eitaa logo
نیم پلاک
173 دنبال‌کننده
118 عکس
7 ویدیو
0 فایل
{(هرکدام از ما میتوانیم نیمی از پلاک یک شهید باشیم )} 🌹هر هفته پنجشنبه ساعت 17، گلزار شهدای نجف آباد 🌹 🔹🔹🔹🔹 با همکاری : حوزه حضرت زهرا (س) حوزه امام حسن مجتبی (ع) کمیته خادمین شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 🌸🌸شما هم دعوتید به میهمانی شهدا 🌺🌺 این هفته میهمان شهید حسینعلی طاهری هستیم. 🔸 سخنران : حجت الاسلام همتیان 🔸 مداح : کربلایی محمدی ♦️وعده دیدار پنج شنبه 1402/05/19 🔹 ساعت 17:30 🔹🔹قطعه 1 کانال برنامه فرهنگی شهدایی نیم پلاک @nimpelaknjf
آن روز در مسير باغ، مادرم حسينعلي را سوار ماشين ديد. به ايشان گفت: «حسينعلي چه خوب شد که ديدمت. اين هيزم‌ها را با ماشين به خانه ببر. مي‎خواهم نان بپزم.» او به مادرم جواب داد: «چشم. اما اين ماشين مال بيت‎المال است. مي‎روم و دوچرخه ‎ام را از خانه مي‎آورم و هيزم‌ها را مي‎برم.»
🌹 🌸🌸شما هم دعوتید به میهمانی شهدا 🌺🌺 این هفته میهمان شهید اسماعیل متفکران هستیم. 🔸 سخنران : آقای آقایی 🔸 مداح : کربلایی ملک زاده ♦️وعده دیدار پنج شنبه 1402/05/26 🔹 ساعت 17:30 🔹🔹قطعه 2 ردیف 2 کانال برنامه فرهنگی شهدایی نیم پلاک @nimpelaknjf
تنها عرضم اين است كه هرگز و در هيچ موقعيتي امام عزيزمان را تنها نگذاريد و روحانيت مبارز را پشتيبان باشيد كه اين انقلاب و همه ما مديون امام و روحانيت مبارز هستيم،
🌹 🌸🌸شما هم دعوتید به میهمانی شهدا 🌺🌺 این هفته میهمان شهید ناصر حاج امینی هستیم. 🔸 سخنران و مداح : حاج آقا مری ♦️وعده دیدار پنج شنبه 1402/07/06 🔹 ساعت 16:45 🔹🔹قطعه 2 ردیف11 کانال برنامه فرهنگی شهدایی نیم پلاک @nimpelaknjf
دم اذان صبح آمدم نماز بخونم، دیدم از دم در صدا می آد.در رو باز کردم، دیدک اصغر روی پله نشسته. بغلش کردم و دیدم داره یخ میزنه.آوردمش پای بخاری.گفتم : ننه، کجا بودی؟چرا در نزدی؟گفت : نصف شب با آقاسید آمدم، دیدم شما خواب هستید در نزدم که مزاحم خواب شما شوم.صبر کردم تا وقت نماز که بیدار شوید در رو باز کنید...
جهت دیدن مشخصات شهید ورق بزنید 🌸🌸شما هم دعوتید به میهمانی شهدا 🌺🌺 این هفته میهمان شهید عبدالحسین حقیقی نیا هستیم. ♦️وعده دیدار پنج شنبه 1402/07/12 🔹 ساعت 16:45 🔹🔹قطعه 2 ✅شناسه ما در شبکه های اجتماعی : @nimpelaknjf
من ذره ای ناراحتی از این پسر ندارم به اطرافیانش بسیار محبت میکرد به من خیلی محبت .داشت شاید باور نکنید اما می آمد من را میبویید و میبوسید؛ مثل کسی که گلی را بو میکند من را می بویید میگفت همه ی افتخار من این است که مادری فداکار مثل تو .دارم به من میگفت هر چیزی که لازم داری و میخواهی به من بگو و چرا به بچههای دیگرت میگویی؟ بگذار این اجر به من برسد من ذره ای ناراحتی از این پسرم .ندارم مانند یک پسر هجده ساله شیرین زبان و خندان بود. راوی مادر شهید حسن تهرانی مقدم ، منبع: هفته نامه صبح