کتب فرانسوی در خصوص اسلام... برای علاقه مندانی که می خواهند بدانند چه کتبی در کتاب فروشی های اسلامی پاریس است. از حقوق و تکالیف زن و مرد در اسلام تا احکام فقهی و بهداشتی از علوم روز در قرآن تا مکارم اخلاق از منظر دین از اسلام چیست تا علل ظهور اسلام و... کتابفروشی مقابل مسجد جامع پاریس @ninfrance

من واقعا نمی دانم آن هایی که دین ندارند چگونه زندگی می کنند. به نظر واقعا می شود با معارفی که داریم، در این دنیای پر تنش و پر تشویش خیلی ها را به فطرت توحیدی شان بازگرداند. اینکه این دست آدم ها تصمیم می گیرند همه چیز دنیا را به دوش خود بکشند، و از یک نیروی برتر مدد نگیرند. من وقتی با معارف اسلامی ام زندگی می کنم مدام این سوال به ذهنم می آید که آن هایی که با این معارف آشنا نیستند، مثلا چه طور وقتی زندگی شان دچار تلاطم و ناآرامی می شود خودشان را آرام می کنند، یا چه طور وقتی شرایط زندگی شان خلاف میل و خواسته شان می شود و کاری از دستشان بر نمی آید، که طبیعت این دنیاست، افسرده نمی شوند و حال خود را خوب می کنند و با قوت و قدرت ادامه می دهند؟ شاید همین، علت بالا رفتن سالانه ی اندازه اضطراب ها، ترس ها و افسردگی ها در آمار جهانی در انسان ها باشد. بارها کتاب شرح چهل حدیث امام خمینی چراغ راهم شده؛ راهی که بر حسب قانون این دنیا، گاهی سخت مبهم یا تاریک شده است؛ در خاطر دارم یک بار که حال پرتشویش و نگرانی داشتم با چهار استدلال فصل توکل این کتاب، چون آبی بر آتش قلب، به آرامش و پذیرش و رضایت رسیدم. و آن چهار استدلال از متن کتاب: «یکی آنکه حق تعالی عالِم به احتیاج عباد است؛ یکی آنکه قدرت دارد به رفع احتیاجات؛ یکی آنکه بخل در ذات مقدسش نیست؛ یکی آنکه رحمت و شفقت بر بندگان دارد؛ پس، لازم است توکل کردن بر عالِمِ قادرِ غیربخیلِ رحیم بر بندگان، زیرا که قائم به مصالح آن ها می شود و نگذارد از آن ها فوت شود مصلحتی، گرچه خود آن ها تمیز ندهند مصالح را از مفاسد.» 🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance

صندوق های صدقات دیجیتالی در کلیسای سکره کر پاریس دو یورو در صندوق می اندازی و رسیدش یک سکه مدال گونه از طرف پاپ به شماست. بر اولین صندوق که تمثال حضرت مسیح نقش بسته است، نوشته شده: مسیح، من به تو اعتماد دارم. @ninfrance

سه سال پیش، دوستی به دیدنمان آمد و گلدان گلی آورد، بعد از مدتی طبیعتا گل ها خشک شد و جز چند برگ سبز از آن نماند... هرچه کردم، دلم نیامد دورش بیندازم، عین سه سال بهش آب می دادم. می گفتم زنده است، جان دارد هنوز، هرچند دیگر خریدار ندارد... بعد از سه سال، ناگهان متوجه شاخه ای جدید و شش غنچه گل شدیم... و بعد از حدود دو هفته اولین گل شکفت... عکس برای امروز است. درس ها برایم داشت این اتفاق. هیچ کس را دور نیندازید، به بهانه اینکه جذابیت و ترگلی اولیه را ندارد... توجه، محبت و رسیدگی مستمر، ثمر می دهد، کافیست رهایش نکنید... @ninfrance

بلند می گفت: هیچ جا ایران نمیشه... با خودم می گفتم: کاش صدایش را ضبط می کردم یا دقایقی با اجازه اش فیلم می گرفتم... در فرودگاه ترکیه بودیم و منتظر اعلام سوار هواپیما شدن به سمت ایران. بلند بلند حرف می زد و دور برداشته بود. می گفت بیش از ده سال است که در آلمان زندگی می کند و با اشتیاق دارد به ایران می آید. روی صحبتش با دو دختر بود که نمی دانم چه گفته بودند که اینطور پاسخ می داد. می گفت: شما فکر می کنید الان مثلا ما تو آلمان صبح تا شب داریم خوش می گذرونیم و شب ها هم میریم تو کلوپ ها و تا صبح خوش می گذرونیم... در حالی که این طور نیست... از غربت و تنهایی و مملکت غریب که به چشم هموطن بهت نگاه نمی شه بگذریم، از اول صبح باید بزنیم بیرون که سر وقت برسیم سرکار، تا غروب کار کنیم، بعد هم به مسافت طولانی به سمت خانه. انقدر خسته ایم که وقت نداریم لبخند بزنیم و... خیلی چیزها گفت که واقعا فکر می کنم بگویم خیلی ها باز بگویند سیاه نمایی می کنید... خلاصه هرچند اول ناراحت بودم که چرا انقدر بلند حرف می زند و حواس ما را پرت خودش می کند، اما در آخرش خوشحال بودم که داشت روشنگری می کرد برای همان اطرافیان اندکش و ابایی نداشت که از حقیقت بگوید و نرود در ژست برخی ایرانی ها که دروغ را برای حفظ ظاهر خود انتخاب می کنند و جز حرف های غیرواقع تحویل مردم کشورشان نمی دهند. اینکه خارج از ایران همه جا مدینه فاضله است و هیچ سختی و رنج و مشکلی هم وجود ندارد و هرکس خارج از ایران است بدون دوندگی (که گاهی بسیار بیشتر از کشورش می شود) به زندگی با آرامش و دارای رفاه و کسب درآمد مکفی دست می یابد. 🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance

این تصویر را زیاد در پاریس دیدم... مرد یا زنی که با یک نوشته شرح مشکل کرده بودند و کمک می خواستند... @ninfrance

حضور مادر و دختر فرانسوی در کتابفروشی اسلامی پاریس مادر رفته بود سراغ کتب احکام زوجین دختر هم رفته بود سراغ کتب کودکانه اصرار اصرار به مادر که یکی برایش بخرد، استدلالش هم این بود که خیلیی رنگی است☺️ نشسته بود و کتاب منتخبش را ورق می زد، کتب معرفی خدا، معرفی پیامبران و... به زبان کودکانه @ninfrance

اسکوترهای برقی در پاریس یکی از وسایل حمل و نقل جالب اسکوترهای داخل شهر بود که از طریق بارکد و با پرداخت پول، فعال می شد. جالبی داستان این بود که ایستگاه مشخص نداشت و هرکس دقیقا هرجا که به مقصد می رسید یا صلاح می دید 😊رهایش می کرد. یک بخش خوبش این بود که مثل دوچرخه در شهرهای دیگر، نیاز به گذاشتن در ایستگاه های مشخص نبود و تا درب مقصد☺️ می شد برد، یک بخش بدش این بود که برخی حداقل زحمت را هم به خود نمی دادند که گوشه پیاده رو قرارش دهند و همین طور افتاده وسط خیابان و پیاده رو رهایش می کردند که صورت خوبی در شهر نداشت. وجه منفی دیگرش انواع آسیب هایی بود که به آن زده بودند و برخی کاملا جای بارکد شکسته بود یا از کار افتاده بود. @ninfrance

حقوق بشر وقتی در غرب زندگی کنی نوع نگاهت متفاوت می شود. گاهی کاملا تغییر می کند، گاهی اصلاح، گاهی هم تکمیل می شود. هرچه هست، حس طی مسیر تکامل نگاه را دارد. غرب، منشور «حقوق بشر» را نوشت، اما چرا منشور «تکالیف بشر» را ننوشت؟ این سوالی است که ممکن است در ذهنت ایجاد شود... گفته شده علت اصلی طلاق و جدایی زوجین این است که هر دو از حقوق خود می گویند و مطالبه گر از هم هستند، اما کسی از تکالیف خود حرفی به میان نمی آورد... در حالی که اگر هرکس فقط به تکالیف خود می اندیشید و بنای عمل به آن را داشت در واقع در حال پرداختن به حقوق دیگری بود و همه مشکلات حل می شد... از این رو مشکلات جهان رو به فزونی است که همه جا حرف از حقوق بشر است و هر بشری در شرق و غرب عالم در مطالبه گری حقوقی است که تازه معلوم نیست حقش باشد! اگر جهان بر مدار منشور «تکالیف بشر» می چرخید، جهان امروز، جهانی به مراتب سالم تر، صالح تر، سازگارتر و تکامل یافته تر بود. منشور «تکالیف بشر» را هم فقط کسانی می توانند بنویسند که به روزی به نام روز حساب، ایمان داشته باشند... دوست دارم از نویسندگان این منشور باشم... 🌸مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance

همه میل به قدرت داریم! بودن در اینجا و دنبال کردن بی واسطه ی اخبارشان (بخصوص این روزها)، زاویه دیدی که دارند، تصمیم گیری ها و عملکردشان؛ همه و همه، مرا به واکاوی عقایدشان و عقایدم سوق می دهد. از جمله دغدغه های بشر منهای در نظر گرفتن وجود خدا و اهدافش، نمایش و بروز قدرت بالاتر از سایرین در این کره خاکی است. اینگونه می شود که دست به حتی جنایت می زند که این برتری را کسب یا حفظ کند. چرا واقعا؟ هیچ فلسفه ای پشتش نیست جز اینکه کسی که در نهادش میل به قدرت وجود دارد (فطرتا) به دنبال به دست آوردنش برود. حالا سوال اینجاست که اگر میل به قدرت فطری است،‌ کسب و حفظش چه بدی دارد؟ چون می شود گفت، بشر ناخواسته و کمی بی اراده انگار به سمت برآوردن امیال برنامه نویسی شده در وجودش می رود. همه ی مساله اینجاست! وجود هیچ قوه ای در انسان، اعم از شهوت و غضب و... به خودی خود بد نیست، بدی از آنجا شروع می شود که این قوا در چهارچوب قرار نگیرد. چهارچوب موجودیتی که با خط دهی اش نه تنها نمی گذارد که از آن به خطا استفاده کنی، بلکه هدایتت می کند به سمت بهره مندی همه جانبه از این قوا برای زندگی بهتر، زیباتر و خوش عاقبت تر. غرب و شرقی که ایمان به این موجودیت و این چهارچوب را از دست داده اند، خروجی شان چه شده است؟ یکی از بمب اتم استفاده می کند فقط و فقط برای اینکه حفظ قدرت کند، یکی هم فقط برای نمایش دادن قدرتش بر حادثه فاجعه بار انفجار اتمش سرپوش می گذارد تا کم نیاورد. همین... حالا دیگر اصلا مهم نیست اگر در این میان هزاران هزار یا میلیون ها میلیون زن و مرد و کودک بسوزند و بمیرند... این حقیقت، خروجی استفاده از این استعدادهای فطری، منهای بهره مندی از آن، تحت دستورات خالق این فطرت است. سران بسیاری از حکومت های حال حاضر جز کسب و حفظ قدرت، هدفی را دنبال نمی کنند، نتیجه اش هم این می شود که در دنیای فعلی می بینیم... اما در این میان، انسان هایی قدم علم کرده اند، که از این استعدادها در چهارچوب در محضر خالق این استعداد ها و چشم به دستورات و فرامینش استفاده می کنند. نتیجه اش هم این شده که اینها هم قدرت را فطرتا دوست دارند و برای کسب و حفظ و ارتقا اش تلاش می کنند، اما بر اساس همان چهارچوب و اصولی که برایشان تعریف شده است، هرگز آن را از راه غیر درستش به دست نمی آورند، هرگز در راه غیر درستش خرج نمی کنند و هرگز دست به جنایت نمی زنند. ورق دارد بر می گردد و قدرت برتر دارد دست کسانی می افتد که از این نیروی الهی به نفع بشریت و آرامش و امنیت و سعادتش استفاده کنند. حس شیرین این واقعه و حس لذت بخش حضور در این عصر و زمان، تار و پود روح انسان مومن به خدا و روز حساب را حماسی می کند و دوست می دارد او هم سهمی در این حرکت متعالی بشری داشته باشد. اللهم ارزقنا... 🌸مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷✌️ در فرانسه @ninfrance

در حاشیه ی برج ایفل دست فروشان نماد برج ایفل که تماما سیاه پوست بودند... @ninfrance

«آمدن مهدی طبق سنت و دیدگاه مسلمانان یکی از بزرگترین نشانه های آخرالزمان» عنوان کتاب دوم طبقه اول از سمت چپ. کتابفروشی پاریس @ninfrance