⭕ظرفیت نیایشگر⭕
یکی از نکات ظریفی که نیایشگر باید مورد توجه قرار دهد، تناسب میان خواسته های خویش از خداوند با ظرفیت روحی خود است،
که اگر واجد ظرفیت لازم نباشد ممکن است با دعا، برای خود مشکل و گرفتاری درست کند.
از دوستان شیخ نقل می کند که زمانی بود که وضع کاسبی من به هم خورد و از این بابت ناراحت بودم، تا این که روزی جناب شیخ از من پرسید:
چرا ناراحتی؟
من هم جریان را برای ایشان تعریف کردم. فرمودند:
«مگر تعقیبات نمی خوانی؟»
عرض کردم:
چرا می خوانم. فرمودند:
«چه میخوانی؟»
عرض کردم: من دعای صباح حضرت امیر المؤمنین را می خوانم. فرمودند:
به جای دعای صباح، سوره حشر و دعای عدیله را در تعقیبات بخوان تا مشکلات شما مرتفع شود.
عرض کردم: چرا دعای صباح را نخوانم؟
فرمودند:
این دعا فقرات و نکاتی دارد که فرد باید توانایی و کشش آن را داشته باشد، حضرت امیر در این دعا از باری تعالی درخواست می فرمایند که:
خدایا دردی به من عطا فرما که در آن لحظات هم از یادت غافل نشوم. لذا این دعا ظرفیت خاص خود را نیاز دارد و شما بدون داشتن ظرفیت لازم ، دعای صباح را خوانده ای و چنین مشکلاتی برای شما ایجاد شده است. بنابراین، شما به جای دعای صباح، سورۂ حشر و دعای عدیله را بخوان، إن شاء الله مشکلات مرتفع می شود.
پس از مدتی که شروع به خواندن سوره حشر و دعای عدیله نمودم، یکی از رفقا ده هزار تومان به من قرض داد، با آن پول کار کردم، منزل هم خریدم و کم کم کارم راه افتاد.
✅ eitaa.com/nekoogooyan
✅ telegram.me/nekoogooyan
جناب شیخ می فرمود:
اگر می خواهی به حقیقت توحید راه پیدا کنی به خلق خدا احسان کن، بار توحید سنگین است و خطرناک و هر کس توان تحمل آن را ندارد، ولی احسان به خلق ، تحمل آن را آسان می کند.
و گاه به مزاح می فرمود:
روز به خلق خدا نیکی کن و شب برای گدایی در خانه او برو.
مرحوم فیض کاشانی رضوان الله تعالی علیه در این باره می گوید:
شب همه شب زاری بر در پروردگار
روز چو شد یاری خسته دلان فکار
یکی از شاگردان شیخ نقل می کند که:
روزی خدمت شیخ عرض کردم با روح پدرم تماس بگیرید و از او بپرسید اگر نیازمند است برای او کاری انجام دهم، شیخ فرمود:
یک حمد قرائت کن.
وقتی خواندم، بلافاصله نشانی قد و قیافه پدرم را که حدود چهل سال پیش به رحمت خدا رفته بود بیان کرد، سپس فرمود:
من به چیزی محتاج نیستم به پسرم بگو به خواهر کوچک خود، از نظر اثاثیه احسان کند.
✅ eitaa.com/nekoogooyan
مرحوم سهیلی(ره) فرمودن:
مغازه من در چهار راه عباسی - تهران - بود روزی در هوای گرم تابستان دیدم که شیخ نفس زنان به مغازه من آمد و ضمن دادن مبلغی پول گفت:
معطل نکن، فورا این پول را برسان به سید بهشتی.
او امام جماعت مسجد حاج امجد در خیابان آریانا بود.
من به هر نحو شده فورا خود را به منزل ایشان رساندم و پول را به ایشان دادم.
بعدها از ایشان پرسیدم که جریان آن روز چه بود؟
پاسخ داد: آن روز مهمان برایم آمده بود و هیچ چیزی در منزل نداشتم، رفتم در اتاق دیگر و به حضرت ولی عصر - عجل الله تعالی فرجه - متوسل شدم، که این حواله به من رسید!
✅ eitaa.com/nekoogooyan
✅ telegram.me/nekoogooyan
یکی از دوستان شیخ می گوید:
فرزندم تصادف کرده و در بیمارستان بستری بود، نزد جناب شیخ رفتم و عرض کردم: چه کنم؟ فرمود:
ناراحت نباش، گوسفندی بخر و چهل نفر از کارگرهای میدان را جمع کن و برایشان آبگوشت درست کن و یک روضه خوان هم دعوت کن تا دعا کند. وقتی آن چهل نفر «آمین» گفتند، بچه تو خوب می شود و روز بعد به خانه می آید.
این مسأله را من به چند نفر دیگر هم گفتم و آنها هم از این طریق حاجت گرفتند.
✳️بچه را آنطور نمیزنند!
🌟یکی از شاگردان #پیر روشن ضمیر، مرحوم #رجبعلی_خیاط(رحمه الله علیه)نقل می کند:
📌#فرزند دو سالهام – که اکنون حدود چهل سال دارد – در منزل #ادرار کرده بود و مادرش چنان او را زد که نزدیک بود نفس #بچه بند بیاید.
📌#خانم پس از یک ساعت #تب کرد، تب شدیدی که به پزشک مراجعه کردیم و در شرایط اقتصادی آن روز شصت تومان #پول نسخه و دارو شد، ولی تب قطع نشد، بلکه شدیدتر شد.
📌مجدداً به #پزشک مراجعه کردیم و این بار چهل تومان بابت هزینه درمان پرداخت کردیم که در آن روزگار برایم سنگین بود.
📌باری، شب هنگام جناب شیخ رجبعلی خیاط را در #ماشین سوار کردم تا به جلسه برویم همسرم نیز در ماشین بود، جناب شیخ که سوار شد، اشاره به خانم کردم و گفتم: والده بچههاست، تب کرده، #دکتر هم بردیم ولی تب او قطع نمیشود.
⚠️شیخ نگاهی کرد و خطاب به همسرم فرمود:
« بچه را که آن طور نمیزنند،استغفار کن، از بچه دلجویی کن و چیزی برایش بخر، خوب میشود. »
چنین کردیم تب او قطع شد!.
📚کیمیای محبت📚
✅ eitaa.com/nekoogooyan
✅ telegram.me/nekoogooyan