چگونه می توان موفق شد، زمانی که به نظر می رسد همه چیز علیه شما کار می کند، با مجد مشروی
قسمت دوم
نوار غزه از سال 2006 با حداقل آزادی برای جوامع ساکن در آن محاصره شده است. اگر در غزه زندگی می کنید، یا اگر در غزه به دنیا آمده اید، به این معنی است که نمی توانید کشور را ترک کنید، مگر اینکه چهار مجوز مختلف دریافت کنید، و حتی نمی توانید برای این مجوزها درخواست دهید. مجد توضیح می دهد که تقریباً غیرممکن است که همه این مجوزها را همزمان دریافت کنید.
مجد، در جوانی آرزو داشت آزادانه زندگی کند و از کشورهای زیادی دیدن کند. اما به نظر نمی رسید که والدین او امکان ترک غزه و سفر را داشته باشند. مثل رویایی بود که هرگز محقق نمی شد. "از کودکی می خواستم آزاد باشم. یادم هست در ۱۳ ۱۴ سالگی داشتم کارتون می دیدم، هواپیما و فرودگاه، ده کشور را دیدم و به پدرم گفتم: بابا، من می خواستم از این کشورها دیدن کنم و او گفت: این فکر را فراموش کن. تو هرگز نمیتوانی اینجا را ترک کنی چون ما مسدود و محصور شدهایم، این باعث شد به این فکر کنم که برای سفر از اینجا چه کاری میتوانم انجام دهم؟ برای دیدن مردم جهان چه کنم؟ چگونه می توانم به خودم و مردمم کمک کنم تا مانند هر انسان دیگری در سراسر جهان زندگی بهتری داشته باشند؟»
بسیاری از مردم، از جمله خودش، بی خانمان بودند، بدون امید به اینکه از کجا شروع کنند. این ایده که مردم در سرما نخوابند، او را به ساختن آجر از آوار و خاکستر سوق داد. من فکر کردم: ما می توانیم خاکستر را برداریم. ما میتوانیم خانههای ویران شده را بگیریم و برای این مردمی که خانههایشان را از دست دادهاند، امید جدیدی بسازیم.» این ابتکار عملی بود و آنها شاهد بودند که هزاران نفر توانستند خانه های خود را با بلوک های ساختمانی بازسازی کنند.
«من از سال ۲۰۱۱ سعی کردم غزه را ترک کنم و اولین باری که غزه را ترک کردم سال ۲۰۱۷ بود.»
مجد مجبور شد این شکنجه روحی را تحمل کند و رویای خود را در حال شکوفا شدن ببیند تا با شرایط جامعه اش کنار بیاید. این زندگی او از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۷ بود، از برنده شدن در بورس تحصیلی تا نامزد شدن برای جوایزی که قادر به دریافت آنها نبود.
«من چندین بورس تحصیلی گرفتم. من اولین دانشجویی بودم که بورسیه از دانشگاه فنی برلین دریافت کردم. و در سال ۲۰۱۶ با خود گفتم، حدس میزنم این سرنوشت من است. من هرگز نمی توانم این کشور را ترک کنم.»
«این وضعیت برای اکثر مردم کشورهای جنگ زده است. فرصتها و زمان از بین میروند و هیچیک را نمیتوانید کنترل کنید.» مجد احساس می کرد که مقدر شده است اینگونه زندگی کند. اما همانطور که گفته می شود، "همیشه تاریک ترین هوا قبل از طلوع آفتاب است."....
پایان قسمت دوم؛ ادامه دارد...
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 در هلند و فرانسه
@ninfrance
چگونه می توان موفق شد، زمانی که به نظر می رسد همه چیز علیه شما کار می کند، با مجد مشروی
قسمت سوم
سپس گروهی از کارآفرینان ژاپنی به غزه آمدند و چالشی به نام چالش نوآوری ژاپن غزه را اجرا کردند. این فرصت، نور امیدی را برای او و جامعه غزه ایجاد کرد. او توانست در یک کمپ دو روزه شرکت کند و با افراد جوامع مختلف ارتباط برقرار کند. غیرت و الهام او توسط استادی که به او ایمان داشت بیشتر تقویت شد.
«تا زمانی که با استادی به نام یونیکرا آشنا شدم، او گفت مجد تو نیروی طبیعت هستی، من به تو ایمان دارم. و چون این را شنیدم، دانستم که آسمان را حدی نیست و باید به حرکت ادامه دهم.»
ترک غزه برای اولین بار
در سال ۲۰۱۷ از سازمان ملل با او تماس گرفتند که خبر دریافت سه مجوز را برای او داشتند. این خبر انقدر برایش جالب بود که او حتی نمیتوانست از تاکسی برای رفتن به دفتر سازمان ملل استفاده کند.
«وقتی دفتر سازمان ملل با من تماس گرفت و گفتند مجد، ما مجوز تو را گرفتیم. من فوق العاده هیجان زده بودم، همه چیز را رها کردم. و پیاده به آنجا رفتم. حتی سوار تاکسی هم نشدم.»
تصور کنید از زمانی که دختر یا پسر کوچک هستید در حال تماشای هواپیما با تلویزیون هستید. و حالا فرصتی برای شما، به عنوان یک زندانی، فراهم شده است که با یک هواپیما پرواز کنید تا به کشوری توسعه یافته تر سفر کنید. آن احساسی که انتظار دارید چیست؟ کودک درون شما چه خواهد کرد؟ این دقیقاً همان احساسی است که مجد برای اولین بار سوار هواپیما شد.
با فرود در ژاپن، اولین چیزی که او را تحت تاثیر قرار داد، مقدار نور بود.
«وقتی به زندگی در شهر یا کشوری عادت دارید که در آن برق جیره بندی وجود دارد، اگر در جایی فرود بیایید که خیابان ها به خوبی روشن است، شگفت زده خواهید شد.»
مجد تجربیات، شگفتی، هیجان و حسادتی را که پس از ورود آنها به ژاپن نصیبش شد، روایت می کند.
«و من گفتم اگر این بچه ها برق زیادی دارند، چرا یک خط از این خطوط را به ما نمی دهند تا بتوانیم برق را به کشور من هم برسانیم. خیابان ها برای من می درخشیدند. برای ما مثل روز است.» و اینگونه بود که شهر درخشان، دومین ایده تجاری او، SunBox را الهام گرفت.
"من می خواهم به غزه نور بیاورم"
مجد گوهر کمیاب است؛ او پس از اینکه فرصتی برای ترک زندان در فضای باز پیدا کرد، ۲.۱ میلیون نفری را که پشت سر گذاشته بود فراموش نکرد. و مردم جامعه اش متعجب شده بودند و مدام می پرسید که چرا به این نوع زندگی بازمی گردد.
«به غزه برگشتم و مردم پرسیدند چرا انقدر دیوانه هستم که برگردم. شما زندان را ترک می کنید. تو می خواهی برگردی که برای ما بی معنی است.»
«اما ما باید یک نوار بالاتر برای خود و مردم خود ایجاد کنیم. اگر این کار را نکنیم، هیچ کس این کار را نخواهد کرد.» مجد روایت می کند. برای رسیدن به رویاها و جاه طلبی هایش، او می دانست که باید تحصیلاتش را ادامه دهد...
ایان قسمت سوم؛ ادامه دارد...
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 در هلند و فرانسه
@ninfrance
چگونه می توان موفق شد، زمانی که به نظر می رسد همه چیز علیه شما کار می کند، با مجد مشروی
قسمت چهارم
در سال ۲۰۱۷، او تصمیم گرفت به ایالات متحده برگردد و در یک بورسیه تحصیلی در ایالات متحده تجارت کند. حضور در فلوشیپ و دانشگاه نور. شرکت دوم مجد سان باکس بود. دانشگاه او را به چالش کشید تا ایده ای را توسعه دهد که به حل مشکل جامعه غزه و سرمایه گذاری در یک ایده جدید کمک می کند.
«دانشگاه و برنامهای که من در آن حضور داشتم، گفتند که روی یک ایده جدید سرمایهگذاری خواهند کرد. آنها از من خواستند تا چالش جدیدی را در جامعه خود حل کنم.»
انرژی اولین چیزی بود که به ذهنم رسید. از طریق این برنامه، او SunBox را راه اندازی کرد که بعدها بسیاری از سرمایه گذاران از آن حمایت کردند. ما سرمایهگذاریهای زیادی را از سوی اهداکنندگان و سرمایهگذاران شناختهشده و سخاوتمندی که به این ایده بهعنوان یک ایده باور داشتند، جمعآوری کردیم. مجد به یاد می آورد که ما هنوز شرکتی نداشتیم. با یک پیشنهاد ساده و بدون ساختار، اما انگیزه، اشتیاق و اشتیاق صرفه جویی و روشنایی غزه از ایده SunBox حمایت بسیار زیادی کرد. و ما گفتیم، میخواهیم غزه را نجات دهیم، میخواهیم به غزه نور بیاوریم.»
مجد به یاد می آورد: «ما سرمایه گذاری های زیادی تا سقف ۳۰۰۰۰۰ دلار جمع آوری کردیم. بدون ساختار مناسب و اقدامات سختگیرانه در غزه، این پروژه یک سال تمام طول کشید تا به طور رسمی راه اندازی شود. مجد به یاد می آورد: «حدود یک سال طول کشید تا اولین خلبان را به فضا پرتاب کنیم، اما ناموفق بود...»
پایان قسمت چهارم؛
قسمت بعدی: قسمت پایانی
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 در هلند و فرانسه
@ninfrance
چگونه می توان موفق شد، زمانی که به نظر می رسد همه چیز علیه شما کار می کند، با مجد مشروی
قسمت پنجم (پایانی)
شروع دوباره
بسیاری از مردم پس از مواجهه با این موانع تسلیم می شدند. اما مجد بی امان بود و نگذاشت این مانع او شود. آنها به همراه تیم او تصمیم گرفتند که پروژه را دوباره انجام دهند. امروز چهار سال از شروع فعالیت آنها می گذرد و تاثیر آن را در جامعه دیده اند.
«و اکنون، پس از تقریباً چهار سال عملیات، ما به تأثیر زیادی در تأمین برق بیش از ۳۵۰۰۰ نفر دست یافتهایم. ما همچنین در بخش آب کار می کنیم و انرژی خورشیدی را برای نیروگاه های آب شیرین کن تامین می کنیم. ده هزار نفر از صد هزار لیتر آب تمیز تولید شده از طریق سیستم های خورشیدی ما استفاده می کنند. و همچنین در آموزش و پرورش کار کرده ایم.»
"این سفر من نیست. این سفر مردم من است.»
مجد می گوید: «مردم همیشه موتور محرک من هستند.»
او با پشت سر گذاشتن موانع فراوان، معتقد است که مردم بزرگترین انگیزه او هستند. امیدی که او برای جامعه خود به ارمغان می آورد، پیام های سپاسگزاری که از جامعه خود دریافت می کند به این حرارت درونش کمک می کند.
زمانی که پیامهایی از مردم دریافت میکنم که میگویند «نمیتوانم زندگیام را قبل از داشتن این منظومه تصور کنم»، زمانی که ما بهطور خاص در بخش بهداشت کار میکردیم و به کودکان معلول برق میدادیم تا نبولایزرها، تشکهای برقی و سایر وسایل پزشکی را راهاندازی کنند. و این زن به من می گوید به جای دو ساعت پیاده روی در روز تا نزدیکترین کلینیک، الان می توانم این دستگاه پزشکی برقی را در خانه روشن کنم و به فرزندم رسیدگی کنم. این به من امید و انرژی زیادی برای ادامه دادن این مسیر می دهد. پس این سفرو مسیر من نیست این سفر و مسیر مردم من است.»
یافتن آزادی دوباره در خانه
مجد می گوید: «مهم نیست که چقدر در داخل کشورتان مشکل دارید. این تنها کشوری است که در آن احساس عزت می کنید. زنده ماندن یا وقار دور از خانه آسان نیست. شما همیشه باید مدارک سفر و مدارک شخصی خود را در صورت بروز مشکل داشته باشید و تنها جایی که از ته دل لبخند می زنم غزه است.»
او پس از تجربه سفر و برگشت، معتقد است که شما همیشه می توانید آزاد باشید، مهم نیست در چه موقعیتی هستید. «من فهمیدم که آزادی یک چیز فیزیکی نیست. این یک چیز ذهنی است. این یک وضعیت روانی ذهنی است.»
بزرگترین انگیزه او با روایت چالشهای فلسطینیها، تضمین بهترینها برای آنها و تشویق و پیشروی است تا مردم جامعه او از فرصتهای برابر برای سفر و دیدن جهان برخوردار شوند. برای دریافت مجوز کار و در معرض فرصتهای خارقالعادهای قرار بگیرند که دنیا ارائه میکند. علاوه بر این، او فلسطینی ها را تشویق می کند که هرگز تسلیم نشوند، به سربازی برسند و این ایمان را حفظ کنند که می توانند روزی به مقصد برسند.
ما باید قدر همه چیزهایی را که داریم بدانیم. ما نباید تسلیم شویم ما باید به تلاش خود ادامه دهیم، باور کن روزی تو میرسی. اگر امروز نباشد، فردا خواهد بود. اگر فردا نباشد، پس فرداست.»
پایان.
پیوند سایت این داستان:
https://startupswb.com/blog/2021/04/13/podcast-how-to-succeed-when-everything-seems-to-work-against-you-majd-mashrawi/
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 در هلند و فرانسه
@ninfrance
وضعیت امروز کرونا در هلند
با اینکه در آمارها اعلام شد کمتر از ۱۷ درصد جامعه هلند واکسن نزده اند. آمار مبتلایان ناگهان افزایش شدید داشته و آمار ابتلای امروز در هلند بیش از ۲۳۰۰۰ نفر شده است...
واقعا موضوع پیچیده ای شده...
مردم می گن اگر واکسن ها باید ایمنی ایجاد کنه پس چرا آمار اینچنین بالا رفته که در تمامی موج های قبلی تا این رقم نبوده...
سختگیری ها همه داره بر می گرده و دوباره نرسیده به شب سال نو محدودیت ها و محرومیت ها داره سختگیرانه تر و فشرده تر میشه.
هلند فقط واکسن مدرنا و فایزر می زنه و خبرهای ناجالبی در خصوص اثربخشی و عوارض آن در حال بحثه.
همین باعث شده مخالفان واکسن و قرنطینه عصبانی تر بشن و همین دیشب یک تظاهراتی که منجر به تخریب و اغتشاش و دخالت پلیس شده در روتردام هلند اتفاق افتاده. ماشین پلیس رو آتش زدن. چند نفر از اغتشاشگران مجروح شدن. چند نفر از پلیس هم. ۵۵ نفر هم فعلا دستگیر شدن...
مردم می گن سیاست های هلند در خصوص مدیریت کرونا خوب نبوده... می گن تخت آی سی یو کم هست و وقتی بیماران بیمارستانی زیاد میشن می فرستنشون آلمان!
امروز هم تو آمستردام تظاهرات بوده.
میگن هلند داره وضعیت قرمز معمولی رو هم رد می کنه...
اونایی که واکسن زدن می گن تقصیر واکسن نزده هاست...
اونایی که واکسن نزدن می گن شما که زدید چرا می گیرید؟
و خلاصه همچنان داستان مرموز کرونا ادامه داره...
لینک اخبار فوق:
https://b2n.ir/e63968
https://b2n.ir/j63826
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 در هلند و فرانسه
@ninfrance
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هلند. روتردام. دیشب...
درگیری مخالفان واکسن و قرنطینه با پلیس.
بعد از افزایش شدید مبتلایان بعد از واکسیناسیون.
نکته مهم اینه که اینا مخالف واکسن آمریکایی هستند... میگن ما اعتماد نداریم...
در هلند فقط فایزر و مدرنا می زنند.
دو واکسن آسترازینکا و جانسون بخاطر گزارشات زیاد عوارض حذف شده.
عجیبه که واکسن چینی و روسی وارد نمی کنند.
دوستان می گن مافیای داروست...
بحث علمی نیست اصلا. بخاطر این واکسن ایرانی هم سنگ اندازی میشه برای تایید.
چون اینجوری انحصارشون شکسته میشه.
@ninfrance
همیشه نام « حسن باقری» را با عنوان نخبه جنگ شنیده بودم.
بعد که عنوان «استراتژیست» هم به آن اضافه شد، خیلی بیشتر مشتاق شدم ایشان را به عنوان یک الگوی موفق و موثر، دقیقتر بشناسم.
وقتی حجم این کتاب را دیدم شوک شدم. چون شنیده بودم ایشان فقط دو سال و اندی در جبهه حضور داشتهاند و کلا ۲۶ سال و اندی بر این کره خاکی زیستهاند و در همین جنگ تحمیلی به درجه رفیع شهادت رسیدهاند.
کتاب را برداشتم و با خود به هلند آوردم...
وقتی شروع به خواندن مقدمه کتاب کردم، متوجه شدم این کتاب ۶۰۰ صفحهای تازه جلد اول از زندگی ایشان است و دو جلد دیگر تقریبا با همین حجم به چاپ رسیده است.
متحیر شدم و متاثر. نهایت شنیده بودم یک عکاس خبرنگار بخاطر نبوغش از فرماندهان اطلاعات عملیات ایران میشود. اما وقتی کتاب را شروع کردم، دیدم شخصیتی بسیار عمیقتر از این حرفها داشته و از سالها قبل خود را پرورش داده بوده است. و من در تمام سالهای تحصیل و آموزشم در مدرسه و دانشگاه، حتی یک جمله در معرفی چنین شخصیت جوانی از معلمان و اساتیدم نشنیده بودم. جملاتی که هویت ساز دانشآموزان میتوانست بشود...
در مطالب بعدی نکاتی در این خصوص عرض میکنم.
@ninfrance
تقریبا همه جا در هلند تصویری از محجبهها در تبلیغات موجود است.
این نکته، برای من که از فرانسه به هلند آمدهام خیلی به چشم آمدنی و خوشحالکننده است.
@ninfrance
چند ماهی میشود که این کانال را هم به لطف خدا راه انداختیم. بنده صوتی کتاب را روخوانی میکنم و توضیحات جانبی را - بخصوص پس از تجارب زندگی در غرب - کنار آن شرح میدهم.
📌در این کانال آثار کمتر خوانده شده علامه شهید مرتضی مطهری را می خوانیم و می آموزیم👇👇
@shahidmotahari_asar
@ninfrance
اوترخت به عنوان اولین شهر در هلند با اکثریت آرا ممنوعیت حجاب برای مامور نیروی انتظامی خانم را برداشت.
موضوع جالبی بود که در سایت های خبری هلند دیدم.
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 در هلند و فرانسه
@ninfrance
https://www.nu.nl/binnenland/6167348/handhavers-in-utrecht-mogen-binnenkort-een-hoofddoek-dragen.html
اسلو و داستان فلسطین
فیلم «اسلو» را هم دیدیم. به نظرم دیدنش خیلی خوب و لازم است. این فیلم درباره مذاکرات مخفیانه خارج از فلسطین و در شهر اسلو، پایتخت نروژ است.
مذاکراتی که منجر به توافق یاسر عرفات با اسرائیلی ها شد. مذاکراتی که در آن قرار شد، موجودیت اسرائيل را به رسمیت بشناسند و آن را مشروع بدانند... که در قبالش امتیازاتی از اسرائيلی ها بگیرند.
که البته باز هم وعده دروغ بود و آن ها سر حرف خود نماندند و بعد از آن انتفاضه دوم مردم فلسطین شروع شد.
کل روند داستان و مکالمات مهم آن خیلی آموزنده است که برخی موارد آن را در پست بعدی ارسال می کنم.
@ninfrance
در فیلم «اسلو» که آن را در پست قبلی توضیح دادم، یک دیالوگ خاص بود که فکر میکنم، صرفا در چند جمله، کل داستان فلسطین را نقل میکند:
ابوعلی، یا همان وزیر تبعید شده دارایی فلسطین، در جواب به نماینده اسرائیل که میگوید ما شما را تروریست و قاتل میبینیم که میخواهید ما را به دریا برانید میگوید:
"در کشور من، ما شما را یک ملت وحشی میبینیم که به عنوان تمرین ورزشی به بچههای ما شلیک میکنند.
مردم شما بخاطر عقاید شما در (اروپا) مورد آزار و اذیت قرار گرفتند،
در قتل عام کشته شدند و به فلسطین گریختند!
جایی که فرصت پیدا کردید که عبادت کنید و تلاش کنید و قوی شوید.
ولی وقتی قوی شدید، خانههای ما را آتش زدید، یک میلیون نفر از ما را از فلسطین راندید و امروز کارتان به جایی رسیده است که مدعی هستید هرگز چیزی به نام فلسطین وجود نداشته است!...
در این فیلم صحنههای واقعی غمانگیزی هم قرار داده شده است...
@ninfrance