eitaa logo
نگاه قدس
1.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
225 ویدیو
22 فایل
مقام معظم رهبری: امروز تأثیر رسانه‌ها در عقب راندن دشمن بیشتر از موشک و پهپاد است،هرکس رسانه قوی‌تر داشته باشد در اهدافی که دارد موفق‌تر خواهد بود. ارتباط با ادمین: @ertebat_qodsian
مشاهده در ایتا
دانلود
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهید✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ. @negaheqods
♥️ صبح ڪہ مي‌دمد زمیڹ، رو بہ خورشید مي‌ایستد؛ تا درسایہ نگاهش،نور بگیرد و مڹ با طلـوع هرصبح، قلب خالي‌ام را سوے تو ميگیرم تا پراز نور شود 🌤 @negaheqods
نگاه قدس
محافظ عاشق من قسمت چهل و پنجم مهدا دارو ها ، سرم و ... را خرید و به محمدحسین داد . خودش پشت در م
محافظ عاشق من قسمت چهل و ششم بدبختی های زیادی روی سرش ریخته بود یه روز داخل شرکتی که کار میکرد بهش خبر دادن خواهرشو پیدا کردن امیر خوشحال تر از چیزی بود که تصور کنی ، رفت خواهرشو دید ولی ... محمدحسین : ولی چی ؟ ـ خواهرش ... همکلاسیش بود آرامی که اصلا شباهتی با اسمش نداشت خیلی ... تبدیل به دختری شده بود که ... زل زد به چشمای نگران محمدحسینو ادامه داد : بهش گفتم من یکی از آشناهاشونم گفتم میدونم پدر و مادر واقعیش کین ... گفتم مادرت مریضه داخل ... داخل ... بیمارستان اعصاب و روان بستریه از نبود تو این جوری شده .... اشک ریخت و ادامه داد : آقا محمدحسین میدونی چی گفت ؟ ـ چی گف..ت؟ ـ گفت من همین الان دارم با یه پدر و مادر احمق زندگی میکنم حالا چه واقعی چه غیر واقعی به اندازه کافی بدبختی دارم ولی حداقلش راحت زندگی میکنم بیام بشینم ور دل یه مادر تیمارستانی که چی بشه ؟! اصلا تا حالا کجا بودن ؟ برو بگو همونجا بشین راحت باش مادر بودنتو بعد از بیست سال نمیخوام ـ بعدش چی شد ؟ خواهرت کدوم یکی از همکلاسی هامونه ؟ ـ .... ثمین ناجی ... مادرم حالش خیلی بد هر روز بدتر از دیروز از پس هیچی بر نمی اومدم هر وقت با خواهرم حرف میزدم داغونم میکرد ... خسته شده بودم هیچ کسو نداشتم تحقیر و توهین داشت خفم میکرد تا اینکه بعد از چند سال دوست دوران کودکیمو دیدم پزشکی میخوند اون با فکر اینکه وضعیت مالی مون مثل قبله پامو به مهمونی هاش باز کرد تا اینکه با خواهرش آشنا رو به رو شدم ... بهش علاقه مند شده بودم خیلی مظلومو مهربون بود اصلا توی مهمونی ها مثل خواهر و برادرش رفتار نمیکرد خیلی نجیب و بی نظیر بود یه چیزی هر دومون رو بهم نزدیک کرده بود کم کم صمیمی شدیم اون دانشگاه هنر بود ولی ارتباطمون فراتر رفته بود ... فهمیدم یه خواستگار سمج داره ... اما خودش منو دوست داشت ... خواستگار با شرایطش قطعا گزینه بهتری برای خانواده جاوید بود ... خانواده ای سرشناس و ثروتمند ... اما من ... دلم گیر بود ... هیوا منو دوست داشت هر دومون برای بدست آوردن هم خیلی تلاش کردیم هیراد برادرش با ازدواجمون موافق بود ، اما خواهرش نه خیلی اذیتمون میکرد ... بدبختیام کم نبود اونم اضافه شده بود ... ... رفتم خواستگاری ، خیلی بد با هام برخورد کردن هانا خواهرش بهم گفت نمیخوان دخترشونو به یه تیمارستانی و بی پول بدن .... هر دومونو سرکوب کردن ، هانا اجازه اجازه نداد هیوا رو ببینم تقریبا یک سال ازش بی خبر بودم ، حتی هیرادو دیگه ندیدم ... تا اینکه خبر رسید هیوا خودکشی کرده .... یکساله از اون قضیه میگذره ... قبل از اینکه از هم جدامون کنن فهمیدم درگیر یه قضیه شده قضیه ای که به کارن دوست هانا مربوط میشد ، ظاهرا اونا درگیر یه سری کارا داخل مهمونی هاشون بودن هیوا به یه پلیس کمک میکرد و آمارشونو میداد ولی اینو فقط من میدونستم همه فکر کرده بودن هیوا به اون پلیس علاقمند شده اما این طور نبود ، هیوا فقط نگران دوستاش بود ... هیوا آدم خودکشی نبود از یه مورچه هم می ترسید ... نتونستم اثبات کنم خودکشی نبوده هر جا رفتم گفتن خودکشیه پزشکی قانونی کلانتری ، انگار همه میخواستن این طوری بنظر برسه ... دیگه از زندگی بریدم ... من ... واقعا شکستم ... ادامه دارد ... @negaheqods
روز شمار غدیر 9️⃣ 2️⃣بیست و نه روز تا عیدالله الاکبر، عید ولایتعهدی مولایمان، عید غدیر خم باقی مانده است... 🎁مهمان سفره ی پر نعمت کلام نورانی وصی به حق پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علیه السلام خواهیم بود... ✳️کلام هشتم: امیرالمومنین علیه السلام: تَجَرَّعِ الغَیظَ؛ فَإنِّي لَم أرَ جُرعَةً أحلی مِنها عاقِبَةً ولا ألَذَّ مَغَبَّةً. خشم خود را فرو خور که من جرعه‌ای خوش‌عاقبت‌تر و گواراتر از آن ندیده‌ام. 📚وسائل الشيعه، جلد 7، صفحه 3880 💠مهری از مِهر علی علیه السلام کنده به یاقوت دلم از ازل تا به ابد شکر کنم حکاک را... @negaheqods
🚨🚨توجه توجه🚨🚨 سلام علیکم عزیزان لطفا با ما همراه باشید ان شاءالله قصد داریم به جهت آگاهی و شناساندن چهره های واقعی برخی خواص در جهت اگاهی افکار عمومی مطالبی بارگذاری شود. 👈لطفا مطالب کانال را دنبال کنید و برای دیگران حتما با لینک ‌ کانال ارسال کنید 👇👇👇 🚨در این بخش در دو فصل جداگانه به بررسی و معرفی جریان فرقه ضاله بهاری و در راس آن محمود احمدی‌نژاد و عوامل انحراف وی پرداخته می شود. ۷ خرداد ۱۴۰۳ 🚨🚨افشاگری و روشنگری ها از واقعیات و پشت پرده های افراد ورشکستگان سیاسی و سودجو.... 👈لطفا پیگیر مطالب باشید ادامه دارد... ✅در اینجا پیگیری کنید 👇👇👇 @negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهید✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ. @negaheqods
❤️ بہــار، مادرِ تمام گڸ‌هاست... حتی اگر چہارفصڸ، زمستــاڹ بـاشد❗️ مڹ ڪمي از عطـر تو را، لابلاے جانمـازم پس انداز ڪرده‌ام، تا دلـم، ایڹ زمستــاڹ، یَــخ نـزنـد 🌸 @negaheqods
نگاه قدس
محافظ عاشق من قسمت چهل و ششم بدبختی های زیادی روی سرش ریخته بود یه روز داخل شرکتی که کار میکرد ب
محافظ عاشق من قسمت چهل و هفتم درگیر مهمونی های کثافت باری شدم که جز تباهی هیچی نداشت ... تا اینکه یه شب توی یکی از همون مهمونی ها ثمینو دیدم خیلی وضعش بد بود اونم مثل من مدهوش داشت با بدترین وضع ممکن تلو تلو میخورد اونم با یه ادمای بی سرو سامون..... رگ غیرتم چنان ورم کرد که هرچی خورده بودم، از سرم پرید به خودم اومدم و با زور از اون منجلاب بیرون کشیدمش و بردمش خونه خودم اون شب حال بدی داشت که قابل تصورهم نبود.. هق هق امیر اتاق رو پر کرد که مهدا نگران در اتاقو باز کرد و با چشم های اشکی محمدحسین مواجه شد ، محمدحسین سخت و محکمی که در برابر مصیبت های جوان رو به رویش متاثر شده بود . لیوان آبی به او داد و بسمت مهدا رفت در را بست و رو به چشم های منتظر و متعجب مهدا گفت : این پسر چقدر بدبختی کشیده ... ـ پس به شما هم گفت ... ـ از خودش نه از آشناییتون ! این جمله را با طعنه گفت که مهدا آرام لبخندی زد و گفت : همیشه اینقدر زود نتیجه گیری می کنید ؟! بدون اینکه به محمدحسین اجازه جواب دادن بدهد ادامه داد ؛ اذان دادن من میرم نماز بخونم ، زود بر میگردم . و به سرعت از محمدحسین دور شد . محمد حسین به اتاق برگشت و منتظر ادامه ماجرا شد . ـ الان خوبی ؟ میخوای بقیشو نگی ؟ ـ خوبم . وقتی به حال خودش اومد بدون اینکه از موندن توی خونه یه پسر تنها ... ! اعتراض کنه سرشو انداخت پایین بره!!! بهش گفتم : نمیخوای چیزی بپرسی ؟ یا اعتراضی بکنی ؟ ـ تحفه ایم نیستی ، دیشب من با تو اومدم ؟ آدم مست هیچی حالیش نیست اینه و به من اشاره کرد ... داشتم از عصبانیت خفه می شدم یه دختر چقدر میتونست وقیح و بی حیا باشه . در ادامه ی اون وقاحت حرف هایی زد که تمام وجودمو نابود کرد شیشه غرورم جوری شکست که... سیلی محکمی بهش زدم و هر چی به دهنم اومد بارش کردم . ترسیده بود با همون لباس ها خواست از خونه بره که مثل حیوون بسمت اتاق مادرم پرتش کردم .... گفتم بره لباساشو با یه لباس پوشیده عوض کنه ... آخرش حرفی زد که خلاصم کرد . ـ اگه واقعا خانواده ی منو میشناسی ... اگه داداشی دارم بهش بگو ...... ادامه دارد ... @negaheqods
روزشمار غدیر 8️⃣ 2️⃣بیست و هشت روز تا عیدالله الاکبر، عید ولایتعهدی مولایمان، عید غدیر خم باقی مانده است... 🎁مهمان سفره ی پر نعمت کلام نورانی وصی به حق پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علیه السلام خواهیم بود... ✳️کلام نهم: امیرالمؤمنین علیه السلام: عَجِبتُ لِمَن يُنشِدُ ضالَّتَهُ وقَد أضَلَّ نَفسَهُ فَلا يَطلُبُها! در شگفتم از كسى كه در پى گمشده اش مى گردد، ولى خود را گم كرده و آن را نمى جويد 📚غررالحكم حدیث 6266 💠زمانه بر سرجنگ است یا علی مددی مدد ز غیر تو ننگ است یا علی مددی... @negaheqods
چرا اینقدر تاکید به بودن این داریم ؟ دلیلش گستردگی حوادث پیش روی ایران و منطقه و جهان هستش ، حل مشکلات داخلی شاید عادی ترین کاری که از رئیس جمهور آینده توقع میره چون مشکلات داخلی در برابر حوادث پیش روی ایران و جهان در حد یه شوخی هست رئیس جمهور آینده باید قدرت برخورد با یه اسرائیل بدون خط قرمز که پشتیبانی آمریکا رو داره ، داشته باشه ، باید در برابر نقشه های سیستم جهانی عاقلانه و جسورانه عمل کنه ، ویروس ، واکسن ، سقوط های اقتصادی ، درگیری های نظامی و امثالهم گستردگی اتفاقات پیش رو به هیچ عنوان شوخی نیست و کار به آخر خط رسیده ، نظم نوین جهانی یا تمدن نوین اسلامی ! ... @negaheqods
قالیباف، رئیس‌مجلس دوازدهم شد. @negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهید✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ. @negaheqods
♦️‌سلام امام زمانم ️ 🔹‌سـلام پـدر مهربونم 🔹‌سلام غـریب عالم 🔹‌صبح ات بخیر دلیل زنـدگیم️ 🔹‌جان دلمـــ 🔹‌چــه شًــود‌ که نازنیـــنا 🔹‌رُخ خود به من نمائی 🔹‌بـــه تـبسّمی، نگـــاهی 🔹‌گــِـرهی ز دل گـشائی 🔹‌السلام علیک یااباصالح‌المهدی‌ (عج) 🔹‌اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج️ 🔹‌تعجیل در فرج سلامتی و رفع موانع ظهور مولاموناللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم 🔹‌وقتی بسان خورشید، از گوشه ای برآیی 🔹‌روشن شود جهانی، وقتی که تو بیایی @negaheqods
نگاه قدس
محافظ عاشق من قسمت چهل و هفتم درگیر مهمونی های کثافت باری شدم که جز تباهی هیچی نداشت ... تا ای
محافظ عاشق من قسمت چهل و هشتم با هق هق ادامه داد ؛ بهش بگو .... از بی وفایی اونا من به این وضع افتادم ... بگو اونی که منو بهش فروختن همه چیو بهم گفته بگو بابام برای چک و داداش کوچولوم برای بستنی و شکلات منو فروخت ... حرفش خنجری بود که به قلبم فرو رفت ، یک ساعت بعدش زنگ زدنو گفتن مادرم حالش بده . بعد از مطمئن شدن از وضع مادرم به دانشگاه رفتم تا خواهرمو به هیراد بسپارم . قسم خورد نذاره به این کاراش ادامه بده هر چند هیراد خودش تا خرخره تو منجلاب بود ولی همیشه پای حرفش میموند ... سیر شده بودم از زندگی بهش گفتم که میخوام برم یه مسافرت طولانی ... مسافرت طولانی هم بود ... مسافرتی تا ابد ... تصمیممو گرفته بودم فقط خودکشی ... همه ی در ها به روم بسته شده بود ... از هیراد خداحافظی کردم و خواستم از کافه دانشگاه خارج بشم که خانم فاتحو دیدم با وحشت بهم نگاه میکرد نمیدونم چرا فک کردم فهمیده ... ! به اون نگاه نگرانش بسمت در رفتم که جلوم وایساد و گفت : ـ آقای رسولی ... خواهشا صبر کنین ـ چیه ؟ ـ میشه صحبت کنیم ؟ ـ راجب چی ؟ ـ راجبِ .... راجبِ .... خواهشا این کار رو نکنین ، مشکلات قابل حله با فریاد گفتم : راجب چی میخوای حرف بزنی ؟ بابای تا خرخره بدهکارم ؟ جسد چاقو خوردش ؟ خواهرم ؟ مادر دیوونه شدم ؟ یــا .. یا ... عشق پر پر شدم ؟‌ ـ بیاین بشینین خواهش میکنم . بسمت میزی رفت و منتظر ماند وقتی نشستم اون هم نشست و گفت : کدوم یک از این مشکلا با خودکشی شما برطرف میشه ؟ به راه حل اصلی فکر کردین ؟ ـ من دیگه تحملشو ندارم دیگه بسه هر چی بدبختی کشیدم ... راه حل ؟ دنبال چی بوده که نرفتم ...!؟ ـ پس اون قدر ضعیف شدین که میخواین از مشکلات فرار کنین ؟! ... بله از حل این مشکلات رها میشین در واقع دیگه هیچ مشکلیو نمیتونین حل کنین ... ! تهش مرگه ولی مرگی که خودش عذابه نه رهایی ! هر مشکلی یه راه حل داره ... ـ مشکل من راه حل نداره ... ـ اونی که مشکلو بر سر انتخابتون گذاشته حلشم داره ... ـ اون خیلی وقته منو فراموش کرده ... ـ اگه فراموشتون کرده بود هیچ وقت منو سر راهتون قرار نمیداد ... اگه فراموش شده بودین کسیو نداشتین خواهرتونو بهش بسپارین ... اگه فراموشتون کرده بود هیچ وقت به این مرتبه علمی نمی رسیدین و خیلی چیز هایی که من ازش بی خبرم اما با همین عدم شناخت من نعمت هایی رو میبینم که هیچ وقت توان جبرانش رو ندارین ... ـ .... خب اگه هست چرا کمکم نمیکنه چرا از این بدبختی نجاتم نمیده ؟ ـ چند بار ازش خواستین و کمک نکرد ؟ چند بار بابت چیزایی که بهتون داده بود سپاسگزار بودین که الان متوقع این جا نشستین ؟ دهنم خشک شده بود ، حرفاش منطقی بود قلب و عقلمو احاطه کرده بود مطمئن بودم یک ساعت دیگه حرفشو گوش بدم از خودکشی منصرف میشم ... اما من برای خودم تموم شده بودم و نمی خواستم به این زندگی ادامه بدم ... اعتقادی به کمک خدا نداشتم ... یا حداقل فکر میکردم برگشت یه کسی همیشه مردود بوده چه لطفی داره ... ؟! با خودم گفتم حتی اگه برگردم نجاتم نمیده ... ! برای اینکه بتونم از دستش فرار کنم گفتم : میشه یه لیوان آب برام میاری؟ اینقدر این جمله رو مظلومانه گفتم که دلش سوخت و با نگاه نگران گفت : خواهشا .... انگار پشیمون شده باشه ادامه داد ؛ باشه الان میارم . ادامه دارد ... @negaheqods
روزشمار غدیر 7️⃣ 2️⃣بیست و هفت روز تا عیدالله الاکبر، عید ولایتعهدی مولایمان، عید غدیر خم باقی مانده است... 🎁مهمان سفره ی پر نعمت کلام نورانی وصی به حق پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علیه السلام خواهیم بود... ✳️کلام دهم: امیرالمومنین علیه السلام: لَنْ يُثْمِرَ اَلْعِلْمُ حَتَّى يُقَارِنَهُ اَلْحِلْم دانش میوه نمى دهد مگر این که شکیبایى همراه آن شود. 📚غرر الحکم و درر الکلم، ج 1، ص 52 💠جان را به یک اشاره مسخّر کند علی! دل را به یک نظاره منوّر کند علی! @negaheqods
🔴کارویژه رسانه فرقه ضاله بهائیت در تزریق ناامیدی به جامعه ایرانـــــــــــــــــــی 🔹وب‌سایت گفتمان ایران (متعلق به دفتر تشکیلات بهائی در ژنو) از سال ۱۴۰۰ تا کنون از طریق انتشار مقالات، فیلم‌ها، گفتگوها و... تلاش کرده تا ضمن ایجاد حس نا امیدی از وضع موجود کشور مردم را به انجام فعالیت‌های مجازی و میدانی علیه جمهوری اسلامی تحریک کند. 🔸نمونه‌ای از برنامه‌هائی که این سایت در طول این مدت با هدف فوق منتشر کرده را متذکر می‌ شویم: ۱. راه‌اندازی «کافه گفتمان» در فضای مجازی در تاریخ ۶ مرداد ۱۴۰۲ که قرار بود محیطی برای تبادل و گفتمان درباره موضوعاتی که مربوط به ایران است فراهم کند که اولین جلسه آن با عنوان "نقش دین در آینده ایران" برگزار گردید؛ اما ظاهراً به‌ خاطر عدم موفقیت جلسات بعدی این "کافه گفتمان" برگزار نشد! ۲. تهیه و انتشار فیلم‌هائی با عنوان «تأثیر مشارکت زنان در جامعه بر رفاه عمومی» در روز ۸ مارس به مناسبت روز جهانی زن و با هدف القای وضعیت بد زنان ایرانی در ذهن مخاطب و تحریک برای ایجاد جنبش‌های زنانه در برابر جمهوری اسلامی بوده است و فیلم «ایرانی را تصور کنیم...» که هدف آن شکل‌ دادن به جریانات منسجم اعتراضی در کشور است. ۳. انتشار مقالاتی با عنوان «مشورت نگهبان عدالت اجتماعی»، «جامعه ایران چه یادگیری‌هائی داشته و چه توانمندی‌هائی از خود نشان داده است؟»، «مهم‌ترین تحولات در ذهنیت و تفکر جامعه و فرد ایرانی چه بوده است؟»، «آیا جامعة مدنی به چارچوب نیاز دارد؟»، «تعامل دین و جامعه در دوران مدرن»، «تکثرگرائی و ایران آینده»، «شبکه‌های اجتماعی و تحولات اجتماع»، «نقش زنان در تلاش‌های عدالت‌ خواهانه در ایران» ♦️موارد ذکر شده تنها گوشه‌ای از مطالب سایت مذکور بوده و از باب نمونه ذکر شده است. اما توجه به فعالیت‌های انجام شده توسط سایت گفتمان ایران نشان می‌دهد که اهدافی را که این منبع رسمی بهائی دنبال می‌کند شامل موارد زیر است: ۱. تشویق معاندین نظام برای راه‌اندازی محیط‌هائی در فضای مجازی جهت فعالیت علیه کشور ۲. تکیه بر موضوع زنان به‌ عنوان ابزاری با حساسیت خاص در جامعه ۳. تشویق معاندین به انسجام و کارهای گروهی علیه کشور ۴. ایجاد شبهه در مسائل دینی ۵. تحریک اقوام، گروه‌های مذهبی و فرقه‌ ها برای ورود در اغتشاشات 🔺تشکیلات بهائی بارها به‌ صراحت نشان داده است که به‌ عنوان فرقه‌ای معاند علیه ایران فعالیت داشته که با کمک ظرفیت و توان خود در داخل و خارج از کشور تلاش کرده تا آسیب‌هائی را متوجه ایران کند و در این راه با معاندین داخلی و خارجی و همچنین صهیونیسم جهانی همکاری کرده است. @negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهید✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ. @negaheqods
♦️‌سلام امام زمانم 🔹‌وقتی به تو سلام میکنم وجودم سرشار از امید می‌شود.و زندگی،شروع به لبخند زدن می کند 🔹‌وقتی به تو سلام میکنم روزم پر از برکت می‌شود،پر از روزی 🔹‌وقتی به تو سلام میکنم جانم لبریز از بوی نسیم و بهارو شادمانی می‌شود 🔹‌اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ 🔹‌اَللّهُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَــرَج @negaheqods
نگاه قدس
محافظ عاشق من قسمت چهل و هشتم با هق هق ادامه داد ؛ بهش بگو .... از بی وفایی اونا من به این وضع
محافظ عاشق من قسمت چهل و نه وقتی از میز فاصله گرفت من سریع از کافه بیرون زدم هنوز به سر خیابان نرسیده بودم که صدایش را شنیدم : آقای رسولی چند لحظه ... آقای رسولی نفس نفس زدن هایش نشان میداد اون مسیر را دویده ... منتظرش نماندم و اولین تاکسی را سوار شدم ... با خودم گفتم به تو چه ربطی داره که من میخوام چیکار کنم ... ؟ دختره ی پرو ... تو خیابونا پرسه میزدم و منتظر یه فرصت بودم ، رفتم پیش یکی از رفقام اینقدر مشروب خوردم که مرگ راحتی داشته باشم ... همین که پا به خونه گذاشتم دیدم استاد حسینی داخل محوطه نشسته با تعجب بهش نگاه کردم که صدای مهدا بهم فهماند تمام این مدت دنبالم بوده ... ـ آقا امیر الان حالتون خوب نیست ... میخوایـــ... نذاشتم حرفش تموم بشه و سیلی محکمی نثارش کردم ... هر حرفی از دهنم در میومد بارش می کردم حالم خوب نبود ... اما تنها چیزی که ازش دیدم یه هاله اشک بود ... نه فریاد نه فحش نه ... بدون توجه به بغض گلوگیرش و نگاه پر از سوال استاد ، از پله های آپارتمانم بالا رفتم به پشت بام که رسیدم حس کردم همه چیز تمومه .... طولی نکشید که لبه ساختمان ایستادم با مرگ فاصله ای نداشتم ... پریدم ... ولی دستی با قدرت نگهم داشت وقتی نگاه کردم دیدم .... همون دختری که جای پنج تا انگشتم روی صورتش مونده نجاتم داده ... هر چی خواستم دستمو از دستش بیرون بکشم نشد که نشد ... مغزم درست کار نمیکرد من فقط مرگو میخواستم ... با تمام جونی که داشتم اونم کشیدم بسمت خودم که تکیه اشو از لبه ی پشت بام از دست داد و اونم پرت شد ولی به موقع با دست آزادش سکو رو گرفت عربده میکشید و میخواستم ولم کنه ولی .... اینقدر با ناخونام روی دستش کشیدم که دستش خون افتاد ... یه لحظه انگار فکری به ذهنش اومده باشه با شتاب منو پرت کرد منم با خیال اینکه راحت میشم از این زندگی مطیعانه عمل کردم ... با ضربه صورتم به کف پشت بام متوجه شدم اون نجاتم داده ولی هنوز خودش آویزون بود ... برایم عجیب بود اینهمه قدرت از یه دختر... اصلا تو حال خودم نبودم و متوجه نشده بودم ، علاوه بر استادحسینی و همسایه ها ، آتش نشانی و پلیس هم حاضرن... نفهمیدم مهدا خانوم چه طوری نجات پیدا کرد و بی حال یه گوشه نشسته بودم که خواستن منو بجرم اقدام به قتل ببرن زندان ولی .... باز هم مهدا نذاشت واقعا نمیخواستم بکشمش فقط میخواستم خودمو از بین ببرم اون شب آمبولانسی که خبر شده بود دست مهدا خانومو بست و به حال روز ندار من رسید ... وقتی اوضاع آروم شد خانم فاتح تونست منو از دست پلیس و بیمارستان نجات بده و ثابت کنه در اون لحظه واقعا مشکل روخی داشتم نیمه شب شده بود ... وقتی از آگاهی بیرون اومدیم یه پسر جوون با یه آقای دیگه که از آشنا های مهدا بودن همراه من اومدن خونه تا مراقبم باشن کار دست خودم ندم ... بعدا فهمیدم یکیش برادرش بود و دیگری شوهر دوستش ، برادرش که اینقدر شوخ طبع بود تا منو نخندوند ولم نکرد ... بعد از اون اتفاق هر روز مثل یه پرستار که به بیمارش میرسه همراه برادرش به دیدنم میومد تقریبا دو ماه گذشت تا به زندگی برگردم ... زمان و مکان از دستم خارج شده بود ... که .... ادامه دارد... @negaheqods
روزشمار غدیر 6️⃣ 2️⃣بیست و شش روز تا عیدالله الاکبر، عید ولایتعهدی مولایمان، عید غدیر خم باقی مانده است... 🎁مهمان سفره ی پر نعمت کلام نورانی وصی به حق پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علیه السلام خواهیم بود... ✳️کلام یازدهم: امیرالمؤمنین عليه السلام: عُنوانُ العَقلِ مُداراةُ النّاسِ نشانه خردمندى، مدارا كردن با مردم است 📚غررالحكم حدیث 6321 💠پیغمبری نبوده بدون ارادتش کعبه هنوز فخر کند بر ولادتش ... @negaheqods
خانم دیویدسن یک شخصیت پیچیده و ناشناخته است. او از پژوهشگران انستیتوی مطالعاتی جوامع و تمدن اسلامی در دانشگاه بوستون و دارای پیوندهای نزدیکی با بنیاد اشرف پهلوی بود. از طریق احسان یارشاطر بهایی به هیات امنای دانشنامه ایرانیکا در دانشگاه کلمبیا راه یافت و در محافل آمریکایی از مدافعان اصلاح‌طلبان ایرانی شناخته می‌شد. دیویدسن همزمان که درباره «شاهنامه فردوسی» و «کوروش» پژوهش‌های گسترده‌ای را انجام می‌داد، طرف مشورت وزارت امور خارجه آمریکا برای ارزیابی «برنامه سلاح‌های استراتژیک ایران» نیز قرار می‌گرفت. از سوی دیگر، روابطش با ایرانیان بسیار متنوع و پرشمار بود و با چهره‌هایی مثل داریوش مهرجویی و سیدحسین نصر که در کمیسیون‌های فرهنگی جشن‌ هنر شیراز پروژه «باستان‌گرایی» را پیش می‌بردند، تماس داشت. در سینمای ایران از طریق بهمن فرمان‌آرا و بازیگران زن مثل فاطمه م.آ کانال‌های ارتباطی قوی‌ای ساخت و هم تعاملات موثری با کانون مدافعان حقوق بشر به ریاست شیرین عبادی ایجاد کرد. او درباره راهبردهای «گذار به دموکراسی» در ایران مقالاتی را به همراه محمدجواد محلاتی (دوست نزدیک خاتمی) انتشار داد13 و حتی با دیپلمات‌های ایرانی به رایزنی پیرامون تحولات سیاسی ایران می‌پرداخت. دیویدسن به لطف مساعدت‌های صادق خرازی، مشاور ارشد خاتمی (و مشاور یکی از نامزدهای سرشناس ریاست‌جمهوری 1392) توانسته بود روابط نزدیکی را با دفتر تازه تاسیس موسسه گفت وگوی تمدن‌ها و فرهنگ‌ها در ژنو برقرار کند. خیلی از رازهای «دفتر ژنو» بعدها توسط محمدعلی ابطحی در «دادگاه کودتای مخملی» برملا گشت، ولی رئیس‌دفتر سابق خاتمی هیچ صحبتی از ارتباط رئیس جمهور سابق با این زن آمریکایی نکرد. روابط دیویدسن با خاتمی تحت پوشش بنیاد بلوط سبز شکل گرفت. این بنیاد آمریکایی برای حمایت از «جامعه مدنیِ ایران» تاسیس شد و دیویدسن ریاست هیات مدیره آن را برعهده داشت، ولی جنس رابطه‌اش با خاتمی فقط سیاسی نبود. طبیعتاً به خوبی باید «حفظ ظاهر» می‌شد و یک توجیه خوب با عنوان «همکاری برای مطالعه سنت‌های بشری در تمدن‌های مدیترانه» (پروژه مشترک «دفتر ژنو» با بنیاد بلوط سبز) سوءظن‌ها را برنمی‌انگیخت. ❌حتی المقدور با لینک ارسال شود. @negaheqods
دست خط «سید محمد خاتمی» در تجلیل از «ریچارد فرای» و «الگا دیویدسن». خاتمی در این یادداشت یادبود، دیدار با تئوریسین «مکتب ایرانی» در بوستون را «خاطره‌ای فراموش‌نشدنی» می‌نامد و دیویدسن را «انسانی دانشمند، شریف و بزرگوار که ایران‌دوستی ایشان بر فضیلت‌هایشان افزوده» خطاب می‌کند! ❌حتی المقدور با لینک ارسال شود. @negaheqods
از راست: ریچارد فرای (بزرگ ترین جاسوس زنده خاورمیانه و تئوریسین مکتب ایرانی)، سیدمحمد خاتمی و الگا دیویدسن؛ 20 شهریور 1385 در ضیافت شام بلوط سبز در بوستون آمریکا ❌حتی المقدور با لینک ارسال شود. @negaheqods