#حدیث
🔅امام حسین عليه السلام فرمود:
✍️ من حاوَلَ اَمراً بِمَعصِیَةِ اللهِ کانَ اَفوَتُ لِما یَرجو و اَسرَعُ لِما یَحذَرُ
🔴کسی که بخواهد از راه #گناه به مقصدی برسد، دیرتر به آرزویش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار می شود.
📚 تحف العقول، صفحه248
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
#سبک_زندگی
⭕️ #گناه_شناسی_و_فرار_از_گناه (شماره 2)
💠 #قرآن میفرماید: «إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلیمٍ» (شعراء/۸۹) کسانی که با قلب سالم، با روح پاک، تکبر ندارند. وقتی به او میگویند: این عیب را داری، میگوید: چشم! نمیگوید: من این عیب را دارم؟ خودت این عیب را داری. ننهات این عیب را دارد. بابات این عیب را دارد. جد و آبادت! بابا… از چیزی نمیگذرد. لاستیک دوچرخه چون ضعیف است در یک دستانداز، تاب برمیدارد. لاستیک تراکتور از همه موجها رد میشود و تاب هم برنمیدارد. بعضیها روحشان بزرگ است، مثل لاستیک تراکتور. بعضیها روحشان کوچک است، مثل لاستیک دوچرخه! این سعه صدر، حالا فحش داده، خلاص! ماه رمضان، مگر ماه عفو 3خدا نیست؟ اگر خدا میلیون میلیون میبخشد، حالا من هم تک تک ببخشم.
🔺نکاتی که هست:
1️⃣ بیماری را سبک نشماریم.
نگوییم: حالا شوخی کردیم. ببین شوخی کردی ولی آبروی یک کسی رفت. چه بگویی، شوخی کردم و چه بگویی جدی کردم، با این شوخی طرف خراب شد. مثل اینکه من یک طلا بردارم، مثلاً یک سیخ طلایی، در چشم کسی بزنم. بگوید: آخ کور شدم. بگویم: طلا بود. حالا یا طلا بود، یا میخ بود. ما کور شدیم. نمیشود گفت: حالا طلا بود. چه طلا بود، چه میخ بود، کور شد! چه شوخی بود، چه جدی! آبروی طرف رفت. بیماری را سبک نشماریم.
📚درس هایی از قرآن حاج آقا #قرائتی
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
#حدیث
🔅 #امام_صادق علیه السلام فرمودند:
✍️ لايَنبَغي لِلمُؤمِنِ أن يَجلِسَ مَجلِسا يُعصَى اللّهُ فيهِ و لايَقدِرُ عَلى تَغييرِهِ؛
🔴شايسته نيست مؤمن در مجلسى بنشيند كه در آن #گناه مى شود و او توانايى #تغيير دادن آن را ندارد.
📚 كافى ، ج ۲ ، ص ۳۷۴
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
#سبک_زندگی
⭕️ #گناه_شناسی_و_فرار_از_گناه (شماره 3)
2️⃣گاهی وقتها تعلل در درمان دیگر قابل جبران نیست!!
🔸گاهی وقتها دکتر میگوید که: چرا دیر آمدی؟ اگر زودتر آمده بودی… خود بنده پارسال دو سه روز که روزه گرفتم، دکتر گفت: دیگر نباید روزه بگیری. قندت بالا است، خطرناک است. گفتیم آخر، گفت: ببین تقصیر خودت است. اگر قبل از ماه رمضان میآمدی، من قند تو را کنترل میکردم روزههایت را میگرفتی. دیر آمدی حالا باید روزه بخوری. گاهی وقتها میگویند: دیر آمدی. همین که این دختر و پسر، شما نگاه میکنید در معرض خطر هستند، آنها را حفظ کنید. نگویید: حالا جوانی است. حالا اینها بچه هستند. این که میگوییم: بچه هستند. بچه نیست، خوب هم میفهمد.
🔹گاهی وقتها میبینی خانم راه میرود، میگوییم: خانم این دخترت، خیلی بد وضعی دارد. میگوید: هنوز نه سالش نشده، این یک ماه دیگر نه سالش میشود. خانم! اگر یک کسی سیگار میکشد، یا تریاک میکشد، بگوییم: آقا این هفت ماه دیگر ۱۵ ساله میشود، به او میگویم: نکش. آخر اگر کسی معتاد به تریاک شد دیگر نمیشود گفت: بایست! ترمز نیست که پایمان را بگذاریم بایستد. اگر روح به یک چیزی عادت کرد، دیگر برگشتن این مشکل است.
🔸حدیث داریم وقتی بچه سه ساله میشود این کلمه را به او یاد بدهید «لا اله الا الله»! هفت ماه و بیست روز که گذشت، میشود سه سال و هفت ماه و بیست روز. بگویید: محمد رسول الله! (صلوات حضار) همینطور قدم به قدم، بعد او را بنشان نماز تو را ببیند. بعد صورتش را بشوید. ماه رمضان که هست بگو: خوب میخواهیم برویم افطار کنیم. همان ناهار هم که به او میدهی بگو: ببین تا حالا روزه بودی، الآن افطار کن. بعد از ناهار بگو: خوب حالا روزه باش. دوباره عصر آب میخواهد، به او آب بده و بگو: افطار کن. یعنی کلمهی روزه، کلمهی افطار، از بچگی. امامان ما میگفتند: ما بچههایمان را از هفت سالگی به نماز وادار میکردیم. نمیشود دختر تا ده روز به نه سالگیاش لخت در خیابان برود، بعد سر نه سالگی بگوییم، به راست راست، به چپ چپ! پادگان که نیست. این را معتاد کردی. دیگر این حجابدار نمیشود. بیماری را، مرض را جدی بگیرید. کوچک نشمارید.
📚درس هایی از قرآن حاج آقا #قرائتی
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
#داستان_های_اخلاقی
⭕️ سوزن و انار
✍️از یکى از ستارگان علم و فضیلت حکایتى نقل شده که آیات و روایات و تجربه نیز، با آن مطابقت دارد:
این دانشمند اسلامى در مسجد جامع اصفهان نماز مى خواند. شبى پسرش را با خود به #مسجد آورده بود. پسر از ورود به مسجد خوددارى کرد و در حیاط مسجد نشست . پس از رفتن پدر، به مشک آبى که در حیاط مسجد بود، سیخى فرو برد و با آبى که از آن مى ریخت ، بازى مى کرد!
🔸پس از پایان #نماز، پدر از این موضوع خبر یافت و بسیار ناراحت شد، به خانه رفت و به همسرش گفت :
من در تغذیه و رعایت آداب و رسوم اسلامى ، پى و پیش از انعقاد نطفه و در دوران کودکى فرزندمان سعى تمام کرده ام ، ولى عمل امروز این کودک ، نشانگر تقصیر یکى از ماست .
مادر گفت : یاد دارم که در هنگام باردارى به منزل همسایه رفته بودم که درخت انار آنها توجه مرا به خود جلب کرد، به یکى از انارها سوزنى فرو بردم مقدارى از آب انار را چشیدم !
🔅آرى ، غذاى #حرام و شبه ناک در هر دورانى از زندگى ، اثر نامناسب بر انسان مى گذارد و در رفتار او بروز خواهد کرد و مى بینم که سوزنى که مادر، در دوران باردارى به انار درخت همسایه فرو کرده ، در تکوین شخصیت کودک اثر گذاشته است!
📚( خانواده در اسلام / ۱۶۱.)
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah
#گاهی_یک_تلنگر_کافیست
✍️شاید شکل جمله هایی که میگم کمی متفاوت باشه ولی ماجرای من از اینجا شروع شد...
15 سال پیش هنرهای رزمی رو با جو فیلمهای جکی چان و جت لی شروع کردم.
اون زمان 15 سال داشتم. همه میگفتن نمیشه. همه تو چشام زل میزدن میگفتن تو نمیتونی. اولا که دیر شروع کردی... 🕰
باید از بچگی ورزش رو شروع میکردی و دوما اگه میخواستن قبل از تو اینکار رو میکردن... شاید بپرسید چی رو... سینمای اکشن و رزمی.
اوج هیجان یک رزمیکار اینه که اثری ازش بمونه تا از تمرینات و تواناییهاش چیزی برای آینده داشته باشه. ولی چطور... از اینها بگذریم. کل جوونیم رو با تنهایی و بدون رفیق گذروندم و کل زندگیم شد دانشگاه 👨🎓 و باشگاه و کامپیوتر👨💻. فقط جنگیدم. یجاهایی گریه کردم، به خاطر ازیتها، ولی یه چیزی میگفتم همیشه:
اینکه همیشه شروع کننده ای باید وجود داشته باشه. باید یک نفر شروع کنه 💪... تو این بین مدام پیگیر سخنرانی های استاد #رائفی_پور بودم. دروغ نیست اگه بگم تقریبا همه سخنرانیهاشو تا جایی که از دستم بر میومد گوش می دادم. مسیرهای جدیدی برام باز شد. چرا تا الان خواب بودم... چرا نباید فیلمها ما اینقدر قوی باشه که جوونای خارجی دانلود کنن ببینن. چرا ما باید دست و پا بزنیم تا تو جشنواره هاشون اجازه شرکت پیدا کنیم؟ مخصوصا که کلی داستان واقعی داریم. از عاشورا تا حکومت کوروش، در صورتی که فیلمهای اونها براساس خیالپردازی و تحریفه... به خودم اومدم دیدم 15 سال گذشته. چهارتا مربیگری رزمی گرفتم. دکترای افتخاری عکاسی از کالج گرجستان گرفتم. جاهای مختلف کشور میرم ✈️ و تصویربرداری 🎥 و عکاسی 📸 تدریس میکنم و بعد از 15 سال به شکل معجزه آسایی هدف جلوی روم قرار گرفت. سازمانی شکل گرفت و ازم خواستن تا مسئول پژوهش سینمای اکشن کشور بشم. حالا دارم برای هدفی میجنگم که هنوز راه داره. ولی دیگه کسی بهم نمیگه نمیشه. دیگه کسی بهم نمیگه نمیتونی و همه باورم کردن. من ترجیه میدم به جای اینکه برم کشور خارجی که بهم خیلی گفته شد، بمونم تو ایران خودم و برای کشور و اعتقاداتم کار کنم. پیشرفت کردن تو جایی که همه چیز برات آمادست کاری نداره. زمانی آدم موفقی هستی که بتونی تغییری ایجاد کنی و باورهای نابود کننده رو تغییر بدی. هر لحظه احساس میکنم یه نیروی قوی پشتمه و منو #هدایت میکنه. خیلی از اینها رو مدیون استادم. استاد رائفی پور عزیز.
✅ کانال نجات از گناه
@nejatazgonah