🔴شناخت انگیزه های #غیبت (شماره 4)
💢چهارم: تبرئه و تزکیه خود؛ یعنی میگوید فلانی کار زشت را انجام داده یا فلان کاره است و مقصودش این است که خود را منزه نشان دهد، ریشه این کار، خودکوچکبینی و آلودگی باطن است.
#داستان_های_اخلاقی
✍در حکایات زمان پیامبر(ص) آمده است:
مردی از برابر محلی عبور کرد و یکی از بین جمع گفت: من به خاطر خدا دشمن این مرد عابر هستم!
آن گروه گفتند: حرف بدی زدی و به او خبر دادند. آن مرد قضاوت را نزد پیامبر(ص) کشانید و پیامبر(ص) از غیبت کننده پرسید: چرا با او دشمنی میکنی؟ گفت من همسایۀ اویم و از حالش آگاهم، به خدا قسم ندیدم که جز نماز واجب، نماز دیگری بگزارد!
و در ادامه از انجام روزه (فقط در ماه رمضان) و انفاق واجب او! نیز انتقاد کرد و مرد غیبت شده در توضیح فقط گفت: آیا وظیفه را خوب انجام ندادهام؟
پیامبر(ص) به مرد انتقاد کننده فرمود: بر خیز که شاید او از تو بهتر باشد.
📚راه کارهای دوری از گناه سلسله مباحث غیبت و تهمت، صفحه 16، عزیزالله حیدری
🔸ادامه دارد...
_______________
✅ کانال نجات گناه
#nejatazgonah
#داستان_های_اخلاقی
✍پسر به سفر دوری رفته بود و ماه ها بود که از او خبری نداشتند ...مادرش دعا می کرد که او سالم به خانه باز گردد. هر روز به تعداد اعضای خانواده اش نان می پخت و همیشه یک نان اضافه هم می پخت و پشت پنجره می گذاشت تا رهگذری گرسنه که از آن جا می گذشت نان را بر دارد . هر روز مردی گوژ پشت از آن جا می گذشت و نان را بر می داشت و به جای آن که از او تشکر کند، می گفت:هر کار پلیدی که بکنید با شما می ماند و هر کار نیکی که انجام دهید به شما باز می گردد !!!
🔸این ماجرا هر روز ادامه داشت تا این که زن از گفته های مرد گوژ پشت ناراحت و رنجیده شد و به خود گفت : او نه تنها تشکر نمی کند بلکه هر روز این جمله ها را به زبان می آورد . نمی د انم منظورش چیست؟یک روز که زن از گفته های مرد گوژ پشت کاملا به تنگ آمده بود تصمیم گرفت از شر او خلاص شود بنابر این نان او را زهر آلود کرد و آن را با دست های لرزان پشت پنجره گذاشت، اما ناگهان به خود گفت : این چه کاری است که می کنم ؟ .....بلافاصله نان را برداشت و دور انداخت و نان دیگری برای مرد گوژ پشت پخت؛ مرد مثل هر روز آمد و نان را برداشت و حرف های معمول خود را تکرار کرد و به راه خود رفت.
🔹آن شب در خانه پیر زن به صدا در آمد . وقتی که زن در را باز کرد، فرزندش را دید که نحیف و خمیده با لباس هایی پاره پشت در ایستاده بود او گرسنه، تشنه و خسته بود، در حالی که به مادرش نگاه می کرد، گفت:مادر اگر این معجزه نشده بود نمی توانستم خودم را به شما برسانم. در چند فرسنگی این جا چنان گرسنه و ضعیف شده بودم که داشتم از هوش می رفتم . ناگهان رهگذری گوژ پشت را دیدم که به سراغم آمد. او لقمه ای غذا خواستم و او یک نان به من داد و گفت : این تنها چیزی است که من هر روز می خورم امروز آن را به تو می دهم زیرا که تو بیش از من به آن احتیاج داری .وقتی که مادر این ماجرا را شنید رنگ از چهره اش پرید. به یاد آورد که ابتدا نان زهر آلودی برای مرد گوژ پشت پخته بود و اگربه ندای وجدانش گوش نکرده بود و نان دیگری برای او نپخته بود، فرزندش نان زهر آلود را می خورد .به این ترتیب بود که آن زن معنای سخنان روزانه مرد گوژ پشت را دریافت:
💠هر کار پلیدی که انجام می دهیم با ما می ماند و نیکی هایی که انجام می دهیم به خود ما باز می گردد.....
________________
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
🔴شناخت انگیزه های #غیبت (شماره 5)
💢پنجم: همراهی دیگران و یاری رساندن آنها در سخن؛
این هم انگیزهای بسیار قبیح است؛ چون میترسد که دوستانش از او ناراحت شوند، پس با آن ها در ذکر عیوب دیگران مساعدت میکند که از ضعف شخصیت خبر میدهد.
شهید #رجائی میگفت:
💠خواهی نشوی رسوا همرنگ حقیقت شو!
📚راه کارهای دوری از گناه سلسله مباحث غیبت و تهمت، صفحه 16، عزیزالله حیدری
🔸ادامه دارد...
_______________
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
#داستان_های_اخلاقی
✍از مرحوم آقاميرزا محمود شنيدم كه فرمود در نجف اشرف مرحوم آقا شيخ محمد حسين قمشه اى كه از فضلا و تلاميذ مرحوم سيد مرتضى كشميرى بود مشهور شده بود كه ((از گور گريخته )) و سبب اين شهرت چنانچه از خود آن مرحوم شنيدم اين بود كه ايشان در سن هيجده سالگى در قمشه به مرض حصبه مبتلا مى شود، روز به روز مرضش سخت تر شده اتفاقا فصل انگور بود و انگور زيادى در همان اطاقى كه مريض بود مى گذارند، ايشان بدون اطلاع كسى ، از آن انگورها مى خورد و مرضش شديدتر شده تا مى ميرد.
🔸در آن حال حاضرين گريان شدند و چون مادرش آمد و فرزندش را مرده ديد مى گويد كسى دست به جنازه فرزندم نزند تا برگردم ، فورا قرآن مجيد را برداشته و بالاى بام مى رود و سرگرم تضرع به حضرت آفريدگار مى شود و قرآن مجيد و حضرت ابا عبدالله الحسين را شفيع قرار مى دهد و مى گويد دست برنمى دارم تا فرزندم را به من برگردانيد.
🔹چند دقيقه بيش نمى گذرد كه جان به كالبد آقا محمد حسين برمى گردد و به اطراف خود مى نگرد مادرش را نمى بيند، مى گويد به والده بگوييد بيايد كه خداوند مرا به حضرت اباعبداللّه عليه السلام بخشيد.
🔸مادر را خبر مى كنند بيا كه فرزندت زنده شده ، سپس گزارش خود را نقل نمود كه چون مرگ من رسيد دو نفر نورانى سفيدپوش نزدم حاضر شدند و گفتند چه باكى دارى ، گفتم تمام اعضايم درد مى كند، يكى از آنها دست برپايم كشيد، پايم راحت شد، هرچه دست را رو به بالا مى آورد درد بدن راحت مى شد، يك دفعه ديدم تمام اهل خانه گريانند هرچه خواستم به آنها بفهمانم كه من راحت شدم ، نتوانستم تا بالاخره آن دو نفر مرا به بالا حركت دادند، بسيار خوش و خرم بودم ، در بين راه بزرگى نورانى حاضر شد و به آن دو نفر فرمود: ما سى سال عمر به اين شخص عطا كرديم در اثر توسل مادرش به ما، او را برگردانيد.
🔹به سرعت مرا برگردانيدند ناگهان چشم باز نمودم اطرافيان را گريان ديدم به مادر خود گفتم كه توسل تو پذيرفته شد و مرا سى سال عمر دادند و غالب آقايان نجف كه اين داستان را از خودش شنيده بودند، در رأس مدت سى سال ، منتظر مرگش بودند و در همان رأس سى سال هم در نجف اشرف مرحوم گرديد.
📚 داستان های شگفت، شهید آیت الله دستغیب
_________________
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴تأثیر نماز بر ژن های بدن انسان
اززبان دکتر اکبری
✅کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
🔴 شناخت انگیزه های #غیبت (شماره 6)
💢ششم: دل سوزی!
این هم از فریبهای نفسانی است که به خیال دلسوزی میگوید: بیچاره فلانی، برایش غمگین شدم که چنین کاری از او سرزد. و با این شکل غیبت میکند. در حالی که میتوانست بدون اسم و رسم هم برای کسی دلسوزی کند و چه بسا شیطان او را در این ورطه میاندازد تا ثواب غم و رحمت خواص را باطل کند.
💢هفتم: خشم و غضب؛
و چه بسا بسیاری از ما این خشم را عذری برای غیبت خود میدانیم و فریب میخوریم.
💢هشتم: اظهار شگفتی!
این مورد نیز از کلکبازیهای نفس است که عیبی را از فردی در جمعی میگوید، به این گونه که: عجب از فلانی مرتکب چنین کاری شد!
💢نهم: حسادت.
📚راه کارهای دوری از گناه سلسله مباحث غیبت و تهمت، صفحه 17، عزیزالله حیدری
🔸ادامه دارد...
_______________
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
#داستان_های_اخلاقی
✍زنى به حضور حضرت داوود (ع) آمد و گفت: اى پیامبر خدا پروردگار تو ظالم است یا عادل؟
💠داوود (ع) فرمود: خداوند عادلى است که هرگز ظلم نمى کند.
سپس فرمود: مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را مى کنى؟
زن گفت: من بیوه زن هستم و سه دختر دارم، با دستم ریسندگى مى کنم، دیروز شال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مى بردم تا بفروشم و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم ، ناگهان پرنده اى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد و تهیدست و محزون ماندم و چیزى ندارم که معاش کودکانم را تأمین نمایم .
هنوز سخن زن تمام نشده بود که ...
در خانه داوود (ع) را زدند ، حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد ، ناگهان ده نفر تاجر به حضور داوود (ع) آمدند و هر کدام صد دینار (جمعاً هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند و عرض کردند: این پولها را به مستحقش بدهید. حضرت داوود (ع) از آن ها پرسید : علت این که شما دسته جمعى این مبلغ را به اینجا آورده اید چیست ؟ عرض کردند: ما سوار کشتى بودیم ، طوفانى برخاست ، کشتى آسیب دید و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت برسیم ، ناگهان پرنده اى دیدیم ، پارچه سرخ بسته اى به سوى ما انداخت ، آن را گشودیم ، در آن شال بافته دیدیم ، به وسیله آن مورد آسیب دیده کشتى را محکم بستیم و کشتى بى خطر گردید و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم و ما هنگام خطر نذر کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار، بپردازیم و اکنون این مبلغ را که هزار دینار از ده نفر ماست به حضورت آورده ایم تا هر که را بخواهى ، به او صدقه بدهى.
حضرت داوود (ع) به زن متوجه شد و به او فرمود : پروردگار تو در دریا براى تو هدیه مى فرستد، ولى تو او را ظالم مى خوانى ؟ سپس هزار دینار را به آن زن داد و فرمود : این پول را در تأمین معاش کودکانت مصرف کن ، خداوند به حال و روزگار تو ، آگاهتر از دیگران است.
___________________
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
✍آثار و برکات مسجد رفتن:
💠حدیث اول: کسانی را که در تاریکی شب به سوی مساجد گام بر میدارند به نوری درخشان در روز قیامت بشارت دهید.
💠حدیث دوم: هر كه پیوسته به مسجد رود به یكى از این هشت فایده مى رسد:
1ـ نشانه اى استوار (فهم آیات الهى)،
2ـ دوستى قابل استفاده،
3ـ دانشى تازه،
4ـ رحمتى مورد انتظار،
5ـ سخنى كه به راه راستش كشد،
6ـ یا سخنى كه او را از پستى برهاند،
7ـ و ترك گناهان به خاطر شرم از خدا،
8ـ یا ترك گناهان به خاطر خوف از خدا.
_______________
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
#انواع_گناهان
#قرآن
🔴خوردن مال یتیم:
💠كساني كه اموال يتيمان را از روي ظلم و ستم ميخورند، تنها آتش ميخورند و به زودي در شعلههاي آتش (دوزخ) ميسوزند. (سوره نساء آیه 10)
____________________
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
🔴 شناخت انگیزه های #غیبت
💢سخن پایانی:
آگاهی از این انگیزهها و مرور آن میتواند کمک شایانی در خودداری از غیبت داشته باشد؛ برای نمونه در مورد انگیزه پنجم همراهی با دیگران در غیبت، اگر توجه کنیم میفهمیم که ما در این رفتار، خوشنودی مردم را بر خوشنودی خداوند ترجیح دادهایم. آیا معنی این عمل را تحلیل کردهایم؟
به عبارت روشنتر در این گناه رضایت دیگران را مهمتر از رضایت خدا دانستهایم و نشان میدهد خدا برای من خیلی بیاهمیت است، آیا آدم مؤمن چنین کاری انجام میدهد؟ در اینجا باید از سقوط خویش بترسیم، چرا که در حدیث آمده است: هرکس میخواهد بداند چهقدر نز خدا ارزش دارد، باید ببیند خدا نزد او چقدر ارزش دارد. این درک و آگاهیها می تواند آدمی را از آلوده شدن باز دارد.
📚(جامع السعادات مرحوم نراقی، ج 2، با تصرف ترجمه شد.)
📚راه کارهای دوری از گناه سلسله مباحث غیبت و تهمت، صفحه 18، عزیزالله حیدری
_______________
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
#داستان_های_اخلاقی
✍مقیم لندن بود. تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می پردازد. راننده بقیه پول را که بر می گرداند 20 پنی اضافه تر می دهد! می گفت: «چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست پنی اضافه را برگردانم یا نه؟ آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست پنی را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی.»
گذشت و به مقصد رسیدیم. موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت: «آقا از شما ممنونم.»
پرسیدم: «بابت چی؟»
گفت: «می خواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان و مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم. وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم. با خودم شرط کردم اگر بیست پنی را پس دادید بیایم. فردا خدمت می رسیم!»
🔴تعریف می کرد: «تمام وجودم دگرگون شد. حالی شبیه غش به من دست داد. من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست پنی می فروختم!»
💠مضمون روایتی از امام صادق علیه السلام هست که میفرمایند مردم رو با اعمال خودتون به دین دعوت کنین.
___________________
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
#حدیث
🔴 پدر و مادر
✍مردی خدمت پیامبر اکرم(ص) آمد و گفت:
پدر و مادر پیری دارم که به خاطر انس با من مایل نیستند به جهاد بروم، رسول خدا(ص) فرمود:
پیش پدر و مادرت بمان، قسم به آنکه جانم در دست اوست انس یکروز آنان با تو از جهاد یکسال بهتر است. (البته در صورتی که جهاد واجب عینی نباشد).
📚«بحار الانوار، ج 74، ص 52.»
____________
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
🚫#دروغ
✍دیگر از محرّمات و آفتهای خطرناک زبان، دروغ گفتن است.
🔸دروغ از گناهان بزرگ و کلید گناهان و سرچشمه تمام بدیها و زشتیها است.
🔹مؤمن با فضیلت هیچگاه زبانش را به این خوی زشت عادت نمیدهد، چه آن که دروغ از انسان شخصیّتی کاذب و وارونه میسازد و اعتبار او را از بین میبرد و اعتماد عمومی را سست میکند.
🔸ولی چون دروغ کار آسانی است و مایه زیادی نمیخواهد، متأسفانه بعضی از مردم به گمان آن که زودتر به مقصد برسند به آن متوسّل میشوند و بدین منظور آسمان و ریسمان را به هم میبافند و چه بسا در یک روز دهها دروغ میگویند و نقطه اوج فاجعه آنجا است که این گونه افراد نسبت به بازتابهای منفی و عواقب شوم آن در زندگی فردی و اجتماعی نمیاندیشند و دروغ را به حساب زرنگی و زیرکی میگذارند و راستگویان را افرادی بیعرضه و بیسیاست میپندارند.
🔹ولی آنها از این نکته مهم غافلند که دروغپردازی برخلاف فطرت پاک و شخصیت والای انسان است و نمیدانند که دروغ، دشمنی و ستیزه جویی با خداوند متعال و برخلاف فلسفه آفرینش پروردگار است، زیرا او جهان را بر اساس صدق و راستی و حقیقت و درستی بنا نهاده است.
#قرآن
💠وقَالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ مِنْ رَبِّكُمْ وَإِنْ يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَإِنْ يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُمْ بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ (سوره غافر آیه 28)
📝مرد مومني از آل فرعون كه ايمان خود را پنهان ميداشت گفت، آيا ميخواهيد كسي را به قتل برسانيد بخاطر اينكه ميگويد پروردگار من الله است در حالي كه دلائل روشني از سوي پروردگارتان آورده، اگر دروغگو باشد دروغش دامن خود او را خواهد گرفت، و اگر راستگو باشد (لااقل) بعضي از عذابهائي را كه وعده ميدهد به شما خواهد رسيد، خداوند كسي را كه اسرافكار و بسيار دروغگو است هدايت نميكند.
📚 برگرفته از کتاب اخلاق عملی، آیت الله مهدوی کنی، ص 94 و 97
__________________
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
#داستان_های_اخلاقی
✍یک استاد دانشگاه میگفت: یک بار داشتم برگههای امتحان را تصحیح میکردم. به برگهای رسیدم که نام و نام خانوادگی نداشت. با خودم گفتم ایرادی ندارد. بعید است که بیش از یک برگه نام نداشته باشد. از تطابق برگهها با لیست دانشجویان صاحبش را پیدا میکنم. تصحیح کردم و 17/5 گرفت. احساس کردم زیاد است.
کمتر پیش میآید کسی از من این نمره را بگیرد. دوباره تصحیح کردم 15 گرفت. برگهها تمام شد. با لیست دانشجویان تطابق دادم اما هیچ دانشجویی نمانده بود. تازه فهمیدم کلید آزمون را که خودم نوشته بودم تصحیح کردم.
💠اغلب ما نسبت به دیگران سخت گیرتر هستیم تا نسبت به خودمان و بعضى وقتها اگر خودمان را تصحيح كنيم ميبينيم به آن خوبى كه فكر ميكنيم، نیستیم.
_________________
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
✍یکی از راه های درک زشتی #دروغ و نجات از آن، اندیشه دربارۀ انگیزهها و دلیل دروغ گفتن است.
علت دروغ در احادیث، چند مورد است:
1- احساس ذلّت درونی
یعنی شخص وقتی قابلیت خود را نشناخته و میخواهد
شخصیتی ساختگی، تحویل اطرافیان بدهد، به دروغ متوسل میشود.
💠پیامبر اکرم(ص) میفرماید: لا يَكذِبُ الكاذِبُ إلاّ مِن مَهانَةِ نَفسِهِ علَيهِ؛ دروغگو، دروغ نمیگوید؛ مگر به خاطر خواری و ذلّت باطنی.
📚کنز العمّال، 8231
و به همین دلیل علی(ع) میفرماید:
این علّت دروغ: یکی از بدترین دلیلهاست.
زیرا فرد دروغگو خیال میکند با دروغ میتوان پوششی برای کمبودها قرار دهد. راه به دست آوردن عزّت، همان راستی، کسب دانش و پاکی است. اصلاً همۀ باید بدانیم خداوند درون هرکس استعداد و سرمایۀ خاصی گذاشته که میتوان آن را کشف کرد و عزیز شد و نیازی به دروغ نیست.
2- عادت به دروغ
3- ترس
4- علاقه به مال و وابستگیها
5- حسد
6- خشم
📚راهکارهای دوری از گناه سلسله مباحث دروغ، نوشته عزیزالله حیدری
________________
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah