سایت بعدی در ارتباط با گردشگری پزشکی (توریسم درمانی)
۲۲ آپریل ۲۰۲۲
بخشی را فارسی کردم که برای همه قابل خواندن باشد.
« گردشگری پزشکی در ایران یک فرصت برد-برد هم برای کشور و هم برای بیماران خارجی است به بیماران خدمات درمانی مقرون به صرفه و در عین حال با کیفیت ارائه میشود و کشور ارز خارجی قابل توجهی به دست میآورد.»
https://www.laingbuissonnews.com/imtj/news-imtj/irans-one-million-medical-traveller-target/
@ninfrance
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آمار و ارقام و سایتها بحث مستقل است. چیزی که در این هشت سال در غرب و ایران تجربه کردم تفاوت قابل تأمل کمیت و کیفیت و سرعت عمل و تشخیص خوب و سهل الوصول بودن دسترسی به پزشک متخصص و فوق تخصص بود.
در کنار آن داستان کرونا و تجربه واکسنهایی که ایران در کمترین زمان ساخت که قبلاً مقالاتش را در کانال گذاشتم... و حواشی واکسنهای غربی که هنوز عوارضش در غرب در حال بحث و پنهانکاری است...
و دیدن این صحنههای خاص...
یک بیمار فلج کامل با دستگاه ساخت ایران به پیادهروی اربعین رفت ...
وقتی علم در مسیر عقاید بکار میرود، وقتی ایمان باشد...
وقتی علم در خدمت بشر بکار میرود نه بمب شود بریزد بر سر بشر...
🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
نگاه ایرانیان مهاجر به سیستم پزشکی خارجی
میرسیم به مرحله آخر موضوعی که طرح شد و آن نگاه ایرانیان مهاجر به سیستم پزشکی کشورهای خارجی است، وقتی به این کشورها سفر میکنند و این سیستم را تجربه میکنند. یعنی تجربه زیسته.
در غرب انسانها باید ربات باشند تا کار درست پیش رود. بخاطر همین نمیتوانند حتی اگر بخواهند دلسوزی کنند. این باعث میشود احساسات انسانی خود را سرکوب کنند، و این قساوت قلب میآورد... یعنی از درد به خود میپیچی اما حضوری شما را به اورژانس راه نمیدهند و میگوید متاسفم چون وقت را باید اینترنتی یا تلفنی بگیرید کاری از دستمان بر نمیآید... اورژانس...
این نظم ماشینی کارها را طبق یک قاعدهای پیش میبرد، که نظم ساز است، اما همین قاعده، برعکس در بسیاری بخشها کندی یا اتلاف وقت زیاد یا آزار بیمار را به وجود میآورد اما هیچ چارهای جز صبر هم وجود ندارد چون کار دست ماشین و سیستم است و نمیشود به انسانی مراجعه یا اعتراض کرد و چون کشور خودت هم نیست که مثل بسیاری که اگر کارشان پیش نرود به راحتی در ایران داد و بیداد راه میاندازند، خارج از کشور خود، جز تحمل و صبر و سکوت، چارهای ندارند...
در دو کشوری که تجربه کردم باید درمانگاه و پزشک مخصوص داشته باشی. مثلا نمیتوانی هر ساعت از شبانه روز درمانگاه بروی و پزشکی را ببینی.
حالا اگر پزشک خودت به هر دلیل نباشد، یافتن پزشکی دیگر، خیلی پیچیدهتر میشود. مثلا یکبار مشکل جدی داشتم، تماس گرفتم که وقت بگیرم، منشی گفت دکتر شما مرخصی رفته است. گفتم خب چه کنم؟ گفت صبر... گفتم چقدر؟ گفت: دو هفته! مشکلم صبر پذیر نبود... به دکتر دوستم مراجعه کردم. منشی گفت چون پزشک شما نیست، تا سه ماه آینده فرصتی برای شما ندارد!
دسترسی به پزشک متخصص هم که مستقیم توسط بیمار ممکن نیست. باید پزشک عمومی تشخیص دهد که شما نیاز به متخصص داری یا نه. بعد نامه بزند و بگوید دقیق پیش چه کسی بروی. که معمولا پزشک احساس نیاز نمیکند و معرفی نمیکند...
دوست برزیلی که از درد کمر رنج میبرد میگفت پیش پزشک هلندی رفته و گفته چیزی نیست. و ارجاع به متخصص نداده، آخر ایتالیا رفته و موفق به ام آر آی و شروع درمان شده.
خودم تجربه بدترین حال سرماخوردگی را دارم که به پزشک مراجعه حضوری کردیم و منشی هیچ گونه موافقت نکرده دکتر مرا ببیند و چون جمعه مراجعه کردم، شنبه و یکشنبه هم تعطیل بوده، سه روز درد شدید را تحمل کردهام تا دوشنبه تازه وقت بگیرم.
هزینه بیمه هم اجباری است. یعنی اگر سه ماه وارد کشوری شده باشی اما هنوز خود را بیمه نکرده باشی، هم باید بیمه سه ماه را بدهی هم جریمه تاخیر. و رقم بیمه هم رقم درشتی است. بیمه هم اینطور نیست که شامل هربار مراجعه شود. اگر در کل سال از یک رقمی هزینههای پزشکی بیشتر شود شامل حق بیمه میشوی.
و تجربه فراوانم در پزشکانی که خودشان مهاجرند و ملیت آن کشور را ندارند. پزشکی که در فرانسه به او مراجعه میکردم چینی بود. و یکبار موفق به ارجاع به متخصص شدم که عرب بود. خاطرم هست که یکبار روزنامه فرانسوی تیتر زده بود که چشم پزشک بسیار کم است و باید وارد کنیم.
چیزی که اخیرا تجربه من را جلب کرده تعداد متنوعی از افراد ایرانی مهاجر هستند که جدیدا از خود فیلم میگیرند و از مشکلات سیستم پزشکی کشوری که در آن مستقر شدهاند میگویند. با درد میگویند. از تشخیص اشتباه، جراحی اشتباه، داروی بیاثر و... و بعد میگویند به ایران آمدهاند و مشکلشان به راحتی رفع شده است. نمونهاش فردی بود که در کانادا تشخیص سرطان دادهاند و در ایران کامل رد شده و متاسفانه فرد دوره سختی از اضطراب شدید را تجربه کرده است.
اینکه همیشه و مطلق همه جا مراجعه به پزشک و جنبههای درمانی دچار مشکل باشد منظور نیست. اما حواشی به قدری زیاد است که عموم افراد آن را تجربه کرده اند.
بسیاری افراد فقط با تجربه زندگی در خارج از کشور قدر کشور خود را در موارد بیشماری میفهمند که یکی از مهمترین آن، سیستم پزشکی و بیمه است. بخصوص وقتی فرزندانشان درگیر میشود.
پیوند یکی از این موارد را که تصادفی در یوتیوب دیدم ارسال میکنم. این فرد را که نمیشناسم اما نمونههای مشابه زیادی هست که خود یوتیوب پیشنهاد میکند و ببینید...
https://www.youtube.com/watch?v=3a1kYuwTGXc
🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
10.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نمیدانم اخبار و اطلاعات با بُرد جهانی را دنبال میکنید یا خیر؛ اما میدانم کسانی که ماهوارههای فارسی زبان سفارشی را دنبال میکنند را بیخبر نگه داشتهاند.
یکبار مدرسهای برای صحبت دعوتم کرد. از بین دانشآموزان، نوجوانی متاثر از آنچه در خانه و رسانه میشنیده گفت: ما هیچی نشدیم. هیچی نداریم. هیچی نیستیم...
خندهام گرفته بود و البته تأسف عمیق... این دقیقا لحظهای بود که داشتم از دستاوردهای انکارنشدنی که با چشم غیرمسلح قابل مشاهده است میگفتم...
هربار به ایران میآیم از سرعت تغییرات علم و فناوری و تمامی مظاهر آن سخت شگفت زده میشویم. بخصوص وقتی در برخی نشستها در دانشگاهها و مراکز علمی و ... شرکت میکنیم.
این دانشآموز و خانوادهاش احتمالا از نظام بانکی، پزشکی، خوراک و پوشاک، نظام علمی و آموزشی، امکانات شهری، حمل و نقل و تفریحی و... در ایران استفاده میکنند، بخصوص وقتی خودش در بهترین مدرسه پایتخت در حال تحصیل است، اما چنین تصوری در مغزش شکل گرفته است.
چه بدانند و ندادند و چه نخواهند که بدانند، چه نگذارند که بدانند، ایران توسط بسیاری از ایرانیهای متخصص و متعهد با تلاش شبانه روزی و بیتوجه به حواشی، نزدیک قله است.
و آنان که لحظه به لحظه اخبار واقعی ایران را رصد میکنند، نه ماهوارههای فارسی زبان☺️از سرعت و قدرت پیشرفت ایران در همه زمینهها سخت در شوک هستند و مدام در خصوص آن درحال صحبت و بررسی و هشدار☺️.
🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
تقریبا دو هفته پیش سفر یک روزه به آمستردام پایتخت #هلند داشتم.
حقیقتا از میزان محجبهها در این شهر هم شگفت زده شدم. از یک جایی به بعد دیگر خسته شدم از عکس انداختن.
از هر ملیتی. شرقی و غربی...
این یعنی پوشش چیزی نیست که اگر از کشوری به کشوری دیگر رفتی قابل تغییر باشد.
#حجاب موضوعی قلبی عقلی اعتقادی است. مکان، زمان و نظرات و نگاهها بر آن تاثیر ندارد.
حجاب حتی سلیقه شخصی نیست. نشانه بندگی است. تک تک این بانوان با اعتماد به خدایی که فرموده: پوشش در اجتماع برای جسم و جان شما بهتر است و یک مسئولیت اجتماعی نسبت به سایرین است، آن را محکم چسبیدهاند.
تلؤلو نور مسئولیتپذیریشان، هر روز در جهان بیشتر میشود که آمار افزایشی گرایش به پوشش در جهان، بر مبنای به چشم دیدن آثار آن، در رسانهها پخش شده است.
گرایشی که غالب زنان سرزمین من سالهاست به آن میل دارند...
تمدن و تعالی و فرهنگ مترقی این است.
چون در بیپوششی دستاوردی نیست. جز پاسخ به راحتطلبی و لذتگرایی، اما در پوشش پر از دستاورد است. خودنگهداری. تسلط بر نفس. حفاظت از خانواده خود و دیگران. حفظ سلامت جسم و جان. حفظ طهارت مردان و زنان اجتماع...
@ninfrance
خدایِ جمهوری اسلامی ایران
مردم اسلامی ایران با یک رهبر و بدون پشتوانه حتی یک کشور و بودجههایش بر همه سران کفر پیروز شدند و در مقابل چهل و چند سال است که سران کفر با بودجههای نجومی و هزاران دسیسه و فتنه تلاش میکنند این خط و فکر را منحرف یا نابود کنند و نتوانستند. از آن روز که همه شعار دادند بت شکنی... ۴۰ سال است که خط رهبر و مردم اسلامی ایران، بت شکنی است...
نقشه راه را در کتاب آسمانی اش به چشم میبینی. چون نظامهای دنیا خدا ندارند، همه چیز را محاسبه میتوانند بکنند جز قدرت و اراده الهی را. چارهای ندارند! چون اعتقاد ندارند، چگونه محاسبه کنند؟! و نظام جمهوری اسلامی ایران؛ یعنی مردم مسلمان ایرانی. برعکس، بر مبنای اعتقاد و ایمان، اول قدرت خداوند را محاسبه میکنند.
اگر کل یوم عاشورا و کل ارض کرببلا؛ پس کل تاریخ یک لحظه است...
مثلا در این لحظه تاریخیِ داستان حضرت ابراهیم میشود بجای نام «ابراهیم» نام «ایران» هم نهاد...
سوره مبارکه انبیاء:
سران بت پرست پیشنهاد دادند: « اگر مرد عملید، «ابراهیم» را بسوزانید و به داد بتهایتان برسید!»۶۸
عاقبت، او را در آتش انداختند! ما هم فرمان دادیم: « آتش! برای «ابراهیم» سرد باش و بیخطر!»۶۹
آنها نقشه نابودی «ابراهیم» را کشیده بودند؛ ولی ما آنها را به شکست مفتضحانه کشاندیم.۷۰
از این روست که رهبر فرزانه امروز ایران هم نمیگوید: جمهوری اسلامی اراده کرد... میفرماید: خداوند اراده کرده است که جمهوری اسلامی ایران...
حتما فیلمش را دیده اید...
💚🤍❤️✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
35.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در پست قبل از مردی نوشتم که در خیابانی در #هلند مردم را موعظه و ارشاد میکرد...
دوستی تصادفی ایشان را میبیند و از او میخواهد که حرف هایش را تکرار کند تا او فیلم بگیرد. متن زیر ترجمه بخشی از صحبتهای ایشان است.
«من امروز اینجا هستم تا به شما بگویم که عیسی مسیح قرار است برگردد. آیا برای ملاقات با او آماده و مهیا هستید؟
کتاب مقدس میگوید:
برای انسانها مقرر شده که بالاخره یک روز بمیرند و سپس زمان قضاوت است. یک روز تنها در برابر خدا می ایستی. برای روز داوری.
اگر دروغ میگویی، دزدی می کنی، شراب مینوشی، به همسرت خیانت میکنی، یا او را کتک بزنی، همه ما در «محضر خدا» گناه کردهایم.
من به نام خدا برکت گرفتهام. من مست بودم، من علف میکشیدم، قبل از ازدواج رابطه جنسی داشتم، فیلم عریان تماشا میکردم، در ارتباط با زنان دیگر بیبندوباری داشتم.
عیسی جان مرا نجات داد، او مرا پاک کرد.
ـ در مورد الکل و پاک بودن از آن چه می گویید؟
کتاب مقدس میگوید پاک و هوشیار باشید، که مستان وارث ملکوت خدا نخواهند شد.اگر مست شوید، خارج از ملکوت خدا خواهید بود. و به جهنم خواهید رفت.
کتاب مقدس میگوید، که روزی مسیح باز خواهد گشت و همه چشمها او را خواهند دید.
ـ و در مورد چیزهای مشترک بین مسلمانان و مسیحیان چه میگفتید؟
گفتم مسلمانان نیز به ظهور مسیح ایمان دارند. ما نیز ایمان داریم که مسیح دوباره بازخواهد گشت و ما منتظر او هستیم.»
یاد این جمله از رهبر فرزانه ایران افتادم که:
« اصل مهدویت مورد اتفاق همه مسلمانان است. ادیان دیگر هم در اعتقادات خودشان، انتظار منجی را، در نهایتِ زمانه دارند.»
@ninfrance
یکی میوفته صدتا مرد، برمیخیزن از خونش...
یکی میره، میمونن، هم قطارا پای پیمونش...
از شلوغترین بخشهای گلزار شهدای تهران بود...
این همه #نوجوان و آرمانهایی که میجوشید...
و #دفاع_مقدسی که ادامه دارد...
مزار #شهید_آرمان
شهریور ۱۴۰۲
💚🤍❤️✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و #ایران
@ninfrance
سریال جنگ برای #اوبر...
شرح داستان را در متنی که در ادامه میآید دنبال کنید.
@ninfrance
ظهور و سقوط مدیر عامل سابق اوبر
این اواخر موفق به دیدن دو فیلم سریالی کوتاه شدم. فیلمهایی که داستان شکل گیری، فعالیت و در اوج قرار گرفتن و در نهایت سقوط مالی و محدود شدن دو شرکت آمریکایی را نشان میدهد. دو ایده از دو جوان در آمریکا که تبدیل به شرکتهایی با شعبههای جهانی میشود.
به نظر میرسد دیدن این دو سریال کوتاه برای کشور ما مهم و حتی شاید فوری باشد.
داستان تاسیس شرکت #اوبر که نمونه اش در کشور ما با نام #اسنپ و #تپسی است و روایت شکل گیری شرکت «ما کار میکنیم» که در کشور ما با نام #فضای_کار_اشتراکی شناخته میشود.
ما همیشه شنیدهایم که خارجیها بخصوص غربیها دارای همت بالا، اهل مدیریت زمان به شکل حرفهای و پشتکار عجیب هستند. در اکثر کتابهایی هم که در معرفی و تعریف یک شخصیت اسطورهای غرب که تحولی در تکنولوژی مثلا ایجاد کرده ارائه میشود، به این نکات اشارههای فروان شده.
جالب و عجیب است که اخیرا سازندگان فیلمهای سینمایی هالیوودی و ... کمتر پرده پوشی یا ظاهرسازی میکنند. کمتر فیلم و سریال یک جانبه نگر و تخیلی از اینکه همه چیز در غرب ایده آل است، میسازند و رو به نمایش و بیان واقعیتها، هرچند برخی و بخشی از آن باشد، آورده اند.
به نظرم رسید باید چند مطلبی درباره این فیلمها بنویسم و تجزیه تحلیل و بررسی دقیق تر با خود شما باشد.
از فیلم اوبر شروع کنیم. فیلمی که همین پارسال، یعنی سال 2022 به نمایش درآمد. این فیلم با عنوان Super Pumped و نام فرعی The Battle For Uber اینگونه شروع میشود که طراح و خالق مجموعه اوبر یعنی همان رئيس و راه انداز آن، در مقام مدیر مجموعه، مقابل جوانی نشسته که برای مصاحبه و پیوستن به این شرکت در برابر او قرار دارد. اولین دیالوگ این مدیر برای مصاحبه این است: «آیا تو یک عوضی هستی؟»
در فرایند فیلم نشان داده میشود که متاسفانه تصور عموم ما از اینکه تمام پیشرفت های مادی شکل گرفته در غرب بر مبنای تلاش و پشتکار بوده غلط است. تلاش و پشتکار بوده اما کنار آن چیزهای دیگری هم بوده که هرگز به آن پرداخته نمیشده و پنهان نگه داشته میشده، ولی اخیرا ورق انگار برگشته باشد، بنای سازندگان به بیان و افشای حقیقت چرخش پیدا کرده.
در فرایند فیلم میبینید که چقدر پشت صحنه زندگی این افراد آلوده است. چقدر خیانت و جنایت در حق بقیه میکنند تا پیشرفت کنند. چقدر حق دیگران خورده میشود. چقدر به راحتی پا روی حقوق افراد ضعیف گذاشته میشود. چقدر زنان سهم غم انگیزی در این ماجراها دارند. چقدر انسانیت و اخلاق چیز مورد تمسخری واقع میشود و چقدر رسانهها هدفمند کار میکنند برای اینکه کسی دیده شود یا کسی حذف شود؛ بدون رعایت اصول اخلاقی که همه دنیا فهم مشترکی از آن دارند... و فقط کسانی میتوانند با این همه بدی کنار بیایند که به اصطلاح فیلم، انسانهای عوضی باشند. یعنی بتوانند این همه بد کردن را برای به دست آوردن قدرت و شهرت و اهداف شخصی، ولو به نابودی دیگران ختم شود، تحمل کنند و تاب بیاورند...
جالب است بدانید ساخت این سریالها ادامه دارد و به گفته خودشان فصلهای آینده، سریالهایی به نمایش گذاشته خواهد شد که داستانهای دیگر کسبوکارهایی را که فرهنگ را تحت تأثیر قرار دادهاند، بررسی خواهند کرد.
ادامه دارد...
✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
اول این متن را بخوانید: « این حقیقت را به که بگوئيم که جمعیت آمریکا تنها ۵ درصد جمعیت دنیاست، در حالیکه بیش از ۵۰ درصد کوکائین جهان، در این کشور مصرف میشود؟ به که بگوییم بودجه دفاعی کشور، که رقمی میلیاردی دلاری است، معادل آن چیزی است که خرج مصرف نوشابههای الکلی در این کشور میشود؟ یا به که بگوئيم که ۱۵ میلیون نفر از آمریکائيها مبتلا به افسردگی هستند و سالانه بیش از ۵۰۰ میلیون دلار فقط صرف خرید داروهای ضد افسردگی (Prozac) میشود؟...»
متن فوق از کتاب بسوی کامیابی، اثر سخنران انگیزشی آمریکایی، آقای آنتونی رابینز معروف است. این کتاب ۳۰ سال پیش در آمریکا نوشته شده!
اگر بگوییم آمریکا ۳۰ سال پیش در اوج خود بود و امروز رو به افول است... وضعیت امروز آمریکا دیگر چگونه است؟
اگر از ۳۰ سال پیش تا به امروز این کشور را به عنوان غایت آمال و آرزوی بسیاری از جوانان دنیا معرفی میکردند. پس چرا از درون چنین اوضاع نابسمانی به لحاظ روحی روانی داشته؟ مگر پول، شهرت، قدرت نباید آرامش و نشاط و سلامت به همراه داشته باشد؟ مگر نمیگفتند آمریکا همه چی تمام است! پس چرا از درون چنین بحرانی را تجربه میکرده! و بسیار بدترش را امروز تجربه میکند!
همین چند روز پیش یکی از دوستان عزیز که در آمریکا تجربه گذراندن مقطع دکتری دارد با حال و روز بسیار محزون و رنج دیدهای از اذیتهایی که در این کشور توسط کادر آموزشی و استاد راهنمایش دیده میگفت. و از فشارهای روحی که تجربه کردهاند... اینکه آنجا رایج است که گفته میشود دانشجو برده استادش است. از اینکه بخاطر حجم زیاد آزارها مجبور به انصراف از ادامه تحصیلش شده. کجا؟ در سیلیکون ولی... حتما برای همه این شهر بسیار شناخته شده است و کعبه آمال بسیاری از آدمهاست...
و ایشان یک مورد اتفاقی نیست. که خودش میگفت هزار مورد مشابه دیده است! میگفت: من خیلی تحقیق کردهام؛ به نظر ۱۰۰ سال است که تلاش کردهاند که تصور مردم دنیا را نسبت به اینجا به شکلی بسازند که یک نگاه مدینه فاضله داشته باشند و همین شود که مهاجرت کنند و نیروی کار و دانش برای آن کشور شوند و زمانی با واقعیت روبرو شوند که برگشت به این راحتیها نباشد...
میگفت: ما که آمدیم واقعا چیزی نمیدانستیم و کسی هم به ما نگفته بود. و تصور نکنی این نگاه و وضعیت مخصوص ایران است. از کشورهای مختلفی... حتی تا چین، خانوادهها با همین تخیلات و تصورات دختران و پسران جوان خود را به آمریکا میفرستند و از روزگار تلخ ایشان بیخبرند...
میگفت: دختر دانشجوی چینی حال بدی دارد و میخواهد به کشورش برگردد ولی خانوادهاش نمیگذارند و میگویند: نه اینجا هیچی نمیشوی همانجا بمان و به درس خواندن ادامه بده...
چقدر برایم آشنا بود: آقا پسری در فرانسه هم یکبار این را به من گفت. گفت که تصوری که از دانشگاه و محیط فرانسه داشته بسیار متفاوت از آنچه برایش ساخته بودند بوده. در شهر مارسی فرانسه روز اول دانشگاه تاکید کرده اند که از فلان ساعت بیرون رفتید بدانید بسیار خطرناک است و ممکن است هر بلایی سر شما بیاید. شبها در خانه بمانید. از تنهایی و غربت و بحران روحیاش میگفت که مدام با خود میگفت: چرا باید اینجا بمانم؟؟ حتی از کیفیت تدریس ها و اساتید و محتوا می گفت که برایش بسیار آسان است و قبلا اینها را خوانده و گذرانده! و وقتی تصمیمش به برگشت را به اطلاع خانوادهاش در ایران رسانده، آن ها گفتهاند! نه! برگردی اینجا هیچی نمیشوی! همانجا بمان و ادامه بده!
و من هم از دو آقای جوان گفتم که درسشان را در رشته کامپیوتر در فرانسه به پایان رساندهاند ولی چند سال است که در فست فودی کار میکنند، چون خرج و مخارج بالاست و با رزومهای که دست و پا کردهاند هم همچنان بعد چند سال نتوانستهاند کاری مرتبط با رشتهشان پیدا کنند.
همیشه همه جای دنیا افراد موفق هست. افراد موفقی که در کشور خودشان هم موفق بودند و برای ارتقا موفقیت تصمیم به دنیادیدگی هم گرفته اند، اما هیچ کس از تجارب ناموفق که تعدادشان هم بیشتر است نمیگوید... و چه دختر و پسرهایی که به واسطه تصورات اشتباه و محاسبات غلط، جوانی و زندگی و اعصابشان به باد رفته است...
روزی به دوستی گفتم: انقدر برای کسب یک مدرک تلاش نکن. روزی به خودت میآیی میبینی فقط یک مدرک داری ولی دیگر هیچی نداری. البته با او شوخی داشتم و با طنز میگفتم و میخندیدیم. اما به چشم کسانی را دیدم که همین اتفاق برایشان افتاد... جوانی رفت، خانواده رفت، زندگی کردن رفت و معلوم نشد چه به دست آمد که گفت: موفقیت یعنی ببینی در ازای چیزی که به دست آوردهای، چه ها از دست دادهای... بررسی کن، ببین میارزیده است...
✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
46.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تا آخر بخوانید... تا آخر ببینید...
وقتی متولد شد، به روایت تاریخ، فصل پایانی تاریخ آغاز شد... حضرت محمدمصطفی، آخرین پیامبر الهی، بنیانگذار حکومت اسلامی و نخستین معصوم در دین مبین اسلام شد.
صبح روز تولد ایشان:
همه بتها، فروافتادند.
ایوان کسری شکاف برداشت و چهارده کنگره آن فروریخت.
آتشکده فارس که هزاران سال روشن بود، به یکباره خاموش شد.
سحر و جادوی همۀ ساحران باطل شد و...
و همه اینها نشانه بود... هر فکری، هر مکتبی، هر سیستم حکومتی در مسیر فروپاشی است. مگر آن گروه و حکومت و عقایدی که بر مبنای اندیشه آخرین دین نازل شده باشد...
۱۴۰۰ سال گذشت... پیچیدهترین تلاشها برای نابودیاش از روز تولد آغاز شد و تا امروز برای نابودی دینش و اندیشههای مطهرش و پیروانش ادامه دارد...
اما نه تنها نور وجودش، کتاب آسمانیاش، پیامهایش و تاثیرگذاریاش خاموش نشد، بلکه به سمت وعدهای که درباره سرانجام این دین مبین داد ـ که سیطره آن در جهان است ـ نزدیک و نزدیکتر میشویم.
امروز دیگر هر نوع دشمنی شوخی به نظر میرسد... که خودش فرمود: روزی خواهد رسید که اسلام وارد تک تک خانهها خواهد شد.حتی خانهای از مو یا گِل یا پارچه...
فیلم فوق یک ساعته است. بزرگواری کامل ترجمه و زیرنویس کرد. خدا حفظشون کند. هربار بخشی از آن تقدیم میشود.
✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance