در پادگان منطقه حلب در حال آموزش بودیم که دیدیم دو تا ماشین کنار ما نگه داشتند.
حاج قاسم اولین نفر از اتومبیل پیاده شد.
شروع کرد به احوال پرسی با نیروها.
بچه های فاطمیون هم با حاجی عکس یادگاری میگرفتند.
من کمی دورتر ایستاده و مات چهره زیبای سردارم بودم.
چشمش به من خورد جثه من نسبت به بقیه ریزتر بود و از همه جوان تر بودم.
حاجی منو صدا زد گفت: بیا نزدیک
رفتم کنارش و دست نوازش روی صورتم کشید.
گفت: ماشالله با این سن و سال چطوری خودت رو رسوندی منطقه؟
فقط مات چهره نورانی و پرصلابتش شده بودم.
حاج قاسم نگاه خاصی به نیروهای فاطمیون داشت.
همانطور که بچه ها هم از صمیم قلب عاشقش بودند..
👤راوی:حسن قناص (رزمنده فاطمیون)
#مدافعین_حرم
#یازینب
#مکتب_سلیمانی
#حاج_قاسم
#سردار_دلها
#شهید_سلیمانی
#فاطمیون
@corps80