eitaa logo
نیم پلاک
394 دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
4.5هزار ویدیو
299 فایل
کانال #اختصاصی #سبک_زندگی و #خاطرات شهدا https://eitaa.com/nimpelak_m @abbasma
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
هدایت شده از نیم پلاک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴🌹🇮🇷🌷🌴 اگه ‌طالب باشیم! یک‌ حرام‌ ممکن‌است سال‌ها؛ ما ‌را‌ از شهادت دور‌کنه 💐 ‌حرف‌های‌ را کمتر از نمی‌دانم 🌺 کارباطل ‌و حتی ‌اگه ‌انجام‌هم ‌نداده ‌باشیم! به‌پای‌مان ‌ثبت‌ خواهدشد 🌾 شهدا که کردیم است برای‌ما، 🌹 شدگان نَفَس کم‌ آوردواند...‌ 🌷 شرمنده ایم ... که همیشه شرمنده ایم... 💐 🌴🌹🇮🇷🌷🌴
هدایت شده از 
📕 با خواندن📚 کتاب دارالشهدا بخشی از هویت یک ایرانی برایش روشن میشود !💐 !!☺️👍 مردم اصفهان در یک روز سیصد و هفتاد شهید🌷🕊🌷 را تشیع کردند ، خم به ابرو نیاوردند ؛ بماند که همان روز اعزام به جبهه🇮🇷 داشتند، پشتیبانی داشتند و حرکت کردند🚶‍♂🚶‍♂؛ این خیلی مهم است هزار و اندی شهید🌷 در یک ماه. خوب! چه کسی شهید می شود ؟! آن کسی که در میدان است، در میدان خطر است، پیشرو است.👌😌🌹 . . . . . ایتا و تلگرام: 🦋@setareganederakhshaan🕊 اینستاگرام: 🦋@setareganderakhshan🕊 ̶꪿♡ستارگان_درخشان ..͜
هدایت شده از بصیرت
goo.gl/6rd9yW ▪️ روایت حاج سيد احمد خمینی از شهادت برادرش حاج آقا مصطفی ♦️صبح زود حدود ساعت پنج صبح با تکان هایی که به پایم داده می شد، چشم هایم را باز کرده و امام را دیدم که می گویند: «بلند شود و برو خانه مصطفی، گفته اند بروی آنجا، فکر می کنم معصومه(معصومه حائری، همسر شهید مصطفی خمینی) خانم ناراحت است» چون ایشان مریض بوده و شب قبل هم دکتر رفته بودند. من با عجله به آنجا رفتم. دیدم یک تاکسی مقابل خانه ایشان است. وقتی به داخل منزل رفتم، آقای دعایی و یک برادر افغانی که در آنجا درس می خواند و آقای دیگری را دیدم، وقتی به قسمت بالای منزل رفتم، دیدم زیر بغل و پاهای برادرم را گرفته اند و از پله پایین می آورند. دستم را بر پیشانی ایشان گذاشتم و گرمایی احساس کردم. او را در تاکسی گذاشتیم، ولی انگار کسی در همان لحظه به من گفت که او مرده است. ♦️بعد از معاینه دکتر در بیمارستان و خبر فوت ایشان، من به خانه برگشتم و نمی دانستم که به امام چه بگویم ولی باید طوری قضیه را به امام می گفتم. به قسمت بیرونی بیت امام جایی که مراجعه کنندگان عمومی می آمدند رفتم و دو نفر را خدمت ایشان فرستادم که بگویند حال حاج آقا مصطفی بد شده است و ایشان را به بیمارستان برده اند. بعد از چند لحظه، امام گفتند: «بگویید احمد بیاید» من خدمت ایشان رفتم و گفتند: «من می خواهم به بیمارستان بروم و مصطفی را ببینم». با ناراحتی زیاد بیرون آمدم و به آقای رضوانی گفتم که ایشان چنین مطلبی گفته اند، خوب است به ایشان بگوییم، دکتر ملاقات با حاج آقا مصطفی را ممنوع کرده است که حتی المقدور امام دیر از جریان مطلع شوند. قرار شد این طور مطلب را بگویند در حالی که آنها هم از طرح این قضیه وحشت داشتند. در طبقه بالا از پنجره ای که در آنجا بود امام مرا دید و صدا زد و گفت: احمد. من خدمت ایشان رفتم. گفتند: «مصطفی فوت کرده؟». ♦️من هم بسیار ناراحت شدم و در حال گریه چیزی نگفتم. ایشان همان طور که نشسته بود و دستهایشان روی زانو قرار داشت، چند بار انگشتانشان را تکان دادند و سه بار گفتند: «انا لله و انا الیه راجعون» تنها عکس العلمشان همین بود، هیچ واکنش دیگری نشان ندادن و بلافاصله آمدن افراد برای تسلیت به امام شروع شد 🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا 🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش 💐💐💐 @Basirat_135 eitaa.com/Basirat_135
هدایت شده از 313
درس بزرگ 🔵 کنار هلی‌کوپترِ جنگی‌اش ایستاده بود و به سوالاتِ خبرنگاران جواب می‌داد. 🔶 خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟ 🔷 شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمی‌جنگیم؛ ما برای اسلام می‌جنگیم ، تا هر زمان‌که اسلام در خطر باشد...  🔶 این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستین‌هایش را بالا زد. چند نفر به زبان‌های مختلف از هم می ‌پرسیدند: کجا؟!!! خلبان شیـرودی کجا می رود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده !!! 🔷 شهید شیرودی همانطور که می‌رفت، برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! دارند اذان می‌گویند... 🖊 خاطره‌ای از زندگی خلبان شهید علی‌اکبر شیرودی 📚 کتاب برگی از دفتر آفتاب ، ص ۲۰۱ ------------------------------------------------ 📖 پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:‌ «اَحَبُّ الْاَعْمالِ اِلَى الله الصَّلاةُ لِوَقْتِها، ثُمَّ بِرُّ الْوالِدَیْنِ، ثُمَّ الْجَهادُ فى سَبیلِ الله؛ 🍃 دوست داشتنى‌ترین کارها نزد خداوند نماز اول وقت، سپس نیکى به پدر و مادر و سپس جهاد در راه خداست.» (نهج الفصاحه، ح ۷۰) ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
هدایت شده از مکتب حاج قاسم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | حاج قاسم سلیمانی ضمن وصف رشادت‌های ‎شهید مصطفی صدرزاده (سید ابراهیم): ❤️ من واقعا عاشق سید ابراهیم بودم ▫️ سالگرد شهادت مصطفی صدرزاده 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 📌  @maktabehajghassem  | مکتب حاج قاسم
هدایت شده از مکتب حاج قاسم
خواب دیدم که فرج آمده در دولت عشق باز فرمانده قدس است سلیمانی ما 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 📌  @maktabehajghassem  | مکتب حاج قاسم
🌴🌹🇮🇷🌷🌴 ⁦✍️⁩... نامشان در دنیــا "" است و در آخرت "شفیـع" به امیـد ... 🌷 💌 ڪــلام‌ : 🌹 کاری کنید که وقتی کسی شما را ملاقات میکند احساس کند که یک ‌شهـــید را ملاقات کرده است. 🌴 🌴🌷🇮🇷🌹🌴