eitaa logo
نوشته
99 دنبال‌کننده
129 عکس
138 ویدیو
2 فایل
احادیث کاربردی سخنان زیبا و کاربردی حکمت
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر عبد سالك إلى اللّه به اين وظيفه عبوديّت قيام نمود و حق ربوبيّت را به قدرى كه در سعه او است اداء نمود، حق تعالى نيز حق عبد را كه فتح باب مراوده و مكاشفه است به الطاف خاصّه ازليّه ادا فرمايد. آداب الصلاة
پس اى عزيز، قلب را به آداب عبوديّت مأنوس كن و به ذائقه روح حلاوت ذكر خدا را بچشان. و اين لطيفه الهيّه در ابتدا امر به شدت تذكّر و انس با ذكر حق حاصل شود، ولى در ذكر قلب مرده نباشد و غفلت بر آن مستولى نشود. و چون با تذكّر قلب را مأنوس نمودى، كم‌كم عنايات ازليّه شامل حالت گردد و فتح ابواب ملكوت بر قلبت گردد. و علامت آن تجافى از دار غرور و انابه به دار خلود و استعداد براى موت قبل از رسيدن موت است. آداب الصلاة
فاذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّه مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيم چون خواستى قرآن بخوانى از شيطان به خدا پناه ببر!! اگر درست پناه برده بوديم از شر اين پليد، ذات مقدس حق تعالى كه فيّاض مطلق و صاحب رحمت واسعه و قدرت كامله و علم محيط و كرم بسيط است ما را پناه داده بود و ايمان و اخلاق و اعمال ما اصلاح شده بود. از آداب مهمّه قرائت، خصوصا قرائت در نماز كه سفر روحانى إلى اللّه و معراج حقيقى و مرقاة وصول اهل اللّه است، استعاذه از شيطان رجيم، است كه خار طريق معرفت و مانع سير و سلوك إلى اللّه است هر چه از اين سير ملكوتى و سلوك الهى باز مانديم، به واسطه اغواى شيطان و واقع شدن در تحت سلطنت شيطانيّه، از قصور يا تقصير خود ما است كه به آداب معنويّه و شرائط قلبيّه آن قيام نكرديم، چنانچه در تمام اذكار و اوراد و عبادات كه به نتايج روحيّه و آثار ظاهريّه و باطنيّه آنها نائل نمى‌شويم براى همين دقيقه است. آداب الصلاة
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم الحمدلله رب العالمین 🖊فِی الکَافِی عَنِ الصّادِقِ عَلَیهِ‌السّلام(۱): «إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِیکُمْ» إلَی قوله «تَعْمَلُونَ» حضرت، آیه‌ی مبارکه‌ی سوره‌ی جمعه را تلاوت کردند که «قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِیکُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ»(۲) و در ذیل آیه می‌فرمایند که: ➖قال یُعَدُّ السِّنِین زندگی انسان اول به سال شمرده می‌شود؛ [می‌گویند] آقا! [فلانی] چند سالش است؟ چهل سال، پنجاه سال، هفتاد سال. سال‌ها شمرده می‌شود. ➖ثم یُعَدُّ الشُّهُور بعد انسان به مرحله‌ای از بیماری یا فرتوتی می‌رسد که ماه‌ها را می‌شمرند؛ دیگر بحث سال نیست؛ بحث ماه است. گاهی پزشک به کسی می‌گوید که آقا! شما شش ماه دیگر زنده هستید، چهار ماه دیگر زنده هستید. ماه‌ها را می‌شمرند. ➖ثُمَّ یُعَدُّ الأیّام بعد به مرحله‌ای می‌رسد انسان که دیگر ماه هم مطرح نیست؛ بحث این نیست که به ماه بعد برسد؛ بحث سر روز است. ده روز مانده، پنج روز مانده، پانزده روز مانده، این‌جوری محاسبه می‌کنند. ➖ثُمَّ یُعَدُّ السّاعَات بعد حال انسان به جایی می‌رسد که دیگر روز هم معنی ندارد؛ در شرف رفتن است؛ ساعت‌ها را می‌شمرند. پنج ساعت مانده، سه ساعت مانده، این‌جوری گذر زمان زندگی انسان را حساب می‌کنند. ➖ثُمَّ یُعَدُّ النَّفَس بعد نفس‌ها شماره می‌شود. این در حالی است که انسان در آن نفس‌های آخر است، انسان می‌فهمد و می‌بیند که این نفس‌ها دیگر دارد شمرده می‌شود و از کسی هم در آن دور و بر کاری ساخته نیست. 👈🏻این را باید به‌عنوان تذکر همه‌ی ما به یاد داشته باشیم. 📚۱) الشافی، صفحه‌ی ۸۷۶ 📚۲) سوره‌ی مبارکه‌ی جمعه، آیه‌ی ۸ @albayann
در جامعه ی بیمار، اگر کسى خوشبینى را پیشه خود ساخته و از این راه، ضربه‏ اى به او وارد شود، جز خود را ملامت نکند. اذا استولى الصلاح على الزمان و اهله ثم اساء رجل الظن برجل لم تظهر منه خزیة فقد ظلم و اذااستولى الفساد على الزمان و اهله فما حسن رجل الظن برجل فقد غرر. نهج‌ البلاغه
لجاجت «لا مَرْكَبَ اجْمَحُ مِنَ اللَّجاجِ؛ هيچ مركبى سركش‌تر از لجاجت نيست». لجاجت انسان را به وادي هايى مى‌كشاند كه صاحب آن نيز در انتظارش نيست، گاه او را به دروغ، گاهى به تكبّر، گاهى به خدعه و نيرنگ و گاه به جنگ و جدال،
ظالمی، مولا و سرپرست ظالمی دیگر شود، به خاطر کوتاهی و قصوراتی که آن ظالم مرتکب شده است وَكَذَٰلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضًا بِمَا كَانُوا يَكْسِبُون. سوره انعام (آیه ۱۲۹)
این گونه برخی ستمكاران را بر برخی دیگر چیره می‌كنیم به كیفر گناهانی كه همواره مرتكب‌ می‌شدند.
در زمانی که معاویه تصمیم گرفت یزید را در جای خودش قرار بدهد، بر حسب مشورتی که مغیره انجام داد، گفت مردم باید امتحان بشوند آیا این ولایت عهدی را می‌پذیرند یا نه، گفت مردم را امتحان کن که تا کجا سلطه و قدرت تو را پذیرفتند. معاویه روز جمعه برای نمازجمعه آمد خطبه بخواند، روی منبر ایستاد و گفت «مردم امروز آمدم به شما چیزی بگویم و آن این که همه شما برده من هستید، مردان شما غلام زر خرید من هستند، زنان شما کنیز زر خرید من هستند، بیت‌المال ملک من است، به هر که بخواهم می‌دهم و به هر که بخواهم نمی‌دهم» ، مردم هم شنیدند اما یک قبرستان مرده، کسی اعتراض نکرد، نمازجمعه آن روز گذشت، هفته دیگر آمد، برای این که یقین کند عمق قدرت و سلطه‌اش در جامعه تا کجا رسیده است، حرف هفته قبلش را تکرار کرد و باز هم صدایی بلند نشد، برای این که خاطر جمع شود، هفته سوم هم این مسئله را تکرار کرد، این بار یک نفر از گوشه مسجد بلند شد، گفت «معاویه روی منبر پیغمبر خلاف حکم خدا حرف می‌زنی، خدا این مردم را آزاد آفریده است، بیت‌المال هم به همه مردم تعلق دارد، از کجا می‌گویی بیت‌المال ملک من و مردم برده من هستند؟» معاویه دید در این قبرستان یک زنده پیدا شد، فریاد زد «احسنت، آفرین، امروز تو هم مرا و هم مردم را از جهنم نجات دادی، روزی از پیغمبر شنیدم گفت خلیفه من روی منبر خلاف خدا حرف می‌زند و کسی به او اعتراض نمی‌کند، آن خلیفه و آن مردم هر دو در جهنم هستند، خواستم ببینم آن خلیفه، خلیفه جهنمی من هستم یا نه، روز اول این را گفتم و کسی اعتراض نکرد، وحشت زده شدم، هفته دوم دوباره تکرار کردم شاید خدا کسی را برساند ثابت بشود من آن خلیفه جهنمی و این مردم، امت جهنمی پیغمبر نیستند، این هفته خدا تو را رساند که ثابت کند آن خلیفه جهنمی من نیستم و آن امت جهنمی هم این مردم نیستند»؛ این را گفت و مردم شروع کردند کف زدن و هورا کشیدن، نماز خوانده شد و بیرون مسجد سر آن فرد با ضربه شمشیر به آسمان پرتاب شد، ببینید بی‌سوادی و جهالت بر سر مردم چه می‌آورد. آیت الله علم الهدی
امْرَأَة درسته یا امرأت؟ كل مَوضِع فِي الْقُرْآن وَقع فِيهِ لَفْظَة امْرَأَة إِذا قرنت باسم زَوجهَا طولت تاؤها وَإِلَّا قصرت، كَقَوْلِه تَعَالَى: {إِذْ قَالَت امرأت عمرَان} و {امرأت الْعَزِيز} هر گاه لفظ امْرَأَة همراه با اسم شوهرش ذکر شود، بصورت امرات نوشته میشود و اگر همراه با اسم شوهر نباشد، امْرَأَة نوشته می‌شود. مانند: إِذْ قَالَت امرأت عمرَان الكليات نویسنده: الكفوي، أَبُو البَقاء جلد: ۱ صفحه: ۱۷۶
💠 خیرخواهی علمای ابدان و ادیان! ❖ مرحوم آیت‌الله‌العظمی حاج سید احمد زنجانی در کتاب «»، با تنظیر احکام شریعت و خیرخواهی علمای دین به توصیه‌های تخصصی پزشکان و متخصصین علوم دیگر، می‌نویسد: 📝...اطبّا که با بیان سفارش‌های حفظ الصحة، جلوی اشتها و میل مردم را می‌گیرند، آيا نظر عداوت با مردم دارند؟ نه؛ بلكه نظر مهربانى و شفقت دارند. و آيا جوانان را مى‌رسد كه کمر به عداوت اطبا ببندند كه چرا جلوى ميل نفس ما را مى‌گيرند؟ نه؛ بلكه بايد از آنها تشكر كنند. پس، همان‌طورى كه علماى ابدان، مصالح و مفاسد موضوعات را به مردم اظهار مى‏‌كنند و در اين اظهار، جز خيرخواهى منظورى ندارند، همینطور نيز علماى اديان، وقتى كه مى‌گويند موسيقى حرام است و گوش به آن نكنيد، منظورى ندارند جز خيرخواهى و صلاح مردم. و يا اينكه مى‌گويند به نامحرم نگاه نكنيد، عداوتى با مرد يا زن نامحرم كه ندارند؛ بلكه چون متخصّص در دين هستند، آنچه را كه از دين فهميده‌اند و صلاح ارباب ديانت مى‌دانند، مى‌گويند. آنها نيز مانند اطبّا، راهنما هستند و خير مردم را مى‌خواهند. حالا يك نفر بى‌خبر از قانون طبّ، به خودى خود بگويد اطبا بی‌خود مى‌گويند؛ این عمل زيانى ندارد. آيا گوش به حرفش مى‌دهند؟ نه؛ بلكه مى‌گويند تو كه درس طب نخوانده‌اى، چرا مداخله در معقول مى‌‏كنى؟ همینطور هم بايد به حرف آنها كه درس علوم ديانت را نخوانده، مداخله در معقول مى‌‏كنند گوش ندهند. اگر كسى به حرف طبيب گوش نكرد، ضررى از اين بابت به طبيب مى‌رسد؟ نه؛ بلكه زيانش به خود او مى‌رسد. اهل علم، اگر كه به حرفش ترتيب اثر نكردند، به او زيانى نمى‌رسد؛ بلكه به خود آنها مى‌رسد. پس، مخالفت قول اهل علم، مانند مخالفت قول طبيب است. منتها اين است كه زيان آن، در دنيا مى‌رسد و زيان اين، در آخرت. حالا اختيار با خودت است؛ «تو خواه از سخنم پند گير، خواه ملال» آن‌هایی كه از اين سخنان، عوض اينكه پند بگيرند، ملال مى‌گيرند و نسبت به گويندگان اين سخنان، به جاى اينكه سر ارادت بسپارند، كمر عداوت مى‌بندند، به اطفال مريض مى‌مانند كه كاسه دوا را پرتاب مى‌‏كنند و دوايش را مى‌ريزند؛ كاسه‌اش را مى‌شكنند و طبيب و نسخه و دواپيچ و دوا درست كن، همه را به باد فحش مى‌گيرند! چرا؟ براى اينكه صلاح آن‌ها را مى‌خواهند و مى‌خواهند از دست مرگ، نجاتشان دهند. بلكه آن‌ها بدتر از اين كودكان هستند! چون اين‌ها جز اينكه لگد بر خير خود بزنند و به آنهایی که دست اندركار هستند، زباناً فحشى بدهند، ديگر عداوت آنها را در دل نگه نمى‌دارند. اما آنها كمر عداوت ارباب نصيحت و خيرخواهان را در دل نگه‌داشته، همواره با نيش زبان، آزارشان مى‌دهند و بلكه گاه از نيش زبان گذشته، با نيش سنان، مزدشان را در كف‌شان مى‌گذارند. https://t.me/noskheh_teb_sonnati @shobeiryzanjani
🌷 خاطرات شهید همت: 🌿 وقتی می آمد خانه، من دیگر حق نداشتم کار کنم. بچه را عوض میکرد. شیر براش درست میکرد، سفره را می انداخت و جمع میکرد. 🌿 پا به پای من می نشست لباسها را می شست، پهن میکرد و جمع میکرد. 🌿 میگفت: تو بیش از این ها به گردن من حق داری 🌿 میگفت: من زودتر از جنگ تموم میشم و گرنه، بعد ازجنگ به تو نشون میدادم تموم این روزها رو چه طور جبران میکنم. عضویت در سرویس های روزانه👇 pay.eitaa.com/v/p/ برای لغو عضویت از لینک بالا اقدام نمایید👆🏼
خواندن قرآن از روی آن قِراءَةُ القُرآنِ فِی المُصحَفِ تُخَفِّفُ العَذابَ عَنِ الوالِدَینِ وَ لَو کانا کافِرَینِ خواندن قرآن از روی آن، عذاب را از والدین سبک می سازد ؛ اگر چه آن دو کافر باشند. /اصول کافی 2/613