ساختن وسایل بازی برای بچه ها
در روایتی دارد: «مَرَّ النَّبِيُّ بِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ وَ هُوَ يَصْنَعُ شَيْئاً مِنْ طِينٍ مِنْ لُعَبِ الصِّبْيَانِ»؛
پیغمبر اکرم از کنار عبدالله بنجعفر گذر کرد، دید او دارد با گِل و وسائل بازی بچهها چیزی میسازد.
حضرت به او فرمود: «مَا تَصْنَعُ بِهَذَا»؛ چه کار داری میکنی؟! میخواهی با اینها چه کنی؟! به تعبیر ما، اینها به چه دردت میخورد؟! «قَالَ أَبِيعُهُ»؛ گفت اینها را میفروشم. «قَالَ مَا تَصْنَعُ بِثَمَنِهِ»؛ حضرت فرمود با پولش میخواهی چه کار میکنی؟ «قَالَ أَشْتَرِي رُطَباً فَآكُلُهُ»؛ گفت میروم خرما میخرم و میخورم.
«فَقَال لَهُ النَّبِيُّ اللَّهُمَّ بَارِكْ لَهُ فِي صَفْقَةِ يَمِينِهِ»؛
پیغمبر برایش دعا کرد: خدایا به او در کسب و کارش برکت بده! این دعای پیغمبر در بُعد مادّی است.
بعد هم دارد: «فَكَانَ يُقَالُ مَا اشْتَرَى شَيْئاً قَطُّ إِلَّا رَبِحَ فِيه».
پس از این که حضرت این دعا را کرد، او چیزی نخرید مگر این که در آن سود کرد؛
یعنی دیگر در معاملاتش ضرر نکرد.
«آیت الله مجتهدی تهرانی»
برکت در بامدادان
در روایتی از پیغمبر اکرم دارد که حضرت دعا میکرد:
«اللَّهُمَّ بَارِكْ لِأُمَّتِي فِي بُكُورِهَا».
بار خدایا،
برای امّت من در بامدادان برکت قرار بده!
پیغمبر دعا کرده است صبح که بلند میشوی و دنبال کار میروی، خدا به تو برکت دهد.
این دعا همگانی و مادّی است.
چرا نباید در امور مادّی بیش از مقدار نیاز از خدا درخواست کنیم؟
چون زیادهخواهی بر روی متوسطین از مؤمنین اثر سوء دارد. حسّ زیادهطلبی در انسان هست؛ اگر این حس در مسیر مادیّت ریخته شود و نه معنویّت، موجب میشود که انسان هم از نظر تلاش و هم از نظر درخواست از خداوند، در دعاهایش بیش از حدّ نیازش از خدا تقاضا کند. این حالت آثار سوئی دارد که بدترین اثرش، تعلّق قلبی انسان به امور مادّی است.
آیت الله مجتهدی تهرانی
وقتی که دعا میکنید، به خصوص نسبت به امور مادّی، مراقب باشید چیزهایی نخواهید که بعداً برای شما اثر سوء داشته باشد. چیزی نخواهید که اثر سوء داشته باشد و پیامدش تعلّق قلبی به دنیا و دلبستگی به دنیا باشد که بدترین چیزها همین است. روایت از پیغمبر اکرم است که فرمود: «حُبُّ الدُّنْيَا رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَة». دنیادوستی، سرآمد همه خطاها است
آیت الله مجتهدی تهرانی
امام زمان " علیه السلام " ستارالعیوب است ..... "
حضرت آیت الله حاج شیخ عبدالقائم شوشتری (دام ظله الشریف) :
در یکی از مساجد اصفهان شخصی می آید که در نماز جماعت حاضر شود می بیند که لب حوض یک آقایی مشغول وضو گرفتن می باشد خیلی با حوصله وضو می گیرد و در وضو گرفتن شتابی ندارد که زود به نماز جماعت برسد ، شاید یک رکعت از نماز را هم خوانده بودند. این آقا به آن شخص که خیلی با حوصله وضو می گرفت می گوید :
آقا عجله کن به نماز نمی رسی به رکوع هم نمی رسی ! او در جواب به عربی میگوید :
((دع انه رجل دهنی)).
ولش کن این پیش نماز روغن فروش است. ایشان با خودش فکر می کند یعنی چه ؟ این حرف را برای چه گفته ؟ چه جوابی بود به من داد؟ خودش می رود و به جماعت ملحق میشود و نماز که تمام شد بین دو نماز خدمت آقا می رود و دستان آقا را می بوسد و می گویند: حاج آقا امشب این طور اتفاقی برایم افتاد و ایشان به عربی اینطور جوابم را دادند .
امام جماعت تا این حرف را شنید عمامه اش را زمین گذاشت و گفت: یا صاحب الزمان یا صاحب الزمان!!!! او صاحب الزمان بوده است من در نماز اول در این فکر بودم که من برای اینکه از وجوهات شرعی استفاده نکنم ، زمینی که به ارث رسیده بود را کنجد بکارم و یک مقدار کنجد بفروشم و یک مقدار هم روغن کنجد بفروشم چون درآمدش خوب است. در همین فکرها بوده ام که آن آقا نیامده با من نماز بخواند و آن جمله را گفته اند. این آقا صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بود .
خودش گریه کرد و آن آقا هم گریه کرد بعد مریدان ایشان پرسیدند چه خبر است و خلاصه همه گریه کردند در حالی که بنده قسم حضرت عباس می خورم آن آقا امام زمان نبودند با این که آنجا نبودم ولی به یقین می گویند که امام زمان -روحی فداه- نبودند .
امام زمان ستارالعیوب هستند هیچگاه راز کسی را فاش نمیکند کسی هم که این راز را فاش نموده علامت این است که خیلی آدم مترقی نبوده مرد برجسته ای بوده از پیش نماز کامل تر بلند تر و برجسته تر بوده ولی خیلی افقش بالا نبوده مردانی که افقشان بالاست راز دار هستند اولیای خدا این چیزها را نمی گویند مگر در مقام تربیت.
خرمن معرفت ص۱۳۴
@allamezarabadi . .
نزدیک مرگ یقین حاصل میشود:
وَ کُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِینَ (۴۵) وَ کُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ (۴۶)
حَتَّی أَتانَا الْیَقِینُ (۴۷)
بعضی از مفسرین گفته اند: مراد از یقین آن یقینی است که به دنبال مشاهده نشانههای آخرت، و نزدیک شدن به حیات برزخی برای آدمی حاصل میشود، آری
نزدیکیهای مرگ و بعد از مرگ انسان به حقانیت روز جزا یقین پیدا میکند. و این معنا معنای خوبی است.
----------
[۲]: روح المعانی، ج ۲۹، ص ۱۳۳.
مصیبت تاریخی اسلام، زمامداری فسّاق ظاهرالصلاح
فُسّاق ظاهرالصلاح، زمام امور اجرایی را در سطح جامعه به دست گرفتند و جامعه اسلامی رو به فساد رفت. اینها زمام امور اجرایی جامعه را به دست گرفتند و چون به وظیفه الهی عمل نکردند، جامعه روز به روز، رو به فساد رفت. مصیبت واقعی این بود. اگر فاسق بودند ولی ظاهرالصلاح نبودند مشکل زیادی نبود، مردم هم فریب نمیخوردند. به تعبیر من اگر بیریاء و بیدین بودند این همه مصیبت به بار نمیآمد. اگر باصفا بودند ولی در وظایف شرعی کاهل بودند، مردم سراغ اینها نمیرفتند. مصیبت «فاسق ظاهرالصلاح» بالاتر از فاسقی است که ظاهرالصلاح نیست.
درس اخلاق آیت الله مجتهدی تهرانی
اگر مردم و جامعه منحرف شوند و فقها چیزی نگویند و کسانی که وظیفه اجرایی دارند، دست روی دست بگذارند و کاری برای اصلاح جامعه نکنند، این خودش ترویج بیحیایی است.
درس اخلاق آیت الله مجتهدی تهرانی
کار فرهنگی، بدون کار اجرایی جواب نمیدهد!
عالم دینی هر چه کار فرهنگی کند، تا اجرا نشود، هیچ اثری ندارد و جامعه اصلاح نمیشود.
اگر امرا قابل اصلاح هستند، باید آنها را اصلاح کرد. چون اینها نقش اساسی برای پیاده کردن احکام را دارند.
کار فرهنگی، بدون اجرا ذهنیّت گرایی است!
ذهنیّت گرایی به چه درد میخورد؟ مهم این است که احکام در سطح جامعه عمل شود.
فقها و امرا باید دوشادوش هم کار کنند
اینطور نیست که فقها و امرا از یکدیگر جدا باشند، باید موازی با هم کار کنند. کار فرهنگی و کار اجرایی باید دوشادوش جلو رود والّا اگر کار فرهنگی شود، امّا کار اجرایی نشود، بیفایده است. هرچه فقها داد بکشند و از اینطرف اُمَرا عمل نکنند، فایدهای ندارد.
درس اخلاق آیت الله مجتهدی تهرانی
وظیفه فقها و امرا: تبیین دین و اجرای آن
کار فقها امور فرهنگی است و کار اُمَرا امور اجرایی است. اینها اگر صالح شدند، جامعه هم صالح میشود. معنای این که صالح شدند یا فاسد شدند، چیست؟ معنایش این است که به وظیفهای که خداوند به آنها محوّل کرده است، عمل کنند. وظیفه علما و فقها یک وظیفه فرهنگی است، یعنی اینها باید بیایند احکام شرعیّه را تبیین کنند، معارف الهیّه را بگویند، بایدها و نبایدها را به تعبیر خیلی ساده برای مردم بیان کنند. این وظیفه فقها است. وظیفه اُمَرا چیست؟ وظیفه اینها پیاده کردن احکام شرعیّه در سطح جامعه است، چون اینها مسئول اجرایی هستند. اینها باید احکام شرعیه را اجرا کنند.
درس اخلاق آیت الله مجتهدی تهرانی
اصلاح فقیهان و اصلاح مسئولان
در جامعه دو دستهاند که فضاساز هستند، اگر اینها اصلاح شوند، جامعه روی صلاح خواهد دید.
روایت از پیغمبر اکرم است که فرمودند: «قال رسولالله(صلیاللهعلیهوآلهوسلم): صِنْفَانِ مِنْ أُمَّتِي إِذَا صَلَحَا صَلَحَتْ أُمَّتِي» حضرت فرمودند: دو گروه از امّت من هستند که اگر صالح و شایسته باشند، جامعه و امّت من هم رو به صلاح میرود، «وَ إِذَا فَسَدَا فَسَدَتْ أُمَّتِي» اگر این دو گروه فاسد باشند، جامعه هم رو به فساد میرود، «قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ هُمَا» از پیغمبر سؤال کردند که این دو گروه و دو صنف که میفرمایید، چه کسانی هستند؟ «قَالَ الْفُقَهَاءُ وَ الْأُمَرَاءُ»
دسته اوّل فقها یعنی علما و دانشمندانی که معارف و احکام شرعیّه را میدانند و
دسته دوم هم اُمَرا یعنی کسانی که زمام امور اجرایی جامعه را در دست دارند، هستند.
نقش مراجعین در ایمان اشخاص
برخی از مراجعینی که انسان در محیطِ شغلیِ خود با ایشان سروکار دارد، بُعدِ شیطانی و حیوانی و هواهای نفسانی و امثالِ اینها را در آدم زنده میکند.
یک سنخ از مراجعین بر عکس هستند و آن بُعدِ الهی و رحمانی را در انسان زنده میکنند.
انسان حداقل باید آن محیطِ شغلی یا شغلی را انتخاب کند که مراجعینِ آن زنده کننده بُعدِ شیطانیِ انسان نباشند. گفتم حداقل؛ یعنی آن بُعد شیطانی را زنده نکند؛ لازم نیست که مراجعه کننده، بعدِ رحمانی و الهی را در انسان زنده کند. مثلِ معروفی است که میگویند: «مرا به خیرِ تو امید نیست، شر مرسان!» اصل و مهم این است.
درس اخلاق آیت الله مجتهدی تهرانی