بلند اذان گفتن در منزل جهت رفع بیماری و رفع کم فرزندی
اسْتِحْبَابِ رَفْعِ الصَّوْتِ بِالْأَذَانِ فِی الْمَنْزِلِ خُصُوصاً عِنْدَ السُّقْمِ وَ قِلَّةِ الْوَلَدِ
۶۹۶۰-مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ أَنَّهُ
شَکَا إِلَی أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع سُقْمَهُ وَ أَنَّهُ لَا یُولَدُ لَهُ وَلَدٌ فَأَمَرَهُ أَنْ یَرْفَعَ صَوْتَهُ بِالْأَذَانِ فِی مَنْزِلِهِ قَالَ فَفَعَلْتُ فَأَذْهَبَ اللَّهُ عَنِّی سُقْمِی وَ کَثُرَ وَلَدِی
آقایی میگفت: محضر حضرت عجلاللهتعالیفرجهالشریف مشرّف شدم، ولی نمیدانستم اصلاً محضر چه کسی هستم!
کمی صحبت کردیم و با هم حرف زدیم. بعد از اینکه دیدارمان تمام شد، یکدفعه به خود آمدم که ای وای کجا بودم؟! محضر چه کسی بودم؟! این آقا چه کسی بودند؟! اما دیدم دیگر گذشته است.
این آقا میگفت که من ضمن صحبتهایم به ایشان عرض کردم: خیلی میل دارم یک کاری انجام دهم؛ یک عملی را انجام دهم که بدانم مورد توجه حضرت عجلاللهتعالیفرجهالشریف است و بدانم اگر من آن کار را انجام دهم، مورد توجه حضرت میشوم. کار خوبی باشد و مورد پسند حضرت باشد. مدام اینها را تکرار کردم.
حضرت فرمود: یکی از آن کارهایی که خیلی مورد توجه واقع میشود، این است که به محض اینکه صدای اذان بلند شد، دعای «اللَّهُمَّ کُن لِوَلِیَّكَ...» را بخوانی!
[این نقل] خیلی موافق اعتبار است!
کتاب حضرت حجت (عج)، ص٣٣۶
مجموعه بیانات و اشارات آیتالله بهجت(ق) پیرامون حضرت ولیعصر(عج)
آیت الله العظمی روحانی:
باسمه حلت سبحانه،
وقتی انسان بروایات مراجعه میکند میبیند اسلام چقدر در رفتار خوب با آنها سفارش کرده است و در گرفتاری آنها اقدامات جدی نموده اند. امام سجاد (س) با جمعیتی به باغ رفته بودند با آهوی گرسنه ای که سه شبانه روز غذا نخورده آن را سر سفره خود آوردند و به او غذا خوراندند تا سیر شد. کسی که صورت الاغی را جهت علامت گذاری داغ کرده بود مورد لعن و نفرین پیامبر اکرم قرار گرفت. در روایاتی پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله نهی فرمودند از عقیم کردن اسب و گوسفند و خروس و در خبری پیامبر (ص) شخصی که جویی را که میخواهد به اسبش بدهد پاک کند و به آن بخوراند خدای متعال به چنین شخصی برای هر دانه جویی که تمیز کرده حسنه میدهد . و در حدیثی فرموده اند وقت گذاشتن برای تربیت اسب جزء امور باطل و لهوی نیست. و در خبری چنین است کسی که چشم اسبی را کور کند باید جریمه بپردازد و نیز فرموده اند خروس را دشنام ندهید و در حدیثی فرموده است حرام است که خروس ها را به جان هم بیاندازید. در حدیثی فرموده اند خدا لعنت کند گروهی را مرغ زنده را مورد آزار و شکنجه قرار دهند. روایت شده است که امام سجاد (س) به قصد سیر کردن حیوانات بیابانی دانه هایی را روی زمین می کاشتند و ما در کتاب فقه الصادق ج ۳۳ ص۴۹۰ باب مفصلی در نفقه بهائم نوشته ایم مراجعه شود.
قطع شدن وحی به جهت وجود سگ در خانه پیامبر؟؟!!
آیا این درست است که مدتی به علت وجود سگ در خانه پیامبر فرستادن وحی به پیامبر قطع شد؟
در برخی منابع و تفاسیر اهل سنت ماجرایی نقل شده است مبنی بر آنکه جبرئیل نزد پیامبر(ص) آمد و از او اجازۀ ورود خواست. پیامبر(ص) نیز اجازه فرمودند. (مدتی گذشت و جبرئیل وارد نشد!) پیامبر(ص) فرمودند که ای فرستاده خدا! ما به تو اجازه ورود دادیم. (چرا داخل نمیشوی؟)
جبرئیل عرض کرد: بلی! ولی ما داخل خانهای که سگ در آن باشد، نمیشویم. ابو رافع(راوی این روایت) نقل میکند که بعد از این ماجرا، پیامبر(ص) دستور فرمود که سگهای موجود در مدینه کشته شوند..... بعد از آن بود که صحابه از پیامبر(ص) پرسیدند که آیا نگهداری هر سگی ممنوع است؟ پیامبر سکوت اختیار فرمودند تا آنکه آیۀ چهارم سورۀ مائده نازل شده و نگهداری سگهای شکاری مجاز اعلام شد.
در روایات شیعی نیز به صورت کلی این موضوع بیان شده است که فرشتگان در خانهای که سگ در آن وجود داشته باشد، وارد نمیشوند.[2]
بعد از آنچه گفته شد، توجه به چند نکته ضروری است:
1 . در هیچکدام از روایات، اعلام نشده است که این سگ در خانۀ پیامبر(ص) نگهداری میشد، بلکه اتفاقا در برخی منابع تصریح شده است این اتفاق، زمانی رخ داده که پیامبر(ص) در محلهای حضور داشته که در یکی از خانههای آن محله، توله سگی نگهداری میشد.[3]
2 . اینکه هرجایی که هر نوع سگی باشد، خدا به آنجا نظر نمیکند و فرشتگان در آنجا حضور نمییابند، مخالف با آیهای از قرآن است که حضور سگ اصحاب کهف را در کنار آنان در غار اعلام میکند و واضح است که آنان مشمول رحمت ویژه خدا بودهاند. از این رو با فرض پذیرش روایت باید آن را در ارتباط با نگهداری سگهای غیر مفید دانست.
3 . گرچه کشتن حیوانات آزاردهنده با رعایت شرایطی آزاد است، اما دستور پیامبر(ص) به کشتار جمعی سگهای مدینه - نه به دلیل آزار آنان، بلکه به دلیل توقف وحی - موضوعی است که پذیرش آن کمی دشوار به نظر میرسد و در منابع شیعی نیز به صورت مستقل به چنین ماجرایی اشاره نشده است.
https://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa22952
آه مظلوم
در بيان نوراني امام حسن مجتبي(سَلامُ اللهِ عَلَيهِ) هست، وقتي آن مرد شامي از وجود مبارک حضرت سؤال کرد «كَمْ بَيْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاء» فاصله بین زمین تا آسمان چقدر است. حضرت فرمود: «مَدُّ الْبَصَرِ وَ دَعْوَةُ الْمَظْلُوم»
یعني اگر منظور اين آسمان نجومي است تا چشم ميبيند مسير است
و اگر آسمان باطني است که درهاي آن به روي کفّار باز نمي شود، مسافت آن به اندازه آه مظلوم است؛
«مَدُّ الْبَصَرِ» براي ديدن آسمان ظاهر، «وَ دَعْوَةُ الْمَظْلُوم» اين مسير را طي ميکند تا به آن جايي برسد که درِ آن آسمان به روي کافر باز نميشود؛ ولي به روي آن آه باز است و آه مظلوم تا به آنجا ميرسد.
آیت الله جوادی آملی
جلسات تفسیر
آخرین وصایای امام حسین علیه السلام به امام سجاد علیه السلام
وجود مبارک امام سجاد(سَلامُ اللهِ عَلَيهِ) دارد که در آن مراحل نهايي وداع پدرم سيدالشهداء(سَلامُ اللهِ عَلَيهِ) به من مطلبي فرمودند
که خود امام سجاد در آخر عمرش به امام باقر(سَلامُ اللهِ عَلَيهِم أَجمَعِين) همين وصيت را دارد؛ به امام باقر در آخرين لحظه زندگي خود که وصيت ميکند، ميفرمايد من تو را وصيت ميکنم به امري که پدرم در آخرين لحظات زندگي خود مرا به آن امر وصيت کرد،
فرمود: ظلم هميشه حرام است و بد، ولي آن مظلومي که هيچ پناهي جزء خدا ندارد به او ستم نکن! «إِيَّاكُمْ وَ ظُلْمَ مَنْ لَا يَجِدُ عَلَيْكَ نَاصِراً إِلَّا اللَّه»،
چون آن آه فقط به «الله» ميرسد.
ایت الله جوادی آملی
قفل شدن قلب ها ❤️
﴿أَ فَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَي قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا
تدبّر برای دل است،
اگر دل قفل باشد اهل تدبّر نيست و چشم هم که کاري نميکند،
از چشم که کاري ساخته نيست؛
با حسّ و تجربه کار مي کند که او منزّه از حس و تجربه است: ﴿لَا تُدْرِكُهُ الأبْصَارُ
اگر منزّه از حسّ و تجربه بود و ﴿لَا تُدْرِكُهُ الأبْصَارُ﴾ بود، فقط با قلب بايد شناخته بشود و قلب هم که درب آن قفل است اوّل چرکين ميشود ﴿كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَي قُلُوبِهِم﴾.
«رِين» يعني چرک؛ گناه چرک است و صحنه قلب را ميگيرد، کم کم درِ دل بسته ميشود و قفل ميشود ﴿أَمْ عَلَي قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا﴾.
وقتي که دل قفل شد، چشم و گوش هم که راه تدبّر ندارند، فرمود يا تدبّر يا دلِ بسته ﴿أَ فَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَي قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا﴾.
درباره معرفت الهي ظاهراً تدبّر نيامده است، تفکر است
آیت الله جوادی آملی
هر نماز اول وقتی انسان را به درجات بالا میرساند؟؟!!
مقام_معظم_رهبری:
مرحوم آقای بهجت (رضوان اللَّه علیه) -[که] مکرر این را از ایشان ما شنیدیم، هم خودمان شنیدیم، هم بالواسطه دیگران هم نقل کردند- میگفتند استادشان - علیالظّاهر مرحوم آقای قاضی مثلاً - به ایشان گفتند که اگر کسی نماز اول وقت را مراقبت بکند، من ضامنم برای نجات او، یا برای مثلاً رسیدن او به درجات بالا؛ یک همچین تعبیری.
بنده یک وقت از ایشان پرسیدم که لابد نماز خوب دیگر؟
گفتند: خب، بله؛ نماز درست و حسابیِ با توجه، در اول وقت.
اگر این را کسی مراعات بکند، این خودش یک عاملی است که انسان را عروج میدهد و به مراتب بالای توحیدی میرساند.
۱۳۸۹/۱۰/۲۱
@erfaneeslami
🔅👇🔅👇🔅
https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d
توجیه، چاه عمیقی است که همه را در خود می کشد!!!
هر کس موقع گناه کردن برای خود توجیهی دارد،
حتی اصحاب یزید هم توجیهی برای رفتار خود داشتند.
مواظب باشیم گرفتار توجیه کارهایمان نشویم.
امامزاده و سیل
اگر امامزاده قدرت واسطه گری در شفای مریض را داشت باید از سیلی که متوجه خودش شده است جلوگیری میکرد(برای خودش دعا میکرد تا سیل نیاید داخل امام زاده)
لکن از سیلی که متوجه خودش بود جلوگیری نکرد
پس قدرت واسطه گری در شفای مریض را ندارد.
#مغالطه
#قیاس_استثنایی
منشأ مغالطه:
اولا گمان شده که امام زاده هر کاری را خواست میتواند انجام دهد
حال آن که امام زاده نزد خدا آبرومند است و شفیع میشود نزد خدا برای انجام امور. حال اگر اراده ی حتمی خداوند به کاری تعلق گرفت ممکن است شفاعت مورد قبول نشود.
ثانیا این که آمدن سیل، ضرری برای امام زاده نداشته، حتی اگر آب داخل قبر هم میشد باز ضرری به امامزاده نداشت(یعنی قضیه سالبه به انتفاء موضوع است،)
حسرت روز قیامت
«فاعلم یقینا انّک ان غفلت عن مثل هذه الکرامة و ضیّعتها باهمالک»،؛ اگر غفلت کنیم، این فرصتها را تضییع کنیم، از دست بدهیم، بعد: «و رأیت یوم القیامة ما نال منها المجتهدون». وقتی روز قیامت میشود و اعمال انسانها را حاضر میکنند و صورت ملکوتی اعمال ما در آنجا حضور مییابد، شما نگاه میکنید، میبینید همین عملی که میتوانستید انجام بدهید و ندادید، این کلمهی حرفی که میشد بزنید که در آن خیر مردمی بود و نزدید، این قدمی که میشد بردارید که کسان مستحقی از آن منتفع میشدند و برنداشتید، این کار کوچک، به وسیلهی کسانی انجام شده است؛ عدهای تلاش کردند، جد و جهد کردند و چه ثواب عظیمی خدای متعال آن روز به آنها میدهد. ما در آن روز از آن ثواب محرومیم. وقتی انسان مشاهده میکند دیگری که این عمل را انجام داد، این کار خیر را انجام داد، این قدم را برداشت، این عمل عبادی را انجام داد، به چه دستاورد عظیمی در آن روزی که همه محتاجند، دست پیدا کرده است، ایشان میفرمایند: «ابتلیت بحسرة یوم الحسرة»؛ اینجاست که انسان دچار حسرت میشود؛ چه حسرتی! که ای کاش این کار را من انجام داده بودم، این قدم را برمیداشتم، این حرف را زده بودم، این کار را یا این حرف را ترک میکردم.
این حسرت آنقدر سخت است، آنقدر دردآور است که در مقابل آن، آتش جهنم کوچک است. به تعبیری، حسرت مثل سرب گداخته در درون انسان سرازیر میشود. «فتنادی فی ذلک الیوم مع الخاسرین النّادمین یا حسرتی علی ما فرّطت فی جنب اللّه»، بعد «و لا ینفعک النّدم»؛ آن روز دیگر پشیمانی هم فایدهای ندارد
مقام معظم رهبری
گاهی یک کار کوچک آنچنان اجر عظیمی دارد که انسان در این نشئه و در لابهلای چهارچوب های مادی که قرار دارد، باورش نمیآید