نیمهجان
-
وای منننننن
من اینقدر که خاطرات خواب و بیداریمو قاطی میکنم میرم از بقیه که توش بودن میپرسم واقعا اینجوری شده یا خواب دیدم؟
همچنین سناریو هایی که ذهنم ساخته رو با خواب خیلی قاطی میکنم
تازه یه چیز دیگه هم هست
میگن آدم یه صحنه هایی براش تکراریه
من حتی افکارم توی یه لحظات خاص تکراریه 😂
میگم عه من قبلا تو این لحظه داشتم به این چیز فکر میکردم که
وضعیت:
اول یه صوت از یه استاد منطقم گوش میدم تکالیفشو انجام میدم
بعدش میرم سراغ اون یکی استاد منطقم صوت اونو گوش میدم تکالیفشو انجام میدم
و خدا میدونه این یه درمیون کی تموم میشه آخه من فردا امتحان ترمشو دارررم
دختر بیست ساله خیلی بزرگتر از یه پسر بیست ساله اس
و این نشون میده دخترا تو زندگی درک بیشتری از رنج دارن !
اصن همین نگاه میکنم به لفظ ^دختر بیست ساله^ و °پسر بیست ساله° تفاوتش برام زمین تا آسمونه 😂
دختر بیست ساله یه خانومه که یه زندگی رو اداره میکنه و اگه مجرده باید ازدواج کنه دیگه
حتی میتونه مادر شه
پسر بیست ساله؟😂
یه پسر بی دست و پا که تو کوچه خیابون سوار موتوره و دنیا به هیچ جاش نیس
بچه ها کاش حوصله داشتین از اتفاقات امروز براتون میگفتم
اینقدر خنده دار و طنز بود 😂😂
یعنی سر سفره شام به روزم فکر میکردم قهقهه میزدم 🤣
وای خدای من