eitaa logo
نیم پلاک
1هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
5.3هزار ویدیو
333 فایل
کانال #اختصاصی شهدا #سبک_زندگی و #خاطرات https://eitaa.com/nimpelak_m @abbasma
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ۱۲۷۲۱
12.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطرات شهرک دارخوئین قسمت دوم @defaehmoghadasesfahan اصفهان در دفاع مقدس 🌷🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از قاف عشق
🔹شهید زاهدی مانند فامیلش یک زاهد به تمام معنا بود، برداشت کم و بازدهی زیاد داشت، علی رقم اینکه ... 🎙گفتگو با دکتر اصغر منتظرالقائم 📻رادیواصفهان 🔹جمعه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۲۱.۴۰ 🍃🌸 @ghafeshgh👈👈
در کدام تصویر آرامتر خوابیده‌ای برادر؟ قد و قواره ات که در هر دو تصویر یکی است... یقین دارم آن روز که عکاس اول؛ تصویر خواب آرامت را در آن اتاق ساده و نمور با لبخند ثبت می‌کرد؛ هیچگاه تصور نمی‌کرد قریب شصت سال بعد عکاس دیگری قرار است تصویری از خواب ابدی و آرامش بی‌نهایت تو را با بغض؛ برای تاریخ ثبت کند. با همان قد و قواره! با همان آرامش. با همان زیبایی؛ با همان روحبخشی و با همان دلنشینی ... چه روحی دارد تصویر خواب آرامش بخشِ کودکی‌ات و چقدر زنده و زاینده است تصویر این خواب ابدی‌ات .من که در این دو تصویر تفاوتی نمی‌بینم؛ مگر یک اختلاف. اینکه در تصویر اول؛ مادری برای لای لای کردن بود, و در تصویر دوم؛ مادری برای لای لای کردن نیست ... لازم به ذکر است که تصاویر فـوق مربوط به دوران کودکی و تفحص پیکر پاک و مطهر شهید غلامعلی عشیری لیوسی است . 😭😭😭😭😭😭
سبک زندگی شهدایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تا شما را تحویل عراقی ها ندهم،برنمی گردم. محمد لاغرتر از قبل شده بود.چفیه ای که روی سرش پیچیده بود،زردی چهره اش را کمی پنهان می کرد. _باباجان! اینجا چی می خورید؟ _نگران نباشید بابا!این جا هیچی که نباشد،ماهی که هست. از همرزم های محمد شنیده بودم:«آذوقه دارد تمام می شود.محمد یک هفته است غذای مفصلی نخورده.» انجمن اسلامی بازاریان آمل در اعزام این بارشان،با خودشان آذوقه ی فراوانی آورده بودند تا به بچه های رزمنده تحویل دهند.اسکناس هزار تومانی را از جیبم درآوردم و به محمد دادم.او با قدردانی از من،آن را گرفت و بوسید و بعد در جیب پیراهنش گذاشت.کمی بعد همراه با محمد،من و همراهانم سوار قایق موتوری شدیم و داخل نی زارهای هور به جلو حرکت کردیم،دقایقی پیش رفتیم.گفتم: _پسرم!برگردیم. محمد به شوخی گفت: _برگردیم؟ من تا شما را تحویل عراقی ها ندهم و جایزه نگیرم برنمی‌گردم‌. یک ساعت بعد که برگشتیم،هنوز از جسارت پسرم در عجب بودم.ما تا مرز خطر پیش رفته بودیم،بدوم اینکه محمد کوچک‌ترین واهمه ای از خود نشان بدهد. دوستانش می گفتند: _محمد سرِ نترسی دارد.. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
هدایت شده از مجله مجازی همرزم
🖇 فقط به عشق شما 🔖ای جوانان، ای پسران و دختران عزیزم، ای نور دیدگان، ما در جبهه حق علیه باطل، پشت دشمنان را شکستیم و از برای آرامش شما، چه شب‌ها که نخوابیدیم. ما از شما دفاع کردیم. ما از ناموسمان دفاع کردیم. ما همچون یاران رسول‌الله (ص) بودیم که به جنگ بدریون شتافتیم.‌ می‌دانید که چه برادرانی را .... 📝 گزیده فرمانده جنگ‌های نامنظم در خرمشهر و آبادان شهید مجتبی هاشمی ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┄┄ . . 🌟اینجا‌بیت‌الشهداست👇 🆔@hamrazm_mag