eitaa logo
نگاه قدس
1.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
247 ویدیو
22 فایل
مقام معظم رهبری: امروز تأثیر رسانه‌ها در عقب راندن دشمن بیشتر از موشک و پهپاد است،هرکس رسانه قوی‌تر داشته باشد در اهدافی که دارد موفق‌تر خواهد بود. ارتباط با ادمین: @ertebat_qodsian
مشاهده در ایتا
دانلود
نگاه قدس
📜برگی از داستان استعمار قسمت شصت و یک: آقای ساندویچ پول زیادی که به اروپا رسیده بود، فساد زیادی را
📜برگی از داستان استعمار قسمت شصت و دو : تفاوت پشم با پنبه کسانی که به این سرعت ثروتمند می‌شدند، شاهان و حکومت‌ها را به خودشان وابسته میکردند. سرمایه دارانی که درآلمان، هلند و انگلستان ظهور کرده بودند، می‌توانستند به حکومت‌ها وام بدهند تا هزینه جنگ‌هایشان را پرداخت کنند، آن‌ها حتی به کشیشان پول می‌دادند تا نمایندگی پاپ، بالاترین مقام مذهبی اروپا، را در مناطق مختلف از او بخرند. به این ترتیب هم دولت‌ها و هم کلیساها به سرمایه داران وابسته می‌شدند. یکی از خانواده‌هایی که بسیاری از پادشاهان اروپایی و پاپها به او مقروض بودند، خاندان فوگر بود. یوهان فوگر در شهر آگسبورگ یک کارگاه کوچک پارچه بافی داشت که پارچه‌های پشمی‌تولید میکرد. فوگر پس از مدتی متوجه شد که پارچه‌هایی که از پنبه تولید می‌شوند، برتری‌هایی بر پارچه‌های پشمی‌دارند. فوگر شروع به تولید پارچه‌های پنبه ای کرد. مشتری‌ها با اشتیاق زیاد از این پارچه‌ها استقبال کردند، به گونه‌ای که اجناس فوگر از بازار محلی خودش فراتر رفت و طرفداران بیشتری پیدا کرد. پارچه باف ساده آگسبورگی تصمیم گرفت پنبه مورد نیاز کارگاهش را خودش فراهم کند. پنبه از مصر وارد اروپا می‌شد و تجارت آن در دست بازرگانانی بود که با مشرق زمین در زمینه ابریشم و ادویه نیز معامله میکردند. فوگر پس از مدتی که به واردات پنبه سرگرم بود؛ تجارت ابریشم را پرسود تر دید و تولید پارچه را کنار گذاشت و مشغول خرید و فروش ابریشم و ادویه شد. هنگامی‌که پرتغالی‌ها راه دریایی به هند را گشودند و محموله‌های بزرگ ادویه را به اروپا رساندند، فوگر به معامله با آن‌ها پرداخت و پخش ادویه را در آلمان و شمال اروپا به عهده گرفت. پس از مرگ یوهان فوگر پسرش «یاکوب» راه او را دنبال کرد. یاکوب با سرمایه خانواده یک بانک تأسیس کرد و به استخراج مس در معادن اتریش پرداخت. یکی از شیوه‌های او برای بالا بردن قیمت «مس» در یک منطقه آن بود که با تجار دیگر قرار می‌گذاشت که هیچ کدام در این منطقه مس نفروشند تا خریداران در تنگنا قرار بگیرند و تسلیم قیمت‌های پیشنهادی آن‌ها شوند. یاکوب فوگر با آنکه بانک دار بزرگی بود از بانک‌های دیگر وام می‌گرفت، بانک دارها می‌دانستند که سرمایه او از دولت‌ها بیشتر است، برای همین با خیال راحت به او وام می‌دادند و سود کمتری از او درخواست میکردند. یاکوب با این پول به پادشاه وام می‌داد و سود بیشتری از او می‌گرفت. او به شارل پنجم پول داد تا به امپراتوری آلمان برسد. فردریک سوم و ماکسیمیلیان اول - پادشاهان اتریش - هم وام‌های سنگینی از او گرفتند. هنگامی‌که پادشاه اتریش پس دادن پول فوگر را عقب انداخت، یاکوب در نامه ای به او نوشت : «بدیهی است که اعلی حضرت بدون کمک من هرگز نمی‌توانستند تاج امپراتوری را تصاحب کنند؛ اما خودم کوچک ترین سودی از این معامله نبردم. اگر خاندان پادشاهی اتریش را فراموش میکردم و پشتیبان فرانسه میشدم، سود هنگفتی می‌بردم. امیدوارم با توجه به این خدمت من، اعلی حضرت مبلغی را که بدهکارند به سرعت پرداخت کند و سود آن را نیز فراموش نکنند.» هر گاه جنگی رخ میداد حکومت‌ها برای پرداخت هزینه‌های جنگ دستشان را به طرف سرمایه دارانی مانند فوگر دراز میکردند و به آنها نیازمند می‌شدند. وابستگی حکومت به سرمایه داران باعث می‌شد این ثروتمندان امتیازهایی را از پادشاه بگیرند و از منابع و بازارهای کشور به آسانی بهره برداری کنند. به همین علت پس از مدتی مردان ثروتمند اروپا به دخالت در کشمکش‌های پادشاهان پرداختند؛ به شکلی که سرنوشت جنگ و صلح بین کشورها تا اندازه زیادی به خواست و منفعت آن‌ها بستگی داشت. 🗳 @entekhabatqods
۷ توصیه انتخاباتی و کلیدی امروز رهبر معظم انقلاب در دیدار مردم آذربایجان شرقی.. 🗳 @entekhabatqods
نگاه قدس
شورای قانون اساسی(نهادی اجرایی): طبق اصل 58 قانون اساسی فرانسه، شورای قانون اساسی بر حسن اجرای قانو
۴- وزارت کشور در برخی از کشورها نیز وزارت کشور وظیفه‌ نظارت بر انتخابات را بر عهده دارد. - انگلستان: در انگلستان، نخست وزیر، وزیر کشور را تعیین می‌کند و وزارت کشور، طبق قانون، مسؤولیت نظارت عالی بر بررسی و تأیید و رد صلاحیت‌ نامزدهای نمایندگی مجلس را بر عهده دارد. ۵- شورای عالی انتخابات در برخی از کشورها نیز شورایی موسوم به شورای عالی انتخابات، نظارت بر حسن اجرای انتخابات را بر عهده دارد. در این راستا می‌توان به کشور ترکیه اشاره نمود: مقایسه‌ی عملکرد این نهادها با شورای نگهبان قانون اساسی سیستم نظارت بر انتخابات در دیگر کشورها، دائر مدار نظارت استصوابی است؛ نظارتی که می‌تواند علی‌رغم رأی قاطع مردم به نمایندگان، بنا به ملاحظه‌هایی با عدم صدور اعتبارنامه به نماینده‌ی منتخب و یا ابطال نمایندگی وی و حتی ابطال انتخابات به تصمیم‌گیری در انتخابات مبادرت ورزد: ۱- استصوابی بودن نظارت: مطابق اصل 59 قانون اساسی 1958م. فرانسه، شورای قانون اساسی در صورت درگیری بر سر مطابقت انتخاب نمایندگان و سناتورها با قانون، تصمیم‌گیری می‌کند. قانون اساسی ایالات متحده آمریکا نیز در بند 5 اصل خود می‌گوید: «هر یک از مجلس داور انتخابات، نتایج آن و خصوصیات اعضای مربوط به خود هستند، مجلس ایالات متحده (نمایندگان و سنا) داور انتخابات، نتایج آن، خصوصیات اعضا و صلاحیت نمایندگان هستند و از این حیث دارای نظارتی استصوابی‌اند. مضمون اصل 99 قانون اساسی ایران نیز شبیه اصل 59 قانون اساسی فرانسه است و تنها مرجع نظارت، متفاوت است. بنابراین از لحاظ تطبیقی در تفسیر اصل 99 می‌توان به قانون اساسی فرانسه رجوع کرد و منظور از ماهیت استصوابی این نظارت را بهتر فهمید. هم‌چنین طبق اصل 64 قانون اساسی نروژ، به نمایندگان منتخب، اعتبارنامه ای اعطا خواهد شد که توسط مجلس مورد بررسی و تصویب قرار خواهد گرفت. عبارت «تصویب» به طور صریح بر نظارت استصوابی دلالت دارد. ۲- عدم پاسخ گویی مرجع نظارتی به هیچ نهادی در مورد تصمیم اتخاذی از جمله نتایج نظارت استصوابی، عدم الزام به پاسخ‌گویی به نهادهای دولتی و نیز مردم است. قانون اساسی کشورها آشکارا به این اصل اساسی تأکید دارد. مطابق ماده‌ی 79 قانون اساسی ترکیه «انتخابات تحت اداره‌ی عمومی و نظارت ارگان‌های قضایی انجام می‌شوند. هیچ اعتراضی از سوی هیچ مقامی به تصمیم شورای عالی انتخابات وارد نیست.» 🗳 @entekhabatqods
🔴 قابل توجه کاندیداهای محترم مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه ملارد،شهریار و قدس 🔸معرفی کاندیدا و برنامه های آنان در پیام رسان ایتا در کانال انتخابات قدس 🗳 @entekhabatqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهید✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ 🗳 @entekhabatqods
◈🍃🌼🍃◈-✨🌼✨◈- ✋سلام آقاجونـــــم 🍃🌼ٺمام نرگس هاے دنیا 🌼🍃 هم ڪہ یڪ جا جمـــــع شون 🍃🌼هیچ نرگسے 🌼🍃بوے یوسفــــ زهرا را نمیدهد ✨جهت تعجیل فرج سه 🗳 @entekhabatqods
💐۵روز تا 💐 💠بشارت به امام زمان علیه السلام در روایات ‏ 💫عنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ‏ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏ مَنْ أَقَرَّ بِالْأَئِمَّةِ مِنْ آبَائِي وَ وُلْدِي وَ جَحَدَ الْمَهْدِيَّ مِنْ وُلْدِي كَانَ كَمَنْ أَقَرَّ بِجَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ وَ جَحَدَ مُحَمَّداً ص فَقُلْتُ يَا سَيِّدِي وَ مَنِ الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِكَ قَالَ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِ السَّابِعِ يَغِيبُ عَنْهُمْ شَخْصُهُ...» 🔆ابن أبى يعفور گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: كسى كه به ائمّه از پدران و فرزندانم اقرار كند امّا مهدى از فرزندانم را انكار نمايد مانند كسى است كه به جميع‏ انبياء اقرار كند امّا محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم را انكار نمايد، گفتم: سرورم! مهدى از فرزندان شما كيست؟ فرمود: پنجمين امام از فرزندان امام هفتم كه شخص او از ديدگان مردم نهان شود و نام بردنش روا نباشد. 📚كمال الدين و تمام النعمة ؛ ج‏2 ؛ ص411 🗳 @entekhabatqods
💐۱۰روز تا 💐 شاخص های نماینده تراز انقلاب اسلامی در کلام مقام معظم رهبری ۴۸-پیگیری در جهت پیشرفت علم و فنّاوری حرکت علمی در کشور خوب آغاز شده است؛ بحمدالله در این سالها، در این ده دوازده سال حرکت خوبی در کشور به وجود آمده؛ این حرکت مطلقاً نباید کند بشود، بلکه باید سرعت و شتاب بگیرد خیلی از افتخارات ملی و بخش مهمی از عزت ملی و بخش قابل توجهی از ثروت ملی به برکت علم به دست می آید؛ مسئله ی علم و تحقیق و پیشرفت در بخشهای گوناگون علمی و کشف سرزمینهای ناشناخته ی دانش، برای کشور خیلی مهم است؛ این هم ان شاء الله باید در برنامه مورد توجه قرار بگیرد. 🗳 @entekhabatqods
نگاه قدس
۴- وزارت کشور در برخی از کشورها نیز وزارت کشور وظیفه‌ نظارت بر انتخابات را بر عهده دارد. - انگلس
در سال های اخیر عملکرد شورای نگهبان همواره مورد مداقه و توجه حقوقدانان و سیاسیون بوده است و در این راستا به طور مداوم پرسش هایی در مورد ساختار شورای نگهبان، انتخاب اعضای آن و وظایف و اختیارات این شورا مطرح شده است. ناگفته نماند که پیکان همه انتقادات و پرسش ها به سوی وظیفه نظارت آن شورا بر انتخابات بوده است. در این گزارش سعی شده است تا با مقایسه جایگاه شورای نگهبان در ایران و شورای قانون اساسی فرانسه شرایط شورای نگهبان در ایران ریشه‌یابی شود. در مقایسه نظام حقوقی فرانسه با نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران مسلم است که در هر دو نظام ضرورت وجود ساز و کاری برای کنترل مصوبات قوه مقننه و عدم مغایرت قوانین عادی با قانون اساسی درک شده و بر وجود نهادی که متکفل چنین امر خطیری باشد همت گماشته اند. 1- اعضای شورای قانون اساسی فرانسه انتصابی هستند و از طرف 3 مقام عالی رتبه سیاسی منصوب می شوند. شورای قانون اساسی دارای 9 عضو است 3 عضو شورای مزبور توسط رئیس جمهور، 3 عضو توسط رئیس شورای ملی و 3 عضو دیگر توسط رئیس مجلس سنا انتخاب می شوند. علاوه بر 9 عضو پیش بینی شده روسای جمهور قبلی کشور مادام العمر عضو شورای قانون اساسی هستند. اعضای شورای نگهبان قانون اساسی در جمهوری اسلامی ایران 12نفر و مرکب از 6 نفر فقیه و 6 نفر حقوقدان هستند که فقها منصوب رهبری بوده و حقوقدانان نیز به پیشنهاد رئیس قوه قضائیه و رای مجلس انتخاب می شوند. اعضای شورای نگهبان در جمهوری اسلامی ایران - چه حقوقدانان و چه فقها - دارای تحصیلات حقوقی دانشگاهی و حوزوی هستند. همچنین شرط عدالت اعضا هر چند فقط به طور صریح برای فقها در نظر گرفته شده است، در کنار علم و آگاهی به مقتضیات زمان اعضا را در قبال گرایش ها و علقه های خاص سیاسی مصون نگه می دارد این ضمانت اجرای اخلاقی به نظر می آید ضروری و لازم باشد. شورای‌ نگهبان‌ دارای‌ یک‌ دبیر و یک‌ قائم‌مقام‌ از اعضای شورای‌ نگهبان‌ و یک‌ سخنگو (از اعضا و یا خارج‌ از اعضای شورای‌ نگهبان‌) خواهد بود که‌ برای‌ مدت‌ یکسال‌ انتخاب‌ می‌گردند. در حقوق ایران کنترل قوانین تابع روشی اجباری است و باید قوانین مصوب خود به خود از مجرای شورای نگهبان بگذرند تا به مرحله امضای ریاست جمهوری برسند. پس شیوه کنترل در این یک نوع کنترل همه جانبه بر کلیه مصوبات مجلس است و در این راه هیچ قاعده ای مستثنی نیست. اما در فرانسه کنترل قوانین کنترلی همه جانبه و جامع نیست بلکه وجود حق ارجاع برای مقامات تعیین شده از طرف قانون اساسی موجب شده است که در عمل یک نوع سوءاستفاده از حق به وجود آید و در مقام عدم انتفاع از نقض قانون است که مسئله به شورای قانون اساسی ارجاع می شود.. 🗳 @entekhabatqods
نگاه قدس
📜برگی از داستان استعمار قسمت شصت و دو : تفاوت پشم با پنبه کسانی که به این سرعت ثروتمند می‌شدند، شا
📜برگی از داستان استعمار قسمت شصت و سه: آقای شلغم هیجان ثروتمند شدن به زمین‌های کشاورزی اروپا هم کشیده شد. سرمایه دارها که زمین‌های بزرگ را در اختیار داشتند، زمین‌های کوچک دهقانان را هم می‌خریدند و به املاک خود اضافه میکردند. آنها این زمین‌ها را با ابزار بهتری زیر کشت می‌بردند؛ در حالی که بازارهای بزرگ تری هم انتظارشان را می‌کشید، گوسفندهای بیشتری در بخش‌هایی از این زمین‌ها می‌چریدند و پشم فراوان تری برای کارگاه‌های نساجی تولید می‌شد. دهقانان با زمین‌های کوچکشان هیچ یک از این امکانات را نداشتند. ابزارهای کشاورزی روی همین کشتزارهای بزرگ پیشرفته تر شدند و شیوه‌های تازه کشت و کار اختراع شد. چارلزتاونزند یکی از اشراف انگلستان بود که در سال ۱۷۳۰ میلادی شیوه تازه‌ای برای بالابردن بهره وری زمین اختراع کرد؛ شیوه‌ای که در آغاز با ریشخند و تمسخر بقیه اشراف روبه رو شد. کشاورزان هر سال یک سوم از زمینشان را زیر کشت نمی‌بردند تا از توان خاک در سال بعد استفاده کنند این کار «آیش» نام داشت. تاونزند به جای این کار، در سال اول؛ در تمام زمین گندم کاشت سال دوم به جو و در سال سوم به ماش روی آورد. او سال چهارم را شلغم کاشت و گوسفندانش را به چرا در مزرعه شلغم وا داشت تا از آن تغذیه کنند و کودی را که از خوردن شلغم به دست آمده بود، به خاک مزرعه وارد کنند. تاونزند در سال پنجم دوباره گندم کاشت. دوستان اشراقی اش به این شیوه زراعت می‌خندیدند و به او لقب «آقای شلغم» داده بودند؛ اما هنگامی‌که دیدند محصول گندم او سی درصد افزایش یافته است شروع به تقلید از او کردند. اکنون بیشتر اشراف انگلستان به جای صحبت از سگ و شکار در مزرعه شان از شلغم و کود شلغم صحبت میکردند. اما ابتکار آقای شلغم به سرعت فراموش شد. اروپایی‌ها یک نوع کود تازه را در سواحل پرو در آمریکای جنوبی یافته بودند که باروری خاک را به شدت افزایش می‌داد. این کود از فضولات مرغ‌های دریایی ساحل پرو به دست می‌آمد و مقدار زیادی فسفات و ازت داشت به که (ترکیباتی بعدها در ساختن کود شیمیایی از آنها استفاده شد.) کودی که از پرو می‌رسید، در کنار شیوه‌ها و ابزارهای جدید، تولید محصولات کشاورزی را به شدت بالا برد گویا هر چیزی که اروپایی‌ها از دست بومیان قاره‌های جدید می‌گرفتند، نقش طلا را پیدا میکرد. در کنار کود مرغان دریایی، محصولات جدیدی هم از سرزمینهای تازه کشف شده می‌رسید؛ محصولاتی مانند سیب زمینی، توتون، فلفل و گلهای ماگنولیا و کوکب. بذرهای توتون را که پرتغالی‌ها به کشور خودشان برده بودند؛ ژان نیکو، سفیر فرانسه در پرتغال، برای ملکه فرانسه، کاترین دومدیسی، ارسال کرد. بعدها سمی‌که از برگهای توتون گرفته شد، به افتخار آقای سفیر ( نیکوتین ) نامیده شد. اروپایی‌ها برای کاشت این محصول جدید هم مزارع بیشتری را زیر کشت بردند؛ حتی بسیاری از مرداب‌ها برای تبدیل به مزرعه خشکانده شدند. افزایش زمین‌ها و محصولات کشاورزی به اندازه‌ای بود که انقلاب کشاورزی نامیده شد. دهقانانی که در این مدت نتوانسته بودند با سرمایه داران بزرگ رقابت کنند و زمین خود را به آن‌ها فروخته بودند، راهی شهرها شدند. جمعیت شهرها افزایش پیدا کرد و این تازه واردان باید در بخشهای صنعتی مشغول به کار می‌شدند. پس از انقلاب تجاری و کشاورزی نوبت انقلاب صنعتی بود. 🗳 @entekhabatqods
نگاه قدس
قسمت چهل و چهارم اما واقعا برام سوال بود پسر عاقل و باتجربه و سختی کشیده و دنیا گشته ای مثل عاصف، چ
قسمت چهل و پنجم رفتم پارکینگ اداره و سوار خودروی مگان که در اختیارم بود شدم. بدون راننده رفتم سمت محل وقوع حادثه. یعنی جایی که ماجرای عاصف و اون زن شروع شد. بعد از اینکه رسیدم به موقعیت مورد نظر، کمی اون اطراف قدم زدم و مغازه‌ها و دوربین‌های اطراف و چک کردم. یه قنادی بزرگی در موقعیت جغرافیایی محل حادثه دیدم که رفتم داخلش. وارد قنادی که شدم چهره آشنایی رو دیدم. دوستم محمدحسین بود. دیدم مشغول کار و رسیدگی به مشتری‌ هست و همزمان داره کارتن شکلات و توی یک ظرف حصیری بزرگ و خوشگل خالی میکنه. رفتم از پشت زدم روی شونه‌ش. گفتم: +چطوری مرد مرموز. برگشت نگام کرد. چشماش گرد شد. خندید و فورا اومد توی بغلم گفت: _سلاممممم ! چطوری محسنننننن. خوبی داداش؟ شوکه شدم دیدمت! چه عجب! یادی از ما کردی بی معرفت. اصلا معلومه کجایی مشتی؟ دوساله دنبالتم. شماره‌ت چرا خاموشه! +قربونت برم محمدحسین جانم. چقدر تپل شدی لامصب. فکر کنم اثر شیرینی‌ها و شکلاتاست. حاج آقا و حاج خانوم خوبن؟ _فدات شم مرد همیشه در سایه... این اصطلاحات «مرد مرموز» و «مرد همیشه در سایه» از دیالوگ هایی بود که در زمان دبیرستان بچه‌ها به من و محمد حسین داده بودن. محمد حسین خیلی مرموز بود و رفتارهای امنیتی داشت؛ منم که همیشه در سایه و تاریکی می‌نشستم و همه‌رو زیر نظر داشتم. بگذریم... محمد حسین و بردم بیرون مغازه. یه کم چرت و پرت سر هم کردم و بهش گفتم: +محمدحسین جان، یه سوال! حافظه دوربین‌های بیرون قنادی رو آخرین بار چه زمانی پاک کردید؟ _حدود چهار ماه قبل. +بسیار عالی. _چطور؟ اتفاقی افتاده؟ +میشه یه خواهشی کنم؟ _تو جون بخواه. کیه که نده. خندیدم گفتم: +میشه بی زحمت فیلم تاریخ «.../.../...» برام بریزی توی فلش و بهم بدی؟ _داری حساسم میکنی... چیزی شده؟ +حالا شاید بعدا اومدم و برات تعریف کردم. الان وقت ندارم. باید تا یک ساعت دیگه باشم جایی. _باشه! بیا بریم طبقه بالا، بشینیم توی دفتر برات بریزمش. رفتیم بالای قنادی که دفتر پدرش بود. نشستیم ومشغول خوردن چای و شیرینی‌های خوشمزه و داغ شدیم. محمد حسین تازه پدر شده بود و خدا بهش دوقلو داده بود. دوتا دختر به نام ترمه و ترنج. وقتی هم فهمید خانومم فوت شده، خیلی ناراحت شد و فیلم تاریخ مذکور و برام ریخت توی فلش و بلند شدم ماچش کردم و دوکیلو شیرینی و کمی آجیل داد دستم و هرکاری کردم حساب کنه، نگذاشت. خداحافظی کردم زدم بیرون. سوار ماشین شدم و از منطقه مورد نظر دور شدم و رفتم یه گوشه‌ای توقف کردم. لب تاپ کاریم و روشن کردم، فلش و زدم به لب تاپ. از نیم ساعت قبل از اون تایمی که عاصف و دختره تصادف کنند تا تایم حادثه‌رو چک کردم، اما مورد مشکوکی ندیدم. چندبار صحنه رو دیدم، اما هرچی با خودم کلنجار می‌رفتم، نمی‌تونستم باور کنم که با اون تصادف، دختره دردش گرفته باشه و کارش به بستن آتل کشیده شده باشه.چند بار فیلم و بازیبنی کردم. رسیدم به بازبینی سوم.یه صحنه‌ای دیدم مشکوک شدم. رستا خورد به ماشین عاصف و کمی پرت شد عاصف، خیلی جنگی از ماشین پیاده میشه همزمان یک نفر از داخل یکی از مغازه‌های نزدیک محل وقوع حادثه اومد بیرون رفت روی جدول نشست، عاصف و دختره‌رو زیر نظر گرفت بلافاصله دونفر به طور همزمان از اونور خیابون میان نزدیک رستا و ماشین عه عه عه. چی داشتم میدیدم. چهارشاخ شدم روی لب تاپ. مجددا فیلم و زدم عقب و از زمانی که اون شخص از داخل هایپر میاد بیرون و میره لبه‌ی جدول میشینه رو چک کردم. تصویر و زوم کردم.چی داشتم میدیدم. خدای من. مرده از مغازه اومد بیرون رفت لبه‌ی جدول، بین یه پژو پارس و خودروی چانگان نشست. فیلم و زوم کردم روی هیکل و دستش که موبایل بود.نکته جالب اینجا بود که علیرغم اینکه همه سر و صدا میکردندو... اما اون داشت با خونسردی تمام،با گوشیش فیلم میگرفت. بازم زوم کردم،اما اینبار فقط روی چهره‌ش! خدای من!چی میدیدم. این دقیقا همون مردی بود که چندوقت قبلش نزدیک خونه امن با اون وضع ظاهری شل و ول، اما ادکلون کلایوکریستین و کتونی گرون قیمت دیده بودمش و بهش مشکوک شده بودم؛ و در رستوران هم در طبقه بالا از پشت سر اون و دیدم و مشکوک شدم، وَ بچه‌ها گمش کردن! ثانیه به ثانیه زوم میکردم و آنالیزیش میکردم. مرتیکه خیلی عادی نشسته بود و فیلم میگرفت؛ اماچیزی که عجیب‌تر بود این بود که دیدم با سوارشدن رستا در داخل خودروی عاصف،یه هویی غیبش زد. جل الخالق! پس اصلا گوشی درکار نبود که دختره کرد توی پاچه عاصف و گفت گوشیم گم شد بعداز تصادف. لب تاپ و خاموش کردم و گذاشتم روی صندلی، فورا گاز و گرفتم و رفتم سمت اداره. خیلی ذهنم مشغول بود.دائم در طول مسیر توی دلم با خودم حرف میزدم که قراره چه اتفاقی پیش بیاد.
نگاه قدس
قسمت چهل و چهارم اما واقعا برام سوال بود پسر عاقل و باتجربه و سختی کشیده و دنیا گشته ای مثل عاصف، چ
گزارشات و بردم خدمت حاج آقا سیف،اما چون باید میرفت شورای عالی امنیت ملی، چیزی نگفت و بهم گفت خبرت میکنم بیای صحبت کنیم. 🗳 @entekhabatqods