eitaa logo
💠 نیمکت 💠
2.1هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
34 فایل
نیمکتی ها 🏅💥 اینجا متفاوت ترین #پاتوق_فرهنگی واسه تو نوجوونِ 💪😉 واسه تویی که میخوای آینده کشورتو بسازی✌️ #باهم😎 #برای_هم🌱 #کنار‌هم🤝 #هواتونو‌داریم 🙌 ارتباط با ما 👇 @admin_nimkatt
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| نماهنگ 🎙با صدای: امید روشن بین 🔺اقرار میکنم که خدایم فقط تویی❣ 🔻هر آنچه مانده است برایم فقط تویی💔 🔺شاهدترین به خلوت شبهای تار من😔 🔻سامع ترین به زمزمه های نزار من😔 ✅افتاده بر زمین مپسندم که بی‌کسم😔 @nimkatt_ir 🇮🇷✨
✅راستی یادم نره واسه اینا هم توبه کنم 👇😭 🔺 استغفر اللّه از هر چی به پدر و مادرم بی احترامی کردم😔 🔺 استغفر اللّه از تمام حرفای بدی که پشت سر عزیزان و دوستانم زدم😢 🔺 استغفر اللّه از اینکه با کسی دعوا داشتم و یا رقیبم بود اما سیاه تر از چیزی که هست جلوش دادم😔 🔺 استغفر اللّه از دوستای بدی که برای خودم انتخاب کردم😢 🔺 استغفر اللّه از چیزای بدی که بقیه از رفاقت با من یاد گرفتند😔 🔺 استغفر اللّه از چه غیبت ها و تهمت هایی که زدم و گفتم حقشه جلوشم میگم🤭😔 🔺 استغفر اللّه از گناهانی که مثل آب خوردن و یواشکی انجام دادم و بعدش جوری توجیهش کردم که وجدان درد نگیرم😢 @nimkatt_ir 🇮🇷✨
💠 نیمکت 💠
#سرزمین_زیبای_من #سید_طاها_ایمانی #پارت_هفدهم چند روزی میشد که مردم با شنیدن این خبر به خیابان ها
پدر محمد مکثی کرد و جواب داد: آقای ویزل! پسر من مسلمان بود.🙃 من نمی‌خواستم با ننگ دزدی و حمل سلاح گرم دفنش کنم.🙄 هر چقدر هم که اونها دروغ بگن، خیلی‌ها شاهد بی‌گناهی پسر من بودند. من از دینم دفاع کردم نه از پسرم.✊ برای بچه‌ای که من از دست دادم، هیچ کاری دیگه از دست من برنمیاد. من نمی‌خواستم با اسم پسر من، دین خدا لکه دار بشه.🙁 پاسخش به شدت ذهنم را به هم ریخت. این جوابی نبود که انتظارش را داشتم. نمیخواستم دلش را بشکنم اما نمیتوانستم حرفش رو بی‌جواب بذارم. او داشت زندگی‌ش رو بر مبنای اعتقادات احمقانه‌اش می‌چید...😕 گفتم: دین خدا لکه دار هست. لکه‌های سیاه میان دنیای سفید یا شاید هم لکه‌های سفید میان دنیای سیاه!😕 نمیدونم‌. مهم اینه که این دنیا انقدر لکه داره که دیگه سیاه و سفیدش معلوم نیست. هیچ عدالت و انسانیتی وجود نداره و اگه خدایی هم وجود داشته باشه، فقط نظاره‌گره و نگاه میکنه.🙁 هر چند اعتقاد من اینه که خدا بعد از خلق جهان مرده!🙄 نگاه پر محبتی به من کرد که معنی‌اش را نمی‌دانستم. گفت: خدا به قوم موسی نعمت‌های فراوان داد. دریا رو برای اونها شکافت و از آسمون براشون غذا فرستاد. زمانی که حضرت موسی ۴۰ روز به کوه طور رفت، اونها که رسما خدا رو با چشم هاشون دیده بودند، گوساله پرست شدن! یک گوساله طلا رو فقط برای اینکه از توش صدا درمی‌اومد سجده کردند و پرستیدند. خدا باز هم اونها رو بخشید اما وقتی بهشون گفت وارد این سرزمین بشید اونها قبول نکردند و گفتند: موسی تو با خدات به جنگ اونها برو وقتی که جنگ تموم شد، بیا و مارو صدا کن. میدونی چرا اینطور شد؟🤔 داستان عجیبی بود که هرگز نشنیده بودم. با تعجب سری تکان دادم و گفتم: شاید چون احمق بودن!😐 تلخ خندید و ادامه داد: نه! اونها احمق نبودند. انسان‌ها وقتی برای چیزی ارزش قائل میشن که براش زحمت کشیده باشن. اونها هیچ زحمتی نکشیده بودند. خدا بی‌دریغ به اونها نعمت داده بود. خدا به‌جای اونها با دشمنان اونها جنگید.🙁 فرعون رو غرق کرد و اونها رو نجات داد. بدون هیچ زحمتی برای اونها غذا فرستاد طوری که اونها دیگه نعمت‌های خدا رو نمی‌دیدند.🤭 مثل یک بچه پولدار که از شدت پولداری با ۱۰۰ دلاری سیگار درست میکنه و آتیش میزنه.😳 از دید اون تمام دلار ها بی‌ارزش‌اند. چون از روز اول بدون حساب پول جلوش ریخته. در حالی که تک تک همون دلار ها از دید یک آدم فقیر جواهر محسوب میشه.🙃 خدا به بشر نشون داده که ما باید برای بدست آوردن هر چیزی سختی بکشیم. بجنگیم تا قدر اونها رو بدونیم. آدمی که هرروز بدون مشکل نفس میکشه، قدر هوا رو نمیدونه تا اونو از دست بده. مثل ماهی که تو آبه و معنی دریا رو نمیدونه...🙁 بعد از رفتن پدر محمد، من ساعت‌ها به اون جمله‌ها فکر کردم. عجیب بود ولی حقیقت داشت...🙁 کم‌کم خدا برای من مفهوم پیدا کرد. تاقبل از این خدا برای من مفهمومی نداشت. از دید من خدا کلیسا بود. خدا هم مثل انسانهای سفید بود.🙎🏻‍♂ مرد سفیدی که به ما می‌گفت: زجر بکش...تا درهای آسمان به روی تو باز بشه.😳 هر وقت این جملات را می‌شنیدم میگفتم: خودت زجر بکش! اگه راست میگی چند روز از آسمان بیا پایین و مثل یک بومی سیاه زندگی کن...😕 زجر کشیدن برای کلیسا یک افتخار محسوب می‌شد. درهای تطهیر و حق! اما نه برای ما. بلکه برای اشراف و ثروتمندان سفیدپوست...🙄 @nimkatt_ir 🇮🇷✨
💠 نیمکت 💠
2⃣ تمركز نداشتن بر اين قدرت: قدرت روح تحول ايجاد می كند نه كائنات. اين قدرت و عظمت درون خودمان است.😍
3⃣ تلقين و تمرين و تكرار نکردن: امروزه در جوامع علمی دنيا درباره تلقین بحث و گفتگو صورت می گیرد.🤨 در دین ما تلقین(تمرین و تکرار) از عوامل سير و سلوک است.🙃 در پزشكی هم تلقين درمانی وجود دارد.😌 مثلا طبق تحقیقات اسم سرطان باعث می شود مريض به خود مدام تلقین بد کند.😥 ⭕️ انقدری که این تلقین کردن باعث مرگ می شود خود بيماری مضر نيست.😕 كسانی هستند که بخاطر روحيه بالایی که داشتند خوب شدند. در بحث تلقین باید بدانیم که ارواح با هم ديگر در ارتباط هستند و به دلیل این ارتباط هر باوری که داشته باشی همان برایت رقم می خورد.🙃 در اصطلاح دينی می گوییم ارواح جذب و مجذوب می شوند. اگر مثلا به خودت گفتی فلانی برای من بدیمن است. روحت واقعا بدیمنی را جذب می كند!🙄 باید با تمرین و تکرار باور های غلطت را از بین ببری.🙃 😌 @nimkatt_ir 🇮🇷✨
♨️خبر فوری❗️ ✅کنکوریا 20 درصد آخر کتاب در کنکور حذف شد👌 💢اطلاعیه سازمان سنجش را در لینک زیر میتوانید مشاهده کنید: http://www.sanjesh.org/FullStory.aspx?gid=1&id=6503 ⭕️"چون ظاهرا یه تفاوتایی با حذفیات نهایی داره حتما چک کنید" با آرزوی موفقیت برای همه کنکوریای کانال💪😉 @nimkatt_ir 🇮🇷✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
-مگه دیگه تو این دوره زمونه کسی برا آدم پشت و پناه میشه؟! 😕 +آره... شاید تو حواست نبوده.🙃 هرگز پناهی غیر از خدا پیدا نخواهی کرد...🙂 🌊 @nimkatt_ir 🇮🇷✨
💠 نیمکت 💠
♨️نیمکتی ها بشتابید 📣 ⭕️ ویژه برنامه نیمکت در شبهای قدر😍 با موضوع: نوجوان "#قدر" دان ✅چهارشنبه سا
♨️ ⭕️تا لحظاتی دیگر شروع گپ خودمونی نیمکت از اینستاگرام nimkatt_live@ ✅جا نمونید ها❗️ @nimkatt_ir 🇮🇷✨
♨️گر نگهدار من آن است که من می‌دانم، "شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد❣" 💫 @nimkatt_ir 🇮🇷✨
💠 نیمکت 💠
#سرزمین_زیبای_من #سید_طاها_ایمانی #پارت_هجدهم پدر محمد مکثی کرد و جواب داد: آقای ویزل! پسر من مسل
داستان من و خدا تازه در حال شکل‌گیری بود.😍 من شروع به تحقیق کردم. درباره خدا! هر کتابی که به دستم می‌رسید، میخواندم‌. عرفان‌ها و عقاید مختلف. می‌خواندم و آنها را کنار هم می‌چیدم تا پازل ذهنی‌ام را کامل کنم. تمام ساعت بی‌کاری‌ام را فکر می‌کردم. درباره خدا... آخرین کتابی که خواندم قرآن بود... 🙃 مجذوب تک‌تک کلمات و جملاتش شده بودم. اما چیزی که قلبم را به حرکت درآورد، دیدن دو تصویر بود. تصویری از حج. انسان‌هایی که با پارچه‌هایی سفید خود را پوشانده بودند و دور یک خانه ساده می‌چرخیدند. سفید و سیاه کنار هم‌. بدون فاصله. بدون تبعیض...😍 در آن لباس‌ها و آن مراسم، معلوم نبود کی فقیر است و کی ثروتمند. این مصداق عمل برابر بود. برابری!🙂 و تصویر دوم؛ تصویری بود از غذا خوردن انسان‌های سیاه و سفید کنار هم. بر سر یک سفره. بدون تفاخر و برتری بخشیدن به سفیدها...😌 با دیدن این تصاویر احساس کردم قلبم از جا کنده شد. بی‌اختیار خندیدم. خنده‌ای از سر حظ و شادی. شاید این تصاویر برای یک انسان سفید چیز عادی بود اما برای من که تمام زندگی برای سیاه بودن و فقیر بودن زجر کشیده بودم و تحقیر شده بودم، یک نعمت به حساب می‌آمد...🤩 نعمت برابری. خدایی که سیاه و سفید در برابرش یکسان بودند. بدون صلیب‌های طلا و جواهر نشان...🙃 این خدا، قطعا خدای من بود.❣ تحقیقاتم را در مورد اسلام ادامه دادم. شیعه، سنی، وهابی و... هر کدام چندین فرقه و تفکر... هر کدام از آنها ادعای حقانیت داشت. بعضی‌ها ادعا و عقاید مشترک زیادی داشتند اما هر کدام گروه دیگر را کافر می‌دانستند.🤯 اما بعضی از آن‌ها هم زمین تا آسمان با یکدیگر تفاوت داشتند. گیج شده بودم. نمیدانستم کدام را بپذیرم. کم‌کم شک و تردید در دلم راه پیدا می‌کرد. با خود گفتم: اگر اسلام حقانیت دارد پس چرا انقدر فرقه فرقه است؟😐 علاوه بر اینها از طرفی، هجمه‌ها و اتفاقات منفی به دین اسلام هم در فضای مجازی و واقعی روز به روز بیشتر می‌شد. از شدت این‌ همه فکر کلافه و خسته شده بودم.😥 روی تخت دراز کشیدم و با خود گفتم: شاید اصلا چیزی به اسم خدا وجود نداره. شاید دارم تو یه مسیر واهی حرکت می‌کنم. مگه میشه برای پرستش یک خدا این همه تفکر و عقیده وجود داشته باشد؟🤔 شاید همه اینها ریشه در داستان‌های اساطیری دارد. خدایا! اصلا وجود داری؟🧐 بدون اینکه حواسم باشد، ساعت‌ها در تخت با خدایی که هنوز به وجودش شک داشتم حرف میزدم. اما حقیقت این بود که باور وجود خدا، بعد از خواندن قرآن در من شکل گرفته بود.🙂 دوباره همه چیز را رها کردم و سر زندگی خودم برگشتم. با خود گفتم: کوین! بهتره همه انرژیت رو بزاری روی زنده موندن. داری عمرتو سر هیچی تلف می‌کنی. اونهایی که دنبال خدا راه می‌افتن، آدم‌های بدبختی هستند که تحمل زجر کشیدن ندارن! اونا خدا رو میخوان تا اونو بندازن جلو مشکلاتشون تا مشکلاتشون رو حل کنه و خیال خودشون رو راحت کنن... فراموشش کن. فراموش کردم. من خدا را فراموش کردم و دوباره به دنبال زندگی عادی‌ام برگشتم. نبرد با یک دنیای سفید برای بقا.🙃 هم باید از حقوق افراد مظلوم دفاع می‌کردم و هم باید کودکان بومی را به درس خواندن تشویق می‌کردم‌.💪🏾 روز به روز تعداد افراد متقاضی برای درس خواندن بیشتر می‌شد. من با تمام وجودم به بچه‌ها در این راه کمک میکردم. پول و ثروت نداشتم اما تا می‌توانستم به آنها انگیزه برای درس خواندن می‌دادم.🤓 انگیزه من از هدف من یعنی تغییر دنیای سیاه بردگی عصر بیست و یکم نشات می‌گرفت و این انگیزه خاموش نشدنی بود. 🙃💪🏾 کار سختی بود اما تعداد ما کم‌کم زیاد می‌شد. آمار تحصیل بومی‌ها بالا می‌رفت.☺️ از هر ۱۰۰۰ نفر بومی استرالیایی ۴۰ نفر برای درس خواندن اقدام می‌کردند. شاید از نظر دنیای سفید ها این آمار خنده دار بود اما برای ما مفهوم امید داشت.🤩 سال ۲۰۰۸ سال مهمی در زندگی من بود. زمانی که برای اولین بار یک نفر از ظلمی که در حق بومی‌ها روا شده بود، عذرخواهی کرد.🙂 زمانی که نخست وزیر در برابر جامعه ما ایستاد و از ما عذرخواهی کرد. همان سال اوباما اولین رئیس جمهور سیاه آمریکا در یک جامعه سرمایه داری به قدرت رسید. آن‌شب من از خوشحالی تا صبح گریه کردم. با خود گفتم: امشب صدای آزادی در سرزمین آمریکا بلند شده است. فردا این صدا در سرزمین ماست کوین! نوری در قلب من تابیده بود. نور امید و آینده روشن. سرزمین زیبای من در مسیر انسانیت گام‌هایی برمی‌داشت.😃 به زودی دنیا به چشم دیگری به ما نگاه می‌کرد. اما این توهمی بیش نبود!☹️ هرگز چیزی تغییر نکرد.😕 سخنرانی نخست وزیر هم تنها حرکتی بود برای دفع شورش و اعتراض بومی‌ها. آیا حقیقتا راهی برای اصلاح دنیا وجود داشت؟😕 @nimkatt_ir 🇮🇷✨
💠 نیمکت 💠
3⃣ تلقين و تمرين و تكرار نکردن: امروزه در جوامع علمی دنيا درباره تلقین بحث و گفتگو صورت می گیرد.🤨 در
💠 در این دنیا  انتخابگری.😉 می توانی خوبی یا بدی را انتخاب کنی.😌 می توانی به روح خوراک خوب یا بد بدهی.🙃 مثلا اگر مدام دم از شکست و یاس و ناامیدی زدی، واقعا شکست میخوری!😥 ✅ "چون روحت آنرا جذب کرده" اگر مدام موسيقی و آهنگ های بی‌مفهوم یا بد‌ مفهوم گوش دادی، مثلا آهنگهایی که دم از ناامیدی می‌زنند، روحت از آن تغذیه می کند و از آن تفکری که در مفهوم آن آهنگ وجود دارد استفاده می کند و آن را تبدیل به باور می کند.🤐 ⭕️ در واقع روح تو چیزی که مدام گوش می‌دهی، مدام تکرار میکنی را زندگی می‌کند... 😌 @nimkatt_ir 🇮🇷✨
⭕عکسی از مدافعان سلامت در این روزها...💪 ♨️بخاطر این فداکاری ها هم که شده، هوای خودمون رو بیشتر داشته باشیم🙃 @nimkatt_ir 🇮🇷✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
-خدایا چرا چیزی نمیگی خب؟😢 مثلا یه چیزی بگو بفهمم حرفای دلمو میدونی... +میدونم دلت میگیره بخاطر حرفایی که بهت میزنن... 🙃❤️ -😍😌 🌊 @nimkatt_ir 🇮🇷✨
خدای من، خداییه که نه نمیگه🙃 -یا همون چیزی که میخوام رو بهم میده😍 -یا بهم میگه صبر کن، یه بهترشو بهم میده☺️ -یا میگه الان نه، تو اون دنیا به جای اون یه خوبشو بهت میدم😇 💫 @nimkatt_ir 🇮🇷✨
بوی سجاده خونین کسی می آید...😞 @nimkatt_ir 🇮🇷✨
♨️شب قدر از چه لحاظ فرق داره؟! 😕 ✅تو دین ما خدا علاوه بر سوره‌ قدر که فضیلت شب قدر و نزول ملائکه و... را می‎رساند، در سوره دخان این شب را که شب نزول قرآن کریم نیز هست چنین وصف می‎کند: «ما قرآن را در شبی مبارک فرستادیم، در شبی که مقدرات الهی از سوی خدای حکیم در هر امر و حادثه‎ای مشخص می‎شود و این امری از سوی ما و رحمتی است که ما بر بندگان خویش می‎فرستیم»😍 @nimkatt_ir 🇮🇷✨
♨️این شبا خیلیا دلمون میخواست حرم باشیم و نشد... 😔 ما نمیتونیم بریم حرم درست... حرم که میاد خونه ما😍 📞شماره تلفن حرم امام رضا "علیه السلام" برای زیارت مجازی: 051 4888 8 سایت پخش زنده از صحن های مختلف حرم مطهر: https://widio.ir/religious/live-mashhad/ @nimkatt_ir 🇮🇷✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️خدا میگه: منو صدا کنید تا من جوابتونو بدم🙃 ما با یه شب قدر میتونیم به چه جاها که برسیم...😍 پس چرا نمیرسیم؟! 🙁 ⭕️ چرا ماها از مهربونی خدا استفاده نمیکنیم؟! 🙁 @nimkatt_ir 🇮🇷✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| نماهنگ "امیر قلب من" 🎙با صدای: محمدجعفر متقین ♨️فقط نه این شبا، که تا روز محشر... روی لبامه ذکر @nimkatt_ir 🇮🇷✨
💠 نیمکت 💠
#سرزمین_زیبای_من #سید_طاها_ایمانی #پارت_نوزدهم داستان من و خدا تازه در حال شکل‌گیری بود.😍 من شروع
ناامیدی چاره کار نبود.من باید راهی برای نسل‌های آینده پیدا میکردم. برای همین شروع به تحقیق کردم. تمام اخبار جهان را به طور دقیق رصد می‌کردم. در شبکه‌های اجتماعی دنبال یافتن جوابی بودم.🤔 فراتر از مرز‌های استرالیا. تنها یک راه برای نجات ما وجود داشت! مبارزه.💪 یک جنبش علیه ظلم و نابرابری. جنبشی برای رسیدن به عدالت...☺️ اما این، نیاز به آرمان و هدف و ایدئولوژی و شیوه مبارزه داشت. بهترین شیوه مبارزه برای این جنبش چه بود؟🤔 روشی که پاسخگوی قرن جدید باشد.🙄 روشی که صد درصد به پیروزی ختم شود. برای یافتن پاسخی برای پرسش‌های ذهنم، شروع به مطالعه در مورد قیام‌ها، انقلاب‌ها و اصلاحات سیاسی بزرگ جهان کردم.🧐 علی الخصوص حرکت‌هایی که به جامعه سیاه و بومی مربوط می‌شد. راه‌ها،شیوه‌ها و ایدئولوژی‌های فراوانی پیش پای من قرار گرفته بود. راه‌هایی که گاه بسیار به هم نزدیک میشد و گاه بسیار دور. بعضی از اوقات تلفات انسانی زیادی داشت اما به خاطر سوء مدیریت به مقصد نرسیده بود و نابود شده بود یا یک تغییر ساده، جریان آن را به کلی از بین برده بود.🤦🏾‍♂ بعد از تحقیق زیاد فهمیدم، یک جنبش علاوه بر روش و هدف، باید توسط رهبر قوی، دانا و غیرقابل تزلزل اداره شود. کسی که آینده نگر باشد و وسعت دید داشته باشد. تا موانع را شناسایی کند و بتواند در بحران‌ها بهترین تصمیم را بگیرد و آینده جنبش را از خطرات حفظ کند.🙂 فقط در چنین شرایطی می‌شد از اشتباهات بزرگ جنبش‌های گذشته پیشگیری کرد. علی‌الخصوص که در جامعه ما تبعیض نژادی بود در این صورت فقط یک راه وجود داشت. تغییر اندیشه دنیای سفید برای همراهی و حرکت در این جنبش.😌 دنیای سفید باید تساوی را قبول می‌کرد. اما چطور؟ آیا راهی برای تغییر افکار وجود داشت؟🙁 غرق در میان این افکار و سوالات، یاد قرآن افتادم. قرآن و حج! این تنها راه بود...🙃 سراغ قرآن رفتم. دوباره آن‌ را خواندم و بعد از آن دنبال جنبش‌های دینی و سرنوشتشان در سراسر جهان گشتم. حج تنها مصداق حقیقی جنبش بر ضد تبعیض نژادی بود. بهترین راه این بود که برابری و عدالت قرآن در دنیا حاکن شود اما چگونه؟🧐 بین تمام انقلاب‌های دینی، عظیم‌ترین و بزرگترین آنها، انقلاب اسلامی ایران بود که به تغییر کل سیستم ختم شده بود. همان انقلابی که نژاد پرستان مدام برای تخریب کردنش حرف می‌زدند و همین موضوع باعث شد تا عزمم را جزم کنم و به سمتش بروم.💪🏾 در هر حال از دو حالت خارج نبود: یا ایرانی‌ها موجوداتی پست‌تر و شیطانی‌تر از نژاد پرست‌های سرمایه‌دار بودند، یا انسا‌نهایی بودند که مثل ما محکوم به فنا شده بودند...🙄 در هر صورت، ایدئولوژی فکری قرآن میتوانست تبعیض نژادی را از بین ببرد و همچنین انقلاب ایران که با شعار اسلام شروع شده بود میتوانست الگویی برای مبارزه و انقلاب فکری من باشد...🙂 شبیه دو تیغه قیچی که فقط در کنار هم موفق می‌شدند... مطالبی که در اینترنت پیدا می‌شد زیاد نبود. یا در ضدیت انقلاب اسلامی بود و یا یک جانبه به اسلام نگاه می‌کرد و با کلامی که من در قرآن خوانده بودم همسو نبود. 😕 با یک علامت سوال بزرگ مواجه شده بودم و تنها پاسخ این علامت سوال بزرگ، رفتن به ایران بود.🙁 باید می‌رفتم و از نزدیک روی تفکرات مبانی اسلام و ریشه‌های انقلاب و مسیری که طی کرده بود تحقیق و مطالعه می‌کردم. هرچند از نظر من، مردم ایران هم جزو همین سفیدپوست‌های سرمایه‌دار بودند اما به نظر من، آدمی عاقل است که حتی از دشمنانش هم درس بگیرد...😕 با سفارت ایران تماس گرفتم. آن‌ها به من گفتند که موردی ندارد اگر بخواهم برای ادامه تحصیل به ایران بروم اما مراکز حوزوی ایران تنها پذیرش مسلمان دارند و صرفا اشخاصی را پذیرش می‌کنند که مبلغ آینده جهان اسلام هستند.🙄 و تنها شرط پذیرفته شدنم مسلمان بودن است. چند روزی به این پیشنهاد فکر کردم. رهبر انقلاب ایران طلبه بود و رهبر فعلی ایران هم... هر دوی آنها به عنوان بزرگترین رهبرهای تاریخ جهان شناخته شده بودند علی‌الخصوص بعد از شورش و جنگ داخلی ایران در سال ۲۰۰۹، هیچ سیاستمداری نبود که قدرت فکری و مدیریتی رهبر ایران را ستایش نکند...🙃 شخصی که طبق گفته آنها، تمام معادلات پیچیده‌شان را برای نابودی از بین برده بود...😏 خب! من تصمیمم را گرفته بودم. باید به هر قیمتی بود طلبه می‌شدم❗ @nimkatt_ir 🇮🇷✨
💠 نیمکت 💠
💠 در این دنیا #تو انتخابگری.😉 می توانی خوبی یا بدی را انتخاب کنی.😌 می توانی به روح خوراک خوب یا بد
⬅️ بايد ظرفيتمان را افزایش دهیم تا شایستگی بهترینها را پیدا کنیم.😍 ↩️ حقيقتی به نام روح درون همه ما هست. خيلی از مشكلاتمان ناشی از شناخت روح و رسیدگی به آن است.🙁 اشتباه ما اين است كه می خواهيم همه مشكلاتمان را از بيرون درست كنيم درصورتی که مشکلمان در درون ما است.🙃💪 💠 باید روی قدرت و توانایی جهان درونمان یعنی همان روح، تمرکز کنیم و به آن ایمان بیاوریم. در مقابل تمرکز روی شکست ها و گرفتاری هااصلا نتیجه خوبی ندارد.🙁 😌 @nimkatt_ir 🇮🇷✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
-یه مدته زندگیم خیلی سخت میگذره☹️😞 +هرکی منو یاد نکنه زندگیش سخت و پر اضطراب میشه... به یادم باش تا منم به یادت باشم و حواسم به زندگیت باشه😉❤️ 🌊 @nimkatt_ir 🇮🇷✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️بچه ها این فیلم که میبینین تصویر از بلعیده شدن یک ستاره توسط یک ست😃👆 ✅کَور یعنی جمع شدن منتها نه هر جمع شدنی، بلکه به جمع شدنی میگن که حالت استداره داشته باشه یعنی حالت دایره‌ای جمع بشه.🤔 بنابراین، به جمع کردن دایره‌ای و قبض کردن یک چیز میگن. 🔺مثلا وقتی پارچه عمامه رو میپیچین و لایه‌های پارچه رو روی هم جمع میکنن، میگن کُوِّرتِ العَمامَه. 🔹إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ ﴿۱﴾ "سوره تکویر" چه ارتباطی بین این آیه و بلعیده شدن ستاره‌ها (خورشید هم یه ستاره‌ست) وجود داره...؟🧐 🔶(اینکه قبل از قیامت، خورشید چطور از بین میره هم همینجوری تو قرآن اومده...) @nimkatt_ir 🇮🇷✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️مرد اگه مرده، مرد نبرده💪 حاشا بسیجی که میدان را خالی کند... در ایام عزاداری مولای متقیان و همزمان با بازگشایی مدارس دوباره به میدون اومدن😎✌️ 🔺ضدعفونی کردن مدارس استان خراسان رضوی 📍خداقوت بچه ها✌️ @nimkatt_ir 🇮🇷✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️آمدیم تا بگوییم دست خدا به همراهتان ای دستان سرشار از عاطفه و مهر...☺️ میدانیم خستگی را خسته پایداری و استقامتتان کردید و مدافعان حریم سلامت این مردم شدید💪 دعای همه دردمندان بدرقه راهتان...❣ ⭕️ حضور در بيمارستان امام رضا مشهد به پاس قدردانی از زحمات کادر درمانی🙏 @nimkatt_ir 🇮🇷✨
💠 نیمکت 💠
#سرزمین_زیبای_من #سید_طاها_ایمانی #پارت_بیستم ناامیدی چاره کار نبود.من باید راهی برای نسل‌های آین
من مسلمان شدم.دین داشتن یا نداشتن از نظر من هیچ فرقی نمی‌کرد.🤷🏾‍♂ من قبلا هم فقط اسما مسیحی بودم و حالا هیچ فرقی نکرده بود‌.😕 فقط اسم دینم عوض شده بود...😐 دینی که از نظر من هیچ ارزشی نداشت. وسایلم را جمع کردم و برای خداحافظی به خانه برگشتم.مادرم خیلی ناراحت بود.دوری از من برایش سخت بود.😔 او می‌ترسید رفتنم، بیشتر از قبل باعث اذیت و آزارم شود.اما حرف پدرم چیز دیگری بود: کوین! هرچند تو ثابت کردی پسر دانایی هستی،اما بهتر نیست بجای ایران به آمریکا بری؟🤔 من شنیدم اونجا پر از سیاه‌پوست موفقه.💪🏾 حتی رئیس جمهورشون هم سیاه‌پوسته.اونجا شانس بیشتری برای زندگی داری.🙂 تمام مدت صحبت پدرم،فقط به صحبتش گوش می‌کردم... من برای هدف دیگری به ایران می‌رفتم.😏 من به آینده‌ای نگاه می‌کردم که جرات به زبان آوردنش را نداشتم.🤭 چیزی که ممکن بود به قیمت جان من تمام شود.😥 بلاخره هواپیما به زمین نشست‌.پوشش زن‌هایی که تا چند لحظه قبل با لباس‌هایی باز نشسته بودند، یهو عوض شد.دیدن این صحنه برای من بسیار عجیب بود.با خودم گفتم:کوین!خودتو آماده کن!مثل اینکه قراره از این به بعد صحنه‌های عجیب زیادی ببینی.😕 بعد از تحویل ساک،چند روحانی را دیدم که به استقبالم آماده بودند.🤨 رفتارشان بسیار با من صمیمی بود و این کمی مرا می‌ترساند.😰 آن‌ها می‌خواستند با من دست بدهند اما من از اینکه به یک سفید دست بزنم،متنفر بودم.😕 با همه این‌ها،دست دادن قابل تحمل‌تر بود. اما یکی از آن‌ها به طرفم آمد تا با من مصافحه کند! حتی از تصور اینکه یک سفید را بغل کنم حالم بد می‌شد😑 به همین خاطر خودم را چند قدم‌ عقب کشیدم.من توی استرالیا از حقوق سفیدهای زیادی دفاع کرده بودم اما واقعیت این بود که از همان اولین روز دادگاه از همه سفیدها متنفر شده بودم و تا به حال به هیچ سفیدی لبخندنزده بودم اما حالا تمام کسانی که اینجا بودند با لبخند با من حرف می‌زدند و این مرا می‌ترساند.😕 رفتار محبت آمیز از یک سفید؟🤨 بلاخره به قم رسیدیم. وارد محوطه حوزه که شدیم،چشمم بین طلبه‌ها می‌گشت. با دیدن چند سیاه‌پوست دیگر،نفس راحتی کشیدم.این‌ که میان دنیای سفید‌ها من تنها نبودم بهم آرامش می‌داد.🙃 در زدیم و وارد اتاق بزرگی شدیم.همه عین هم لباس پوشیده بودند و اصلا رده و درجه‌ای مشخص نبود. مرد نسبتا مسنی با دیدن ما از جایش بلند شد و با لبخند به سمتم آمد.دستش را برای دست دادن به سمتم دراز کرد که روحانی کناری با سر یواشکی به او اشاره کرد و او هم سریع حالتش را تغییر داد و به خیر گذشت.هنوز😥 از رفتار آن‌ها گیج بودم که همان مرد مسن خودش را معرفی کرد.او رئیس آنجا بود.😳 سرم گیج می‌رفت.🤯 تا به حال هیچ رئیسی جلو پای من بلند نشده بود!😢 روی صندلی نشستیم و جوانی برایمان شربت آورد. یکی از آقایان کنارم گفت:حتما خسته هستید.🙃 چندین ساعت پیاپی در راه بودید. رسم اینجا اینه که اول با تازه وارد‌ها جلسه‌ای میذاریم تا با اونها آشنا بشیم.🤗 اگه شما خسته هستید میتونیم این جلسه رو به وقت دیگه‌ای موکول کنیم.🙂 سری تکان دادم و گفتم:نه،این چیزها برای من خسته کننده نیست.😒 من آدمی هستم که با تلاش و سختی بزرگ شدم.این چیزها منو خسته نمیکنه.😏 دوباره لبخند زد و گفت:من پرونده شما رو مطالعه کردم.اینجور که معلومه، شما برای طلبه شدن مسلمان شدید؟🧐 گفتم: مشکلی هست؟🤨 دوباره خندید و گفت: نه مشکلی نیست.اما عموم مردم،بعد از اینکه مسلمان میشن برای تبلیغ دین و آشنایی بیشتر طلبه میشن. تا حالا مورد برعکس نداشتیم.😅 +منم به خاطر طلبه شدن مسلمان نشدم، من مسلمان شدم چون شرطتون برای پذیرش طلبه بود.🙄 حالا اونها هم‌ گیج شده بودند. حس خوبی بود‌.😏 دیگه نمی‌خندیدند. می‌شد امواج متلاطم سوال را در چهره‌شون دید...🧐 @nimkatt_ir 🇮🇷✨