" محدود نمیکنیم
در روز غدیر نیز بار ها به صراحت ولایت تو را بر ما اعلام کردند
همینطور پیامبر ، در جا و مکان های دیگر ، جانشینی تو بعد از خودشان را به همه اعلام کرده بودند
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلاَيَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ
@negaheqods
اصلح کیست؟
🌺 نامزد اصلح ریاست جمهوری از نظر رهبر انقلاب کیست؟
۱- معتقد به مبانی انقلاب باشد ۲- کارآمد باشد، شبوروز نشناسد، توان برای کار کردن داشته باشد
✏️ رهبر انقلاب، صبح سهشنبه ۵ تیر در دیدار مردمی عید غدیر در آستانه انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم:
اصلح آن کسی است که در درجهی اول به مبانی این انقلاب و این نظام اعتقاد قلبی و واقعی داشته باشد.
✏️ رئیس جمهور فقیدمان به معنای واقعی کلمه اعتقاد داشت؛ شهید خدمت رئیسی عزیز کاملاً محسوس بود با دل و جان و با اعتقاد حرکت میکند.
✏️ دوم اینکه کارآمد باشد. شب و روز نشناسد. دنبال کار باشد. توانایی داشته باشد برای کار کردن. از عناصر خوب و همکاران خوب استفاده کند.
✏️ توان کار و نشاط کار همراه با اعتقاد راسخ به مبانی انقلاب این موجب صلاحیت است. وقتی این صلاحیت وجود داشت این آدمی با این خصوصیات میتواند از همهی ظرفیتهای کشور استفاده کند.
@negaheqods
🌼 عرش الهی اگر، جلوه گه حق بود
بار گهت کاظمین، خود حرم کبریاست
قبله ی قدوسیان، کوی مصفای تو
نام دل آرای تو، کعبه ی حاجات ماست
🌸🌱 میلاد اسوه صبر و تقوا امام موسی کاظم علیه السلام مبارک باد.
@negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
@negaheqods
#سلام_مولایم💖
پاسخ یک سلام ....
از زبان تو؛
همه شهر را
به #سلامتی می رساند!
راستی؛
کی میشود روزی که؛
چشم درچشم تو....
پاسخ سلاممان را بشنويم؟
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌸
@negaheqods
نگاه قدس
محافظ عاشق من قسمت هفتاد و هفتم نیمه شب در حال خواندن نماز شب به یاد ساعت قرار فردا افتاد نمی دا
محافظ عاشق من
قسمت هفتاد و هشتم
مهدا : الو مرصی
مرصاد : مرصی و .... چیه مرض جدیدی دچار شدی ؟ جدیدا آدما توی یه خونه ۱۲۰ متری با هم کار داش....
ـ چه حالی داری اول صبحی اینقدر حرف میزنی ... میتونستم بیام پیشت که زنگ نمیزدم ... یکم بیا اتاق من و مائده
مرصاد انگار خواب از سرش پریده باشد همان طور که با مهدا صحبت میکرد خودش را از تخت پایین انداخت و بسمت اتاق رفت .
ـ چت شده ؟ خوردی زمین ؟! ... به والله اگه میخواستی تلاش کنی بدون واکر حرکت کنی به حدی میزنمت که با کاردک نتونن جمعت کنن !
قبل از اینکه مرصاد در را محکم باز کند و او را با دیوار یکی کند . گفت :
مرصاد پشت درم لهم نکنی
در را کمی باز کرد تماس را قطع کرد و گفت : اتفاقا میخوام بزنم له ات کنم دختر سرتقِ لجبازِ ...
ـ اِ بسه دیگه یکم واکرو بیار تا این پشت مثل سوسک خشک نشدم
ـ در هر حال این زبونت فعاله ... بکش کنار تا بتونم بیام داخل
مهدا با سختی جا به جا شد . مرصاد از زمین بلندش کرد و روی صندلی نشاند و واکر را جلو برد .
مرصاد : حالا کجا تشریف میبردین ؟
ـ یواش مائده خوابه .
ـ این اختاپوس بیدار نمیشه به این سادگی ! نگفتی !؟
ـ هیچی بابا میخواستم برم یه جا تلفن کنم
مرصاد مشکوک به مهدا نگاه کرد و گفت : این وقت ؟ یه ساعت از اذان صبح گذشته الان میخواستی به کی ...
ـ وای مرصاد بخاطر کارمه برو تلفنو بیار اینقدر سوال نکن
ـ خب چرا با...
ـ میترسم شنود بشه !
ـ الان میارم
فاطمه طبق درخواست هادی تلفن منزلشان را از برق کشیده بود تا سرگرد موسوی در اتاق کارش بدون نگرانی از به خطر افتادن اطلاعات ، به کارش بپردازد .
مهدا خانه شان را گرفت اما جوابی نگرفت خط سیدهادی هم .به فاطمه زنگ زد که بعد از دوبار تماس ، وصل شد و صدای خواب آلود فاطمه در گوشش پیچید .
فاطمه : بله بفرمایید .
ـ الو فاطمیا ؟ سلام
ـ سلام . فاطیما و .... فاطمه خانم ! بفهم ، نفهم !
ـ باشه فاطمه خانم ، سیدهادی هستن ؟
ـ هوی چه بی حیا شده کله سحری زنگ زده آمار شوهرمو میگیره ...
ـ موضوع کاریه
ـ غلط اضافه ! مگه تو سیدهادی توی یه گردان هستین ؟
مهدا خوب میدانست این رفتار فاطمه مزاحی بیش نیست اما الان وقت شوخی نبود ...
ـ فاطمه یه لحظه گوشیو بده دست شوهرت ، کارم واجبه !
ـ اول به اربابت توض...
ـ فاطمه یا الان میری گوشیو بهش میدی یا خود...
ـ باشه بابا وحشی ... نمیخواد لشکر کشی کنی دو ساعته اومده خونه یه شامِ صبحانه ای خورد رفت اتاق هووم ... بذار الان صداش میکنم
صدای فاطمه از پشت تلفن نشان میداد به اتاق کار همسرش که آن را اتاق هوو می نامید رسیده است .
فاطمه : هادی جان ؟ آقا هادی ؟
ـ جانم ؟
ـ تلفن باهات کار داره ! .... این دختر پروئه هست ...
ـ مهدا خانومه ؟
ـ آره ، بیا تا چارتا درشت بارش نکردم ...
تلفن را از همسرش گرفت و خطاب به فرد پشت خط و با نگاه به همسر زیبارویش گفت :
سلام در خدمتم
ـ سلام آقا سید شرمنده مورد ضروری پیش اومد
ـ نه خواهش میکنم بفرمایید
ـ آقا سید فکر کنم فهمیدم کی توی قرار ها به جای مروارید حاضر میشه !
ـ کی ؟
ـ عقرب ....
ـ نکنه منظورت به ....
ادامه دارد ...
@negaheqods
استوری روزشمار مباهله
3⃣ سه روز تا عید مباهله ، معرفی امیرالمومنین در قرآن به عنوان نفس پیامبر باقی مانده است
✳️ قرآن ناطق
در جنگ صفین مردم به سوی تکه های کاغذی رفتند در حالی که قرآن اصلی را فراموش کردن. ای قرآن ناطق
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلاَيَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ
@negaheqods
💠 اصلح کیست؟
امام خامنهای(مدظلهالعالی):
امیدوارم انشاءاللّه خدا ملّت ایران را سرافراز از این انتخابات خارج کند. سرافرازی به چیست؟
«مشارکت حدّاکثری»، در درجهی بعد، «انتخاب اصلح». اصلح کسی است که ...
@negaheqods
37.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 ما می آیـیـم ما می مانـیـم ✌
برای حـاج قاسـم و برای راه او
برای حل ِ مشکلات سخت ِ پیش رو
برای صـورتـی که لاله گون شده
و گوشواره قلبی و دلی که خون شده
@negaheqods
🗳سخنگوی شورای نگهبان: از گمانهزنی نتایج انتخابات بپرهیزند/از رسانهها و طرفداران نامزدهای انتخاباتی درخواست داریم اقدام هیجانی نداشته باشند
طحان نظیف:
🔹گمانهزنیها دقیق نیست و ما در حال رأیگیری هستیم. به نظرمن این خبرها در فضای مجازی درباره اعلام نتایج معتبر نیستند.
🔹زمانی که زمان اخذ رأی به پایان میرسد ما شمارش آرا را رسماً آغاز میکنیم و بنابر فرآیندهای وزارت کشور اعلام میشود.
🔹از رسانهها و طرفداران نامزدهای انتخاباتی درخواست داریم اقدام هیجانی نداشته باشند و اجازه بدهند فرآیند انتخابات به طور معمول پیش برود. بنابراین هیچ عدد و رقمی الان در اثنای برگزاری انتخابات معتبر نیست. تنها آرامش مردم و جامعه را برهم میزند.
@negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
@negaheqods
♦️سلام امام زمانم
🔹یادِ تو ؛
ابر بهاریست !
که بر چشمانم می بارد ...
🔹وهر قطره اش ...
قلبم را پر از شکوفه می کند !
آری با تو ...
از قلب پاییزی ام ؛ نغمه یِ بهار می آید !
وقتی بیایی ...
فصلِ دنیا ؛
همیشه بهار می شود !
سلام ؛ زیباترین بهار !
@negaheqods
نگاه قدس
محافظ عاشق من قسمت هفتاد و هشتم مهدا : الو مرصی مرصاد : مرصی و .... چیه مرض جدیدی دچار شدی ؟
محافظ عاشق من
قسمت هفتاد و نهم
سید هادی با تعجب و تحیر گفت : نکنه منظورت ث....
ـ بله درست متوجه شدین ، باید به گروه خبر بدیم ... الان فهمیدم که اونا چقدر از ما اطلاعات دارن ... بعید نیست که فقط منتظر سلاخی باشن ... !
سید هادی از مهدا خواست هر طور شده خودش را به اداره برساند .
وقتی با مرصاد موضوع را مطرح کرد . مرصاد تنها پیشنهادش این بود که به محض بیدار شدن اهل خانه به آنها بگوید مهدا چند دقیقه پیش خانه را به مقصد محل کارش ترک کرده است .
همراه سیدهادی راهی اداره شد اما آنچه نباید اتفاق می افتاد رخ داده بود . . .
سیدهادی : کی به شما اجازه داد وقت قرارو بدون هماهنگی تغییر بدین ؟
نوید : سید رویاسین الان راه افتاد منم میخوام برم پشتش . .
ـ آخه شما ها چیزی به اسم عقل هم دارین ؟ کی این وقت از صبح قراره ملاقات رو میپذیره ؟! معلوم نیست که میخواسته بفهمه ما کی هستیم ؟! میخواسته بدونه چقدر بهش مسلطیم ! لو رفتیم !
مظفری : ولی من اصلا فکرش رو نمی کردم این طور باشه همه چیز درست بود ما گریم و سایت های .... رو هم فعال کردیم ... چیز مشکوکی نب...
ـ چرا مشکوکه ! مروارید کدوم قرارشو صبح گذاشته ؟ اصلا کی خودش به طرف پیامی داده؟ پس شما ها که این جایین چیکار میکنین ؟ یه ساعت ازتو...
+ کافیه سرگرد !
همه با حضور سرهنگ احترام گذاشتند که نوید گفت :
سرهنگ بخدا ما ترسیدیم اگه پیشنهادشو به تاخیر بندازیم شک کنه ... بخد...
مهدا : این قسم خوردنا به آقا یاسین و گروهش کمکی نمیکنه ، سرهنگ بهتر نیست آقا نوید برن دنبال ساپورت قضیه ؟
ـ چرا ... نوید با یه گروه عملیاتی زبده برو ... نوید ما سالم لازمشون داریم ... اولویت اولت حفظ پروژه و جون یاسین و گروهشه .... بدو پسر
.
.
شما خانم مظفری دائما پای سیستم باشین ... فاتح تو هم همین طور صوت با تو تصویر با مظفری ... سیدهادی برو روی نقشه کار کن کجا میرن ؟ چرا میرن ؟ از کدوم راه ؟ سرعتشون و .... برو سید !
همگی : چشم قربان
مهدا : راستی قربان من از تحلیل سایت به یه چیز عجیب رسیدم
ـ بعدا بگو ... فعلا روی این مسئله تمرکز کن
ـ چشم قربان .
ادامه دارد ...
@negaheqods
روزشمار مباهله
تنها 2 روز تا مباهله، بزرگترین فضیلت قرآنی امیرالمؤمنین علیه السلام، باقیست..
✳️ مباهله پیروزی دستهای الهی شکننده صلیبهای طلایی است...
@negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
@negaheqods
♦️سلام امام زمانم
🔹یادِ تو ؛
ابر بهاریست !
که بر چشمانم می بارد ...
🔹وهر قطره اش ...
قلبم را پر از شکوفه می کند !
آری با تو ...
از قلب پاییزی ام ؛ نغمه یِ بهار می آید !
وقتی بیایی ...
فصلِ دنیا ؛
همیشه بهار می شود !
سلام ؛ زیباترین بهار !
@negaheqods