eitaa logo
نگاه قدس
1.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
226 ویدیو
22 فایل
مقام معظم رهبری: امروز تأثیر رسانه‌ها در عقب راندن دشمن بیشتر از موشک و پهپاد است،هرکس رسانه قوی‌تر داشته باشد در اهدافی که دارد موفق‌تر خواهد بود. ارتباط با ادمین: @ertebat_qodsian
مشاهده در ایتا
دانلود
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهید✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ @negaheqods
اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ‌الزَّمان (عج) میان تمام دلتنگی‌ها، در هجوم تلخ دردها و اشک‌ها من هر روز آستان دلم را به هوای آمدنت، آب و جارو می‌کنم. در گوش شمعدانی‌ها عشق زمزمه می‌کنم و روی طاقچه‌ قلبم یک دسته نرگس انتظار می‌نشانم. می‌خواهم وقتی بازآمدی، دلم مهیا باشد. آخر آمدنت نزدیک است خیلی نزدیک ... (عج) @negaheqods
نگاه قدس
﴾﷽﴿ پلاک پنهان 🔻 قسمت بیست و پنجم سمانه وکمیل خیره به تجمع کنار دانشگاه،که دانشجویان ،پوستر به د
﴾﷽﴿ پلاک پنهان 🔻 قسمت بیست و ششم رویا آب قندی به دست سمانه داد؛ ــ بیا بخور ضعف کردی سمانه تشکری کرد و کمی از آن را خورد وبا عصبانیت گفت : ــ فقط میخوام بدونم کی این برنامه رو ریخته ــ کار هرکسی میشه باشه ــ الان میدونی چقدر وجه بسیج و سپاه خدشه دار میشه اشاره ای به لپ تاب کرد و گفت: ــ بفرما ،این سایتای اونور آب و ضد انقلاب ببین چه تیترایی زدن عصبی مشتی بر میز کوبید و گفت: ــ اصلا میخوام بدونم،این همه نیرو داشتیم تو دانشگاه چرا باید من و تو و چندتا از آقای تشکلات اون وسط دانشجوهاروجمع کنیم،اصلا آقای سهرابی و نیروهاش کجا بودن؟؟میدونی اگه بودن ،میتونستیم قبل از رسیدن نیرو انتظامی و یگان ویژه ،بچه هارو متفرق کنیم،اصلا بشیری چرا یدفعه ای غیبش زد ــ کم حرص بخور،صورتت سرخ شد ،نگا دستات میلرزن ــ چی میگی رویا،میدونی چه اتفاقی افتاد،دانشجوای بسیج دانشگاه ما کل اوضاع کشورو بهم ریختن،کل جهان داره بازتاب میکنه فیلم وعکسای تظاهراتو ــ پاشو برو خونه الانشم دیر وقته ،فردا همه چیز معلوم میشه سمانه خداحافظی کرد و از دانشگاه خارج شد ،هوا تاریک شده بود،با دیدن پوسترها روی زمین و مردمی که بی توجه ،پا روی آرم بسیج و سپاه می گذاشتند،بر روی زمین خم شد و چندتا از پوسترها را برداشت و روی سکو گذاشت،به دیوار تکیه داد و چشمانش را بست و زیر لب زمزمه کرد: ـ کار کی میتونه باشه خدا... *** ــ سمانه،سمانه،باتوم سمانه کلافه برگشت: ــ جانم مامان ــ کجا میری ،امشب خواستگاریته میدونی؟؟ ــ بله میدونم ـــ پس کجا داری میری ساعت۹ میان ــ من دو ساعت دیگه خونم .خداحافظ سریع از خانه خارج شد و سوار اولین تاکسی شد. از دیشب مادرش بر سرش غر زده بود که بیخیال این رشته شود،آخرش برایش دردسر میشوداما او فقط سکوت کرد،صغری هم زنگ زد اما سمانه خیلی خسته بود و از او خواست حضوری برایش توضیح دهد. کنار دانشگاه پیاده شد و سریع وارد دانشگاه شد‌،دفتر خیلی شلوغ بود،رویا به سمتش آمد : ــسلام ،بدو ،جلسه فوری برگزار شده کلی مسئول اومده الان تو اتاق سهرابی نشستن ــ باشه الان میام سمانه به اتاقش رفت ،کیفش را در کمد گذاشت ،در زده شد قبل از اینکه اجازت ورود بدهد،خانمی چادر و بعد آقای کت و شلواری وارد اتاق شدند ،سمانه با تعجب به آن ها خیره شد،نمی توانستند که مراجع باشند و مطمئن بود دانشجو هم نیستند. ــ بفرمایید ــ خانم سمانه حسینی؟ ــ بله خودم هستم ! ــ شما باید با ما بیاید سمانه خیره به کارتی که جلوی صورتش قرار گرفت ،لرزی بر تنش نشست و فقط توانست آرام زیر لب زمزمه کند: ــ نیروی امنیتی ادامہ دارد... @negaheqods
نگاه قدس
شناخت مفاهیم مرتبط با جنگ نرم 🔻براندازی 💢 اجراى برنامه‌هاى حساب شده، مسالمت‌آمیز و درازمدت براى ن
شناخت مفاهیم مرتبط با جنگ نرم 🔻خصوصیات جنگ نرم 💢 بخش اول؛ ویژگی‌های محتوایی، نگرشی و بینشی با رویکرد فرهنگی، روحی_ روانی ۱. عملکرد تدریجی، پنهان و فرسایشی تا حصول نتیجه ۲. پویایی و جذابیت در عمل ۳. سازگار با احساسات مختلف و عدم حساسیت برانگیزی ۴. برخورداری از علوم، فنون و ارزش‌های مورد قبول عمومی ۵. دگرگون‌سازی واقعیات بوسیله‌ی تردید، ابهام، بدبینی و ناامیدی ۶. پرهیز از اجبار، دافعه و لحن آمرانه ۷. عملکردی به‌موقع و هوشیارانه ۸. پرهیز از عجله و شتاب در حصول نتیجه ۹. تلاش برای ایجاد عینیت مجازی با بهره‌گیری دوگانه از الفاظ عوام‌فریبانه‌ای چون دموکراسی و آزادی( رسیدن به اغراض شوم با پنهان شدن پشت این الفاظ) ۱۰. متلاشی کردن جامعه هدف از درون 📚( تلخیص از"بررسی جنگ نرم در انديشه مقام معظم رهبری"، ص ۵۶) @negaheqods
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ ⁣ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ⁣ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ⁣ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ⁣ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ⁣ @negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهید✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ @negaheqods
💖 هر شبــــ بـہ روز آمـدنتــــ فـڪــر مـےڪــنــم هر روز بے قــــرارترینم بـــراے تــــــو 🌼 @negaheqods
نگاه قدس
﴾﷽﴿ پلاک پنهان 🔻 قسمت بیست و ششم رویا آب قندی به دست سمانه داد؛ ــ بیا بخور ضعف کردی سمانه تشکری
﴾﷽﴿ پلاک پنهان قسمت بیست و هفتم به اتاق خالی که جز یک میز و دوصندلی چیز دیگری نداشت،نگاهی انداخت، نمی دانست لرزش بدنش از ترس یا ضعف بود،دستی به صورتش کشید،از سردی صورتش شوکه شد ،احساس سرما در کل وجودش نفوذ کرده بود ،چادرش را دور خودش محکم پیچاند،تا شاید کمی گرم شود،اما فایده ای نداشت. ساعتی گذشته بود اما کسی به اتاق نیامده بود،نمی دانست ساعت چند است،پنجره ای هم نبود که با دیدن بیرون متوجه وقت شود،با یادآوری قرار امشب با مشت بر پیشانی اش کوبید!! اگر از ساعت۹گذشته بود ،الان حتما خانواده ی محبی به خانه شان آمده بودند،حتی گوشی وساعتش را برده بودند،و نمی توانست ،به خانواده خبر بدهد. فکر و خیال دست از سرش برنمی داشت،همه ی وقت با خود زمزمه می کرد "که نکند نیروی امنیتی نباشند" اما با یادآوری کارتی که فقط کد و نام وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران روی آن حک شده بودند،به خودش دلداری می داد که دروغی در کار نیست و در ارگانی مطمئن هست، نفس عمیقی کشید که در باز شد ،سمانه کنجکاو خیره به در ماند ،که خانمی وارد اتاق شد و بدون حرفی روی صندلی نشست و پوشه ای را روی میز گذاشت: ــ سلام ــ سلام ــ خانم سمانه حسینی ــ بله ــ ببینید خانم حسینی ،فک کنم بدونید کجا هستید و برای چی اینجایید؟ ــ چیزی که همکاراتون گفتن اینجا وزارت اطلاعاته اما برای چی نمیدونم ــ خب بزارید براتون توضیح بدم،ما همیشه زنگ میزدیم که شخص مورد نظر به اینجا مراجعه کنه،اما با توجه به اوضاع حساس کشور و اتفاقاتی که تو دانشگاه شما رخ داد ،ترجیح دادیم حضوری بیایم. سمانه کنجکاو منتظر ادامه صحبت های خانم شد!! ــ با توجه به اینکه هیچ سابقه ای نداشتید و فعالیت های زیادتون در راستای بسیج و فعالیت های انقلابی و با تحقیق در مورد خانواده ی شما ،اینکه با این همه نظامی در اعضای خانواده ی شما غیر ممکن است که دست به همچین کاری بزنید اما هیچ چیزی غیر ممکن نیست.و شواهد همه چیز را برخلاف نظر ما نشان می دهند سمانه حیرت زده زمزمه کرد: ــ چی غیر ممکن نیست؟ ادامہ دارد... @negaheqods
نگاه قدس
💥"حقایقی پیرامون انجمن‌حجتیه" انجمن حجتیه(۶) سیاست‌گریزی شیخ محمود حلبی شیخ محمود حلبی که از مرا
حقایقی پیرامون انجمن‌حجتیه یادداشت انجمن حجتیه (۷) قطع شاخ و برگ‌ها به جای قطع ریشه‌ها بعد از وفات حضرت آیت الله العظمی بروجردی، دستگاه پهلوی گمان کرد که قدرت مرجعیت ضعیف شده و فرصت مناسبی برای برخی اقدامات از جمله تصویب لایحۀ انجمن‌ های ایالتی و ولایتی فراهم شده است. قبل از تصویب این لایحه برخی افراد از جمله آقای «ابوالفضل توکلی بینا» که به صورت سرّی از مضمون آن آگاه شده بودند به قم می‌آیند و حضرت امام را در جریان این لایحه قرار می‌دهند. برداشتن قید اسلام از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان، همچنین قید شدن کتاب آسمانی به جای قران در مراسم سوگند، بخشهایی بودند که مورد اعتراض امام راحل قرار گرفتند. وقتی امام بخش‌نامه را مطالعه کردند، فرمودند که این را ببرید به آقای شیخ محمود حلبی نشان بدهید. در واقع امام که به انحراف انجمن حجتیه ای ها واقف شده بود، می‌خواست به شیخ محمود حلبی چنین بفهماند که برای مبارزه با بهائیت، باید ریشه را قطع نمود. به باور امام اگر ریشه که همان حاکمیت پهلوی بود از بین برود، بهائیت نیز از نفس خواهد افتاد، اما شیخ محمود حلبی به جای قطع ریشه‌ها، در حال قطع کردن شاخ و برگ‎ها بود. وقتی که مضمون لایحه و همچنین پیام حضرت امام به شیخ محمود حلبی منتقل می‌شود، ایشان هیچ عکس‌العملی از خود نشان نمی‌دهند و در مبارزات علیه رژیم شاهنشاهی، امام را یاری نمی‌کنند. @negaheqods
⭕️گزارش اولیه از هجوم غیرقانونی و تنش زا رژیم صهیونیستی 💢در هجوم رژیم صهیونیستی و نقض حریم هوایی جمهوری اسلامی ایران در بامداد ۵ آبان ۱۶۰ فروند هواپیمای رژیم صهیونیستی شرکت داشتند که با احتساب هواپیماهای آمریکایی و ناتو به بیش از ۳۰۰ فروند می رسید. 💢علی رغم پیچیدگی و گستردگی هجوم،پدافند یکپارچه کشور به کمک جنگنده‌های گشت زنی نیروی هوایی عملکردی بی نظیر و موفق اجرا کرده و با اغلب اهداف متخاصم مقابله کردند. 💢تنها در سه نقطه نظامی آسیب هایی جزیی وارد شده است که تحت بررسی بیشتر قرار گرفته است @negaheqods
🇮🇷با ارائه گزارشات جدید هرچه ابعاد هجوم رژیم روشن تر می شود،نتایج حاکی از فعالیت بی نظیر،شگفت انگیز و غرور آفرین پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران است @negaheqods
⭕️نکته مهم و قابل توجه در حمله غیرقانونی رژیم صهیونیستی از تعدادی ریز پرنده نیز استفاده شده است. @negaheqods
🏴دو تن از رزمندگان ارتش مقتدر جمهوری اسلامی ایران بامداد ۵ آبان در حین مقابله با پرتابه های رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند @negaheqods
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ ⁣ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ⁣ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ⁣ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ⁣ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ⁣ @negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهید✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ @negaheqods
❤️ هر صبح بهانه ی پاکی است برای بہ یاد تو بودن ، برای تازه کردن انتظارها ، برای صیقل دادن چشم براهی ها ، برای آب دادن گلدانهای شمعدانی و چیدن دوباره ی آنها در راهی که سرانجام بر قدومت بوسه می زند ... ... و این دلخوشی بزرگ من است : بیقراریِ ناب و امیدبخش جمعہ ها ...  🌺 @negaheqods
نگاه قدس
﴾﷽﴿ پلاک پنهان قسمت بیست و هفتم به اتاق خالی که جز یک میز و دوصندلی چیز دیگری نداشت،نگاهی انداخت
﴾﷽﴿ پلاک پنهان قسمت بیست و هشتم سمانه شوکه به حرف های او گوش سپرده بود،نمی توانست حرف هایی را که می شنید را باور کند،هضم این حرف ها برایش خیلی سخت بود! ــ خانم حسینی به نفع خودتونه هر چه زودتر قضیه رو برای ما روشن کنید،چون تا وقتی قضیه روشن نشه شما مهمون ما هستید،البته قضیه روشن هست ــ من همچین کاری نکردم ــ خانم حسینی پس این همه مدرک تو پرونده چی میگن ؟؟ ــ نمیدونم،حتما اشتباه شده و با صدای بالاتری گفت: ــ مطمئنم اشتباه شده سمانه خیره به خانمی که با اخم و عصبانیت به او خیره شده بود ماند، ــ صداتونو بالا نبرید خانم حسینی،اینجا خونه ی خالتون نیستش،وقتی داشتید برا بهم ریختن اوضاع برنامه ریزی می کردید،باید به فکر اینجا بودید سمانه عصبی از جایش بلند شد و با صدای بلندی گفت: ــ وقتی هنوز چیزی ثابت نشده حق ندارید تهمت بزنید،من دارم میگم اینکارو نکردم،اما شما الان فقط میخواید مجرم بودن منو ثابت کنید ،حتی تلاش نمی کنید حقیقتو از زبون من بشنوید خانم از جایش بلند شد و پرونده را برداشت: ــ مسئول ما به احترام اینکه خانم هستید برای بازجویی خانم فرستادن اما مثل اینکه شما بازیتون گرفته،و قضیه رو جدی نگرفتید،خودشون بیان بهتره پوزخندی زد و از اتاق خارج شد،سمانه بر روی صندلی نشست و سرش را بین دستانش گرفت و محکم فشرد تا شاید سردردش کمتر شود،باورش نمی شد ،حرف هایی که شنیده بود خیلی برایش سنگین بودند،الان همه او را به چشم یک ضد انقلابی می دیدند. الان دیگر مطمئن بود که ساعت از ۹ گذشته ،و اتفاقی که نباید بیفته ،اتفاق افتاده.می دانست الان مادرش و پدرش چقدر نگران هستند،وچقدر خجالت زده در برابر خانواده محبی . آه عمیقی کشید،مطمئن بود الان در به در دنبال او هستند،هیچوقت دوست نداشت کسی را نگران کند یا آرامش خانواده را بهم بریزد،دوست داشت هر چه سریعتر مسئولشان بیاید و او از اینجا برود،از فکری که کرد ،ترسی بر دلش نشست و دستانش یخ بستند، "نکند ،اینجا ماندنی شود،یا شاید بی گناهیش تابت نشود" محکم سرش را تکان داد تا دیگر به آن ها فکر نکند. بعد از نیم ساعت در باز شد،و سایه مردی بر روی زمین افتاد،سمانه سرش را بالا آورد تا به بی گناه بودنش اعتراف کند اما با دیدن شخصی که روبه رویش ایستاده شوکه شد! نمی توانست نگاهش را از مردی که خود هم از دیدن سمانه ،در این مکان شوکه شده بود ،بردارد. سمانه دیگر نمی توانست اتفاقات اطرافش را درک کند،احساس می کرد سرش در حال ترکیدن است،اشک در چشمانش نشسته بود و فقط اسمش را با بهت و حیرت از زبان مردی که هنوز در کنار در خشکش زده بود ،شنید: ـــ ســمانـه ادامہ_دارد... @negaheqods
✴️میدان را خالی نخواهیم کرد؛ به روایت دشمن اعتماد نکنید 🔸در 24 ساعت گذشته خبر، گزارش و تحلیل کوتاه کار کردیم. البته سابقه دو برابر این هم هست. شنبه روز بسیار مهمی بود و صحفه جدیدی در تاریخ منطقه رقم خورده است. دشمن در تلاش است تا به هر شکل برای خود موفقیت بسازد و ما هم باید حواسمان باشد که در این میدان، در زمین دشمن بازی نکنیم. 🔸متاسفانه در همین کشور خودمان رسانه‌ها، کانال‌ها و گروه‌هایی هستند که به سمت انتشار روایت‌های دروغ دشمن رفته و حرف‌هایی می‌زنند که آدم در بهت و حیرت می‌ماند. معلوم نیست این‌ها شهروند ایران هستند یا وابسته به دشمنان این آب و خاک... حتی برخی از حضرات انقلابی هم به شکلی چپ کرده‌اند!! 🔸حالا نکته جالبش اوباش وابسته به گدازاده پهلوی است که یکی از همین نوچه‌هایشان آمده بود چند تا فحش هم به ما داد... وقتی می‌گویم همیشه در ایران یک عده خائن در طول تاریخ وجود داشته‌اند که مزدوری دشمنان ایران را کرده و خاک ایران را به باد داده‌اند، منظورم همین عمله و عکره سلطنت‌طلب و منافق است. 🔸کسانی که برای کشتن فرزندان ایران هورا می‌کشند و برای حمله دشمن و ویران کردن کشور هر روز می‌نویسند، به مراتب از خود دشمن خطرناک‌ترند. خطر این‌ها بسیار جدی است و باید مراقب‌شان بود. این‌ جماعت خودباخته و بی‌هویت که در نوکری و مزدوری مانند ندارند البته همیشه نزد قاطبه مردم مطرود هستند. 🔸حالا همه از نوع و شکل حمله ارباب یهودی خود عصبانی هستند. تا صبح که در بت و حیرت و سرخوردگی بودند و از بعد از ظهر که خط خبری جدیدی ابلاغ شد، شروع کردند به گفتن از موفقیت‌های رژیم و حتی کار را به رساندن اف-35 به تهران هم کشاندند که نشان می‌دهد اتاق جنگ دشمن روی حماقت عده‌ای واقعا حساب باز کرده است. 🔸بنده به سهم خودم تلاش کردم تا در این معرکه میدان را خالی نکنم، تا جایی که امکان داشت بیدار بمانم و روایت‌سازی صحیح کنم. روایت من و ما باید با روایت دشمن 100درصد متناقض و البته مستند و قابل فهم باشد. در ادامه این نبرد مقدس به عنوان یک سرباز کوچک در عرصه رسانه وظیفه‌ام را در کنار شما انجام خواهم داد... 🔸برای شادی روح شهدای ارتش و فراجا و سپاه صلواتی ختم کنید و برای سلامتی تک تک رزمندگان حاضر در میدان نیز دعای خالصانه را فراموش نکنید. کمک فقط پول نیست، بزرگ‌ترین کمک ما در این روزها علاوه بر دعا، روشنگری و تبیین صحیح تحولات روی داده برای اقناع افکار عمومی کشور است... @negaheqods
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ ⁣ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ⁣ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ⁣ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ⁣ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ⁣ @negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهید✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ @negaheqods
سلام مولای ما ، مهدی جان مشتاق دیدارتان هستیم... همچون شاخساران که به باران ... یا تشنه که به آب ... یا کبوتر که به پرواز ... یا شب زدگان که به سپیده ... یا زمین که به بهار ... مشتاق است ... اللهم عجل فرجه و سهل مخرجه🤲🏻🌸 @negaheqods
نگاه قدس
﴾﷽﴿ پلاک پنهان قسمت بیست و هشتم سمانه شوکه به حرف های او گوش سپرده بود،نمی توانست حرف هایی را
﴾﷽﴿ پلاک پنهان 🔻 قسمت بیست و نهم کمیل شوکه به دختری که با چشمان اشکی به او خیره شده بود، نگاه می کرد ناباور پرونده را باز کرد و با دیدن اسم سمانه چشمانش را محکم روی هم فشرد،خودش را لعنت کرد که چرا قبل از اینکه به اتاق بازجویی بیاید ،نگاهی به پرونده نینداخت. اما الان این مهم نبود ،مهم بودن مهیا وتهمتی که به او زده بودند. سمانه هنوز درشوک بودن کمیل در اینجا بود،اول حدس زد شاید او هم به خاطر تهمتی اینجا باشد ،اما با دیدن همان پوشه در دست کمیل،یاد صحبت آن خانم درمورد مسئولشان افتاد،باورش سخت و غیر ممکن بود. کمیل نفس عمیقی کشید و قبل از اینکه در را ببندد با صدای بلندی گفت: ــ رضایی مردی جلو آمد و گفت: ــ بله قربان ــ دوربین و شنودای اتاقو غیر فعال کن ــ بله قربان در را بست و به طرف سمانه که با چشمان به اشک نشسته منتظر توضیحش بود ،رفت. میز را کشید و روی آن نشست،از حضور سمانه در اینجا خیلی عصبی بود،سروان شوکتی توضیحاتی به او داده بود،اما غیر ممکن بود که باور کند این کارها را سمانه انجام داده شود ،حتی با وجود مدرک،مطمئن بود سمانه بی گناه است . با صدای سمانه نگاهش را از پرونده برداشت؛ ــ تو اینجا چیکار میکنی؟جواب منو بدید؟این پرونده و این اسلحه برای چی پیش شماست؟ و کمیل خودش را لعنت کرد که چرا اسلحه اش را در اتاقش نگذاشته بود. سمانه با گریه گفت: ــ توروخدا توضیح بدید برام اینجا چه خبره؟از ظهر اینجام ،هیچی بهم نمیگن،فقط یکی اومد کلی تهمت زد و رفت،توروخدا آقاکمیل یه چیزی بگو،شما برا چی اینجایی؟اصلا میدونید مامان بابام الان چقدر نگران شدن وقتی جوابی از کمیل نشنید با گریه فریاد زد: ــ جوابمو بده لعنتی و صدای هق هق اش در فضای اتاق پیچید. کمیل که از دیدن اشک های سمانه و عجزش عصبی و ناراحت بود،واینکه نمی دانست چه بگوید تا آرام شود بیشتر کلافه شد،البته خودش هم نیاز داشت کسی آرامش کند،چون احساس می کرد اتشی در وجودش برافروخته شده و تا سمانه را از اینجا بیرون نبرد خاموش نخواهد شد. سمانه آرام تر شده بود ،اما هنوز صدای گریه ی آرامش به گوش می رسید ،با صدای کمیل سرش را بلند کرد ،متوجه چشمان سرخ کمیل و کلافگی اش شده بود! ــ باور کنید خودمم،نمیدونم اینجا چه خبره،فکر نمیکردم اینجا ببینمت ،ولی مطمئنم هرچی تو این پرونده در مورد تو هست اشتباهه،مطمئنم.اینو هم بدون که من حتی دوس ندارم یک دقیقه دیگه هم اینجا باشی،پس کمکم کن که این قضیه تموم بشه،الانم دوربین و شنود این اتاق خاموشه،خاموش کردم تا فکر نکنی دارم ابازجویی میکنم،الان فقط کمیل پسرخالتونم،هرچی در مورد این موضوع میدونید بگید. سمانه زیر لب زمزمه کرد: ــ بازجویی؟در مورد کارت دروغ گفتی؟وای خدای من ادامہ دارد... @negaheqods
⭕️اقدامات بسیار مهم و تاثیرگذار در مقابله با حمله رژیم صهیونیستی 💢پیش از حمله غیرقانونی رژیم صهیونیستی به کشور، بر اساس رصد اطلاعاتی تحرکات مشکوک و اخباری مبنی بر تهدیدات ریزپرنده ها،به سازمان هواپیمایی کشوری هشدار داده شد تا انجام کلیه پرواز پهپاد ها و ریزپرنده های غیر نظامی علاوه بر تهران و البرز در کل فضای کشور نیز ممنوع شوند. 💢در پی جلسات متعدد و ارتباطات گسترده اعم از دیپلماتیک و امنیتی با کشور های مختلف،اطلاعات بسیار ارزنده و مؤثری در راستای پیش بینی و پیش آمادگی جهت مقابله با حمله رژیم صهیونیستی کسب شد که از دلایل موفقیت بالای پدافند کشور نیز محسوب می شود. 💢چنانکه پیش بینی شده بود حمله رژیم ترکیبی و در لایه های مختلف انجام شد که با الطاف واسعه حضرت صاحب الزمان ارواحنافداه و تدبیر و درایت حاصل از تجربه بالای فرماندهان نظامی و ارتباطات مشاوره ای لحظه‌ای با دستگاه اطلاعاتی،علیرغم اینکه دشمن صهیونیستی با انجام عملیات های فریب گوناگون درصدد گمراه سازی و فلج اطلاعاتی رده های فرماندهی بود،تا حد بسیار بالایی مرتفع و اهداف دفع شد. 💢در لحظات حساس و حیاتی حمله رژیم قرارگاه پدافند هوایی در شرایطی خاص و گمراه کننده قرار گرفته بود چرا که رژیم در اوج عملیات های اختلال و فریب راداری بود.پیش بینی چنین مواردی در این خصوص به اقدامات بیش از ده سال گذشته برای تقویت پدافند هوایی کشور و در یک مورد خاص به سه ماه اخیر بر می گردد. 💢بر اساس اطلاعات واصله و پیش بینی اهداف احتمالی که ممکن بود توسط رژیم مورد هدف قرار گیرند؛دستورالعمل های احتیاطی به برخی اماکن و مراکز حساس ابلاغ شد تا از این طریق نیز تجهیزات و زیرساخت‌ها در امان بمانند. @negaheqods