🍃 آیت الله بهجت رحمه الله علیه:
✍🏼 حال توجه و دعا، راحتی و روح است
(و فی مناجاتک انسی و راحتی)
در مناجات تو، آرامش و راحتی من است...
کمال انسان، به تقوا است، نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر(لااقل من ذلک و لااکثر)
محمد:
🖇 خاطرهای تکان دهنده از جشن تکلیف دختر 9 ساله !
✿ در سال 1362 قرار شد برای ما، در مدرسه جشن تکلیف بگیرند. مدیر خوب مدرسه ما که خودش علاقه زیادی به بچهها داشت و تنها معلمي بود كه سر وقت در مدرسه با بچهها نماز مي خواند، به کلاس ما آمد و گفت: «بچهها برای دوشنبهي هفتهي آینده جشن تکلیف داریم؛ وسائل جشن تكليف خودتان را آماده کنید و به همراه مادران خود به مدرسه بیاورید.»
〽️ من همان جا غصهدار شدم چون در خانه ما به اين چيزها بها داده نميشد و خبري از نماز نبود.
◇ روزهای بعد، بچهها یکییکی وسایل خودشان را شاد و خرم با مادرانشان به مدرسه ميآوردند.
مدیر مدرسه مرا خواست و گفت: «چرا وسایل خود را نیاورده ای؟» من گریهکنان از دفتر بیرون آمدم.
◇ فردا مدیر مرا به دفتر برد و گفت: «دخترم! این چادر نماز و سجاده و عطر را مادرت برای تو آورده.»
ولی من میدانستم در خانه ما از این کارها خبری نیست.
❗️ بالأخره روز جشن تکلیف فرا رسید و حاج آقای بسیار خوشکلامی برای ما سخنرانی کرد و گفت: «بچهها به خانه که رفتید در اولین نمازتان در خانه، از خداي خود هر چه بخواهید خداي مهربان به شما میدهد.
آن روز خیلی به ما خوش گذشت.
◇ به خانه آمدم شب هنگام نماز مغرب، سجادهام را پهن کردم تا نماز بخوانم، مادرم نگاهي به سجاده كرد و با حالتي خاص اصلاً به من توجهی نکرد.
◇ من كه تازه به سن تكليف رسيده بودم انتظار داشتم مورد توجه قرار گيرم كه اينگونه نشد.
اما وقتی پدرم به خانه آمد و سجاده و چادر نماز من را ديد، عصبانی شد، سجاده مرا به گوشهای انداخت و گفت: برو سر درسات، این کارها یعنی چه؟!
◇ بغضم ترکید و از چشمانم اشک جاری شد و با ناراحتی و گریه به اتاقم رفتم. آن شب شام هم نخوردم و در همان حال، خوابم برد.
◇ اذان صبح از حسینیهای که نزدیک خانه ما بود به گوش میرسید، با شنیدن صدای اذان، دوباره گریهام گرفت، ناگهان صدای درب اتاقم مرا متوجه خود كرد.
〽️ پدر و مادرم هر دو مرا صدا میکردند، درب اتاق را باز کردم دیدم هر دو گریه کردهاند، با نگراني پرسيدم: چه شده؟! كه يكدفعه هر دو مرا در آغوش گرفتند و گفتند دیشب ظاهراً هر دو یک خواب مشترک دیدهایم.!
〽️ خواب ديديم ما را به طرف پرتگاه جهنم میبرند، میگفتند شما در دنیا نماز نخواندهاید و هيچ عمل خيري نداريد و مرتب از نخواندن نماز از ما با عصبانيت سؤال ميكردند و ما هم گریه میکردیم، جیغ میزدیم و هر چه تلاش میکردیم فایدهای نداشت، تا به پرتگاه آتش رسیدیم.
❗️ خیلی وحشت كرده بوديم. ناگهان صدایی به گوشمان رسيد كه گفته شد: «دست نگه دارید، دست نگه داريد، دیشب در خانهی اینها سجاده نماز پهن شده، به حرمت سجاده، دست نگه دارید.»
❗️ آن شب پدر و مادرم توبه کردند و به مدت چند سال قضای نمازها و روزههای خود را بجا آوردند و در يك فضای معنوی خاصی فرو رفتند و خداوند هم آنها را مورد عنايت قرار داد.
این روند ادامه داشت، تا در سال 74 هر دو به مکه رفتند و بعد از برگشت از حج تمتع، در فاصله چهل روز هر دو از دنیا رفتند و عاقبت به خیر شدند.
◇ اولین سال که معلم شدم و به كلاس درس رفتم، تلاش كردم تا آن مدیرم که آن سجاده را به من داده بود پیدا کنم. خیلی پرس و جو کردم تا فهمیدم در یک مدرسه، سال آخر خدمت را میگذراند.
❗️ وقتی رفتم و مدرسه را در شهرستان کیار استان چهار محال و بختیاری پیدا کردم، دیدم پارچهای مشکی به دیوار مدرسه نصب شده و درگذشت مدیر خوبم را تسلیت گفتهاند.
یک هفتهای میشد که به رحمت خدا رفته بود. خدا او را که باعث انقلابی زیبا در زندگی ما شد بیامرزد.
❗️ حال من ماندهام و سجاده آن عزیز که زندگی خانوادگی ما را منقلب کرد. حالا من به تأسي از آن مدير نمونه، مؤمن و متعهد، سالهاست معلم كلاس سوم ابتدايي هستم و در جشن تكليف دانش آموزان، ياد مدير متعهد خود را گرامي ميدارم و هر سال که میگذرد برکت را به واسطهی نماز اول وقت در زندگی خود احساس میکنم.
خواهر کوچک شما ـ التماس دعا
📚 کتاب پر پرواز ، ص 122
#داستان_خواندنی
پیر مرد قفل ساز و امام زمان (عج)
مردی سالها در آرزوی دیدن امام زمان(عج) بود و از اینکه توفیق پیدا نمی کرد امام را ببیند، رنج می برد.
مدّت ها ریاضت کشید.
شبها بیدار می ماند و دعا و راز و نیاز می کرد.
معروف است، هرکس بدون وقفه، چهل شبِ چهارشنبه به مسجد سهله (کوفه) برود و نماز مغرب و عشاء خود را آنجا بخواند، سعادت تشرّف به محضر امام زمان(عج) را خواهد یافت.
این مرد عابد مدّت ها این کار را هم کرد، ولی باز هم اثری ندید. (ولی به خاطر این عبادتها و شب زنده داری ها و... صفا و نورانیت خاصّی پیدا کرده بود).
✅ تا اینکه روزی، به او الهام شد:
«الان حضرت بقیة الله(عج)، در بازار آهنگران، در مغازه پیرمردی قفل ساز نشسته است.
اگر می خواهی او را ببینی، به آنجا برو!» او حرکت کرد،
و وقتی به آن مغازه رسید، دید حضرت مهدی(عج) آن جا نشسته و با آن پیرمرد گرم گفت و گو هستند.
من وارد شدم و
به امام(عج) سلام دادم.
حضرت جواب سلامم را داد و به من اشاره کرد که اکنون ساکت باش و تماشا کن! در این حال دیدم پیرزنی که ناتوان بود، عصا به دست و با قد خمیده وارد مغازه شد، و قفلی را نشان داد و گفت:
آیا ممکن است برای رضای خدا، این قفل را سه ریال از من بخرید؟
من به این سه ریال پول احتیاج دارم. پیرمرد قفل ساز، قفل را نگاه کرد و دید قفل، بی عیب و سالم است.
گفت: مادر، چرا مال مسلمانی را ارزان بخرم و حق کسی را ضایع کنم؟ این قفل تو اکنون هشت ریال ارزش دارد.
من اگر بخواهم سود کنم، به هفت ریال می خرم. زیرا در این معامله، بیش از یک ریال سود بردن، بی انصافی است.
اگر می خواهی بفروشی، من هفت ریال می خرم، و باز تکرار می کنم که قیمت واقعی آن هشت ریال است، من چون کاسب هستم و باید نفع ببرم، یک ریال ارزان تر خریداری می کنم.
پیرزن ابتدا باور نکرد و گفت: هیچکس این قفل را سه ریال از من نخرید.
تو اکنون میخواهی هفت ریال از من بخری..؟! به هرحال پیرمرد قفل ساز، هفت ریال به آن زن داد و قفل را خرید. وقتی پیرزن رفت، امام زمان(عج) خطاب به من فرمودند: مشاهده کردی؟! این گونه باشید تا من به سراغ شما بیایم.
ریاضت و سیر و سلوک لازم نیست.
مسلمانی را در عمل نشان دهید تا من شما را یاری کنم. از بین همه افراد این شهر، من این پیرمرد را انتخاب کردم.
چون او دین دارد و خدا را می شناسد. از اول بازار، این پیرزن برای فروش قفلش، تقاضای سه ریال کرد، امّا چون او را محتاج و نیازمند دیدند، همه سعی کردند از او ارزان بخرند و هیچکس حاضر نشد حتی سه ریال از او بخرد.
درحالی که این پیرمرد به هفت ریال خرید. به خاطر همین انسانیت و انصافِ این پیرمرد، هر هفته به سراغش می آیم و با هم گفت و گو میکنیم
امیر مؤمنان علی (ع):
«هر کس با مردم به انصاف رفتار کند خداوند بر عزتش بیفزاید».
(بحارالانوارج72، ص33.)
یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ
یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ
یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ
حَوِّلْ حَالَنَا إِلَى أَحْسَنِ الْحَالِ
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
عید نوروز و بهار طبیعت،این جلوه جمال الهی که با بهار معنویت توام است
؛مبارک باد.
از خداوند متعال عافیت و عزت شما همراهان گرامی را آرزومندیم.
مهدیه سنندج
امام زمانم..
یا أبَانا اسْتَغفِرْ لَنَا ذُنُوبَنا إنا کُنّا خاطِئینَ...
پدرجان...
برایِ گناهانم که از تو محرومم کردن ؛
توبه میکنی؟!
اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج
#سلام_امام_مهربانم
#صبحت_بخیر_آقا
السلام علیک یا ربیع الانام و نضره الایام
بابا چقدر مانده زمان تا بهار تو؟؟
اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج
#سلام_امام_مهربانم
#صبحت_بخیر_آقا
5.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤲 توسل به امان زمان علیه السلام
🎥 گوشه ایی از بیانات آیت الله حسین گنجی اشتهاردی
#داستان_آموزنده
🔆سرمايه عمر
🍁✨فخر رازى يكى از علماى معروف اهل تسنن مى گويد: يكى از بزرگان و وارستگان را ديدم ، مى گفت : شخصى را ديدم يخ مى فروخت ، و مكرر فرياد مى زد: ارحموا من يذوب رأ س ماله :
🍂 به كسى كه سرمايه اش ذوب مى شود رحم كنيد پيش خود كه انسان اين است معنى سخن خداوند در سوره عصر كه :
والعصر ان الانسان لفى خسر: سوگند به عصر كه انسان در كاست و زيان است .
🍂آيا انسانى كه از عمرش ، روز به روز مى كاهد و در برابر آن ، كسب فضايل نمى نمايد، مانند يخى است كه آب مى شود و هيچ مى گردد.
👌چنانكه حضرت على (ع ) مى فرمايد: انه ليس لا نفسكم ثمن الا الجنة فلا تبيعوها الا بها: بدانيد كه جان شما بهائى جز بهشت ندارد، پس به كمتر از آن نفروشيد.
📚داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔮 یک مصداق از ادای حقوق اهلبیت علیهم السلام زیارت حرم های مطهر ایشان است
🟢 الإمامُ الرِّضا عليه السلام : إنّ لِكُلِّ إمامٍ عَهدا في عُنُقِ أوليائهِ و شِيعَتِهِ ، و إنّ مِن تَمامِ الوَفاءِ بالعَهدِ و حُسنِ الأداءِ زيارَةَ قُبُورِهِم ، فَمَن زارَهُم رَغبَةً في زيارَتِهِم و تَصدِيقا بما رَغِبُوا فيهِ كانَ أئمَّتُهُم شُفَعاءَهُم يَومَ القِيامَةِ .
📚الکافي ج ۴، ص ۵۶۷
عنوان باب : الجزء الرابع > كِتَابُ اَلْحَجِّ > أَبْوَابُ اَلزِّيَارَاتِ > بَابٌ
امام رضا عليه السلام : هر امامى به گردن دوستان و شيعيان خود عهدى دارد كه وفاى كامل به اين عهد ، و بجاى آوردن نيكوى آن ، با زيارت قبور آنان است. پس ، كسانى كه با رغبت و علاقه به زيارت ايشان و باور داشتن آنچه آنان ترغيب كرده اند، زيارتشان كنند ، امامانِ آنها در روز قيامت شفيعشان باشند .
🎥 گوشه ایی از بیانات آیت الله حسین گنجی اشتهاردی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃
سال دارد تمام می شود ،
دارم فکر می کنم ؛
به روزهایی که رفت, به لحظاتی که خندیدم ، لحظاتی که اشک ریختم، و تمامِ ثانیه هایی که کنار عزیزانمان گذشت ...
با سرعت مرور می کنم ؛
اتفاقاتِ خوب و بدی که برایمان افتادند، آدم های جدیدی که وارد زندگیمان شدند, و آدم هایی که از زندگیمان رفتند ...
دیگر قرار است یک جمله ی "یادش بخیر" قبل از خاطرات خوبِ امسالمان بیاید، قرار است امسالمان بشود "پارسال" ...
و من مبهوت روزگار و با چشمانی امیدوار, در قطارِ بی توقفِ زمان،ایستاده ام ،
منی که تمام این روزها را زندگی کردم، خوب هایشان برایم امید بود و بدهایشان برایم درس !
میان همین روزها بود که یاد گرفتم عاشق تر و مهربان تر و جسور تر باشم،
یاد گرفتم محتاطتر گام بردارم و حواسم به دیوارِ شعور و اعتمادم باشد ،
و یاد گرفتم که بهبودِ جهان را از خودم شروع کنم. که جهان چیزی به غیر از انبوهی از من و ما نیست ...
خدای خوبم! در آستانه ی سال جدیدی ایستاده ایم، به مردمِ کشورم کمک کن ، دستی به سر و گوشِ زندگیشان بکش، دردهایشان را درمان باش، و دلهایشان را از همیشه شادتر کن.
کاری کن که سالِ جدید برایمان، سال اتفاقاتِ خوب باشد، بادهای بهاری، گردِ امید و تعهد و عشق را همه جا پخش کنند و ابرها، همدلی و مهربانی بر سر این مردم ببارند، آنقدر که انسانیت، جانی دوباره بگیرد.
کاری کن که سالِ پیشِ رو، بهترین سالِ زندگیمان شود، سال ظهورمولایمان سالی که تنها اشک جاری از چشمها، اشکِ شوق باشد،
سالی که همگی خوشبخت باشیم،
سالی که؛ دلمان نیاید تمام شود ...
🍃🌸🌺🍃🌹🍃🌺🌸🍃
یاصاحبالزمان (عج)
صبحِ بَهارِ ما شَبِ ديدارِ روي توست
دَر قيد و بَند عيد نَبوديم از نُخُست
اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج
#سلام_امام_مهربانم
#صبحت_بخیر_آقا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣 قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : حُبُّ اَللَّهِ نَارٌ لاَ يَمُرُّ عَلَى شَيْءٍ إِلاَّ اِحْتَرَقَ....
📚 بحار ج ۶۷، ص ۲۳
✅️ امیرالمؤمنین علی علیه السلام : محبت خدا آتشی است به هرچیزی عبور کند، آتش میزند
🔮 محبت امیرالمؤمنین علی علیه السلام آتشی است که هوای نفس را می سوزاند و از بین میبرد
🎥 گوشه ایی از بیانات آیت الله حسین گنجی اشتهاردی