eitaa logo
تا انتهای افق
10هزار دنبال‌کننده
652 عکس
197 ویدیو
1 فایل
مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک ایرانی از هلند و فرانسه برای تحقق آرمان بر حقت، جهانی بیندیش! ارتباط با نویسنده کانال: @N313mohajer
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوست بلژیکی با هیجان برام فرستاد... ورژن توسط جوانان شیعه فرانسوی ✊🏿🇫🇷 *" SALAM YA MAHDI | SALAM FARMANDEH | VERSION FRANCAISE "* 🇫🇷✊🏼 🚨Par la Jeunesse chiite de France https://www.youtube.com/watch?v=upAnhcCN7jc ------------------------------------------- *N'hésitez pas à liker, commenter et surtout partager autour de vous !* 🤲 🕯️ _Ya Mahdi_ 🕯️ 🔔منتظر نسخه هلندی هم هستیم...☺️ 🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 در فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
داستان‌های تلخ یادگیری یک زبان خارجی هرکس تو این دنیا شاید برای یادگیری یک یا چند زبان خارجی اهدافی داشته باشه. اما خیلی ناراحت کننده‌ست که بستر یادگیری، بستر ناسالم و نامطمئنی باشه و یا آدم مجبور باشه تن به شرایط بده و با ناراحتی و اجبار آموزش رو بگذرونه یا اینکه کلا منصرف بشه و ترجیح بده روح و اعصابش در امان بمونه. در حالیکه استعداد داشته و می‌تونسته در یک بستر مناسب رشد کنه. حالا اگر کسی بخواد نوجوان و جوانش رو در این بستر قرار بده که دیگه خیلی بیشتر باید نگرانی بکشه... دو تا تجربه تلخ در این زمینه شاهد بودم... اول، دوستی که با یک استاد خانم ایرانی در ایران آموزش زبان فرانسه می‌گذراند و پایان دوره آن استاد، خودش رو مبلغ مسیحیت معرفی کرد و شروع به دعوت به عقب گرد و گرایش به این دینی که امروز از دست تحریف در امان نمانده. که این دوست من را شوکه و متحیر کرده بود... و اولین اشاره‌اش هم به حجاب این بنده‌خدا بوده که چرا حجاب دارد؟؟ و گفته بوده احساس می‌کنه، مسیح او را انتخاب کرده و در ایران رسالتی داره.... دوم، دوست دیگری که در فضای مجازی با آقایی کلاس آفلاین زبان داشت که آن آقا فقط متن و فیلم و صوت می‌فرستاد و هر ماه مبلغی را دریافت می‌کرد. بدون کلاس آنلاین. و این دوست ما با خیال راحت در حال سپری کردن دوره بود. اما کم کم این آقا به بهانهٔ یادگیری زبان با موسیقی و ترانه، فیلم‌های نامتعارفی از کلیپ‌های رقص خارجی و ترانه‌هایی با صحنه‌ها و محتوای غیرقابل توضیح برای ایشان می‌فرستاد که این دوست ما شوکه می‌شود که پر واضح این استاد در حال منحرف کردن افراد است و ارتباط را قطع می‌کند... برایم بسیار این موضوع ناراحت کننده و رنج‌آور بوده است. من که زبان فرانسه را در کلاس‌های کشور فرانسه گذراندم، چنین تجربه‌هایی نداشتم که تبلیغ دین شود یا فیلم‌های مستهجن به بهانه یادگیری زبان نمایش داده شود... قلبم، برای سطح فرهنگ برخی مدرسین زبان خارجی کشورم در این زمینه، تأسف می‌خورد. دلم برای مردمی که تحت فشار اهداف پشت پرده و علنی شخصی یا سازمانی، بی‌خبر، قرار می‌گیرند، می‌سوزد. تصمیم به زدن کانال و آموزش زبان فرانسه گرفتم. که تخصصی آموزش دیده بودم. این از کاری که یک نفره از دست خودم بر می‌آمد و تا امروز هم الحمدلله پیام‌های ارزشمندی از تجربه افراد دریافت کردم. @ninfrance2 حالا دعوت می‌کنم، دوستانی که مؤسسه، مجموعه و افرادی که این آموزش‌ها را در محیط سالم یا با اساتید سالم تجربه کرده‌اند، معرفی کنند، تا ما همه به دیگران معرفی و منتشر کنیم، تا نوجوانان و جوانانمان و مردان و زنان جامعه‌مان در سلامت فکر و روان آموزش تخصصی ببینند. 🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 در فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حالی چنین میانهٔ میدانم آرزوست... من نوجوانانی را در غرب دیدم که هیچ الگویی برای انسانی و الهی زندگی کردن ندارند. اهل شجاعت و غیرت و عزت نیستند. دغدغه مسائل اجتماعی سیاسی کشور خود را ندارند. دلشان به هیچ جا وصل نیست. و حتی به دلیل القای روانی شدید جامعه، نسبت به جنسیت خود دچار شک و حیرانی هستند. اما حالا بیا در ایران... همین امروز دو جا، نوجوانانی کم سن و سال جلو ماشین را گرفتند و به ما شربت شهادت تعارف کردند!... با صدایی محکم و بزرگسالانه گفتند: اگر تمایل هم داشتید به ما برای ادامه این فعالیت کمک مالی کنید. در دوره بازخوانی کتاب ، فهمیدیم که ایدئولوژی سازان غرب، با ابزار تکنیک، چه بر سر مغزها و قلب‌های نوجوانانشان آوردند. آه، چگونه این ۳۲ حرف را کنار هم بچینم تا بگویم دوستت دارم؛ از آخرین احساس یک قلب! ای کسی که به من عملی آموزش دادی داشتن شخصیت حماسی، غیرتمند، عزتمند، مقید، دغدغه مند، مسئولیت‌پذیر و روحیه حفاظت و حراست از مکتب الهی را. ای کسی که سد آهنین حفاظت از قلب‌ها و عقل‌های نوجوانان ما شدی، در برابر سیل ویران‌گر بی‌تفاوتی، لذت گرایی و بی‌قراری عصبی. عزیز دلم... حسین جان... 🚩 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 در فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
نظم‌ غیرانسانی وقتی می‌ری غرب از شدت نظم در خیلی موارد شوک میشی. خوشت میاد. از بابرنامه بودن و دقیق بودن و سر وقت بودن‌ها احساس رضایت می‌کنی. اما به مرور خلاء‌هایی را حس می‌کنی... نظم بی‌رحمانه کم‌کم در اتفاقات مختلف آزارت می‌دهد. از اینکه حساب نمی‌شی. به عنوان انسان دیده نمیشی... ناگهان احساس می‌کنی اسیر شدی. اسیر یک نظم رباتیک که اگر طبق آن پیش نری بین چرخ‌دنده‌های منظمش مثل چارلی چاپلین استخوان شکسته شوی. مانند آن داستان دستم که سوخته بود و مسئول اورژانس هلند ربات‌وار فقط تکرار می‌کرد که نباید اورژانس می‌آمدی. باید زنگ می‌زدی وقت می‌گرفتی قبلش تلفنی... و ما مات و حیران، فقط می‌گفتیم نمی‌دانستیم. اما الان درد دارد. می‌ترسیم عفونت کند. فردا مسافریم... باز مثل پلی کردن مجدد نوار، جملاتش را از ابتدا تکرار می‌کرد. روزی دوستم به شوخی گفت: غرب انقدر قانون‌مدار است که حتی انسانیت هم مانع رعایت قانونش نمی‌شود. قبلا غصه می‌خوردم از برخی بی‌نظمی‌ها در ایران و تصور می‌کردم باید تلاش کنیم به نظم آن‌ها دست پیدا کنیم. الان نظر دیگری دارم. نظم منهای اتصال به جهان‌بینی الهی هم کار دست بشر می‌دهد. انقدر همه مقید به رعایت آنچه به آن‌ها دیکته شده می‌شوند که حاضرند حتی بی‌تفاوت از کنار هر حادثه‌ای بگذرند. چون ممکن است دخالت آن‌ها، نظم جامعه را بهم بزند. خیلی باید مراقب باشیم. برخی آدم‌ها و بخش‌ها در ایران هم ناخواسته به سمت چنین نظم بی پشتوانه‌ای می‌روند. راه نجات، داشتن نگاه فلسفی است. اصلا فلسفه داشتن نظم چه بود؟ خود نظم داشتن که هدف نیست که همه چیز قربانی‌اش شود... نظم قرار است فرصت انسان‌تر شدن و انسانی‌تر عمل کردن را مهیا سازد. نه خودش هدف غایی باشد که بخاطر تحققش، انسان‌ها قربانی شوند... 🚩🏴مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 در فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
تیر سه شعبه مجازی این شبها تجربه های متفاوتی از انواع مراسمات اقامه عزای حسینی در ایران داشتم. روایتگری داستان کربلا دو سبک دارد. یک گروه روایتگریشان از آن بخش مصیبت کشته شدن و کیفیت نوع کشته شدن است که از اعماق قلب جگر را می سوزاند و مرثیه ای است که اشکها را جاری میکند. که آدمها می توانند به جایی برسند که درنده تر از حیوانات وحشی صحرا، حتی به بهترین های انسانها و به صغیر و کبیرشان رحم نکنند. برای چه؟ برای رسیدن بیشتر به ثروت و قدرت دنیا. اما گروهی هستند که تشخیص می دهند که واقعه کربلا دو رو دارد که آن بخشی که لازم است بیشتر پرداخته شود روی حماسی آن است. حماسه ای که از خاندان آل الله به هرچه از عقاید دینی و ابعادش نظری آموختیم تجسم عملی می بخشد. از شجاعت و غیرت و عزت نفس. از وفاداری و فداکاری و ایثار. از زمان شناسی و امام زمان شناسی و قدرت تشخیص و تصمیم گیری و بصیرت. درست است که هیئت های ما دو بخش دارد. یکی سخنرانی. یکی روضه خوانی و عزاداری. اما حتی اگر سخنران هم بتواند این بخش حماسی را تشریح کند و این واقعه را پیوند به مسائل روز بزند باز آنچه قدرت غالب است آن محتوایی است که مداحان و مرثیه خوانان در قالب شعر در آن حالت شور به مخاطب القا می‌کنند. هیئتی که دیشب شرکت کردم تماما از مصیبت قربانی شدن شش ماهه کربلا گفت. یعنی صحنه ای جانسوز و تلخی از مصیبت کربلا را تشریح کرد و تمام. در حالی که انتظار می رفت برای مخاطبین که اعم از پدر و مادر ها و جوانان و حتی نوجوانان بود شعری تطبیقی با مسائل روز و زمان میخواند. یعنی ذکر مصیبت را وصل می کرد به مصادیق امروز. مثلا اینکه شمر و یزید امروز چه کسانی هستند؟ کدام کشورها به راحتی کودک می کشند. با چه اهدافی؟ اینکه جنین و شش ماهه و یکساله هم سرشان نمیشه و رحمی ندارند. اینکه نوجوانان امروز ما چه کارهایی از دستشان بر می آید. همچون قاسم. یا اینکه امروز هم تیر سه شعبه داریم اما از کمان خارج نمی‌شود از طریق تکنیک و از راه فضای مجازی به سمت فکر و ذهن و قلب کودکان و نوجوانان رها می‌شود و دشمن انسان و انسانیت، هیچ رحمی در این خصوص ندارد... اگر همچنان بخواهد محرم و صفر اسلام را زنده نگه دارد. از این طریق خواهد بود به نظر... نه فقط از طریق ذکر مصیبت یک برش از تاریخ خونبار و جگر سوز انسانی. 🚩🏴مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 در فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
قوی باشی، برای یک روز خاص سال‌ها دوره دیده باشی، منتظر روز موعود باشی که بخواهی هنرنمایی کنی و سنگ تمام بگذاری... اما درست روز واقعه، امام و راه‌نمای قلبت بگوید: اگر می‌توانی، فقط «آب» برای بچه‌ها بیاور... بی اما و اگر، بی‌انتقاد و اعتراض، بندبند وجودت بشود تحقق مأموریت جدیدِ محول شده، با تمام وجود تلاش کنی... اما... همین را هم موفق نشوی... کربلا برای ما از این رو، لحظه به لحظه‌اش درس است، فرهنگ است، الگوست، افق است که در هر حادثه‌ای می‌توانی تطبیق دهی، خط مشی را ببینی و متوقف نمانی. در سخت‌ترین غافل‌گیری های زندگی هم قرار بگیری، یک نسخه‌‌ی تطبیق دادنی‌اش در کربلا وجود دارد، می‌توانی لحظه‌ای به آن نظر بیندازی، به قلب پیرو امام زمانت رجوع کنی و بگویی: وظیفه‌ام چیست؟ یل ام البنین یاد داد نگاه کنم امر چیست، نه چه دوست دارم!... این شاید برای ما همان معنی کُلّ یوم عاشورا، کُلّ ارض کرببلا باشد. پیام می‌رسد: فکر نکن فقط اگر به آنچه دوست داری برسی پیروزی! ولو بهترین و خوب‌ترین کار عالم در نظرت باشد؛ معادلات ربّ‌مان متفاوت است، چون مربی است... گاهی تعالی انسان و رضایت حق در موفق نشدن پنهان شده، چون آزمون بر سر اطاعت امر بوده، نه تحقق امر... و شنیده‌ایم که گفته شده: عباس‌ابن‌علی، سلام الله علیه، مقامی در بهشت دارد که همه‌ی شهدای هستی به آن غبطه می‌خورند. جدای از مقام «باب الحوائج»ی که در دنیا صاحبش شده است... عارفان گویند در بهداری کوی حسین دردها را بیشتر، عباس درمان می کند واقعا داشته‌هایی داریم که در جهان، شبیه ندارد... زندگی‌مان را بررسی کنیم و به سمت عباس شدن حرکت کنیم... من و التماس دعا از شما... 🏴🚩 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک دانشجوی ایرانی🇮🇷 در فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
جمعیتی که می‌بینید، فقط بانوان یک هیئت از هزار هیئت شهر تهران است... مردانشان در تصویر نیفتادند... گفت: پیغمبر می‌خواست مردم را تجمیع کند برای حرکت جمعی در مسیر حق... اما بعد او، مردم حرکت جمعی کردند برای کشتن آل او... مردم! باید دسته جمعی برای اعلام یاری فرزند رسول خدا حرکت کنید... فرزند رسول خدا را دسته جمعی کشتند... امروز بعد از ۶ سال دوری از وطن در این روزها... روز تاسوعا در مراسم دسته هیئت میثاق شرکت کردیم... عالیییی بود...😭 باید از درون مساجد و هیئت‌ها بیرون آمد. باید هیاهو کرد... باید حضور اجتماعی داشت برای اینکه دشمن حق و حقیقت هوا برش ندارد که تعدادش بیشتر است... فردا هم برقرار است. روز عاشورا. از ساعت ۱۰ صبح. تهران. پل مدیریت. آغاز حرکت از دانشگاه امام صادق علیه‌السلام... 🏴🚩 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک دانشجوی ایرانی🇮🇷 در فرانسه، و ایران @ninfrance
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خارجی‌تر از خارجی‌ها هربار میایم ایران با سرعت عجیبی همه‌چیز پیشرفته‌تر شده. از دوچرخه‌های شهری، تا کیفیت باشگاه‌ها، بانک‌ها، رستوران‌ها، محیط‌های کاری و کافی‌شاپ‌ها... ما که هم رو تجربه کردیم، هم رو، بارها متحیر شدیم از سرعت و کیفیت و به روز بودن. پیوند زیر فیلمی است از کارکنان مجموعه علی‌بابا... امیدوارم این جوانانی که در این بستر کار می‌کنند، اگر رفتند خارج از ایران، حقیقت ایران را نشان بدهند. چون برخی هستند که متأسفانه بخاطر داشتن یک شخصیت حق به جانبِ طلبکار و تصور حتما بهتر بودنِ هرجایی جز ایران، گزارش برعکس می‌دهند. حالا برخی موارد که دیگه از خارجی‌ها هم خارجی‌تر شده... حجم آرایش خانم‌های در حال فعالیت در رستوران‌ها و کافی‌شاپ‌ها، سبک چینش فضا، سبک لباس پوشیدن‌ها و موسیقی‌ها، آزاد بودن استعمال دخانیات و حتی سبک سرویس‌های بهداشتی. سبک برخی کافی‌شاپ‌ها کاملا به سبک بارهای خارجی ساخته شده، غالبا سرویس‌های بهداشتی فرنگی است و معمولی ندارد، و حتی موردی را تجربه کردیم که سرویس بهداشتی فرنگی شلنگ و شیر آب هم نداشته است... در هلند و فرانسه قلیان که نیست، سیگار کشیدن هم در فضای بسته ممنوع است، اما اینجا تجربه‌ای غیر این داشته‌ایم... و‌ برخی فضاها که موسیقی‌های خارجی با صدای بلند صدا را به صدا نمی‌رسانده است... آدم دلش می‌سوزه... به نظرم بروز اعتماد به نفس پایین در این افراد واضح است. اینکه هرچه بیشتر تلاش کنند خود را شبیه خارجی‌ها کنند، از آن‌ها جلو هم بزنند، اما باز احساس کنند از جامعه اروپایی آمریکایی عقب مانده‌اند و با حسرت زندگی کنند... https://www.instagram.com/tv/Cf_9ZIeAEBX/?igshid=YmMyMTA2M2Y= 🏴🚩 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک دانشجوی ایرانی🇮🇷 در فرانسه، و ایران @ninfrance
داستان این مخلوق خدا «سگ» قسمت اول در فرانسه که بودیم آرامش روان نداشتم در خصوص سگ‌ها در سطح شهر. برخی با قلاده، در دست صاحبانشان بودند بهتر بود. اما بیشتر پیش می آمد آزاد بودند و یکبار حمله یک سگ در یک پارک، ترس بدی در وجودم ایجاد کرد... غیر این، فضولات سگ به طرز ناراحت کننده‌ای روی زمین و همه جا دیده می‌شد که با همه تلاش فرهنگ‌سازی و تعیین جریمهٔ نقدی، اغلب افراد که موظف به جمع‌کردن فضولات سگ خود بودند بیخیال عبور می‌کردند و به روی خود نمی‌آوردند. و متأسفانه بارها می‌شد که کفش افراد ناخواسته روی آن می‌رفت و بد از بدتر می‌شد. هلند که رفتیم تعداد سگ به نظرم کمتر بود، و فضولاتش هم کمتر، اما معضل دیگری بود. عموما عادت این بود که افراد سگ‌های خود را در پارک‌ها راه می‌بردند. دو سه بار رفتم پارک‌های اطراف منزل که پیاده‌روی کنم. انقدر سگ و فضولاتش در مسیر و چمن‌ها زیاد بود که پشیمان شدم و به خانه برگشتم. فقط یک پارک بود که یک محدودهٔ مشخص برای چرخاندن سگ‌ها بود و بقیه فضا را برای انسان‌ها آزاد گذاشته بودند که عالی بود. شنیدم در برخی پارک‌های غرب تهران هم وضعیت مشابهی پیش آمده. آدم‌ها از وفور سگ‌هایی که برای گردش می‌آورند، عاجز شده‌اند. این بی‌شک سلب آزادی، امنیت، آرامش و حتی سلامت و بهداشت انسان‌هاست. از طرفی ظلم جدی به این سگ، مخلوق خداست. بارها دیدم که سگ دوست داشته بایستد، مثلا با چیزی روی زمین مشغول شده، اما صاحبش آن را با زور دنبال خود کشانده، که خیلی به گلوی سگ فشار آورده... ادامه دارد... 🏴🚩 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک دانشجوی ایرانی🇮🇷 در فرانسه، و ایران @ninfrance
داستان این مخلوق خدا «سگ» قسمت دوم هم در فرانسه، هم هلند می‌شنیدم و می‌دیدم که افراد سگ خود را در خانه زندانی می‌کنند و به محیط کار می‌روند که بارها صدای ناله و زوزه سگ همسایه به گوش رسیده. خودم هم تجربه کردم. در تهران هم دوستی می‌گفت در خانه آرامش ندارم. همه اعضای خانواده سر صبح بیرون می‌روند و تا شب سگشان تنهاست و مدام صدا و ناله می‌کند و این اعصاب و آرامش و تمرکز را برای منی که در خانه‌ کار می‌کنم گرفته است. قدیم الایام سگ‌ها نگهبانان خانه‌ها بودند، مکان استقرارشان بیرون از خانه بود. غذا و مراقبتشان بجا بود و سگ‌ها هم در آرامش و هوای آزاد فرصت حرکت و استراحت و فعالیت داشتند. در احکام الهی هم که حیوانات حق و حقوق دارند و مسلمان موظف به رعایت آن است. سگ خلق شده که کمک کار انسان باشد، نه با انسان زندگی کند... لذا در شرع احکامی برای آن قرار داده شده که سگ با زندگی انسان درآمیخته نشود. اما فرهنگ غربی همه این قواعد را تغییر داد و به جهان هم القا کرد. سگ، اسباب بازی انسان شد، به اندازه یک عروسک اما زنده که فقط برای لذت و بازی و رفع تنهایی خودساخته آدم، نقش ایفا کند. عموما ظلم زیادی متوجه اوست اما از طرفی گاهی بیش از انسان‌ها تحویل گرفته می‌شود. نه به احترام خود این موجود. صاحبانشان و میزان خرجی که برایش می‌کنند و احساس مالکیتی که دارند، از آنان افراد طلبکار و حق به جانب می‌سازد. جالب است بدانید یکی از بیماری‌های رایج بیماری شپش در موی سر بچه‌هاست که از این حیوانات منتقل می‌شود، یا حتی بیماری‌های رایجی هست که به دلیل چهار دست و پا رفتن بچه‌ها و حتی اشتباهی غذای سگ را در دهان گذاشتن، در معده و روده بچه‌ها ایجاد می‌شود و داروی مشخصی در داروخانه‌های فرانسه داشت. قبل از ایران رفتنم هم شنیده بودم که در آماری که از مدارس تهران گرفته بودند، کودکانی که در موهای سرشان شپش یافت شده بود بر خلاف تصوری که در مناطق کمتر برخوردار از بهداشت باید این مورد زیاد باشد، در منطقه ۱ تهران و محله پولدار نشین آن، بیشتر دیده شده بود که بعد از بررسی به دلیل وجود حیوانات خانگی در این خانه‌ها بود... امروز هم که مستنداتی از وجود سایر بیماری‌های قابل انتقال از سگ و گربه به انسان توسط خود مستندسازان غربی پخش می‌شود... صرف نظر از همه نکات بهداشتی و واکسن حیوانات و شستشوی آن‌ها.... 🏴🚩 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک دانشجوی ایرانی🇮🇷 در فرانسه، و ایران @ninfrance
دردسرهای نظم و ترتیب افراطی رعایت نظم و ترتیب، بارها ما را اذیت کرده، انقدر باید همه چیز منظم، شمرده شمرده و به ترتیب انجام شود که انگار آدم‌ها را در غرب ضعیف کرده... کافیست کمی جایی شلوغ شود، کنترل خود را از دست می‌دهند و نمی‌توانند مدیریت کنند. یا زمان انجام کارها به شدت به تعویق می‌افتد. انگار مغز فرمان نمی‌دهد که با خلاقیت می‌توان مشکل را حل کرد. یعنی نظم شدید دیکته شده و قانون‌مداری رباتیک، جرأت و جسارت و ابتکار را از آدم‌ها گرفته. این را هم بارها در فرانسه تجربه کردیم هم در هلند. مثلا به من تذکر می‌دادند می‌خواهی نامه بنویسی به استادی یا اداره‌ای، از جملات کوتاه استفاده کن. کمی جملات طولانی و پیچیده باشد واقعا نمی‌فهمند. کارها را به ترتیب بگو. چند کار با هم بگی گیج می‌شوند. یا وقت دکتر متخصص خیلی بافاصله داده می‌شود. از ۲ ماه شروع می‌شود تا ۹ ماه! تبدیل گواهی‌نامه فارسی به فرانسوی دوستمان یک سال طول کشید! چون اگر ازدحام شود کنترل از دستشان خارج می‌شود. و توان مدیریت را از دست می‌دهند. یا بخاطر کرونا خیلی کارها سخت‌تر هم شد. مثلا تمدید کارت اقامت دوستم در فرانسه بیش از یکسال طول کشیده و هنوز انجام نشده. هربار هم‌ مراجعه می‌کنند می‌گویند بخاطر کرونا کارها کندتر شده... یا الان در هلند بیش از ۶ ماه زمان می‌برد تا نوبت شما بشود که آزمون آیین‌نامه را قبول شده‌اید و باید آزمون شهر بدهید... نظم لازمه زندگی است. اما معقولش. اگر خود نظم هم از حالت تعادل خارج شود و به افراط کشیده شود، باعث دردسر و اذیت می‌شود. که به نظر مهم‌ترینش این است که اراده و فکر و ابتکار انسان را بسیار ضعیف و سرعت انسان را بسیار کند می‌کند. و به هر دلیل اگر این نظم بهم بریزد، انسان‌ها را آشفته می‌کند و دست‌پاچه می‌کند... 🏴🚩 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک دانشجوی ایرانی🇮🇷 در فرانسه، و ایران @ninfrance
تحمل این سبک نظم را دارید؟ دوستان پرسیدند نظم وقت‌دهی دکتر مثلا به چه شکل است؟ مثل ایران معطلی دارد و توجه به وقتی که هدر می‌شود ندارند؟ گفتم: عموما وقتی نوبت ما می‌شود نهایت شاید یک ساعت معطلی داشته باشد. مطب خلوت است و ازدحامی نیست. اما باید بررسی کنیم که آیا حاضرید سه ماه درد یا نگرانی بکشید تا نوبت شما شود اما به وقت وارد مطب دکتر شوید؟ یا اینکه ظرف یک هفته یا حتی کمتر از آن به متخصص مراجعه کنید اما حالا چند ساعت در آن روز معطل شوید.‌‌.. کدام را می‌پسندید یا تحملش را دارید؟ به نظر در ایران ما، رفتار با بیمار انسانی‌تر است در این خصوص، چون به راه انداختن زودتر کار بیمار و رسیدگی به مشکل و نیاز او خیلی سریع‌تر است اما در غرب دغدغه اصلی حفظ نظم موجود است. لذا کاری به بیمار ندارند، و همه چیز طبق برنامه و سر صبر و حوصله پیش می‌رود. هرچند بیمار در رنج و ناراحتی باشد... چند وقت پیش در هلند در یکی از میدان‌های شهر دختری ظاهراً فشارش پایین بود و روی زمین افتاده بود. بیش از ۱ ساعت طول کشید تا آمبولانس آمد و فرایند بررسی بیمار و بردنش هم بیش از ۳۰ دقیقه طول کشید... من فقط حرص می‌خوردم و دلم برای آن دختر می‌سوخت... شرایطش فراهم نشد فیلم بگیرم، اول خیلی حالش بد نبود، به هوش بود و با دوستش حرف می‌زد اما زمانی که داشتند او را می بردند، بیهوش بود و بدنش لرزش شدیدی داشت... 🏴🚩 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک دانشجوی ایرانی🇮🇷 در فرانسه، و ایران @ninfrance
دنیا فریب و رنگ بود... تا جا بمانی از او... اما تو می‌توانی، خود را شکسته بسته، تا کربلا رسانی... 🏴🚩 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک دانشجوی ایرانی🇮🇷 در فرانسه، و ایران @ninfrance
فعالیت‌هایم در فضای مجازی در این سال‌های دور از وطن، به ناچار فعالیت‌هایم در فضای مجازی گسترش یافت. همهٔ دغدغه‌ام رشد و بالندگی مردم سرزمینم ایران و تمام فارسی‌زبانان در سراسر دنیاست. و البته آرزو دارم پس از آن برای همهٔ مردم جهان نیز محقق بشود. 📗کانال «تا انتهای افق»: شرح مشاهدات، تجارب و یادداشت‌هایم در فرانسه، هلند و ایران eitaa.com/ninfrance 📒کانال «من بابرنامه»: آموزش چشم‌انداز نویسی، تعیین هدف و برنامه‌ریزی استراتژیک در زندگی فردی و اجتماعی به همراه تکنیک‌های مدیریت زمان و انرژی eitaa.com/manebabarname 📘کانال من نوجوان بابرنامه: محتوای فوق با بخش‌های جدید، مخصوص نوجوانان eitaa.com/nojavanebabarname 📙کانال « چهل حدیث به زبان ساده»: روخوانی و توضیح کتاب شرح اربعین حدیث امام خمینی، که یک کتاب اخلاقی است و در اصلاح و بهبود اخلاق الهی ما تحول بنیادین ایجاد می‌کند. eitaa.com/chelhadisemam 📗کانال « آموزش زبان فرانسوی»: آموزش زبان فرانسوی به زبان ساده از صفر و برای افراد کاملا مبتدی. با دریافت مدرک بین‌المللی دلف، از کشور فرانسه eitaa.com/ninfrance2 📗 کانال «سیر مطالعاتی آثار کمتر خوانده شدهٔ علامه شهید مرتضی مطهری» eitaa.com/shahidmotahari_asar 📌تمامی این کانال‌ها در بله، تلگرام، اینستاگرام و آپارات هم برقرار است. و صوت‌ها در پادکست شنوتو نیز بارگزاری شده است. ✨🌸✨🌸✨
من واقعا مرده بودم... تو دنیایی که به زور به زنان القا می کنند حجابت را حذف کنی آزاد و راحت و خوشحال می شوی، یک همچین تجاربی خیلی برام شیرینه... ملانی دیام، یکی از رپرهای معروف فرانسوی بوده که طرفداران زیادی داشته. آلبومها و کنسرت هاش خیلی طرفدار داشته و رکورددار جایزه های زیادی بوده. اما یک داستان تکراری براش اتفاق می افته... یعنی داستانی که افراد مشهور و محبوب زیاد تجربه می کنند. پشت این چهره محبوب و شاد و فعال، انسانی بوده که اصل حالش بد بوده و در نهایت یک شب، اقدام به خودکشی می کنه... آشنایی با این خواننده فرانسوی، یکی از تجارب جالب برای من بود.. تصاویر و کنسرتهاش در نت هست. چون برای پیش از محجبه شدنش هست در کانال قرار نمی دهم. پر از هیجان و نشاط و لبخند و محبوبیت و شهرت و درآمد... اما... داستان از اینجا شروع می شود که کم کم حضورش کمرنگ می شود و ناگهان یک روز تصویری دزدیده شده از او در فضای مجازی پخش می شود که در حال خروج از یک مسجد است... ادامه متن در پست بعدی. 🏴🚩 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، و ایران @ninfrance
من واقعا مرده بودم... تو دنیایی که به زور به زنان القا می کنند حجابت را حذف کنی آزاد و راحت و خوشحال می شوی، یک همچین تجاربی خیلی برام شیرینه... ملانی دیام، یکی از رپرهای معروف فرانسوی بوده که طرفداران زیادی داشته. آلبومها و کنسرت هاش خیلی طرفدار داشته و رکورددار جایزه های زیادی بوده. اما یک داستان تکراری براش اتفاق می افته... یعنی داستانی که افراد مشهور و محبوب زیاد تجربه می کنند. پشت این چهره محبوب و شاد و فعال، انسانی بوده که اصل حالش بد بوده و در نهایت یک شب، اقدام به خودکشی می کنه... آشنایی با این خواننده فرانسوی، یکی از تجارب جالب برای من بود.. تصاویر و کنسرتهاش در نت هست. چون برای پیش از محجبه شدنش هست در کانال قرار نمی دهم. پر از هیجان و نشاط و لبخند و محبوبیت و شهرت و درآمد... اما... داستان از اینجا شروع می شود که کم کم حضورش کمرنگ می شود و ناگهان یک روز تصویری دزدیده شده از او در فضای مجازی پخش می شود که در حال خروج از یک مسجد است... به زودی همه متوجه می شوند خواننده محبوبشان مسلمان شده! آماج توهین و تمسخر و تعجب از طرف همان علاقه مندان پر و پا قرص به سمت او سرازیر می شود... او در سکوت کامل می رود و امسال یعنی سال ۲۰۲۲ بعد از ۱۳ سال که ترک خوانندگی کرده و بعد از ۷ سال که دیگر جلوی دوربین نیامده، به اصرار دیگران مستندی از زندگی اش با نام «سلام» می سازد که خودش کارگردانی کرده است. همین اواخر هم مصاحبه ای با او می شود که او با پوشش کامل چادر حاضر می شود و به شکل مختصر از این تغییر عظیم می گوید. پیوند کامل مصاحبه که به زبان فرانسوی است به پیوست می آید ولی بخشی از این مصاحبه را ترجمه کرده ام که برای آنان که تصور می کنند دنیای بعد از حجاب دنیای بهتری است خیلی مهم و شاید مفید باشد: « من واقعا مرده بودم... انگار در کویر باشم. گمشده، تشنه، سراب و واقعا تنها... احساس می کردم خالی شدم. حالم خوب نیست. سوالاتی در ذهنم می آمد که مرا اذیت می کرد. من که همه چیز داشتم! چی رو از دست داده بودم! آرامش رو! دلم برای آرامش تنگ شده بود. خشم داشتم. غم داشتم. عصبی بودم... باید واقعا تعریف بشه معنی موفقیت چیه! برای من مهمه بدونم از کجا اومدم، معنای زندگی چیه؟ چه کسی من رو میسازه؟ چه کسی منو می بره؟ هدف از زندگی چیه؟ احساس می کنم میلیون ها نفر حالشون خوب نیست. ولی من الان که مسلمان شدم خوبم، خوشحالم. دوست دارم به همه بگم شما ارزشمندید، نگذارید کسی شما رو آلوده کنه. اجازه نده دنیا بهمت بریزه. رسانه به درد نمیخوره. حقیقت ما رو نشون نمیده. انگار ما دیگه هیچی نیستیم جز اونی که اون تو هست. باید همه خودشون یاد بگیرند از خودشون محافظت کنند...» https://www.youtube.com/watch?v=vWcV8ZPBEDg 🏴🚩 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، و ایران @ninfrance
خودش نرفت و دلش را پیاده راهی کرد... 😭😭😭 شنیده بود که این‌بار باز دعوت نیست کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست... بیا به داد دل تنگ ما برس ای عشق! اگر که حوصله داری، اگر که زحمت نیست غمی‌ست در دل جامانده‌های کرب‌وبلا که هرچه هست یقین دارم از حسادت نیست میان ما که نرفتیم و رفته‌ها، شاید تفاوتی‌ست در آغاز و در نهایت نیست همیشه آن‌که نرفته‌ست بی‌قرارتر است همیشه آن‌که نرفته‌ست، بی‌تفاوت نیست و آن کسی که در این راه اهل دل باشد مدام اهل گله کردن و شکایت نیست... خودش نرفت و دلش را پیاده راهی کرد اگر تنش میان بدن‌های زائرانش نیست... 🏴🚩 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، و ایران @ninfrance
برای یک جمع دانشجو صحبت می‌کردم. ناراحت بودند از وضعیت موجود. گفتم: خیلی طبیعیه... ایران یه کشور معمولی نیست. چون پیشرو شده در جهان، و ابرقدرت‌های پیشین بر نمی‌تابند، هر حادثه‌ای یا اعتراضی خیلی سریع اغتشاشی امنیتی میشه. چرا؟ چون مشکل داخلی نمیمونه. که منطقی حل و فصل بشه. چون دشمن خارجی داره ابعاد بی سر و ته پیدا می‌کنه. الان تو دنیا حادثه، خطا یا مرگ و ... هزار بار بدتر روزانه رخ میده. اما اندازه یه خبر ساده بازتاب داره و تمام. چرا؟ چون بودجه ساختن و پرداختن جهت‌دار بهش در سطح جهانی وجود نداره. به صبر استراتژیک نیاز داریم. یه فرایند تکراری شده. حادثه. اعتراض. تبدیل شدن به اغتشاش. حضور مردمی و پایان. حالا این روزها گذشت، سر صبر درباره داستان پوشش داشتن یا نداشتن. قانونی بودن یا نبودن. کنترل اجتماعی باشد یا نباشد و نوع مواجهه مردم مختلف، که منطقی است یا تحت تأثیر رسانه، مطالبی به اندازه فهم و درک و تجربه خودم خواهم نوشت. 🏴🚩 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، و ایران @ninfrance
نکتهٔ اول عموم مردم به اتفاقی که خیلی زیاد رسانه‌ای بشه واکنش نشون میدن یا اصطلاحا تحریک میشن؛ نه بخاطر خود کیفیت و موضوع حادثه. عموم موضوعاتی که در مقابل حکومت ایران قرار می‌گیره، چون به شدت بهش پرداخته می‌شه و هیاهو میشه باعث هیجانات برخی آدمها میشه. مثلا اگر این خانم حجاب داشت و به دلیل حالا هر خطایی دستگیر شده بود و از دنیا می‌رفت. ولو واقعا از ترس و دلهره هم بود. چون برای رسانه‌های ضد، اهمیت نداشت و افکار را جهت نمی‌داد و هدایت نمی‌کرد، هرگز به این شکل رسانه‌ای نمی‌شد و اصلا به این شکل خونی به جوش نمی‌آمد و دغدغه‌ای فوران نمی‌کرد. این لازم است بر هر انسان سلیم النفسی که در تنهایی به آن فکر کند. مهم است بداند دغدغه انسانی دارد یا جانبدارانه. لازم است به خود بگوید از محبت به جنس زن و حمایت از اوست یا از بغض و کینه‌ای دیگر منشأ می‌گیرد. مهم است با خود وجدان کند که درد حمایت از حقوق زنان دارد یا تحت تأثیر هیاهو و جو قرار گرفته است. 🏴🚩 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، و ایران @ninfrance
نکته دوم حالا به هر ترتیب حادثه رخ داده. از طریق رسانه ها هم تحریک صورت می گیره. و افرادی هم خیلی ناراحت می شن و خونشون به جوش میاد و میان توی خیابون. خب بعدش چی میشه؟ یک فرایند تکراری. در کمترین زمان، اعتراضات شکل اغتشاش به خودش می گیره. یعنی نمیشه صرفا اعتراض کرد در ایران واقعا. چرا؟ چون دشمن خارجی داره. بلافاصله از فرصت ایجاد شده استفاده می کنند و از آب گل آلود ماهی می گیرند. چندسال پیش در یکی از دانشگاهها دانشجویان بخاطر کیفیت بد غذای دانشگاه تحصن کردن. کار کشید به آخرین درجه شعارهای سیاسی و بعد هم اغتشاش... آخر هم بعد از کلی ضرب و جرح کسانی دستگیر شدند که اصلا دانشجوی اون دانشگاه نبودند. نکته سوم شاید حواسمون به این نکته نباشه اما در رسانه های فارسی زبان خارجی یا برخی آدمهای داخلی، مثلا صحنه های ضرب و جرح توسط پلیس یا نیروی انتظامی یا مثلا افرادی با عنوان بسیجی پخش میشه. این باعث بیشتر عصبی شدن مخالفان و تحریک بیشتر و به جوش اومدن خونشون و ادامه شرکت در اعتراضات با خشم بیشتر میشه. که چرا این مردمی که صرفا اعتراض دارند باید اینطور باهاشون برخورد بشه. من در گروههای متعددی عضو هستم. در این طیف طرفداران پوشش و حفظ نظام اسلامی و مخالفان پوشش و بعضا حذف نظام اسلامی. نکته ای که توجه من رو جلب کرد این بود که محتوای مشخصی در دل این گروهها می چرخه. مثلا بچه های مذهبی بیشتر ویدئوهای اغتشاشات رو می بینن. آسیب اموال عمومی رو می بینن و خشونت های ناراحت کننده برخی آدمهای معترض رو. ویدئوهای صحبت های رسانه های خارجی رو می بینن که رسما آموزش کارهای تخریب کننده رو در ایران می دن. یا خیلی رسمی از تجزیه ایران صحبت می کنند. اینها خونشون به جوش میاد که کشور امن و آرام ما بخاطر چی باید الان انقدر به لبه خطر نزدیک بشه و خونشون به جوش میاد که باید با این معترضین که حالا بستر ساز اغتشاش شده ان برخورد جدی بشه. اما در جمع ها و گروههای مقابل فقط فیلمهایی که توسط برخی آدمها مثلا از لحظه کتک خوردن یک دختر یا یک پسر توسط پلیس هست دست به دست میشه با صدای دلخراش جیع و آه و نفرین و ناله. این مدام باعث خشم و عصبانیت بیشتر این آدمها می شه و به قول خودشون نفرتشون رو بیشتر می کنه. اما شاید لحظه ای با خود فکر نکنن خب چی شد که اینها در شرایط کتک خوردن قرار گرفتن؟ دوستی به من می گفت مردم معترض بی گناه دارن به بدترین شکل کتک میخورن. بعد گفت من اصلا کاری به اونها که پول می گیرن یا تخریب می کنن یا پلیس و آمبولانس آتیش می زنن ندارم. من دلم برای این مردم معترض معمولی میسوزه. و من می پرسم: وقتی اون مردم معمولی می بینند از تجمعات اونها سوء استفاده میشه و این اتفاقات می افته نباید متفرق بشن؟ یا وقتی نیروی انتظامی برای متفرق کردن این شلوغی وارد عمل میشه و قبلا هشدار ترک فضا میده، چرا صحنه رو ترک نمی کنند و مقاومت می کنند و در معرض آسیب خودشون رو قرار میدن و بعد هم فیلم می گیرن؟ آیا در اون بحران و نگرانی ایجاد خرابی بیشتر که باعث میشه سریعتر پلیس اقدام کنه، امکان تفکیک معترض عادی با تخریب کننده ای که از او سلاح گرم و سرد کشف میشه هست؟ خلاصه که نکته دوم و سوم این هست که خیلی آدمها حواسشون به این مهندسی ذهن نیست. رسانه در این خصوص تاریخچه بلندی داره. چیز جدیدی نیست. چون همه انسانها فطرتا از ضرب و جرح و آسیب قلبشون به درد میاد. با نشر این صحنه ها خشم کاذبی میسازند که بهش می گن تحریک روانی. این باعث میشه اونی که می تونه بیاد تو میدون، بیاد. اونی که نمی تونه کینه و خشمی رو در قلبش پرورش بده. و در نشر این مطالب بیشتر تلاش کنه و بیشتر غصه بخوره. اما تقریبا یک اتفاق برای عموم این افراد نمی افته و اون اینکه لحظاتی فضای مجازی را رها کنن و تفکر کنن که در کل جهان اگر مجموعه معترضی به جان اموال عمومی و بانکها و سطل زباله ها بیفتند آیا پلیس آن کشور می گوید گناه دارند مردم معمولی هستند که در حال اعتراض هستند و نباید کاری به کارشان داشت. دوستی گفت چرا نام مردم معترض معمولی رو صدا و سیما می گذاره اغتشاش گر و من با خودم فکر می کنم آیا واقعا مشخص نیست چرا؟ یا در اون گروهها و کانالها و صفحاتی که عضو هست و دنبال کننده اونها هست نشون نمیدن چی کار می کنن که از معترض به اغتشاش گر تبدیل می شن... پیشنهاد: اگر دوستان و فامیل مخالف دارید فیلمهایی که می بینید رو ارسال کنید. اگر عبارات تند داره صرفا فیلم رو ارسال کنید و ازش بخواهید فکر کنه. اگر خصوصی بفرستید بهتر از گروهی ارسال کردن هست. هرکس حداقل با چند دوست و آشنا به این شکل مرتبط بشه و بدون بحث و جدل و عصبانیت ازش بخواد فکر کنه و بگه کار درست چی می تونه باشه در این وضعیت؟ ادامه دارد... 🏴🚩 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، و ایران @ninfrance
آدیداس در هلند دیروز این عکس را گرفتم. دنیا به سمت پوشش داره میره. انقدر تعداد محجبه‌ها در اینجا هم ( مثل فرانسه) در حال افزایش هست که برندهای ورزشی هم لباس های مورد پذیرش بانوان مسلمان را، طراحی، تبلیغ و روانه بازار می‌کنند. نکته مهم گرایش زنان فرانسوی و هلندی الاصل به سمت اسلام و پوشش هست. این یعنی عوارض و پیامدهای بی‌پوششی رو خوب تجربه کردند که فعالانه و با اراده به سمت پوشش در حال گرایش هستند. بانوانی که پوشش کامل ندارند و دارای سلامت فکر و رفتار و وفادار به خانواده خود هستند نباید همه را شبیه خود تصور کنند. دختران و زنانی که در ایران در حد افراط مخالف پوشش هستند، از عواقب جامعه‌ای که پوشش برای زنانش آزاد شود بی‌خبرند. در کتاب «بازگشت به پاکدامنی» وندی شلیت نویسنده زن آمریکایی، کامل از راه رفته دختران و زنان در این خصوص در آمریکا گفته است که به یاری خدا از آن بیشتر خواهم نوشت. به دور از هیاهوی رسانه باید همه را دعوت به تفکر سالم کنیم. 🏴🚩 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، و ایران @ninfrance
تا قبل از ظهور تکنوکراسی یا فن سالاری، اندیشه‌های فرهنگی و آرمان‌های مقدس و مذهبی، حاکمیت بلامنازع بر نقش ابزار و آلات و کاربرد فن در حل نیازهای جامعه داشتند. بناهای تاریخ و باشکوه، معابد و مساجد و کلیساها و مجسمه‌ها، همه نشان از آن دارد که فن و دانش و ابزارهای صنعتی در خدمت آرمان‌ها و عقاید و فرهنگ‌ها قرار داشت؛ با ظهور تکنوکراسی شاهد ادعای نوعی برابری فن و صنعت با انسان هستیم: انسان مساوی است با تکنیک. در این جامعه رقابت میان تکنولوژی و فرهنگ بر سر حاکمیت بروز می‌کند. تا اینکه بلاخره در مسیر این حرکت به مرحله تکنوپولی می‌رسیم؛ مرحله ای که تکنیک مسلح به ایدئولوژی گشته، به تکنولوژی تحول یافته و حاکم بلامنازع می‌گردد. در این دوران است که ابزار و تکنیک در اجتماع و فرهنگ هضم نمی‌شود، بلکه به آن هجوم می‌برد و خود بر آن می‌شود که به فرهنگ تبدیل گردد. در اینجاست که باید سنن و آداب، افسانه‌ها و عقاید، سیاست و مقررات و حتی مذهب برای بقای خود وارد نزاع شده، به مقاومت دست یازند. آوازهٔ « جدایی ارزش‌های اخلاقی و معنوی از مبانی عقلی و علمی» اولین بار از زبان پیشگامان فرهنگ و تکنولوژی و دانش جدید، کپلر، نیوتون، گالیله، فرانسیس بیکن و ... شنیده شد. این ندا صراحت لازم را دارا بود. گرچه افراد یاد شده هرگز زدودن نقش خالق عالم و نفی حاکمیت و مشیت او را بر جهان، در ذهن خود نمی پروراندند، اما ثمرهٔ جدایی علم و فن از ارزش‌های معنوی و دینی، فاجعه‌ای را به بار آورد که امروز شاهد آن هستیم؛ حاکمیت تکنیک بر اراده و آرمان‌های انسانی؛ تسلیم فرهنگ به تکنولوژی، و در یک کلام: تکنوپولی (TECHNOPOLY) 📚کتاب تکنوپولی ( تسلیم فرهنگ به تکنولوژی)؛ مقدمه؛ ص ۱ و ۲ 🖌نویسنده: نیل‌پستمن؛ جامعه‌شناس آمریکایی‌ 🔉دورهٔ اول بازخوانی و بررسی این کتاب را به لطف خدا با دوستان گذراندیم؛ ان شاء الله به زودی دورهٔ دوم آغاز خواهد شد. دوستان علاقه‌مند جهت شرکت در این دوره از طریق آی‌دی زیر پیگیر شوند. سپاس @babarname_admin 📺📻📡🎙📀 🏴🚩 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، و ایران @ninfrance
یه کم بحث عمیق‌تر چند وقت پیش حدیثی قدسی خواندم در کتاب علامه حُرّ عاملی که: خداوند دو جا به تعبیری خنده اش می‌گیرد... یکی، جایی که بخواهد یکی را عزیز کند و همهٔ دنیا جمع شوند که ذلیلش کنند. و یکی وقتی بخواهد کسی را ذلیل کند و همهٔ دنیا جمع شوند که عزیزش کنند... در جریان اخیر ایران، رسما ناجوانمردانه، برخی از ایرانی‌های ساکن داخل و خارج به هر دری می‌زنند که به تصور خودشان ضربه اساسی بزنند. در حال رو زدن به هرکس و ناکسی هستند... به دشمنان ایران!. به کسانی که تا دیروز روحشان از وجود کشوری بنام ایران خبردار نبوده. و یا به کسانی که رسما اعلام کرده‌اند که بودجه سالانه دارند برای فروپاشی ایران. به کسانی که ذره ای هم ایران و ایرانی برایشان مهم نیست و هیچ دغدغه ای نسبت به ایران و مردمش ندارند. اصلا نمی دانند ایران کجاست. اصلا برایشان بی معنی ست رفتار این دست از ایرانی ها. خیلی از کارهایشان را دنبال کردم. واقعا رفتاری ضایع و دور از کلاس اجتماعی دارند. خیلی عجولانه و پرشتاب پیام می دهند. هشتک گذاری می کنند. به راحتی دروغ میسازند، بزرگ می کنند. خودشان باور می کنند. اینطور رو زدن به غریبه تازه نه با بیان اصل و حقیقت ماجرا که با دروغهای عجیب و غریبی ست که واقعا انسان احساس خجالت می کند... بعد من فکر می کنم این حوادث چیز عجیب و جدید و متفاوتی نیست. در طول تاریخ هزاران بار حق و باطل به مصاف هم رفتند و مقابل هم قرار گرفتند. در ظاهر هم سپاه باطل بیش از سپاه حق بوده است. پر سرو صدا تر. پرجنجال تر. همان کف روی آب که قرآن می گوید باطل مانند کف روی آب است. و حق خود آب. به هیاهو و سر و صدایش توجه نکن. طبیعتا کف از بین می رود و آنچه می ماند خود آب است. حضرت علی که به شهادت رسید تا زمان ششمین امام بعد ایشان مزار ایشان پنهان بود. چرا؟‌ چون توهین و تخریب می کردند. امام حسین که شهید شد، به حضرت زینب گفتند دیدی خدا با شما چه کرد و چه کسی شکست خورد و چه کسی پیروز شد؟ بعد هم در تاریخ هست که بارها مزار امام حسین را آب بستند و کامل زمین را شخم زدند و کشاورزی کردند که قبرها گم شوند... اما امروز را می بینیم... در این دنیایی که به سمت تمامی سبکهای گناه و آلودگی و بی دینی می رود گرایش انسانها به این والامقام ها هر سال گسترده تر می شود. و مراسماتی که در دایره یک گروه از شیعیان بود به گستردگی تمام مسلمانان شده و حتی با دین و خارج از دین، جهانی شده است. یعنی تا جایی که از سراسر جهان میلیونی به سمت او برای اربعینش حرکت می کنند... اربعین حسینی هنوز بایکوت خبری است در دنیا ولی هرکه آمار گرفته و محاسبه کرده اعلام کرده است که چنین تجمع و گردهمایی در جهان با این سبک خاص اصلا سابقه و شبیه ندارد. تاریخ خوانی و آینده پژوهی به ما می گوید: «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد». زمانی در جهان قرآن ها به آتش کشیده شد با هدف تظاهر به تنفر مردم از اسلام. اما ناگهان خبر رسید سرعت گرایش به اسلام در جهان بیشتر شده است. از خیلی از کسانی که مسلمان شدند پرسیدند: علت مسلمان شدن شما چه بود؟ گفتند:‌ ما اصلا نمی دانستیم قرآن چی هست! وقتی این همه هیاهو در دنیا دیدیم گفتیم برویم این کتاب را بخوانیم ببینیم آخر چه گفته که انقدر مورد نفرت است و بعد با معارف عمیقی آشنا شدیم که هیچ جا سراغ نداشتیم و این باعث هدایت ما شد... حالا من فکر می کنم احتمالا وقایعی در پیش است که باید اول ایران در جهان شناخته شود... بی شک خیلی ها تازه می پرسند ایران کجاست؟ ایرانیها چه کسانی هستند؟ رهبر ایران چه کسی است؟ داستان چیست؟ یعنی با این دروغ ها اول ایران را می شناسند ولی کم کم... با ایران واقعی آشنا می شوند. پس به نظر لازم هست دنیا ما را بشناسد... چون اتفاقاتی جهانی در راه هست که ظاهرا محورش ایران خواهد بود... اتفاقی نجات بخش، مانند همان انفجار نور و البته با مقیاس جهانی. بخاطر همین باید بدانیم در این میان دنیا به کام کسانی که این توطئه را تئوریزه کردند پیش نخواهد رفت. قرن هاست سنت های الهی کاملا مشخص محقق و تکرار می شود. دود آتش این ناجوانمردی که به پا کردند در چشم تک تک این افراد خواهد رفت. در زندگی فردی و اجتماعی آن ها. اما خب آینده جهان در این خصوص در ادامه، هم دیدنی، هم شنیدنی و هم تجربه کردنی است... فقط چون در حصار زمان و مکانیم نیاز به صبر هست. 🏴🚩 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، و ایران @ninfrance