تصویر سه کودکی که #فاطیما بر آنان تجلی کرده است.
لوسیا (سمت چپ) که سال ۲۰۰۵ در سن ۹۷ سالگی درگذشت.
به همراه فرانسیسکو و جاسینتا عموزادههایش...
تصویر برای سال ۱۹۱۷ میباشد.
آنها گفتند که بانو از آنان میخواهد هر روز با تسبیح دعا و استغفار کنند تا صلح و پایان جنگ بزرگ محقق شود.
همچنین برای گنهکاران بسیار دعا کنند و بسیار قربانی کنند...
برخی میگویند از ابتدا نام آن منطقه فاطیما بوده است و صریحا توضیح داده شده که این همان نام عربی فاطمه، نام دختر پیامبر اسلام است... برخی هم سناریوهایی دیگر دارند که گفته شده برایش هیچ سندی یافت نشده است.
@ninfrance
در تصاویر کتاب معرفی شهرهای #هلند برایم قابل توجه بود که در صفحات متعدد حقیقت شهر را که وفور بانوان محجبه است ثبت کرده بود.
@ninfrance
به موزه شرکت فیلیپس #هلند سر زدم.
تصویری میبینید از کارکنان کارخانه در دوران شکوفایی که همان انقلاب صنعتی باشد...
همان طور که در تصویر میبینید غالب کارگران زنان و کودکان هستند که در تاریخ خواندیم در این دوران برای اولین بار در اروپا به زنان حق اقتصادی داده شد. حدود ۱۰۰ سال پیش. یعنی وقتی وعده داده شد که اگر زنان سر کار بیایند درآمدشان برای خودشان خواهد بود... با شعار برابری بین حقوق زن و مرد.
چون تا پیش از این یا زنان اجازه کار نداشتند یا اگر کار میکردند حقوقی نداشتند. حقوق برای پدر یا همسر بود...
زنان هم خوشحال از این حق به سمت کارگری در کارخانهها سرازیر شدند. هرچند حواسشان به سختی کار و تکلیف برابر در کارخانههای مردانه نبود...
از طرف کارفرمایان، علت اصلی این جذب، نیاز به نیروی فراوان برای تبدیل مواد خام به کالاهای جدید بود که به این رسیدند که با این ایده زنان و کودکان را هم به کار گیرند که اصطلاحا نیروی کار ارزان هستند. چون حقوقشان و حواشی آنان از مردان مطالبه گر کمتر بود.
زنان کارشان سختتر شد. به مسئولیت همسری و مادری یعنی کارهای خانه، مسئولیت کار بیرون خانه هم اضافه شده بود...
@ninfrance
ناسازهای بیاندام...
گفت: اگر معنی نور را میفهمی،
چون تاریکی را دیدهای!
اگر صدا را میشنوی،
چون کم و زیاد میشود، همیشه نیست.
چون سکوت را تجربه کردهای!
اگر ارزش آب را میفهمی چون تشنگی را چشیدهای، خشکی را دیدهای.
و خلاصه...
هر چیزی را با ضدّش شناختهای!
اما خدا را...
تا حالا جایی نبودهای که خدا نباشد که بفهمی بیخدایی یعنی چی!
چون خدا همه جا هست، همه جا...
توان دیدنش را نداری، چون همهجا هست... جایی نیست نباشد تا بفهمی، بچشی، درک کنی که هر لحظه داری «او» را میبینی...
فرو رفتم در خودم...
هرچه هست از قامت ناساز بی اندام ماست
ورنه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست...
#یادداشت
@ninfrance
همهی دنیا دلهرهی #واکسن جدید را دارند. چرا؟
چون همه جا بحث دروغ های بزرگ و آسیب به بشر است.
از انتقال بیماری توسط واکسن به همه انسانها
تا کنترل افراد در هر نقطه جهان باشند با این امکان.
چرا این همه نگرانی هست؟
چون همه میدانند دنیا بر اساس «تقوا» اداره نمی شود...
چون همه میدانند، امروز، عموم افرادی که در رأس حکومتها هستند، فقط سودای ثروت و قدرت بیشتر در سر دارند و دین که ندارند، خدایی که ندارند، وجدانی فطری که برایشان نمانده، انسانها قدر یک هویج هم برایشان اهمیت ندارند! پس هیچ خودنگهداری برایشان معنی ندارد. یک لاابالیگری حاد دارند برای رسیدن به امیال افسارگسیخته شان.
خب...
این پیام برای همهی کسانی است که میگویند: علم آمد و دورهی دین و دینداری را پایان داد.
چه چیز امروز بشر را به ورطه نابودی کامل دارد پیش می برد؟ علم، منهایِ دین.
علمی که برخی به آن رسیدهاند و چون دین ندارند یعنی اعتقاد به خدایی ندارند که از آن بترسند چه میکنند؟ علمشان را در اختیار کسانی قرار میدهند که برای جمع کردن ثروت بیشتر و کسب قدرت بالاتر از هیچ جنایتی چشم پوشی نمیکنند.
نترسیدن از یک منبع قدرت که دیر یا زود از همهشان حساب خواهد کشید، آن ها را هیولایی کرده است که همه را میترساند.
فرض کنید اگر دنیا بر اساس «ایمان به خدا» و «تقوا» اداره میشد، الان دست اندر کاران، صادقانه میآمدند میگفتند واکسنی وجود دارد یا نه.
و آیا این واکسنها واقعا انسانها را ایمن میکند یا قصدی دیگر پشت پرده هست.
انسان ها هم از صمیم قلب اعتماد و باور میکردند.
چرا؟
چون میدانستند مسئولینشان به شاهد و ناظر بودن خدا ایمان دارند و از مجازات خود اگر پایشان را کج بگذارند میترسند.
دنیا امروز درد می کشد، دلهره دارد، ترس دارد و در نهایت بی اعتمادی نسبت به هم است.
چرا؟
چون هیچ تعهد مشترکی به منبع مشترکی وجود ندارد که بر اساس آن بفهمند چه کسی راست میگوید چه کسی دروغ. بر اساس آن خیالشان راحت باشد که افراد پیش از آنکه به هم تعهد داشته باشند به خالقشان که امرشان کرده به درستکاری و نهیشان کرده از بدکاری تعهد دارند.
بخش غم انگیز داستان این است که بشر حسابی از این بی ایمانی و از دست رفتن ملزومات آن که «عمل صالح» است درد و رنج خواهد کشید و بخش امیدبخش داستان این است که به نص صریح کتاب آسمانی مومنین به خدا، آینده از آن خود نگهداران است.
درست است که روی بد داستان تلاش شبانه روزی بیخداهاست. اما عالم دست خداست. و تا فرصت معین به اینها مهلت جولان خواهد داد.
تا همه، همه، همهی مردم جهان، با تمام وجود بفهمند دین که شامل «ایمان به خدا» و «عمل صالح» است، اگر کنار گذاشته شود چه جهنمی میشود این دنیا و بعد این همه، با بند بند وجودشان طلب میکنند که کار دست خودنگهدارها بیفتد. یعنی متقین. آنها که به مبدأ و معاد ایمان دارند و می دانند موجودیتی هست که میشنود و میبیند چه میکنند و ولو مثقال و ذرهای باشد، حساب میکشد و باید جوابگو باشند!
به همین خاطر باید بدانیم که جنگ نهایی جنگ ادیان نیست!
جنگ بین متقین و بیتقواهاست.
جنگ بین مشتاقان اداره جهان بر اساس خودنگهداری است با کسانی که ولنگاری را انتخاب کرده اند...
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از هلند و فرانسه
@ninfrance
#زن حسود فرانسوی
قسمت اول
برای یادآوری و تدریس زبان #فرانسه، در حال مطالعه برخی کتب آموزش زبانشان بودم که با جملات در تصویر مواجه شدم.
اول ترجمه اش را مینویسم. ( پاتریک از رفیقش داره می پرسه که چرا خانمش ازش جدا شده):
«پاتریک:چرا متیلد تو رو ترک کرد؟
گابریل: ما خیلی با هم بحث میکردیم. اون خیلی حسود بود. اون از اینکه من به زنان زیبا در خیابان نگاه کنم متنفر بود. بحث و جدل ما وحشتناک بود!
پاتریک:حالا که جدا شدی. تمایل داری مجدد ازدواج کنی؟
نه! قطعا نه!»
این گفتگو در یک کتاب رسمی آموزشی زبان فرانسه است.
در یک کشور که روابط زن و مرد آزاد است. قانون پوشش محدود کننده برای زن در خیابانها وجود ندارد. دسترسی راحت برای هر زن و مردی هست و منعی وجود ندارد که حرصی بسازد. جمله ای که زیاد شنیده ایم: خارجیها چون آزادند، چشم و دل سیر اند.
اما با همه اینها، داستانهای رایج ناراحتی زن از چشم چرانی مردش، از هوس بازیاش، از راضی و قانع به همسر خود نبودنش، از دل شکستگی و رنج زن در ناتوان بودن از برای خود نگه داشتن همسرش، در چنین کشورهایی برای چنین مردمی هم برقرار است.
ادامه دارد...
@ninfrance
روزنامه سال ۱۹۱۷
مستندسازی روزی که مردم «معجزه خورشید» را در کشور پرتغال دیدند.
تیتر: معجزهی فاطیما...
(ننوشته معجزهای از شهر فاطیما)
@ninfrance
در این سه ماهی که در هلند به سر میبرم هر روز سرتیتر خبرهای اصلی را دنبال کردهام.
یک نکته که به چشمم آمد اخبار حوادث در هلند بود.
از تخریب فروشگاهها تا تجمعات در اعتراض به مشکلات مختلف.
چندین بار هشدار کلاهبردی بانکی - در همین مدت کوتاه - یا اتفاق رایج دوچرخه دزدی و توصیه به قفل اساسی.
در کنار این موارد، هر شب هم از یکی از کانال های تلویزیونی شاهد پخش برنامه های مستند فعالیت بی وقفه پلیس در مبارزه با انواع و اقسام جرم از قبیل دزدی و فروش مواد مخدر و ضرب و جرح و قاچاق کالا هستیم.
با خودم فکر می کردم که یک عمر شنیدم و گفتند که غربیها قانون مدار هستند...
اما چه در #فرانسه و چه در #هلند، که به عنوان کشورهای دیگه خیلی پیشرفته اروپا شناخته شده، واقعیت زندگی چیز دیگری است.
در هر جامعهای قانون هست و کسانی که اهل رعایت باشند و کسانی که نباشند.
اما هیچ کشوری برای کشور هلند شبکه ماهوارهای از خارج هلند راه نمیاندازد که به مردم هلند مدام اخبار بد و منفی و حوادث و حواشی کشورشان را مخابره کند. درحالیکه برای کشور من #ایران بیش از ۲۶۰ شبکه ماهوارهای فارسی زبان چنین ماموریتی را عهدهدار شدهاند...
@ninfrance
این دو سه هفته اخیر، شبها صداهایی در حد انفجار بمب از شهر شنیده میشد که رنگ ما میپرید که چه حادثهای رخ داده...
بعد میدیدیم در اخبار به اتفاق خاصی اشاره نمیشه.
با پرس و جو از دوستان #هلند ی فهمیدیم به بهانه جشنهای آخر سال این جوانها هستند که مشغول آتش بازی و آتیشسوزی ☺️ هستن...
خلاصه که فهمیدیم گرفتار در هر گوشه دنیا زیاده 😅 و هر شب احساس میکنیم در خط مقدم جبهه هستیم و یاد و خاطرهی ایام پایان سال در ایران و داستان چهارشنبهسوریهای قلب تهیکننده را گرامی میداریم...😶😐
🌸مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه و هلند
@ninfrance
اولین چیزی که در شهر به چشمم آمد آرایشگاههای زنانه بود.
باورکردنی نبود. از هر چهار پنج مغازه یک آرایشگاه بود که همیشه هم مشتری داشت.
بعد به چهره زنان شهر دقت کردم. همه آرایش کرده و موهای رنگ شده.
رستورانها و کافی شاپ ها بسته شد اما آرایشگاهها به کار خود ادامه میداد. از صبحزود تا دیروقت...
بعضیها هم که کلا برای کار بر روی ناخن زنان...
این جایگاهی است که زنان پس از مدرن شدن به آن رسیده اند.
خرج هزینه هر روزه برای جذابتر و زیباتر شدن جسمانی... ظرفیتی که پایان پذیر است...
مشغله روزانه رنگ شده بودن مو، سشوار آرایشگاهی شده و صورت کاملا آرایش شده و ناخن های لاک زده نگین دار شده...
مستندی دیدم از خطرناک بودن مواد آرایشی و بلایی که سر پوست و سلامت زنان میآید و بیاهمیت بودنش برای سازندگان و تولید کنندگان این محصولات آرایشی که ارسال خواهم کرد... اما با خودم میاندیشم چه اندیشهای و چه دست هدایتگری و با چه هدفی زنان را در جهان انقدر کوچک مغز کرد، درحالیکه زن ظرفیت وجودیاش انسانسازی و مربیگری برای افراد است. از خانوادهاش گرفته تا سایر اعضای جامعهاش...
#هلند
@ninfrance
#خلاصه_نویسی_هایم
«اگر انسان هایی که مأمور به ایجاد تحول در تاریخ هستند، از معیارهای عصر خویش تبعیت کنند، دیگر تحولی در تاریخ اتفاق نخواهد افتاد...»
✨شهید سیدمرتضی آوینی
🌸مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه و هلند
@ninfrance
تفکر استراتژیک...
سنت خدا تغییر نمی کنه. ایمان بیاریم یا نیاریم.
حضرت نوح به پسرش گفت: بیا سوار کشتی خدا شو تا از عذاب الهی امان پیدا کنی، پسر گفت: من میرم رو کوه... آب بهم نمیرسه... تکیه کرد به کوه... کوه رو اثر مستقل دید از خدا. خدا هم غرق عذابش کرد و تمام.
تمرکز عمیقی رو واکسن شده... بلا بخاطر گناه میاد... هشداره، میخواد بیدار بشن مردم جهان. بهش برگردن... (من نمی گم آیات کتاب آسمانی اش می گه ) اما همه توکل می کنن به واکسن... توسل می کنن به واکسن سازها.
دو جهان بینی در جهان وجود داره: جهان بینی مادی. جهان بینی الهی.
اونی که با جهان بینی مادی واکسن میسازه شاید نمی دونه ما در آخرالزمان به سر می بریم...
اونی که با جهان بینی الهی اثر واکسن رو در طول اراده الهی می بینه. میسازه و طلب رحمت و مغفرت می کنه از موثر مطلق. می گه اگر خدا رحم کنه... اگر ببخشه این همه جنایت انسان روی زمین رو...
اگر همه مردم زمین متمرکز از خدا طلب بخشش می کردن بخاطر همه آلودگی ای که در زمین ایجاد کردند، خدا رحم می کرد... می بخشید اثر گناه رو بر ما. زودتر بر می داشت این بلای جهان گیر رو.
عموما آیات بلا یا عذاب در قرآن دو حالت داشته. یا برای به خود آمدن افراد یعنی مهلت یا عذاب نهایی و نابودی کامل.
آیات ۱۳۰ تا ۱۳۳ سوره اعراف رو بخوانیم.
✨فرعونیان را به خشک سالی های متعدد و کمبود شدید محصولات کشاورزی دچار کردیم تا به خودشان بیایند.
اما نه تنها عبرت نگرفتند، بلکه هر زمان خوشی و نعمت سراغشان آمد، گفتند:« این نتیجه لیاقت خودمان است.» اما اگر احیانا سختی و بلایی دامن گیرشان می شد، آن را از نحسی قدم موسی و همراهانش می دانستند! بدانید از نظر خدا علت نحسی شان کارهای زشت خودشان بود؛ ولی بیشترشان نمی دانستند.
گفتند: « هر معجزه ای برایمان بیاوری تا با آن جادویمان کنی، محال است حرفت را باور کنیم.!».
برای همین، بلاهای مختلفی جداجدا بر سرشان فرستادیم:
جاری شدن سیل به خانه هایشان، هجوم ملخ به مزرعه هایشان، افتادن آفت به محصولاتشان، لولیدن قورباغه در زندگیشان و خون رنگ شدن آب هایشان. اما خوی تکبرشان را ادامه دادند! چون که جماعتی گنهکار بودند...
ادامه دارد...
🌸مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه و هلند
@ninfrance