#اعتماد_به_نفس ۱
در ایران تو ماشین اسنپ بودم، دوست راننده زنگ زد. با هم صحبت میکردند که راننده با تعجب و گله و شکایت گفت: ممد واقعا رفتی رأی دادی؟! نمیدونم شاید اون بنده خدا انکار میکرد که میگفت: فردا شناسنامهات رو باید بیاری ببینم... وای به حالت اگر مهر خورده باشه... بنده خدا در جریان نبود دیگه شناسنامه مهر نمیکنند... بعد هم با تأسف گفت: چی بگم البته که مادر و خواهر خودم هم یواشکی رفتند رأی دادند...
رفتم خونه همسایه. گفت: مامان بابام خیلی معتقدند. پدرم چاپخانه کار میکرده زمان شاه، با تودهایها و... بحثها میکرده... به ما میگه شما نمیدونید چی بود ایران... با این سن و سال به سختی با مادرم رفتن رأی دادن... اما تاکید کردن به من که داداشت نفهمه...
زنگ زدم به دوستم. گفتم یادت نره رأی بدی. گفت نمیدونی اگر خانوادهام بفهمن چی کار میکنن باهام! باید یه نقشهای بکشم به یه بهونهای بزنم بیرون...
رفتیم سفر؛ چندتا از بچهها میخواستن نماز بخونن؛ بخاطر تمسخر دوستای دیگشون منصرف شده بودن از خوندن. برخی هم یواشکی میخوندن یا به بهانهای از جمع فاصله میگرفتن.
رفتم هلند، دوستم میگفت: داستانی دارم برای نماز خوندن. روم نمیشه تو شرکتی که کار میکنم نماز بخونم. هر روز نیمساعت پیاده میرم یه نمازخونه اهل سنت، نماز میخونم بر میگردم.
و اما بعد...
گفت: ولی یه روز یه دختر مراکشی محجبه در شرکت استخدام شد. بخش مدیریت منابع انسانی. همون روز اول دیدم یه اتاق رو دارن آماده میکنند. آخر فهمیدم دختر خیلی جدی و رسمی گفته من هر روز ساعتی زمان عبادتم هست و مکان مشخصی برای نماز خواندن لازم دارم! و شرکت هم سریعا اتاقی را برای او داشت آماده میکرد!
رفتم در پارکی در هلند. با دوستم روی یک صندلی گپ و گفت داشتیم. دختر پسرهای جوان روی چمن نشسته بودند و بگو بخند. ناگهان چند دختر خانم محجبه را دیدم که آمدند و میان آن جمعیت چیزی پهن کردند و آنها هم به گپ و گفت مشغول شدند. توجه ام بهشان جلب شده بود و گاهی نگاهشان میکردم که ناگهان دو تا از دختر خانمها بلند شدند و ایستادند به نماز. شاید یک ایرانی محجبه این اعتماد به نفس را نداشت که در آن فضا و بین آن جمعیت اینگونه عمل کند...
تو را چه شده؟!
چرا دین، عقاید، باورهایت را باید قایم کنی؟
چرا تو که بر حقی کار حقت را باید پنهانی انجام دهی. او که ناحق میگوید تا این حد جسورانه عمل کند و حتی بیعقیده بودن خود را تحمیل کند؟
چه کسی باید اعتماد به نفس داشته باشد و سرش را بالا بگیرد؟
دختری که به این نتیجه رسیده که عفاف و وقار و حجب و حیا شأن و شخصیت ساز است و تاج بندگی بر سر دارد یا دختری که همه چیز را به هیچ باخته است؟
به نظرم دیگر بس است.
ورق را برگردانیم...
چه زیبا گفت نادر ابراهیمی در کتاب مردی در تبعید ابدی از زبان ملاصدرا که:
« نمازت را بلند بخوان؛ اعتقاد، جهان را آباد خواهد کرد.»
تا امروز در بیاعتقادی به دین، وطن، سیاست حق، فرهنگ سالم و ارزشهای الهی انسانی، هیچ دستاوردی یافت نشده است.
هیچ انسانی با حذف اینها از زندگیاش انسانتر نشده است.
هیچ افتخاری در این خصوص به دست نیاورده است.
عجیب است این حجم اعتماد به نفس...
و غریب است این حجم خودکم بینی از کسی که در مسیر حق است و حق میگوید و حق عمل میکند.
سرت را بالا بگیر و با عزت نفس به آنچه بر حق است عمل نما... خواهی دید که بسیاری به تو خواهند پیوست...
✍️ثبت مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 در هلند، فرانسه و ایران
@ninfrance
#اعتماد_به_نفس ۲
من اعتماد به نفس خوبی داشتم تا وقتی ایران بودم. دین داشتم. اعتقاد به راهی که در آن هستم و افق ظهور داشتم. دغدغه فعالیتهای فرهنگی مهارتی برای ارتقا جامعه داشتم و از هیچ کوششی دریغ نمیکردم.
اما وقتی تجربه خارج از کشور به تجاربم اضافه شد اعتماد به نفسم چندین برابر شد. وقتی حقیقت غرب را دیدم. وقتی فهمیدم بسیاری از این بندگان خدا که غرب میروند و بهبه چهچه میکنند، چقدر حفظ ظاهر میکنند. وقتی دیدم خود غربیها در چه ابتلائات و فسادهای متنوعی غوطه ور هستند و اینها هم از جهل و بیخبری ما سوء استفاده میکنند و ویترین خود را حفظ کردهاند، احساس قوت درونی و ایمان قلبیام به این که آینده از آن مومنین جهان است، بسیار بیشتر شد.
وقتی با مسلمانان جهان از نزدیک آشنا شدم و با شیعیان حضرت که چه جدی و بانشاط در مسیر تبلیغ حق تلاش میکنند ولی دیدم بسیاری از مردم ایران یا غیر آن در دنیا که با دین و خدا و معنویت و وطن قهر کردهاند، چه روزگاری را جسمی و روحی در غربت تجربه میکنند، یقین پیدا کردم که جهان به سمت سرنوشت محتوم خود که ارث رسیدن جهان به بندگان حقیقی خدا و صالحین است در حرکت است.
وقتی در سفرهای متعدد به ایران میآمدم و میدیدم مومنین و معتقدین به امام عصر، چه جدی و محکم در برابر جنگهای چندجانبه در حال تلاش هستند و هر روز دستاوردی از کنار دستاورد قبلی به ثمر مینشانند، به اطمینان قلبی رسیدم که هرچند مقابله حق و باطل هر روز شفافتر و علنیتر و پیچیدهتر میشود. اما پر واضح هر روز حق در حال قدرتمندتر شدن و باطل در حال تضعیف و فروپاشی از درون است.
دلایل و مثالها بیشمار است که در پست بعدی به برخی از آنها که با چشم خود شاهد بودم، اشاره میکنم.
✍️ثبت مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 در هلند، فرانسه و ایران
@ninfrance
رفتیم یک پاساژ خیلی بزرگ در #هلند.
اول که از تعداد زیاد محجبه ها خیلی تعجب کردم.
دوم از زیادی #نشان_حلال؛ رستورانهای زیادی گواهی حلال بودن گوشت خود را به ورودی زده بودند.
سوم هم تجربه جالب دوستمون:
وقت نماز شد. گفت: بیایید از اطلاعات بپرسیم جایی برای نماز خواندن دارد؟
البته خیلی امید نداشت.
اما یک دفعه با خوشحالی آمد و گفت: طرف خیلی عادی گفته بله داریم. نشانی داد و رفتیم دیدیم اتاقکی برای نماز هست و یک سجاده هم پهن.
بعد گفت: چند ماه پیش همینجا آمدم و همین سوال را از اطلاعات پرسیدم و گفتند نه چنین جایی نداریم.
احتمالا انقدر مردم پرسش و درخواست کردند، که به نتیجه رسیدند که تعبیه کنند.
اینگونه اقدام و پیگیری و درخواست پاسخ میدهد. حتی در اروپا.
#اعتماد_به_نفس
✍️ثبت مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 در هلند، فرانسه و ایران
@ninfrance
#اعتماد_به_نفس ۳
بخش مهمی از اعتماد به نفس، با خواندن تاریخ شکل میگیرد و افزایش پیدا میکند.
شناخت شخصیتهای بزرگ تاریخ سرزمینت. شناخت حق و باطل در دل این شناخت. شناخت اینکه تجسم حق چگونه میتواند باشد و تجسم باطل چگونه.
و تو فطرتا دوست داری شبیه کدام شخصیت تاریخ باشی... (انتخاب شخصیت خود با فکر و ساخته شدن هویت خودساخته، اعتماد به نفس تولید میکند)
به دلیل دیگر هم، خواندن تاریخ به تو اعتماد به نفس میدهد. چرا؟ چون سیر و فرایند تاریخ خیلی تکراری است. تاریخ در هر زمان و مکان مدام در حال تکرار است و فقط نقشها و آدمهایش تغییر میکنند.
تو از حفظ میشوی که آدم بدها چه ویژگیهایی دارند و چه سبک زندگی و چه فرجامی. و آدم خوبها هم به همین ترتیب.
تو میآموزی که همیشه حق مظلوم است اما مقتدر. باطل ظالم است هرچند زبون و ذلیل شده.
باطل به خود و کشور خود بخاطر ثروت و قدرت و شهرت حاضر است خیانت کند. حق بخاطر عزت نفس خود و سرزمین خود، از مال و جان و آبروی خود میگذرد.
این میشود که ظاهرها و ویترینها، لحظهها و حادثهها، حرفهای بی پشتوانه و شعارها، تو را متاثر خود نمیکند. سیر تاریخ و وقایع را میدانی و بر هر چه دو رویی و دروغ و تظاهر و ادعای بی عمل هست صبر میکنی. چون حرکت و رشد و ثمر و گسترش حق را به وضوح میبینی و با شخصیتهای شکل گرفته از حق و حقیقت که ظاهر و باطنی مشابه دارند حق است بمانی و میمانی.
خواندن کتابی همچون #بر_جادههای_آبیسرخ نوشته #نادر_ابراهیمی، یکی از این دست تاریخهاست. کتابی داستانی تاریخی است که سیری از تاریخ سرزمینت را، داستان وار میخوانی و در ذهن به تصویر میکشی و در این میان با مردی حماسی، مومن و مبارز آشنا میشوی. یک ایرانی تمام عیار، وطنخواه و حافظ و حراست کننده خاک وطن و دارایی هایش و مبارز سرسخت با دست و چنگال استعمار پلید. مردی به نام #میرمهنایدغابی. اینگونه همهٔ وجودت میشود اعتماد به نفس که ما همه، از یک تباریم و آینده از آن ماست...
راهی بلند طی شده است به دست مردان مَرد و شیرزنان مردآفرین که ظاهر و باطن و عقاید و اعمال و گفتارشان مشخص است و پایانی به غایت روشن دارد. هرچند با عبور از دل دالانها و دهلیزهایی از درد و رنج و سختی این دنیایی.
این از این. اگر به دنبال افزایش اعتماد به نفس خود هستید. که چه کسی هستید و کجای تاریخ ایستادهاید و دوست دارید در این بازی و امتحان و ابتلای دنیا، چه نقشی را به عهده بگیرید، بر شما باد به خواندن این کتاب و پیشنهاد دادنش به نوجوان و جوان سرزمینت #ایران.
✍️ثبت مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 در هلند، فرانسه و ایران
@ninfrance
رفتیم فرودگاه برای پرواز #هلند. دو خانم محجبه با پوشش چادر بودیم.
ورودی فرودگاه بین المللی امام خمینی، آقایی از کارکنان فرودگاه آمد و گفت: مسافر عتبات هستید؟ گفتیم نه. چیزی نگفت و رفت.
دقایقی بعد یک آقای دیگر آمد و همین سوال را پرسید. گفتیم: نه. در واقع میخواستند لطف کنند راهنمایی کنند که اشتباه آمدید و باید به خروجی دیگر بروید.
تا چهار نفر دیگر آمدند و همین سوال را پرسیدند😊. ما خندهمان گرفته بود. بخاطر پوشش چادرمان بود! ظاهراً بخش مسافران عتبات را جدا کردند از سفرهای خارجی و برای سفرهای خارجی دیگر، کسی چادر سر نمیکند که!
خانمهای محجبه قشنگ میشه تا هواپیما یا سالن ترانزیت با چادر باشید. خانمهای محجبه با پوشش چادر بیشتر به سفرهای خارج از کشور بروید. بیارید در برنامه. حتی تا ترکیه. برای انقلاب امام حی و زمینه سازی ظهور اهداف باید جهانی باشد. دایره سفرها را فراتر از سفرهای زیارتی کنید.
بچه مذهبی های قابل توجهی در کشورهای غربی یا شرقی، ساکن هستند. و چقدر نقش موثری دارند در خصوص نشر حقیقت دین و ایمان و شناساندن امام حی و انقلاب جهانی مهدی موعود. از نزدیک شاهد بودم. پر رنگ تر ظاهر شوید، وقتی وجود دارید.☺️
برای آرمان برحقت، جهانی بیندیش...
#اعتماد_به_نفس
✍️ثبت مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 در هلند، فرانسه و ایران
@ninfrance
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چیزی که زیاد توجهم را در غرب به خود جلب کرده، #اعتماد_به_نفس #زنان_محجبه است...
اعتماد به نفس از کجا میآید؟
دانش و تجربه.
یا به دانش و آگاهی با مطالعه و تفکر، درک میکنی که چه شأن و شخصیتی داری روی این کره خاکی یا به تجربه با «سیروا فیالارض» به چشم میبینی آنها که راهی غیر این انتخاب کردند، چه احوالاتی دارند.
کافیست آگاهی خود را بالا ببریم، در یک همبستگی مثبت، اعتماد به نفس هم بالا میرود...
✍️ثبت مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 در هلند، فرانسه و ایران
@ninfrance